۱۳۹۱ خرداد ۸, دوشنبه

یک جمله زیبا از جرج برنارد شاو

وقتی انسان ببری را بكشد، نامش را تمرین مردانگی می گذارند. ولی وقتی ببری انسان را بدرد، نام این كار را توحش و آدمخواری می نهند؛ تفاوت جنایت و عدالت هم در قاموس بشر از این بیشتر نیست.((جرج برنارد شاو)) 

۱۳۹۱ خرداد ۶, شنبه

وقتی خانم مقیم انگلیس تماس گرفت: برای تولد پسرم فیلم بفرستید!

عصرایران - سازمان مجاهدین خلق که مردم ایران از آنها به عنوان " منافقین" یاد می کنند، از سه دهه گذشته 12 هزار شهروند ایرانی را ترور کرده است. هم از این روست که این گروهک ، منفورترین اپوزیسیون در میان مردم به شمار می رود که حتی در میان مخالفان جمهوری اسلامی هم ، جایگاهی ندارد.
با این حال ، منافقین همواره کوشیده اند به لطایف الحیل ، "زنده نمایی" کنند و وانمود نمایند که مردم ایران ، در انتظار آنانند تا بیایند و حکومت رجوی ها را در کشور بپا دارند!
با این حال ، آنان می دانند و خوب هم می دانند که با آن کشتار 12 هزار نفری و نیز کمک به صدام در جنگ هشت ساله  ، فاقد پایگاه مردمی در ایران هستند و از این رو ، مجبورند برای نشان دادن پایگاه گسترده مردمی خود در ایران(!) ، خلاقیت هایی داشته باشند که به فکر هیچ آدمیزادی نمی رسد.
آنچه در پی می آید ، نمونه ای است از این قبیل کارهای آنان که ضمن آن که می تواند نشان دهنده نحوه رفتار منافقین باشد ، هشداری است تا خدای ناکرده ، دیگران در دام آنها نیفتند ؛ روایت جالبی است، بخوانید:
  سال گذشته یکی از دوستانم برای اجاره دوربین و تجهیزات تصویربرداری چندین آگهی اینترنتی را در سایت‌های نیازمندی منتشر کرده بود. او یکی از روزهای اواخر تابستان به من گفت یک سفارش کار دریافت کرده که کمی عجیب به نظر می‌رسد.
ایمان تعریف کرد خانمی از لندن تماس گرفته و گفته: «من یک پسر دبستانی دارم که مبتلا به سرطان است. برای دلگرمی به او گفته‌ام با این که از وطن دور هستی، اما مردم ایران تو را به خوبی می‌شناسند و همیشه برایت دعا می‌کنند. حالا هم سالروز تولد او نزدیک است و می‌خواهم با یک حرکت جالب او را غافلگیر کنم تا دوباره بتوانم شادی را روی لب‌های پسرم ببینم».
وقتی ایمان از خانم مقیم انگلیس پرسیده بود که چگونه می‌تواند به او کمک کند، در پاسخ شنیده بود: «باید تاریخ تولد پسر من را روی چند بادکنک بنویسی و از آن تصویر بگیری. من فیلم را به پسرم نشان می‌دهم و او فکر می‌کند مردم کشورش دوست‌اش دارند. شوهرم برای همین کار می‌تواند 100 هزار تومان به حساب شما واریز کند، اما به شرطی که سر موقع فیلم را برایمان ارسال کنید».
آن خانم به دوستم سفارش کرده بود: «نیازی به دوربین حرفه‌ای و سه‌پایه نیست. با موبایل یا هندی‌کم هم تصویر بگیری، کافی است. ویدئوها را هم ویرایش نکن. من خودم اینجا این کار را انجام می‌دهم.»
دوست من باید با ماژیک جمله «روز ... مهر مبارک» را روی چند بادکنک می‌نوشت و به پارک‌ها و میدان‌های تهران می‌رفت و آن‌ها را به دست مردم می‌داد و سپس تصویر می‌گرفت. با وجود آن که در تقویم رسمی مناسبت مشخصی برای این روز درج نشده بود، اما احساس خوبی نسبت به آن نداشتیم.
خسرو معتضد، نخستین کسی بود که با او تماس گرفتیم و به ما گفت که تا پیش از انقلاب 57، اتفاق خاصی در آن روز از مهرماه رخ نداده است. با محدودتر شدن دایره تاریخی، با کمی پرس‌وجو موفق شدیم چیزی که به دنبال آن بودیم را کشف کنیم. وقتی پی بردیم که آن مناسبت به سازمان تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) مرتبط است، خشک‌مان زد.
پس از جست‌وجو در سایت‌های خبری متوجه شدیم که در سال‌های قبل نیز زنی از لندن با چند صاحب آگهی اینترنتی تماس گرفته و آن‌ها را فریب داده و به دردسر بزرگی انداخته است. موضوع را با یکی از روزنامه‌نگاران سرشناس و با تجربه در میان گذاشتیم. او با ناراحتی گفت که تاکنون چند نفر به همین دلیل با اتهام بسیار سنگین همکاری با منافقین مواجه شده اند.
ایمان با اندکی تحقیق موفق شد از دامی که برایش گسترانیده بودند، نجات یابد. اما آیا همه این شانس را دارند؟!
این گروهک همواره با ترفندهای مختلف اهداف خود را دنبال می کند، هرچند به قیمت نابودی زندگی ایرانیان بی‌گناه تمام می‌شود. این تنها یک نمونه کوچک از این دست کارهاست. برای آنها فرق نمی کند که مردم ایران را با بمب و گلوله ترور کنند یا با این اقدامات به دردسرشان بیندازند. برای تروریست ها ، هدف وسیله را توجیه می کند!

فرمانده سپاه ولی امر:خاتمی باید جلوی مردم زانو زده و بگوید غلط کردم

اهم اظهارات وی به نقل از فارس در پی می آید:
* نفوذی‌های دشمن در هر لباسی قصد ضربه زدن به انقلاب را دارند، در جریان فتنه، خدا و پیغمبر و مردم از نفوذی‌ها نمی‌گذرند.
* امروز دشمنان با ماهواره، اینترنت و تلفن همراه به عمق‌ خانه‌ها نفوذ کرده‌ و با اندیشه و اعتقادات مردم مبارزه می‌کنند که این نشان‌دهنده این مسئله است که راه سختی را در پیش داریم و برای موفقیت در این مسیر باید انسان‌هایی مقاوم، مقتدر و با ایمان باشیم و راه‌های نفوذ شیطان بر دل‌ها را مسدود کنیم.
*  اینکه اصلاحاتی‌های ذلیل در برابر دشمنان با ذلت و خواری برخورد می‌کردند به علت نبود ایمان و پایبند نبودن به ارزش‌ها بود که نمونه‌اش در انرژی هسته‌ای آن دوران نیز مشاهده شد.
*  بسیاری از خواص در جریان فتنه ۸۸ زمین خورده و سقوط کردند که علتش نبود بصیرت این افراد بود.
* باید در همه مواقع و جریانات انقلاب، نگاهمان به دو لب مولا و مقتدایمان مقام معظم رهبری باشد تا دچار ریزش نشویم
*  موسوی و همسرش در دوران اصلاحات، به استقبال شیرین عبادی بی‌حجاب و ضدانقلاب رفته و از او در دانشگاه الزهرا تجلیل کردند که این مسئله خودش نشان‌دهنده انحراف موسوی و همراهی او با ضدانقلاب است.
* افرادی که بیانیه‌ها و نامه‌های بدون سلام برای نایب امام زمان می‌فرستادند، پا روی خون شهدا و اعتقادات مردم گذاشتند و امروز نیز در خفت و خواری به سر می‌برند که باید در این شب آرزوها، از خدا برای خود طلب مرگ کنند، چراکه خون به دل مردم و فرزند زهرا کرده و دشمن را دلشاد کردند.
*   [با اشاره به صحبت‌های اخیر سیدمحمد خاتمی پیرامون بازگشتش به عرصه سیاست] خاتمی که می‌خواهد پس از این همه خیانت به میان مردم بازگردد، باید جلوی مردم زانو زده و بگوید غلط کردم.
* خاتمی باید خجالت بکشد، توبه کند و به مردم بگوید غلط کردم. جباری تصریح کرد: اصلاحاتی‌ها یک مشت لائیک و سکولار هستند که به درون انقلاب نفوذ کرده و می‌خواهند ارزش‌های انقلاب را لگدمال کنن

سلطانیه: گزارش آژانس، سندی بر صلح‌آمیز بودن فعالیت‌های ایران

در حالی که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در گزارش خود از کشف نشانه‌هایی از تولید اورانیوم ۲۷ درصدی در سایت فردو خبر داده، نماینده ایران در این آژانس می‌گوید گزارش تازه آژانس نشان از صلح‌آمیز بودن فعالیت‌های هسته‌ای ایران دارد.

به گزارش خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا، علی‌اصغر سلطانیه، روز جمعه، ۵ خردادماه، و لحظاتی پس از انتشار گزارش آژانس در مورد فعالیت‌های هسته‌ای ایران، گفت: «گزارش جدید آمانو (مدیرکل آژانس) سندی دیگر از صلح‌آمیز بودن فعالیت‌های هسته‌ای و موفقیت‌های کشورمان در زمینه تکنولوژی هسته‌ای به خصوص غنی‌سازی و همکاری کامل با آژانس است.»

وی افزود که گزارش آژانس که به گفته وی پس از بازرسی از «۱۶ مرکز هسته‌ای و ۱۰ مرکز جانبی آن» نوشته شده به منزله «نظارت کامل آژانس بر فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای» ایران است.

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی روز جمعه اعلام کرد که بازرسان این آژانس در تأسیسات غنی‌سازی فردو نشانه‌هایی از تولید اورانیوم غنی‌شده تا میزان ۲۷ درصد یافته‌اند، اگرچه شماری از تحلیل‌گران می‌گویند پیدا شدن اورانیوم ۲۷ درصدی در فردو ضرورتا به این معنا نیست که ایران مخفیانه میزان غنی‌سازی را بالا برده است.

آژانس از ایران درخواست کرده است تا در این مورد توضیح دهد.

خبرگزاری فرانسه می‌گوید که ایران در خصوص اورانیوم ۲۷ درصدی گفته است که ممکن است سانتریفوژهای فردو در آغاز کار درست تنظیم نشده باشند و  اورانیوم را بیشتر غنی کرده باشند.

علی‌اصغر سلطانیه روز جمعه در واکنش به گزارش آژانس، اشاره‌ای به اورانیوم با غنای ۲۷ درصدی نکرد و تنها گفت: «تاکنون شش هزار و ۱۹۷ کیلو اورانیوم با غنای تا پنج درصد و نیز ۱۴۵.۶ کیلو اورانیوم تا غنای ۲۰ درصد، زیر نظارت آژانس تولید شده (است).»

ایران در تاسیسات زیرزمینی فردو  زیر نظر آژانس غنی‌سازی ۲۰ درصدی انجام می‌دهد و  میزان ۲۷ درصدی که آژانس و دیپلمات‌ها از آن سخن گفته‌اند هنوز با  اورانیوم ۹۰ درصدی برای ساخت بمب فاصله زیادی دارد.

گزارش آژانس در حالی منتشر شده است که یک روز پیش از آن مذاکرات هسته‌ای در بغداد به پایان رسید. در این مذاکرات طرفین گفت‌و گو بسته پیشنهادی خود را در اختیار طرف مقابل قرار دادند و بر سر برگزاری دور دیگری از مذاکرات به توافق رسیدند.

بر این اساس، قرار است دور بعدی مذاکرات ۲۹ و ۳۰ خرداد ماه در مسکو برگزار شود.

نماینده مجلس: مرتضوی در تأمین اجتماعی می‌ماند

مخبر کمیسیون اجتماعی مجلس اعلام کرده است که سعید مرتضوی، مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی، در ریاست این سازمان باقی می‌ماند.
جواد زمانی، به خبرگزاری مهر گفته است که آقای مرتضوی در دوره فعالیت کوتاه خود اقداماتی را «با حمایت و هماهنگی دولت برای تأمین اجتماعی انجام داده که مفید بوده و به همین دلیل او در این سازمان می‌ماند.»

این نماینده مجلس اقدامات آقای مرتضوی در تأمین اجتماعی را اعلام نکرده است اما نیمه دوم فروردین ماه آقای مرتضوی از پرداخت تمام بدهی این صندوق به مراکز درمانی تا پایان فروردین ماه خبر داده بود.

هم‌زمان پایگاه اطلاع رسانی دولت گزارش داد که بانک مرکزی و بانک‌های عامل موظف شدند مبلغ ۱۰ هزار میلیارد ریال تسهیلات به منظور پرداخت مطالبات پزشکان، داروخانه ها و مراکز درمانی و سایر موارد ضروری با قید فوریت در اختیار صندوق تأمین اجتماعی قرار دهند.

مصوبه پرداخت ۱۰ هزار میلیارد ریال به صندوق تأمین اجتماعی با مدیرعاملی آقای مرتضوی ازسوی محمدرضا رحیمی، معاون اول رئیس‌جمهور، اعلام شد.

آقای مرتضوی اسفندماه سال گذشته به مدیرعاملی صندوق تامین اجتماعی منصوب شد و چند روز پس از آن در میان مخالفت‌های نمایندگان مجلس هشتم مراسم معارفه او انجام شد.

درپی انتصاب آقای مرتضوی به مدیرعاملی سازمان تامین اجتماعی، فروردین ماه امسال گروهی از نمایندگان معترض به این انتصاب طرحی را برای استیضاح عبدالرضا شیخ‌الاسلامی، وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی امضا کردند.

استیضاح کنندگان در توضیح یکی از دلایل مخالفت خود با انتصاب سعید مرتضوی به مدیرعاملی صندوق تأمین اجتماعی گفته‌اند که انتصاب آقای مرتضوی «برخلاف قانون مدیریت خدمات کشوری است‌ زیرا او تخصص و تجربه مناسب ندارد.»

روز ۲۷ فرودین یعنی روزی که قرار بود استیضاح وزیر کار در مجلس مطرح شود احمد توکلی و غلامعلی حدادعادل، نمایندگان اصولگرای مجلس هشتم، اعلام کردند که آقای مرتضوی به آن‌ها «قول شرف» داده که استعفا می‌دهد درنتیجه استیضاح آقای شیخ‌الاسلامی منتفی شد.

این در شرایطی است که سعید مرتضوی روز ۲۵ اردیبهشت اعلام کرد که قول شرف نداده و «تنها قولی» که داده اعلام «آمادگی برای استعفا» بوده است.

مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی افزود: توقعی که احمد توکلی از او دارد، «ترک محل خدمت و تمرد از دستور و مأموریت مافوق» است.

آقای مرتضوی گفت که از احمد توکلی به خاطر نسبت دادن «مطالب دروغ» به او، به قوه قضائیه شکایت کرده است.

در واکنش به سخنن مدیرعامل تأمین اجتماعی، احمد توکلی گفته است: وقتی در استیضاحی که انجام خواهیم داد اسناد علیه او را افشا کردیم، معلوم خواهد شد چه کسی دروغگو است.

آقای توکلی تأکید کرده که قول شرف مربوط به جلسه آقای مرتضوی با آقای زاکانی است و آقای زاکانی ناقل آن کلمه بوده است.

احمد توکلی، علی مطهری، محمد دهقان، الیاس نادران، علی‌رضا زاکانی، مسعود پزشکیان و حسین نجابت، نمایندگان مجلس هشتم که به مجلس نهم راه یافته‌اند با صدور بیانیه‌ای گفته‌اند که با توجه با ادامه کار سعید مرتضوی ممکن است طرح استیضاح وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی در دوره بعدی مجلس مطرح شود.

سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران، یکی از متهمان اصلی پرونده کهریزک بود که پس از افشای جنایات کهریزک، از سمت خود برکنار شد.

او در گزارش تحقیق و تفحص مجلس از پرونده کهریزک نیز مقصر شناخته شد. به تازگی نیز، خبرگزاری‌های ایران خبر دادند که به دلیل شکایت شاکیان پرونده کهریزک، یکی از قضات دادگاه عمومی تهران برای او قرار جلب صادر کرده است.

رئیس دیوان عدالت اداری نیز گفته است که رسیدگی به شکایت تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی درباره انتصاب سعید مرتضوی در سازمان تأمین اجتماعی آغاز شده است.

این در شرایطی است که مخبر کمیسیون اجتماعی مجلس گفته است که شماری از نمایندگان (مجلس هشتم) که برای استیضاح سعید مرتضوی امضا جمع کرده بودند امضای خود را پس گرفتند و استیضاح منتفی شد و براساس آئین‌نامه مجلس دیگر امکان استیضاح مجدد او وجود ندارد.

دعوت احمدی‌نژاد از بشار اسد برای سفر به تهران

جنبش عدم تعهد در تهران دعوت کرد.

این اجلاس قرار است حدود ۴ ماه دیگر برگزار شود. جنبش عدم تعهد ۱۱۸ عضو اصلی و حدود ۲۰ عضو ناظر دارد. سوریه از اعضای اصلی جنبش عدم تعهد است.

به گزارش خبرگزاری دولتی سوریه، دعوتنامه کتبی احمدی‌نژاد را رضا تقی‌پور وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات تسلیم بشار اسد کرد.

بنا بر این گزارش، تقی‌پور در دیدار پنجشنبه ۴ خرداد با اسد، با اشاره به نا‌آرامی‌های سوریه، این نا‌آرامی‌ها را بخشی از «توطئه‌ای دانست» که «همه منطقه» را هدف قرار داده است. او همچنین بر ادامه حمایت ایران از مردم سوریه در مقابله با شرایط «استثنایی» که با آن مواجه است، تاکید کرد.

برپایه گزارش خبرگزاری دولتی سوریه، بشار اسد در دیدار با وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران، گفت که سوریه موفق به پشت سر گذاشتن فشار‌ها و بحران‌ها در سالهای پیشین شده و تاکید کرد که از این بحران نیز عبور خواهد کرد.

دعوت بشار اسد به تهران در حالی صورت گرفته است که او و شماری از مسئولان بلندپایه سوری، به دلیل سرکوب خونین اعتراض‌ها در سوریه، از سفر به شماری از کشور‌ها محروم هستند. این محرومیت در چارجوب تحریم‌های بین المللی علیه نظام حاکم بر سوریه اعمال شده است.

از سویی، عضویت دولت سوریه در اتحادیه عرب، به حال تعلیق در آمده است. از این رو بشار اسد برای مشارکت در آخرین نشست سران کشورهای عضو اتحادیه عرب که در بغداد برگزار شد، دعوت نشد.

بنا بر اعلام سازمان ملل متحد، شمار غیر نظامیان کشته شده در سوریه از زمان آغاز اعتراض‌ها در این کشور، حدود یازده هزار نفر است.

 ایران متحد نظام حاکم بر سوریه است و بار‌ها مسئولان ایرانی حمایت خود را از نظام بشار اسد اعلام کرده‌اند. غرب و معترضان سوری تهران را متهم می‌کنند که به دولت سوریه در سرکوب اعتراض‌های این کشور، کمک می‌کند.
+ 4
- 31
0
0
 
0

کشتار در حمص و درخواست نشست فوری شورای امنیت

خونریزی در سوریه ادامه دارد. به گفته‌ی اپوزیسیون، ارتش سوریه در شهر حولا به یک "کشتار جمعی" دست زده است. گزارش تازه‌ی بان کی‌مون به شورای امنیت، ترازنامه‌ی نومیدکننده‌ای از اوضاع این کشور ارائه می‌دهد.

بی‌توجه به حضور نیروهای کلاه‌آبی سازمان ملل در سوریه، خشونت و خونریزی در این کشور همچنان ادامه دارد. به گفته‌ی اپوزیسیون، روز جمعه (۲۵ مه/۵ خرداد) در پی حملات سنگین ارتش سوریه به شهر حولا واقع در ایالت حمص، بیش از ۱۱۰ تن کشته و ۳۰۰ تن مجروح شده‌اند. در میان قربانیان ۱۳ کودک دیده می‌شود.
اپوزیسیون سوریه از "کشتار جمعی خانواده‌ها"  در شهر حولا توسط نیروهای نظامی سوریه سخن گفته است. سخنگوی شورای ملی سوریه روز شنبه (۲۶ مه) اعلام کرد که در میان قربانیان شمار زیادی کودک وجود دارد.
این شورا خواهان برگزاری نشست فوری شورای امنیت سازمان ملل برای رسیدگی به این کشتار شد. این نهاد اعلام کرد که سکوت ناظران سازمان ملل در این زمینه یاس‌آور است.
پیش‌تر ناظران حقوق بشر سوریه در لندن نیز از یک "کشتار جمعی واقعی" با قربانیان پرشمار در شهر حولا خبر داده بود.
ادامه خونریزی در دیگر شهرها
 افزون بر کشتار در شهر حولا، در دیگر شهرهای سوریه نیز خشونت‌ها همچنان ادامه داشت و روی هم جان ۲۱ تن را گرفت. مخالفان رژیم بشار اسد اعلام کردند که تنها در ایالت حما ۱۴ تن توسط نیروهای دولتی کشته شده‌اند.
ناظران حقوق بشر سوریه در لندن اعلام کردند که ارتش سوریه روز جمعه در بزرگ‌شهر حلب به روی تظاهرکنندگان آتش گشوده است. در این حادثه دست‌کم یک تظاهرکننده کشته و شمار زیادی مجروح شده‌اند.
به گفته‌ی فعالان حقوق بشر، رژیم سوریه روز جمعه برای نخستین بار پس از آغاز تظاهرات اعتراضی علیه بشار اسد، نیروهای زرهی و تانک به شهر حلب فرستاده است.
آتش‌بسی که در تاریخ ۱۲ آوریل توافق شده بود، تا کنون از سوی طرفین مخاصمه رعایت نشده است و برنامه‌ی شش ماده‌ای کوفی عنان برای دستیابی به صلح نتوانسته از قوه به فعل درآید.
بان کی‌مون، دبیرکل سازمان ملل، بیلان یاس‌آوری از اوضاع سوریه به شورای امنیت ارائه داد
 
ترازنامه‌‌ای یاس‌آور
 بان کی‌مون، دبیر کل سازمان ملل، روز جمعه (۲۵ مه) در گزارش تازه‌ای به شورای امنیت، ترازنامه‌ی نومیدکننده‌ای از اوضاع سوریه ارائه داد. در این گزارش آمده است که نیروهای دولتی همچنان به گونه‌ای "گسترده" حقوق بشر را نقض می‌کنند و نیروهای اپوزیسیون نیز بر عملیات خود افزوده‌اند.
در گزارش بان کی‌مون همچنین از حاکم بودن "فضای تنش، بی‌اعتمادی و ترس" در سوریه سخن در میان است. این گزارش می‌افزاید که تلاش‌های سازمان ملل برای پایان دادن به منازعه در سوریه تا کنون "پیشرفت‌های اندکی" داشته و بحران پایدار در این کشور از "خشونت، وخامت اوضاع، نقض حقوق بشر و رویارویی‌های مداوم سیاسی" متاثر است.
بان کی‌مون در این گزارش همچنین نوشته است که بسیاری از مردم سوریه از نظامی‌شدن فزاینده‌ی این بحران بیم دارند و دیگر امیدی ندارند که بتوان آن را از راه‌های مسالمت‌آمیز حل کرد. وی خاطر نشان ساخته که اگر چه حضور ۲۷۵ ناظر غیرنظامی سازمان ملل در سوریه "تاثیری آرام‌کننده" بر روی اوضاع دارد، ولی سطح خشونت‌ها در این کشور همچنان بالاست.
طبق گزارش بان کی‌مون، ناظران سازمان ملل از "ویرانی‌های چشمگیر" در شمار زیادی از شهرهای سوریه گزارش داده‌اند. این گزارش می‌افزاید که در این میان مبارزان اپوزیسیون بخش‌های قابل‌توجهی از شهرهای سوریه را تحت کنترل خود درآورده‌اند.
دبیرکل سازمان ملل بیش

پزشکان آلمانی به خاطر جنایات‌ خود در دوران نازی‌ها عذرخواهی کردند

انجمن پزشکی آلمان در بیانیه‌ای به خاطر تجربیات دیگرآزارانه (سادیستی) پزشکان بر روی بیماران و سایر اعمال آنان در دوران حکومت نازی‌ها عذرخواهی کرد.
به گزارش آسوشیتدپرس این انجمن در این بیانیه که در اوائل این هفته در نورمبرگ منتشر شد می‌گوید بسیاری از پزشکان در دوران نازی‌های "به خاطر تخطی از رسالت‌شان برای شفا دادن بیماران و موارد بسیار تجاوز به حقوق بشر گناهکار بودند و ما از قربانیان‌ آنان، چه زندگان و چه مردگان و فرزندان آن آمرزش می‌طلبیم."

پزشکان آلمانی علاوه انجام تجربیات شبه‌علمی بر روی زندانیان در اردوگاه‌های کار اجباری نقش اصلی در عقیم کردن اجباری و اوتانازی (آسان‌کُشی) بیماران روانی و سایر افرادی داشتند که "زندگی‌شان بی‌ارزش" تلقی می‌شد.

انجمن پزشکی آلمان می‌گوید: "این جنایات اعمال فردی پزشکان نبودند، بلکه اعضای ارشد جامعه پزشکی در آن دست داشتند" و این دوران باید به عنوان درس عبرتی برای آینده در نظر گرفته شود.

وزیر کار چینی‌ها یا وزیر بیکاری ما؟

پوریا عالمی در ستون کاناپه روزنامه اعتماد  از وزیر کار  احمدی نژاد  نقل کرده  :
وزیر کار آقای احمدی‌نژاد روی کاناپه دراز شد و مجوز واردات کارگر چینی را صادر کرد. ما گفتیم: «ببخشید شما وزیر کار چین هستید یا وزیر بیکاری ما؟» وزیر کار آقای احمدی‌نژاد همانطور که روی کاناپه دراز بود، گفت: «برای اشتغال کارگران چینی، من با استفاده از اختیاراتم دستور سریع رفع مشکلات حضور نیروی انسانی چینی در پروژه آزادراه تهران- شمال را صادر کردم.» ما گفتیم: «باز جای خوشحالی است که وزیر کار برخلاف وزیرهای دیگر اختیارش دست خودش است. دیده شده که وزیرهای دیگر در موضوعات اقتصادی و غیره دچار بی‌اختیاری هستند و هی کار دست مردم می‌دهند. » به همین مناسبت ما چند سوال طرح می‌کنیم:
1- عبدالرضا شیخ‌الاسلامی، متولد 1346 در چالوس، شغلش چیست؟
الف- وزیر کار چین
ب- وزیر بیکاری ما
پ- وزیر کار آقای احمدی‌نژاد و توابع
2- چرا وزیر کار ایران برای بیکاران چینی در ایران کار درست کرد؟
الف- چون از قدیم گفتند آدم باید خودش نان و آب بخورد اما جلوی ‌میهمان نان و روغن بگذارد. پس این‌طوری ما پلیتیک زدیم و همه فکر می‌کنند بیکاری در ایران ریشه‌کن شده، پس مجبور به واردات کارگر از چین شدیم.
ب- چون اختیارش دست خودش است.
پ- چون کاری به این کارها و بیکاری ما ندارد و کار خودش را می‌کند.
3- حالا که وزیر کار ایران مشکل کار چینی‌ها را حل کرده و گفته از چین کارگر وارد کنیم، دیگر از چین چه چیزهایی وارد کنیم که مشکلات حل شود؟
الف- با توجه به هزینه بالای مراسم نامزدی و نامزدبازی، از چین نامزد وارد کنیم که نامزدبازی ارزان بیفتد.
ب- با توجه به هزینه بالای ازدواج و مهریه، از چین عروس وارد کنیم که عروسی ارزان بیفتد.
پ- با توجه به وضعیت مادرزن و خواهرشوهر در مملکت که در زندگی آدم دخالت می‌کنند، از چین تعدادی مادرزن و خواهرشوهر وارد کنیم.
4- با توجه به اینکه قرار است هیات اقتصادی همراه آقای احمدی‌نژاد در ماه ژوئن برای شرکت در نشست شانگهای به چین سفر کند، کدام احتمال زیر بیشتر حال می‌دهد؟
الف- هیات اقتصادی را به عنوان صادرات غیرنفتی بفرستیم چین تا از روی آن قالب‌گیری کنند سپس چین آنها را در تیراژ انبوه و با قیمت ارزان تولید کند. بعد آن‌ها را به سراسر کشورهای دنیا و کرات دیگر صادر کنیم که جهان از موهبت هیات برخوردار شود و همه شاد شوند.
ب- با توجه به اینکه چین بازار دنیا را قبضه کرده، هیات اقتصادی را بفرستیم چین تا به اقتصاد آنها نفوذ کند تا به سر سال نکشیده چین از بزرگ‌ترین صادرکننده جهان تبدیل به بزرگ‌ترین واردکننده جهان شود. این‌طوری همه کشورها با ما دوست می‌شوند.
پ- ما دل‌مان شور می‌زند. چون این چینی‌ها فرش کاشان را با آن همه ظرافت عین خودش تولید می‌کنند و می‌فروشند. از کجا معلوم از روی هیات اقتصادی هم نزنند و تقلبی‌اش را به کشور پس نفرستند؟ آیا ما باید باز هم شاهد فرار مغزها باشیم؟
پیش ‌بینی
با این سرعتی که ما داریم پیش می‌رویم، تا چندوقت دیگر گوشه ایران را بزنی بالا می‌بینی زیرش نوشته شده: Made in China
+ 22
- 8

رضا پهلوی: وحشت رژیم از قیام مردم از هر تحریمی اثرگذارتر است

رادیوفردا: شاهزاده رضا پهلوی، شما قرار بود با اعضای کمیسیون حقوق بشر مجلس آلمان پیش از ظهر روز پنج‌شنبه در شهر برلین دیدار کنید، ولی این ملاقات صورت نگرفت. در هر حال شما با تنی چند از نمایندگان مجلس آلمان در شهر برلین دیدار و گفت‌و‌گو داشتید.

رضا پهلوی: به هر حال از امروز صبح تعدادی از کارهایی که بابت آن به آلمان آمده بودیم انجام شد، من‌جمله دیداری که در خود مجلس آلمان داشتیم.

یکی از اعضای کمیسیون حقوق بشر که خودش عضو مجلس آلمان است و یکی دیگر از نیروهای مجلس که ایرانی‌الاصل و مسئول مسائل ایران در این مجلس است نیز مرا همراهی می‌کردند و فرصتی بود که برخی مسائل را با این دو نفر مطرح کنیم.

در حوزه مسائلی که مربوط به حقوق بشر در ایران می‌شد فرصتی دست داد تا این تعامل انجام شود.

در این گفت‌و‌گو‌ها مشخصا بر روی چه مواردی دست گذاشتید؟

مسئله خاصی نبود که بخواهیم جزئیات را بگوییم، چون به هر حال آن پرونده شکایت‌نامه‌ای که علیه خامنه‌ای در ارتباط با دادگاه کیفری بین‌المللی انجام داده‌ام و در آنجا به شکل مفصلی به تمام موارد نقض حقوق بشر اشاره شده است، علی‌الخصوص به حوادث از تابستان ۲۰۰۹ [۱۳۸۸] تا به حال و جنایت علیه بشریت که موضوع اصلی این شکایت‌نامه است، به عنوان یک نمونه خاص اشاره شد.

