۱۳۸۹ آذر ۱۷, چهارشنبه

هجوم نيروهاي امنيتي به روزنامه شرق و بازداشت سردبير و برخي از روزنامه نگاران

عصر امروز ١٦ آذر، مأموران امنيتي با هجوم به دفتر روزنامه اصلاح‌طلب «شرق» در تهران، سردبير، سرمايه‌گذار و دو دبير سرويس اين روزنامه را بازداشت كردند.


بنا به گزارش‌هاي رسيده به زمانه، نيروهاي امنيتي پس از ورود به روزنامه شرق، تلفن‌هاي همراه روزنامه‌نگاران اين روزنامه را جمع‌آوري و احمد غلامي، سردبير، كيوان مهرگان، دبير سرويس سياسي و فرزانه روستايي، دبير سرويس‌ بين‌الملل اين روزنامه را بازداشت كردند. مأموران پس از دقايقي تلفن همراه روزنامه‌نگاران را برگرداند و اين سه نفر را با خود بردند.
مأموران امنيتي پس از دقايقي دوباره به روزنامه شرق برگشتند و علي خدابخش، مديرعامل و سرمايه‌گذار روزنامه را نيز بازداشت كردند. مقام‌هاي رسمي هنوز علت اين بازداشت‌ها را اعلام نكرده‌اند اما تارنماي رجانيوز از وب‌سايت‌هاي حامي دولت خبر داده كه اين روزنامه‌نگاران به دليل «مسائل امنيتي» بازداشت شده‌اند.
پس از انتخابات بحث‌برانگيز رياست‌جمهوري ايران در سال ٨٨، شمار زيادي از روزنامه‌نگاران در اين كشور بازداشت شدند. سازمان گزارشگران بدون مرز كه انجمني بين‌المللي در دفاع از آزادي مطبوعات است، ايران با ٢٦ روزنامه‌نگار، ٩ وب‌نگار و يك همكار مطبوعاتي زنداني، «بزرگترين زندان حرفه‌كاران رسانه‌ها در خاورميانه» است.
اين انجمن بين‌المللي در تاريخ ٢٩ مهر ٨٩ با ارسال نامه‌اي به وزراي خارجه كشورهاي گروه ۱+۵ ( آمريكا، چين، فرانسه، انگلستان، روسيه و آلمان) «نگراني عميق» خود را از وضعيت آزادي بيان در ايران اعلام كرد و خواهان توجه كشورهاي مذاكره كننده با جمهوري اسلامي ايران به «دستگيري و صدور احكام سنگين زندان براي وب‌نگاران و روزنامه‌نگاران و شرايط نابسامان بازداشت زندانيان» شده بود.
روزنامه شرق تاكنون سه بار در سال‌هاي ٨٢، ٨٥ و ٨٦ توقيف شده است. روزنامه شرق، ۱۵ مرداد ۸۶ به اتهام انتشار مطالب «خلاف عفت عمومي» از سوي هيات نظارت بر مطبوعات توقيف شده بود.
شعبه ۷۶ دادگاه كيفري استان تهران، ۲۴ شهريور ماه با نقض حكم هيات نظارت، راي به رفع توقيف روزنامه شرق داده بود.
روزنامه شرق، ۲۰ شهريور ماه سال ۱۳۸۵ به خاطر انتشار كاريكاتوري كه در آن در يك صفحه شطرنج، اسب و الاغي ترسيم شده بود و بر گرد سر الاغ، هاله‌اي از نور مشاهده مي‌شد، توقيف شد كه پس از مدتي به حكم دادگاه، انتشار خود را از سر گرفت.
اين روزنامه سال ٨٢ نيز با چاپ مطلبي در صفحه تاريخش (ويژه مشروطه) درباره ستارخان كه از نظر هيات نظارت «توهين‌آميز» تلقي شده بود، تا پاي توقيف پيش رفت، اما در نهايت، حكم توقيف به حكم تغيير مدير مسئول تبديل شد.
انتشار دور تازه روزنامه شرق از اسفند ٨٨ آغاز شد.

