۱۳۸۹ آبان ۱۹, چهارشنبه

سخنان بحث برانگيز دبيركل حزب الله درباره تمدن ايراني

در دو سه روز اخير ويدئويي از يكي از سخنرانيهاي تلويزيوني سيد حسن نصرالله دبيركل حزب الله لبنان در سايت يوتيوب منتشر شده كه واكنش بسياري از كاربران ايراني شبكه اينترنت را برانگيخته است.
ويدئو شامل بخشهايي از دو سخنراني جداگانه سيد حسن نصرالله است كه سال گذشته در زمانهاي متفاوتي ايراد شده و در نيمه نخست ويدئو كه بخش بحث برانگيز آن است، صدا و تصوير با يكديگر هماهنگ نيستند و همين باعث شده كه بسياري در اصالت آن ترديد كنند و آن را دروغ و جعلي بپندارند.
هرچند، متن اين اظهارات در سايت اينترنتي المنار، متعلق به حزب الله لبنان وجود دارد و قابل دسترسي است.
ترجمه سخنان بخش نخست ويدئو اين است: " ... شايد منظور، ايران باشد اما در ايران امروز چيزي به نام پارسي سازي يا تمدن پارسي پيدا نمي شود. آنچه در ايران هست تمدن اسلامي است. آنچه در ايران هست دين محمد عرب هاشمي مكي قريشي تهامي مضري [اشاره به نسب عربي و اجداد پيامبر اسلام] است و بنيانگذار جمهوري اسلامي پدر در پدر عرب بوده و فرزند پيامبر خدا محمد است كه درود خداوند بر او و خاندانش باد. امروز رهبر در جمهوري اسلامي، امام سيد خامنه اي قريشي هاشمي، فرزند پيامبر خدا و فرزند علي بن ابي طالب و فاطمه زهراست كه عرب بودند. شايد منظور ايران باشد ...".
در بخش دوم ويدئو كه صدا و تصوير با يكديگر هماهنگ مي شود، سيد حسن نصرالله سخناني در مورد حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري سال گذشته ايران بيان مي كند: "... در چند هفته اخير، بعضيها رؤياي پايان انقلاب اسلامي و سرنگوني نظام جمهوري اسلامي را در ايران در سر پروراندند اما اين رؤياها سراب است. اين ايراني كه خيليها در دنيا رخدادهاي اخيرش را بزرگنمايي كردند، من امروز به شما تأكيد مي كنم كه اين ايران، نظام و حكومت و مردم و نخبگانش به بركت وجود رهبري حكيم، شجاع، رحيم، مدير و مدبر، رهبري تاريخي كه جناب امام سيد خامنه اي – سايه اش پاينده باد – است، و به بركت حضور تاريخي سي ساله مردم، امروز نيرومندتر از پيش از بحران خارج شده و همين گونه كه هست خواهد ماند ...".
بخش اول سخنان در هفدهم ژوئن (26 خرداد) سال گذشته پس از اعلام نتايج انتخابات لبنان و بخش دوم در چهاردهم اوت (23 امرداد) سال گذشته ايراد شده است.
دفاع از هويت عربي
بخش اول سخنراني كه به فرهنگ و تمدن ايران مربوط مي شود براي طيف گسترده اي از ايرانيان، ناخوشايند و غيرقابل قبول بوده است؛ بيشتر ايرانيان، تمدن خود را آميزه اي از اسلاميت و ايرانيت مي دانند، بسياري اساساً با اسلامي دانستن اين تمدن مخالفند و ايرانياني هم هستند كه اساساً با عناصر اسلامي در فرهنگ و تمدن ايراني مخالفت مي ورزند.
از سوي ديگر، سيد حسن نصرالله و ديگر مقامات حزب الله معمولاً در موضعگيريها و سخنرانيهايش مي كوشند كه وارد مسائل داخلي ايران نشوند و همچنين، توجه به اصطلاحاتي كه در سخنان دبيركل حزب الله به كار رفته و شرايط زماني كه اين سخنان بيان شده مي تواند نكاتي را در مورد اظهارات او روشنتر سازد.
حزب الله لبنان تقريباً همه روزه در مطبوعات عربي و به صورت پي در پي در اظهارنظرهاي بسياري از سياستمداران عرب به عنوان نيرويي "آلت دست" براي توسعه قدرت و نفوذ ايران در خاورميانه مطرح مي شود.
انتقادي كه بر سخنان سيد حسن نصرالله وارد مي شود، انگشت گذاشتن او بر تبار اجدادي رهبر كنوني و پيشين ايران براي يافتن ريشه هاي عربي در حكومت جمهوري اسلامي و تقويت موضع خود در برابر كساني است كه او را در خدمت اهداف ايراني و غيراسلامي مي بينند.
بسياري از سياستمداران عرب اين ديدگاه را مطرح مي كنند كه ايران در پس ظاهري اسلامي و شيعه، در واقع به دنبال احياي شاهنشاهي باستاني پيش از اسلام خود است كه حتي اگر نام اسلامي داشته و به جاي شاهنشاه، ولي فقيه در رأس آن باشد، منافع "توسعه طلبانه" و "ايراني" خود را بر اسلام ترجيح خواهد داد و چه بسا براي تأمين اين منافع با آمريكا و اسرائيل هم از در سازش يا حتي اتحاد وارد شود.
