۱۳۸۹ آبان ۶, پنجشنبه

فرهنگستان زبان و ادب فارسي ، نهادي براي پاسداشت زبان فارسي يا گسترش كلمات عربي؟!


عصر ايران - "تاير بي تويي " ، " تويي " ، " قدرت سپاري " ، "دولت ملت جو" ، "قطبيت"  و "انزواطلبي" .

اينها واژه هايي هستند كه در ماههاي اخير از سوي فرهنگستان زبان و ادب فارسي به ما ايرانيان پيشنهاد شده است  و اين واژه ها به ترتيب جايگزين واژه هاي عمومي يا علمي " تيوبلس " ، " تيوب " ، " دولوشن "، " نان استيت نيشن "، "پُلاريتي" و "آيزوليشنيسم" مي شوند.

كاربرد واژه ها در هر زبان و فرهنگي مساله اي مهم و قابل توجه است و دلسوزان هر فرهنگ و ملتي تلاش مي كنند تا زبان خود را به گونه اي پيرايش كنند كه كمترين كاربرد لغات خارجي در محاوره و نوشتار مردمانشان باشد.

اما چرا واژه هاي ابداعي براي كلمات مصطلح خارجي در زبان فارسي در سال هاي اخير ، رايج نمي شود و در زبان و محاورات و نوشته ها جا نمي افتد؟

دلايل اين مساله را مي توان  در موضوعات مختلف و متنوع دسته بندي كرد ، اين كه بيشتر ما ايراني ها  نه بلديم آن گونه كه بايد خوب حرف  بزنيم و نه خوب بنويسيم ( حتي همين مطلب و نوشتار نيز خالي از ايراد و خطاهاي دستوري و آرايه اي نيست ) مساله اي عمومي است.

از خانواده ها و  مدارس گرفته تا دبيرستان ودانشگاه ، اهميت درس ادبيات فارسي بسيار كمتر از دروسي چون رياضي ، فيزيك و... است و وقتي دانش آموزي در ادبيات نمره پاييني كسب مي كند ، والدين بر او نهيب مي زنند ، كه "حتي" در ادبيات فارسي هم نمره پاييني آورده است. البته اين سرزنش والدين از سرناآگاهي ، ناظر براين پيش فرض است كه زبان و ادبيات ملي درسي راحت و آسان است و دانش آموز بايد اين درس آسان و البته غير مهم را حتما "20 " بگيرد!

اين نوع نگاه در كنار نگاه كلان و كليشه اي رايج شده در مدارس ( كه عموما  برخوار كردن و خفيف دانستن علوم انساني  متمركز است ) نتيجه اش همين مشكلاتي مي شود كه امروز در گفتار و نوشتار ما وجود دارد كه حتي بسياري از اساتيد دانشگاه ها و نخبگان ما در گفتار و نوشتار سهو مي كنند و نمي توانند آن گونه كه شايسته يك شخصيت نخبه و باسواد است حرف بزنند و يا بنويسند.

روزنامه هاي ما پر است از واژه ها و تركيب بندي هاي ناصواب و خطا و در بسياري از موارد  هيچ الگوي مورد اجماعي بر ادبيات  نوشتاري ما حاكم نيست.

حال در چنين آشفته بازاري ،  فرهنگستان زبان و ادب فارسي در تلاش است تا زبان فارسي را منزه سازد و به مبارزه با واژگان بيگانه بپردازد . اين ، البته اقدام و رويكرد خجسته اي است اما نكته اين است كه فرهنگستان ما به قول معروف " صبر يك روزه اش يك سال طول مي كشد "!

بديهي است تحقق هر كاري زمان خود را مي طلبد و هنگامي كه پديده هاي جديد در اجتماع  ظاهر مي شوند ، به همان عنوان وارداتي ناميده مي شوند و مردم ماهها و سال ها به كاربرد  واژه اصلي پديده جديد در زبان سازنده آن پديده يا كالا و.. عادت مي كنند و پس از طي ماه ها و گاه سال هاي متمادي، تازه فرهنگستان ما از خواب برمي خيزد و واژه اي – كه بايد دعا كنيم كاربرد آن آسان باشد – پيشنهاد مي دهد كه عموما اين واژه پيشنهادي هم جا نمي افتد و فقط از سرتكليف در برخي مكاتبات اداري يا رسمي و دولتي و... كاربرد پيدا مي كند و در همان حد مي ماند و جنبه عمومي پيدا نمي كند.(حال بماند واژه هايي كه دستمايه بگو و بخند مردم مي شوند!)

اين يك نكته درباره واژه سازي فرهنگستان .

اما نكته ديگر نيز آن است كه فرهنگستان زبان و ادب فارسي كه موظف به حفظ زبان فارسي است ، در واژه گزيني هاي خود ، عنايت وِيژه اي به زبان عربي دارد و در ساخت كلمات جديد ، بعضاً تنها كاري كه مي كند اين است كه يك كلمه عربي را به جاي كلمه انگليسي به زبان و ادب فارسي پيشنهاد مي كند ، حال آن كه نه آن انگليسي ، فارسي است و نه آن عربي! مثلاً همين واژه "انزوا طلبي" را ببينيد كه از دو واژه عربي تشكيل شده و انشاء الله قرار است به جاي "آيزوليشنيسم" وارد زبان فارسي شود !

اصلاً اگر قرار است كلمه اي غير فارسي به عنوان معادل معرفي شود ، چرا همان كلمه اصلي را استفاده نكنيم و به جايش كلمه اي از زباني ديگر را برگزينيم؟ مگر فرهنگستان زبان و ادب فارسي ، مسوول تبديل كلمات انگليسي به عربي و وارد سازي آنها در قاموس زبان فارسي است؟
البته در اين كه عربي ، زبان دين و كتاب آسماني ماست ، سخني نيست ولي وظيفه فرهنگستاني كه نام "فارسي" را يدك مي كشد ، حفظ اين زبان است نه خدمت به زبان عربي.

جايي نوشته بودند: "استفاده كلمات عربي اكيداً ممنوع" ؛ حالا حكايت فرهنگستان زبان و ادب فارسي است!

معاون وزير نيرو: قبض برق ۷۰ درصد مصرف‌كنندگان ۴ هزار تومان گران مي‌شود

در حالى كه به تازگى مردم در برخى از استان‌هاى ايران از جمله تهران با افزايش بى‌سابقه بهاى برق روبرو شده بودند، معاون وزارت نيرو اعلام كرده است، در چارچوب اجراى قانون هدفمند كردن يارانه‌ها قبض برق مشتركانى كه مصرف برق آنها كمتر از الگوى مصرف تعيين شده است، تنها چهار هزار تومان در ماه افزايش خواهد يافت.

به گزارش خبرگزارى مهر، محمد بهزاد، معاون وزير نيرو در امور برق و انرژى روز يكشنبه درباره تاثير اجراى قانون هدفمند كردن يارانه‌ها در قبض برق شهروندان ايرانى گفته است: «براساس آخرين محاسبات وزارت نيرو، قبض برق ۷۰ درصد مشتركان شبكه برق كشور كه زير الگوى تعيين شده مصرف دارند، ۴ هزار تومان افزايش مى‌يابد.»
بيشتر بخوانيد:
به گفته وى مشتركان كم مصرف كنونى چنانچه ۱۰ تا ۱۵ درصد ديگر كمتر برق مصرف كنند، در چارچوب اجراى قانون هدفمند كردن يارانه‌ها ميزان افزايش قبض برق آنها سه هزار تومان در ماه خواهد بود.

اين در حالى است كه در اواسط مهر ماه و اندكى پس از آن كه ساكنان استان‌هاى شمالى ايران در قبض‌هاى برق خود با افزايش شديد بهاى برق مصرفى روبرو شده بودند، شهروندان تهرانى نيز با افزايش بى‌سابقه بهاى برق مصرفى خود روبرو شده و برخى از مشتركان برق در شهر تهران قبض‌هاى ۱۵۰ ، ۲۰۰ و حتى بيش از ۲۲۰ هزار تومانى دريافت كرده بودند.

همچنين  در ميان برخي از كسانى كه در دوره‌هاى پيش، قبض برق آنها به طور متوسط ۱۰ هزار تومان بود، اين بار با قبض‌هاى بيش از ۵۰ هزار تومان روبرو شده‌ و حتى مشتركان كم مصرفى كه در گذشته كمتر از هزار تومان براى مصرف برق مى‌پرداختند، در دوره جديد، قبض‌هاى بيش از هفت هزار تومان دريافت كرده بودند.

افزايش بهاى برق در قبض‌هاى برق مشتركان تهرانى تنها حدود سه هفته پس از آن صورت گرفته است كه ساكنان استان‌هاى شمالى ايران با افزايش ۵۰ تا ۶۰ درصدى در بهاى برق در آخرين قبض‌هاى خود روبرو شده بودند.

اين «افزايش نجومى» در بهاى برق مصرفى شهروندان در حالى صورت گرفته بود، كه در آن زمان قانون هدفمند كردن يارانه‌ها، كه برخى آن را علت افزايش بهاى برق اعلام كرده بودند، هنوز به مرحله اجرا در نيامده بود.

بر اساس قانون هدفمند كردن يارانه‌ها، كه ابتدا قرار بود از نيمه دوم سال جارى به مورد اجرا درآيد و تاكنون اجراى آن چندين بار به تعويق افتاده و با تازگي واريز يارانه‌هاي نقدي در چند استان مراحل مقدماتي آن آغاز شده است، يارانه پرداختى براى كالاهاى اساسى و حامل‌هاى انرژى حذف مى‌شود و بهاى اين كالاها بر اساس قيمت تمام شده آنها محاسبه خواهد شد.

در اين ميان مجيد نامجو، وزير نيرو،‌ در باره ميزان افزايش بهاى برق پس از اجراى قانون هدفمند كردن يارانه‌ها گفته است: «پس از اجراى قانون هدفمندى يارانه‌ها مردم در قبوض برق خود مشاهده خواهند كرد كه افزايش قيمت‌ها بسيار پايين‌تر از انتظارشان بوده است.»

همزمان در «بسته هدفمندى يارانه برق» كه در كارگروه طرح تحول اقتصادى دولت به تصويب رسيده است، ۱۱ تغيير در قبض‌هاى برق پيش‌بينى شده كه هدف از اين تغييرات «ساده، شفاف و يكسان‌سازى تعرفه‌هاى برق» اعلام شده است.

بر اساس قانون بودجه سال ۱۳۸۹، قيمت تمام شده هر كيلو وات برق در ايران ۸۳۲ ريال است، ولى با توجه به يارانه‌هاى پرداختى از سوى دولت، مشتركان برق در ايران براى هر كيلو وات ساعت ۱۶۰ ريال مى‌پرداختند، كه با حذف كامل يارانه‌ها قيمت برق مصرفى شهروندان ايرانى مى‌تواند دست‌كم پنج برابر افزايش يابد.

حواله پول از اروپا به ايران كنترل مي‌شود

حواله پول از اروپا به ايران كنترل مي‌شود
به گفته‌ي منابع ديپلماتيك در بروكسل، قرار است در نشست آتي وزيران خارجه اتحاديه اروپا اجرايي شدن تحريم‌ها عليه ايران به تصويب برسد. بر اين اساس حواله‌هاي بيش از ده هزار يورو تحت نظارت قرار خواهد گرفت.

وزيران خارجه كشورهاي عضو اتحاديه اروپا روز دوشنبه، ۲۵ اكتبر در بروكسل تشكيل جلسه خواهند داد. بخشي از اين ديدار به اجرايي شدن تحريم‌هايي اختصاص دارد كه اين اتحاديه فراتر از قطعنامه ۱۹۲۹ سازمان ملل عليه جمهوري اسلامي اعمال كرده است. اتحاديه اروپا قصد دارد فقط بخشي پروژه‌ي گاز رساني "ناباكو" را كه كشورهاي غيراروپايي بسياري در آن سهيم هستند از تحريم‌ها مستثنا كند.

نظارت بر حواله پول به ايران

خبرگزاري آلمان روز جمعه، ۲۲ اكتبر، ۳۰ مهر ماه ۱۳۸۹ به نقل از ديپلمات‌هاي مستقر در بروكسل خير داد وزيران خارجه اتحاديه اروپا در نشست آتي خود روند اجراي تحريم‌هاي جديد عليه جمهوري اسلامي را مشخص مي‌كنند. بنا بر اين گزارش با اين تصميم واريز كردن بيش از ده هزار يورو به حسابي در ايران بايد به مقام‌هاي مربوط گزارش شود. همچنين از اين پس حواله‌هاي بيش از ۴۰ هزار يورو تنها با دريافت اجازه‌ي رسمي ممكن خواهد بود.

مواردي كه قرار است روز دوشنبه به تصويب برسد در حقيقت مفاد تحريم‌هايي هستند كه اعضاي اتحاديه اروپا حدود چهار ماه پيش در مورد آن به توافق رسيدند. تحريم‌هاي يادشده با امضاي وزيران خارجه به اجرا گذاشته مي‌شوند. با اين تصميم صدور كالاهايي كه موارد استفاده‌ي دو گانه، نظامي و غيرنظامي، دارند به ايران ممنوع خواهد بود.

دامنه‌ي گسترده‌ي تحريم‌ها

تحريم‌هاي اتحاديه‌ي اروپا دامنه‌اي وسيع دارد كه از روابط تجاري و مالي با شركت‌هاي ايراني تا صنايع نفت و گاز و حمل و نقل هوايي و دريايي اين كشور را در برخواهند گرفت. با اين تحريم‌ها پهلو گرفتن شناورهاي شركت كشتيراني جمهوري اسلامي به تمام بندرهاي اروپايي ممنوع خواهد شد.

سرمايه‌گذاري جديد در صنايع ايران، و همكاري‌هاي فني و پشتيباني با اين كشور نيز از جمله مواردي هستند كه شامل تحريم‌هاي يك‌جانبه‌ي كشورهاي اروپايي عليه جمهوري اسلامي مي‌گردند. اين تحريم‌ها در تاييد مفاد قطعنامه ۱۹۲۹ شوراي امنيت در ارتباط با فعاليت‌هاي هسته‌اي تهران اتخاذ شده. فعاليت‌هاي هسته‌اي جمهوري اسلامي "غيرشفاف" و صلح آميز بودن آن اثبات نشده قلمداد مي‌شود. تهران اين اتهام را رد مي‌كند.

