۱۳۹۰ آذر ۹, چهارشنبه

بریتانیا دستور تعطیلی فوری سفارت ایران را صادر کرد

ویلیام هیگ، وزیر خارجه بریتانیا درپارلمان این کشور گفت که دستور تعطیلی فوری سفارت ایران در بریتانیا صادر شده و به کارمندان این سفارت خانه ۴۸ ساعت فرصت داده شده که خاک بریتانیا را ترک کنند.
آقای هیگ که برای توضیح و پاسخ به سوالات درباره واکنش بریتانیا به حمله به سفارت این کشور در تهران در پارلمان بریتانیا حاضر شده بود گفت که تمام دیپلمات های بریتانیا از ایران خارج شده‌اند.
آقای هیگ تصریح کرد که سفارت بریتانیا در ایران تعطیل شده است و گفت اگر بریتانیا قادر به کار کردن در ایران نباشد سفارت ایران در لندن نیز باید کاملا تعطیل شود.
با وجود این وزیر خارجه بریتانیا گفت که تعطیلی سفارتخانه به معنای قطع کامل روابط نیست بلکه "کاهش سطح رابطه" میان دو کشور است.
آقای هیگ گفت با وجود تعطیلی سفارت خانه بریتانیا در تهران دولت این کشور در آینده، هر گاه که مناسب و معنادار باشد، چه در قالب گروه ۱+۵ و چه در سازمان های بین المللی، با دولت ایران گفت و گو خواهد کرد.
او گفت که دولت آمریکا هم مایل است با ایران گفت و گو کند در حالی که در ایران سفارتخانه ندارد.
آقای هیگ گفت که دولت های فرانسه و آلمان هم به زودی در واکنش به حمله دیروز به سفارت بریتانیا، اقدامات دیپلماتیک جدی انجام خواهند داد.
آقای هیگ گفت که تامین امنیت کارکنان سفارت بریتانیا درتهران اولویت اصلی دولت بریتانیاست. او همچنین گفت پلیس دیپلماتیک ایران در انجام وظیفه اش تعلل کرده است.
وزیر خارجه بریتانیا از سر داده شدن شعار "مرگ بر انگلیس" در صحن علنی مجلس ایران به شدت انتقاد کرد.
نخست وزیر بریتانیا نیز روز چهارشنبه بار دیگر در واکنش به حمله به سفارت بریتانیا به تهران تاکید کرد که این کشور در حال بررسی انجام "اقدامی سختگیرانه" در این زمینه است.
دیوید کامرون اطمینان از سلامتی کارکنان سفارت بریتانیا در تهران را "نگرانی اصلی" خود خواند و گفت: "در مرحله بعد ما اقدامی سختگیرانه را در واکنش به رفتار شنیع و شرم آور ایرانی ها بررسی خواهیم کرد."

۱۳۹۰ آذر ۸, سه‌شنبه

شمارش معکوس برای جنگ با سوریه در قطر به صدا درامد


نخست وزیر قطر با تسلیم گزارشی مفصل به شاه سعودی درباره سرنگون نشدن بشار اسد هشدار داد و در نشست سران قطر و ترکیه متعهد شد که هزینه جنگ احتمالی علیه سوریه را تامین کند.
 حمد بن جاسم نخست‌وزیر و وزیر خارجه قطر اخیرا با ملک عبدالله بن عبدالعزیز شاه سعودی دیدار کرد و گزارشی تفصیلی به وی تحویل داد که در آن تاکید شده است که سرنگون نـشدن نظام سوریه خطرات زیادی برای کشورهای [عربی] خلیج فارس دارد.
به گزارش پایگاه خبری النخیل عراق، یک روزنامه‌نگار ترکیه (که هویت وی فاش نشد) فاش کرد که حمد بن جاسم 23 ماه جاری (دوم آذر ماه 90) با رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه در آنکارا دیدار کرد که نماینده بلندپایه اسرائیل نیز همان روز به این نشست پیوست و در کمتر از یکساعت مشاور بلندپایه رئیس جمهوری فرانسه نیز به آنان ملحق شد.
منابعی در خلیج فارس نیز اعلام کردند که نخست وزیر قطر گزارشی تفصیلی و کامل به شاه عربستان داده است که در آن پیامدهای منفی عدم موفقیت آنان در سرنگون کردن بشار اسد تشریح شده است.
این منابع تاکید کردند: حمد بن جاسم از کشورهای خلیج [فارس] خواسته است تا در همه حوزه‌ها حمایت مضاعفی بکنند تا حالت ناامنی و بی‌ثباتی در سوریه همچنان حفظ بشود.
هفته گذشته بشار اسد در جمع 50 نفر از جوانان سوریه در کاخ الشعب دمشق اعلام کرد که پس از بحران سوریه، سران عرب برای عذرخواهی به دلیل کارهایی که علیه سوریه کردند، به دمشق خواهند آمد.
به گفته این منابع، «حمد بن جاسم یک نسخه از این گزارش را به همه سران خلیج [فارس] ارسال کرده است».
النخیل با بیان اینکه دیدار مذکور میان سران قطر و ترکیه به دیدار «23 نوامبر» معروف شد، تاکید کرد که در این نشست قطر متعهد شد که هزینه اقدام نظامی علیه سوریه را که از خاک ترکیه آغاز شود پرداخت خواهد کرد.
در این گزارش آمده است که آنکارا در کمتر از دو هفته گذشته شاهد سفر محرمانه مسئولان برخی شخصیت‌های لبنانی و معارض سوریه و دیدار آنان با مقامات ترکیه در راستای تحرکات علیه دمشق بود.

۱۳۹۰ آذر ۶, یکشنبه

ايران را دريابيد، نظام رفتنی است!

الاهه بقراط، کيهان لندن

الاهه بقراط
معترضان دل‌بسته‌ی رژيم درست مانند دوران "اصلاحات" و شکل‌گيری "جنبش سبز" از اين‌که سر نخ جريانات از دست‌ آن‌ها و رژيم در برود هراس دارند. آن‌ها می‌خواهند وقتی از خود مايه می‌گذارند، آن‌چه روی می‌دهد، به تقويت آن‌ها و نگهداری نظام جمهوری اسلامی، اما به سرکردگی آنان بيانجامد. حال آن‌که نقش تاريخی نيروهای سياسی را بايد در مسئوليت آن‌ها و تأثيری جست که بر سرنوشت سرزمين‌شان می‌گذارند. سرانجام روزی همه، حتا نيروهای خود رژيم، به اين پرسش نهايی می‌رسند: ايران يا نظام؟! پاسخ مصمم به اين پرسش، مانند هميشه سرنوشت رقم می‌زند روز شنبه ۲۱ آبان انفجار مهيبی در يکی از پادگان‌های سپاه پاسداران در نزديکی تهران که گويا به گفته خود مقامات رژيم، محل آزمايش‌های موشکی است، سبب واکنش‌های رسمی و غيررسمی و برانگيختن احساسات مختلفی در مردم شد. جمهوری اسلامی خيلی زود زخمی‌ها را تحت نظر، به بيمارستانی که کسی به آنها دسترسی نداشته باشد، منتقل کرد و به سرعت کشته‌شدگان را که به گفته مسؤلان، «پدر موشکی» جمهوری اسلامی نيز در ميان آنها بود، طی مراسمی که خامنه‌ای نيز در آن حضور يافت، به خاک سپرد. اما حدس و گمان و خبر و شايعه و شاخ و شانه کشيدن‌های سياسی را نمی‌شود به اين آسانی جمع و جور کرد و انگار نه انگار که اتفاقی افتاده و همه چيز آرام است.
به شما وابستگان رژيم!
به عکس‌هايی نگاه می‌کنم که خبرگزاری‌های جمهوری اسلامی از بدرقه کشته شدگان انفجار مهيب «زاغه مهمات» در پادگان سپاه پاسداران منتشر کرده‌اند. حتما نزديکان و دوستان‌شان هستند که اين گونه ضجه می‌زنند و چهره‌هايشان از غم و درد در هم پيچيده شده است. من نيز، بدون آنکه بخواهم، خود به خود، مانند بسياری از ايرانيان بی درنگ به ياد جانباختگانی می‌افتم که توسط جمهوری اسلامی در زندان و خيابان به خاک و خون کشيده شدند و چهره بازماندگان آنان را به ياد می‌آورم که از عزيزانشان که گاه شمارشان در يک خانواده به چند نفر می‌رسد، پس از مدتها بی خبری تنها يک ساک و نشانی نامعلوم يک گور و يا پيکر خونين آنها را در سردخانه و گورستان تحويل گرفتند.

من از کشته شدن اين پاسداران و مأمورانی که خدمتگزار رژيمی بودند (هستند) که نه تنها از خود آنان نيز سوء استفاده کرده بلکه همواره آنها را عليه مردم نيز به کار گرفته و می‌گيرد، خوشحال نشدم، و با وجود در نظر آوردن خيل عظيم خانواده‌هايی که اين رژيم عزيزانشان را از آنان ربوده و سبب تغيير غم‌انگيز و دردناک سرنوشت‌ ميليون‌ها ايرانی شده است، حس تلافی‌جويی در من نبود. ولی اعتراف می‌کنم که از مرگ آنان در اين حادثه مرگبار، غمگين نيز نشدم! مانند بسياری از ايرانيان، که کاملا نيز قابل درک است، نگفتم «حق‌شان بود!» ولی مانند قربانيان بسياری از رويدادهای ديگر در سراسر جهان که آدم بدون آنکه بشناسدشان برای سرنوشت غم‌انگيزشان غمگين می‌شود، دلم برای کشته شدگان «زاغه مهمات» نسوخت! من مچ خودم را در اين احساس که «همدردی» با سرنوشت و خانواده‌های اين افراد در آن جايی نداشت، گرفتم و بايد به خودم پاسخ می‌دادم. و اين پاسخ را تنها در مسؤليت انسانها و نقشی که آنان در سرنوشت خود و پيرامونيان و نهايتا سرزمين‌شان بر عهده می‌گيرند می‌توانستم بيابم.


چرا بايد برای کسانی غمگين شوم که برای حفظ يک نظام کمر به نابودی ميهن‌شان بسته‌اند؟! اينکه آنها «فکر می‌کنند» به نظام و کشور، هر دو، خدمت می‌کنند، تغييری در اين واقعيت آشکار نمی‌دهد که به گفته دوست و دشمن هيچ حکومتی به اندازه جمهوری اسلامی، ايران را به ورطه نابودی نکشانده است.

اين بار نخست نيست که وابستگان رژيم که از برکت ارتباطات شغلی و خانوادگی در امنيت و آسايش و عمدتا رفاه زندگی می‌کنند، طعم «جنگ» را می‌چشند. در جنگ هشت ساله نيز به غير از يک دايره کاملا «عالی‌رتبه» که نه خودش به جنگ می‌رفت و نه نام کسی از فک و فاميل آنها را می‌‌توان در ميان به جنگ رفتگان، زخمی‌ها، معلولان، آوارگان و يا کشته‌شدگان جنگی يافت (عکس‌های تزيينی در مناطق امن جبهه و به همراه محافظ به درد تبليغ و عوام‌فريبی می‌خورند) کم نبودند افرادی که وابسته به رژيم بودند و برای دفاع از کشور جان خود را از دست دادند و خانواده‌های داغدار به جای گذاشتند. اگر دو سال نخست جنگ، دفاع از خاک ميهن به شمار می‌رفت و رژيم مانند هميشه (درست مانند رأی‌گيری‌ها) آن را به حساب دفاع از خود می‌نوشت (و درباره شرکت در هر جنگ ديگری نيز جز اين نخواهد کرد) شش سال بعدی را جمهوری اسلامی با هدايت بنيانگذارش و مشاورانی که می‌دانستند از پس حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی پس از انقلاب و جنگ، هر دو، بر نخواهند آمد، صرف از يک سو تار و مار مخالفان و از سوی ديگر تلاش برای رسيدن به «قدس» از راه «کربلا» کرد.
جنگ «نعمت» بود. جنگ «نعمت» ماند. و رژيم تلاش کرد با نهادهايی مانند «بنياد مستضعفان» و «بنياد شهيد» و تدابيری چون سهميه‌های ويژه برای خانواده‌های آنان و هم چنين وابستگان و مزدبگيران خود در سپاه و بسيج، بخشی از اين «نعمت» را در جيب آنان بريزد و بدين سان پايه‌های اجتماعی خويش را مستحکم نگاه دارد. ولی به راستی چند خانواده را می‌توان يافت که وجوه دريافتی و امکانات اين جهانی را با جان فرزندان و همسران و پدرانی که به جنگ فرستاده می‌شوند و يا در راه توليد ابزار جنگی رژيم در انفجارهايی که آغاز شده و ادامه نيز خواهد يافت تاخت بزند؟! آن هم تنها در صورتی که اين انفجارها، به هر دليلی که روی دهند، در پادگان‌های نظامی محدود بمانند و به تأسيسات اتمی کشيده نشوند. وگرنه دامنه ويرانگری آن بر کسی روشن نيست و کمترين آن اين است که هر آنچه از ثروت کشور به پای آنها ريخته شد، بر باد خواهد رفت. تلفات انسانی و پيامدهای بيولوژيک و محيط زيستی به جای خود که دامنه نابودکننده‌اش بسی بيش از آن ثروت از دست رفته است.
به شما دلبستگان رژيم!
در نخستين واکنش‌ها نسبت به انفجار «زاغه مهمات» سپاه پاسداران، جمهوری اسلامی هم شايعه «آزمايش اتمی» و هم شايعه «خرابکاری» را رد کرد و ناشيانه مدعی شد که اين انفجار هنگام «جابجايی مهمات» روی داده است! اين ادعا از سوی رژيمی که ادعای اقتدار دارد و زمامدارانش هر روز مشغول حواله مشت و لگد و سيلی به «استکبار جهانی» هستند، بيش از هر چيز سبب تمسخر شد. حکومتی که در جابجايی مهماتش چنين انفجار عظيمی رخ دهد که حتا سبب کشته شدن طراح و پيشبرنده برنامه موشکی‌اش شود، سرنوشت‌اش در يک حمله نظامی بهتر از رژيم صدام و قذافی نخواهد بود.

در خبرهای بعدی به ويژه پس از ابراز خوشحالی مقامات اسراييل، گمان دخالت موساد در اين انفجار قوت گرفت. در آخرين خبر از سوی مسئولان خود رژيم اما اعلام شد که اين انفجار به هنگام «آزمايش» ابزاری روی داده است که قرار است «اسراييل» را از ميان بردارد! اين «موضع» نه تنها بيشتر پيامی است با اين مضمون: بيا منو بزن! بلکه حتا اگر واقعا اسراييل نقشی در اين انفجار داشته باشد، آن را به تمامی توجيه می‌کند و اصلا لازم نيست مسؤلان آن کشور به خود زحمت بدهند که ديگران را درباره درستی اقدام خود قانع کنند! به هر روی، به نظر می‌رسد پرونده اين حادثه نيز به سرنوشت آن پرونده‌هايی دچار شود که هرگز چند و چون آنها معلوم نشد و تنها شايد در آينده بتوان به واقعيت آن دست يافت.

درست بر زمينه چنين واقعياتی است که نقش دلبستگان رژيم که اصلاح‌طلبان و مدافعان آنان نيز جزو آنان به شمار می‌روند، برجسته می‌شود. نمی‌توان تصور کرد که آنان سی و اندی سال است در رژيم هستند و دست کم هشت سال نهادهای تعيين کننده رژيم را در دست داشتند و مهم‌تر از همه نسبت به همه آن احزاب و گروه‌هايی که تار و مار شدند، بيشترين امکانات تشکيلاتی و هنوز رسانه‌ای را دارند، ولی دست روی دست گذاشته‌اند و مانند کسانی که هيچ کدام از اين پيشينه‌ها و امکانات را ندارند، حرفی می‌زنند و بيانيه‌ای می‌دهند و فلان و بهمان را «محکوم» می‌کنند!

من هراس دلبستگان رژيم را درک می‌کنم. آنها بنا به تجربه درست مانند دوران «اصلاحات» و شکل‌گيری «جنبش سبز» از اينکه سر نخ جريانات از دست‌شان در برود هراس دارند. آنها از اينکه جمهوری اسلامی دچار فروپاشی شود هراس دارند. آنها می‌خواهند اطمينان داشته باشند (از کجا؟! از طرف کی؟!) وقتی از خود و امکانات‌شان مايه می‌گذارند، آنچه روی خواهد داد، به تقويت آنها و نگهداری نظام جمهوری اسلامی، اما به سرکردگی آنها، بيانجامد. تنها دليل اينکه هربار اين دلبستگان رژيم، چه در جنبش دانشجويی، چه در جنبش زنان، هم در دوره «اصلاحات» و هم در روزهای «جنبش سبز» نه تنها از پشتيبانی و آرای بيست ميليونی مردم استفاده نکردند بلکه هر بار آنان را به خانه‌هايشان باز گرداندند، همين بود.

اينک اما کمتر کسی است که به اين نتيجه نرسيده باشد که «نظام» و ايران به لحظه سرنوشت‌ساز نزديک می‌شوند. اگر تا کنون يا جامعه جهانی و يا زمامداران جمهوری اسلامی، و يا همزمان هر دو، مورد خطاب قرار می‌گرفتند، حال زمان آن رسيده است وابستگان و دلبستگان رژيم را خطاب قرار داد، تجربه تاريخ و رويدادهای اخير کشورهای منطقه را به آنان گوشزد کرد، روح و ضرورت زمان را به آنان يادآوری نمود که حکومت‌هايی مانند جمهوری اسلامی ديگر در آن جايی ندارند، آتش زير خاکستر اعتراض و عصيان جامعه را به آنها نشان داد که اگر شعله‌ور شود، دامان آنان را نيز خواهد گرفت، و اين حقيقت انکارناپذير را برايشان تصوير کرد که دست در دست يکديگر بايد به داد ايران رسيد وگرنه اين نظام رفتنی است و انفجار «زاغه مهمات» حتا اگر ادعاهای رژيم درباره دليل آن درست باشد، تنها يکی از نشانه‌هايی است که بايد آن را جدی گرفت.
با وجود اين، هنوز يک هفته از انفجار مهيب «زاغه مهمات» سپاه پاسداران نگذشته، ظاهرا همه چيز آرام شده و خبرش زير انبوه توليدات گفتاری و نوشتاری و تصويری گم شده است. ولی آيا رژيم به همراه وابستگان و دلبستگانش می‌تواند نفس راحتی بکشد و دل را به اين خوش کند که اين انفجار «آزمايش» را «فقط دو هفته» عقب انداخت؟! آيا اين طعم تلخ و مرگبار جنگ نبود که بار ديگر به آنها نيز چشانده شد؟ آيا جنگ با آن ويرانی و آوارگی و مرگی که بار اول به همراه داشت، اين بار هم «نعمت» خواهد بود؟ برای کی؟!

رحیمی: تا الان نشنیده ام حتی دشمنان از بسیج شاکی باشند

معاون اول رییس جمهور با بیان اینکه دشمنان انقلاب و نظام 32 است که کشور ما را تحریم کرده اند تاکید کرد: به کوری چشم دشمنان و شادی ملت اعلام می کنم همه تحریم ها را یکی پس از دیگری دور زده ایم.
به گزارش ایرنا 'محمدرضا رحیمی' که روز شنبه در نشست شورای اداری استان همدان سخن می گفت با بیان اینکه دشمنان تحریم ها را در دستور کار خود قرار دادند تا به خیال خود زحمت ما را در تهیه کالاها فراوان کنند، افزود: هم اکنون با دور زدن تحریم ها از راه هایی اجناس مشمول تحریم را تهیه می کنیم که حتی ارزان تر از زمانی تمام می شود که آن کالاها تحریم نبودند.
به گفته وی، هدف دشمنان از تحریم ایران مایوس کردن مردم از نظام و انقلاب است.
معاون اول رییس جمهور بالاترین رسالت مسوولان در قبال مردم را خدمت بی منت به آنان اعلام کرد و گفت: بالاترین عنوان برای ما نوکری مردم است و به آن افتخار می کنیم.
وی با اشاره به نتایج مثبت مسکن مهر در کشور یادآور شد در سال 86 بساطی راه انداختند که قیمت مسکن را بالا ببرند و می خواستند نارضایتی ایجاد کنند اما خداوند راه را نشان داد و رییس جمهور با یک اقدام انقلابی و حذف قیمت زمین از مسکن طرح مسکن مهر را شروع کرد.
معاون اول رییس جمهور از اجرای 2 میلیون و 600 هزار واحد مسکن مهر در کشور خبر داد و گفت: از این تعداد 1 میلیون و 800 هزار واحد در شهرها و 800 هزار واحد در روستاهها ساخته می شود.
معاون اول رییس جمهور با اشاره به هفته بسیج گفت: وجود بسیج برای کشور برکت و عزت فراوان به بار آورده است.
وی گفت: تا الان نشنیده ام حتی دشمنان از بسیح شاکی باشند و اگر رویشان شود دوست دارند بگویند کاش ما هم بسیجی بودیم.
معاون اول رییس جمهور خطاب به مردم همدان گفت: قول هایی که در سفر چهارم دولت به مردم داده شده است انجام می شود و هرچه بتوانیم برای مردم همدان کار کنیم کم انجام داده ایم.
وی ایجاد 2 میلیون و 500 هزار شغل در کشور را کار سختی دانست و تصریح کرد: همه مسوولان کشور در تلاش هستند تا تعهدات لازم را در این خصوص انجام دهند و اگر بتوانیم ریشه بیکاری و فقر را در کشور برداریم کار بزرگی کرده ایم.

میلیون‌ها دلار میوه‌ ممنوعه را چه کسی وارد می‌کند؟

بازهم داستان تکراری واردات میوه همزمان با فصل برداشت و بازهم نگاه‌های بهت‌زده کشاورزان و خستگی‌هایی که بر تنشان خشکیده است و سوالات فراوانی که پاسخی نگرفته‌اند؛ محموله‌هایی که مجوزهای اولیه واردات را از وزارت جهاد کشاورزی ندارند، چگونه به کشور وارد شده و می‌شوند؟ اگر به گفته برخی مسئولان، این مجوزها از قبل صادر شده است، چرا یک‌بار اعلام نمی‌شود که چه تعداد مجوز و به چه حجم صادر شده و چه زمانی واردات مجوزهای داده شده به پایان می‌رسد؟ از سوی دیگر، آیا مجوزهایی که شش ماه فرصت برای واردات دارند، هنوز شش ماهشان تمام نشده است؟ یا اگر به گفته مسئولان، زمان آن قابل تمدید است، تا چه مدت و برای چند بار قرار است تمدید شوند؟
این روزها میوه‌های خارجی که در خرده‌فروشی‌ها و عمده‌فروشی‌های سطح شهر و حتی قطب‌های تولید کشور به‌وفور عرضه می‌شوند، برای همگان، بویژه تولیدکنندگان، به علامت سوال بزرگی تبدیل شده که چگونه با وجود اعلام ممنوعیت وارداتشان و متخلف محسوب شدن عوامل واردکننده، به قفسه‌های بالایی مغازه‌های شهرهایمان راه یافته‌ و نازل‌ترین قیمت را برای محصول باغداران ایرانی رقم زده است؟
به گزارش ایسنا، در شرایطی که وزیر جهاد کشاورزی به صراحت اعلام می‌کند واردات همه نوع میوه - به‌جز موز - از نیمه شهریور سال گذشته ممنوع اعلام شده و مجددا بخشنامه رسمی آن 11 خردادماه امسال به وزیر صنعت، معدن و تجارت ابلاغ و توقف ثبت سفارش میوه از او خواسته شده است، و همچنین براساس قانون، از زمان ثبت سفارش کالا، شش ماه فرصت برای واردات محصول وجود دارد که البته بر این اساس محصولات ثبت سفارش شده هم باید تا پایان سال گذشته وارد می‌شدند، هر ماهه آمار واردات میوه از سوی گمرک روبه افزایش است و امسال همه میوه‌ها همزمان با فصل برداشت همتای وارداتی در بازار حضوری پررنگ داشته‌اند.
درحالی‌که تابستان امسال هلو، شلیل و آلوهای باغداران روی دستشان مانده بود و عده‌ای محصولشان روی درخت ماند یا عده‌ای دیگر میوه‌هایشان را در سردخانه رها کردند و عده‌ای دیگر مجبور شدند محصولشان را کیلویی 200 تومان یا کمتر به کارخانه‌های فرآوری بفروشند، در همان زمان بیش از 889 تن شلیل و شفتالو و هلو به ارزش 444 هزار دلار و 104 تن گلابی تازه به ارزش 52 هزار دلار از ترکیه وارد شد؛ وارداتی که باغداران را بهت‌زده کرد.
اما جالب اینکه اعضای اتحادیه صادر‌کنندگان و وارد‌کنندگان میوه و تره‌بار ادعا می‌کنند هیچ یک این محموله‌ها را وارد نکرده‌اند و برایشان جای سوال است واردات از سوی چه کسانی صورت گرفته است؟ چراکه به اعتقاد آنها قوانین واردات و صادرات یک شبه و برای افراد خاص اعمال می‌شود...
از سوی دیگر، هیچ یک از ارگان‌های مربوط (گمرک، سازمان توسعه تجارت و وزارت جهاد کشاورزی) این میزان واردات را گردن نمی‌گیرند و آن را همچون توپی به زمین دیگر بخش‌ها ‌می‌اندازند و هر کدام نیز توجیهی برای میوه‌های وارداتی دارند؛ وزارت جهاد کشاورزی به صراحت اعلام کرده واردات میوه تخلف است و کسانی که در این راستا اقدام کرده‌اند باید پاسخگوی قانون باشند، چراکه این وزارتخانه به هیچ احدی - اعم از خصوصی و دولتی - هیچ‌گونه مجوزی برای واردات نداده‌ و مسوولان بازرگانی اگر مدعی هستند که وزارت جهاد کشاورزی مجوز واردات میوه را صادر کرده است، مدرک خود را ارائه کنند.
مسئولان وزارت بازرگانی اما تاکید دارند وزارت کشاورزی به عنوان متولی قرنطینه بر سالم‌ بودن محصولات کشاورزی نظارت داشته و با گواهی و تایید سازمان حفظ نباتات محموله‌های وارداتی از گمرک ترخیص می‌شوند. درحالی‌که به گفته رییس سازمان حفظ نباتات این سازمان مسئول واردات میوه نبوده و فقط می‌تواند با نظارت بر محموله‌ها، از واردات محموله‌های آلوده جلوگیری کند که تایید سلامت محموله از سوی سازمان حفظ نباتات، مجوز واردات نیست و گمرک کشور مسئول اجرای صحیح بخشنامه‌های صادره از سوی وزارت جهاد کشاورزی در کنترل واردات است.
طبق مفاد ماده 16 قانون افزایش بهره‌وری کشاورزی و منابع طبیعی و بند "ب" ماده 145 قانون برنامه پنجم توسعه وزارت صنعت، معدن و تجارت قبل از واردات محصولات کشاورزی موظف است از وزارت جهاد کشاورزی مجوزهای لازم را اخذ کند که به گفته معاون وزیر کشاورزی از شهریور سال گذشته هیچ مجوزی برای واردات میوه داده نشده است.
به گفته دست‌اندرکاران نیز با توجه به این‌که هزینه‌ ـ فایده واردات میوه به صورت قاچاق زیاد نیست، این محموله‌ها نباید غیرقانونی وارد کشور شده باشند و مدیرکل ثبت و سفارش وزارت صنعت، معدن و تجارت با تاکید بر اعمال نظارت و کنترل بر واردات و جلوگیری از واردات محصولات ممنوع، گفته است: اگر میوه‌های ممنوعه وارد‌ شده‌اند، ثبت و سفارش آنها در قبل از ممنوعیت بوده است.
رییس کل گمرک ایران هم تاکید دارد که هیچ کالایی امکان ورود به کشور ندارد مگر اینکه از سوی سازمان توسعه تجارت ثبت سفارش شده و مجوز اولیه ورود را توسط وزارت بازرگانی اخذ کرده باشد. قطعا میوه‌ای که به کشور وارد می‌شود، ابتدا ثبت سفارش می‌شود؛ همان طور که مجوز قرنطینه میوه از سوی وزارت جهاد کشاورزی صادر می‌شود؛ بنابراین گمرک اسناد مربوط به ثبت سفارش و مجوز قرنطینه را که از سوی دو وزارتخانه بازرگانی و جهاد کشاورزی صادر شود، بررسی می‌کند.
به گفته رییس سازمان توسعه تجارت ایران هم احتمال واردات از طریق گشایش اعتباری نیز وجود دارد که آن‌وقت مهلت برای واردات هر محصول بیش از شش ماه نیز خواهد بود و حداکثر مهلت زمانی گشایش اعتباری هرکدام از واردکننده‌ها که به تبع از آن بتوانند کار واردات خود را انجام دهند، به شرایط گشایش اعتبار بستگی دارد.
در چنین شرایطی نمی‌توان انتظار داشت واردات سامان بگیرد یا زمانی برای آن مشخص شود.
با این اوصاف روند این روزهای واردات میوه سوالاتی فراوانی را در اذهان مردم و کشاورزان که همواره از آن‌ها به‌عنوان بازوهای قوی بخش تولید یاد می‌شود، ایجاد کرده است؛ سوالاتی که تا امروز نه تنها پاسخی به آنها داده نشده بلکه با اظهار نظرهای متناقض ابهام‌ها نیز دوچندان شده است.
با توجه به اینکه چهار و نیم میلیون کشاورز و باغدار زحمتکش کشورمان بهترین تولیدات را در سطح جهان و منطقه دارند و کشورمان نیز مزیت‌های چهار فصل تولید را دارد، واردات رسمی 24 میلیون دلار انواع میوه‌هایی که وارداتشان هم ممنوع است، شاید اتهامی کمتر از اختلاس نباشد!

cxscرای بالای نمایندگان مجلس ایران به کلیات طرح کاهش روابط با بریتانیا

در صورت تصویب نهایی طرح نمایندگان مجلس، سفیر بریتانیا در ایران باید این کشور را ترک کند
نمایندگان مجلس ایران با ۱۷۹ رأی موافق، ۴ رأی مخالف و ۱۱ رأی ممتنع، کلیات طرح دو فوریتی کاهش روابط با بریتانیا را مورد تصویب قرار دادند.
در صورت تایید نهایی مصوبه امروز ۶ آذر (۲۷ نوامبر) نمایندگان مجلس، سطح روابط اقتصادی دو کشور به "حداقل ممکن" می رسد، روابط سیاسی با لندن به سطح کاردار تنزل می یابد و سفیر بریتانیا ملزم به ترک ایران می شود.
دامینیک جان چیلکات، سفیر بریتانیا در ایران، از حدود یک ماه پیش و به جای سایمون گس به این سمت منصوب شده است.
نمایندگان مجلس چهار روز پیش، دو فوریت طرح کاهش روابط با بریتانیا را با ۱۶۲ رای موافق در مقابل ۵ رای مخالف به تصویب رسانده بودند.
در جریان بررسی دوفوریت طرح، علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون سیاست خارجی مجلس، این اقدام را واکنشی به تحریم بانک مرکزی ایران توسط دولت بریتانیا دانسته بود.

واکنش به تحریم بانک مرکزی
دو فوریت طرح نمایندگان مجلس ایران پس از آن به تصویب رسید که وزارت دارایی بریتانیا، از اعمال تحریم‌های مالی تازه علیه تهران خبر داد که شامل توقف همکاری با بانک مرکزی جمهوری اسلامی بود.
دولت بریتانیا اعلام کرد که این تصمیم را در پی افزایش نگرانی جامعه جهانی از برنامه هسته ای ایران، پس از انتشار جدیدترین گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اتخاذ کرده است.
چهارشنبه گذشته، یک سخنگوی وزارت امور خارجه بریتانیا در واکنش به تصویب طرح دوفوریتی کاهش روابط با لندن به بی بی سی فارسی گفت: "اگر ایران چنین تصمیمی بگیرد، بسیار تأسف انگیز خواهد بود."
وی افزود: "ما معتقدیم که حفظ تماس مستقیم دو کشور در سطح بالا، به ویژه در زمان های حساسی مثل حالا ضروری است."
براساس تبصره ۱ طرح کاهش روابط با بریتانیا، در صورت "تغییر سیاست‌های خصمانه" آن کشور، وزارت امورخارجه ایران می‌تواند سطح روابط را مجددا ارتقا بدهد.

شکنجه با کابل فعال کارگری را از اوین به بیمارستان فرستاد

به گزارش سایت کلمه، از سایت های مخالف دولت ایران، افشین اسانلو، فعال کارگری و زندانی سیاسی بر اثر شکنجه برای عمل جراحی صبح روز شنبه ۵ آذر از زندان اوین راهی بیمارستان شد.
بر اساس این گزارش، "ضربات متعدد کابل بر بدن آقای اسانلو، باعث پارگی درکف پا و ایجاد غده درکتف او شده است. عمل جراحی قرار است روی کتف این زندانی انجام شود."

افشین اسانلو، از یک سال پیش و به دنبال بازداشت در ترمینال اتوبوس رانی در زندان اوین به سر می برد. در این مدت ۴ ماه را دربند ٢٠٩ زندان اوین و یک ماه را نیز در بازداشتگاه اطلاعات کرج بوده است و فشارهای وارده در زندان موجب بروز مشکلات جسمی برایش شده است.
این فعال کارگری ازسوی قاضی صلواتی به ۵ سال حبس تعزیری به اتهام اجتماع و تبانی محکوم شده و دادگاه تجدید نظر استان تهران نیز این حکم را تایید کرده است.
در همین حال کانون مدافعان حقوق کارگر ایران با انتشار بیانیه ای درباره افزایش فشار بر کارگران و فعالان کارگری هشدار داده است.
در بخشی از این بیانیه آمده است: "علی نجاتی، عضو هیات مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، که به تازگی از عمل جراحی قلب مرخص شده بود، هنگامی که جهت ارائه مدارک پزشکی به دادسرا مراجعه کرده بود، برای گذراندن یک سال محکومیت، به زندان فرستاده شد."
این در حالی است که بر اساس این بیانیه آقای نجاتی، برای همین اتهام قبلا به شش ماه زندان محکوم شده و دوران محکومیتش را سپری کرده است.
در این بیانیه با اشاره به وضعیت رضا شهابی، عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه، آمده است که او به دلیل وضعیت وخیم جسمی، از زندان به بیمارستان منتقل شده و بعد از معاینات، پزشکان متخصص اعلام کرده اند که باید تحت عمل جراحی قرار گیرد.
آقای شهابی اعلام کرده تا تعیین تکلیف پرونده، اجازه جراحی نخواهد داد. وی پس از هفده ماه "بازداشت موقت"، همچنان زندانی و بلاتکلیف است.
کانون مدافعان حقوق کارگر همچنین در این بیانیه آورده است: "ابراهیم مددی، نایب رییس سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه، بدون حتی یک روز مرخصی، در حال سپری کردن سومین سال زندان خود است."

فرمانده هوا فضای سپاه: در صورت تهدید، سپر موشکی در ترکیه را می‌زنیم

سردار امیرعلی حاجی‌زاده، فرمانده هوا فضای سپاه پاسداران

سردار حاجی‌زاده در گردهمایی بسیج در لرستان اعلام کرد که در صورت تهاجم به ایران، سپر دفاع موشکی ناتو در ترکیه نخستین هدف سپاه خواهد بود. سردار یدالله جوانی نیز مراکز هسته‌ای اسراییل را از جمله اهداف ایران دانست.
حبیب‌الله سیاری، فرمانده نیروی دریایی ارتش، در یک نشست خبری در روز شنبه (۵ آذر/۲۶ نوامبر) اعلام کرد که «رزمایش بزرگ نیروی دریایی ارتش با نام ولایت ۹۰ در منطقه‌ای به وسعت دریای عمان تا اقیانوس هند برگزار می‌شود».

در پی گزارش برخی روزنامه‌های خارجی از احتمال حمله نظامی به تاسیسات اتمی ایران ، در روزهای گذشته محافل سیاسی ایرانی در خارج و داخل دست به موضع‌گیری‌‌های متفاوتی در این زمینه زدند. ابهام پیرامون انفجار در پایگاه موشکی سپاه پاسداران در ملارد بر این گمانه‌زنی‌ها افزود.

واکنش مقامات جمهوری اسلامی به افزایش تحریم‌ها و تهدیدها نیز به روال معمول برگزاری رزمایش و رژه‌های نظامی است. در روز جمعه (۴ آذر/۲۵ نوامبر) یک نمایش خیابانی از بسیج ضد‌شورش در تهران برگزار شد. به گفته مقامات نظامی ۵۰ هزار نفر در این رزمایش شرکت داشتند.

محمدرضا نقدی، رئیس بسیج، حسن فیروزآبادی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، و مرتضی تمدن، استاندار تهران، از واحدهای ضدشورش بسیج در مقابل سفارت آمریکا سان دیدند. با توجه به گزارش‌های تصویری، نوع تسلیحات و واحدهای شرکت‌کننده، این نمایش بیشتر در جهت قدرت‌نمایی در مقابل اعتراضات و نا‌آرامی‌های داخلی و نه مواجهه با دشمن خارجی تدارک دیده شده بود.


فرمانده هوافضای سپاه پاسداران آمریکا را تهدید به عملیات تلافی‌جویانه کرد


سردار امیرعلی حاجی‌زاده، فرمانده هوافضای سپاه، در گردهمایی بسیج در خرم‌آباد گفت: « امروز آمریکا به خاطر رژیم صهیونیستی (اسراییل) به دنبال استقرار سپر موشکی در ترکیه است و آنها برای فریب دنیا و ملت ترکیه می گویند که ناتو به دنبال ایجاد این سپر موشکی است.»

سردار حاجی‌زاده مدعی شد که ناتو تبدیل به پوششی برای فعالیت‌‌های نظامی آمریکا شده است. وی افزود: «ملت ترکیه ملتی آگاه هستند و ما مطمئن هستیم که این ملت هوشیار جلوی این توطئه را خواهند گرفت.»

سردار حاجی‌زاده تاکید کرد: «ما آماده‌ هستیم در صورتی‌که مورد تهدید قرار بگیریم اول سپرهای موشکی ناتو در ترکیه را بزنیم و بعد به دنبال اهداف بعدی خواهیم بود.»


بازدید رهبر ایران ازیک ناو جنگی ایران


وی همچنین به برپایی «جنگ نرم و ایجاد توطئه از سوی دشمن در انتخابات مجلس» اشاره کرد. حاجی‌زاده مدعی شد: «ما در دهه اول انقلاب آسیب‌پذیر بودیم، ولی امروز مدافعان اسلام و انقلاب اسلامی ایران از پشت مرزهای استکبار و رژیم صهیونیستی تا غرب ایران امتداد پیدا کرده و اگر آنها بخواهند شیطنت کنند فقط بسیجیان استان لرستان برای پاسخ‌گویی به آنان کافی است.»


سردار جوانی: در صورت تهاجم، به تاسیسات اتمی اسراییل حمله خواهیم کرد


در این میان سردار یدالله جوانی، مشاور نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران، آشکارا اعلام کرد که در صورت حمله به ایران، علمیات دفاعی محدود به درون ایران نخواهد ماند. او گفت: « اگر ما مورد تهاجم دشمن قرار بگیریم صرفا در موضع حرکت‌های پدافندی در درون جغرافیای خود عمل نمی‌‌کنیم بلکه با عملیات آفندی می‌‌توانیم ضربه متقابل را در درون خاک دشمن به دشمن وارد کنیم.»

وی در گفت‌وگو با ایسنا گفت: «اگر اسراییل موشکی را به یکی از تاسیسات هسته‌ای یا مراکز حیاتی مان شلیک کند، باید بداند که هر نقطه‌ای از اسراییل از جمله مراکز هسته‌ای آنها هدفی برای موشک‌های ما خواهد بود و ما امروز این توان را داریم.»

سردار جوانی با اشاره به افزایش خطر حمله احتمالی به ایران بار دیگر کشورهای غربی را تهدید کرد و گفت: «ما همواره این مطلب را مدنظر داریم که دشمن از سر عصبانیت و ناراحتی ممکن است حماقت کند و دچار یک اشتباه راهبردی شود و بخواهد تهدیدهای خود را پیاده کند. مقام معظم رهبری به عنوان ولی‌فقیه و فرمانده کل قوا خیلی صریح فرمودند که جواب ملت ایران جواب روشنی است و نظاره‌گر این تهاجم نخواهیم بود و اگر دشمن بخواهد تعرض کند باید منتظر سیلی‌‌های محکم و مشت‌های پولادین ملت ایران باشد.»

وی تشدید تحریم‌ها و موضع‌گیری تند کشورهای غربی را نه در رابطه با برنامه جنجال‌برانگیز اتمی ایران، بلکه در ارتباط با عصبانیت غرب از «بیداری اسلامی و قیام ملت‌ها» در منطقه دانست.


دریادار سیاری: ایران توان ساخت ناو هواپیمابر را دارد


دریادار حبیب‌الله سیاری که به مناسبت ۷ آذر، روز نیروی دریایی ارتش، در نشستی خبری شرکت جسته بود درباره حضور ایران در آب‌های بین‌المللی گفت: «این حضور بنا بر قوانین بین‌المللی است و اگر کسی بخواهد ما را تهدید کند، قطعاَ جواب آنها را خواهیم داد.»

وی فعالیت‌های نیروی دریایی ایران را راهبردی خواند وتصریح کرد که «نیروی دریایی تا اقیانوس هند و خلیج عدن و در مقاطعی نیز تا دریای سرخ و مدیترانه» برای انجام این فعالیت‌ها پیش رفته است.


آزمایش موشک‌های مستقر بر روی ناوچه‌های نیروی دریایی ایران


اسراییل پیشتر نگرانی خود را از حضور ایران در دریای سرخ و دریای مدیترانه اعلام کرده بود.

سیاری درباره توان جمهوری اسلامی برای ساخت ناو هواپیمابر گفت: «هر چند ما قاطعانه اعلام می‌کنیم که توان ساخت ناو هواپیمابر را در داخل کشور داریم، اما نیازی به این موضوع تا به حال احساس نشده است.»

ناو هواپیمابر از جمله تسلیحات استراتژیک به شمار می‌آید و به دلیل هزینه و پیچیدگی‌های فنی تنها کشورهای محدودی در جهان صاحب آن هستند. در این میان می‌توان از آمریکا، روسیه، بریتانیا، فرانسه، هند، ژاپن، اسپانیا، ایتالیا، تایلند و چین نام برد. از ۳۷ ناو هواپیمابر فعال در جهان حدود بیست فروند متعلق به نیروی دریایی آمریکا است.

احمدی نژاد: می خواهند جلوی رشد علمی ما را بگیرند

محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران گفت که غربی ها می دانند که ایران به دنبال تولید بمب اتمی نیست اما فشار می آورند تا جلوی رشد علمی این کشور را بگیرند.
آقای احمدی نژاد شنبه شب ۵ آذر (۲۶ نوامبر) در یک گفت و گوی زنده تلویزیونی گفت که کشورش برای رسیدن به پیشرفت علمی باید از چند مرحله عبور کند که علوم هسته ای از جمله آنها است و اگر از آن عبور نکند، باید در جای فعلی متوقف شود.

او در پاسخ به کسانی که می گویند پیشرفت هسته ای ایران پرهزینه است و حکومت باید برنامه اتمی خود را متوقف کند، گفت: "چیزهای دیگری مثل استقلال هم هزینه دارد، آیا می شود استقلال نداشت چون هزینه دارد"؟
او گفت: "اگر بخواهیم بمانیم باید قدرتمند باشیم و پیشرفت کنیم. بله تحریم می کنند و فشار می آورند ولی اگر در داخل منسجم باشیم، نمی توانند کاری کنند".
رئیس جمهوری ایران در پاسخ به سئوالی در مورد احتمال حمله اسرائیل به تأسیسات اتمی ایران گفت که مقامات اسرائیلی می خواهد به ایران حمله کند، اما این کار عواقبی دارد که باعث می شود این کار را نکند.
گفت و گو با ۱+۵ و آمریکا

آقای احمدی نژاد از عملکرد کشورهای گروه ۱+۵ انتقاد کرد و گفت که آنها فرصت های زیادی را در مذاکره با ایران از دست داده اند.
او گفت: "اگر آنها در مقابل ملت ایران نمی ایستادند، منافع سیاسی و حتی اقتصادی بیشتری به دست می آوردند. اما آنها دچار فقر تحلیل هستند. به آنها پیشنهاد همکاری دادیم و گفتیم که همکاری بهتر از تقابل است. اما آنها مسیر تقابل را انتخاب کرده اند".
به گفته او، ایران همواره برای گفت و گو اظهار آمادگی کرده است، اما قدرت های جهانی اقداماتی می کنند که گفت و گو با ایران را برای آنها مشکل می کند.
از آقای احمدی نژاد سئوال شد که آیا زمینه ای برای گفت و گو با دولت آمریکا وجود دارد؟
او گفت: "ما منعی نداریم و هر کس بر اساس عدالت و احترام پا پیش بگذارد، گفت و گو می کنیم. هر کس می خواهد تعامل کند، باید به طرف مقابل احترام بگذارد. ما محدودیتی نداریم و با همه گفت و گو می کنیم. کسی از گفت و گو پرهیز می کند که منطق نداشته باشد. ما منطق قابل دفاع داریم".
روسیه و چین

خبرنگار شبکه جام جم یک که برای ایرانیان مقیم اروپا پخش می شود، به رئیس جمهوری ایران گفت که عده ای عقیده دارند روسیه منفعت طلبانه عمل می کند و در دوستی صادق نیست. چین هم از رویارویی مستقیم با آمریکا پرهیز می کند. آیا اینها شرکای قابل اعتمادی هستند؟
آقای احمدی نژاد در پاسخ گفت: "ما با آنها همکاری می کنیم ولی انتظار نداریم که آنها منافع ملی خود را فدای ما کنند. ما هم منافع ملی خود را فدای کسی نمی کنیم. ممکن است در جایی با هم اختلاف نظر داشته باشیم. اما در یک نگاه کلی، ایران، روسیه و چین در یک بلوک قرار دارند".
او گفت که این سه کشور به دلیل همسایگی و نگاه نزدیک به همی که به صحنه بین المللی دارند باید همکاری داشته باشند، اما این همکاری صد در صد نخواهد بود.
حقوق بشر

از آقای احمدی نژاد سئوال شد که برداشت او از وضعیت حقوق بشر در ایران چیست؟
او گفت که حقوق بشر یک بحث پایه است، تمام پیامبران برای تأمین حقوق انسان ها مبعوث اند و همه دولت ها باید در پی تأمین حقوق بشر باشند.
اما به گفته او، "نمی شود دیگران معیارهای خاصی را قرار بدهند و انتظار داشته باشند که همه این معیارها را رعایت کنند".
آقای احمدی نژاد پرسید: "در کجای دنیا حقوق بشر به طور کامل تأمین شده است؟ آیا این حقوق در آمریکا تأمین شده است که دولت آمریکا از دیگران انتقاد می کند؟"
او گفت که روزی ۳۰ نفر در درگیری با پلیس آمریکا کشته می شوند و در اروپا هم حقوق انسان ها زیر پا گذاشته می شود.
رئیس جمهوری ایران افزود: "همه جای دنیا مشکل هست. ممکن است ما هم مشکلات و ضعف هایی داشته باشیم که حتما هم داریم، اما نمی شود کسانی که خود مشکل دارند مدعی ما شوند. راه حل این است که همه با هم بحث کنیم و با توجه به مسائل فرهنگی و محلی، بر مسائلی تفاهم کنیم".
آقای احمدی نژاد کشورهای غربی را متهم کرد که در واقع به دنبال تضمین حقوق بشر نیستند، بلکه می خواهند از آن به عنوان ابزاری برای فشار آوردن به کشورهایی مانند ایران استفاده کنند.
او گفت: "منشور حقوق بشر مبهم است و می توان از آن تفاسیر مختلف کرد. آمریکا زندان های مخفی در نقاط مختلف دنیا دارد که حقوق بشر در آن رعایت نمی شود، بعد به زندان های دیگران ایراد می گیرد. ممکن است ایراد وارد هم باشد، اما آمریکا نمی تواند ایراد بگیرد".
یارانه ها
رئیس جمهوری ایران در بخش دیگری از سخنان خود به اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها اشاره کرد و گفت که این طرح بخش مهمی از طرح تحول اقتصادی است.
او گفت که هدفمند کردن یارانه ها با کمترین مشکلات و بالاترین دستاوردها در ایران اجرا شده و در نتیجه آن، مصرف سوخت و انرژی کنترل شده و الگوی مصرف مردم به سرعت در حال تغییر است.
او گفت: "ما مسیر خود را عوض کرده ایم، بنابراین هر چه جلوتر برویم، تفاوت ها بیشتر معلوم خواهد شد. در رشد اقتصادی، بهره وری، کاهش تفاوت های طبقاتی تحول ایجاد خواهد شد".
آقای احمدی نژاد تأکید کرد که پس از اجرای این طرح "کسی به نان شب محتاج نخواهد بود و در گام های بعدی به جایی می رسیم که فقیر در کشور وجود نخواهد داشت و زمینه های وسیع سرمایه گذاری به وجود خواهد آمد".
کمک به تولید
رئیس جمهوری ایران در پاسخ به انتقادهایی که در مورد عدم حمایت دولت از تولیدکنندگان مطرح می شود گفت: "ما هنوز به تولید کنندگان یارانه می دهیم، اما پول نقد نمی دهیم. سوخت را به تولید کنندگان ارزان تر می دهیم. در حال حاضر مصرف انرژی در بخش تولید بالا رفته است. معنای این امر این است که تولید افزایش یافته است".
آقای احمدی نژاد گفت که ایران در تولیدات پایه خود مثل فولاد، سیمان، خودرو، آلومینیوم و مس حدود ۱۰ درصد یا بیشتر رشد تولید داشته است و میزان صادرات غیر نفتی این کشور هم افزایش پیدا کرده است.
او افزود: "این بر خلاف پیش بینی تحلیل گرانی است که می گفتند دست کم برای ۱۸ ماه رشد منفی خواهیم داشت".
تحولات منطقه
آقای احمدی نژاد در مورد تحولات منطقه خاورمیانه گفت که موضع ایران این است که آزادی و حق حاکمیت ملی حق همه ملت ها است و دولت ها و ملت های منطقه باید اصلاحات را با هم و بدون دخالت خارجی اجرا کنند.
او کشورهای غربی را متهم کرد که می خواهند به اختلافات درونی در کشورهای منطقه دامن بزنند و تحولات را به نفع خودشان مدیریت کنند.
رئیس جمهوری ایران افزود: "ما هم می خواهیم اثر بگذاریم، اما نه به نفع خودمان، بلکه به نفع ملت های منطقه که البته این در نهایت به نفع ما است".
او مشخصا در مورد سوریه گفت که موضع ایران این است که "دولت و ملت سوریه با هم تصمیم بگیرند و کسی هم کسی را نکشد. نظامیان مخالفان را نکشند و مخالفان هم نظامیان را نکشند".
رابطه با بریتانیا
آقای احمدی نژاد در مورد رابطه ایران و بریتانیا گفت: "مردم سابقه خوبی از انگلیسی ها ندارند، ما هم رفتار خود را متناسب با رفتار آنها تنظیم می کنیم. البته روابط ما با بریتانیا قطع نیست".
او گفت که ایران با کشورهای دیگر در مجموع ۱۹۰ میلیارد دلار مبادله دارد که تنها ۲۴ میلیارد دلار آن با کشورهای اروپایی است.
رئیس جمهوری ایران گفت: "البته ما نمی خواهیم روابط خود را قطع کنیم، اما اگر آنها خواستند قطع کنند، متقاضیان جایگزین پیدا می کنیم و اروپایی ها بعدا مجبور می شوند برای معامله با ما در صف بایستند".
او افزود: "به غربی ها توصیه می کنم که رفتار خود را عوض کنند و توهین کردن به ملت ایران را کنار بگذارند".

دلار در حال صعود؛ عنان ارز از‌ کف بانک مرکزی رفته است

رسانه‌های داخل ایران نوشته‌اند التهاب بازار ارز به‌حدی رسیده که قیمت دلار ساعت به ساعت تغییر می‌کند. هم‌اکنون بهای دلار به ۱۳۸۰ تومان رسیده است. رسانه‌ها می‌گویند عنان ارز از‌ کف بانک مرکزی رفته است.

 
خبرگزاری فارس روز شنبه ۵ آذر خبر داد، التهاب بازار ارز به‌حدی رسیده که قیمت دلار ساعتی تغییر می‌کند. مقارن ظهر امروز قیمت دلار  به ۱۳۸۰ تومان رسید. ساعتی پیش از آن صراف‌ها دلار را ۱۳۷۰ تومان می فروختند. نرخ رسمی اعلام شده از سوی بانک مرکزی برای خرید و فروش دلار  ۱۰۸۷ و ۱۰۹۱ تومان است.
به نوشته روزنامه "تهران امروز"، در سال ۸۹ درهمین روزها، قیمت هر دلار در بازار ارز غیررسمی یک هزار و ۵۵ تومان بود. این به معنای افزایش بیش از ۳۰۰ تومان (معادل ۳۰ درصد) در قیمت دلار در فاصله‌ی یک سال است.
علاوه بر گران‌شدن نرخ دلار آمریکا در بازار غیررسمی، نرخ یورو نیز افزایش یافته و به نزدیک ۱۸۵۰ تومان رسیده است. این افزایش قیمت شامل سکه بهار آزادی نیز می‌شود، در حالی که قیمت طلا در بازارهای جهانی کاهش یافته است.
 "فارس" نوشته است، در روزهای جاری افزایش التهابات بازار ارز به حدی رسیده که فعالان بازار ارز خرید و فروش ارز خودداری می‌کنند. خودداری از فروش ارز به مردم توسط برخی صرافی‌ها موجب شده تا قیمت دلار بار دیگر گران‌تر از قبل شود.
این خبرگزاری در گزارش خود افزوده، بانک مرکزی اقدامی برای بازگشت آرامش به بازار انجام نمی‌دهد. به نوشته "فارس"، شاید برنامه بانک مرکزی یکسان‌سازی نرخ ارز در قیمت‌های بالا باشد و با این روش بخواهد مصوبه شورای پول و اعتبار برای تک‌ترخی کردن ارز را اجرا کند. شورای پول و اعتبار هفته‌ی گذشته در مصوبه‌ای بانک مرکزی را موظف کرد از چند نرخی‌شدن ارز جلوگیری کند.
عنان ارز از‌ کف بانک مرکزی رفت
قیمت دلار در یک سال اخیر ۳۰ درصد افزایش یافته است

 
 روزنامه "جهان صنعت" در شماره امروز خود (شنبه ۵ آذر ۱۳۹۰) نوشته است، افزایش نرخ دلار "ناتوانی بانک مرکزی برای کنترل بازار" را اثبات می‌کند.
به گزارش این روزنامه، «وعده‌های بی‌پایان و سیاست‌های جدید بانک مرکزی برای کنترل بازار ارز تاکنون هیچ‌گاه نه تنها بازار را کنترل نکرده، بلکه باعث آشفتگی و بالا بردن فاصله نرخ ارز دولتی و آزاد شده است».
در همین‌حال فرزان سهرابی، کارشناس اقتصادی در باره دلایل التهاب موجود در بازار ارز به روزنامه "جهان صنعت" گفته است: «محدودیت‌هایی که در حال حاضر از سوی کشورهای غربی برای ایران در نظر گرفته شده باعث ایجاد یک جو روانی و عکس‌العمل مردم نسبت به این اخبار شده و در نتیجه اثر آن نیز روی بازار دلار مشاهده می‌شود.»
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه اگر دلار  در همین قیمت‌ها باقی بماند در شب عید به حدود ۱۴۲۰ تا ۱۴۵۰ تومان می‌رسد، تاکید کرد: بنابراین بانک مرکزی باید وارد عمل شده و با قدرت دلار را پایین بیاورد.
فرزان سهرابی گفته است: «بانک مرکزی باید به سرعت وارد عمل شود و جو اقتصادی که شایعات موجود دلیل اصلی آن است را کنترل کند. همچنین باید جلو‌ عکس‌العمل‌های مردم نسبت به این اخبار را بگیرد و به کشورهای دیگر اجازه ندهد چنین اخباری روی اقتصاد کشور اثر بگذارد.»
تاثیر تحریم‌ها در افزایش قیمت ارز در ایران در حالی است که روزهای آینده تحریم‌های تازه‌ای در انتظار ایران است. بنابر گزارش‌ رسانه‌های بین‌الملی، بدنبال تحریم نهادهای مالی و صنایع پتروشیمی ایران از سوی بریتانیا، کادانا و آمریکا، کشورهای دیگری نیز از جمله ژاپن، کره جنوبی و برخی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا  در حال بررسی اعمال تحریم‌های یکجانبه اقتصادی علیه ایران هستند. دور تازه تحریم‌ها بطورعمده فروش نفت و نهادهای مالی ایران هدف گرفته است.

پلیس ایران هکرها را به خدمت می‌گیرد

معاون مبارزه با جرایم پلیس فتا از "برخورد قهری" پلیس با هکرهای "کلاه سیاه" که قصد خرابکاری در شبکه ها را دارند خبر داده است
تورج کاظمی، معاون نیروی پلیس ایران در حوزه مبارزه با جرائم سایبری اعلام کرده است که پلیس می تواند از تخصص و توانمندی های برخی از هکرها استفاده کند.
آقای کاظمی در گفتگو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، ضمن اشاره به تقسیم بندی هکرهای کامپیوتری به سه گروه عمده هکرهای کلاه سفید، کلاه صورتی و کلاه سیاه، اعلام کرد که پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات نیروی انتظامی (فتا) قصد برخورد با هکرهای دو گروه اول را ندارد، اما با هکرهای کلاه سیاه "برخورد قهری" خواهد کرد.
او در این تقسیم بندی، هکرهای کلاه سفید و صورتی را کسانی معرفی کرده است که صرفا قصد کمک دارند و "خواستار به نمایش گذاشتن توانایی خود هستند و قصدی برای تخریب، اخاذی، سرقت و ... ندارند".
این مقام پلیس در ادامه افزود: "پلیس قصد برخورد با این افراد هوشمند را ندارد و آنان را مجرم هم نمی دانیم، بلکه این هکرهای توانمند به عنوان متخصصان یا قشر با سواد در زمینه رایانه و امنیت شبکه شناخته می شوند".
پلیس سایبری ایران از سوم بهمن ۱۳۸۹ با هدف "مقابله با جرایم اینترنتی" و "حفاظت از اموال، منافع و اسرار ملی" در مقابل تهدیدها و خطراتی ایجاد شد که در شبکه اینترنت بروز می کند.
معاون مبارزه با جرایم پلیس فتا می گوید ۵۰ درصد از هکرهای ایرانی را افراد زیر ۲۵ سال تشکیل می دهند.
استفاده از هکرهای حرفه ای توسط سازمان ها و شرکت های بزرگ دولتی و خصوصی برای پی بردن به نقاط ضعف در شبکه های کامپیوتری در بسیاری از کشورهای جهان سابقه داشته است.
پیش از این گروهی تحت عنوان "ارتش سایبری ایران" که گفته می شود به حکومت ایران نزدیک است، در چندین مورد به هک کردن و ایجاد اختلال در سایت ها و وبلاگ های گروهها و نهادهایی در خارج از ایران اقدام کرده است.
یکی از این سایت ها، سایت اینترنتی رادیو زمانه مستقر در هلند بود که روز شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۸۸ با حمله این گروه از کار افتاد و دسترسی کاربران به آن مختل شد.
مجتبی ذوالنور، جانشین سابق نماینده رهبر ایران در سپاه پاسداران، تلویحا وابستگی "ارتش سایبری ایران" به حکومت جمهوری اسلامی را تأیید کرده بود.
او در گفت و گو با هفته نامه "۹ دی" چاپ قم گفته بود که ایران در" نبرد سایبری" نوپاست، اما با استفاده از "ارتش سایبری" توانسته است که در "هک کردن، ناکارآمد کردن و فیلترینگ سایت های دشمن" موفقیت هایی به دست آورد.
طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران، هک کردن سایت ها و ایمیل ها جرم محسوب می شود و برای آن مجازات کیفری در نظر گرفته شده ‌است.

تاریخ‌نگاری اسلامی و شاهان ایران

سعید پیوندی (جامعه شناس)
 شاهان گذشته و تاریخ ایران از باستان به این سو را چگونه باید به نسل جوان کشور معرفی کرد؟ بیش از سه دهه است که مسئولین کشور درگیر این پرسش‌اند و تغییرات پی‌درپی کتاب‌های تاریخ از سال ۱۳۵۷ تاکنون را هم از جمله باید در رابطه با همین سردرگمی درک کرد.

آخرین این جدل‌ها که بازتاب وسیعی هم در رسانه‌ها و محافل آموزشی داشته از چند هفته پیش بر سر چند و چون پرداختن به شاهان تاریخ ایران آغاز شده است. مهرماه سال جاری، یعقوب توکلی، رئیس گروه مطالعات تاریخ وزارت آموزش و پرورش، گفته بود: «در تغییرات جدید، تاریخ‌نگاری‌های نظامی و پادشاهان از کتب تاریخ مقاطع تحصیلی راهنمایی و دبیرستان حذف می‌شود؛ کتاب‌های تاریخ جدید این دو مقطع با رویکرد فرهنگی و تمدن‌پرور جایگزین تاریخ‌نگاری‌های سیاسی و نظامی پادشاهان و جنگ‌ها می‌شود».

در پی واکنش‌های انتقادی فراوان به این برخورد، محی‌الدین بهرام محمدیان، معاون پژوهشی وزیر آموزش و پرورش، به رسانه‌ها گفته است که آموزش و پرورش برنامه‌ای برای حذف زندگینامه پادشاهان از کتب تاریخی ندارد. او ضمن اشاره به وجود برخی «پادشاهان محترم» مانند شاهان صفوی اضافه می‌کند که «پادشاهان جزء تاریخ ایران هستند، اما همه آنها محترم نیستند. ما زمانی جنایت‌های پادشاهان را حذف می‌کنیم که بخواهیم کارهای آنها را لاپوشی کنیم، اما زمانی که می‌خواهیم از عقب‌ماندگی‌های زمان قاجار و پهلوی بنویسیم باید نام آنها و همه جنایت‌هایشان را نوشت. باید در تاریخ پادشاهان جنایتکار را محاکمه کرد.»

تاریخ یا ابزار تبلیغاتی؟

با نگاهی به کتاب‌های تاریخ شاید بتوان گفت مشکل اصلی کتاب‌های تاریخ پیش از آن که نوع برخورد با پادشاهان باشد چگونگی برخورد با تاریخ و روش‌شناسی تاریخی است. در بررسی تاریخی پرسش اولیه این است که منابعی که مورد استفاده نویسندگان قرار گرفته‌اند کدامند و آنها با کدام فرضیه‌ها، روش‌شناسی و داده‌هایی به داوری درباره رویداد‌ها، روند‌ها و شخصیت‌ها دست زده‌اند و تا چه اندازه توانسته‌اند پیچیدگی‌های حوادث و شکل‌گیری روندهای تاریخی را به گونه‌ای عینی و بی‌طرفانه به خواننده نشان دهند یا به او اجازه اندیشیدن و داوری مستقل دهند. کسی که از منظر پژوهشی و با روش علمی و دانشگاهی به سراغ تاریخ می‌رود ناگزیر از بررسی منابع گوناگون و بی‌طرف است و فقط به نویسندگانی بسنده نمی‌کند که مطلبی در جهت پیش‌فرض‌های او نوشته‌اند. هدف بحث و شناخت تاریخی باید تلاش برای درک بهتر، عینی و جامع گذشته و حال باشد.

نگاهی تحلیلی به متون کتاب‌های تاریخ از دبستان تا دبیرستان اما نشان می‌دهد که نویسندگان نه با دغدغه پژوهشی و علمی، که بیشتر با نوعی پیش‌داوری، چهارچوب فکری مشخص و هدف سیاسی به سراغ رویداد‌ها و شخصیت‌های تاریخی از شاهان گرفته تا دیگران رفته‌اند و خواسته‌اند روایتی تقلیلی و جهت‌دار از تاریخ را ارائه دهند.

مصداق‌های این گرایش را می‌توان در بسیاری از متون درسی تاریخ در ایران یافت. برای مثال، تاریخ پیش از اسلام ایران به‌ویژه دوره ساسانیان به گونه‌ای نوشته شده تا حمله اعراب به ایران به خاطر «گرفتن مالیات‌های گزاف» یا وجود «جور و ستم» و «آشفتگی» (تاریخ اول راهنمایی، ص ۶۸) جنگ آزادی‌بخش مردم کشوری جلوه داده شود که «از ظلم و بی‌عدالتی شاهان به تنگ آمده بودند» (تاریخ چهارم دبستان، ص ۱۰۲).

در جای دیگر می‌خوانیم که «مردم از پادشاهان ساسانی به دلیل شدت ظلم و فساد و کشورگشایی‌های هوس‌بازانهٔ آن‌ا به شدت ناراضی بودند» (تاریخ اول راهنمایی، ص ۶۹) یا درباره کاخ تیسفون گفته می‌شود که «شاهان ساسانی با گرفتن مالیات‌های گزاف از مردم، گنج‌های گران‌بهایی در این کاخ فراهم آورده بودند». (تاریخ اول راهنمایی، ص ۶۵)

یا اگر در روایت سال‌های اخیر کتاب‌های درسی از میان پادشاهان هخامنشی از کورش به نیکی یاد می‌شود از جمله به این دلیل است که «برخی معتقدند ذوالقرنین که در قرآن مجید به عنوان فرمانروایی نیک‌سیرت ستوده شده،‌‌ همان کوروش پادشاه ایران است». (تاریخ دوم نظری، ص ۴). این در حالی است که بیشتر پادشاهان هخامنشی، اشکانی یا ساسانی یا مورد انتقاد قرار گرفته‌اند یا درباره آنها به صورتی بسیار خنثی و با فاصله سخن رفته است. گویی اینان به سرزمین ایران و تاریخ مشترک مردم این کشور تعلق نداشته‌اند.

کتاب‌های درسی همزمان رابطه خوبی هم با شخصیت‌هایی مانند بابک و مازیار که به اشکال گوناگون به مقاومت در برابر اعراب دست زدند ندارند: «در اوایل حکومت طاهریان شخصی به نام بابک در آذربایجان علیه خلیفه قیام کرد. بابک با خلیفه دشمن بود و توانست در بسیاری از جنگ‌ها سپاهیان او را شکست دهد... اما سرانجام، سپاهیان خلیفه آنها را سرکوب کردند.» (تاریخ دوم راهنمایی، ص ۳۴).

حتی شخصیتی مانند ابومسلم خراسانی هم چندان خوشایند کتاب‌های درسی نیست، چرا که او با «ادعای طرفداری از خاندان پیامبر (ص)، عده زیادی را دور خود جمع کرد» (تاریخ دوم راهنمایی، ص ۲۷) و در قدرت گرفتن خلفای عباسی سهمی بر عهده داشت.

کتاب تاریخ که همه جا از غصبی بودن خلافت عباسی سخن به میان می‌آورد، وقتی به رابطه امام هشتم با عباسیان می‌رسد ناچار است مدعی شود که مامون «با توجه به این ه ایرانیان به امامان شیعه علاقه‌مند بودند، امام رضا (ع) را به اجبار از مدینه به خراسان آورد و ولیعهد خود ساخت...» (تاریخ سال دوم راهنمایی ص ۱۸)

به طور کلی جز چند مورد (کوروش، شاه اسماعیل صفوی، شاه عباس، کریم خان زند، امیر کبیر) نگاه مسلط به پادشاهان و حاکمان منفی و یا خنثی است. «شاهان اشکانی به مسائل دینی کشور توجه زیادی نداشتند» (تاریخ اول راهنمایی، ص ۵۸)، شاهان ساسانی با گرفتن مالیات‌های گزاف از مردم «برای خود کاخ‌های مجلل بنا می‌کردند (همان منبع، ص ۶۵)،» شاهان ساسانی به خوش‌گذرانی مشغول بودند، در حالی که فقر و اختلاف طبقاتی مردم را به شدت آزار می‌داد «(تاریخ چهارم دبستان، ص ۱۰۴)،» خسرو پرویز مردی خودخواه و خوش‌گذران بود «(همان منبع، ص ۱۰۳)، فتح‌علیشاه» مردی بی‌اراده و ناآگاه» بود (۵ دبستان، ص ۱۱۷).

از رضا شاه به عنوان «خشن و بیسواد» (بخش تاریخ کتاب تعلیمات اجتماعی سال پنجم دبستان، ص ۱۲۵) و یا عامل استعمار انگلیس یاد می‌شود.

دوران سلطنت دو پادشاه پهلوی شاید بیش از دیگر زمان‌های تاریخی دیگر هدف این داوری منفی و یک‌سویه نویسندگان قرار گرفته است. این برخورد منفی تا به آن اندازه است که نوسازی کشور در زمان رضاشاه هم خدمت به بیگانه به حساب می‌آید. برای مثال، کتاب تاریخ سال سوم راهنمایی پس از اشاره به حادثه مسجد گوهرشاد در سال ۱۳۱۴ می‌نویسد که «این گونه اقدامات و سرکوب‌گری‌ها موجب شد تا کارهای دیگر رضاشاه نظیر ایجاد دانشگاه و احداث راه‌آهن نیز مورد استقبال مردم قرار نگیرد، زیرا آنها نیز در جهت منافع بیگانگان بود. «(تاریخ سوم راهنمایی، ص ۷۰) در حالی که یک بررسی تاریخی منصفانه و عینی می‌تواند نوسازی واقعی ایران را در کنار بعد آمرانه و غیر مشارکتی یک جا مورد نقد قرار دهد و نکات منفی و مثبت تاریخ این دوره ایران را به نسل کنونی بشناساند.

تاریخ سیاه و سفید

کتاب‌های تاریخ در بسیاری از تحلیل‌های خود پدیده‌ها را به صورت سیاه و منفی می‌بینند. بدین سان است که در کنار این روایت سیاه از دوره قاجار و پهلوی، نویسندگان کتاب‌های تاریخ همواره از شخصیت‌های روحانی با ستایش فراوان سخن به میان آورده‌اند. در نگاه کتاب‌های درسی روحانیون در همه رویدادهای دو قرن اخیر ایران پیشتاز اعتراضات و جنبش‌های مردمی و دفاع از منافع ملی بودند. برای مثال، کتاب تاریخ دوم نظری با اشاره به قرارداد معروف رویتر در زمان ناصرالدین شاه از مخالفت آیت‌الله حاج ملا علی کنی یاد می‌کند و نیز همزمان رشوه گرفتن میرزا ملکم خان و میرزا حسین خان سپهسالار (ص ۳۰). در هر یک از حوادث این دوره پای چند روحانی درجه اول به میان کشیده می‌شود.

در برابر روشنفکران صدر مشروطیت در بخش‌های دیگر نیز مورد انتقاد قرار می‌گیرند: «پذیرش اندیشه‌های غربی و شیفتگی و خودباختگی بی‌چون و چرا در برابر فرهنگ بیگانه، از ویژگی‌های بارز افکار این افراد بود» (ص ۴۱). همین کتاب به مشارکت و «فتوای جهاد علما» (تاریخ دوم نظری، ص ۲۲) در جنگ‌های ایران و روس اشاره دارد، بدون آن که بگوید که چگونه دخالت و استخاره آقایان هم در رقم زدن سرنوشت این شکست تاریخی نقش داشت. در کتاب‌های تاریخ هیچ خبری از همدلی و همراهی بسیاری از روحانیون طراز اول با دربار قاجارو دربارهای دیگر نیست گویی همه آنها همواره در اپوزیسیون با حکومت می‌جنگیدند.

نمونه دیگر این خوانش جانب‌دارانه تاریخ شیخ فضل‌الله نوری است که با وجود مخالفت با مشروطیت و طرح شعار «ما دین نبی خواهیم، مشروطه نمی‌خواهیم» به قهرمان جنبش مشروطیت تبدیل می‌شود که «با مشاهدهٔ انحراف مشروطیت از مسیر اسلام به مخالفت با آن برخاست» (تاریخ سوم راهنمایی، ص ۵۱).

همین روایت پیرامون دوران پهلوی صدق می‌کند با این تفاوت که این بار به جمع روحانیون بی‌عیب و بی‌خطا مانند مدرس و آیت‌الله کاشانی نیروی‌های اسلام‌گرا هم افزوده می‌شوند: «با اعدام انقلابی رزم‌آرا توسط یکی از اعضای جمعیت فداییان اسلام، مجلس شورای ملی قانون ملی شدن نفت ایران را تصویب کرد» (تاریخ سوم راهنمایی، ص ۷۸).

نوشته‌های کتاب‌های تاریخ در رویکرد شیعه‌محورانه خود تا آنجا پیش می‌روند که مطالب فراوانی در تضاد آشکار با باورهای اقلیت سنی‌مذهب می‌نویسد، یهودی بودن را به خودی خود مشکل‌آفرین جلوه می‌دهد و به بهایی‌ها آشکارا توهین می‌کند و آنها را «فرقه گمراه و منحرف» و عامل بیگانه می‌خواند (تاریخ دوم نظری، ص ۲۹).

تاریخ در خدمت یک ایدئولوژی

مشکل اصلی کتاب‌های درسی شیوه تاریخ‌نویسی است که به نظر می‌رسد بیشتر در خدمت توجیه یک فرضیه و جهان‌بینی خاص درباره جهان، تاریخ و انسان باشد. انتخاب رویداد‌ها و منابع هم متناسب با این رویکرد صورت گرفته است.

در خوانش تاریخی که در خدمت یک هدف سیاسی و ایدئولوژیک است، زشت و زیبا، خوب و بد، پلیدی و نیکی همه جا در برابر یکدیگر قرار می‌گیرند و پیچیدگی‌ها و خصلت چند وجهی رویداد‌ها به گونه‌ای غیر علمی و تقلیلی ساده می‌شود. در این نظام فکری مبتنی بر دوگانگی‌های متضاد و خطی، تاریخ دو قرن اخیر شامل شخصیت‌های «مثبت» خیالی و یا واقعی می‌شود که «نجات‌دهنده»،‌ «بدون خطا»، «روشن‌بین»،‌ «خارجی‌ستیز»اند و در خدمت منافع عمومی. در برابر آنها بازیگران «منفی» یعنی شاهان «بی‌تدبیر»، «وابسته»، «سرسپرده» و «ظالم» هستند و یا دولتمردان، روشنفکران و سازمان‌های سیاسی سکولار که امید به غرب و دنیای بیگانه بسته‌اند و به بیراهه رفته‌اند. شخصیت‌ها، حوادث و پدیده‌ها یا خوب و مثبت‌اند و یا منفی و بد. در مورد کسانی اغراق می‌شود و کسانی هم قربانی داوری یک‌جانبه می‌شوند. بدین گونه است که ده‌ها و ده‌ها رنگ متنوع میان سیاه و سفید نادیده انگاشته می‌شوند.

تاریخ‌نویسان دولتی در همه نظام‌های ایدئولوژیک و بسته دنیا با تاریخ گذشته کشور خود و جهان کم و بیش این گونه برخورد کرده‌اند و به‌ناچار کار تاریخی را وانهاده‌اند و بیشتر به روایتی یک‌سونگرانه و جانب‌دارانه از تاریخ روی آورده‌اند. آنها ناچارند تاریخ را به گونه‌ای بنویسند که نظم حاکم دارای اعتبار شود و مشروعیت حکومت مورد پرسش قرار نگیرد. استالین هم ناچار بود برای تاریخی که می‌بایست مطابق میل او و نظام شوروی آن روز نوشته و تفسیر شود حتا به دست‌کاری در عکس‌های تاریخی متوسل شود تا انقلابیون دیروز و «خائنین» و «رویزیونیست»های بعدی را محو کند و روایتی شسته و رفته و «بی‌عیب» از تاریخ را به نسل جوان تحویل دهد.

این تاریخ‌نویسی سلیقه‌ای تناقض‌ها و بن‌بست‌های خود را هم به همراه می‌آورد. اگر در سه دهه گذشته بار‌ها و بار‌ها سخن از بازنویسی کتاب‌های تاریخ به میان آمده و یا متون آنها مورد تجدید نظر قرار گرفته نه به خاطر دستاوردهای جدید پژوهشی در حوزه تاریخ ایران، بلکه بیشتر به دلیل نوع نگاه گروه‌هایی است که در هر دوره‌ای دست بالا را در نظام آموزش داشته‌اند.

بعد ضد آموزشی تاریخ‌نویسی ایدئولوژیک

نگاه یک‌سویه کتاب‌های تاریخ ایران به خاطر بعد آموزشی و تربیتی این کتاب‌ها آسیب می‌رساند. از یک طرف نسل جوان در روندهای جامعه‌پذیری خود با هویت ملی مغشوش و سردرگم در کتاب‌های درسی سر و کار دارد که مرزهای آن با هویت دینی مبهم و پرسش‌انگیز است. از سوی دیگر زیرا نسل جوان یاد نمی‌گیرد درباره تاریخ و هویت حال و گذشته خود برخوردی نسبی، عمیق، باانصاف و پرسش‌گرانه داشته باشد و به پدیده‌های اجتماعی و تاریخی به صورت خطی و یک‌بعدی نگاه نکند.

این نوع تاریخ‌نگاری یکی از پی‌آمدهای اسلامی کردن آموزش در ایران است. برخورد ایدئولوژیک به تاریخ و پدیده‌های اجتماعی نوعی مقابله با ذهنیت پیچیده و پرسشگر هم هست. این نوع تاریخ‌نویسی پیام آموزشی هم در بر دارد. نسل جوان نباید یاد بگیرد که با شناخت و روش‌شناسی مستقل به داوری درباره تاریخ و شخصیت‌های گذشته بنشیند. گفتمان ایدئولوژیک برای همه چیز پاسخ آماده دارد، «خائن» و «خادم» را نشان می‌دهد تا زحمت اندیشیدن، تحلیل کردن و داوری مستقل را به مخاطب خود ندهند.

رایزنی آمریکا با متحدانش برای تحریم بیشتر ایران

دیوید کوهن، معاون وزیر خزانه داری آمریکا در امور تروریسم و اطلاعات مالی، برای رایزنی درباره تشدید تحریم های ایران به امارات متحده عربی و اسرائیل سفر می کند.
هم زمان، گزارش ها از احتمال حمایت کره جنوبی از برخی تحریم هایی که اخیرا واشنگتن علیه تهران در نظر گرفته است حکایت دارد.

وزارت خزانه داری ایالات متحده با انتشار بیانیه ای اعلام کرده که است که سفر آقای کوهن روز شنبه (۲۶ نوامبر) آغاز و تا ۲۹ نوامبر ادامه خواهد یافت.
آمریکا به تازگی نظام بانکی ایران از جمله بانک مرکزی این کشور را یکی از "مهم ترین نگرانی ها در زمینه پولشویی" اعلام کرده، اما از تحریم کامل این بانک خودداری کرده است.
اسرائیل، متحد منطقه ای آمریکا، این اقدام واشنگتن را کافی نمی داند.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، پیشتر خواهان تحریم بانک مرکزی و صادرات نفت ایران شده بود.
ایران می گوید که به خاطر تحریم های آمریکا یا شورای امنیت سازمان ملل متحد سیاست هسته ای خود را تغییر نخواهد داد.
وزارت خزانه داری ایالات متحده اعلام کرده است که دیوید کوهن درباره اقدامات جامعه بین المللی برای منزوی کردن بیشتر ایران، با مقام های اماراتی و اسرائیلی گفتگو خواهد کرد.
بنا بر بیانیه این وزارتخانه: "او (دیوید کوهن) گزینه هایی را مورد بررسی قرار خواهد داد که ایالات متحده برای افزایش فشار بر دولت ایران در دست بررسی دارد، از جمله تدابیر مالی احتمالی برای هدف قرار دادن بانک مرکزی ایران."
از سوی دیگر، گزارش ها حاکیست که کره جنوبی اجرای دست کم بخشی از تحریم های تازه واشنگتن علیه ایران را در دست بررسی دارد.
یک مقام دولت کره جنوبی که نخواسته است نامش فاش شود، به خبرگزاری یونهاپ این کشور گفته است: "ما در حال بررسی این موضوع هستیم که پس از احیای نگرانی ها درباره گسترش برنامه اتمی ایران، برای اعمال تحریم های بیشتر علیه این کشور به آمریکا و جامعه بین المللی بپیوندیم."
این خبر چند روز پس از سفر وندی شرمن، یکی از معاونان وزیر امور خارجه آمریکا به سئول، اعلام شده است.
خبرگزاری رویترز گزارش می دهد کره جنوبی منع خرید مواد پتروشیمی ایران را مد نظر دارد.
این خبر هنوز رسما توسط مقام های کره جنوبی تایید نشده است.
به گزارش رویترز، ایران در سال میلادی گذشته فراورده های پتروشیمی به ارزش تقریبی ۳۵۰ میلیون دلار به کره جنوبی صادر کرد و این کشور نیز در مقابل مواد پتروشیمی به ارزش ۴۵۰ میلیون دلار به ایران فروخته است.
آمریکا چند روز پیش، صنایع پتروشیمی ایران را تحریم کرد.
وزارت خزانه داری آمریکا همچنین درباره "پولشویی" در تمام بانک های ایرانی از جمله بانک مرکزی این کشور ابراز نگرانی کرد، اتهامی که ایران آنرا بی اساس می داند.
هم زمان، فرانسه نیز به اتحادیه اروپا پیشنهاد تحریم خرید نفت ایران را داده است.
ایران می گوید که تحریم های آمریکا و متحدانش بر سیاست اتمی این کشور تاثیری نمی گذارد.

پیشرفت چشمگیر در تعیین رژیم حقوقی خزر؟

پرچم‌های کشورهای ساحلی دریای خزر
 
رناد منشو (باکو)
 رادیو فردا : نمایندگان روسیه، قزاقستان و آذربایجان پس از سی‌امین نشست کارگروه اختصاصی کشورهای ساحلی خزر برای تعیین رژیم حقوقی این دریا خبر از «پیشرفت‌های چشمگیر» و «نزدیکی دیدگاه‌های پنج کشور ساحلی خزر» داده‌اند.

خلف خلف‌اف، معاون وزیر خارجه آذربایجان، گفته است که در سی‌امین اجلاس کارگروه تعیین رژیم حقوقی دریای خزر که در «آستانه» پایتخت قزاقستان برگزار می‌شود، درباره طیف وسیعی از متن کنوانسیون تعیین رژیم حقوقی دریای خزر توافق به عمل آمده و به احتمال زیادی توافقنامه رژیم حقوقی خزر در آینده نزدیک به امضای سران کشورهای ساحلی برسد.

وی همچنین درباره پروژه «ترانس خزر» که مقامات روسیه و ایران قبل از تعیین رژیم حقوقی دریای خزر با ساخت آن مخالفت کرده‌اند، گفته است که «موارد مورد مناقشه در متن کنوانسیون تعیین رژیم حقوقی دریای خزر مانعی برای پروژه‌های ترانزیت انرژی نیست».

خط لوله ترانس خزر که قسمتی از پروژه نابوکو است، قرار است گاز ترکمنستان را طریق بستر دریای خزر به آذربایجان منتقل کند. پروژه نابوکو نیز یکی از پروژه‌های «کریدور جنوبی» است که برای شکستن انحصار صادرات گاز روسیه به اروپا طراحی شده و قرار است در صورت اجرایی شدن، سالانه ۳۳ میلیارد متر مکعب گاز به اروپا نقل کند.

الکساندر گلوین، نماینده خصوصی رئیس‌جمهور روسیه که در این اجلاس شرکت داشته نیز گفته است که نتایج به دست آمده از اجلاس کارگروه رضایت‌بخش است و طی این جلسه، مسائل عدیده‌ای که مورد اختلاف بود تا حدود زیادی حل شد.

یرژان قاضی خانوف، وزیر خارجه قزاقستان، نیز اعلام کرده است که موارد اختلافی تعیین رژیم حقوقی دریای خزر به زودی حل خواهد شد. به گفته وی، سومین دیدار سران کشورهای ساحلی خزر در باکو (۱۸ نوامبر ۲۰۱۰) نشان داد که «میان کشورهای ساحلی خزر مشکلی که از طریق مذاکره نتواند حل شود، وجود ندارد».

این مقامات توضیحی درباره موارد اختلاف و جزئیات توافقات ارائه نداده‌اند.

کشورهای ساحلی دریای خزر تاکنون موفق به امضای دو کنوانسیون در زمینه دریای خزر شده‌اند. در سال ۲۰۰۳ در نشست سران کشورهای ساحلی کنوانسیون عمومی حفظ محیط زیست دریای خزر (فقط در محدوده ۱۵ مایلی از ساحل) به امضا رسید و در ۱۸ نوامبر سال ۲۰۱۰ در سومین نشست سران کشورهای ساحلی خزر کنوانسیون امنیتی دریای خزر منعقد شد.

کشورهای آذربایجان، قزاقستان و روسیه که درباره «پیشرفت مذاکرات پیرامون تعیین رژیم حقوقی دریای خزر» خبر داده‌اند، خود در زمینه تعیین مرزهای آبی خود قراردادهای دو جانبه و سه جانبه امضا کرده‌اند و شمال دریای خزر را میان خود تقسیم کرده‌اند. نمایندگان ایران و ترکمنستان که قراردادهای دو و سه جانبه دیگر کشورهای ساحلی را قبول ندارند، هنوز در مورد نتایج اجلاس کارگروه نظری نداده‌اند.

ایران قبلاً طرفدار تقسیم مساوی بستر دریای خزر میان کشورهای ساحلی بود، یعنی سهم هر کشور ۲۰ درصد. اما، بعد از اجلاس سال گذشته سران در تهران، مقامات ایران درباره تقسیم مساوی دریای خزر اظهار نظر نکرده‌اند، با این همه، به صورت رسمی نیز درباره اینکه آیا موضع قبلی خود را تغییر داده‌اند یا نه، توضیحی نداده‌اند.

روسیه و قزاقستان در سال ۱۹۹۸، آذربایجان و قزاقستان در سال ۲۰۰۱، و آذربایجان-روسیه-قزاقستان در سال ۲۰۰۳ قرارداد تعیین مرزهای آبی خود را امضا کرده‌اند.

ایران و ترکمنستان می‌گویند که قراردادهای دو و سه جانبه مورد قبول آن‌ها نیست و باید قرارداد پنج جانبه امضا شود.
 از نظر آذربایجان، سهم ایران از خزر نوار باریکی است که مرز مشترک ساحلی ایران با آذربایجان و ترکمنستان را بهم متصل می‌سازد. در صورت تحمیل خط مرزی آستارا (نقطه مرزی مشترک با آذربایجان) و بندر حسنقلی (مرز مشترک با ترکمنستان) حدود ایران از آب‌های خزر حدود ۱۱ درصد از آب‌های این دریا خواهد بود.

آذربایجان با ترکمنستان نیز بر سر ذخایر هیدروکربوری واقع در مرزهای آبی مورد مناقشه، اختلاف دارد، اما اخیراً مقامات دو کشور از نزدیکی مواضع خود خبر داده‌اند.

مالکیت بر میادین سردار (کپز)، عمر (آذری) و عثمان (چراغ) مورد مناقشه مقامات باکو و عشق‌آباد است.

نخست وزیر جدید مصر: ژنرال طنطاوی از قدرت کنار می‌رود

تظاهرات اعتراضی روز جمعه در میدان التحریر
ایلیا جزایری (بیروت)
 ده‌ها هزار مصری روز جمعه ۲۵ نوامبر، چهارم آذرماه، در میدان التحریر قاهره تجمع کرده و خواهان پایان حکومت شورای عالی نیروهای مسلح در مصر شدند. در همین حال کمال الجنزوری که مامور به تشکیل دولت وحدت ملی شده است، گفت پس از آنکه مطمئن شد محمد حسین طنطاوی رئیس شورای عالی نیروهای مسلح قصد ادامه حضور در قدرت را ندارد، نخست‌وزیری را پذیرفت.

کمال الجنزوری، نخست وزیر اسبق مصر در دوره حسنی مبارک، با تاکید بر اینکه تا پیش از دوشنبه آینده، موعد برگزاری انتخابات مصر، نمی‌تواند دولت خود را معرفی کند، گفت: از تمام پیشنهاد‌ها برای انتخاب وزرا در کابینه که از سوی ائتلاف‌های جوانان انقلاب و دیگر گروه‌ها ارائه می‌شود، استقبال خواهد کرد.

کمال الجنزوری که در یک کنفرانس خبری صحبت می‌کرد، همچنین گفت، نخست وزیری را پس از آن پذیرفت که مطمئن شد محمد حسین طنطاوی رئیس شورای عالی نیروهای مسلح تمایل دارد از قدرت کنار رود.

او تاکید کرد چنانچه احساس می‌کرد ارتش می‌خواهد به حکومت ادامه دهد، نخست وزیری را نمی‌پذیرفت.

پس از استعفای دولت عصام شرف، نخست وزیر دولت موقت مصر، شورای عالی نیروهای مسلح کمال الجنزوری را مامور به تشکیل دولت کرد.

الجنزوری تاکید کرد که بر خلاف عصام شرف، از اختیارات کامل برای اداره کشور برخوردار خواهد بود. او تاکید کرد که از تمام پیشنهاد‌ها برای انتخاب وزرا استقبال خواهد کرد.

الجنزوری از سال ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۹ نخست وزیری مصر را بر عهده داشت. این مساله باعث شد که برخی از گروه‌های مصری از جمله ائتلاف جوانان ۶ آوریل و حزب انقلاب، او را امتداد نظام حسنی مبارک دانستند. این در حالی است که برخی دیگر از گروه‌ها از جمله اسلامگرا‌ها نخست وزیری الجنزوری را تایید می‌کنند.

اگر چه الجنزوری به پاکی در دوره نخست وزیری‌اش شهرت دارد، اما معترضان می‌گویند این قضیه او را به فردی مناسب برای اداره کشور تبدیل نمی‌کند. از همین رو صد‌ها تن از معترضان با تجمع مقابل ساختمان نخست وزیری، مانع از ورود کمال الجنزوری به آن شدند.

از حدود ۱۰ ماه پیش همزمان با سرنگونی نظام محمد حسنی مبارک رئیس جمهور سابق مصر در پی انقلابی مردمی، شورای عالی نیروهای مسلح حکومت موقت این کشور را بر عهده گرفته است.
 تظاهرات روز جمعه پس از چند روز تحصن معترضان و درگیری آنها‌ با نیروهای امنیتی برگزار شد؛ درگیری‌هایی که دستکم ۴۱ کشته و هزاران زخمی برجای گذاشت. از ساعت‌های اولیه صبح معترضانی که خواستار انتقال هرچه سریع‌تر قدرت به غیر نظامیان هستند، به هزاران متحصن در میدان التحریر پیوستند.

پس از برگزاری نماز جمعه، معترضان شعارهای خود را آغاز کرده و در آن خواستار سرنگونی حکومت نظامیان شدند. معترضان می‌گویند که شورای عالی نیروهای مسلح در محقق کردن اهداف انقلاب ناکام مانده و‌‌ همان نظامی را باز تولید می‌کند که ژانویه گذشته علیه آن انقلاب کردند.

ایالات متحده آمریکا که از ده سال پیش کمک‌های فراوانی به نیروهای مسلح مصری ارائه می‌دهد، خواستار آن شد که هرچه سریع‌تر قدرت به غیر نظامیان واگذار شود.

با اوج گیری اعتراض‌ها، شورای عالی نیروهای مسلح اعلام کرد که انتخابات ریاست جمهوری را تا پایان ژوئن سال آینده میلادی برگزار خواهد کرد. این شورا همچنین اعلام کرد که در هر شرایطی انتخابات پارلمانی را در موعد مقرر آن در روز ۲۸ نوامبر برگزار خواهد کرد. اما روز جمعه تلویزیون دولتی مصر گزارش داد که شورای عالی نیروهای مسلح تصمیم گرفت انتخابات مجلس ملت را در دو روز برگزار کند.

به نظر می‌رسد که ارتش مصر با ادامه نا‌آرامی‌های اخیر قادر نیست امنیت حوزه‌های انتخاباتی و  ناظران انتخابات را در همه مصر در یک روز تامین کند.

درگیری‌هایی که در یک هفته اخیر در میدان التحریر و دیگر مناطق مصر روی داد، صحنه‌هایی شبیه صحنه‌های انقلاب ژانویه مصر به همراه داشت.

گروه اسلامگرای اخوان المسلمین که بر برگزاری انتخابات در موعد مقرر اصرار دارد، در اعتراض‌های اخیر شرکت نکرد. از همین رو معترضان در چند شهر علیه این گروه شعار دادند.

به گزارش خبرگزاری رویترز، مظهر شاهین خطیب نماز جمعه در میدان التحریر که به خطیب انقلاب شهرت دارد، گفت: «قانونِ وضعیتِ فوق العاده که انقلاب خواستار لغو آن بود، بار دیگر برقرار شد، وضعیتی که خود باعثِ به فساد کشیده شدن زندگی سیاسی مصر بود. شهروندان ناگهان چشم باز کردند و دیدند کسانی که زندگی ما را به تباهی کشیدند، خود را برای انتخابات مجلس نامزد می‌کنند.»

هفته گذشته شورای عالی نیروهای مسلح که پس از منحل شدن مجلس ملت سابق وظیفه قانونگذاری را بر عهده گرفته است، قانونی تصویب کرد که برپایه آن افرادی که در «به فساد کشیدن زندگی سیاسی در دوره مبارک دست داشتند، از سمت‌های رسمی و حقوق سیاسی محروم می‌شوند.»

این قانون به اعضای حزب حاکم مصر در دوره مبارک اشاره دارد. اما بسیاری از مصری‌ها می‌گویند که این قانون پس از آن صادر شد که کار از کار گذشته است، چرا که اجرای آن نیازمند حکم نهایی دادگاه کیفری است و بسیاری از اعضای حزب حاکم در دوره نظام سابق مصر، نامزد انتخابات شده‌اند.

شاهین در سخنرانی خود افزود: «به شورای عالی نیروهای مسلح که در اداره کشور شکست خورده می‌گویم سلطه بس است، ما خواستار تشکیل دولت نجات ملی هستیم.»

تظاهر کنندگان پلاکاردی بزرگ حمل کرده بودند که بر روی آن تصویر حمدی بدین فرمانده پلیس نظامی کشیده شده بود و زیر آن نوشته شده بود: «ملت می‌خواهد حمدی بدین محاکمه شود.»

معترضان، نیروهای تحت امر بدین را متهم می‌کنند که از زمان سرنگونی نظام حسنی مبارک تا کنون ده‌ها معترض را کشته‌اند. بدین عضو شورای عالی نیروهای مسلح است.

هزاران معترض در شهرهای دیگر در تظاهراتی مشابه شرکت کردند. برخی از این تجمعات به درگیری شدید با نیروهای امنیتی منتهی شد. در شهر کوم ابو واقع در استان جنوبی اسوان، دو سرهنگ پلیس و چندین سرباز در درگیری با معترضان زخمی شدند. شهر ملوی واقع در استان المنیا هم شاهد درگیری‌های مشابه بود.

در مقابل تلویزیون دولتی مصر صحنه‌هایی را از تجمع هزاران مصری را در میدان العباسیه در شمال قاهره را نشان داد که در تایید شورای عالی نیروهای مسلح تظاهرات کردند. خبرگزاری دولتی الشرق الاوسط مصر هم گزارش داد که هزاران نفر در میدان العباسیه در حمایت از شورای عالی نیروهای مسلح شعار دادند. بنا بر این گزارش این تظاهر کنندگان از شورای عالی نیروهای مسلح خواستند تا زمانی که مجالس قانون گذاری منتخب مستقر نشوند، اداره کشور را ترک نکند.

سیف الاسلام به قانقاریا دچار شده

پزشکی که اخیرا سیف الاسلام را مورد معاینه قرار داده اعلام کرد: شرایط دستان وی بسیار وخیم است و دچار بیماری قانقاریا شده تا جایی که لازم است دو انگشتش قطع شود.
به گزارش خبرگزاری مهر به  نقل از شبکه خبری العربیه، "آندره موراخوفسکی" پزشک اوکراینی که اخیرا پسر قذافی را مورد معاینه قرار داده تاکید کرد: شرایط دو انگشت دست راست به علت ابتلا به قانقاریا بسیار وخیم است و اگر قطع نشود، اوضاع وی خطرناک خواهد شد.

وی که سه روز پیش از شرایط جسمی سیف الاسلام مطلع شده، گفت : این زخم در حالت خوبی قرار ندارد و باید انگشتان وی قطع شوند. دو انگشت دست راست وی به بیماری قانقاریا دچار شده و بافتهای آن از بین رفته است.

این پزشک اوکراینی تاکید کرد: انگشت میانی دست راست سیف الاسلام به جراحی احتیاج ندارد ولی انگشت شست و اشاره وی کاملا از بین رفته و از آنها چرک بیرون می آید که نیاز فوری به جراحی دارد.

خاطرنشان می شود سیف الاسلام پس از بازداشت با انگشتان بانداژ شده روی صفحات تلویزیون ظاهر شد که اعلام کرد در پی بمباران ناتو به این حال و روز افتاده است.

قانقاریا به‌ معنای‌ بافت‌ مرده‌ است،‌ این بیماری وقتی‌ ایجاد می‌شود که‌ زخم‌ عفونت‌ پیدا کند یا بافت‌ در اثر وارد آمدن‌ آسیب‌ دچار تخریب‌ شود. قانقاریا می‌تواند در هر نقطه‌ای‌ از بدن‌ رخ‌ دهد، اما شایع ‌ترین‌ قسمتها عبارتند از انگشتان‌ پا، پا، و ساق‌ پا، انگشتان‌ دست‌، دست‌، و ساعد دست‌ است. قانقاریا در مراحل‌ اولیه‌ معمولاً با درمان‌ آنتی‌بیوتیکی‌ و جراحی‌ برای‌ برداشتن‌ بافت‌های‌ مرده‌ معالجه‌ می‌شود. اما بدون‌ درمان‌ قانقاریا می‌تواند منجر به‌ عفونت‌ مرگبار شود

قوه قضائیه نگران تخلف دولت در انتخابات است

یکی از نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس معتقد است انتخاب غلامحسین محسنی‌اژه‌ای به عنوان مسئول پیشگیری از جرائم انتخاباتی، نشان‌دهنده نگرانی قوه قضائیه از تخلف مجریان انتخابات و هشداری به دولت است.
علی اکبر اولیاء، عضو فراکسیون نمایندگان اصلاح‌طلب (خط امام) در مجلس، گفته است: مباحثی که به جریان انحرافی و دولت مربوط می‌شود در تصمیم دستگاه قضا بی‌تاثیر نبوده و نشان می‌دهد این دستگاه با حساسیت بیشتری موضوع را رصد و با متخلفان انتخاباتی برخورد می‌کند.

این نماینده پیش‌تر نیز در نطق میان‌دستور خود در مجلس از «قانون‌شکنی و قانون‌گریزی» در جمهوری اسلامی انتقاد کرده و گفته بود: عملکرد و موضع‌گیری‌های برخی مسئولان دولتی و میدان‌داری برخی جناح‌ها و عناصر افراطی و قانون شکن و کوتاه فکر رغبت و امکان حضور و رقابت را از منتقدین گرفته است.

آقای اولیا همچنین گفته بود: در هیچ کجای دنیا به جز حکومت‌های دیکتاتوری، مجلس از یک جناح طرفدار تشکیل نمی‌شود.

روز سه‌شنبه رئیس قوه قضائیه‌ غلامحسین محسنی ا‌ژه‌ای و محمدباقر ذوالقدر را به عنوان مسئول تشکیل ستاد ویژه پیشگیری از وقوع جرایم انتخاباتی منصوب کرد.

طبق اعلام روابط عمومی قوه قضائیه، این ستاد با مسئولیت دادستان کل کشور و قائم مقامی معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه تشکیل می‌شود و قرار است به جرایم انتخاباتی در سراسر کشور خارج از نوبت رسیدگی ‌کند.

انتخابات مجلس نهم، نخستین انتخاباتی است که پس از انتخابات جنجالی ریاست جمهوری در خرداد ۸۸ برگزار می‌شود و از این رو، هم برای اصولگرایان درون حاکمیت و هم برای اصلاح‌طلبانی که به خصوص در دو سال اخیر و با بالا گرفتن اعتراض‌ها با محدودیت‌های گسترده‌ای روبه‌رو شده‌اند، اهمیت دارد.

بر اساس توافق وزارت کشور و شورای نگهبان انتخابات مجلس نهم قرار است روز ۱۲ اسفند ۱۳۹۰ برگزار شود.

با تجربه انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم، اصلاح‌طلبان و منتقدان جمهوری اسلامی درباره صحت برگزاری انتخابات مجلس نهم ابراز تردید کرده‌اند.

اما از این گذشته در ماه‌های گذشته و با بالاگرفتن اختلاف‌ها بین اصول‌گرایان و دولت محمود احمدی‌نژاد، اصول‌گرایان نیز درباره احتمال تخلف مجریان در انتخابات ابراز نگرانی کرده‌اند.

هشدارهای حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات ایران، درباره تلاش «گروه‌های انحرافی مختلف» برای فعال‌شدن در انتخابات مجلس، یکی از جدیدترین ابراز نگرانی‌ها در این باره بوده است.

اصولگرایان هوادار آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر ایران بارها درباره نقش دولت و چهره‌های محوری آن از جمله اسفندیار رحیم‌مشایی، رئیس دفتر رئیس جمهوری در انتخابات آینده مجلس ابراز نگرانی کرده‌اند.

آنها درباره دخالت «جریان انحرافی»‌ یعنی نزدیکن محمود احمدی‌نژاد در انتخابات ابراز نگرانی کرده‌ و این جریان را متهم کرده‌اند که برای دستیابی به اهداف خود و اثرگذاری در انتخابات آینده از طریق پول و رانت، به‌دنبال یارگیری است.

سعید رضوی فقیه، تحلیلگر و فعال سیاسی نیز در گفت‌وگو با مردمک به نگرانی‌های اصول‌گرایان درباره انتخابات مجلس نهم اشاره کرده و گفته است که آنان هم نگرانند دولت نتیجه انتخابات را شکل بدهد.

به اعتقاد آقای رضوی فقیه، «خود اصولگرایان هم متوجه هستند که آقای احمدی‌نژاد و اطرافیانش از هیچ ترفندی برای کسب تصاحب قوه مقننه فروگذار نمی‌کنند و احتمالا از شیوه‌های پیچیده‌ای برای تقلب یا می‌توان گفت مهندسی پیشینی انتخابات استفاده می‌کنند و همین باعث شده که جناح اصولگرا به‌شدت نگران باشد».

در همین حال محدودیت‌‌ها برای فعالان سیاسی و به ویژه احزاب اصلا‌ح‌طلب که از پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران آغاز شده، با نزدیک شدن به روزهای انتخابات شدیدتر شده است.

افزایش محدودیت‌ها علیه احزاب و فعالان سیاسی اصلاح‌طلب تا جایی رسید که برگزاری همایش‌های این جناح با ممانعت‌هایی مواجه و بعضا لغو شد، در حالی که در سوی مقابل اصولگرایان به راحتی خبر از برگزاری نشست‌های بدون مجوز خود دادند.

اصلاح‌طلبان این رفتار را نشانه یک «تبعیض آشکار» میان گروه‌های مختلف سیاسی در کشور و «دور از موازین قانونی و مولفه‌های عدالت در کشور» خوانده‌اند.

کاندیداهایی که حاتم طایی می شوند!

عصرایران ؛ جعفر محمدی - با نزدیک شدن به انتخابات مجلس شورای اسلامی همواره یک مساله رنج آور در فضای جامعه شکل می گیرد و در ایام منتهی به روز رأی گیری به اوج خود می رسد و آن توزیع هدایا و دادن پول ها و گستراندن سفره ها و نیز بمباران نامتعارف و پرهزینه تبلیغاتی است.
امسال نیز کما بیش در برخی شهرستان ها و حوزه های انتخابیه کم جمعیت این روند آغاز شده است کما این که دبیر شورای نگهبان نیز اخیراً اشارتی هشدار آمیز به این موضوع داشت.
بدیهی است کسی که از همین دوران  قبل از انتخابات هزینه های سنگینی را متحمل می شود و گاه برای تأمین این مخارج خودساخته دست به دامن برخی جریان های قدرت و ثروت می شود ، در دوران نمایندگی احتمالی از دو حال خارج نخواهد بود: اگر با پول خود سفره ها گسترده و سکه ها داده و تبلیغات نامتعارف و پرهزینه را انجام داده ،  ما به ازای "خرج" های خود را در "دخل" های ناشی از رانت نمایندگی جست و جو خواهد کرد.
اگر هم با پول برخی صاحبان قدرت و ثروت راهی مجلس شود ، طبیعتاً وامدار آنها خواهد بود.
لذا در یک نتیجه گیری منطقی و مستند به برخی واقعیت ها ، می توان گفت کاندیداهای پر خرجی که در ماه ها و ایام منتهی به انتخابات "حاتم طایی" می شوند(!) در صورت راهیابی به مجلس ، یا نماینده جیب خود می شوند یا نماینده کسانی که ساپورتشان کرده اند و البته حالت سوم هم "هر دو گزینه" است و در این میان جای چندانی برای نمایندگی مردم باقی نمی ماند.
در چنین فضایی و با توجه به فقدان قوانینی درباره شفافیت منابع مالی تبلیغاتی ، نمی توان همه مسوولیت را بر عهده نهادهای ناظر گذارد و از آنها انتظار داشت که با همه کسانی که با خاصه خرجی هایشان در انتخابات برخورد و مثلاً آنها را حذف کند. بلکه باید این مشکل به طور ریشه ای حل و فصل شود.
دو راهکار برای این موضوع وجود دارد: اول آن که قوانین مربوط به تبلیغات انتخاباتی و مشخصاً شفاف سازی منابع مالی آن بروز رسانی شود و مانند خیلی از کشورهایی که سابقه بیشتری از ما در برگزاری انتخابات دارند ریال به ریال منابع مالی کاندیداها مشخص و حتی محدود شود.
اما واقعیت این است که اولاً چنین قوانینی فعلاً در حد مطلوب موجود نیست و ثانیاً به فرض تصویب هم مشخص نیست تا چه اندازه اجرا شوند و به فهرست قوانین متروک نپیوندند!
لذا باید راهکار دوم را جدی گرفت؛ این راهکار اساساً نیازی به مصوبه و بروکراسی و دولت و ... ندارد و کاملاً مردمی است.
متأسفانه باید اذعان داشت که به ویژه در برخی مناطق و شهرهای کوچک ، هستند افرادی که با هدایای تبلیغاتی و حتی شام و ناهار رأی می دهند. مثلاً همین امسال از یکی از مناطق مرکزی کشور خبر رسیده که یکی از افرادی که قرار است کاندیدا شود چندین میلیون تومان هزینه کرده و مرغ خریده و در بسته بندی هایی مزین به اسم خود در برخی محلات توزیع کرده است.
آنهایی هم که به این افراد رأی می دهند با نیت رأی فروشی این کار را نمی کنند بلکه با توجه به روحیات خاص شرقی شان و ساده دلی خود ، به خیال خود "جبران محبت" می کنند یا این که می گویند "از دیگران که خیری به ما نرسید ، این یکی لااقل دو پرس غذا یا فلان هدیه را داد!"
حال وظیفه کسانی که از سطح تحصیلات بالاتر و بینش سیاسی و اجتماعی عمیق تری برخوردارند چیست؟ به عنوان مثال کسانی که هم اکنون خواننده این مطلب هستند ، به عنوان قشری که پیگیر سرنوشت سیاسی جامعه اند آیا در این خصوص وظیفه ای دارند؟
فارغ از این که خود رأی خواهیم داد یا نه ، به خاطر وطن مان هم که شده ، هر کدام از ما باید در حد وسع خودمان نسبت به آگاه سازی کسانی که در برابر هدیه و تبلیغات گسترده به این و آن رأی می دهند همت کنیم.
امروزه خوشبختانه دانش آموختگان دانشگاهی حتی در دور افتاده ترین روستاها نیز وجود دارند و بسیاری از ما در پیرامون خود افرادی را سراغ داریم که ممکن است در دادن رأی ، تحت تأثیر هدایا و پول ها و شام و ناهارها و ... باشند.
اگر هر کدام از ما بتوانیم به یک یا چند نفر را آگاه کنیم که کسی که با این همه خرج و هزینه می خواهد به مجلس برود ، به اندازه چندین برابر آنچه داده از کیسه ملت بیرون خواهد کشید و هرگز نماینده مردم نخواهد بود ، گام بزرگی در برچیدن این قبیل سفره های نیرنگ آمیز و تبلیغات اسراف آلود برداشته ایم.
اگر مردم به حدی از بلوغ فکری و سیاسی برسند که رأی خود را به افراد شایسته بدهند نه به کسانی که بریز و بپاش بیشتری دارند ، دیگر کسی برای رأی آوردن بر روی "خاصه خرجی ها" حساب باز خواهد کرد.
راهکار دوم ، همین آگاه سازی هاست که باید توسط هر کدام از ما صورت گیرد.
برای اصلاح جامعه خود منتظر دولت و مجلس و حزب و رسانه و ... نباشیم ؛ هر کسی از خودش و از اطرافیانش شروع کند و این مورد هم یکی از همان موارد اصلاحی.

حسینیان:اگر اصلاح طلبان در انتخابات نیایند باید با هم رقابت کنیم

روح الله حسینیان می گوید باید در انتخابات "نوعی رقابت باشد" تا مردم بیشتر "تحریک و تشویق" شوند
روح الله حسینیان رئیس فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس ایران گفت اگر اصلاح‌طلبان به صورت سازماندهی شده در انتخابات شرکت نکنند، محافظه کاران باید با همدیگر رقابت کنند.
رئیس فراکسیون هوادار دولت ایران در مجلس، جمعه ۴ آذر (۲۵ نوامبر) در مصاحبه با ایسنا گفت: "نمی‌شود گروهی لیست بدهند و از همه‌ مردم بخواهیم به آن لیست واحد رای بدهند؛ قطعا باید نوعی رقابت باشد تا تحریک و تشویق بیشتری اتفاق بیفتد."

اظهارات این نماینده مجلس، که از اعضای جبهه پایداری به محوریت محمدتقی مصباح یزدی است، در حالی صورت گرفته که از چند ماه پیش، تلاش های زیادی برای ایجاد ائتلاف انتخاباتی میان گروه های مختلف جناح محافظه کار در جریان است.
بخش اصلی این تلاش ها، برای رفع اختلافات میان جبهه پایداری و جبهه متحد اصولگرایان به محوریت احزاب سنتی این جناح صورت می گیرد، که تاکنون، حاضر به قبول شرایط همدیگر برای ائتلاف نشده اند.
هشدار نسبت به 'احیای جریان فتنه'

محمدتقی مصباح یزدی دیروز با تاکید بر اینکه "اصولگرایی مراتب دارد"، گفت که اعضای جبهه پایداری نسبت به مسائلی از قبیل "دوری از فتنه جویان" حساسیت بیشتری دارند.
به نوشته سایت رجانیوز وی در دیدار با جمعی از روحانیون تاکید کرد که به عقیده وی و همفکرانش "اگر طرفداران فتنه، اظهار پشیمانی و به اصطلاح حتی توبه کردند، صلاحیت ایشان برای تصدی مسئولیت‌های سیاسی ثابت نمی‌شود".
هواداران رهبر جمهوری اسلامی ایران، معترضان به انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۱۳۸۸ را حامیان فتنه یا اعضای جریان فتنه می نامند.



"وزیر اطلاعات دیروز هشدار داد که دشمنان جمهوری اسلامی می کوشند پروژه براندازی حکومت را که به گفته وی 'در سال ۱۳۸۸ قرار بود انجام شود' مجددا از سر بگیرند"
روز گذشته، حیدر مصلحی وزیر اطلاعات نیز هشدار داد که دشمنان جمهوری اسلامی می کوشند در جریان انتخابات مجلس نهم که اسفند ماه برگزار می شود "جریان فتنه را احیا کنند و پروژه براندازی خود را که در سال ۱۳۸۸ قرار بود انجام شود مجددا از سر بگیرند".
وی افزود که این دشمنان قصد دارند با استفاده از فضای انتخابات آینده، حکومت ایران را با "چالش‌های امنیتی روبه رو کنند".
پیشتر، آیت الله خامنه ای هم هشدار داده بود که انتخابات در جمهوری اسلامی ایران به یک چالش امنیتی تبدیل شده است.

حسینیان:اگر اصلاح طلبان در انتخابات نیایند باید با هم رقابت کنیم

روح الله حسینیان می گوید باید در انتخابات "نوعی رقابت باشد" تا مردم بیشتر "تحریک و تشویق" شوند
روح الله حسینیان رئیس فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس ایران گفت اگر اصلاح‌طلبان به صورت سازماندهی شده در انتخابات شرکت نکنند، محافظه کاران باید با همدیگر رقابت کنند.
رئیس فراکسیون هوادار دولت ایران در مجلس، جمعه ۴ آذر (۲۵ نوامبر) در مصاحبه با ایسنا گفت: "نمی‌شود گروهی لیست بدهند و از همه‌ مردم بخواهیم به آن لیست واحد رای بدهند؛ قطعا باید نوعی رقابت باشد تا تحریک و تشویق بیشتری اتفاق بیفتد."

اظهارات این نماینده مجلس، که از اعضای جبهه پایداری به محوریت محمدتقی مصباح یزدی است، در حالی صورت گرفته که از چند ماه پیش، تلاش های زیادی برای ایجاد ائتلاف انتخاباتی میان گروه های مختلف جناح محافظه کار در جریان است.
بخش اصلی این تلاش ها، برای رفع اختلافات میان جبهه پایداری و جبهه متحد اصولگرایان به محوریت احزاب سنتی این جناح صورت می گیرد، که تاکنون، حاضر به قبول شرایط همدیگر برای ائتلاف نشده اند.
هشدار نسبت به 'احیای جریان فتنه'

محمدتقی مصباح یزدی دیروز با تاکید بر اینکه "اصولگرایی مراتب دارد"، گفت که اعضای جبهه پایداری نسبت به مسائلی از قبیل "دوری از فتنه جویان" حساسیت بیشتری دارند.
به نوشته سایت رجانیوز وی در دیدار با جمعی از روحانیون تاکید کرد که به عقیده وی و همفکرانش "اگر طرفداران فتنه، اظهار پشیمانی و به اصطلاح حتی توبه کردند، صلاحیت ایشان برای تصدی مسئولیت‌های سیاسی ثابت نمی‌شود".
هواداران رهبر جمهوری اسلامی ایران، معترضان به انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۱۳۸۸ را حامیان فتنه یا اعضای جریان فتنه می نامند.



"وزیر اطلاعات دیروز هشدار داد که دشمنان جمهوری اسلامی می کوشند پروژه براندازی حکومت را که به گفته وی 'در سال ۱۳۸۸ قرار بود انجام شود' مجددا از سر بگیرند"
روز گذشته، حیدر مصلحی وزیر اطلاعات نیز هشدار داد که دشمنان جمهوری اسلامی می کوشند در جریان انتخابات مجلس نهم که اسفند ماه برگزار می شود "جریان فتنه را احیا کنند و پروژه براندازی خود را که در سال ۱۳۸۸ قرار بود انجام شود مجددا از سر بگیرند".
وی افزود که این دشمنان قصد دارند با استفاده از فضای انتخابات آینده، حکومت ایران را با "چالش‌های امنیتی روبه رو کنند".
پیشتر، آیت الله خامنه ای هم هشدار داده بود که انتخابات در جمهوری اسلامی ایران به یک چالش امنیتی تبدیل شده است.

وزیر خارجه عراق: تحریم سوریه از سوی ما امکان‌پذیر نیست

در حالی که انتظار می‌رود به دنبال خودداری دمشق از دادن پاسخ به پیشنهاد اتحادیه عرب، سوریه هدف تحریم‌های این اتحادیه قرار بگیرد، عراق از عدم تمایل خود برای اعمال تحریم علیه حکومت بشار اسد خبر داده است.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، هوشیار زیباری، وزیر امور خارجه عراق روز شنبه با اشاره به روابط تجاری عراق و سوریه و همچنین شمار بالای پناهندگان عراقی حاضر در سوریه، اظهار کرد که اعمال تحریم‌های اقتصادی علیه سوریه از سوی عراق «امکان‌پذیر نیست».

با این‌حال هوشیار زیباری به طور مشخص اظهار نکرد که آیا اشاره‌اش به تحریم‌های احتمالی اتحادیه عرب علیه سوریه است یا خیر.

اتحادیه عرب تا پایان روز جمعه به دمشق فرصت داده بود تا در مورد پیشنهاد این اتحادیه مبنی بر ارسال ۵۰۰ ناظر به سوریه برای بررسی وضعیت ناآرامی‌ها در این کشور اظهار نظر کند.

دمشق در مهلت تعیین شده نسبت به این مسئله واکنشی نشان نداد و این در حالی است که اتحادیه عرب پیشتر هشدار داده بود که در صورتی که حکومت سوریه به این پیشنهاد پاسخی ندهد، اعمال تحریم‌ها علیه سوریه در برنامه کاری اتحادیه عرب قرار می‌گیرد.

بر اساس بیانیه اتحادیه عرب، تحریم‌های احتمالی اتحادیه عرب علیه سوریه، تعلیق پروازها به سوریه، تحریم بانک مرکزی این کشور و مسدود کردن حساب‌های بانکی و دارایی‌های دولت سوریه را شامل می‌شود.

این اتحادیه همچنین توقف معاملات اقتصادی با دولت سوریه را نیز در زمره تحریم‌های احتمالی خود آورده و در عین حال تأکید کرده است که به منظور جلوگیری از آسیب رسیدن به مردم سوریه، کالاهای مهم مشمول تحریم‌ها نمی‌شوند.

اتحادیه عرب که به دنبال تداوم کشتارها در سوریه، حدود دو هفته پیش از این عضویت سوریه در این اتحادیه را به حال تعلیق در‌آورد، روزهای شنبه و یکشنبه در خصوص به اجرا گذاشتن تحریم علیه سوریه گفت‌و‌گو خواهند کرد.

به گزارش سازمان ملل، ناآرامی‌ها در سوریه که بیش از هشت‌ماه از آغاز آن می‌گذرد، بیش از سه هزار و ۵۰۰ کشته برجای گذاشته است.

فعالان سیاسی می‌گویند روز جمعه در تظاهرات اعتراضی در شهر‌های مختلف سوریه دستکم ۳۳ نفر کشته شده‌اند.

همچنین به گفته یک گروه‌ حقوق بشری سوری که مقر آن در بریتانیا است، درگیری میان نیروهای نظامی سوریه و سربازان شورشی در روزهای جمعه و شنبه در شرق سوریه منجر به کشته شدن «دستکم ۱۰ نیروی نظامی و امنیتی» شده است.

درگیری و ناآرامی در حالی در سوریه ادامه دارد که کمیته ضد شکنجه سازمان ملل روز جمعه نسبت به کشتار معترضان و شکنجه و مثله کردن کودکان و نوجوانان در سوریه هشدار داد.

معاون فرهنگی سپاه: دو نفر از عاملان اختلاس به اعدام محکوم شده‌اند

حمیدرضا مقدم‌فر، معاون فرهنگی سپاه پاسداران ایران شب گذشته در نشست پرسش و پاسخ با دانشجویان دانشگاه اراک در پاسخ به سئوالی مبنی بر نحوه برخورد با عاملان اختلاس سه هزار میلیارد تومانی گفت: اختلاس سه هزار میلیارد تومانی کشور را دچار بحران نکرد، این اختلاس یک ضربه فکری و روانی بسیار بدی هم به مردم و هم به مسئولان کشور وارد کرد و نباید آن را بحران اقتصادی دانست.

مقدم فر با بیان اینکه در وقوع این اختلاس هم قصور و هم تقصیر وجود داشت، بیان داشت: شنیده‌ها حاکی از آن است که در جریان بررسی این پرونده برای دو نفر از عاملان اصلی اختلاس حکم اعدام و برای دو نفر دیگر حبس ابد در نظر گرفته شده است.

وی با تاکید بر اینکه دامن دولت از چنین اختلاسی پاک و مبرا است، بیان کرد: عده‌ای در داخل و خارج به دنبال این هستند که این اختلاس را به دولت نسبت دهند این در حالی است که دامن دولت از چنین اتهامی پاک است و دولت هیچ دخالتی در این اختلاس نداشته است.

وی با بیان اینکه جریان فتنه و جریان اصلاحات نیز از دو تاکتیک تلاش و فریب برای پیروزی در انتخابات بهره گرفته است، اظهار داشت: تلاش اصلی این دو جریان تلاش برای شرکت فعال در انتخابات است که خوشبختانه امروز مردم به اصلاح‌طلبان اعتماد نداشته و دچار واگرایی از این حزب شده‌اند.

ناو هواپیمابر هسته‌ای آمریکا در سواحل سوریه پهلو گرفت

ناو هواپیمابر هسته‌ای آمریکا در دریای مدیترانه در سواحل سوریه پهلو گرفت.
به گزارش انجمن دانشجویان خبرنگار ایسنا، به نقل از خبرگزاری الشرق الاوسط، یک مسئول سازمان کشتیرانی مصر اعلام کرد که ناو هواپیمابر یواس اس جورج بوش، روز پنجشنبه به همراه یک رزمناو و چند کشتی جنگی از کانال سوئز عبور کرده تا در سواحل سوریه پهلو بگیرد.
این ناو جنگی توانایی حمل 70 هواپیما و موشک از جمله 48 فروند هواپیمای جنگی را دارد.
نیروی دریایی آمریکا دارای 15 ناو هواپیمابر است که ناو هواپیمابر هسته‌ای جورج بوش آخرین و جدیدترین آنهاست.
این ناو هسته‌ای و دیگر کشتی‌های جنگی همراه آن پس از 5 ماه استقرار در خلیج فارس قرار است بعد از گذراندن مدتی در دریای مدیترانه به پایگاهی در ایالت ویرجینیا باز‌گردند.
 همزمان سفارت آمریکا در سوریه از شهروندان خود خواست سریعا سوریه را ترک کنند.سفارت ایالات متحده مصرانه از شهروندان آمریکایی در سوریه درخواست کرد بلافاصله خاک این کشور را ترک کنند.

این آمار هولناک است؟ مراجعه ۲۰ هزار بیمار به یک بیمارستان روانپزشکی برای درمان سرپایی!

خبرآنلاین: بیماری های روانی در ایران روبه افزایش است یا آمار مراجعه سالانه 20 هزار بیمار سرپایی به یک بیمارستان روانپزشکی نشان می دهد روان درمانی در ایران کم کم پذیرفته می شود؟
احتمالا باید به هر دو سوال پاسخ مثبت داد. آمار بیماری های روانی که هر از چندگاهی منتشر می شود، می گوید مشکلات روانی در ایرانیان روبه افزایش است. اما از آن سو، پذیرفتن بیماری روانی هم جای خوشحالی دارد. چه اینکه عمده مردم گمان می کنند مراجعه به مراکز درمانی بیماری های روانی، توهین به خود است.
با این حال، مهدی تهرانی دوست رئیس بیمارستان روزبه در حاشیه همایش دانش آموختگان بیمارستان روزبه آماری از مراجعه به این بیمارستان مرجع روانپزشکی ارائه داد که قابل تامل است. به گفته او سالانه سالانه بیش از 20 هزار مراجعه سرپایی در بیمارستان وجود دارد و دو هزار بیمار در این بیمارستان در سال بستری می‌شوند که مدت اقامت این بیماران نسبتا طولانی است و به طور متوسط 30 روز است. درواقع روزانه 140 تا 150 مراجعه سرپایی داریم، همچنین 20 بیمار اورژانسی روزانه در این بیمارستان خدمت دریافت می‌کنند.
تهرانی دوست گفت: "متأسفانه تعدادی از این مراجعات بی‌پاسخ می‌مانند. با توجه به امکانات و ظرفیت موجود در بیمارستان متأسفانه پاسخگوی همه نیازها نیستیم و امیدواریم با بالا بردن ظرفیت‌های این بیمارستان این مشکل را حل کنیم.

مردان بیشتر از زنان
به گفته او تقریبا به طور کلی جنسیت مراجعان به این بیمارستان از نظر درمان سرپایی مساوی است: "البته در زمینه بستری و اورژانس میزان مردان بیشتر از زنان هستند."
تهرانی‌دوست گفت: محدودیت تخت یکی از مهمترین چالش‌های این بیمارستان است چرا که بیمارستان روزبه از معدود مراکز تهران است و از نهادهای قانونی هم به این مرکز مراجعه می‌شود و در نتیجه تعدادی از مراجعان بی‌پاسخ می‌مانند.
دولت برای سلامت روان مردم هزینه نمی کند
همچنین در این همایش محمدرضا محمدی، رئیس مرکز تحقیقات روانپزشکی بیمارستان روزبه گفت: متأسفانه روزانه به خیل جمعیت بیکاران و مبتلایان به اختلالات روانی افزوده می‌شود و متأسفانه دولت برای سلامت روان مردم هزینه نمی‌کنند.
به گزارش فارس او با اشاره به مشکلات روانپزشکی در کشور گفت: یکی از نکات تأسف‌برانگیز این است که سال 1335، 40 نفر داوطلب متخصص روانپزشکی کودکان و نوجوانان داشتیم که در حال حاضر فقط 2 نفر متقاضی این رشته وجود دارد.
به گفته او سردرگمی در مسیر، مشکلات دارویی، اقتصاد پایین رشته، شق شقه شدن شاخه‌های روانپزشکی موجب ایجاد مشکلات روان در سطح جامعه شده است.
محمدی همچنین گفت: با ادامه روند موجود طولی نمی‌کشد که همان بلایی که بر سر متخصصان روانپزشکی کودک و نوجوان آمد بر سر روانپزشکی نیز می‌آید و اگر این مشکلات را حل نکنیم اثر سنگین و جبران‌ناپذیری بر بهداشت روان مردم خواهد گذاشت.
گفتنی است بیمارستان روزبه مرکز درمانی است که به اختلالات روانپزشکی در سنین کودکی، جوانی، بزرگسالی و سالمندی پاسخگو است و در حوزه‌های مختلفی از جمله درمان‌های سرپایی و حوزه‌های تخصصی و فوق تخصصی فعالیت‌های متنوعی دارد.

جریمه ۳.۷ میلیون پوندی مهدی هاشمی به اتهام شکنجه

ریمه ۳.۷ میلیون پوندی مهدی هاشمی به اتهام شکنجه
مهدی هاشمی متهم شده که یک بازرگان ایرانی-کانادایی به نام هوشنگ بوذری را شکنجه کرده است
مهدی هاشمی، فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، به اتهام «شکنجه» رقیب اقتصادی خود در دادگاهی در کانادا به پرداخت ۳.۷ میلیون پوند محکوم شده است.
براساس گزارش روزنامه گاردین این حکم دادگاه کانادا به‌طور غیابی علیه مهدی هاشمی صادر شده اما او اتهام شکنجه علیه رقیب اقتصادی خود را رد کرده است.

روزنامه گاردین نوشت که دادگاه عالی انتاریو مهدی هاشمی را به اتهام «زندانی کردن و شکنجه» هوشنگ بوذری، رقیب اقتصادی او، در سال‌های دهه ۹۰ به پرداخت ۳.۷ میلیون خسارت محکوم کرده ست.

حکم دادگاه به دانشگاه آکسفورد، محل تحصیل مهدی هاشمی، فرستاده شده است اما چون آقای هاشمی اغلب به دوبی سفر می‌کند این حکم در قفسه مربوط به او قرار داده شده و نسخه‌ای از حکم به پروفسور اندرو همیلتون، معاون دانشگاه، ابلاغ شده است.

پیش از این در ماه اوت سال جاری این دادگاه کانادایی مهدی هاشمی را به پرداخت ۲.۱ میلیون پوند به هوشنگ بوذری و خانواده‌اش محکوم کرده بود.

هوشنگ بوذری یک شهروند ایرانی-کانادایی است که به گفته خودش در سال ۱۹۹۳ پس از امتناع از پرداخت ۵۰ میلیون دلار رشوه به مهدی هاشمی، به مدت هفت ماه در ایران زندانی بود. مهدی هاشمی در آن زمان در وزارت نفت مسئولیت داشت.

مهدی هاشمی در بیانیه‌ای که از طریق ای-میل برای گاردین فرستاده، این اتهامات را «بی‌اساس» دانسته و هرگونه اتهام ازجمله شکنجه را رد کرده است.

آقای هاشمی در این بیانیه گفته است که به‌طور غیابی از حکم دادگاه آگاه شده و فرصت دفاع از خود را نداشته است.

او درعین حال تأکید کرده که فرد موردنظر با انگیزه «حرص و طمع» این اتهامات را مطرح کرده است.

دانشگاه آکسفورد نیز اعلام کرده که به‌تازگی از این حکم دادگاه کانادا علیه مهدی هاشمی مطلع شده است.

یک سخنگوی دانشگاه آکسفورد گفته است که جایگاه این حکم دادگاه کانادایی در سیستم قضایی بریتانیا و مقررات این دانشگاه مشخص نیست.

هوشنگ بوذری کیست

آقای بوذری پیش از این گفته بود که پس از قبول نکردن پرداخت رشوه ۵۰ میلیون دلاری به مهدی هاشمی در جریان یک قرارداد نفتی، در ژوئن سال ۱۹۹۳ توسط ماموران امنیتی در تهران ربوده و به مدت هشت ماه در زندان اوین حبس و در بسیاری موارد شکنجه شده است.

هوشنگ بوذری در سال ۱۹۸۴ سفیر ایران در ونزوئلا بوده است و همکاری او با شرکت ملی نفت ایران به گفته خودش زمانی در او جرقه زد که از وجود منبع بزرگ نفت و گاز پارس جنوبی آگاه شد .

در آوریل ۱۹۹۲ یک کنسرسیوم متشکل از پنج شرکت اروپایی و ژاپنی از طریق آقای بوذری ایجاد شد، کنسرسیومی که قراردادی به ارزش ۱.۷۸ میلیارد دلار برای بهره‌برداری از پارس جنوبی امضا کرد.

به گفته آقای بوذری پس از امضای این قرارداد مهدی هاشمی ۵۰ میلیون دلار رشوه درخواست کرده «تا در اجرای پروژه تسریع شود» اما بوذری با پرداخت آن مخالفت می‌کند.

آقای بوذری در ژوئن سال ۱۹۹۳ در آپارتمان خود در تهران ربوده می‌شود؛ به زندان اوین برده می‌شود و در آن‌جا تحت انواع شکنجه‌ها قرار می‌گیرد و پس از هشت ماه آزاد می‌شود.

هوشنگ بوذری در سال ۱۹۹۵ در کانادا از مهدی هاشمی به دادگاه شکایت می‌کند.

آقای بوذری به گاردین گفته است: در آن زمان با داشتن ۲۸ کارمند و ارتباط با شرکت‌های بزرگ نفتی، یک قرارداد ۱.۸ میلیارد دلاری با شرکت ملی نفت ایران داشتم. اما ناگهان همه چیز را از دست دادم. هدف این بود که این قرارداد را از من بگیرند که در نتیجه آن مهدی وارد قرارداد شد و اکنون صاحب آن است.

مهدی هاشمی در اکتبر سال گذشته میلادی (مهرماه سال گذشته شمسی) برای تحصیل در دوره پنج‌ساله مقطع دکتری در دانشکده مطالعات شرقی دانشگاه آکسفورد پذیرفته شد.

آقای هاشمی پیش از این ازسوی شرکت‌های مهم نفتی توتال و استات اویل متهم به دریافت میلیون‌ها دلار رشوه شده بود.