چرا که کشور آلمان یکی از اعضای شورای امنیت سازمان ملل است که می‌تواند چنین پرونده‌ای را بر مبنای دلایلی که در آن سندی که همراه آن شکایت‌نامه به تمام مقامات کشورهایی که عضو شورای امنیت سازمان ملل هستند داده شده است، به دادگاه کیفری بین‌المللی مراجعه بدهد.

اما به طور کلی بحث ما در مورد خواسته محوری مردم ایران و آزادی‌خواهان ایران و مسئله‌ای بود که برای ما هم اهمیت دارد و آن هم مسئله نقض حقوق بشر و نبود آزادی‌های سیاسی در ایران است. و این که دنیا در مذاکراتی که با ایران انجام می‌دهد، مسئله را تنها موضوع مذاکرات هسته‌ای ایران تلقی نکند. بلکه مسئله حقوق بشر در ایران را نیز در نظر بگیرند، چون این مسئله بسیار مهمی از لحاظ آزادی‌خواهان ایران و فعالین حقوق بشر است.

نکته دیگر هم این بود که گفته شد که اگر ما بخواهیم از اپوزیسیون ایران حمایت کنیم، این اتهام به ما زده خواهد شد که دارید در امور داخلی یک کشور مداخله می‌کنید یا می‌خواهید رژیم را تغییر بدهید.

من در این مورد کاملا مشخص کردم که ما تنها چیزی که از جهان می‌خواهیم این است که ما را در خواست برگزاری انتخابات آزاد در کشورمان مورد حمایت قرار بدهند.

تغییر رژیم به دست مردم ایران و به خواست مردم ایران بایستی انجام بشود. مسلما ما هم چنین توقعی از جهان نداریم که بیاید و رژیم در ایران را تغییر بدهد. چون به هر حال از نظر قوانین بین‌المللی و از نظر دیپلماسی این کار شدنی نیست. ولی حمایت از خواست یک ملت در مورد حق برگزاری انتخابات آزاد یک امر طبیعی است.

شاهزاده رضا پهلوی، شما در طول صحبت‌تان به برنامه بحث‌انگیز اتمی ایران اشاره کردید. اصولا نگاه شما به مذاکرات کشورهای ۱+۵ با ایران که سال‌هاست ادامه دارد و هنوز هم دو طرف به توافقی دست نیافتند، چیست؟

اگر مذاکرات و تمام استراتژی و دیپلماسی غرب این بوده که روی رژیم فشار بیاورند، آن هم از طریق تحریم تا به اصطلاح معروف از خر شیطان پیاده شود، و باز هم به میز مذاکرات برگردد، بار‌ها دیدیم که به جایی نرسیده است.

بار دیگر هم به نتیجه نرسید و این قابل پیش‌بینی بود که بی‌نتیجه باشد، ولی جمهوری اسلامی طبق معمول برای خودش وقت خریده است.

مسئله ما از دید مردم ایران یک مسئله کاملا جدی است. چون اگر دنیا از این راه حل عاصی شود و فردا اسرائیل بگوید که ما دیگر بیش از این نمی‌توانیم تحمل کنیم و خدای نکرده کار به حمله نظامی کشیده شود، در این میان هم فرصتی به خود مردم ایران داده نشود تا لااقل از طریق خودشان در اوضاع و احوال موجود تغییری به وجود بیاید، هزینه را برای همه بالا برده‌ایم.

من به خیلی‌ها این را گفته‌ام، من‌جمله به خود اسرائیلی‌ها که فرض کنید شما به ایران حمله کردید، فکر می‌کنید در آن صورت مسئله ایران حل است؟ فوقش مسئله هسته‌ای ایران را برای یکی دو سال عقب خواهید انداخت. بعدش چه؟

آخرش به این نتیجه می‌رسید که در ‌‌نهایت کل این رژیم بایستی برود. پس چرا از اول نمی‌آیید از مردم ایران حمایت کنید. ۳۳ سال است که فقط با این رژیم و مسئولانش در دیالوگ بودید. هیچ وقت نیامدید با اکثریت مردم ایران و اپوزیسیونی که خارج از این سیستم هستند یک دیالوگ رسمی داشته باشید.

ما به دنیا نمی‌گوییم که شما مذاکره‌تان را با جمهوری اسلامی قطع کنید. بلکه می‌گوییم بالاخره باید بیایید و با خود مردم ایران و نمایندگان اپوزیسیون دموکراتیک تماس مستقیم بگیرید، دیالوگ رسمی داشته باشید. آن چه روی این رژیم بیشتر از هر تحریمی اثر خواهد گذاشت، همانا وحشت رژیم از بلند شدن مردم است. این مهم‌ترین اهرمی است که می‌توانستید استفاده کنید، ولی تا به حال هرگز استفاده نکردید.

محتشمی‌پور: مصطفی تاج‌زاده به شدت بیمار است

فخر السادات محتشمی‌پور می‌گویدمصطفی تاج‌زاده، همسرش، به تازگی دچار مشکلات بینایی شده و  در زندان اوین مبتلا به مشکلات عدیده جسمی است.

فخر السادات محتشمی‌پور همسر مصطفی تاج‌زاده در گفت‌و‌گو با سایت کلمه، با اعلام این خبر، درباره آخرین وضعیت همسرش گفته است: «البته به بهداری اوین مراجعه داشته‌اند و حتی چشم پزشک ایشان را ویزیت کرده اما ظاهرا نتوانسته تشخیص درستی بدهد و تنها ایشان را از بابت اینکه بیماری آب مروارید ندارند مژده داده است.»

محتشمی‌پور همچنین گفته است که تاج‌زاده همچنان از بیماری‌هایی که پیشتر با آنها دست و پنجه نرم می‌کرد از جمله نقرس، سینوزیت و آرتروز گردن، رنج می‌برد.

تاج‌زاده همزمان  با آغاز اعتراض‌ها به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، همراه با صد‌ها تن دیگر از فعالان سیاسی و مدنی بازداشت و زندانی شد.

همسر او می‌گوید که چند ماه قبل درخواست‌ ام آر آی داده شده و پزشک قانونی هم تأیید کرده ولی «اراده‌ای برای عدم حضور ایشان در خارج از زندان حتی برای درمان وجود دارد که تاکنون مانع انجام مراحل تشخیص پزشکی و درمان شده است.»

محتشمی‌پور گفته است که شرایط نگهداری آقای تاج‌زاده در قرنطینه می‌تواند منجر به تشدید بیماری او شود. او همچنین از عدم رسیدگی به همسرش گلایه کرده است.

او درباره مسئول نگهداری تاج‌زاده در قرنطینه اوین و شرایط نگهداری او گفته است: «ظاهرا همه زندانی‌ها در حال گذراندن حکم مسئولیتشان با دادستان است و در حال حاضر همسرم تحت نظر سازمان زندان‌ها به شکل انفرادی و در قرنطینه و ایزوله در بند زنان سابق نگهداری می‌شود ولی به واقع هیچ کس مسئولیت مستقیم را به عهده نمی‌گیرد.»

او تاکید کرده است که بند دو الف زندان اوین توسط سپاه پاسداران اداره می‌شود و زندانیان توسط این نیرو نگهداری و بازجویی می‌شوند.

محتشمی‌پور در این باره خاطرنشان کرده است: «وقتی که مسائل درمان، ملاقات و مرخصی آقای تاج‌زاده را پیگیر می‌شویم هر بخش مسئولیت را به بخش دیگری احاله می‌دهد. سپاه از خود سلب مسئولیت می‌کند در حالی که مسئولین زندان می‌گویند بدون اجازه دو الف ما نمی‌توانیم هیچ اقدامی بکنیم.»

همسر تاج‌زاده از نوشتن نامه‌ای توسط همسرش به دادستان «علیرغم میلش» برای معالجه در خارج از زندان خبر داد و گفت که دادستان موافقت کرده و «دفتر ایشان به من دیروز اطمینان داده‌اند که نامه موافقت را برای زندان و برای دو الف فرستاده‌اند اما متاسفانه ایشان برای درمان به خارج از زندان منتقل نشدند.»

محتشمی‌پور از روزه داری یک سال و نیمه تاج‌زاده خبر داد و اظهار داشت: «همسرم نسبت به بی‌قانونی‌هایی که در مورد او می‌شود به شدت معترض است به همین دلیل بیش از یک سال و نیم است که روزه دار است ولی آقایان نه تنها توجهی نمی‌کنند بلکه روز به روز نسبت به سلامت ایشان و حفظ جانشان بیشتر اهمال می‌کنند.»

او همچنین نگهداری تاج‌زاده در قرنطینه را غیر قانونی دانست. به همین دلیل «نامه‌هایی از طرف خانواده ایشان به رئیس قوه قضائیه و رئیس مجلس و نمایندگان مجلس نوشته‌ایم که همگی بی‌پاسخ بوده است.»

او دلیل پاسخ ندادن‌ها را نداشتن جواب و وجود دستوری از مقام‌های عالی برای قرار دادن تاج‌زاده در این وضعیت دانسته است.
+ 5
- 16
0
0

گرانی ۷ تا ۲۴۵ درصدی مواد خوراکی در یک سال

بانک مرکزی گزارش داده است به قیمت مواد خوراکی طی سال گذشته از ۳ / ۷ تا ۵ / ۲۴۵ درصد افزایش یافته است. انتقاد از صعود قیمت‌ها به تریبون‌های نماز جمعه نیز کشیده شده است.

به گزارش بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، قیمت مواد خوراکی در یکسال منتهی به ۲۹ اردیبهشت ماه امسال از ۳ / ۷ تا ۵ / ۲۴۵ درصد در ایران افزایش یافته است.

در این گزارش آمده که لبنیات به‌طور نمونه، در عرض یک سال ۳ / ۴۸ درصد و سبزیجات ۱۰۰ درصد گران شده است.

همچنین در یک‌سال گذشته قیمت میوه ۵ / ۵۵ و گوشت قرمز ۶ / ۴۹ درصد افزایش یافته است.

برنج، حبوبات، گوشت قرمز‌، گوشت مرغ، چای، سبزی‌های تازه، روغن و میوه از دیگر اقلامی هستند که بهای آن‌ها افزایش نشان می‌دهد.

آمارهای اقتصادی بانک مرکزی در ماه‌های ابتدایی سال ۹۱ پس از حدود یک‌سال سکوت این نهاد اقتصادی در انتشار آمار اعلام شده‌اند.

در هفته‌های اخیر بانک مرکزی در گزارشی رسمی هشدار داده بود به‌دنبال افزایش تورم ناشی از اجرای هدفمندی یارانه‌ها، پرداخت یارانه‌ها بی‌تاثیر شده، سطح رفاه مردم کاهش و شکاف طبقاتی افزایش یافته است.

طبق برآورد رسمی بانک مرکزی، در دو سال گذشته افزایش حقوق کارمندان و کارگران ایرانی کمتر از نرخ تورم بوده است و این مساله موجب کاهش سطح رفاهی آن‌ها شده است.

انتقاد امامان جمعه از گرانی‌ها

علاوه بر اقتصاددانان و سیاستمداران ایرانی، روحانیان نیز به‌خاطر افزایش قیمت‌ها، لب به انتقاد از دولت گشوده‌‌اند.

در تازه‌ترین انتقادها، غلامعلی نعیم‌آبادی، امام جمعه بندرعباس در ۵ خرداد ۱۳۹۱ گفته است: «سرعت گرانی از سرعت فانتوم بیشتر شده است.»

ابراهیم امینی امام جمعه قم نیز در مراسم نماز جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۱، گرانی موجود را "افسارگسیخته" خوانده و گفته است: «حتما برخی اشتباهات اقتصادی وجود دارد که این گرانی‌ها به وجود آمده‌اند.»
+ 5
- 29
0

تحقیق آمریکا درباره فروش محصولات ممنوعه به ایران

وزارت بازرگانی ایالات متحده اعلام کرد در حال تحقیق درباره صدور محصولات ممنوعه کامپیوتری آمریکایی به ایران به وسیله یک شرکت چینی است. شرکت زد.تی.ای متهم است قطعات کامپیوتری آمریکایی را که در فهرست تحریم ها علیه ایران قرار دارد، به این کشور فروخته است.
خبرگزاری رویترز در ماه های مارس و آوریل در گزارشی اعلام کرد که شرکت زد.تی.ای قراردادهایی را به ارزش چند میلیون دلار با ایران بسته تا قطعات کامپیوتری را به شرکت مخابرات ایران بفرستد.
به گفته خبرگزاری رویترز این قطعات در شرکت های معتبر آمریکایی ساخته شده اند. آمریکا فروش چنین تجهیزاتی را به ایران تحریم کرده است.
یک مقام وزرات بازرگانی آمریکا گفت: "ما این موضوع را به جدیت دنبال کرده ایم."
بر اساس گزارش رویترز، مقام های این وزارتخانه با نمایندگان شرکت زد.تی.ای دیدار کرده اند.
سخنگوی شرکت چینی اظهار نظر نکرده است.
از سوی دیگر شرکت های آمریکایی که محصولات آنها در این معاملات به ایران فروخته شده اند، گفته اند آنها هیچ اطلاعی از قراردادها با ایران نداشته اند.
مایکرو سافت، آی.بی.ام، هیولت پکارد، اوراکل و دل، تعدادی از این شرکت ها هستند.
وزارت بازرگانی آمریکا می گوید نشانه ای وجود ندارد که شرکت های آمریکایی در این فروش دست داشته اند.
این شرکت های آمریکایی به درخواست ها برای اظهار نظر پاسخ نداده اند و یا از اظهار نظر خودداری کرده اند.
افرادی که اطلاعاتی درباره این معامله داشته اند می گویند برخی از شرکت های آمریکایی احضاریه هایی دریافت کرده اند که از آنها خواسته درباره رابطه تجاری با شرکت زد.تی.ای و یک شرکت چینی دیگر به نام "Beijing 8-Star International" مدارک خود را ارائه کنند.
گفته شده "Beijing 8-Star International" نیز یکی دیگر از طرف های قرارداد با ایران بوده است. بر اساس اسناد موجود، این شرکت متهم است محصولات ممنوعه تولید کنندگان دیگر را به ایران ارائه می کرده است.
هیچ نماینده ای از این شرکت به درخواست های رویترز برای اظهار نظر پاسخ نداده است.
شرکت زد.تی.ای دومین تولید کننده بزرگ تجهیزات مخابراتی چین است. این شرکت در قراردادی که تاریخ آن ۳۰ ژوئن ۲۰۱۱ (نهم تیرماه ۱۳۹۰) اعلام شده به کنسرسیومی که عهده دار اداره مخابرات و ارتباطات ایران است، تجهیزات سخت افزاری فروخته که با استفاده از آنها می توان تلفن های ثابت، همراه و اینترنت را رهگیری و کنترل کرد.
بر اساس گزارش رویترز، شرکت زد.تی.ای در دسامبر سال ۲۰۱۰، طبق قراردادی ۱۲۳.۴ میلیون دلاری، تجهیزات نرم افزاری و سخت افزاری به ایران فروخته است.
این تجهیزات شامل قطعات کامپیوتری و چاپگرهای شرکت هیولت پکارد، برنامه های مایکرو سافت ویندوز، سوویچ های شرکت سیسکو، نمایشگرهای شرکت دل، محصولات شرکت اوراکل و برنامه ضد ویروس شرکت سیمانتک بوده است.
دولت آمریکا مدت ها است که فروش اینگونه تجهیزات را به ایران ممنوع کرده است.
وزارت بازرگانی آمریکا می گوید ممکن است مجازات مختلفی برای شرکت زد.تی.ای در نظر گرفته شود. از جمله آنها، پرداخت جریمه ای معادل دو برابر ارزش محصولاتی است که این شرکت قصد داشته به ایران بفروشد.
وزارت بازرگانی آمریکا قبلا هم شرکت هایی را به دلیل زیر پا گذاشتن تحریم ها، جریمه کرده است.
احتمال می رود بازرسی های وزارت بازرگانی آمریکا ماه ها ادامه داشته باشد.
در زمان انتشار خبر رویترز در ماه مارس، یک سخنگوی شرکت زد.تی.ای گفته بود که این شرکت معادلاتش را با ایران محدود خواهد کرد. این شرکت همچنین در بیانیه ای گفت: "زد.تی.ای دیگر به دنبال مشتری های جدید در ایران نیست و تجارتش را با مشتریان کنونی، کمتر خواهد کرد."

شهرام امیری به ده سال زندان و پنج سال تبعید محکوم شد

صبح امروز : شهرام امیری پژوهشگر و متخصص رادیو ایزوتوپ‌های پزشکی دانشگاه صنعتی مالک اشتر (وابسته به وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح) که به اتهام «تماس و برقراری ارتباط مجرمانه با کشورهای متخاصم و اقدام علیه امنیت ملی و در اختیار گذاردن اطلاعات طبقه بندی شده به دشمن» بیش از ۲۰ ماه است که از سوی دادسرای نظامی تهران در بازداشت به سر می‌برد در هفته گذشته با حکم شعبه هفتم دادگاه نظامی تهران به ده سال زندان و پنج سال تبعید به شهرستان خاش محکوم شده است.امیری که در سفر عمره به عربستان در خرداد ۱۳۸۸ ناپدید شد و حدود ۱۳ ماه بعد، در ۲۲ تیر ۱۳۸۹ به دفتر حافظ منافع ایران در آمریکا مراجعت کرده و دو روز بعد به ایران بازگشت، پس از بازگشت به ایران مورد استقبال مقامات عالی رتبه وزارت خانه‌های خارجه و دفاع کشور قرار گرفته و از وی به عنوان قهرمان ملی یاد شد.وی در‌‌ همان ایام ورود به کشور در چندین برنامه زنده تلویزیون دولتی ایران حضور یافت و ضمن تشریح جزئیات چگونگی ربایشش از عربستان توسط سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا اعلام کرد که به مدد الهی و یاری چند دوست معتمد از ایران توانسته از دست سازمان سیا و اف بی‌آی بگریزد و به دفتر حفاظت منافع ایران در واشنگتن پناه ببرد.
شهرام امیری که پیش از آن از وی به عنوان دانشمند هسته‌ای پناهنده شده به آمریکا یاد می‌شد در تیرماه ۱۳۸۹ وقتی نامش بر سر زبان‌ها افتاد که چندین ویدئو متناقض از وی در فضای سایبری منتشر شد که در تعدادی از آن‌ها اعلام کرده بود به جهت تحصیل به آمریکا پناهنده شده و مهاجرت کرده و در تعدادی دیگر نیز اعلام کرده بود که آمریکا وی را ربوده است و در صدد بازگشت به کشور است. امیری که به گفته هیلاری کلینتون وزیر خارجه دولت آمریکا میهمان آمریکا بوده است و بنا بر خواست خودش به آمریکا رفته و از آمریکا هم خارج شده.چهارماه پس از بازگشت پر سرو صدایش به ایران طبق گفته خانواده‌اش: «ابتدا مقام‌های قضایی او را در یک خانه امنی در شرق تهران نگهداری می‌نمودند که دو بار نیز اجازه یافته بودند در آن مدت در آخر هفته با وی در یک مجتمع تفریحی فرهنگی به نام «طلاییه» دیدار داشته باشند.» آن زمان به خانواده امیری گفته شده بود که: «هدف از این نگهداری حفاظت از جان شهرام امیری در برابر خطراتی است که نیروهای امنیتی احساس نموده‌اند جان وی را تهدید می‌نماید». اما این ملاقات‌ها پس از گذشت یک ماه دیگر متوقف شده و بعد‌ها آن‌ها متوجه شدند که وی در زندان حشمتیه تهران و در سلول انفرادی نگهداری و زیر بازجویی می‌باشد. امیری در خلال مدت بازداشت و بازجویی‌اش مورد شکنجه‌های روحی و جسمی قرار داشته و که به واسطه این سوء رفتار‌ها یک‌بار نیز به مدت یک هفته در بیمارستان ۵۰۴ ارتش در تهران بستری بوده است. سایت «ایران بریفینگ» که بیشتر اخبار مربوط به سپاه پاسداران را منتشر می‌نماید برای اولین بار در دی ماه ۱۳۸۹اعلام کرد که شهرام امیری بازداشت و تحت بازجویی می‌باشد، خبری که به سرعت منتشر و مورد توجه محافل خبری قرار گرفت. طبق عادت مرسوم مقامات جمهوری اسلامی ابتدا خبر فوق تکذیب و بعد‌ها سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرده بود این خبر را نه تائید و نه تکذیب می‌کند اما چندی بعد سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی کشور در مصاحبه با اشپیگل آن‌را تائید نمود و عنوان کرد که: «او در جریان یک سفر خارجی ربوده شده و یک سال را خارج از مرزهای ایران گذرانده بعد او برگشت و حالا ما داریم از او تحقیق می‌کنیم که چه اتفاقی برایش افتاده است» این تحقیق اکنون بیست ماه به طول انجامیده است و حالا خبر می‌رسد که وی به ده سال زندان و پنج سال تبعید محکوم شده است. خبرنگار صبح امروز در تماس با دفتر شعبه هفت دادسرای نظامی تهران ضمن آنکه موفق به تائید خبر نشده بلکه تهدید به رهگیری و بازداشت شد اما نهایتاً توانست با گفتگو با یکی از بستگان درجه یک شهرام امیری خبر فوق را تائید کند. وی در جواب این سوال که وضعیت وی در زندان چگونه است گفت: «از عید امسال ملاقاتش آزاد شده و هر هفته می‌شود به ملاقاتش رفت و یک روز در میان هم به مدت پنج دقیقه اجازه تماس تلفنی دارد، قرار بود قاضی پرونده برای عید امسال به وی پنج روز مرخصی بدهد که بعد‌ها اعلام شد مورد موافقت قرار نگرفته اما روز سال تحویل به همراه یک مأمور وی موفق شد در کنار خانواده‌اش باشد.» این عضو خانواده شهرام امیری در پایان اضافه نمود که: «شهرام با پای خودش و با رضایت خودش به ایران برگشته است ماهم هنوز نمی‌دانیم او خودش به آمریکا رفته و یا دزدیده شده است اما این را همه می‌دانیم که با پای خودش به ایران برگشته و آن گونه هم مورد استقبال قرار گرفت و لقب قهرمان ملی هم به او دادند توقع ما از مسئولان این نبود که با خوابیدن سرو صدا‌ها به سراغش بیایند و بازداشتش کنند، ما هنوز هم نمی‌دانیم به فرزندان خردسالش چه جواب قانع کننده‌ای بدهیم وقتی می‌پرسند چرا بابا خانه نیست؟»
+ 102
- 20
3
1
 
23

وزیر امورخارجه آلمان: ایران باید اعتمادسازی کند

گیدو وستروله، وزیر امورخارجه آلمان، پس از پایان مذاکرات اتمی کشورهای پنج به علاوه یک با مقامات جمهوری اسلامی در بغداد، از ایران خواستار برداشتن گام‌های مشخص‌تر شد.

پس از آن‌که نشست بغداد نتوانست انتظارات پنج عضو دائمی شورای امنیت و آلمان را برآورده سازد، همه نگاه‌ها متوجه  دور بعدی این گفت‌وگوهاست. پس از انتشار مواضع آمریکا نسبت به مذاکرات بغداد،  وزیر امورخارجه آلمان نیز مواضع خود را نسبت به مذاکرات بغداد و انتظارات سیاسی آلمان از نشست آتی در مسکو را اعلام کرده است.

وزیر امورخارجه آلمان ضمن اشاره به دشواری‌ها و موانع کسب توافق در مذاکرات اتمی بغداد، ابراز رضایت کرد که دیگر گفت‌وگوها از بحث‌های عمومی فراتر رفته و مذاکره پیرامون مسائل اساسی مورد اختلاف آغاز شده است. وستروله البته تصریح کرد که بحث کارشناسانه پیرامون موضوع‌های پای‌های و اصلی، الزاما به معنای آن نیست که این گفت‌وگوها به کسب توافق و نتیجه‌ای مشخص می‌انجامند.

 وزیر امورخارجه آلمان در عین حال تاکید کرد که دستیابی به یک راه حل دیپلماتیک و سیاسی برای مناقشه هسته‌ای ایران نیازمند یک گفت‌وگوی مشخص و سازنده است.

وستروله ابراز امیدواری کرده است که ایران با برداشتن گامه‌ای مشخص زمینه‌های کسب توافق در نشست بعدی کشورهای پنج به علاوه یک را با مقامات آن کشور  فراهم آورد. قرار است  این مذاکرات روزهای ۱۸ و ۱۹ ژوئن در مسکو برگزار شوند.

سفر یوکیا آمانو، رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تهران و اظهارات وی پس از دیدار با سعید جلیلی به این امید دامن زده بود که مذاکرات بغداد بتواند زمینه‌های کسب توافق با مسئولان ایران را فراهم سازد. آمانو حتی  از امضای قریب‌الوقوع توافقنامه‌ای با ایران خبر داده بود. حال سخن از بی‌فرجام بودن مذاکرات بغداد در میان است. خبرگزاری رویترز نیز به موازات انتشار سخنان وزیر امورخارجه آلمان به دشوار‌ی‌های حاکم بر گفت‌وگوهای بغداد اشاره کرده و تصریح کرده بود که این مذاکرات بدون کسب نتیجه‌ای مشخص پایان یافته است.
سخنان کاترین اشتون، هماهنگ کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا پس از پایان مذاکرات بغداد با ارزیابی آمانو مغایرت داشت. وی گفته بود که نشست بغداد نشان داد که هنوز اختلاف نظرهایی جدی‌ بر سر برنامه هسته‌ای ایران وجود دارد.

یکی از موارد مورد اختلاف موضوع تحریم‌های اقتصادی و مالی ایران است. جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات بغداد از نمایندگان کشورهای پنج به علاوه یک خواسته بود، به تحریم‌ها پایان دهند. این در حالی است که هیلاری کلینتون، وزیر امورخارجه آمریکا، پس از مذاکرات بغداد رسما اعلام کرده بود که آمریکا سیاست تحریم‌های تعیین شده علیه ایران را بی کم و کاست دنبال خواهد کرد. خبرگزاری رویترز در عین حال عنوان کرده است که هیچ مدرکی دال بر تغییر مواضع اتحادیه اروپا در ارتباط با تحریم واردات نفت و گاز از ایران وجود ندارد و این کشورها نیز طبق تصمیم پیشین سیاست تحریم نفت و گاز ایران را از اول ماه ژوئیه به مورد اجرا خواهند گذاشت.

وزیر نفت ایران: غربی ها از افزایش قیمت نفت درس بگیرند

رستم قاسمی، وزیر نفت ایران هشدار داده که تحریم نفتی ایران به افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی منجر می شود و افزوده "غربی ها باید بدانند که در غیبت نفتی ایران چه اتفاقی می افتد و با درس گرفتن از افزایش قیمتها، عاقلانه رفتار کنند."
وزیر نفت ایران که به عنوان سخنران پیش از خطبه های نماز جمعه در تهران سخن می گفت، تاکید کرده که "اتحادیه اروپا تاریخی را برای تحریم نفت ایران مشخص کرد که در نهایت این تحریم موجب افزایش ناگهانی بهای طلای سیاه در بازارهای جهانی شد."
قرار است تحریم‌های آمریکا علیه ایران از روز ۲۸ ژوئن (هشتم تیر) و تحریم‌های اتحادیه اروپا از ابتدای ماه ژوئیه (۱۱ تیر) اجرایی شوند.
مقامات رسمی ایران از زمان تصویب تحریم‌های نفتی، ضمن بی‌تاثیر دانستن اعمال چنین محدودیت‌هایی بر مبادلات نفتی ایران، می گویند که نگران فروش نفت خود نیستند.
آقای قاسمی که پیش از وزارت، مدیر قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه پاسداران بود، گفته که ایران "با اتکا به مقام معظم رهبری در جنگ اقتصادی غرب بدون تردید به پیروزی دست می یابد."
اقدام آمریکا در اعمال محدودیت بر نقل و انتقالات مالی بین‌المللی با ایران در کاهش تعداد خریداران نفت و در نتیجه کاهش تولید نفت خام این کشور موثر بوده است و گروهی از این کشورهای خریدار نفت ایران به دلیل مشکلات بانکی نتوانسته‌اند پول نفت را به این کشور باز پرداخت کنند. برای حل این مشکل برخی کشورها نظیر هند و چین مبادله پایاپای نفت با کالا را در دستور کار قرار داده اند.
در حالی که تا پیش از برگزاری گفتگوهای دو روزه گروه پنج بعلاوه یک در بغداد این امیدواری وجود داشت که طرفین به توافقی دست پیدا کنند و بخشی از فشارهای بین المللی علیه ایران کاهش پیدا کند اما طرفین در این نشست به توافق مشخصی دست پیدا نکردند.
تا پیش از شروع تحریم ها، قرار است که دوباره مذاکرات هسته ای در مسکو پیگیری شود.
معضل تحریم ها

تحریم های نفتی ایران از سالها پیش شروع شده و بسیاری از شرکت های بین المللی نفتی چند سالی است که همکاری خود را با ایران قطع کرده اند.
آقای قاسمی می گوید که "دشمن دو طرح توقف توسعه صنعت نفت و گاز و بازارهای نفت ایران را با موضوع تحریم در اولویت قرار داده بود، ولی هم اکنون با وجود تحریمها نه تنها توسعه صنعت نفت متوقف نشده است بلکه هیچ گونه کمبود کالا و تجهیزاتی هم وجود ندارد."
به گفته وزیر نفت ایران، جای خالی شل و توتال در پارس جنوبی به وسیله پیمانکاران و سازندگان داخلی پر شده است و "به زودی و مطابق با یک برنامه زمان بندی مشخص صنعت نفت کشور از واردات کالاهای خارجی به طور کامل خودکفا می شود تا نفت به معنای واقعی ملی شود."
بخش عمده ای از پروژه های میدان گازی پارس جنوبی در سالهای اخیر به قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه پاسداران واگذار شده است و ناظران این تحول را نشانه ای از حضور گسترده تر نظامیان در عرصه های اقتصادی جمهوری اسلامی دانسته اند.
اقتصاد ایران به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت خام جهان، وابسته به صادرات نفت است و بخش عمده ای از درآمدهای این کشور از راه فروش نفت تامین می شود.
افزایش تحریم ها علیه صنایع نفت و گاز ایران و تحریم خرید نفت این کشور از سوی اتحادیه اروپا، نگرانی هایی را درباره کاهش تولید و درآمدهای نفت ایجاد کرده است. اما افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی باعث شده که طبق آخرین گزارش بانک مرکزی ایران، در یازده ماه اول سال گذشته خورشیدی درآمد نفتی ایران به بیش از ۱۱۰ میلیارد دلار برسد که در تاریخ این کشور بی سابقه است.
در آخرین گزارش ماهانه اوپک (سازمان کشورهای صادرکننده نفت) آمده است که میزان تولید نفت خام از سوی کشورهای اوپک افزایش داشته، اما برخلاف بسیاری از اعضای این سازمان، تولید نفت ایران در ماه آوریل، کاهش داشته و سه میلیون و ۱۹۶ هزار بشکه در روز بوده است.
ظرفیت تولید روزانه نفت ایران در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی به بیش از ۴ میلیون و ۴۰۰ هزار بشکه رسیده بود، اما این روند در سال‌های بعد ادامه نیافت.
گزارش ها حاکی از آن است که تحریم ها مانع سرمایه گذاری در تاسیاست نفتی ایران و توسعه میادین نفتی قدیمی شده و عملا به کاهش تولید و صادرات نفت ایران انجامیده است.
+ 11
- 21
0
0

معمای کودکان دفن‌شده در دیوارهای بم پیچیده‌تر شد: کشف اجساد تازه! +

قانون : سال‌های پس از زلزله بم، گزارش‌های باستان‌شناسان از کشف 68 جسد کودک و نوزاد خبر داده بود که تا حدود دویست سال پیش در دیوارهای ارگ بم دفن شده بودند، اما تصاویر تازه‌ای که به دست قانون رسیده خبر از کشف اجساد تازه‌ای از کودکان می‌دهد. کودکانی که مخفیانه و در سال‌های پس از زلزله سال 1382، دفن شده‌اند.

به گزارش قانون؛ دو تن از این کودکان گیره پلاستیکی بند ناف دارند که معاصر بودنشان را اثبات می‌کند. این کودکان در پارچه بیمارستانی پیچیده شده و جایی گذاشته شده‌اند که نشان می‌دهد عمل دفن بعد از وقوع زلزله انجام شده است. میزان پوسیدگی و تعفن بدن این دو کودک نشانگر آن است که احتمالاً هنگام کشف اجساد، شش ماه تا حداکثر دو سال بیشتر از زمان مرگ و تدفین آنان نگذشته است. به این ترتیب ارگ بم از دوران صفویه تا همین سال‌ها میزبان جنازه ده‌ها کودک بوده است، اما سازمان میراث فرهنگی گزارشی از تحقیقات بیشتر در این‌باره منتشر نکرده است.

 
 
 


بچه‌ها چگونه پیدا شدند؟
 به طور رسمی نخستین بار نرگس احمدی در گزارشی اجمالی از کشف اسکلت‌های نوزادان در ارگ بم، اشاره مختصری به بچه‌های بم کرد. (گزارش‌ها و مقالات سالانۀ پروژه نجات بخشی میراث فرهنگی بم، س 1، ش 1، 1384) احمدی آن روزها مسئول بخش باستان‌شناسی بود و از ماه‌های آغازین پس از زلزله برای بررسی میزان تخریب به ارگ رفته بود. بر اساس گزارش او یکی از کارشناسان متوجه می‌شود که لا‌به‌لای آوار دیوارها، استخوان‌هایی ریخته که استخوان حیوانی نیست. پیگیری‌های بخش باستان‌شناسی نشان می‌دهد که استخوان‌ها متعلق به انسان است و همه اجساد کودک بوده‌اند. در مراحل بعدی تعدادی دیگر از بچه‌ها را در بخش بالایی دیوار پیدا می‌کنند که بخشی از بدن‌شان ریخته و بخشی سر جایش باقی مانده بوده است.

در این مرحله، از فرزاد فروزانفر کارشناس ارشد میراث دعوت می‌شود تا برای انجام مطالعات به بم برود. وی در گفت‌وگو با قانون می‌گوید: «حصار بم که فروریخت بخشی از اسکلت‌ها از قسمت‌های جنوبی و شرقی خارج شد. با بیرون آمدن آن‌ها، پروژه بین‌المللی بم که تشکیل شده بود یکی از کارهایش بررسی این موضوع شد و از من برای این کار دعوت شد. من برای بررسی اسکلت‌هایی که آنجا پیدا شده بود سفرهایی داشتم. بخشی از اسکلت‌ها هم از لای دیوارها مشخص بود که آن‌ها را هم بررسی کردیم. گزارش مختصر و مفیدی به آقای دکتر مختاری دادم که آن زمان رییس پروژه بم بود.»

اما فروزانفر از اجساد تازه خبری ندارد و می‌گوید اصلا بچه در حد نوزاد ندیده است. بچه‌هایی که او دیده همه بیش از یک ساله و حداکثر 5 و 6 ساله بوده‌اند. او با بیان این که در این‌گونه مواقع معمولا من را خبر می‌کنند اما لابد در این مورد ضرورتی برای مطالعه ندیده‌اند، می‌گوید: «این که اینها را چه کسی مطالعه کرده من اصلا نمی‌دانم.»

او اعتقاد دارد: «اگر می‌گذاشتند این بچه‌ها را هم بررسی کنیم خیلی راحت می‌شد فهمید که اینها دوره‌شان چیست.» چرا که بچه‌هایی که او دیده از آنجایی که داخل کفن و کاهگل دفن شده‌اند خیلی سالم مانده‌اند.

فروزانفر با توجه به محیط بسته بم گمانه‌زنی می‌کند که شاید بچه‌های تازه، سقط جنین شده باشند، اما اندازه جنین‌های سقط‌شده کاملاً مشخص است و آن‌هایی که او دیده همه بیش از یک سال داشته‌اند.

فروزانفر درباره تعداد بچه‌ها هم می‌گوید کلا حدود 9 بچه دیده که قابل‌بررسی بودند و با تکه‌هایی که روی زمین ریخته بوده تعداد بچه‌ها دست بالا به دوازده تا هم نمی‌رسید. وی تاکید می‌کند که «من اصلا فکر نمی‌کنم تعدادشان در حد پنجاه‌تا و صدتا باشد، البته علاوه بر اینها تعدادی اسکلت هم بود که اصلا ربطی به این موضوع نداشت و مربوط به مثلا دو هزار سال پیش از میلاد و آن دوران‌ها می‌شد.»






گزارش نرگس احمدی مشخص نمی‌کند که کدام‌ اجساد را شمرده است. آیا همه این بچه‌ها از دیوارها پیدا شده یا آن‌ها که در آوار ریخته شده را هم حساب کرده‌اند؟ دکتر لیلا پاپلی و دکتر مریم دژم‌خو هم در پروژه معاصر بم در سال 1387 روی 32 بچه کار کرده‌اند.

دکتر اسکندر مختاری که در آن سال‌ها رییس پروژه بین‌المللی بم بود می‌گوید در آغاز کار ده دوازده بچه پیدا شد تا کم‌کم به شصت و چهار بچه رسید. وی به پژوهش‌های نرگس احمدی در این‌باره اشاره می‌کند و می‌گوید آخرین عددی که در خاطرش مانده شصت و چهار بچه است. وی تاکید می‌کند که در

این مورد دکتر لیلا پاپلی آخرین کار را انجام داده است و روایت او از همه قابل‌توجه‌تر است.

مختاری وجود بچه‌های تازه را از اساس دروغ می‌داند و وجود تصاویر بچه‌های تازه را نیز رد می‌کند. با این حال مریم نعیمی کارشناس ارشد باستان‌شناسی در گفت‌وگو با خبرنگار قانون می‌گوید بچه‌های تازه را از نزدیک دیده و از آن‌ها عکس هم گرفته است. وی با تاکید بر این که عکس‌ها به خوبی گویای شرایط بچه‌ها هستند می‌گوید که نحوه دفن این بچه‌ها به روشنی نشان می‌دهد که آن‌ها برای کسانی که دفنشان کرده‌اند، «دیگری» به حساب می‌آمده‌اند.

دکتر لیلا پاپلی نیز وجود بچه‌های تازه را تایید و در گفت‌وگو با خبرنگار قانون اعلام می‌کند که آن‌ها را کارشناس میراث مسئول حفاری در دیوار خانه سیستانی‌ها پیدا کرده است. وی دلیل انکار بچه‌های تازه توسط مختاری را این می‌داند که بچه‌ها در زمان او پیدا نشده‌اند و او از آنها بی‌خبر است.

به گفته پاپلی تعداد 68 بچه پیدا شده بوده که سی و دو موردشان توسط او بررسی شده است. البته این تعداد شامل مواردی که در هم ریخته و در جعبه‌های شیرینی جمع‌آوری شده بوده نمی‌شود. پاپلی همچنین با انجام آزمایش دی‌ان‌ای روی تعدادی از بچه‌ها متوجه شده که همه آن‌ها پسر بوده‌اند.

سالومه پورحسینی که پایان‌نامه کارشناسی ارشدش در دانشگاه تهران به بچه‌های بم اختصاص داشته است، می‌گوید: «در مورد بچه‌های تازه چون جدیدترند و بافت نرم یکی از آن‌ها بهتر حفاظت شده، به  نظر می‌آید بشود گفت یکی از آن‌ها پسر است.»


 



بچه‌ها چگونه دفن شده‌اند؟
 پورحسینی در گفت‌وگو با قانون می‌گوید: «بر اساس گزارش‌های پژوهشگران پیشین و عکس‌های موجود می‌توان گفت بچه‌ها به سه شکل دفن شده بوده‌اند. بچه‌های کوچکتر به طور کامل در چینه جا گرفته بوده‌‌اند و بدنشان طوری در خشت قرار گرفته بوده که دیگر جدا نمی‌شود؛ طوری که انگار خشت تابوت بچه است. نوع دیگر طوری دفن شده‌اند که گویا مقداری از روی خشت‌ها برداشته‌اند تا فضایی ایجاد شود و بعد بچه را لابه‌لای خشت‌ها گذاشته‌اند. نوع سوم هم تدفینی است که در گودی‌های پس از تخریب انجام شده است. این نوع تدفین احتمالا مربوط به دوران بعد از ترک ارگ بم و تخریب حاصل از نامسکون شدن آن انجام شده است. نمونه‌اش هم همین بچه‌هایی است که تازه دفن شده‌اند.»

بچه‌های تازه به گفته او برخلاف نمونه‌های قبلی که بالای دیوارند، پای دیوار قرار گرفته‌اند و آن‌ها را روی هم گذاشته‌اند و نه کنار هم. کمی هم رویشان پوشانده شده بوده که باعث شده دیرتر پیدا شوند.

وی قدمت بچه‌ها را مربوط به بازه زمانی پس از مرمت حصار در اثر حمله افغان‌ها تا زمان ارگ در دوره قاجار می‌داند؛ دوره‌ای که در ارگ بم درگیری‌ها کمتر بوده است؛ چرا که منطقی نیست فردی بچه‌اش را در جایی که ممکن است خراب شود دفن کند. او معتقد است که در کرمان آیین‌ها و فرقه‌های بسیاری بوده است که تقریبا به هیچ‌وجه در موردشان چیزی منتشر نشده است.

پورحسینی وجود نقش و نگار روی یکی از کفن‌ها را دلیل تعلق به یک اقلیت که البته شاید منشعب از اسلام هم باشد می‌داند چرا که به هر حال شرعا کفن مسلمان نباید منقوش باشد. به گفته وی از دیرباز در ارگ بم مردم با آیین‌های مختلف کنار هم زندگی ‌می‌کرده‌اند و می‌دانیم که غیرمسلمان حق تدفین در گورستان مسلمانان را ندارد، اما فقدان بقایای افراد بالغ این فرضیه را تضعیف می‌کند. وی به دو جمجمه بالغ هم که پاپلی پیدا کرده اشاره می‌کند و تاکید می‌کند که فقط جمجمه بوده و بدن ندارد. یکی دیگر از کارکنان هم که در حسینیه مشغول حفاری بوده سه جمجمه بالغ پیدا کرده که بدنشان

پیدا نشده است و این موضوع را پیچیده‌تر می‌کند. به گفته پاپلی تعیین قدمت این جمجمه‌ها حتی در این حد که مشخص شود آیا جدیدند و به قتل و جنایت مربوطند یا این که باستانی هستند ممکن نبود.
 پاپلی قدمت بچه‌ها را تا اواخر دوران تیموری عقب می‌برد، اما تاکید می‌کند که این گمانه‌زنی با تردید بسیار همراه است. به گفته او حفاری در لایه‌های قدیمی‌تر احتمالا مسأله مربوط به قدمت را حل خواهد کرد اما در شرایط کنونی امیدی به این اقدام نیست.

به اعتقاد فروزانفر جسد بچه‌ها مربوط به دوران شکوفایی ارگ بم بوده که در آن زمان ارگ به عنوان محل زیستگاه و یک شهر کوچک محصور، دایر بود و بعد با توجه به شرایط تاریخی، در زمان حمله فیروزخان قاجار که یک سال ارگ در محاصره بوده، شرایط برای ساکنین ارگ اضطراری می‌شود، چرا که گورستان بیرون از ارگ بوده و اینها نمی‌توانسته‌اند از ارگ خارج شوند. به همین دلیل مجبور شدند که بچه‌ها را روی تیغه دیواره‌ها دفن کنند.






فروزانفر در پاسخ به این پرسش خبرنگار قانون که برای دفن افراد بالغ چه می‌کرده‌اند ابراز بی‌اطلاعی می‌کند و می‌گوید: «نمی‌دانم! از این که بزرگسالان را چه می‌کرده‌اند خبری نداریم. ما اثری از بزرگ‌تر‌ها ندیدیم. فقط بچه‌ها را دیدیم که روی راس دیواره و رو به قبله دفن شده بودند. این بچه‌ها کوچک بوده‌اند و عرض دیواره‌ها هم زیاد بوده است. بچه‌ها همه داخل کفن بودند و همه شواهد نشان می‌داد که تدفین‌ها اسلامی بوده است.»

مختاری نیز می‌گوید کفن‌هایی پیدا شده که بنا به گفته کارشناسان بافت ماشینی داشته است یعنی ماجرا دست‌کم تا عصر صنعتی ادامه داشته است و این ممکن است یک سنت بوده که مثلا از دوره قدیم تا دوران قاجار ادامه پیدا کرده باشد. وی به گزارشی اشاره می‌کند که در آن استدلال شده این تدفین‌ها مربوط به آخرین محاصره ارگ بم در زمانی است که آقاخان محلاتی به ارگ بم پناهنده شده بوده و ارگ توسط سپاهیان حکومت مرکزی محاصره شده بوده است؛ این محاصره طولانی می‌شود و بچه‌های بم می‌میرند.

با این حال دکتر محمد مرتضایی می‌گوید که سال 1372 وقتی در ارگ مشغول مطالعات بوده، خودش دیده است که نیروهای نگهبانی دم در خانم‌هایی را گرفته بودند که قصد تدفین بچه در ارگ را داشته‌اند. به اعتقاد وی اینها یا سقط جنین کرده بودند و یا شاید بچه‌ها نامشروع بوده‌اند و می‌خواسته‌اند آن‌ها را در ارگ دفن کنند اما «حین ارتکاب جرم» آن‌ها را گرفته‌اند.

به این ترتیب مشاهدات مرتضایی همراه با بچه‌های تازه پیداشده بُعد پیچیده دیگری به ماجرا می‌دهند که هنوز جای کار بسیار دارد.



سرانجام بچه‌ها چه شدند؟
 به اعتقاد مختاری، اگر همه نظرات را کنار هم بگذاریم به اجماعی نمی‌رسیم. وی با اشاره به گزارش دکتر پاپلی که همه بچه‌ها پسر بوده‌اند می‌گوید شاید این یک رسم پسرکشی بوده است.
 او در پاسخ به این که مگر بچه‌ها پیش از دفن نمرده بوده‌اند می‌گوید: «نه اصلا کسی نمی‌تواند در این مورد نظر بدهد. شاید یک بیماری عارض شده و شاید هم رسم کهنی است که وقتی بچه‌ای می‌مرده می‌آوردند روی دیوار ارگ دفن می‌کردند. حالا چرا در گورستان بیرون ارگ دفن نمی‌کردند نمی‌دانیم؟ محل دفن بعضی از آنها خیلی منظم است و این طور نیست که با عجله جایی را کنده باشند و این اتفاق در اضطرار افتاده باشد.»

سالومه پورحسینی درباره این که آیا بچه‌ها قبل از دفن مرده بودند یا نه می‌گوید فقط یک مورد هست که به زنده بودن مشکوک است و آن هم عکسی است که در آن  دستی از کفن بیرون آمده و به نظر می‌آید بچه کفن را پاره کرده است. پاپلی نیز با بیان این که در برخی موارد کاملاً مشخص بود که فرد قبل از تدفین مرده بوده است می‌گوید: «دو مورد بود که شما حقیقتا حس می‌کردید اینها هنگام تدفین زنده‌ بوده‌اند. یکی با دستش خاک را چنگ زده بود و دیگری حتی کفنش را پاره کرده بود و این دو مورد می‌تواند فرضیه دکتر مختاری را تایید کند.»

پورحسینی تصریح می‌کند که در بازدیدی که سال 1389 همراه با دکتر پاپلی داشته، کارگران از بچه‌های جدید اظهار بی‌اطلاعی می‌کرده‌اند. وی می‌گوید زمانی که برای مطالعه بیشتر روی بچه‌ها به بم رفته بوده به جای این که بچه‌های یافته‌شده را به او نشان دهند یک سری جعبه شیرینی در انبار به او نشان داده‌اند که تعدادی استخوان در آن‌ها بوده است. البته استخوان‌ها متعلق به بچه‌ها بود، اما درهم شده بود و متعلق به یک نفر نبود. یعنی صرفا همراه با آوار جمع‌آوری شده بودند. هرچند که با شمردن آن‌ها دست‌کم می‌توان تعداد افراد یا حدود سنی را دریافت اما اگر بشود دوباره در بم پروژه‌ای تعریف شود اطلاعات خوبی می‌شود به دست آورد. اتفاقی که به گفته وی «با وضعیت فعلی میراث» بسیار امکانش کم است.



 

وی تاکید می‌کند که موضوع هم از نظر تعداد بچه‌ها قابل‌توجه است و هم این که مشابه این در هیچ سایت دیگری در دوران اسلامی دیده نشده و از این جهت جای کار بسیار دارد. به اعتقاد وی در پروژه‌های میراث فرهنگی باید به مطالعات بقایای انسانی فارغ از قدمتشان توجه بیشتری بشود.

مریم نعیمی، باستان‌شناس، با بیان این که «گاهی برای ما نبودن بعضی چیزها خودش قابل‌تفسیر می‌شود و درباره این بچه‌ها تمام فکت‌هایی که داریم با ابهام روبه‌روست.» سکوتی که همه این سال‌ها در این باره وجود داشته را مهم می‌داند. نعیمی می‌گوید بعد از همه کاوش‌هایی که انجام شده باز هم فقط سکوت است و سکوت. او این سکوت را به شکل بدبینانه‌ای تفسیر می‌کند. نعیمی که خود بچه‌های تازه را نیز دیده و عکس‌هایی هم از آن‌ها دارد می‌گوید انگار نوعی خودآگاهی پشت این سکوت هست و انگار همه تصمیم‌ گرفته‌اند در این باره چیزی نگویند.

پاپلی نیز می‌گوید تا سال 1388 که دکتر مختاری رییس پروژه ارگ بوده‌اند و تا مدتی پس از آن مشکلی برای مطالعات نداشته است، اما بعد از آن اصولا یافته‌های مربوط به بچه‌ها انکار شده‌اند و دفن مجدد بچه‌ها در دیوارها نیز امید به پژوهش‌های بیشتر را به کلی از میان می‌برد.

فروزانفر درباره سرانجام کودکان می‌گوید: «آن‌هایی که من خودم روی دیواره‌ها بررسی کردم را اصلا در نیاوردیم و فقط بخشی که مشخص بود را بررسی کردیم. چون جسدها اسلامی بود و مسئولان مرمت هم همانجا با کاهگل حاضر بودند دوباره در همان جای اصلی‌شان با کاهگل رویشان را پوشاندیم چون از نظر آداب اسلامی هم درست نبود این‌ها دوباره بیرون بزند.» به گفته وی بچه‌هایی هم که قطعاتشان روی زمین ریخته بود جمع‌آوری و در قوطی‌هایی به میراث تحویل داده شد.

اسکندر مختاری در جمع‌بندی آن‌چه تا کنون از جانب باستان‌شناسان مختلف مطرح شده می‌گوید: «من فکر می‌کنم مثل داستان فیل مولوی است و یکی دم فیل را دیده و یکی پای فیل و دیگری گوشش را. هنوز باید روی این موضوع بیشتر کار شود چرا که هر کسی از یک منظر آن را دیده است. اگر سوال‌های خوبی پیدا کنیم حتما جواب‌های خوبی هم برایش پیدا خواهد شد.»

عکسی که اوباما را به دردسر انداخت

عکسی که اوباما را به دردسر انداخت

این عکس تیغ دولبه ای برای باراک اوباما است. تیغی که هم می تواند زبان منتقدان را قطع کند و هم دل هواداران را به پیروزی او قرص تر سازد.

یک عکس برای باراک اوباما چهل و چهارمین رئیس جمهوری آمریکا دردسرساز شده است. عکسی که تاریخ آن به می 2009 بازمی گردد این روزها هم ابزاری در اختیار طرفداران اوباما است و هم حربه ای در دست منتقدانش که او را باز به دلیل رنگ چهره اش به نژادپرستی و تبعیض نژادی متهم کنند. نیویورک تایمز با زنده کردن این عکس ، داستان پسر 5 ساله ای را می نویسد که یک روز به همراه خانواده اش به کاخ سفید رفت و از رئیس جمهور خواست اجازه دهد موهایش را لمس کند!
این عکس از سه سال پیش تاکنون بر روی یکی از دیوارهای ضلع غربی کاخ سفید آویزان شده و البته به سرعت هم تبدیل به یکی از پربیننده ترین عکس هایی شد که از این دست به آن دست شد.
در ماه می سال 2009 میلادی بود که جاکوب فیلادلفیا به همراه خانواده اش به دلیل شغل پدر که از اعضای شورای امنیت ملی بود به کاخ سفید دعوت شدند. پدر این خانواده از اوباما درخواست کرد که عکس یادگاری با او و فرزندانش بگیرد. در این فاصله زمانی بود که جاکوب رو به اوباما کرده و گفت : می توانم از شما سوالی بکنم؟ در آن زمن تنها 5 ماه از حضور اوباما در کاخ سفید گذشته بود. متن مکالمه جاکوب و اوباما به شرح زیر است:
جاکوب: می خواهم بدانم آیا موهای شما نیز مانند موهای من است؟


جاکوب این سوال را به قدری با ترس و آرام مطرح کرد که اوباما از او خواست بلندتر صحبت کند. رئیس جمهور در پاسخ گفت: می توانی خودت لمسش کنی.
اوباما سر خود را پایین می آورد و این عکس توسط عکاس کاخ سفید ثبت شد. جاکوب پس از لمس موهای رئیس جمهور گفت: بله!دقیقا مثل هم است.
اکنون با گذشت بیش از سه سال از آن تاریخ منتقدان اوباما با رو شدن این تصویر سعی می کنند باز بحث نژادپرستی آقای اوباما را در بوق و کرنا کنند. این طیف ادعا می کنند که اوباما هنوز هم در میان سیاهان آمریکایی نماد مردی است که علیه سفیدپوستان بخواست و موفق شد به عنوان نخستین رئیس جمهور سیه چرده آمریکایی به کاخ سفید راه یابد.
در سوی دیگر این بازی عکاس این عکس ادعا می کند که این عکس به تنهایی می تواند بار تبلیغات برای مردمی بودن اوباما را بر دوش بکشد و تاکید دارد که این عکس نشان می دهد که اوباما حتی برای یک پسربچه امریکایی نیز احترام قایل است.

اعلام قیمت مسکن در سایت‌ها ممنوع شد

س گزارش‌ها قیمت مسکن در ایران از ابتدای فروردین ۱۵ درصد افزایش پیدا کرده است. پیش‌بینی می‌شود با اجرای فاز دوم طرح هدفمندسازی یارانه‌ها قیمت مسکن و اجاره‌بها تا ۶۰ درصد افزایش ‌یابد.

به گزارش روزنامه "تهران امروز"، قیمت اجاره‌ مسکن از فروردین ماه امسال شروع به رشد کرده و تا ۱۵ درصد افزایش داشته است.

روزنامه تهران امروز در شماره پنج‌شنبه ۴ خرداد ۱۳۹۱ در گزارشی با عنوان "فرمان آقای وزیر برای کاهش اجاره‌بها" از قول علی نیکزاد وزیر راه‌ وشهرسازی ایران نوشته است: « اتفاق خاصی در بازار مسکن کشور نیفتاده ‌است که به سبب آن برخی‌‌ها بخواهند قیمت‌ها را بالا ببرند.»

بنا به این گزارش، اتفاقات سال گذشته‌ در بازار مسکن می‌خواهد یک‌‌بار دیگر برای اجاره‌‌نشینان و متقاضیان مسکن‌ تکرار شود، چون در سال گذشته نیز پس از آن‌که قیمت‌ خرید و اجاره‌بهای مسکن در برخی نقاط شهر تهران حدود ۶۰ درصد افزایش پیدا کرد، ابتدا مسئولان وزارت راه‌‌وشهرسازی منکر افزایش شدید قیمت اجاره‌بها و خرید مسکن شدند.

در همین زمینه حسن محتشم عضو هیئت مدیره کانون سراسری انبوه‌سازان پیش‌بینی کرده است با اجرای فاز دوم طرح هدفمندسازی یارانه‌ها و سرازیر شدن نقدینگی‌ها به سمت بازار مسکن، قیمت اجاره‌بها تا ۶۰ درصد افزایش می‌یابد.

روزنامه تهران امروز در گزارش خود به تلاش مسئولان برای مسدود کردن سایت‌هایی اشاره کرده است که قیمت‌های اجاره‌بها و خرید مسکن را در اختیار متقاضیان قرار می‌‌دهند.

محمدحسین مولاخواه مدیرکل بازرسی ویژه سازمان حمایت مصرف‌کنندگان وتولیدکنندگان نیز اعلام کرده است از این پس هیچ شرکت، انجمن و اتحادیه‌ای بدون دریافت مجوز حق اعلام عمومی هرگونه قیمت مسکن و اجاره‌ بهای مسکن از طریق پیامک و سایت اینترنتی را ندارند.

محمدحسین مولاخواه، بانک مرکزی و وزارت راه و شهرسازی را مراجع رسمی دولتی برای اعلام قیمت مسکن عنوان کرده است.

قیمت مسکن در تهران بالاتر از سانفرانسیسکو

در روزهای اخیر رحیم قربانی مدیرعامل صندوق توسعه ملی نیز در گفت‌و‌گو با خبرگزاری مهر با انتقاد از گرانی مسکن گفته بود: «شایسته نیست که مسکن تا این حد گران باشد. قیمت آپارتمان در تهران ۵ / ۱ برابر قیمت آپارتمان در سانفرانسیسکو  شده که گران ترین شهر آمریکا است.»

بر اساس آمارها، هزینه تامین مسکن بزرگترین قسمت سبد هزینه‌های یک خانواده ایرانی را تشکیل می‌دهد. طرح مسکن مهر، از جمله راه‌های مورد ادعای دولت جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با تورم قیمت مسکن و اجاره‌بها است.

در طرح دولت محمود احمدی‌نژاد موسوم به «مسکن مهر» قرار بود سالی یک میلیون واحد مسکونی در ایران ساخته شود. طرحی که تا به امروز عملی نشده است.

در آخرین روزهای سال ۱۳۹۰، ابوالفضل صومعلو معاون وزیر راه و شهرسازی گفته بود که حدود ۱۰۰ هزار واحد مسکن مهر آماده‌اند، اما به دلیل کمبود زیرساخت‌ها افتتاح نشده‌اند.

مسکن مهر را ابتدا تحویل دادند، بعد پس گرفتند

در روزهای اخیر خبرگزاری مهر  از پس گرفتن خانه فردی گزارش داد که در جریان سفر محمود احمدی‌نژاد به مشهد به‌عنوان یکی از دریافت‌کنندگان مسکن مهر معرفی شده بود.

جهانبخش جهانی کارگر ساختمانی روز چهارشنبه ۳ خرداد به خبرگزاری مهر گفته بود: «در زمان افتتاح واحدهای مسکونی توسط محمود احمدی‌نژاد، وسایلم را به این منزل منتقل و در گزارش تبلیغی وزارت مسکن و شهرسازی نیز که به همین مناسبت تهیه و از شبکه ۳ تلویزیون دولتی ایران پخش شد، من و همسرم مورد مصاحبه قرار گرفتیم. در حالی‌که ما از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدیم به ما اعلام شد باید خانه را تخلیه کنیم.»

پیش‌تر محمود احمدی‌نژاد ۱۲ تیر ۱۳۹۰ از طرح دیگری برای خانه‌دار کردن ایرانیان خبر داده و اعلام کرده بود در طرح جدید دولت برای ساخت ویلا، به هر خانواده ایرانی زمینی هزار متری برای ساخت خانه و احداث باغ داده می‌شود.
+ 4
- 18
2
0
 
2

شرکت خودروسازی فیات همکاری با ایران را قطع کرد

شرکت خودروسازی ایتالیایی فیات که کنترل تولید گروه خودروسازی کرایسلر آمریکایی را نیز در اختیار دارد، روز جمعه اعلام کرد کلیه مبادلات مالی و فروش محصولاتش به ایران را متوقف کرده است.

به گزارش رویترز، شرکت فیات طی بیانیه‌ای اعلام کرد که، از این پس، هیچ یک از شرکت‌های تابعه این کمپانی، هیچ محصول یا قطعات یدکی که مقصد آن کشور ایران باشد را نخواهند فروخت.

در اقدامی جداگانه «شرکت صنعتی کامیون سازی فیات»، سازنده ماشین‌های بزرگ کشاورزی، صنعتی و ساختمان سازی که مانند خود شرکت فیات متعلق به خانواده «آنیلی» است، نیز اعلام کرد که معاملات مالی و بازرگانی با ایران را متوقف کرده است.

هر دو شرکت گفته‌اند که حجم بازگانی آنها طی سال‌های گذشته با ایران چندان پر حجم نبوده است.

اعلام قطع رابطه شرکت فیات در حالی منتشر شده است که اخیرا شرکت‌های ماشین سازی جنرال موتورز، هیوندای و پورشه نیز اعلام کردند که تجارت با ایران را متوقف کرده‌اند.

در این میان خبرگزاری آسوشیتدپرس، روز جمعه، با اشاره به توقف معاملات شرکت فیات با ایران، گزارش کرده است که شرکت‌های عمده ماشین سازی جهان از طرف گروه بانفوذ آمریکایی «اتحاد علیه ایران هسته‌ای»، تحت فشار قرار گرفته‌اند که همکاری با ایران را متوقف سازند.

روزنامه نیویورک تایمز ۱۵ فروردین ماه سال جاری، طی گزارشی از توقف همکاری‌های تجاری هیوندای با ایران خبر داد.

شرکت خودرو سازی آمریکایی جنرال موتورز که شریک تجاری شرکت فرانسوی پژو - سیتروئن است، نیز یازدهم فروردین اعلام کرده بود، شرکت پژو – سیتروئن همکاری خود را با ایران متوقف کرده است.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، این گروه ۱۷ فروردین ماه سال جاری، به شرکت‌های رنو و نیسان هم گفته‌اند که روابط تجاری با ایران را متوقف کنند.

قطع رابطه شرکت‌های عمده خودروسازی جهان با ایران در حالی است که انجمن خودروسازان ایران اواخر ماه گذشته اعلام کرد که تولید انواع خودرو در ایران در نخستین ماه سال جاری به پایین‌ترین سطح در ۳ سال اخیر رسیده‌ است.

برخی رسانه‌های ایران یکی از عوامل افت تولید خودرو در ایران را مشکلات پیرامون خرید برخی قطعات خارجی این خودرو‌ها عنوان کرده‌اند.

به گزارش خبرگزاری ایسنا، براساس این آمار، تولید انواع خودرو در کشور در فروردین ماه امسال در مقایسه با مدت مشابه در سال گذشته با کاهش حدوداً ۳۳ درصدی، به بیش از ۵۷ هزار و ۶۰۰ دستگاه رسید.

این میزان تولید نسبت به فروردین سال‌های ۱۳۸۹ و ۱۳۸۸ نیز بیش از ۳۱ و نزدیک به ۱۶ درصد کاهش نشان می‌دهد.

به نوشته خبرگزاری ایسنا، این برای نخستین بار در چند سال اخیر است که تولید ماهانه خودرو در ایران با کاهش مواجه می‌شود.

کاهش کمک آمریکا به پاکستان در پی حبس پزشک فاش‌کننده هویت بن‌لادن

اقدام پاکستان در صدور حکم زندان برای یک پزشک پاکستانی به جرم کمک به آمریکا در شناسایی مخفیگاه بن لادن باعث کاهش کمک اقتصادی ایالات متحده به پاکستان شده است.
کمیته تخصیص سنای آمریکا تصمیم گرفته است تا به تلافی محکومیت شکیل افریدی، پزشک پاکستانی، به جرم ارتباط با سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا - سیا - کمک مالی ایالات متحده به پاکستان را به میزان سی و سه میلیون دلار کاهش دهد.
دکتر افریدی به جرم "خیانت به کشور، به سی و سه سال حبس محکوم شده و کمیته تخصیص گفته است که به ازای هر یک سال محکومیت دکتر افریدی، یک میلیون دلار از بودجه پیشنهادی دولت برای کمک به پاکستان کم کرده است.
در ماه مه سال ۲۰۱۱، نیروهای کماندویی ارتش آمریکا با حمله به ساختمان محل اقامت مخفیانه اسامه بن لادن، رهبر شبکه القاعده در شهر ابیت آباد پاکستان، او را کشتند.
چند هفته بعد، منابع ارتش پاکستان اعلام کردند که چند نفر به اتهام همکاری در اجرای عملیات نظامی آمریکاییان علیه مقر بن لادن بازداشت شده اند.
شکیل افریدی متهم بوده است که با راه اندازی یک برنامه جعلی واکسیناسیون در ابیت آباد، توانست دی ان ای اسامه بن لادن را به دست آورد و در اختیار سیا قرار دهد و به این ترتیب، امکان تایید هویت و زمینه حمله نظامی و قتل رهبر شبکه القاعده را فراهم آورد.
دادگاه بخش خیبر در پاکستان دکتر افریدی را در ارتباط با اتهام خیانت به کشور از طریق همکاری با یک سازمان اطلاعاتی بیگانه مجرم شناخته و به حبس طولانی مدت محکوم کرده است.
مقامات آمریکایی مجازات این شهروند پاکستانی به خاطر کمک به کشتن رهبر یک سازمان تروریستی را مورد انتقاد شدید قرار داده اند و هیلاری کلینتون، وزیر خارجه ایالات متحده، محکومیت دکتر افریدی به سی و سال زندان را "غیرعادلانه و غیرموجه" توصیف کرده است.
اختلاف آمریکا و پاکستان
خانم کلینتون گفته است که "به اعتقاد ایالات متحده، هیچ مبنای قابل قبولی برای زندانی کردن دکتر افریدی وجود ندارد و ما محکومیت و شدت مجازاتی را که دادگاه برای او تعیین کرده مایه تاسف می دانیم."

در حالیکه آمریکا سالها در تعقیب بن لادن بود او در پاکستان اقامت داشت
وی گفته است که آمریکا همچنان به تماس خود با مقامات پاکستانی در این مورد ادامه می دهد.
مقامات آمریکایی از دولت پاکستان خواسته بودند تا شکیل افریدی را آزاد کند و او را فردی توصیف کرده بودند که به منافع مشترک آمریکا و پاکستان کمک کرده است.
حمله کماندویی آمریکا به محل مخفیگاه بن لادن باعث بروز اختلاف نظر شدید بین آمریکا و دولت پاکستان شد به خصوص اینکه این عملیات ثابت کرد که رهبر شبکه القاعده، که سالها تحت تعقیب نیروهای آمریکایی بود، در خاک پاکستان اقامت داشت.
دولت پاکستان عملیات آمریکا در ابیت آباد را که بدون اطلاع و هماهنگی با مقامات پاکستانی صورت گرفت، به منزله نقض حاکمیت ملی این کشور دانست.
به گفته خبرنگار الیاس خان، بی بی سی در اسلام اباد، پایتخت پاکستان، کارشناسان قضایی دولت پاکستان تاکید دارند که بازداشت و محاکمه شکیل افریدی طبق قوانین کیفری این کشور صورت گرفته و افزوده اند که هر کشور دیگری هم با متهمان به ارتباط با سازمان های اطلاعاتی بیگانه به همین نحو رفتار می کند.
کاستن یک میلیون دلار از کمک های آمریکا به پاکستان به ازای هر یک سال محکومیت حبس دکتر افریدی علاوه بر کاهشی است که کمیته تخصیص قبلا در بودجه پیشنهادی دولت باراک اوباما برای کمک به پاکستان منظور کرده بود.
کنگره آمریکا دولت پاکستان را به عدم همکاری موثر در مبارزه با تروریسم متهم کرده و به این ترتیب، ناخرسندی خود از دولت آن کشور را نشان داده است.
+ 27
- 8

این کودک سرراهی، مشاور وزیر شد

فلور پلرن با نام اصلیِ کیم یونگ سوک، خانم فرانسوی 38 سالۀ کره ای تبار است که 38 پیش در یکی از خیابانهای سئول به حال خود رها شده بود اما امروز یکی از مشاوران رده بالای فرانسوا اولاند در وزارت اقتصاد است.
به گزارش انتخاب، خبر به نقل از کوریه انترناسیونال نوشت: فلور پلرن با نام اصلیِ کیم یونگ سوک، خانم فرانسوی 38 سالۀ کره ای تبار است که 38 پیش در یکی از خیابانهای سئول به حال خود رها شده بود اما امروز یکی از مشاوران رده بالای فرانسوا اولاند در وزارت اقتصاد است.
یک زوج فرانسوی کیم را در سن 6 ماهگی به فرزند خواندگی قبول و او را به فرانسه می آورند. پلرن در حال حاضر مشاور وزیر اقتصاد در بخش شرکتهای بازرگانی است.
کیم یونک سوک که در زبان کره ای به معنای زن کامل است، دوران لیسانس خود را دو سال زودتر از هم دوره ای های خود به پایان رساند و تحصیلات عالیه خود را در مدرسۀ عالی علوم اقتصادی و تجاری و همچنین در کالج انا( کالجی که بسیاری از سیاستمداران از آنجا فارغ التحصیل شده اند) به پایان رساند.
او در زمان تبلیغات انتخاباتی اولاند، یکی از فعالان کمپین و از مشاوران نزدیک رییس جمهور بود.

فروش گوشت انسان در چین


به گزارش روز جمعه جام جم آنلاین به نقل از خبرگزاری فرانسه، رسانه های چینی امروز از دستگیری مردی آدمخوار خبر دادند که علاوه بر خوردن گوشت قربانیانش بقیه آن را در بازار به جای گوشت بوقلمون فروخته و چشمانشان را در شیشه های الکل به یادگار نگه می داشت.

ژانگ یونگ مینگ 56 ساله ، یک مرد روستایی ساکن استان یونان در جنوب غربی چین اواخر ماه آوریل و در چارچوب تحقیقات در مورد قتل یک جوان 19 ساله توسط پلیس دستگیر شد.

پلیس در بازرسی خانه این مرد تلفن همراه و کارت بانکی جوان مقتول را کشف کرده است.

در عین حال، ماموران پلیس در بازرسی بیشتر خانه ژانگ  بقایای اجسادی را که قطعه قطعه شده بودند پیدا کرده اند.

 اخیرا 17 نفر در این ناحیه مفقودالاثر شده اند که برخی از آنها  در فاصله چند صد متری خانه ژانگ سکونت داشته اند.

ساکنان روستای  محل زندگی ژانگ به پلیس گفته اند: ژانگ یونگ مینگ یک هیولای آدمخوار است. آنها افزودند، بارها کیسه هایی پلاستیکی دیده اند که در وردی خانه او به میخ آویخته شده و گاهی  استخوانهای درون آنها قابل مشاهده بوده است.

همچنین پلیس دهها چشم را در داخل شیشه های دربسته حاوی الکل در خانه ژانگ یافته و کیسه هایی حاوی گوشت انسان را که برای خشک شدن به دیوارهای داخل  خانه  آویخته شده بودند، کشف کرده است.
پلیس خاطر نشان کرده است: ژانگ علاوه بر اینکه خود گوشت قربانیانش را می خورده سه سگ خود را نیز با گوشت انسان تغذیه می کرده است.

در عین حال، این مرد آدمخوار بقایای گوشت قربانیانش را در بازار محلی به  جای گوشت بوقلمون می فروخته است.

پلیس از ارائه توضیحات بیشتر خودداری کرده و اعلام کرددر وقت مقتضی اطلاعات بیشتری را در مورد این مرد آدمخوار به اطلاع عموم خواهد رساند.

ژانگ در گذشته به اتهام قتل محکوم شده و مدت 20 سال را زندان سپری کرده بود.
+ 17
- 297
3
2

بانک ژاپنی دارایی مسدود شده ایران را آزاد کر

در پی لغو حکم یک دادگاه آمریکایی، بانک ژاپنی توکیو - میتسوبیشی یو اف، دارایی مسدود شده دو میلیارد و ششصد میلیون دلاری ایران را آزاد کرده است.
پیش از این دادگاهی در نیویورک آمریکا حکم داده بود بانک توکیو - میتسوبیشی دو میلیارد و ششصد میلیون دلار از پول‌های ایران را توقیف کند تا به خانواده قربانیان انفجار در پایگاه‌های سربازان آمریکایی در بیروت، پایتخت لبنان، پرداخت شود.
اکنون دادگاهی در واشنگتن حکم دادگاه قبلی را لغو کرده است و به این ترتیب دارایی های مسدود شده ایران از سوی بانک ژاپنی توکیو -میتسوبیشی آزاد شده است.
روز پنجشنبه، ۲۸ اردیبهشت (۱۷ مه)، بانک توکیو میتسوبیشی گفته بود که قاضی دادگاهی در نیویورک در ارتباط با پرونده بمب گذاری در مقر تفنگداران آمریکایی در بیروت در سال ۱۹۸۳، حکم کرده است که دارایی های ایران نزد این بانک مسدود و مراودات بانک با دولت ایران متوقف شود.
تصمیم بانک ژاپنی به ماجرای انفجار شدید در مقر تفنگداران دریایی آمریکا در جریان جنگ داخلی لبنان ارتباط داشت که در جریان آن، ۲۴۱ نظامی آمریکایی و بیش از پنجاه نظامی فرانسوی کشته و شمار دیگری زخمی شدند.
حکم دادگاه اوایل ماه جاری و به نفع دو تن از مصدومان بمب گذاری سال ۱۹۸۳ صادر شده بود اما سخنگوی بانک توکیو - میتسوبیشی گفته بود که اموال مسدود شده معادل مبلغی است که یک دادگاه دیگر آمریکایی در سال ۲۰۰۷ برای پرداخت خسارت به خانواده های قربانیان این بمب‌گذاری لازم تشخیص داده بود.
سخنگوی بانک توکیو - میتسوبیشی یک هفته پیش گفته بود که حکم قاضی دادگاه نیویورک نه تنها شامل عملیات این بانک در آمریکا می شود، بلکه فعالیت آن در ژاپن را هم در بر می گیرد که، به گفته او، از نظر قوانین ژاپن "محل ایراد است."
وی گفته بود که به همین دلیل، بانک در نظر دارد نسبت به این حکم استیناف خواهی کند.
بخش عمده امور بانکی مربوط به پرداخت های نفتی ژاپن به ایران از طریق بانک توکیو - میتسوبیشی صورت می گیرد و یاسوهیرو ساتو، مدیر موسسه مالی میزوهو و رئیس انجمن بانکداران ژاپنی گفته بود که قطع اینگونه مراودات "امنیت انرژی ژاپن را به مخاطره می اندازد."
انفجار بیروت
واحدهای تفنگداران دریایی آمریکا در بیروت به عنوان بخشی از نیروهای چند ملیتی به جنگ داخلی لبنان به آن کشور اعزام شده بودند تا به منظور خاتمه دادن به این جنگ، در کنار واحدهایی از ارتش فرانسه، بریتانیا و ایتالیا، بر خروج افراد مسلح سازمان آزادیبخش فلسطین از بیروت نظارت کنند.
جنگ داخلی لبنان در سال ۱۹۷۵ و با ورود نیروهای اسرائیلی به خاک آن کشور آغاز شد که هدف خود را خارج کردن افراد مسلح سازمان آزادیبخش فلسطین از لبنان اعلام کرده بودند.
واکنش متفاوت گروه های مختلف سیاسی و قومی لبنان به اقدام اسرائیل به درگیری نظامی و جنگ داخلی منجر شد که تا سال ۱۹۹۰ ادامه یافت و براساس برخی تخمین ها، بیش از دویست هزار کشته برجای گذاشت و ویرانی های گسترده ای به بار آورد.
مقامات آمریکایی حزب الله وابسته به جمهوری اسلامی را مسئول انفجارهای انتحاری بیروت دانسته اند.
روز ۲۳ اکتبر سال ۱۹۸۳، رانندگان دو کامیون حامل مواد منفجره در یک عملیات انتحاری، پایگاه تفنگداران دریایی آمریکا و سربازان فرانسوی در بیروت را هدف حمله قرار دادند و باعث وقوع انفجاری عظیم در این محل شدند.
کمتر از یک سال بعد، دولت وقت آمریکا تحت فشار افکار عمومی و خواست کنگره آن کشور، نیروهای خود را از لبنان خارج کرد.
در آن زمان، تعدادی از گروه های مسلح فعال در لبنان مسئولیت این عملیات را برعهده گرفتند اما سرانجام، مقامات آمریکایی با استناد به تحقیقات خود، جنبش حزب الله لبنان را عامل برنامه ریزی و اجرای این عملیات معرفی کردند.
به گفته مقامات آمریکایی، این عملیات با حمایت مالی و فنی ایران صورت گرفت.
در سال ۲۰۰۷، دادگاهی در آمریکا پس از رسیدگی به شکایت جمعی از بازماندگان نظامیان کشته شده در این عملیات، دستور داد دولت ایران بیش از دو و نیم میلیارد دلار غرامت به آنان بپرازد و طی سال های اخیر، این خانواده ها فعالانه در صدد مسدود کردن اموال دولت ایران و دریافت غرامت بوده اند.
در حال حاضر تحریم های بانکی و نفتی شماری از کشورهای غربی علیه برنامه های اتمی ایران، این کشور را با دشواری هایی در فروش نفت و مهمتر از آن، دریافت عواید حاصله از آن مواجه کرده است.
دویچه وله :رضا پهلوی در گفت‌وگویی اختصاصی با دویچه‌وله گفت که مشکل اساسی در ایران، نه مناقشه هسته‌ای، بلکه نقض حقوق‌بشر و نبود دمکراسی است. وی تصریح کرد که تشکیل شورای فراگیر اپوزیسیون ضرورتی عاجل است.

دویچه‌‏وله: آقای پهلوی، قرار بود در روز پنجشنبه ( ۴ خرداد/۲۴ مه) هیأتی ایرانی گزارشی از وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران، به کمیسیون حقوق بشر پارلمان آلمان ارائه دهد. اما ظاهراً این نشست برگزار نشد. دلیل لغو این نشست چیست؟

رضا پهلوی: همان‏طور که اشاره کردید، این دعوت از من شده بود و من فکر کردم با تعدادی از هم‏‌میهنان‌‏ام که در این زمینه، به عنوان دانشجو، روزنامه‌‏نگار و غیره تجربیات شخصی خودشان از درون کشور را دارند، کلاً راجع به وضعیت حقوق بشر در ایران، ملاقاتی داشته باشیم. البته وقتی دیروز (۲۳ مه) وارد برلین شدیم، اطلاع داده شد که این جلسه لغو شده. تا این لحظه هم هیچ توضیحی داده نشده که علت آن چیست. احتمال دارد دلیل آن مذاکراتی باشد که هم‏زمان در بغداد صورت می ‏گیرد. ولی من نمی‌‏خواهم حدس بزنم و در ارتباط با این مسئله، روی حدس جلو برویم.
ولی خوشبختانه امروز (صبح پنجشنبه)، در پارلمان ملاقاتی داشتیم با یکی از نمایندگان حزب لیبرال که یکی از اعضای این کمیسیون هست و هم‏چنین با یکی از مسئولین بخش مربوط به ایران که اتفاقاً ایرانی‌‏الاصل است، ملاقات داشتیم. که فرصتی بود برای این گروه که بتوانیم مسائلی را که در نظر داشتیم مطرح کنیم. البته سئوالاتی هم از ما شد که ما هم نظرات خودمان را در ارتباط با این سئوال‏‌‌ها بیان کردیم.

شما به عنوان سخنران اصلی از سوی این هیأت ایرانی انتخاب شده بودید. گزارش شما که گفته می‌‌‏شود "مکتوب و مستند" است، دربرگیرنده‏ی چه موضوعاتی بود؟

البته با توجه به این‏که جلسه‌‏ی امروز مقداری متغیر بود، فقط مسئله‌‏ی حقوق بشر مطرح نشد، بلکه سئوالات خیلی اساسی‌‏تری مطرح شدند در ارتباط با سیاست خارجی دولت آلمان و انتظارات ما ایرانی‌‏‌هایی که طرفدار تغییر نظام ایران و جایگزینی آن با یک نظام سکولار و دمکراتیک و یک حکومت پارلمانی که در آن دین از حکومت جداست، هستیم. در این رابطه بحث اساسی‌‏‌مان این بود که تنها خواسته‌‏ای که ما امروز از جهان داریم، حمایت از خواست مردم ایران در حق برگزاری انتخابات آزاد است.

این را هم می‌‏توانم بگویم که در اصل، این نقطه‌‏ی اشتراک اکثر نیروهای آزادی‏خواه کشور است، علی‏رغم این‏که از نظر ایدئولوژیک اختلاف سلیقه هم دارند که طبیعی است داشته باشند و موضوع امروز ما اختلاف سلیقه‌مان در تفاوت رأی نهایی‌مان نیست، بلکه اشتراک هدف در این‏که این انتخابات را بتوانیم در کشورمان برقرار کنیم. سئوال اصلی هم این ‏جاست که آیا جمهوری اسلامی تن به انتخابات آزاد خواهد داد و اگر نداد، آن وقت چی؟ که در اصل می‌‏‌رویم سر مسئله‌‏‌ی این‏که توقع ما از جهان این نیست که شما بیایید رژیم را عوض کنید، آن به خود مردم ایران مربوط است.
 
سئوالاتی از ما شد، از جمله این‏که «شما می‌‏‌دانید مردم ایران به چه چیزی رأی خواهند داد؟» من پاسخ دادم خیر؛ من نمی‌‌‏توانم پیش‏‌گویی کنم که مردم به چه چیزی رأی خواهند داد و برای همین است که می‌‏گوییم میزان باید صندوق رأی باشد. برای همین است که می‌‏گوییم هیچ‏کسی نمی‌‏تواند مدعی این باشد که مردم به چی رأی خواهند داد. ولی در این‏که باید این حق را به مردم داد که انتخاب خودشان را بکنند، هیچ بحثی نیست. حال چه از دید ایرانیان و چه دولت‌‌‏هایی که دمکراتیک هستند که اساس دمکراسی را باید بگذارند بر حق حاکمیت مردم، چیزی که جمهوری اسلامی به ما نمی‌‌‏دهد، بحث این‏جاست.

سئوالاتی هم راجع به سیاست ایران، مسئله‌‌‏ی ایران و تغلیظ مطرح شد که در این‏جا ما فاکتور حقوق بشر را مطرح کردیم و گفتیم که از دید مردم ایران، مسئله‌‏ی محوری برای ملت ایران، مسئله‌‏ی نقض حقوق بشر و آزادی سیاسی است. مسئله‌‌‏ی هسته‌‏ای، یک مسئله‌‏ی ثانوی است، معضل اصلی مردم ایران نیست و اگر شما غربی‏‌ها در مذاکراتی که با جمهوری اسلامی دارید، تنها نکته‌‌‏ای که در نظر دارید، صرفاً پرونده‏‌ی هسته‌‌‏ای است و اگر اضافه بر آن، مسئله‌‏ی حقوق بشر را طرح نکنید، در اصل تودهنی‌‏ای است به مردم ایران که ما به وضعیت شما اهمیت نمی‌‏دهیم و فقط دنبال منافع خودمان هستیم.

حرف ما این بود که اگر این پیغامی است که می‌‏‌خواهید به مردم ایران بدهید، بنابراین همین شیوه را می‌‏توانید ادامه بدهید. اگر نه؛ مسئله‌‏ی حقوق بشر و نهایتاً دمکراسی، که ضمناً به نظر من، آخرین راهکار نهایی است برای این‏که در آن منطقه واقعاً امنیت به‏وجود بیاید، این است که کمکی بشود به دمکراسیزاسیون. جمهوری اسلامی هم هرگز به این کار تن نخواهد داد. اگر سیاست شما تحریم و فشار روی رژیم، صرفاً به خاطر وادار کردنش به بازگشت به میز مذاکره باشد، این سیاست تا به امروز جواب نداده است، بار دیگر هم آن‏طور که من پیش‌‏بینی می‌‌‏‌کردم در بغداد هم شکست خورد و رژیم طبق معمول فقط به جهت زمان خریدن پای این مذاکرات رفته است.

حرف آخر هم این بود که زمانی می‏رسد که شما به عنوان دولت‏‌های خارجی، به خاطر منافع مردم ایران، آزادی و حقوق بشر هم که نباشد، به خاطر منافع خودتان هم که باشد، باید ببینید اهرم فشاری که رژیم بیشتر به آن عکس‌‏العمل نشان خواهد داد، کجاست. جمهوری اسلامی این‏قدر از تحریم نگران نیست. تنها چیزی که باعث می‏شود آقای خامنه‏ای و بقیه‌‏ی مسئولین خواب‏شان نبرد، این است که یک روزی مردم روی دست‌‏شان بلند شوند و شما هیچ کاری در این سی سال نکرده‏اید که کمکی باشد به تقویت دست مردم و فقط بسنده کرده‏اید با دیالوگ با رژیم و مسئولین و رهبری‌‏اش و نه بقیه‌‏ی مردم ایران که اکثرشان خارج از این رژیم قرار دارند. ما نمی‏گوییم دیالوگ را با جمهوری اسلامی قطع کنید، می‌‏گوییم ولی وقتش رسیده که دیالوگ مستقیم با مردم ایران و آزادی‏خواهان ایران برقرار کنید و این چیزی نیست که جمهوری اسلامی حق اعتراض به آن را داشته باشد.

آیا قصد دارید تلاش مشابهی را در دیگر کشورهای اروپایی هم دنبال کنید؟

قبلاً هم این کار را کرده‌‏ام. من فکر می‌‏کنم خیلی از پارامترها عوض شده است. کمیسیون‏‌های مختلفی در دولت‏های مختلف و پارلمان‌‏های اروپایی وجود دارند که با نمایندگان بعضی از آنها صحبت کرده‌‏ام و آمادگی خیلی بیشتری از سابق دارند که وارد دیالوگ رسمی بشوند؛ چنان‏چه اپوزیسیون بتواند یک مرکزیت و مکانیسم واحدتری را فراهم کند برای یک دیالوگ ساده‏تر، از حالت پراکندگی دربیاید و بتوانیم یک‏صدایی بیشتری داشته باشیم. البته این تکلیف شب خود اپوزیسیون است. این بحث یک درونی ما ایرانی‏ها است که چگونه با هم هماهنگ کنیم.

ولی استقبال‌‏شان در این زمینه گفت‌‏و‌گوی مستقیم با اپوزیسیون از هر زمانی بیشتر است و فکر می‌‏کنم بخش زیادی از آن به خاطر این است که دیگر از این دیپلماسی لایتناهی خسته شده‏اند و متوجه شده‏اند که پارامتر دیگری را باید وارد معادله کنند؛ اگر بخواهیم از سناریوی تهاجمی احتراز کنیم. نمی‏شود صاف از دیپلماسی رفت به حمله‏ی نظامی. اتفاقاًّ بحث اصلی من، از جمله با اسراییلی‏‌ها، این‏‌جاست که راه بهتری هست برای حل مشکل، بدون این‏که لازم بشود یک سناریوی نظامی را در نظر گرفت. ولی یک راه بیشتر نمی‌‏ماند و آن هم تقویت مردم ایران از درون و حمایت از اپوزیسیون است.

همان‌‏طور که می‌‏دانید، مذاکرات اتمی در بغداد برگزار شد. گرچه جزییات این مذاکرات هنوز روشن نیست، اما در صورت دست‌‏یابی به یک تفاهم میان ایران و جامعه‌‏ی بین‌‏المللی و تثبیت احتمالی جمهوری اسلامی، آیا شرایط برای فعالیت اپوزیسیون ایران تغییر خواهد کرد؟

اولاً فکر می‌‏کنم به جای سئوال فرضی، نتیجه را ببینیم. هنوز رسماً اعلام نشده، ولی به احتمال خیلی قوی و بر اساس آخرین اطلاعاتی که به من داده شده، آن مذاکرات به نتیجه نرسیده و قاعدتاً به زودی خبرش پخش می‌‏شود که این هم باز به یک بن‌‏بست خورد. بنابراین این سئوال فرضی است که می‏‌کنید.

اگر منظورتان این است که حالا چی؛ به نظر من، دنیا باید الان تصمیم اساسی بگیرد که تا چه حدی می‌‏توانند پیش بروند، بدون این‏که تمام اصول را زیر پا گذاشته باشند. چیزی که من می‌‏توانم بگویم، این است که آن‌‏هایی که برای آزادی کشورشان مبارزه می‌‏کنند، از جمله خود من و خیلی‌‏های دیگر در داخل و خارج، چه دنیا بخواهد و چه نخواهد، چه کمک‌‏مان بکنند، چه نکنند، ما کار خودمان را باید بکنیم. حرف ما به دنیا این است که شما هرچه کم‏تر به ما کمک کنید، هزینه را بر مردم ایران برای به دست آوردن آزادی سنگین‏تر کرده‏اید. ولی ما به خاطر سازش شما با رژیم، دست از مبارزه برنخواهیم داشت. حال دیگر این با شماست و وجدان خودتان که چه چیزی برای‏تان مهم‌‏تر است؛ آیا به نظر شما، مردم ایران کم‌‏تر لایق ارزش‏‌هایی هستند که شما برای خودتان محترم می‌‏دانید که باید با یک رژیم مذهبی تا بکنند و این همه شکنجه و کشته و بدبختی داشته باشند؟

چون قطعاً می‏دانید که این حکومت نمی‏تواند تا ابد پابرجا باشد، یک روزی جواب این مردم را در درازمدت باید بدهید. حال در این‏جا منافع اقتصادی مهم‏تر است، در جایی وجدان و اخلاق توی کار می‏آید. به همین دلیل بود که آپارتاید تمام شد، به همین دلیل بود که خیلی از دیکتاتورهای نظامی در آمریکای لاتین از بین رفتند، به همین دلیل بود که از لخ ‌‏والسلا و واسلاو هاول حمایت شد و اگر نمی‏شد، امروز این کشورها هم‏چنان زیر یوغ دیکتاتوری‏های کمونیستی یا دیکتاتوری‌‏هایی مثل صدام حسین، قذافی ‏بودند. بالاخره نوبت ایران هم خواهد رسید.

این کمک‏‌های جامعه‏‌ی بین‏‌المللی باید چه مختصاتی را برای ایرانی‏‌ها و احیاناً اپوزیسیون ایران داشته باشد؟

من صورت مسئله را به این شکل معرفی کردم که شرایط برگزاری انتخابات آزاد در ایران باید مهیا بشود. این هدف محوری و اولیه‌ی ماست. برای این‏‌که در ایران بتوان انتخابات آزاد برگزار کرد، نیاز به شرایطی هست. یعنی آزادی احزاب، آزادی مطبوعات، آزادی زندانیان سیاسی و وجود تعاریفی که معین شده است. مثلاً در کمیسیون بین‏‌المجالس شرایط انتخابات آزاد تعریف شده است. سئوال خیلی ساده است؛ آیا این شرایط الان در ایران حاکم است، آیا شرایطی است که این نظام به آن تن خواهد داد، آیا در چنین وضعیتی در ایران چنین انتخاباتی امکان‏پذیر است؟ از دو حال خارج نیست: یا این رژیم به آن تن می‌‏دهد، یا نهایتاً کوتاه می‌‏آید و یا مجبور هستیم بالاخره به شکلی از پس این رژیم بربیاییم.

هدف من این است که با کم‌‏ترین هزینه‌‏ی ممکن، این کار انجام بشود. تا جایی که ممکن است، از طریق نافرمانی مدنی، از طریق مبارزه‏‌ی به‏‌ دور از خشونت و سوای این‌‏که نظام باید تغییر پیدا کند، در یک سناریو‌ی عفو عمومی و آشتی ملی. این به چه معناست؟ ما الان در ایران، افرادی را داریم که به نوعی در این نظام هستند، یا شاید وابستگی‏شان به این نظام، برای‏‌شان یک جنبه‏‌ی حیاتی دارد، نه این‏که الزاماً اعتقادی به آن داشته باشند. ولی تضمینی می‏‌خواهند که بعد از فروپاشی نظام، در فردای این نظام، تأمینی خواهند داشت. به‏خصوص دستگاه انتظامی رژیم، به‏خصوص سپاه را می‏گویم، بسیج را می‌‏گویم، کسانی را می‏‌گویم که برای‌‏شان این سئوال مطرح است که اگر این رژیم برود، ما جایی در این مملکت داریم یا نه.

این مسئله فقط می‌‏تواند در یک سناریوی آشتی ملی و عفو عمومی حل بشود. با تضمین این‏که شما هم جایی در مملکت خواهید داشت. تنها کسانی که واقعاً مرتکب جنایت شده‏اند، باید به شکلی پاسخ‏گوی مردم باشند. آن هم در طی یک پروسه‏‏ی قانونی و حقوقی و نه دادگاه‏های انقلابی. دوم این‏که خیلی‌‏ها هستند که از بابت این رژیم پول درآورده‏اند و نگران مال و ثروت‏شان هستند. نمی‏گویم دزدی و سرقت کرده‏اند، ولی سئوال‏شان این است که چه خواهد شد، پول‏های ما را می‏خواهید بگیرید؟ ما می‏گوییم اینها هم قابل حل است.