پروژه ناباكو، همه منهاي ايران

ظاهرا وزيران خارجه اتحاديه اروپا قصد دارند بخشي از پروژه‌ي عظيم گازرساني ناباكو را از شمول تحريم‌هاي جديد خارج كنند. با اجرايي شدن اين پروژه قرار است گاز آسياي مركزي به اروپا منتقل شود. كشورهاي حاشيه درياي خزر، تركيه، روماني، بلغارستان، مجارستان و اتريش از سهامداران اصلي اين پروژه هستند. تنها كشور منطقه كه در اين برنامه حضور ندارد ايران است.

ناباكو خط لوله‌اي به طول بيش از ۳ هزار كيلومتر خواهد بود كه هزينه‌ي احداث آن حدود يازده ميليارد دلار برآورد مي‌شود. سهامداران كنسرسيوم ناباكو كه مقر آن در وين است نزديك به دو ماه پيش تصميم گرفتند براي بي‌نياز شدن از گاز ايران احداث دو خط لوله فرعي براي انتقال گاز گرجستان و عراق به خط لوله اصلي را آغاز كنند.

به گزارش خبرگزاري مهر وزير نفت مسعود ميركاظمي چهارم شهريور ۸۹ در پاسخ به پرسشي در مورد علت كنار گذاشته شدن ايران از اين پروژه گفته است «ما از ابتدا هم در اين پروژه گازي حضور نداشتيم.» گفته مي‌شود ممكن است قطر نيز به تامين كنندگان گاز اين لوله بپيوندد.

شركت "نفتيران" و يك استثنا

كشور آذربايجان يكي از تامين كنندگان اصلي گاز مورد نياز خط لوله ناباكو محسوب مي‌شود. پيشتر ميان برخي از شركت‌هاي ايراني فعال در صنايع نفت و گاز همكاري‌هايي با كشورهاي حوزه درياي خزر صورت گرفته است. يك از اين شركت‌ها "نفتيران" است كه ده درصد از سهام اكتشاف يكي از ميدان‌هاي گازي آذربايجان را در اختيار دارد.


به گفته‌ي منابع آگاه وزيران خارجه اتحاديه اروپا توافق كرده‌اند كه براي به خطر نيفتادن خط لوله ناباكو حضور اين شركت ايراني در ميدان گازي يادشده را از تحريم‌ها استثنا كنند.

گفته مي‌شود كه اين تصميم براي جلوگيري از ايجاد موانع جديد بر سر راه اين پروژه چند مليتي گرفته شده و شامل فعاليت‌هاي اين شركت ايراني در مناطق ديگر نمي‌شود. انتقال گاز از آسياي مركزي كه بخشي از ان براي تامين نياز شمال اروپا در نظر گرفته شده تدبيري است براي كاهش وابستگي به روسيه كه مهمترين تامين كننده گاز اروپاست. آمريكا هشتم مهرماه سال جاري شركت نفتيران را در فهرست تحريم‌هاي يك‌جانبه‌ي خود قرار داد. اين شركت متهم مي‌شود به نهادهاي نظامي و امنيتي مرتبط با دولت تعلق دارد و يكي از واسطه‌هاي انتقال ارز به شركت ملي نفت ايران است.

ردپاي سفير اروپايي و همسر ايراني‌اش در واردات غير‌قانوني دارو

به گزارش پارسينه، بر‌اساس اطلاعات واصله از كارشناسان دارويي، از چندي قبل يك شركت وارد‌كننده دارو تلاش گسترده براي واردات دست‌كم 10 قلم فرآورده دارويي نوتركيب از كشور آرژانتين را در دستور كار قرار داده است. اين در حالي است كه شركت مزبور با لابي‌هاي پشت‌پرده - كه رد‌پاي يك سفير اروپايي در ايران و همسرش نيز در آن كاملاً مشهود است - موفق شده بدون طي مراحل پيچيده ي ثبت و بررسي اثر بخشي دارو كه همه شركت‌هاي توليد‌كننده و وارد‌كننده ملزم به گذر از آن هستند - برخي مجوزهاي مربوطه را به‌دست آورده و در حال حاضر آخرين مراحل ثبت را-خارج از ضوابط واردات دارو- طي مي‌نمايند.

در قبال اين سهل انگاري در اثبات كيفيت دارو و عدم توجه به نظارت هاي كارشناسان وزارت بهداشت، مسئولين قيمت پايين تر دارو ها را مطرح مي كنند. اگر چنين است و قيمت پايين به جاي سلامت مردم در اولويت وزارت بهداشت قرار دارد از اين پس شاهد آن خواهيم بود كه داروهاي چيني يا داروهاي قاچاق و تقلبي بدون كيفيت نيز به راحتي و بدون عبور از مراحل بررسي اثربخشي به بازار سرازير شوند.

اين در حاليست كه جامعه پزشكي و بيماران سالهاست با داروهاي ارزان قيمت و بي كيفيت دچار مشكل بوده و در خصوص برخي توليدات مشكلات جدي مطرح شده توسط كارشناسان ناديده گرفته مي شود. اين داروها در شرايطي درحال اخذ مجوز مصرف در ايران هستند كه تا كنون نه تنها در هيچ كشوري كه حتي در كشور مبدأ يعني آرژانتين نيز مصرف نشده است و گويا ايرانيان مبتلا به بيماري هاي خاص به عنوان اولين موارد انساني مستقيما" مورد آزمايش با اين دارو ها قرار خواهند گرفت كه اين رفتار در تضاد كامل با اصول اخلاق پزشكي در تمام دنياست.

به نظر مي رسد روند ثبت برخي داروهاي خاص توليد داخل كه در سالهاي اخير با برخي سهل انگاري هاي مسئولين انجام شد و موفقيت در خاموش سازي صداي مسئولانه ي كارشناسان وزارت بهداشت جرات بيشتري داده تا اينبار محصولاتي بدون انجام هيچگونه نظارت كارشناسي و بر اساس رفاقت هاي فاميلي وارد بازار شود و حتما چندي بعد با افزايش قيمت داروهاي فعلي موجود در بازار، بيماران بيگناه را مجبور به مصرف داروهاي آرژانتيني كنند.

شركت مورد اشاره كه سال‌هاي متمادي به صورت خانوادگي در حوزه واردات غذا و دارو فعاليت مي‌كنند، از طريق ارتباطات گسترده‌اي كه با مسئولان «معاونت غدا و داروي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي» برقرار نموده‌اند، قصد واردات محصولاتي را دارند كه نه تنها هيچ‌گونه مطالعات باليني كه نشان دهنده ي صحت كيفي آنها باشد بر روي آن انجام نشده است بلكه هيچ يك از كارشناسان هيچ سند و مدركي دال بر آزمايشات لازم حتي بر روي حيوان يا در آزمايشگاه نيز از اين دارو ها دريافت نكرده اند.

شركت توليد‌كننده هيچ‌گونه سابقه علمي و فناوري در اين عرصه را ندارد. بهانه قيمت پائين‌تر براي محصولاتي كه كيفيت اثبات شده‌اي ندارند نيز حربه‌اي است كه در دست برخي مسئولان قرار گرفته و هيچ‌كس هم پاسخگو نيست كه بهاي سلامت بيماران ايراني آيا در نظر مسئولان و تصميم‌گيران ارزشي دارد يا نه؟

در اين ميان تنها چند دلار قيمت پائين‌تر بهانه‌اي براي دفاعيات سينه‌چاكانه برخي مديران دولتي شده تا به‌راحتي امنيت سلامت كشور را هدف بگيرند.

به گزارش پارسينه، برخي مسئولين صراحتاً از پروژه يك شركت خصوصي دفاع مي‌نمايد و معاونت مربوطه در وزارت بهداشت اين روزها به حياط خلوت شركت ... تبديل شده است. برخي از كارشناسان به طور رسمي و برخي غير‌رسمي براي اين شركت كار مي‌كنند و كليه اطلاعات محرمانه و غير‌محرمانه را نيز در اختيار آنها قرار مي‌دهند و كارشناساني كه خواستار طي مراحل و ضوابط قانوني هستند مهجور شده و از دور خارج مي گردند.

اميد است مسئولان و دولتمردان از جمله رئيس جمهور محترم، وزير دلسوز بهداشت و درمان و نمايندگان مجلس و دستگاه قضايي با واكنش‌هاي بموقع و سريع مانع از به تاراج رفتن يارانه ي دارويي كشور و به خطر افتادن سلامت بيماران شوند، وگرنه فردا به‌راستي دير است.

حكم قطع دست سارق در يزد اجرا شد

حكم قطع دست يك سارق حرفه اي در زندان مركزي استان يزد به اجرا درآمد.

به گزارش مهر، به دنبال اعلام پي در پي دادگستري استان يزد مبني بر اعمال مجازاتهاي جدي تر و محكم تر براي عاملان جرائمي نظير سرقت، روز گذشته در زندان مركزي يزد، حكم قطع دست يك سارق حرفه اي به اجرا گذاشته شد.

متهم به ‌نام "م" و 32 ساله به اتهام چهار فقره سرقت مستوجب حد شرعي و اسلامي شد.

اين متهم داراي سوابق متعدد ديگري نيز است و حكم قطع دست سارق بعد از تاييد توسط ديوان عالي كشور و رد درخواست عفو وي توسط كميسيون عفو و تخفيف مجازات قوه قضاييه در زندان مركزي يزد و در ديد سارقان زنداني به اجرا درآمد.

شكايت لاريجاني مجلس به لاريجاني قوه قضاييه از تخلف احمدي‌نژاد

علي لاريجاني، رئيس مجلس شوراي اسلامي، در واكنش به عدم اجراي مصوبات نهاد زير نظر خود توسط دولت محمود احمدي‌نژاد بالاخره به برخورد قضايي متوسل شد و در نامه‌اي به قوه قضاييه تخلف دولت در اجراي يكي از قوانين مجلس را به اين قوه ابلاغ كرد.

به دنبال سر باز زدن آقاي احمدي‌نژاد از اجراي قوانين مصوب مجلس و ابلاغ مصوبات دولت خود به مجلس، علي لاريجاني پيشتر در اوايل مردادماه
تهديد كرده بود كه چنان چه روند عدم اجراي مصوبات مجلس توسط دولت ادامه يابد، مجلس از «ابزارهاي نظارتي» خود استفاده خواهد كرد.

اكنون منابع خبري در داخل ايران گزارش داده‌اند كه علي لاريجاني در نامه‌اي به برادر خود، صادق، كه رياست قوه قضاييه را بر عهده دارد تخلف دولت در عدم اجراي قانون مصوب مجلس درباره پذيرش دانشجوي فني و حرفه‌اي و مراكز تربيت معلم را ابلاغ كرده است.

به گفته علي عباسپور تهراني فرد، رئيس كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس، علاوه بر اين شكواييه به قاضي‌القضات ايران، «نامه‌اي نيز به وزراي آموزش و پرورش و علوم فرستاديم كه براي اجراي قانون اقدام كنند».

دولت آقاي احمدي‌نژاد از آنجا كه معتقد است دانشگاه‌هاي فني – حرفه‌اي و مراكز تربيت معلم «كارآمد و اثربخش عمل نمي‌كنند» در صدد بوده است سازماني به نام سازمان ملي مهارت تشكيل دهد و اين مراكز آموزشي را در اين سازمان ادغام كند.

به گفته سخنگوي كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس، «مجلس در پاسخ به اين خواسته دولت گفته است تا زماني كه دولت چنين طرحي را در قالب لايحه به مجلس ارائه نكرده و مورد تائيد مجلس قرار نگرفته باشد، دانشگاه‌هاي فني – حرفه‌اي و مراكز تربيت معلم بايد به فعاليت خود ادامه دهند».

اما به گفته نورالله حيدري، سخنگوي اين كميسيون، «دولت نه تنها اعتنايي به نظر مجلس نكرد، بلكه اقدام به تعطيلي اين مراكز و ادغام آنها با سازمان ملي مهارت كرد».

اما مشكل اعضاي مجلس با دولت دهم و شخص رئيس جمهور تنها عدم اجراي مصوبات مجلس نيست، بلكه بر سر تغيير لايحه‌هاي دولت نيز بوده، تا آنجا كه گويي محمود احمدي‌نژاد، برخلاف قانون اساسي، تصميم گرفته است مصوبات دولت خود را اصلا به مجلس نفرستد.

اختلافات مجلس شوراى اسلامى و دولت آقاي احمدى‌نژاد در سال‌هاى اخير بر سر
تغيير لوايح دولت بارها بالا گرفته و در بحث بر سر لوايح بودجه و هدفمند كردن يارانه‌ها تنش ميان طرفين بالا گرفت.

رئيس دولت دهم اصرار دارد تا لوايح دولت او به طور كامل و بدون كمترين تغييرى از سوى مجلس به تصويب برسد.

اما اختلاف‌هاي مجلس و دولت زماني به اوج خود رسيد كه پس از خودداري دولت از اجراي چند مصوبه مجلس از جمله «قانون اختصاص دو ميليارد دلار اعتبار براى قطار شهرى تهران» محمود احمدي‌نژاد نيز نمك بر زخم مجلسيان پاشيد و برخلاف گفته آيت‌الله خميني اعلام كرد كه «
مجلس ديگر در رأس امور نيست».

نمايندگان مجلس از جمله علي لاريجاني و احمد توكلي هم بارها آقاي احمدي‌نژاد را به «
قانون‌شكني» و «تخلف از قانون اساسي» و «رفتار سركشانه» متهم كرده و تهديد كرده‌اند كه از اختيارات قانوني خود در برابر او بهره خواهند گرفت.