در سالهاي اخير كه مقامات ايراني بر خلاف گذشته گاه به ستايش شخصيتهاي ايراني پيش از اسلام مي پردازند يا از ايراني شدن اسلام در كشورشان سخن مي گويند، اين گونه اظهارنظرها در برخي مطبوعات عربي به عنوان نشانه اي براي تقويت فرضيه احياي ايران پيش از اسلام مطرح مي شود.
سيد حسن نصرالله در زماني سخنان مربوط به تمدن ايراني را بيان كرده كه به دليل فضاي انتخاباتي لبنان، انتقاد از ارتباط حزب الله با ايران و متهم كردن اين حزب به ابزار احياي شاهنشاهي ايراني اوج گرفته بود و وي در پاسخ به اين انتقادات و اتهامات، بر هويت عربي و اسلامي حزب الله پاي فشرده، اسلامي بودن كشور حامي اين حزب يعني ايران را برجسته كرده و تبار عربي رهبر كنوني و رهبر پيشين ايران را هم شاهد گرفته است.
اگر در ويدئويي كه در سايت يوتيوب منتشر شده، بخشهاي قبلي سخنان سيد حسن نصرالله هم گنجانده مي شد، تحليل اظهارات و يافتن انگيزه آن به شكل روشنتري امكانپذير مي شد.
اينكه با وجود گذشت بيش از شانزده ماه از اظهارات سيد حسن نصرالله، ويدئوي سخنان بحث برانگيز او در شرايطي منتشر مي شود كه رويارويي حزب الله با رقيبانش وارد دوران اوج تازه اي شده و فشار بر اين حزب شدت گرفته است، نشانه اي است از اينكه ارتباط حزب الله با ايران تا چه حد به عنوان پاشنه آشيل و نقطه آسيب پذير اين حزب به كار مي رود و تكيه بر هويت عربي براي حزب الله تا چه اندازه اهميت دارد.
تمدن پارسي يا ايراني؟
نكته ديگر در عباراتي است كه سيد حسن نصرالله در سخنانش به كار برده است.
وي منكر وجود پارسي سازي (به عربي: تفريس) و تمدن پارسي (الحضارة الفارسية) در ايران شده است؛ در متون عربي، عبارت الحضارة الفارسية براي تمدن ايران پيش از اسلام به كار مي رود و نويسندگان در اشاره به فرهنگ و تمدن ايران پس از اسلام يا فرهنگ كنوني ايران، اين عبارت را به كار نمي برند.
انكار تفريس يا پارسي سازي هم به معني تكذيب ديدگاه آن دسته از سياستمداران و نويسندگان عرب است كه مي گويند حكومت ايران به سمت زدودن اسلام و احياي شاهنشاهي پارسي پيش مي رود.
بسياري از سياستمداران عرب اين ديدگاه را مطرح مي كنند كه ايران در پس ظاهري اسلامي و شيعه، در واقع به دنبال احياي شاهنشاهي باستاني پيش از اسلام خود است.
اينكه فرهنگ و تمدن امروز ايران تا چه حد ايراني است و تا چه حد اسلامي، موضوع مناقشه برانگيزي است كه ديدگاههاي مختلفي در مورد آن وجود دارد اما اينكه فرهنگ و تمدن اين كشور آميزه اي از هر دو عنصر ايراني و اسلامي است، اصلي بديهي و پذيرفته شده است؛ معمولاً كسي به انكار اين واقعيت برنمي خيزد كه هم عناصر سرزميني و هم عنصر مذهبي از مؤلفه هاي اصلي تشكيل دهنده هر فرهنگ و تمدني اند و تنها اهميت اين مؤلفه ها نسبت به يكديگر است كه در كشورهاي مختلف با هم تفاوت دارد.
سيد يا عرب؟
انتقاد ديگري كه بر سخنان سيد حسن نصرالله وارد مي شود، انگشت گذاشتن او بر تبار اجدادي رهبر كنوني و پيشين ايران براي يافتن ريشه هاي عربي در حكومت جمهوري اسلامي و تقويت موضع خود در برابر كساني است كه او را در خدمت اهداف ايراني و غيراسلامي مي بينند.
آيت الله خميني و آيت الله خامنه اي با وجود اينكه خود را از تبار پيامبر اسلام مي دانند اما هيچكدامشان هيچگاه خود را عرب معرفي نكرده و پيوستگي اجدادي با خاندان پيامبر اسلام را به عنوان تفاوت خود با ايرانياني كه تبار عربي ندارند مطرح نساخته اند.
اگر با استدلال سيد حسن نصرالله قرار باشد رهبران ايران را عرب فرض كرد و با اين فرض، ادعايي سياسي را به كرسي نشاند، چه بسا با اطلاع از تبار اجدادي ديگر رهبران جهان و با همين استدلال، ادعاهاي ضد و نقيض و عجيب و غريبي از وابستگي كشورها و جريانهاي سياسي به يكديگر مطرح شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر