۱۳۹۴ بهمن ۵, دوشنبه

نامه مصطفی تاج زاده به خامنه ای

مصطفی تاج‌زاده، عضو زندانی جبهه مشارکت، در نامه‌ای به رهبر جمهوری اسلامی از او خواسته با تجدید نظر در رد صلاحیت ۶۰ درصدِ کاندیداها، «مسیر را برای رقابت سالم» در انتخابات مجلس «هموار» کند و هشدار داده اگر وضعیت رد صلاحیت «فله‌ای» کاندیداها تغییر نکند، مردم آن را سیاست آیت‌الله خامنه‌ای خواهند دانست.
معاون سیاسی وزارت کشور در دولت محمد خاتمی، در این نامه که در «بند انفرادی زندان اوین» نوشته شده، با اشاره به اقدام رهبری در «یکدست کردن حاکمیت در دولت محمود احمدی‌نژاد» نوشته است که «اکنون هنگام جبران خطاهاست».
این نامه روز یکشنبه چهارم بهمن، در وب‌سایت کلمه نزدیک به میرحسین موسوی، منتشر شده، و در آن تأکید شده که انتظار می‌رفته آقای خامنه‌ای شورای نگهبان را به «تجدیدنظر در عملکرد اعتمادسوز و مشارکت‌ستیز» فرا خواند.
آقای تاجزاده اضافه کرده: «افسوس که کلمه‌ای در این باب نگفتید و در عوض به دفاع از جوانانی پرداختید که با عملکرد زورمدارانه خود، روز به روز در افکار عمومی منزوی‌تر می‌شوند».

۱۳۹۴ بهمن ۳, شنبه

80درصد مردم ایران توان مراجعه به بیمارستان‌های خصوصی را ندارند

بیش از ۸۰ درصد مردم ایران «توان مالی» مراجعه به بیمارستان‌های بخش خصوصی را ندارند و حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد نیز با اتکا به بیمه تکمیلی به بیمارستان‌های خصوصی مراجعه می‌کنند.

۱۳۹۴ بهمن ۲, جمعه

حمایت از زندانیان سیاسی

موارد نقض حقوق بشر در پرونده زینب جلالیان

(وی در آستانه خطر نابینایی و همچنان محروم از مرخصی و مداوا )

 زینب جلالیان فعال سیاسی کرد (متولد۱۳۶۱) اهل ماکو در تاریخ ۲۰ اسفند سال ۸۶ در جاده کرمانشاه - سنندج در یورش مسلحانه نیروهای امنیتی با ضرب و شتم و خشونت بازداشت گردید. سپس ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺘﮕﺎﻩ ﺳﺘﺎﺩ ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺷﻬﺮ ﮐﺮﻣﺎﻧﺸﺎﻩ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺑﻪ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻧﻔﺖ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪ. در این بازداشتگاه به مدت بیش از یک ماه مورد انواع شکنجه های روحی و جسمی و فحاشی قرار گرفت. وی پس از درگیری لفظی که با بازجوی خود داشته به کانون اصلاح و تربیت کرمانشاه منتقل گردید و هر از گاهی بنا بر درخواست تیم بازجویی به اداره اطلاعات کرمانشاه منتقل و مورد بازجویی قرار میگرفت. ﭼﻨﺪ ﺗﻦ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﺍﻧﯿﺎﻥ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺘﮕﺎﻩ ﺑﻮﺩﻩﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﮔﻔﺘﮕﻮ ﺑﺎ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺤﻠﯽ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮﯼ ﺍﺯ ﻓﺮﯾﺎﺩﻫﺎﯼ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺷﮑﻨﺠﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﮔﺮﻓﺖ، ﺻﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﻩﺍﻧﺪ. ﺍﯾﻦ ﺯﻧﺪﺍﻧﯿﺎﻥ ﺑﻌﺪﺍ ﺍﺳﻢ ﺯﯾﻨﺐ ﺟﻼﻟﯿﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻫﻮﺍﺧﻮﺭﯼ ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺘﮕﺎﻩ ﻭﺯﺍﺭﺕ ﻣﯽﺑﯿﻨﻨﺪ ﻭ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻫﻮﯾﺖ ﺍﯾﻦ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ. ضرب و شتم ناشی از این بازجویی ها منجر به خونریزی داخلی وی میگردد که اثرات ناشی از عدم مداوا و رسیدگی های پزشکی همچنان سلامت وی را تهدید میکند. وی در سال ۸۸ به اتهام همکاری با حزب کارگران کردستان بدون داشتن وکیل و در دادگاهی چند دقیقه ای ( شعبه یک دادگاه انقلاب کرمانشاه ) توسط قاضی باهنر به اعدام محکوم گردید. وی دو سال پس از بازداشت توسط وزارت اطلاعات کرمانشاه، در اسفند ماه ۸۸ در حالی که حکمش تایید شده بود، به دلایل نامعلومی به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل گردید و حدود ۱۰ ماه در سلول های انفرادی بند ۲۰۹ تحت شدیدترین شکنجه ها جهت گرفتن اعترافات ویدئویی قرار گرفت و پس از آن به زندان دیزل آباد کرمانشاه بازگردانده شد. دادستان وقت تهران در دیداری با محمد شریف یکی از وکلای ایشان از دلایل این جابجایی اظهار بی اطلاعی نموده بود. خانواده وی در فاصله زمانی که وی در بند ۲۰۹ تحت شکنجه بود، بارها جهت راضی کردن او به انجام مصاحبه تلوزیونی توسط ماموران امنیتی تحت فشار قرار گرفتند. حتا بعد از اعدام «ﺷﯿﺮﯾﻦ ﻋﻠﻢ ﻫﻮلی» ، «ﻓﺮﻫﺎﺩ ﻭﮐﯿﻠﯽ» ، «ﻓﺮﺯﺍﺩ ﮐﻤﺎﻧﮕﺮ» ، «ﻋﻠﯽ ﺣﯿﺪﺭﯾﺎﻥ» ﻭ «ﻣﻬﺪﯼ ﺍﺳﻼﻣﯿﺎﻥ» ماموران امنیتی خانواده وی را به تهران احضار نموده و در هتلی در تهران وی را در حضور خانواده اش تهدید به اجرای حکم نموده و به وی اعلام نمودند سرنوشتی مشابه افراد یاد شده در انتظارش خواهد بود. وی حاضر به انجام مصاحبه نمیشود و به احضار خانواده اش به تهران و انجام چنین ملاقاتهایی در هتل معترض میگردد. وی در پاییز سال ۸۹ به بند نسوان زندان کرمانشاه معروف به زندان دیزل آباد کرمانشاه منتقل گردید. ﺯﯾﻨﺐ ﺟﻼﻟﯿﺎﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﺩﺍشت به کررات مورد شکنجه و آزار و اذیت قرار گرفته است. ﮐﻮﺑﯿﺪﻥ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ که ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺷﮑﺴﺘﮕﯽ ﭘﯿﺸﺎﻧﯽ ﻭ ﺗﻮﺭﻡ ﭼﺸﻤﻬﺎ شده بود، ﺯﺩﻥ ﮐﺎﺑﻞ ﺑﻪ ﮐﻒ ﭘﺎ، ﺑﺎﺯﺟﻮﯾﯽ ﺑﺎ ﭼﺸﻢﺑﻨﺪ ، ﺩﺳﺖﺑﻨﺪ ﻭ ﭘﺎﺑﻨﺪ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺩﺳﺖﻫﺎ ﻭ ﭘﺎﻫﺎﯼ ﻭﯼ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺯﻧﺠﯿﺮ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺑﻪ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﮑﻨﺠﻪﻫﺎ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺗﺎﺭﯾﺦ ۲۹ ﺁﺑﺎﻥ ﻣﺎﻩ ۱۳۹۰ ﺑﺨﺶ ﻣﺪﺩﮐﺎﺭﯼ ﻧﺴﻮﺍﻥ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﮐﺮﻣﺎﻧﺸﺎﻩ ﻭﯼ ﺭﺍ ﺍﺣﻀﺎﺭ ﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺷﻔﺎﻫﯽ ﻧﻘﺾ ﺣﮑﻢ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺩﯾﻮﺍﻥ ﻋﺎﻟﯽ ﮐﺸﻮﺭ ﻭ ﮐﺎﻫﺶ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺣﺒﺲ ﺍﺑﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻭﯼ ﺍﻋﻼﻡ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. تا این زمان هنوز ابلاغ کتبی بابت نقض حکم اعدام به وی ارائه نگردیده است. وی هرگز اتهامات خود را نپذیرفته و هر گونه فعالیت مسلحانه که به وی نسبت داده اند را تکذیب نموده است. عفو بین الملل در خرداد ماه ۹۳ اعلام نمود چشمان زینب در خطر نابینایی قرار دارد. خانواده وی مشکلات جسمانی زینب که عمده آنها شامل عفونت چشم و مشکلات روده میباشد را مستقیما ناشی از اثرات شکنجه دانسته و سلامت کامل وی پیش از بازداشت را تایید میکنند. این فعال کرد اهل ماکو بارها خواستار انتقال به زندان زادگاه خود بوده که تا این زمان از انتقال وی به زندان ماکو ممانعت به عمل آمده است. وی اواخر پاییز سال ۹۳ از بند زنان زندان کرمانشاه به زندان مرکزی خوی منتقل گردید و تا کنون در این زندان در شرایط تبعید به سر میبرد. این زندان فاقد بند سیاسی میباشد و زندانیان سیاسی بدون در نظر گرفتن قانون تفکیک جرائم در کنار زندانیان عادی نگهداری میشوند. ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮﯼ «ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ» ، ﺩﺭ ﮔﺰﺍﺭﺷﯽ ﺑﻪ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﻧﻘﺾ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺩﺭ ﭘﺮﻭﻧﺪﻩ ﺯﯾﻨﺐ ﺟﻼﻟﯿﺎﻥ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺍﯾﻦ ﮔﺰﺍﺭﺵ: - ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺖ ﺧﻮﺩﺳﺮﺍﻧﻪ ﺑﺎ ﺩﺳﺘﮕﯿﺮﯼ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺣﮑﻢ - ﻧﻘﺾ ﺣﻖ ﺩﺳﺘﺮﺳﯽ ﺑﻪ ﻣﺸﺎﻭﺭﻩ ﺣﻘﻮﻗﯽ ﻭ ﻣﻼﻗﺎﺕ ﺑﺎ ﻭﮐﯿﻞ - ﻧﻘﺾ ﺍﺻﻞ ﻣﻤﻨﻮﻋﯿﺖ ﺷﮑﻨﺠﻪ،ﻧﻘﺾ ﺍﺻﻮﻝ ﺩﺍﺩﺭﺳﯽ ﻣﻨﺼﻔﺎﻧﻪ - ﻧﻘﺾ ﺣﻘﻮﻕ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﻣﺸﺘﻤﻞ ﺑﺮ: ﻣﻤﺎﻧﻌﺖ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﺱ ﻭ ﻣﻼﻗﺎﺕ ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ، ﻋﺪﻡ ﺩﺳﺘﺮﺳﯽ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺑﻬﺪﺍﺷﺘﯽ ﻭ ﺩﺭﻣﺎﻧﯽ ﻭ ﻋﺪﻡ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭﯼ ﺍﺯ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻭ ﺍﻣﮑﺎﻧﺎﺕ ﺍﻭﻟﯿﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ


خیلی مهم!
هر ایرانی باید این موضوع را به گوش همه برساند که ما ایرانیان حاضرنیستیم پولهای آزاد شده کشور ما خرج چیزی غیر از مردم نیازمند و فقیر کشورخودمان شود
=====
همين الان به عنوان يك ايراني و صاحب حق اعلام ميكنم كه به هيچ عنوان راضي نيستم حتي یك ريال از اين پول هاى ازاد شده خرج بازسازي امام زاده ، يا كشور همسايه يا فلسطين يا برادران سوريه يا كشور هاى قحطي زده همسايه شود . برادرانم بيكار ، پدران سرزمينم محتاج تَر هستند تا لباس فقر از تن بيرون كنند و پشت ميز همگام با تمام دانش اموزان دنيا درس انسانيت بياموزند ))) سيدحسين كاظميني بروجردى تهران زندان اوين .1394/10/27.:: 2016/1/17
مقصود انوری از دانشگاه اخراج شد
به گزارش خبرگزاری #بهایی_نیوز مقصود انوری شهروند #بهایی از دانشگاه شهید باهنر کرمان اخراج شدند.

بنابراین گزارش این شهروند بهایی در حالی در میان امتحانات پایان ترم دوم از دانشگاه اخراج شد که دلیل اخراج وی اعتقاد به دیانت بهایی عنوان شده است.

این شهروند بهایی در گفتگو با خبرگزاری بهایی نیوز عنوان می کند که "با وجود آنکه رتبه حدود۸۷۰۰ در رشته کامپیوتر گرایش فناوردی اطلاعات در دانشگاه شهید باهنر کرمان قبول شدم اما پس از یک ترم از دانشگاه اخراج شدم".
این دانشجوی بهایی ساکن زاهدان که پس از شرکت در کنکور توانست وارد دانشگاه شود نحوه ورود خود را به دانشگاه اینگونه توصیف می کند : مرحله اول ثبت نام اینترنتی بود، تنها مدارک مشخص لازم بود و ثبت نام کردم. اولین مرحله ستون دین در آن لیست مشخصات موجود بود و چون نوشتاری نبود بنده گزینه سایر رو انتخاب کردم،بعد از ثبت نام اینترنتی لازم بود که رسید ثبت نام اولیه اینترنتی را در یک تاریخ و ساعت مشخص با مراجعه به امور اموزش دانشگاه تکمیل کنیم ".
این شهروند بهایی اشاره می کند که " از اواخر شهریور شروع به درس خواندن در دانشگاه کردم و در اوایل آبان زمان ثبت نام من شد و ثبت نام کردم، مدارک را تحویل دادم".
خبرنگار مجموعه خبری بهایی نیوز در ادامه از وی جویا می شود که در ادامه با چه مشکلی روبرو شدید که این دانشجوی محروم از تحصیل در ادامه می گوید " ۳ تا فرم جدید به من دادند که کامل کردم ، دو تا از آنها دین داشت نوشتم بهایی، دست نویس ها دست خودم بود که دو تا ستون دین داشت نوشتم که باز بهایی هستم و جلوی قسمت مذهب هم خط کشیدم که کسی چیزی جز بهایی ننویسد. عملا در سه بخش معلوم می شد که دین من مسلمان نیست و بهایی هستم".
مقصود انوری در ادامه اشاره می کند که " ترم اول دانشگاه خیلی عادی بود اما در همان ترم یکی از دوستانم که تهرانی در رشته برق همان دانشگاه بود همان موقع که میخواست مدارک خود را تحویل بدهد و همان موقع گفتند که اسم شما از سایت دانشگاه حذف شده در نتیجه از دانشگاه اخراج شده اید".
خبرنگار مجموعه بهایی نیوز در ادامه از وی جویا می شود که چه زمانی متوجه اخراج خود از دانشگاه شدید که مسعود انوری می گوید : عملا به طور کامل ثبت نام شده بودم و دو روز قبل از اولین امتحان پایان ترم ظهر رفتم داخل سایت دانشگاه که چک کنم کارت دانشجویی لازم است یا خیر و یا تاریخ ها را چک کنم، رفتم داخل سایت قبل از ورود به قسمت امتحانات ، قسمت مشخصات کامل دانشجو توجه من رو جلب کرد و دیدم که، هفده واحد حذف و شش درس که داشتم نیز حذف آموزشی شده است و جلوی هر درس هم نوشته شده بود حذف آموزشی و در بالای جدول نوشته شده بود وضعیت مشروطی عادی".
این دانشجو محروم از تحصیل در ادامه به خبرنگار بهایی نیوز می گوید " برای بنده عجیب بود و به قسمت آموزش مراجعه کردم که یکی از دوستانم را دیدم از او خواستم که سایت تحصیلی خودش را نشان دهد شاید مشکل برای همه وجود دارد بعد نشان دادکه مشکل تنها برای بنده است".
این دانشجوی محروم از تحصیل نحوه اطلاع خود از عملکرد این دانشگاه را اینگونه توصیف می کند :" از آنجای که ظاهرا نمی خواستند آنها بگویند من مشروط شده ام من نیز پس از مشورت با خانواده قرار گذاشتم مشکل را بعداز اخرین امتحان پیگیر کنم.و همین طورهم شد ۵ تا امتحان اول از ۶ امتحان دادم اما اسم بنده در لیست حضور غیاب ۳ درس نوشته شده بود حذف آموزشی و ۲ درس نوشته نشده بود. سر جلسه ۳ امتحان اجازه دادند که امتحان بدم اما اجازه نداشتم در لیست امضا کنم و به دلیلی که من اشتباهی نکرده بودم پیگیر حذف آموزشی نشدم و ادامه امتحاناتم را دادم. و ششمین امتحان را زمانی که دادم پدر و مادر به مرکز آموزشی رفتند و پیگیر این موضوع شدند. اما در آخرین امتحان بحث بر سر امتحان نبود دیگر آنها خواستند که من تعهد بدهم که عواقب پس از امتحان را بپذیریم.
پرسیدم عواقب امتحان یعنی چی؟گفتند که یعنی اینکه امتحان اگر تصحیح نشد و صفر شدم برعهده خودتان است.
این دانشجوی محروم از تحصیل در مقابل سخن مسئولان دانشگاه اعلام می کند که این تعهد را نخواهد داد و آن مسئول در دانشگاه می گوید با مسئولان بالاتر خود باید صحبت کند و اطلاع دهد که این دانشجو تاکید می کند ما باز هم تعهد نخواهم داد.
به گفته این دانشجو استاد وی به این دانشجو می گوید که تعهد را امضا کند تا بتواند برگه وی را تصحیح کند. این دانشجوی محروم از تحصیل مجدد می گوید که تعهد نخواهد داد و پس از پایان امتحان برگه وی را نیز مسئولان دانشگاه دریافت نمی کنند.
مقصود انوری با مراجعه به دفتر یکی از مسئولان که متوجه می شود مسئول حراست دانشگاه است به وی می گوید که برگه بنده را دریافت نمی کنند و این مسئول حراست نیز می گوید که برگه تحویل داده نمی شود تا زمانی که شما تعهد نداده اید و از این اتاق هم بیرون باید بروید تا انشالله ترم دیگر این امتحان را بدهید.
به گفته این دانشجو این مسئول با وی وارد هیچ بحث و صحبتی نشد و همزمان خانواده این #دانشجو نیز به این دانشجو اعلام می کند که دانشگاه مرکز به آنها گفته اند که محروم از تحصیل شده اند.
به گفته این دانشجو " نکته جالب دیگر که متوجه شدم این بود که اینها موضوع امتحان مدنظرشان نبوده و تنها خواهان گرفتن یک تعهد هستند.
این دانشجو همچنین می گوید که دوست دیگر خود یک ماه پیگیر شد از دفتر نهاد رهبری تا مدیریت دانشگاه بود اما به هیچ نتیجه ای نیز نرسید.
مسئولان دانشگاه اعلام کردند که هیچ کاری در دانشگاه صورت نخواهد گرفت و تنها می توانند به سازمان سنجش مراجعه کنند.
تنها راه ازادی ایران وایرانی نه به انتخابات است
به امید ایرانی ازاد