شركت هما: به هواپيماهاي ايراني در چند فرودگاه سوخت نمي دهند

فرهاد پرورش، مدير عامل هواپيمايي جمهوري اسلامي ايران (هما) مي گويد كه هواپيماهاي ايراني در سه فرودگاه براي دريافت سوخت با محدوديت هايي روبرو بوده اند.
آقاي پرورش روز شنبه اول آبان (23 اكتبر) در گفت و گو با خبرگزاري دولتي ايران (ايرنا) گفت كه علاوه بر كمپانيهاي نفتي اروپايي، چند كمپاني غير اروپايي هم براي تحويل سوخت به هواپيماهاي ايران محدوديت هايي اعمال كرده اند اما اين مسئله سبب لغو پروازهاي اين شركت نشده است.
از مدتي پيش برخي شركت ها در فرودگاه هاي كشورهاي غربي به هواپيماهاي ايراني سوخت نمي دهند و اين مسئله با اعتراض ايران روبرو شده است.
رامين ميهمانپرست، سخنگوي وزارت خارجه چند روز پيش عليه ادامه اين وضعيت هشدار داده و گفته بود كه تداوم اين رويكرد "منافع آنها را محدود مي كند و برخورد با اين اقدام نسنجيده و روش مقابله با آن، در دستور كار ايران است."
به گفته آقاي پرورش، اگر كمپانيهاي نفتي بخواهند تسليم تهديدهاي آمريكا شوند، هواپيماهاي ايراني مجبور مي شوند مسيرهاي پروازي خود را از نقاطي صورت دهند كه بتوانند سوخت گيري كنند.
مدير عامل هما به قراردادهاي دو جانبه هوايي اشاره كرد كه طبق آن كشورها موظف هستند "تسهيلات لازم را براي پرواز امن و آسان براي شركت هواپيمايي كشور مقابل فراهم كنند."
او با اشاره به موفقيت هاي ايران در برخورد با تحريم هاي سي ساله، گفت: "كنوانسيون شيكاگو درباره تحريم ها نيز به صراحت اعلام كرده است كه اين تحريم ها نبايد درباره هواپيماهاي مسافري اعمال شود."
پيش از اين و به هنگام انتشار خبر توقف سوخت رساني به هواپيماهاي ايراني، گفته شد كه تشكيلات فرودگاهي در بسياري از كشورها با مساله سوخت رساني به هواپيماهاي مسافربري ارتباطي ندارند و اين بخش از خدمات فرودگاهي به طور مستقل توسط شركت هاي عرضه فرآورده هاي نفتي عرضه مي شود..
اگرچه قطعنامه هاي مصوب شوراي امنيت سازمان ملل متحد عليه جمهوري اسلامي ايران شامل توقف تحويل فرآوردهاي نفتي به اين كشور نيست، اما ايالات متحده به طور يكجانيه محدوديت هايي را عليه فروش اين اقلام به ايران تصويب كرده و به اجرا گذاشته است.
قانون محدوديت فروش سوخت به ايران براي شركت ها و شهروندان آمريكايي كه اين قانون را نقض كنند مجازات هايي در نظر گرفته است اما شهروندان و شركت هاي غيرآمريكايي فعال در خارج از خاك آن كشور قاعدتا مشمول چنين مجازات هايي نمي شوند.
با اين همه، شركت هاي غيرآمريكايي نگران آن هستند كه در صورت انجام معاملاتي با ايران در زمينه هاي منع شده در قوانين آمريكا، فعاليت هاي آنان در آن كشور با محدوديت هايي مواجه شود و به همين دليل داوطلبانه از تنبيه هاي يكجانبه آمريكا عليه ايران تبعيت مي كنند.

پليس و بسيج با اتباع خارجي غير قانوني در ايران برخورد مي كنند

مصطفي محمدنجار وزير كشور ايران مي گويد كه اتباع خارجي بايد هر چه سريعتر اطلاعات هويتي خود را ارائه كنند در غير اين صورت با برخورد پليس و بسيج روبرو مي شوند.
وزير كشور ايران در پايان هفدمين نشست "شوراي هماهنگي اجرايي اتباع بيگانه" با اشاره به پايان يافتن مرحله ثبت نام اتباع افغانستان كه بطور غير مجاز در ايران اقامت دارند، گفت: "با توجه به مصوبه شورا هر فرد بيگانه كه به دنبال ورود، تردد، اشتغال و اقامت در ايران است بايد كاملا قانونمند عمل كند و رفتار او زير نظر قانون باشد."
تازه ترين گزارش وزارت كشور ايران نشان مي دهد كه نزديك به سه ميليون مهاجر خارجي در ايران حضور دارند كه دو ميليون نفر از آنها غيرقانوني هستند.
آقاي محمد نجار با اشاره به اين كه امسال در حدود ۳۸۰۰ نفر از اتباع خارجي در آزمون سراسري دانشگاه ها قبول شده اند، گفت: "در سال ۱۳۶۰ تنها شش درصد از اتباع افغاني حاضر در كشور با سواد بودند اما اكنون ۶۹ درصد آن ها با سوادند."
آقاي نجار گفت كه تاكنون ۶۰۲ هزار نفر از اتباع خارجي حاضر در ايران از طريق نهضت سوادآموزي باسواد شده اند.
سال گذشته سفير ايران در افغانستان اعلام كرده بود كه شوراي انقلاب فرهنگي جمهوري اسلامي به دستور محمود احمدي نژاد، رئيس جمهوري ايران تصميم گرفته است كه براي كودكان افغان كلاسهاي درس ايجاد كند.
سفير ايران در ادامه گفته بود: "دانشجويان مجاز (افغان) كه در ايران هستند مي توانند در كنكور سراسري شركت كنند، بعد از اين كه محدوديت شركت در كنكور برداشته شد، حدود ۱۵۰۰ نفر از دانشجويان (افغان) وارد دانشگاههاي مختلف جمهوري اسلامي ايران شدند."
گزارش هاي قبلي وزارت كشور ايران نشان مي داد كه يك هزار و ۲۳۶ دانشجوي خارجي در ايران تحصيل مي كنند.
ايران در طول سالهاي اخير محدوديت هايي را بر اقامت، كار و تحصيل مهاجران افغان وضع كرده تا در چارچوب آنچه طرح بازگشت "داوطلبانه" خوانده مي شود، آنها را تشويق به بازگشت به كشورشان كند.
اما گزارش ها نشان مي دهد كه اين برنامه ها موفقيت آميز نبوده است و تعداد زيادي از كساني كه طبق برنامه دولت به افغانستان فرستاده شده بودند، دوباره به ايران بازگشته اند.

صدور مجوز جديد براي ۱۲ رشته علوم انساني متوقف شد

در حالي كه حمله مقام‌هاي بلندپايه جمهوري اسلامي به علوم انساني همچنان ادامه دارد، روز شنبه، مدير كل دفتر گسترش وزارت علوم، تحقيقات و فناوري از توقف صدور مجوز جديد براي ۱۲ رشته علوم انساني به دليل «هماهنگ نبودن» با مباني اسلام خبر داد.
ابوالفضل حسني، مدير كل دفتر گسترش وزارت علوم، تحقيقات و فناوري، در مصاحبه با خبرگزاري ايسنا با اعلام توقف صدور مجوز جديد براي ۱۲ رشته علوم انساني گفت: «محتواي برنامه‌هاي آموزشي موجود در ۱۲ رشته با مباني ديني (اسلام) هماهنگي ندارد و پايه و اساس آنها بر پايه مكاتب غربي عموما مادي تنظيم شده و نياز است كه محتوا و متون درسي اين رشته‌ها با توجه به مباني عقيدتي ديني و بومي بازنگري شود.»

به گفته اين مقام وزارت علوم «مصوبات شوراي برنامه‌ريزي وزارت علوم هر برنامه آموزشي از زمان تصويب تا پنج سال قابليت اجرا دارد» و پس از پايان از اتمام هر يك از اين ۱۲ رشته علوم انساني، با محتواي كنوني مجوز جديدي صادر نمي‌شود.

ابوالفضل حسني همچنين گفت: «۱۲ رشته ذكر شده در حال حاضر در دانشگاه‌ها داير است و دانشجو در اين رشته‌ها پذيرش مي‌شوند، اما توسعه آنها در دانشگاه‌هاي متقاضي تا زمان بازنگري در اولويت نمي‌باشد.»

 اين مقام وزارت علوم با اين حال مشخص نكرده است كه چه رشته‌هايي با مباني اسلام سازگاري نداشته‌ و محروم از مجوز جديد شده‌اند.

پس از آنكه رهبر جمهوري اسلامي، در شهريور ماه سال ۱۳۸۸ و در پيوند با رويدادهاي پس از انتخابات، از تحصيل دو ميليون دانشجو در رشته‌هاي علوم انساني انتقاد كرد و اين علوم را مروج شكاكيت و ترديد در مباني اعتقادي و ديني دانست، بسياري از مسئولان و مقام‌هاي جمهوري اسلامي نسبت به رواج علوم انساني در كشور اعلام خطر كردند.

آيت الله خامنه‌اي، كه در قم به سر مي‌برد روز پنجشنبه  نيز بار ديگر از علوم انساني ابراز نگراني كرد.

رهبر جمهوري اسلامي با بيان اينكه «خلاء نظريه‌پردازي ديني در عرصه‌هاي مختلف اداره كشور و جامعه موجب نفوذ و جايگزيني نظريه‌هاي غربي و غيرديني» مي‌شود، گفت: «تاكيد مكرر اينجانب بر ضرورت توجه به علوم انساني در دانشگاه‌ها، ناشي از همين واقعيت است.»

آيت الله خامنه‌اي افزود: «علوم انساني رايج، متكي بر جهان‌بيني ديگري غير از جهان‌بيني الهي است و مديران آينده كشور را براساس اهداف جهان‌بيني غربي و مادي تربيت مي‌كند كه لازم است حوزه‌هاي علميه و علماي دين براي جلوگيري از اين انحراف، نظريه‌هاي اسلامي را در زمينه‌هاي مختلف مشخص و براي برنامه‌ريزي در اختيار مسئولان بگذارند.»

در همين حال روز شنبه، كامران دانشجو، وزير علوم محمود احمدي‌نژاد، نيز با ديگر تاكيد كرد كه  وزارتخانه‌ علوم در راستاي «رهنمودهاي» رهبر جمهوري اسلامي «بازنگري» در «محتواي رشته‌هاي علوم انساني» را در دستور كار دارد.

درپي هشدار رهبر جمهوري اسلامي درباره علوم انساني كه پس از انتخابات رياست جمهوري صورت گرفت ، عده‌اي خواهان «انقلاب فرهنگي دوم» در دانشگاه‌ها شدند و محمد تقي مصباح يزدي، از روحانيون بلندپايه حامي دولت  جمهوري اسلامي،  هم، نقش «كليدي» در «فتنه» پس از انتخابات را به تربيت‌شدگان «اساتيد فاسد دانشكده‌هاي حقوق و علوم سياسي» نسبت داد.

از سوي ديگر دستگاه قضايي در دادگاه‌هاي موسوم به «كودتاي مخملي»، در كيفرخواست‌هايي كه عليه بازداشت‌شدگان انتخاباتي تنظيم كرد، يكي از محورها را به علوم انساني و نظريه‌هاي جامعه‌شناسي اختصاص داده بود.

در اين كيفرخواست‌ها همچنين به برخي از بزرگان نظريه‌هاي سياسي و جامعه‌شناسي اشاره شده و همچنين از چند استاد برجسته ايراني ياد شده بود.

در دولت محمود احمدي‌نژاد هم علوم انساني پس از انتخابات هدف حمله قرار گرفت؛ محمد مهدي زاهدي، وزير پيشين علوم دولت محمود احمدي‌نژاد، پس از انتخابات رياست جمهوري سال گذشته گفته بود «سرنخ‌هاي انقلاب مخملي» در پايان‌‌نامه‌هاي دانشگاهي يافت شده است؛ كامران دانشجو، وزير كنوني علوم، نيز در ارديبهشت ماه امسال از طرحي براي برخورد با «اساتيد سكولار» خبر داد.

وي همچنين در شهريور ماه امسال ، وظيفه دانشگاه‌ها را «كادرسازي» براي نظام عنوان كرده و گفت، دانشگاه‌هاي مخالف فرهنگ بسيجي با خاك يكسان مي‌شوند.

روحانيان براي غلبه بر فرهنگ غربي در مدارس مستقر مي‌شوند

مشاور وزير آموزش و پرورش جمهوري اسلامي ايران با بيان اين كه در چارچوب اجراي طرح «روحاني مدرسه»، روحانيان حضوري «مستمر و دائمي» در مدارس خواهند داشت، هدف از اجراي اين طرح را غلبه بر «فرهنگ غربي مدارس» اعلام كرده است.

به گزارش خبرگزاري كار ايران، ايلنا، علي ذوالعلم، مشاور وزير آموزش و پرورش و دبير ستاد همكاري‌هاي آموزش و پرورش و حوزه علميه روز جمعه از «حضور مستمر و دائمي» روحانيان در مدرسه در چارچوب طرح «روحاني مدرسه» خبر داده است.
اين روحاني شاغل در آموزش و پرورش در باره هدف از اجراي اين طرح گفته است:‌ «وجود روحاني مدرسه به ما كمك مي‌كند تا در مدارس تربيت ديني مستمر داشته باشيم و بتوانيم به فرهنگ غربي مدارس غلبه كنيم.»

اين سخنان در حالي بر زبان آورده مي‌شود كه پيشتر نيز گزارش‌هايي درباره واگذاري برخي از مدارس به حوزه هاي  علميه منتشر شده و در تير ماه سال جاري نيز، محمد بنيادي، معاون پرورشي و تربيت بدني سازمان آموزش و پرورش تهران، از اعزام «يك هزار روحاني» تحت عنوان «افسران جنگ نرم» به مدارس سراسر كشور خبر داده بود.

وي هدف از تربيت اين «افسران جنگ نرم» و اعزام آنان به «مدارس، ‌پايگاه‌ها و دارالقرآن‌ها» را پيشگيري از آسيب‌هاي اجتماعي، از جمله «آسيب‌هاي پرخطري همچون جنگ نرم»، اعلام كرده بود.

همچنين به تازگي نيز محمدتقي فخريان، مدير كل تربيتي وزارت آموزش و پرورش ايران از «آموزش راهكارهاي مقابله با جنگ نرم دشمن» به دانش‌آموزان توسط «رابطان سياسي» و نيز انتشار كتاب‌ها و نشرياتي در اين زمينه خبر داده بود.

به ويژه پس از انتخابات رياست جمهوري سال گذشته خورشيدي در ايران و گسترش اعتراض‌ها نسبت به نتايج اعلام شده براي اين انتخابات، مقام‌هاي عالي‌رتبه جمهوري اسلامي بارها معترضان و مخالفان خود را به تلاش براي «جنگ نرم» يا «براندازي نرم» متهم كرده‌اند.

در اين ميان علي ذوالعلم، دبير ستاد همكاري‌هاي آموزش و پرورش و حوزه علميه، به طور تلويحي از مخالفت برخي از مديران مدارس با طرح «روحاني مدرسه» خبر داده و گفته است:‌ «متاسفانه تعدادي از مديران مدارس از نظر ذوق و سليقه با ما تفاوت دارند و ما نمي‌توانيم با بخشنامه خواسته‌هاي خود را به آنان تحميل كنيم، از اين رو بايد به دنبال راهكارهاي جديد در قالبي كوتاه و بلند مدت باشيم و بتوانيم آنان را با خود همراه كنيم.»

وي همچنين در باره وظيفه «روحاني مدرسه» هم گفته است:‌ «مسئوليت روحاني مدرسه شخصي جدا از مسئولان، مدير، معاون، مربي پرورشي، مداح و امام جماعت است، به اين معنا كه اين روحاني به نوع تربيت دانش آموزان توجه دارد و تربيت ديني دانش آموزان را مديريت مي‌كند.»

علي ذوالعلم با بيان اين كه «مشكلات تربيتي دانش آموزان با حضور روحاني مدارس رفع مي‌شود»، افزوده است:‌«در حال حاضر متاسفانه عدم هماهنگي عوامل مدرسه با يكديگر مشكلاتي را ايجاد كرده است كه امروزه نماز جماعت بريده‌هايي از اين زنجير است و حضور طلبه و روحاني در نماز جماعت مدارس يك حضور حداقلي است.»

وي همچنين با «حسابگر» توصيف كردن كردن دانش‌‌آموزان درباره هزينه اجراي طرح «روحاني مدرسه» هم گفته است:‌ «در حال حاضر اشكالاتي در كار اعزام مبلغ به مدارس وجود دارد كه دانش‌آموزان اين برهه از زمان حسابگر هستند، نبايد اين باور در ميان دانش آموزان تقويت شود كه يك روحاني يا مبلغ براي اقامه نماز در مدارس هزينه دريافت مي‌كند، در واقع آموزش و پرورش مي‌بايست اين هزينه را در اختيار مركز اعزام‌كننده قرار دهد.»

احمدي نژاد: بايد فقط يك آمار منتشر شود

رئيس جمهوري اسلامي ايران با تاكيد بر اينكه دستگاههاي دولتي بايد با هماهنگي هم اطلاعات آماري را منتشر كنند ، گفت : بايد تنها يك آمار متحد در كشور منتشر شود.

به گزارش مهر، دكتر محمود احمدي نژاد رئيس جمهوري اسلامي ايران ظهر امروز شنبه در مراسم بزرگداشت روز آمار و برنامه ريزي كه در سالن پژوهشگاه وزارت نيرو برگزار شد، در بخش ديگري از سخنانش با تاكيد بر اينكه ما مي خواهيم كشور را درعرصه هاي گوناگون بسازيم، گفت:

 البته با توجه به اينكه منابع و امكانات ما محدود است ، بايد گام به گام جلو برويم و به نيازهاي امروز مردم پاسخ دهيم.

وي با بيان اينكه وقتي مي گوييم برنامه ريزي ايراني اسلامي يعني تكيه بر توانمنديهاي بومي كه در كشور داريم، گفت: بايد مدل كارمان را عوض كنيم البته از تجربه ديگران هم بايد استفاده كنيم.

رئيس جمهور تصريح كرد: دستاوردهاي جديد بايد در خدمت ظرفيت هاي بومي كشور قرار گيرد.

احمدي نژاد افزود: بايد نوع نگاهمان را نسبت به نظام آماري تغيير دهيم زيرا اگر آن اصلاح شود نظام برنامه ريزي مان هم اصلاح خواهد شد.

وي در بخش ديگري از سخنانش با طرح اين سئوال كه چرا ما در كشور بيكار داريم؟ گفت: شما اگر يك ضرب و تقسيم ساده كنيد مي بينيد كه به ازاي هر نفر ما 50 ميليون تومان سرمايه گذاري كرده ايم پس حتما يك جاي كار ايراد دارد كه بايد آن را شناسايي و برطرف كنيم.

رئيس جمهور در ادامه پايه تصميم گيري هاي كلان در كشور را اطلاعات، تحليل ها و مقايسه هاي آماري عنوان كرد و افزود: بدون داشتن اطلاعات آماري درست و دقيق نمي توان برنامه ريزي مفيد و مثمر ثمري براي ارتقاي كشور در زمينه هاي گوناگون انجام داد.

احمدي نژاد با تاكيد بر لزوم استفاده از ظرفيت هاي متخصصان داخلي گفت: اين ظلم است كه از يك كارشناس كه مي تواند تحليل هاي كارشناسي و كارآمد از اطلاعات آماري ارائه كند ، در حد يك ماشين حساب كار بكشيم، از اين ظرفيت كه جزو ظرفيت هاي ملي ماست بايد به نحو احسن استفاده كنيم.

وي تصريح كرد: بايد يك نگاه خودي، برنامه خودي و يك نظام آمار و اطلاعات خودي در سراسركشور ايجاد كنيم.

رئيس جمهور در ادامه تاكيد كرد دستگاههاي دولتي بايد با هماهنگي هم اطلاعات آماري را منتشر كنند به طوري كه تنها يك آمار متحد در كشور منتشر شود.

احمدي نژاد اضافه كرد: همچنين مركز آمار بايد به سطح اطلاع رساني توجه ويژه اي داشته باشد زيرا اطلاعات آماري هم بر روي ذهن تصميم گيران و هم بر روي ذهن آحاد مردم تاثير مي گذارد. پس بايد اطلاعات آماري را طبقه بندي كرد.

وي با اشاره به اينكه اطلاعاتي وجود دارد كه انتشار آن در جامعه ضرورتي ندارد، گفت: برخي اطلاعات كه منتشر مي شود موجب مي شود كه مردم احساس كنند بدبخت هستند كه اين اصلا خوب نيست.

رئيس جمهور در ادامه خطاب به حضار خاطر نشان كرد: اگر مي خواهيد تحريك كنيد شوك ايجاد كنيد، نقشي را بگوييد و يا چيزي را اثبات كنيد بايد همگي در جهت رسيدن اهداف برنامه ها باشد.

احمدي نژاد تصريح كرد: اطلاعات آماري بايد انگيزاننده باشد نه ركود آفرين.

وي در پايان ابراز اميدواري كرد كه با همت متخصصان آماري كشور هر چه زودتر به يك برنامه ايراني اسلامي دست پيدا كنيم و همچنين به يك نظام جامع آماري كه در خدمت اين برنامه باشد نيز برسيم.

گفتني است پس از اتمام سخنراني رئيس جمهور عادل آذر رئيس مركز آمار ايران با دكتر احمدي نژاد صحبت كرد كه بعد از آن رئيس جمهور به پشت تريبون برگشت و خطاب به حضار عنوان كرد: قرار شد با درخواست رئيس مركز آمار حق انديشمندي ( 45 درصد از حقوق پايه ) به حقوق شما اضافه شود.

روايت مخالفت مجلس با دو نخست وزير پيشنهادي حجت الاسلام خامنه اي


راديو فردا , مراد ويسي :سي ام مهر ماه مصادف است با سي مهر ماه ۱۳۶۰، روزي كه قرار بود علي اكبر ولايتي (مشاور كنوني آيت الله خامنه اي در امور بين الملل) نخست وزير حجت الاسلام علي خامنه اي رييس جمهوري وقت ايران شود اما نشد.

اولين تلاش ناكام حجت الاسلام خامنه اي براي به قدرت رساندن علي اكبر ولايتي
در مهر ۱۳۶۰ پس از رسيدن حجت الاسلام علي خامنه اي به مقام رياست جمهوري وي تلاش كرد تا يكي از افراد نزديك به خود را به عنوان نخست وزير معرفي كند.

به همين دليل او در ۲۷ مهر نامه اي به اكبر هاشمي رفسنجاني رييس وقت مجلس شوراي اسلامي نوشت و علي اكبر ولايتي از نزديكان خود در حزب جمهوري اسلامي و نماينده وقت مجلس را به عنوان نخست وزير مورد نظرش به مجلس معرفي كرد.(۱)

فقدان ابراز رأي تمايل مجلس به نخست وزيري ولايتي
با اين وجود طيف اكثريت حاكم بر مجلس آن هنگام ايران، ولايتي را براي اين مقام مناسب نداست و به همين دليل در مراسم راي گيري براي راي اعتماد به علي اكبر ولايتي، ازمجموع نماينده گان داراي حق راي درمجلس، فقط ۷۴ نفر به نخست وزيري ولايتي راي مثبت دادند و ۸۰ نفر راي مخالف و ۳۸ نفر راي ممتنع دادند كه مجموع آراي مخالف وي را به ۱۱۸ راي رساند .
در اين راي گيري در حالي كه مجموع نمايندگان در مجلس ۲۰۷ نفر بودند، ۱۳ نماينده جديد الورود به دليل تصويب نشدن اعتبار نامه هايشان حق راي نداشتند و ۲ نفر نيز راي ندادند.(۲)

بعد ها خود علي اكبر ولايتي در مصاحبه اي اعلام كرد كه جريان سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي مهم ترين مخالفان نخست وزيري وي بوده و از همان ابتدا درپي نخست وزيري مير حسين موسوي بوده اند. (۳)

خامنه اي: ولايتي شايسته نخست وزيري است
پس از اين جلسه حجت الاسلام خامنه اي گفت كه از نظر وي علي اكبر ولايتي شايسته اين سمت بوده اما مجلس به اين دليل به وي راي نداده كه او را به خوبي وي نشناخته است.(۴) حجت الاسلام خامنه اي در مصاحبه اي كه همان روز با رسانه ها انجام داد گفت كه نخست وزير را از بين ۵ فرد ديگري كه در نظر دارد به مجلس معرفي خواهد كرد. محمد غرضي، اكبر پرورش، مصطفي مير سليم سه تن از اين پنج تن بودند اما مجلس نه به ولايتي راي مثبت داد(۵) و نه در جلسه غير رسمي خود به محمد غرضي ابراز تمايل نشان داد. هاشمي رفسنجاني در تشريح اين راي گيري غير رسمي گفته است: طبق قرار قبلي با امام و رييس جمهور، قبل از رسميت جلسه از نمايندگان درباره آقاي مهندس غرضي نظرخواهي كردم از ۱۸۴ نفر صاحب راي ۶۰ نفر موافق و ۸۰ نفر مخالف و ۴۴ نفر ممتنع بودند. به رييس جمهور اطلاع دادم و ايشان مهندس ميرحسين موسوي را به مجلس به عنوان نخست وزير معرفي كردند.(۶)

دور اول نخست وزيري مير حسين موسوي به رغم تمايل قلبي حجت الاسلام خامنه اي
پس از ناكامي علي اكبر ولايتي و محمد غرضي در كسب راي اعتماد، و نيز به رغم مطرح شدن گزينه هايي مانند مصطفي ميرسليم و اكبر پرورش، مجلس تمايل خود را براي نخست وزيري مير حسين موسوي به اطلاع حجت الاسلام خامنه اي رساند و وي نيزدر ۵ آبان ۱۳۶۰ ميرحسين موسوي را به رغم ميل قلبي خود براي احراز سمت نخست وزيري به مجلس معرفي كرد و مجلس در تاريخ ۷ آبان ۱۳۶۰ با ۱۱۵ راي موافق در برابر ۳۹ راي مخالف و ۴۸ راي ممتنع به نخست وزير مير حسين موسوي راي داد.(۷)

دومين شكست حجت الاسلام خامنه اي براي رساندن علي اكبر ولايتي به مقام نخست وزيري
۴ سال بعد در سال ۱۳۶۴ نيز اين واقعه به شكل ديگري تكرار شد . حجت الاسلام خامنه اي در آغاز دور دوم رياست جمهوري خود تلاش كرد تا بار ديگر علي اكبر ولايتي را به عنوان نخست وزير مورد نظر خود به مجلس معرفي كند اما اين بار علاوه بر مخالفت ۱۳۵ نماينده مجلس با مخالفت صريح آيت الله خميني رهبر وقت جمهوري اسلامي نيز روبرو شد كه نظرش بر ابقاي مير حسين موسوي بود.(۸)

ولايتي: مي دانستم نظر آيِت الله خميني بر موسوي است
اكبر هاشمي رفسنجاني در خاطرات خود نوشته است كه علي اكبر ولايتي با وي تماس گرفته و گفته است ديگر اصراري بر نامزدي خودش براي نخست وزيري ندارد زيرا مي داند كه نظر آيت الله خميني بر ادامه نخست وزيري مير حسين موسوي است. (۹)

با اين ترتيب در مجموع دو بار تلاش حجت الاسلام خامنه اي براي به نخست وزيري رساندن علي اكبر ولايتي شكست خورد و در هر دو بار نيز وي به رغم تمايل قلبي اش به نخست وزيري ميرحسين موسوي تن داد.

يادداشت ها:
۱-روزنامه اطلاعات ۲۷ مهر ۱۳۶۰
۲- روزنامه اطلاعات ۳۰ مهر ۱۳۶۰
۳- مصاحبه علي اكبر ولايتي با ماهنامه پاسدار اسلام ، خرداد ۱۳۸۹
۴- مصاحبه حجت الاسلام خامنه اي با رسانه هاي گروهي ۳۰ مهر ۱۳۶۰
۵- اسامي اين نامزدها در روزنامه اطلاعات مورخ ۴ آبان ۱۳۶۰ درج شده است
۶- رجوع شود به خاطرات اكبر هاشمي رفسنجاني درباره تحولات شهريور و مهر ۱۳۶۰
منتشر شده در سايت رسمي اكبر هاشمي رفسنجاني به آدرس www.hashemirafsanjani.ir
۷- روزنامه كيهان ۵ آبان ۱۳۶۰
۸- رجوع شود به خاطرات اكبر هاشمي رفسنجاني درباره تحولات شهريور و مهر ۱۳۶۰
منتشر شده در سايت رسمي اكبر هاشمي رفسنجاني به آدرس www.hashemirafsanjani.ir

پرز: صلح اسرائيل و فلسطينيان به مقابله آمريكا با ايران كمك مي‌كند

رئيس جمهوري اسرائيل پيشرفت در مذاكرات صلح خاورميانه را براي كمك به مقابله با برنامه اتمي ايران لازم دانست.
شيمون پرز، رئيس جمهوري اسرائيل، در سخناني در نشست رهبران يهوديان جهان در بيت المقدس گفت: "اگرچه اسرائيل نمي تواند كمك هاي آمريكا به اين كشور را به طور كامل جبران كند، اما قادر است در حد خود، با خاتمه دادن به درگيري مختصر با فلسطينيان، به آمريكا كمك كند."
آقاي پرز گفت در حاليكه ايالات متحده مي كوشد نيازهاي امنيتي اسرائيل را درك كند و به آن واكنش نشان دهد، اسرائيل هم مي تواند نيازهاي امنيتي آمريكايي ها را درك كنند و با كمك به آنان، به اين نيازها آن واكنش نشان دهد.
وي تاكيد كرد كه پايان گرفتن خصومت بين اسرائيل و فلسطينيان به آمريكا اجازه خواهد تا "توجه خود را بر تهديدي كه از جانب ايران وجود دارد، متمركز كند."
رئيس جمهوري اسرائيل ضمن ستايش از اقدامات آمريكا در خاورميانه، به گونه اي ملايم از سياست دولت جورج بوش، رئيس جمهوري سابق آمريكا، براي استقرار دموكراسي در كشورهاي عرب، مانند عراق، انتقاد كرد.
وي گفت: "من از تلاش بوش براي آشنا كردن اين گروه از كشورها با دموكراسي تقدير مي كنم، اما مي پرسم آيا دستيابي به اين هدف امكانپذير است؟"
شيمون پرز در پاسخ به اين سئوال گفت: "واقعا دشوار است كه به يك پادشاه بگويي كه بايد به انتخابات گردن نهد".
او افزود كه چنين اقدامي مانند دعوت از يك بوقلمون به جشن شكرگذاري آمريكاييان است كه به طور سنتي، در آن خوراك بوقلمون صرف مي شود.
آقاي پرز گفت: "مسلمانان بايد بتوانند خود، راهشان را انتخاب كنند."
'خطر استراتژيك' صلح براي ايران


اين نخستين باري نيست كه مقامات اسرائيلي از لزوم پيشرفت در مذاكرات صلح با فلسطينيان به عنوان عاملي در مقابله با آنچه كه اسرائيل خطر اتمي ايران مي دانند سخن مي گويند.
چندي پيش، شابات تاربوت، وزير امور اقليت ها در كابينه اسرائيل گفت كه از سرگيري مذاكرات صلح با فلسطينيان "خطري استرائژيك را متوجه ايران مي كند."
به نوشته روزنامه اسرائيلي هاآرتص، آقاي تاربوت افزود: "لغو ديدار وزير امور خارجه ايران از مصر و تحولات تاريخي كه از زمان آغاز مذاكرات صلح، در تهران بروز كرده است نشان مي دهد كه پيشرفت در مذاكرات صلح به اتحاد بين اسرائيل و دولت هاي ميانه رو عرب در برابر محور شرارت متشكل از ايران، حزب الله لبنان و حماس خواهد انجاميد."
اوايل هفته جاري، معاونين وزيران خارجه اسرائيل و ايالات متحده هم پس از گفتگو در واشنگتن، حكومت ايران را يكي از بزرگترين مشكلات كنوني در خاورميانه توصيف كردند و خواستار اقداماتي براي برخورد با اين مشكل شدند.
جمهوري اسلامي موجوديت كشور اسرائيل را هرگز نپذيرفته و همواره با روند مذاكرات صلح خاورميانه مخالفت ورزيده است.
دولت ايران تشكيلات خودگردان فلسطيني را كه به مذاكرات صلح خاورميانه متعهد است نماينده مردم فلسطين نمي داند و از گروه حماس، كه مخالف اين روند صلح است، حمايت مي كند.
شيمون پرز از رهبران سابق حزب كارگر و از سياستمداران با سابقه اسرائيل است و پيش از انتخاب به مقام تشريفاتي رياست جمهوري، سمت هاي نخست وزير و وزير خارجه اين كشور را برعهده داشته است.
از آقاي پرز، در كنار اسحاق رابين، نخست وزير پيشين اسرائيل، به عنوان يكي از دست اندركاران اصلي طرح صلح با فلسطينيان، موسوم به توافقنامه اسلو، و از معماران مذاكرات صلح خاورميانه نام برده مي شود.
جايزه صلح نوبل براي سال ۱۹۹۴ به طور مشترك به آقايان رابين، پرز و ياسر عرفات، رهبر فقيد فلسطينيان، اعطا شد.

كروبي: تصويب طرح نظارت، نمايندگان مجلس را به نوكران قدرت تبديل مي كند

مهدي كروبي، رييس مجلس ششم شوراي اسلامي در واكنش به طرحي با عنوان«نظارت بر نمايندگان مجلس»، در نامه اي به نمايندگان مجلس گفته كه «ننگ تصويب اين طرح» را براي خود نخرند. وي همچنين هشدار داده كه اين طرح، نمايندگان مجلس را به «نوكران قدرت» تبديل خواهد كرد.

به گزارش وبسايت سحام نيوز، طرح ياد شده، اجازه مي دهد نمايندگان مخالف و يا حتي مستقل در صورت نبود رضايت حكومت، از مجلس اخراج و حتي در مواردي به محاكم قضايي معرفي شوند.

مهدي كروبي، دبيركل حزب اعتماد ملي كه خود رياست مجلس ششم شوراي اسلامي را به عهده داشته، روز جمعه در واكنش به اين طرح، در نامه اي به خطرات چنين طرحي هشدار داده و نمايندگان مجلس را از هرگونه بررسي و يا احتمال تصويب آن، بر حذر داشته است.

آقاي كروبي در اين نامه مي گويد كه چنين طرحي، تمامي سوابق مشروطه در يك صد سال اخير در ايران را بي اثر كرده و اجازه حركت نمايندگان مجلس براي وظيفه نمايندگي آن ها را از بين مي برد. وي همچنين به اصول ۷۶ و ۸۸ قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران اشاره مي كند كه بر اساس آن، «مجلس وظيفه تحقيق و تفحص در تمام امور كشور را دارد» و«تشكيل دولت بدون حضور مجلس امكان پذير نيست.»

وي همچنين به جمله منسوب به آيت الله خميني اشاره كرده كه گفته بود: «مجلس در راس همه امور است.»

آقاي كروبي كه چهار دوره در مجلس شوراي اسلامي سابقه نمايندگي دارد، هشدار داده كه مجلس و پارلمان درايران نهاد قانونگزاري و راي مردم است و سوابق تاريخي نشان داده كه هميشه ديكتاتوري، مجلس را هدف گرفته است.      


مهدي كروبي نوشته است: «مخالفان اراده ملت در هر برهه و زمانه اي سعي در تحديد و تضعيف جايگاه مجلس و نمايندگان ملت داشته اند و چنان كه در تاريخ معاصرنيز ديده ايم، گاه به كمك توپ و سرباز روسي و گاه به مدد ردصلاحيت هاي گسترده و تقلب در انتخابات تلاش شده اند تا نهادپارلمان را به نهادي حكومت ساخته و فرمايشي تبديل كنند.»


آقاي كروبي مي گويد در زمان پس از انقلاب در ايران و براي جلوگيري از تبديل مجلس به نهادي فرمايشي و حكومتي، نهاد شوراي نگهبان به عنوان نهادي ناظر درنظر گرفته شد تا همچون گذشته كه نفوذ دربار و حكومت سدي در برابر انتخابات سالم به حساب مي آمد اين بار در نظام جمهوري اسلامي، نهاد مجلس از دست اندازي حاكمان در امان بماند.

وي نوشته است: «با اين حال شوراي نگهبان خصوصا پس از رحلت امام (آيت الله خميني) چنان بر دايره نظارتي خود بر انتخابات مجلس افزود كه در عمل به نهادي مخل مشروطيت و سدي در برابر اراده مردم تبديل شد. امروز عملا يك نماينده مردم پيش از انتخاب توسط مردم بايد توسط اعضاي شوراي نگهبان منتخب اعلام شود و ابتدا از صافي سلايق اعضاي شوراي نگهبان بگذرد تا در مرحله بعد در معرض انتخاب راي مردم قرار بگيرد. بدين ترتيب آنچه بايد با هدف نظارت بر مجلس در جهت تحقق حقوق ملت و جلوگيري از دست اندازي ارباب قدرت انجام مي شد عملا و در گذر زمان به ضد خود تبديل شد.»

طرحي كه آقاي كروبي به آن انتقاد دارد، يك بار در مجلس مطرح شد تا درباره فوريت آن تصميم گرفته شود و با توجه به نبود راي كافي، از دستور كار كنار گذاشته شد. چندي پس از آن ولي با امضاي ۵۱ نماينده بار ديگر به صحن علني راه يافت تا درباره آن بحث شود.

«تبديل خدمتگزاران ملت، به نوكران قدرت»
آقاي كروبي گفته كه اين طرح سه ايراد اصلي دارد و باعث «تحقير نماينده»، « تهديد نماينده در لواي نظارت» و «اخلال در وظيفه نمايندگي» خواهد شد.

طرح مزبور، در مورد وظايف نمايندگي مي گويد: «در صورتي كه اقدامات نماينده جرم تلقي شود موضوع براي رسيدگي و صدور حكم به قوه قضاييه منجر خواهد شد» و به قوه قضائيه نيز تكليف شده كه «شعبه خاصي را براي رسيدگي به موضوعات ارجاعي تشكيل» دهد.

آقاي كروبي نوشته است: «چنين اقدامي نه تنها در تاريخ مجالس ايران كه در تاريخ پارلمان جهان نيز بي سابقه است و البته شرم آور. آن گونه كه در اين طرح آمده، مي توان براي تنبيه يك نماينده نطق او را به تعويق انداخت و عضويت او در مجامع و حتي هيات رئيسه مجلس و كميسيون ها لغو كرد. به راستي چگونه مي توان با اجراي چنين طرحي از عزت و استقلال يك نماينده نيز سخن گفت؟ تصويب قانوني در مجلس كه مطابق آن يك نماينده موظف شود برنامه سفر خود را از پيش اعلام كند و بدون مجوز و اجازه حتي حق يك سفر نيز نداشته باشد و مصونيت نمايندگي او در معرض تهديد از سوي يك كميته مشخص قرار گيرد، به معناي تبديل خدمت گزاران ملت به نوكران قدرت خواهد بود.»

آقاي كروبي در ادامه انتقاد خود به اين طرح گفته است: «در صورت تصويب چنين طرحي ديگر فاتحه مجلس هم در نظام جمهوري اسلامي خوانده خواهد شد. جالب آن است كه در بندي از اين طرح آمده است «رسيدگي قضايي و صدور راي برائت نماينده مانع از اجراي تصميمات متخذه توسط مجلس يا كميسيون در خصوص تخلفات ارتكابي نخواهد بود».(ماده ۲۰) بدين ترتيب نيك مشخص است كه هدف نويسندگان طرح از نظارت بر نماينده، نه جلوگيري از تخلفات احتمالي، كه گشودن راهي براي تهديد و توبيخ و اخراج نماينده بوده است، آن هم بر اساس سلايق خاص و تصميم هاي گرفته شده در محافلي مشخص.»

آقاي كروبي مي گويد: «در صورت تصويب اين طرح بيم آن دارم نمايندگاني همچون مرحوم مدرس كه در رژيم پهلوي در مجلس تحمل مي شدند با توبيخ ، احضار و اخراج ديگر تحمل نشوند و راه بر آخرين امكان حضور نمايندگان ملت در مجلس بسته شود. سلب مصونيت و آزادي از يك نماينده، يعني نابودي مجلس و همان گونه كه آيت‌الله‌العظمي صافي‌گلپايگاني گفته اند، «اين گونه طرح‌ها، موجب نظارت اكثريت بر اقليت مي‌شود كه اين امر نيز با فلسفه استقلال نمايندگان مجلس در تضاد است.»

مهدي كروبي در پايان گفته است: «نگذاريد كه در اين ميان ذبح مجلس، در دوره اي صورت بگيرد كه شما عنوان نماينده ملت را بر خود داشته ايد. من در مقام يك برادر ديني، همكار قديمي و پاسدار مشروطيت از شما مي خواهم كه اگر عده اي كمر به نابودي مجلس بسته اند شما ننگ تصويب اين طرح كه تير خلاص بر نهاد قانونگذاري است را براي خود نخريد و بگذاريد آنها خودشان در نهادي خارج از مجلس چنين برنامه اي را عملياتي كنند.»

هشدار نسبت به كمبود آب در ايران

محمد جواد محمدي زاده، معاون رئيس جمهوري و رئيس سازمان محيط زيست ايران اعلام كرده است كه ۹ استان اين كشور با كمبود جدي آب مواجه است.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران، ايسنا، آقاي محمدي زاده گفت كه يك سوم منابع آب در ايران به صورت فاضلاب از بين مي رود و با توجه به اينكه اقليم ايران خشك و نيم خشك است، اين موضوع سبب شده است كه در بخش هايي از اين كشور مساله "مضيقه آب" وجود داشته باشد.
آقاي محمدي زاده پيش بيني كرد كه در سال ۱۴۰۰ خورشيدي، يعني ۱۱ سال ديگر جمعيت ايران به ۹۰ ميليون نفر برسد كه ۷۵ ميليون نفر از آنها در شهرها و بقيه در روستاها زندگي خواهند كرد.
او با اشاره به اينكه در سال ۱۴۰۰ تعداد شهرهاي ميليوني ايران كه به گفته او در حال حاضر ۷ شهر است، به ۱۹ شهر افزايش پيدا خواهد كرد، گفت كه اين موضوع سبب افزايش حجم فاضلاب توليدي خواهد شد.
آقاي محمدي زاده اين اظهارات را روز چهارشنبه ۲۸ مهر ماه (۲۰ اكتبر) در سميناري با عنوان "جايگاه آب هاي بازيافتي و پساب در مديريت منابع آب" در شهر مشهد مطرح كرده است.
مشكل كمبود آب در ايران و افزايش حجم فاضلاب در پي افزايش جمعيت اين كشور، در حالي مطرح شده است كه دولت اين كشور سياست تشويق به افزايش جمعيت را در پيش گرفته است.
پيش از اين محمود احمدي نژاد، رئيس جمهوري ايران اعلام كرده بود كه: "در ايران ۱۵۰ ميليون نفر مي توانند در رفاه زندگي كنند، اين درحالي است كه جمعيت ما نصف اين رقم است."
علاوه بر مساله كمبود آب، در سال هاي گذشته، تابستان امسال هم گزارش هاي متعددي نيز درباره آلودگي آب آشاميدني برخي شهرها از جمله شهر تهران منتشر شد.
ايران در منطقه اي خشك و كم باران قرار دارد و در نيمي از چهل سال اخير شاهد خشكسالي بوده است.

ناصرالدين شاه هم راضي به بستن بازوبند پهلواني نشد


راديو فردا , مهدي رستم پور : در همايشي كه در مجموعه ورزشي آزادي تهران با حضور محمود احمدي نژاد، رييس جمهوري ايران برگزار شد، باستاني كارها بر روي تاتامي كه مربوط به ورزش هاي رزمي و آسياي شرقي است، اقدام به اجراي حركات اين رشته ورزشي كردند.

در حاشيه اين مراسم، علي سعيدلو معاون رييس جمهور و رييس سازمان تربيت بدني، بازوبند پهلواني را دور بازوي آقاي احمدي نژاد بست.

آقاي سعيدلو روز جمعه در برنامه تلويزيوني ورزش و مردم گفت علت اين اقدام نمادين آن بود كه آقاي احمدي نژاد به راستي يك پهلوان هستند و در مجامع بين المللي پهلوانانه از حقوق ملت ايران دفاع مي كند.

در گزارش زير، به تاريخچه ورزش باستاني ايران اشاره شده و اين كه آقاي احمدي نژاد، اولين مقام حكومتي ايران در تاريخ قبل و بعد از اسلام است كه حاضر شد بازوبند پهلواني را دور بازويش ببندند.

پهلواني در ايران باستان
هرودوت، مورخ يوناني درباره ايرانيان مي نويسد: «ايرانيان تا ۲۰ سالگي سه چيز را مي آموختند: سواري، تيرو كمان، راستگويي. كلمه پهلوان و پهلواني، داراي ريشه پارتي است كه هر فرد زورمند را منتسب به پارت يا پرتو و پهلو دانسته اند.»

كشتي يا كستي نيز نام كمربند مخصوص زرتشتيان بوده كه پهلوانان براي رويارويي با حريفان به كمر خود مي بستند.

در مشرق زمين، ايرانيان نخستين تمدني بودند كه تربيت بدني را در نظام آموزشي خود گنجاندند. چيني ها آن را غير ضروري مي دانستند و هندي ها نيز مذموم مي شمردند.

قرن ها پيش از اسلام و ميلاد مسيح، ايرانيان نبرد تن به تن و بدون سلاح را كشتي مي خواندند. غير از آثار زرتشتيان، نوشته هاي مورخين يوناني و رومي و همچنين شاهنامه فردوسي، همه دال بر اصالت و قدمت فرهنگ كشتي و پهلواني در ايران است.

پس از اسلام نيز اين آيين باستاني تداوم پيدا كرد كه در زير، با تفكيك قرن ها، به آن اشاره شده است:

قرن چهارم
معزالدوله ازسلاطين آل بويه بود كه با كيسه هاي زر به استقبال نبرد پهلوانان مي رفت و به هر كس كه پيروز مي شد، انعام مي داد. اما بازوبند پهلواني هرگز دور بازوي معزالدوله و حكام بعدي اش نقش نبست.

قرون پنجم و ششم
داعيان فرقه نزاريه اسماعيليه در مكاني سرپوشيده در دامنه الموت به سركردگي حسن صباح، به كشتي و تمرين هاي جنگي مي پرداختند.

هر كس كه زمين مي خورد خود را سرشكسته نمي دانست. هدف از كشتي گرفتن اين بود كه بدن ورزشكاران قوي شود و اهميت نمي دادند كه در موقع تمرين، زمين بزنند يا زمين بخورند.

اولين مرتبه كه اشعار فردوسي در موقع ورزش كردن خوانده مي شد در همين زمان بود. در اصل فرقه باطنيه (يكي از فرق اسماعيليه) اين روش را در ايران متداول كردند. بازوبند و نشان پهلواني اما همچنان فقط بر بازوي پهلوانان بسته مي شد.

قرن هفتم       
مغولان بر ايران مسلط شده بودند. «اوكتاي قا آن» پسر چنگيزخان از اين ورزش بسيار خوشش مي آمد و مخالفتي با ادامه حيات آن نكرد.

جويني در «تاريخ جهانگشا» اشاره هاي جالبي به اين موضوع دارد. اما در كتاب او نيز هرگز اشاره اي به بسته شدن بازوبند پهلواني دور بازوي حكام مغول يا دست نشاندگان آن ها نشده است.

قرن هشتم
اين قرن با نام «پورياي ولي» آراسته شده و جامعه ورزشي ايران هنوز او را پير و مراد ورزش در تاريخ ايران مي دانند. ترويج آموزه هاي پهلواني در عصر پورياي ولي شدتي دو چندان يافت.

قرن نهم
پهلواني در اين قرن با ظهور يوسف ساوه اي همراه است. حكام وقت به خصوص در ناحيه خراسان به اين ورزش شديداً علاقه داشتند و يكي از اصلي ترين تفريحات براي تماشا به شمار مي رفت. با اين تفاوت كه بر خلاف رزم هاي گلادياتوري در مغرب زمين، نه خوني ريخته مي شد و نه فرد مغلوب به قتل مي رسيد.

قرن دهم
پهلوان بيك قمري، پهلوان مزاقي، پهلوان مفرد قلندر (كه داستان هاي جالبي از او در ادبيات كلاسيك ايران وجود دارد) و پهلوان محمد از جمله نخبگان قرن بودند كه با وجود آن ها، هيچ گاه بازوبند پهلواني به دور بازوي سلاطين بسته نشد.

هزاره دوم هجري
در اين دوره فرهنگ پهلواني وارد مرحله جديدي شد و پهلوانان به شدت مورد توجه و حمايت حكام قرار گرفتند.

هيچ گاه به اندازه دوران صدارت ناصر الدين شاه، پهلوانان ارج و قرب نداشته اند. ناصرالدين شاه عاشق تماشاي رقابت پهلوانان بود و هرگاه بساط پهلواني در ميدان ارك چيده مي شد، مي آمد و ساعت ها رزميدن پهلوان محبوبش يعني پهلوان يزدي را نظاره كند.

حتي ناصرالدين شاه هم كه بارها باني بسته شدن بازوبند پهلواني دور بازوي پهلوان يزدي، پهلوان اكبر خراساني و پهلوان محمد عبدل بود، به رغم رضايت خود پهلوانان كه همگي او را تكريم مي كردند، هيچ وقت بازوبند پهلواني را دور بازوي خودش نبست.

رضا شاه دوران
پهلوان حاج ميرزا محمود شريف جورابچي براي سامان بخشيدن به جمعيت پهلوانان و جلوگيري از سوء استفاده برخي اوباش زورمند، جمعيت گردان ايران را تشكيل داد كه داراي مرامنامه بود.

ميرزا محمدعلي اسكويي، حاج محمدصادق بلورفروش، پهلوان حاج محمد نجاران از جمله صاحبان بازوبند در اين برهه هستند.

در سال ۱۳۱۳ «جشن هزاره فردوسي» در اغلب شهرهاي ايران برگزار شد. اين جشن در تهران در دو نوبت انجام گرفت. نوبت اول به ميان داري پهلوان حاج سيد حسن رزاز در ميدان جلاليه و نوبت دوم به ميان داري پهلوان حاج ميرزا محمود شريف.

هيچ سند و مدركي دال بر بستن بازوبند دور بازوي رضاشاه در تاريخ وجود ندارد.




محمدرضا شاه
آخرين پادشاه ايران نيز علاقه فراواني به آيين پهلواني داشت. پهلواني كشور در حياط كاخ سعدآباد و مقابل ديدگان او و امراي ارتش و سران مملكت برگزار مي شد. او بارها بازوبند پهلواني را دور بازوي عباس زندي و جهان پهلوان تختي بست.
مصطفي طوسي، ضيا ميرقوامي، ابوالقاسم سخدري و يعقوب علي شوروزي از ديگر پهلواناني بودند كه به افتخار تصاحب بازوبند نائل شدند. اما محمدرضا شاه به رغم تبحري كه در برخي رشته هاي ورزشي داشت، هرگز اجازه ندارد بازوبند را حتي به صورت نمادين، دور بازويش ببندند.
جمهوري اسلامي
پس از انقلاب اسلامي در رقابت هاي پهلواني، بارها عليرضا سليماني از كرج، محمد حسن محبي از كرمانشاه و ايوب بني نصرت از آذربايجان شرقي صاحب بازوبند شدند.

اكبر هاشمي رفسنجاني و علي اكبرناطق نوري بيشتر از ساير مسئولين اقدام به بستن بازوبند كرده اند. اما آن ها نيز هرگز به صورت نمادين، صاحب بازوبند نشدند.
 

عليرضا افتخاري: خود را نباختم؛ شئونات الهي نصيبم شد

عليرضا افتخاري گفت: «خوشحالم در حوادثي كه در چند وقت گذشته براي من و خانواده‌ام به وجود آمد، خود را نباختم و آنچه شامل حال من شد، شئونات الهي بود.»

به گزارش  فارس از اصفهان، پنج‌شنبه شب در حاشيه سيزدهمين جشنواره شهيد رجايي، به طور ويژه از  عليرضا افتخاري تجليل شد.

استاندار اصفهان طي سخنان كوتاهي با اشاره به اينكه از هنرمند متعهد و يگانه اصفهان تجليل مي‌كنيم، گفت: «استاد عليرضا افتخاري چهره ماندگار موسيقي استان اصفهان است.»

عليرضا ذاكر اصفهاني افزود: «به اين سبب از استاد افتخاري تجليل مي‌كنيم كه به صداي او آشناييم، به آن علاقه داريم و به او افتخار مي‌كنيم.»

عليرضا افتخاري نيز كه چهار تصنيف براي حاضران در جشنواره اجرا كرد و با استقبال فراوان حضار رو به‌ رو شد، گفت:« استادم هميشه به من تذكر مي‌داد مقام آسماني سكوت را حس كن و من آن را در خدمت به بزرگان حس كردم.»

وي افزود: «خوشحالم در حوادثي كه در چند وقت گذشته براي من و خانواده‌ام به وجود آمد، خود را نباختم و آنچه شامل حال من شد شئونات الهي بود.»

جشنواره شيخ بهايي هر ساله براي تجليل از كاركنان، مديران، بازنشستگان و دستگاه‌هاي برتر هر استان برگزار مي‌شود. اين جشنواره امسال با حضور قشرهاي مختلف كاركنان، مديران و مقامات ارشد استان در تالار شيخ بهايي دانشگاه صنعتي اصفهان برگزار شد.

انتصاب يكي از فرماندهان سپاه بعنوان مديرعامل بهشت زهراي تهران



جرس: بنا به شنيده هاي خبرنگار جرس از تهران، سردار پاسدارعلي اكبر توكلي نژاد كه از فرماندهان سپاه و نيروي انتظامي بوده، طي روزهاي اخير به سمت مدير عاملي بهشت زهرا منصوب گشت؛ سمتي كه كه پيش از اين اسد الله فاضل عهده دار بود.

بنا به اين گزارش، سازمان بهشت زهرا از سازمانهاي مهم شهرداري تهران است كه نيروهاي اطلاعاتي، امنيتي، قضايي و همچنين سپاه، "تردد، اِعمال نفوذ و همچنين اعلام نظرهاي بسيار زيادي" در آن محل دارند، از جمله در موارد "دفن افرادي كه اعدام مي شوند، جنازه هايي كه شكنجه شده اند و آثار شكنجه بر روي جنازه باقيست، دفن كشته شدگان داخل زندانها از جمله اوين وكهريزك و بازداشتگاهها"، كه همگي به قبرستان بزرگ بهشت زهرا در جنوب تهران ختم مي شود.

اين گزارش ضمن اشاره به دفن اجساد دهها تن از جانباختگان گمنام و ناشناس حوادث بعد از انتخابات، كه در تاريكي شب در بهشت زهرا به خاك سپرده شدند، خاطرنشان كرده "در دفعات متعددي اجساد كشته شدگان گمنام و ناشناس در گروه هاي بيست الي پنجاه نفره در نقاط مختلف بهشت زهرا به خاك سپرده شده اند."

بنا به گزارش خبرنگار جرس، انتخاب يك فرمانده نظامي و سپاهي در اين جايگاه، با توجه به ملاحظات امنيتيِ فوق صورت گرفته است و انتصاب يك سردار سپاه به عنوان مسئول يك قبرستان، بايد معناي ويژه اي داشته باشد و مطمئنا به معني آمادگي جهت اقداماتي در آينده و حفظ اسرار جنازه ها، كشته شده ها، اعداميان و شكنجه شده ها مي باشد.

گفتني است سال گذشته سايت نوروز گزارش داده بود كه در تيرماه گذشته، ٤٤ جسد كه هويت شان معلوم نبوده، فقط با شمارۀ جواز دفن، در قطعۀ ٣۰٢ بهشت زهرا به خاك سپرده شده اند.

مهدي محموديان، عضو زنداني جبهه مشاركت، كه نقش مهم و اساسي در افشاي جنايت كهريزك داشت، نقش بزرگي نيز در انتشار اسامي بالغ بر ۷۰ تن از شهداي پس از انتخابات و همچنين فيلم منتشر شده از دفن پنهاني و دسته جمعي شهداي جنبش سبز در قطعه ٣۰٢ بهشت زهرا ايفا كرد، كه به همين دليل به زندان محكوم گرديد.

همچنين سال گذشته حميدرضا كاتوزيان، نماينده تهران در مجلس شوراي اسلامي گفته بود: "اين موضوع كه افرادي در بهشت ‌زهرا دفن شده و روي محل دفن آن‌ها شماره دفن، به جاي نام آن‌ها حك شده صحت دارد"

مردم ايران برنج و روغن ذخيره مي كنند

روزنامه انگليسي فاينشنال تايمز مي نويسد همزمان با نزديك شدن زمان اجراي طرح حذف يارانه ها كه براي ايرانيان يك حق طبيعي و ابدي قلمداد مي شد، مردم آن كشور شروع كرده اند به ذخيره مواد غذايي و تبديل اندوخته هاي خود به ارزهاي خارجي.

نجمه بزرگمهر خبرنگار فاينشنال تايمز از تهران مي نويسد هر ساله ميلياردها دلار از بودجه دولت به شكل يارانه صرف پايين نگاه داشتن بهاي مواد غذايي و سوخت مي شود. در كشوري مثل ايران كه صاحب سومين ذخاير بزرگ نفت جهان و دومين ذخاير بزرگ گاز طبيعي است در چندين دهه گذشته دولت بخشي از اين درآمد را براي پرداخت سوبسيد كالاهاي اساسي هزينه كرده و مردم به پرداخت بهاي نازلتري براي اين كالاها عادت كرده اند.

به نوشته اين روزنامه انگليسي، اكنون با اجراي طرح هدفمند كردن يا حذف يارانه ها مردم ايران بخش عمده اي از اين امتياز خود را از دست داده و اكثر صاحبنظران مي گويند اين اقدام پيامدهاي بسيار مهمي خواهد داشت. مجلس ايران در ماه مارس با تصويب قانوني دولت را موظف ساخت اين يارانه ها را كه هزينه آن براي دولت غيرقابل پرداخت است متوقف كند. انتظار مي رود كه دولت قبل از پايان مهرماه اجراي اين طرح را شروع كند.

خبرنگار فاينشنال تايمز مي افزايد اين يارانه ها به مروز قطع خواهند شد اما هنوز دقيقا مشخص نيست كه تحت تاثير آن قيمت اجناس ضروري تا چه حد افزايش خواهد يافت. بسياري از مردم نگران هستند كه بهاي اين محصولات يكباره به شكل نجومي افزايش يابد.

در حال حاضر از روي مشخصات مندرج در قبض هاي گاز و برق مي توان ديد كه بهاي اين محصولات در صورت حذف يارانه ها حداقل ده برابر قيمت فعلي خواهد بود.

مغازه ها هنوز خالي نشده اند ولي اكثر ايرانيان در هراس از افزايش سرسام آور بهاي مواد غذايي از هم اكنون شروع كرده اند به ذخيره كردن محصولاتي مثل شكر ، برنج و روغن. گروه ديگري نيز اندوخته هاي خود را از ريال به دلار و يا يورو تبديل مي كنند.

به نوشته فاينشنال تايمز صندوق بين المللي پول پيش بيني مي كند كه در صورت قطع يارانه ها نرخ تورم رسمي در ايران كه هم اكنون حدود ۸ درصد است سه برابر شده و حداقل به ۳۰ درصد خواهد رسيد.

محمود احمدي نژاد رييس جمهور ايران وعده داده است كه همزمان با اجراي طرح قطع يارانه ها اقداماتي براي حمايت از خانواده هاي فقير و كم درآمد به اجرا گذاشته خواهد شد. قرار است دولت از محل ۱۰ ميليارد دلاري كه با قطع يارانه ها صرفه جويي خواهد كرد مبلغي را به صورت ماهانه به شهروندان ايران پرداخت كند. طبق اين وعده دولت حدود ۶۰ ميليون نفر از جمعيت ۷۳ ميليوني ايران هر ماه مبلغي حدود ۴۰ تا ۴۵ دلار از سوي دولت دريافت خواهند كرد. اما هنوز نحوه اجراي اين طرح كاملا مشخص نيست.

خبرنگار فاينشنال تايمز از تهران مي نويسد يكي از خطراتي كه حكومت ايران با آن مواجه است احتمال بروز ناآرامي هاي سياسي شبيه به آن حوادثي است كه در هفته هاي پس از انتخابات سال گذشته در ايران روي داد.

نيروي انتظامي ايران در مورد « فتنه اقتصادي» هشدار داده و اعلام كرده است كه آماده مقابله با هر گونه ناآرامي است. اسماعيل احمدي مقدم فرمانده نيروي انتظامي ايران چند هفته پيش گفت:« فتنه به اشكال ديگر از جمله فتنه اقتصادي ادامه دارد و برخي در فكر اعتصاب و تعطيل كردن اقتصاد هستند ولي نيروي انتظامي به خوبي از مراكز برنامه ريزي و رهبري اين فتنه ها با خبر است.»

شايد به دليل نگراني حكومت از گسترش نارضايتي و اعتراضات مردمي است كه در هفته هاي اخير محدوديت هاي اعمال شده در مورد ميرحسين موسوي افزايش يافته است.

بسياري از صاحبنظران معتقدند كه دولت در هراس از بروز ناآرامي هاي اجتماعي قطع يارانه ها را يكباره اجرا نخواهد كرد و ممكن است به مرور و طي يك دوره طولاني بخشهاي مختلف اين طرح را به اجرا بگذارد. اما در اين حالت نيز ابهامات و آشفتگي هاي ناشي از اجراي طولاني مدت اين طرح ممكن است پيامدهاي مخربي داشته باشد.

يكي از مقامات سابق دولت به خبرنگار فاينشنال تايمز مي گويد: « آنچه كه دولت دارد انجام مي دهد تبديل كردن طرح حذف يارانه ها به يك شير بي يال و بي دم و بي شكم است كه به احتمال زياد اختلال و سردرگمي فراواني به بار خواهد آورد.»

همزمان تشديد تحريم هاي بين المللي تاثيرات خود را بر اقتصاد ايران نشان مي دهد . سياستمداران اصلاح طلب مي گويند مثلث تحريم هاي خارجي، نارضايتي هاي سياسي و مشكلات اقتصادي فشار خود را بر حكومت بيشتر خواهد كرد.

يك سياستمدار اصلاح طلب معتقد است :« همه چيز به ميزان فشار ناشي از اين مثلث بستگي خواهد داشت. تحت تاثير اين فشارها حكومت مجبور است بين ادامه سياست هاي تندروانه خود و يا برگزيدن يك روش متعادل تر در سياست داخلي و خارجي يكي را انتخاب كند.»

ناصرالدين شاه هم راضي به بستن بازوبند پهلواني نشد

راديو فردا , مهدي رستم پور : در همايشي كه در مجموعه ورزشي آزادي تهران با حضور محمود احمدي نژاد، رييس جمهوري ايران برگزار شد، باستاني كارها بر روي تاتامي كه مربوط به ورزش هاي رزمي و آسياي شرقي است، اقدام به اجراي حركات اين رشته ورزشي كردند.

در حاشيه اين مراسم، علي سعيدلو معاون رييس جمهور و رييس سازمان تربيت بدني، بازوبند پهلواني را دور بازوي آقاي احمدي نژاد بست.

آقاي سعيدلو روز جمعه در برنامه تلويزيوني ورزش و مردم گفت علت اين اقدام نمادين آن بود كه آقاي احمدي نژاد به راستي يك پهلوان هستند و در مجامع بين المللي پهلوانانه از حقوق ملت ايران دفاع مي كند.

در گزارش زير، به تاريخچه ورزش باستاني ايران اشاره شده و اين كه آقاي احمدي نژاد، اولين مقام حكومتي ايران در تاريخ قبل و بعد از اسلام است كه حاضر شد بازوبند پهلواني را دور بازويش ببندند.

پهلواني در ايران باستان
هرودوت، مورخ يوناني درباره ايرانيان مي نويسد: «ايرانيان تا ۲۰ سالگي سه چيز را مي آموختند: سواري، تيرو كمان، راستگويي. كلمه پهلوان و پهلواني، داراي ريشه پارتي است كه هر فرد زورمند را منتسب به پارت يا پرتو و پهلو دانسته اند.»

كشتي يا كستي نيز نام كمربند مخصوص زرتشتيان بوده كه پهلوانان براي رويارويي با حريفان به كمر خود مي بستند.

در مشرق زمين، ايرانيان نخستين تمدني بودند كه تربيت بدني را در نظام آموزشي خود گنجاندند. چيني ها آن را غير ضروري مي دانستند و هندي ها نيز مذموم مي شمردند.

قرن ها پيش از اسلام و ميلاد مسيح، ايرانيان نبرد تن به تن و بدون سلاح را كشتي مي خواندند. غير از آثار زرتشتيان، نوشته هاي مورخين يوناني و رومي و همچنين شاهنامه فردوسي، همه دال بر اصالت و قدمت فرهنگ كشتي و پهلواني در ايران است.

پس از اسلام نيز اين آيين باستاني تداوم پيدا كرد كه در زير، با تفكيك قرن ها، به آن اشاره شده است:

قرن چهارم
معزالدوله ازسلاطين آل بويه بود كه با كيسه هاي زر به استقبال نبرد پهلوانان مي رفت و به هر كس كه پيروز مي شد، انعام مي داد. اما بازوبند پهلواني هرگز دور بازوي معزالدوله و حكام بعدي اش نقش نبست.

قرون پنجم و ششم
داعيان فرقه نزاريه اسماعيليه در مكاني سرپوشيده در دامنه الموت به سركردگي حسن صباح، به كشتي و تمرين هاي جنگي مي پرداختند.

هر كس كه زمين مي خورد خود را سرشكسته نمي دانست. هدف از كشتي گرفتن اين بود كه بدن ورزشكاران قوي شود و اهميت نمي دادند كه در موقع تمرين، زمين بزنند يا زمين بخورند.

اولين مرتبه كه اشعار فردوسي در موقع ورزش كردن خوانده مي شد در همين زمان بود. در اصل فرقه باطنيه (يكي از فرق اسماعيليه) اين روش را در ايران متداول كردند. بازوبند و نشان پهلواني اما همچنان فقط بر بازوي پهلوانان بسته مي شد.

قرن هفتم       
مغولان بر ايران مسلط شده بودند. «اوكتاي قا آن» پسر چنگيزخان از اين ورزش بسيار خوشش مي آمد و مخالفتي با ادامه حيات آن نكرد.

جويني در «تاريخ جهانگشا» اشاره هاي جالبي به اين موضوع دارد. اما در كتاب او نيز هرگز اشاره اي به بسته شدن بازوبند پهلواني دور بازوي حكام مغول يا دست نشاندگان آن ها نشده است.

قرن هشتم
اين قرن با نام «پورياي ولي» آراسته شده و جامعه ورزشي ايران هنوز او را پير و مراد ورزش در تاريخ ايران مي دانند. ترويج آموزه هاي پهلواني در عصر پورياي ولي شدتي دو چندان يافت.

قرن نهم
پهلواني در اين قرن با ظهور يوسف ساوه اي همراه است. حكام وقت به خصوص در ناحيه خراسان به اين ورزش شديداً علاقه داشتند و يكي از اصلي ترين تفريحات براي تماشا به شمار مي رفت. با اين تفاوت كه بر خلاف رزم هاي گلادياتوري در مغرب زمين، نه خوني ريخته مي شد و نه فرد مغلوب به قتل مي رسيد.

قرن دهم
پهلوان بيك قمري، پهلوان مزاقي، پهلوان مفرد قلندر (كه داستان هاي جالبي از او در ادبيات كلاسيك ايران وجود دارد) و پهلوان محمد از جمله نخبگان قرن بودند كه با وجود آن ها، هيچ گاه بازوبند پهلواني به دور بازوي سلاطين بسته نشد.

هزاره دوم هجري
در اين دوره فرهنگ پهلواني وارد مرحله جديدي شد و پهلوانان به شدت مورد توجه و حمايت حكام قرار گرفتند.

هيچ گاه به اندازه دوران صدارت ناصر الدين شاه، پهلوانان ارج و قرب نداشته اند. ناصرالدين شاه عاشق تماشاي رقابت پهلوانان بود و هرگاه بساط پهلواني در ميدان ارك چيده مي شد، مي آمد و ساعت ها رزميدن پهلوان محبوبش يعني پهلوان يزدي را نظاره كند.

حتي ناصرالدين شاه هم كه بارها باني بسته شدن بازوبند پهلواني دور بازوي پهلوان يزدي، پهلوان اكبر خراساني و پهلوان محمد عبدل بود، به رغم رضايت خود پهلوانان كه همگي او را تكريم مي كردند، هيچ وقت بازوبند پهلواني را دور بازوي خودش نبست.

رضا شاه دوران
پهلوان حاج ميرزا محمود شريف جورابچي براي سامان بخشيدن به جمعيت پهلوانان و جلوگيري از سوء استفاده برخي اوباش زورمند، جمعيت گردان ايران را تشكيل داد كه داراي مرامنامه بود.

ميرزا محمدعلي اسكويي، حاج محمدصادق بلورفروش، پهلوان حاج محمد نجاران از جمله صاحبان بازوبند در اين برهه هستند.

در سال ۱۳۱۳ «جشن هزاره فردوسي» در اغلب شهرهاي ايران برگزار شد. اين جشن در تهران در دو نوبت انجام گرفت. نوبت اول به ميان داري پهلوان حاج سيد حسن رزاز در ميدان جلاليه و نوبت دوم به ميان داري پهلوان حاج ميرزا محمود شريف.

هيچ سند و مدركي دال بر بستن بازوبند دور بازوي رضاشاه در تاريخ وجود ندارد.




محمدرضا شاه
آخرين پادشاه ايران نيز علاقه فراواني به آيين پهلواني داشت. پهلواني كشور در حياط كاخ سعدآباد و مقابل ديدگان او و امراي ارتش و سران مملكت برگزار مي شد. او بارها بازوبند پهلواني را دور بازوي عباس زندي و جهان پهلوان تختي بست.
مصطفي طوسي، ضيا ميرقوامي، ابوالقاسم سخدري و يعقوب علي شوروزي از ديگر پهلواناني بودند كه به افتخار تصاحب بازوبند نائل شدند. اما محمدرضا شاه به رغم تبحري كه در برخي رشته هاي ورزشي داشت، هرگز اجازه ندارد بازوبند را حتي به صورت نمادين، دور بازويش ببندند.
جمهوري اسلامي
پس از انقلاب اسلامي در رقابت هاي پهلواني، بارها عليرضا سليماني از كرج، محمد حسن محبي از كرمانشاه و ايوب بني نصرت از آذربايجان شرقي صاحب بازوبند شدند.

اكبر هاشمي رفسنجاني و علي اكبرناطق نوري بيشتر از ساير مسئولين اقدام به بستن بازوبند كرده اند. اما آن ها نيز هرگز به صورت نمادين، صاحب بازوبند نشدند.

اوريون؛ تصويري از بكارت ايراني

فيلم اوريون، ساخته علي زماني عصمتي، تنها فيلم ايراني حاضر در پنجاه و چهارمين جشنواره فيلم لندن است كه بدون حضور فيلمساز و عوامل سازنده آن، دو بار در اين جشنواره به نمايش درآمد.
موضوع اين فيلم، از دست دادن بكارت يك دختر در يك جامعه بسته و سنتي (فيلم در يزد ساخته شده) است. دختر دانشجويي به نام الهام در ارتباط با جواني به نام امير، باكرگي خود را از دست مي دهد و براي حل اين مشكل به روش‌هاي غيرقانوني متوسل مي‌شود اما در نهايت تاوان سختي براي اين كار مي‌پردازد.
در جامعه اي كه بكارت دختر برابر با «عفت» و «عصمت» اوست، مي‌توان تصور كرد كه از دست دادن آن تا چه حد مي‌تواند براي آن دختر فاجعه‌بار باشد. او ديگر باعث سرافكندگي و مايه شرم خانواده است و «لكه ننگي» است كه بايد هرچه زودتر از بين برود.
اوريون مثل بيشتر كارهايي كه روي تابوها و مسائل اجتماعي حساس و بودار دست مي‌گذارند، بدون مجوز قانوني و به اصطلاح به شكل زيرزميني تهيه شده است. روشي كه بسياري از سينماگران جوان امروز سينماي ايران براي فرار از شر مميزي، سانسور، تصويب فيلمنامه، مجوز ساخت و محدوديت هاي ديگر به آن متوسل مي شوند و نتيجه آن اگرچه غالبا از نظر سينمايي چندان چشمگير نيست و كاستي هاي زيادي دارد اما به خاطر چالشي كه با سينماي رسمي و مسلط دارد، قابل توجه و بررسي است.
فيلمي نسبتا جسورانه،‌ مستقل و كم‌خرج كه روي موضوعي متمركز شده كه در ايران تابو تلقي شده و سينماگران اجازه نزديك شدن به آنها را ندارند. به همين دليل علي زماني فيلمش را بدون مجوز دولتي ساخته و ازين نظر اين فيلم نمونه ديگري از «سينماي زيرزميني» امروز ايران به حساب مي‌آيد كه شانس چنداني براي نمايش عمومي در داخل ايران ندارند.
اوريون از نظر سينمايي فيلم چشمگيري نيست و تنها علت پذيرش آن در جشنواره فيلم لندن، مي تواند موضوع جنجالي آن باشد.
اوريون از نظر سينمايي فيلم چشمگيري نيست و تنها علت پذيرش آن در جشنواره فيلم لندن، مي تواند موضوع جنجالي آن باشد. به ويژه اينكه فيلم هاي ديگري كه از نظر سينمايي بهتر و قوي تري بودند امسال به اين جشنواره ارسال شدند اما مورد توجه هيئت انتخاب آن قرار نگرفتند.
با اينكه ساختن اين نوع فيلم ها در شرايط امروز ايران چندان ساده نيست و مي تواند عواقب سنگيني براي سينماگران داشته باشد اما اين مشكلات، مانع از گرايش جوان ها به سمت ساختن فيلم هاي بدون مجوز نمي شود. علي زماني عصمتي بعد از ساختن اين فيلم به وسيله ماموران دولتي دستگير و مورد بازجويي قرار گرفت.
آقاي زماني در اين باره به روزنامه اعتماد ملي گفته بود: "اكنون متاسفانه مساله ساخت يك فيلم سينمايي كه تنها مرجع صالح رسيدگي به آن وزارت ارشاد است با رويكرد انتظامي و حتي اطلاعاتي امنيتي مواجه شده و اين باعث تاسف است كه به محض اينكه سليقه شخصي افرادي كه قدرت حقوقي يافته اند با يك اثر هنري هماهنگ نباشد با انگ هاي مختلف امنيتي، اثر و صاحب اثر را مورد تهديد قرار مي دهند و همين كه يك مساله در طبقه بندي امنيتي قرار گرفت فرد از تمامي حقوق خود محروم مي شود."
شرايط دشوار ساخت فيلم
آقاي زماني درباره مشكلاتي كه براي ساختن اين فيلم با آن مواجه بوده، مي گويد: "اين فيلم در واقع بعد از پنج شش سال فيلم نساختن و صرفا از روي اجبار ساخته شده. من تمام تلاشم را كردم كه در چهارچوب قوانين ايران و با ضوابط فيلم‌سازي ايران اين فيلم را بسازم اما متاسفانه اين اتفاق نيفتاد. تا اينكه بعد از شش سال، سرانجام در سال ۱۳۸۷، موفق ‌به دريافت پروانه ساخت براي يك فيلم شدم كه از نظر تم به اين فيلم نزديك بود، اما موضوعش بكارت نبود، بلكه در مورد معضل ارتباط يك دختر و پسر بود."
آقاي زماني براي كاهش هزينه اين فيلم و پرهيز از جلب توجه مقام هاي دولتي، آن را در لوكيشن‌هاي محدود و داخلي و يا لوكيشن‌هاي خارجي كه در محدوده شهري نيست، فيلمبرداري كرد.‌
كارگردان اوريون درباره دشواري هاي ساختن فيلم هاي اجتماعي مي گويد: در واقع ساختن اين نوع فيلم‌ها (به طريق قانوني) امكان ندارد. به محض اين‌كه يك مشكل اجتماعي و يك معضل واقعي اجتماعي مثل فقر، اختلاف طبقاتي و اعتياد را انتخاب مي‌كني با مشكل مواجه مي‌شوي.‌


آقاي زماني مي گويد كه در طول ساخت اين فيلم، از جعفر پناهي به عنوان مشاور استفاده كرده است.
نسيم كياني، بازيگر نقش اول فيلم، هنرجوي رشته بازيگري در مدرسه سينمايي امين تارخ است و بازي بسيار خوبي در اين فيلم ارائه مي كند. ‌
شخصيت وي در فيلم (الهام) با دو دسته محدوديت در جامعه سنتي يزد مواجه است. يك دسته محدوديت هاي كلي مربوط به نظام اجتماعي ايران است كه قوانين شرعي و عرفي تعيين كرده و نيروي انتظامي، سپاه و بسيج ، مجري آن‌هاست و دسته ديگر محدوديت‌هايي است كه از طرف خانواده سنتي و قشري به او تحميل مي‌شود.
فيلم در مجموع ريتم كند و يكنواختي دارد و جز صحنه‌هاي فرار دخترك از دست ماموران نيروي انتظامي و دادگستري، بيشتر زمان فيلم را گفتگوي طولاني ميان آدم‌ها پر كرده و نداشتن موسيقي فيلم نيز به كندي ريتم آن كمك كرده است.
بخش هايي از فيلم كه در داخل كلانتري و زندان مي‌گذرد به دليل ساختگي بودن اين مكان ها، چندان باور پذير نيست و به واقع گرايي فيلم لطمه وارد كرده است.
اما فيلمبرداري در يزد اين امكان را به فيلمساز داده كه از بافت معماري سنتي اين شهر و بام‌ها و خانه‌هاي متصل به هم و كوچه‌هاي تنگ و تاريك آن استفاده دراماتيك لازم را ببرد. صحنه هاي تعقيب و گريز دخترك و ماموران نيروي انتظامي بر روي پشت بام هاي خانه ها و دالان هاي تو درد تو، تعليق خوبي دارد و دلهره آفرين است.
يكي از بهترين سكانس هاي فيلم، سكانس نهايي پرتنش آن است كه قدرت تصويري و دراماتيك بالايي دارد و يادآور سكانس درخشان كشمكش بين سوسن تسليمي و حسين محجوب در فيلم ماديان علي ژكان است. دراين صحنه است كه پدر الهام براي پاك كردن يك "لكه ننگ خانوادگي"، در اوج خشم و نفرت، قصد كشتن الهام را دارد.
كارگردان اوريون درباره امكان نمايش فيلم در ايران، مي گويد كه در حال حاضر به هيچوجه چنين امكاني وجود ندارد اما وي اميدوار است روزي نگاه مسئولان ارشاد به سينما تغيير كرده و بازتر ‌شود.

پايان اعتصاب غذاي نسرين ستوده، وكيل زنداني

نسرين ستوده، وكيل زنداني در ايران براي نخستين بار در طول نزديك به دو ماه بازداشت، با يكي از اعضاي خانواده اش ملاقات كرد و در اين ملاقات از پايان اعتصاب غذاي ۲۸ روزه اش خبر داد.
رضا خندان، همسر خانم ستوده روز سه شنبه ۴ آبان ماه (۲۶ اكتبر) به بي بي سي فارسي گفت كه خواهر خانم ستوده، در پي تماس تلفني يك روز پيش مسئولان زندان، امروز سه شنبه به دادسراي زندان اوين مراجعه و با خواهرش ملاقات كرده است.
در حالي كه نزديك به دو ماه از بازداشت خانم ستوده مي گذرد، اين نخستين ملاقات او با يكي از اعضاي خانواده اش بوده است و به گفته آقاي خندان در تمام اين مدت فقط سه بار با خانواده اش و يك بار هم با وكيل اش تماس تلفني داشته است.
در آخرين تماس تلفني كوتاهي كه خانم ستوده با همسرش داشته، به او گفته بود كه از سوم مهر ماه در اعتصاب غذا به سر مي برد.
به گفته آقاي خندان، نسرين ستوده در اين ملاقات حضوري به خواهرش گفته است كه تا روز جمعه گذشته در اعتصاب غذا بوده است.
آقاي خندان با اشاره به اينكه با ملاقات امروز نگراني هايش درباره وضعيت سلامت خانم ستوده "تا حدودي" برطرف شده است، وضعيت روحي خانم ستوده را خوب توصيف كرد، اما گفت كه از نظر جسمي مقداري ضعيف شده بود.
آقاي خندان گفت كه ظاهرا خانم ستوده در اين ملاقات اجازه نداشته است درباره جزئيات پرونده اش صحبت كند.
او گفت كه هنوز تاريخ برگزاري دادگاه مشخص نيست اما وكلاي خانم ستوده پرونده او را مشاهده كرده اند و قرار است به زودي محاكمه او برگزار شود.
نسرين ستوده، وكيل دادگستري و فعال حقوق بشر در ايران روز شنبه ۱۳ شهريور ۱۳۸۹ بر اساس احضاريه اي كه يك هفته پيش از آن دريافت كرده بود، به دادسراي زندان اوين مراجعه كرد و بازداشت شد.
در برگه احضاريه، اتهام او "اقدام عليه امنيت ملي و تبليغ عليه نظام" عنوان شده بود.
خانم ستوده وكالت تعدادي از پرونده هاي سياسي و حقوق بشري و از جمله وكالت شيرين عبادي، عيسي سحرخيز، كيوان صميمي، محمدصديق كبودوند، عاطفه نبوي، خديجه مقدم، احمد نجاتي كارگر، از كشته شدگان پس از انتخابات و آرش رحماني پور، از اعضاي انجمن پادشاهي ايران كه در سال ۸۸ اعدام شد، را بر عهده داشته است.
بازداشت خانم ستوده، واكنش ها و اعتراضاتي را به دنبال داشته است.
شيرين عبادي، برنده ايراني جايزه صلح نوبل در آستانه سفر محمود احمدي نژاد، رئيس جمهوري ايران به نيويورك براي شركت در مجمع عمومي سازمان ملل، در يك كنفرانس خبري در اين شهر به بازداشت خانم ستوده اعتراض كرده بود.
او ضمن ابراز نگراني از وضعيت سلامت و بهداشت زندانيان سياسي، بازداشت خانم ستوده را نشانه وضعيت نگران كننده حقوق بشر در ايران دانسته و گفته بود كه بازداشت اين وكيل دادگستري فقط به خاطر دفاع او از موكلينش بوده است.
سازمان گزارشگران بدون مرز نيز با انتشار بيانيه اي خانم ستوده را "وكيل شجاعي" ناميد كه با وجود تهديدها و احضارهاي مداوم، به بازداشت هاي خودسرانه و غيرقانوني اعتراض مي كرده و مقامات مسئول قضايي را به محترم شمردن حقوق زندانيان فرا مي خوانده است.