۱۳۸۹ آذر ۱۵, دوشنبه

سكوت قبرستاني و نظم آهنين در دانشگاه ها شكسته شده است

در روزهاي اخير، بيانيه هايي از سوي شماري از تشكل هاي دانشجويي به مناسبت روز ۱۶ آذر، روز دانشجو، در شهرهاي گوناگون ايران انتشار يافته است.

از جمله اين تشكل ها، انجمن هاي اسلامي دانشجويان دانشگاه اميركبير، دانشجويان دانشگاه صنعتي نوشيرواني بابل و دانشجويان دموكراسي خواه دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران، دانشجويان دانشگاه آزاد واحد تهران ( مركز)، دانشجويان سبز دانشگاه علم و صنعت تهران و فعالين دانشجويي دانشگاه هاي تبريزهستند.


در اين بيانيه ها، با انتقاد از وضعيت جاري در ايران و سياست هاي حكومت، بر زنده بودن جنبش دانشجويي ايران تاكيد شده است.

سلمان سيما، فعال دانشجويي كه در حال حاضر، مقيم تركيه است، درباره اين بيانيه ها به بهروز كاروني مي گويد:

سلمان سيما: اين نشان مي دهد دانشگاه هنوز زنده است. سكوت قبرستاني را بر دانشگاه ها حاكم كردند و همچنين نظم آهنيني را با بازداشت و احضار به كميته هاي انضباطي و صدور احكام سنگين قضايي و انضباطي بر دانشگاه ها حاكم كرده اند. اين سكوت قبرستاني اكنون به هم خورده و اندكي متلاطم شده است و نشان مي دهد دانشجو ساكت نمي شود.

با توجه به فشارهاي شديد پس از انتخابات رياست جمهوري سال گذشته، به نظر مي رسد فعالان دانشجويي به روش هاي جديدي در فعاليت هاي خود روي آورده اند. ارزيابي شما چيست؟
بله ما تا حدودي شاهد عوض شدن رويكردها هستيم و بدنه دانشجويي به حركت هاي هزينه پرهيز روي آورده است.

با فشارهايي كه به فعالان دانشجويي در ۱۷ ماه گذشته وارد شد، جنبش دانشجويي تكثير شده و اكنون شاهد شكل گرفتن حلقه هايي هستيم در تمام دانشگاه ها. به خصوص با ورودي هاي جديدي كه در سنين دبيرستان و پيش دانشگاهي با جنبش سبز مواجه شدند و با تجربه نصفه نيمه سياسي به فضاي دانشگاه پا گذاشته اند.

حركت هاي دانشجويي از جمله پخش تراكت ها، فيلم گرفتن از آن، پخش نشريه هاي دانشجويي مانند نشريه كلمه واعتماد ملي، برگزاري تجمعات كوتاه و حركت هاي ضربتي و غافلگير كننده حركت هاي جديدي است كه تفاوت هايي با فعاليت هاي سنتي و كلاسيك گذشته دارد و بيشتر بر حركت هاي هزينه پرهيز و تاثيرگذار متمركز شده است.

ادامه تحرك در جنبش دانشجويي چه تاثيري بر بدنه جنبش اجتماعي و سياسي ايران خواهد داشت؟
فعاليت دردانشگاه ها قطعا بر بدنه جامعه مدني و فضاي سياسي ايران بي تاثير نخواهد بود. جنبش سبز و يا جنبش دموكراسي خواهي ايران با جنبش دانشجويي تفاوت دارد، البته شايد در بعضي اهداف و آرمان ها با هم همپوشاني داشته باشند اما سابقه جنبش دانشجويي به قبل از انقلاب بر مي گردد و از بدو تاسيس دانشگاه در ايران سابقه داشته، ولي جنبش سبز مردم نوپا است و تنها ۱۷ ماه سابقه دارد. جنبش دانشجويي بلاخره كج دار و مريز ادامه داشته و قطعا بي تاثير نبوده است.
ميرحسين موسوي درپيام خود مي گويد سه ميليون دانشجو همراه جنبش سبز است. اين سه ميليون دانشجو به خانه مي روند و با اعضاي خانواده و بستگان و هم محله اي ها در تماس هستند و اين مسئله بي تاثير نخواهد بود. همواره ديده ايم تا زماني كه دانشگاه زنده بوده جامعه هم تكان خورده است.
در فراخوان هايي كه درارتباط با روز دانشجو منتشر شده، تاكيد شده است مراسم اين روز برگزار خواهد شد.

پيش بيني شما درمورد فعاليت تشكل ها و فعالان دانشجويي در روز ۱۶ آذر امسال چيست؟
خوشبختانه روز ۱۶ آذر و ماه آذر دانشجويان هستند كه در موضع كنش قرار دارند و حلقه استبداد و بدنه سركوب در موضع واكنش. با توجه به فضاي استثنايي كه امسال حاكم است از يك طرف تشديد سركوب را داريم و از طرف ديگر ظهور حلقه هاي جديد و كم تجربه.

اين سكوت قبرستاني و نظم آهنين شكسته شده و در دانشگاه هايي كه دوربين ها، حراست، نيروي انتظامات، حتي نيروهاي لباس شخصي و بسيج حضور دارند، دانشجويان نشريات خود وعكس دانشجويان دربند را پخش مي كنند و از اين طريق اطلاع رساني مي كنند. اين فعاليت ها كنش است و توانسته نظم موجود را برهم زند.

صادق لاريجاني: آژانس انرژي اتمي مسئول ترور فيزيكدانان است

صادق لاريجاني، رئيس قوه قضاييه ايران، در تازه ترين واكنش به ترور دو فيزيكدان ايراني، آژانس بين المللي انرژي اتمي را مسئول اين وقايع دانست.
آقاي لاريجاني كه امروز (يكشنبه چهاردهم آذر - پنجم دسامبر) در جلسه مسئولان عالي قضايي ايران سخن مي گفت، "فاش ساختن" نام دانشمندان هسته اي ايراني را زمينه ساز ترور آنان دانست و گفت كه آشكار شدن نام اين دانشمندان آنها را در "معرض خطر جدي" قرار مي دهد.
رئيس دستگاه قضايي ايران نيز همانند بسياري از چهره هاي سياسي ايران، خواستار حفاظت بيشتر از دانشمندان هسته‌اي اين كشور شد.
روز گذشته، حيدر مصلحي، وزير اطلاعات ايران، بازرسان آژانس بين المللي انرژي را به جاسوسي متهم كرده و گفته بود كه ترور دو فيزيكدان ايراني نيز نتيجه تحريم هاي سازمان ملل است.
از زمان سوء قصد به جان دو استاد فيزيك دانشگاه هاي ايران كه به مرگ يكي از آنها انجاميد، دولتمردان ايراني بارها كشورهاي غربي و اسرائيل را به عنوان "عاملان اصلي" اين وقايع معرفي كرده‌اند.
هفته گذشته، مقام هاي ايران در نخستين واكنش ها به قتل مجيد شهرياري، استاد فيزيك و فريدون عباسي دواني، فيزيكدان، كشورهاي ايالات متحده آمريكا، اسرائيل، سازمان اطلاعات بريتانيا، سازمان ناتو، كشورهاي گروه ۵ + ۱، اتحاديه اروپا و معترضان به دولت بعد از انتخابات رياست جمهوري را، به طور مستقيم يا غير مسقيم در ارتباط با حمله به فيزيكدانان ايراني متهم كردند.
محمود احمدي نژاد، رئيس‌جمهوري ايران هم (هشتم آذر) با قطعيت از نقش داشتن دولت‌هاي غربي و اسرائيل در ترور دو فيزيكدان ايراني سخن گفت.
در اظهار نظرهايي ديگر، علي لاريجاني رئيس مجلس و اسماعيل كوثري نايب رئيس كميسيون امنيت ملي مجلس ايران، احتمال وابستگي عاملان ترورها را به اسرائيل مطرح كردند و محمدرضا نقدي رئيس سازمان بسيج مستضعفين، با دخيل دانستن آمريكا و اسرائيل در سوء قصدها هشدار داد كه چنين اقداماتي "بي پاسخ نخواهد ماند".
آژانس بين المللي انرژي اتمي هنوز واكنشي به اظهارات مقام‌هاي ايران نشان نداده است.
اين واكنش ها در حالي مطرح مي شود كه سعيد جليلي، سرپرست مذاكرات هسته اي جمهوري اسلامي ايران، خود را آماده مي كند كه براي از سرگيري گفتگوها با گروه ۵+۱ به اروپا سفر كند.
اين مذاكرات قرار است از فردا (ششم دسامبر) به مدت دو روز در شهر ژنو سوئيس برگزار شود.

ايران از توليد نخستين محموله كيك زرد هسته‌اي در كشور خبر داد

علي‌اكبر صالحي، رئيس سازمان انرژي اتمي ايران مي‌گويد كه ايران به فناوري تهيه «كيك زرد» هسته‌اي كه نوعي خاك معدني اورانيوم است دست يافته‌است.

به گزارش واحد مركزي خبر ايران، علي‌اكبر صالحي روز يك‌شنبه با اعلام اين خبر افزود كه با ارسال محموله‌هاي كيك زرد از معدن گچين بندرعباس به اصفهان اميد مي‌رود كه تأسيسات فرآوري اورانيوم (يو.سي.اف) اصفهان بتواند «در آينده‌اي نه چندان دور، فعاليت خود را آغاز كند.»

سنگ اورانيوم پالايش‌شده كه «كيك زرد» نيز خوانده مي‌شود را مي‌توان پس از غني‌سازي به عنوان سوخت رآكتور اتمي يا بمب اتمي به كار برد و كارخانه يو.سي.اف اصفهان، كار تبديل كيك زرد به گاز اورانيوم را براي ادامه كار پيش از غني‌سازي انجام مي‌دهد.

هم‌اينك بر اساس قطعنامه‌هاي شوراي امنيت، ايران قادر به خريد سنگ خام اورانيوم و واردات كيك زرد نيست و معادن كشف شده اورانيوم در ايران، از جمله معادن ساغَند يزد و اردكان نيز براي تأمين نياز تأسيسات هسته‌اي ايران كافي نيستند.

رئيس سازمان انرژي اتمي روز يكشنبه خبر داد كه معدن اورانيوم ساغند يزد «در آينده نه چندان دور بهره‌برداري مي‌شود» و افزود كه «فعاليت‌ها مضاعف شده و روند احداث تاسيسات كيك زرد اردكان هم شتاب يافته‌است.»

كيك زرد مورد استفاده در ايران تاكنون عمدتاً از مقاديري كه حكومت پهلوي در اواسط دهه ۱۹۷۰ از آفريقاي جنوبي خريده بود تأمين شده‌است.

در سال ۱۳۸۸ خبرگزاري آسوشيتدپرس گزارشي درباره معامله قزاقستان براي فروش مخفيفانه ۱۳۵۰ كيلوگرم سنگ اورانيوم پالايش شده يا كيك زرد به ايران منتشر كرد كه قزاقستان اين گزارش را «بي‌اساس» خواند.

رضا تقي زاده، تحليلگر سياسي و مسائل هسته‌اي ايران، در گفت‌وگو با راديو فردا تهيه «كيك زرد» يا همان خاك معدني اورانيوم را «يك فرايند شيمايي ساده» توصيف مي‌كند كه «نيازي به ماشين‌آلات پيشرفته ندارد.»

به گفته اين تحليلگر، خبر جديد مربوط به افزايش ظرفيت تهيه اين ماده در شرايطي كه مواد خام و معادن عمده‌اي از اورانيوم در دسترس نباشد مي‌تواند صرفاً «حرفي تبليغاتي» در جهت اعلام تكميل‌تر شدن چرخه هسته‌اي در ايران و «بيرون بردن موضوع هسته‌اي از شمول مذاكرات» با ۱+۵ باشد.

گفت‌وگوهاي ايران با پنج عضو دائم شوراي امنيت به‌علاوه آلمان، موسوم به گروه ۱+۵، سرانجام پس از بيش از يك سال وقفه، روز دوشنبه در شهر ژنو از سر گرفته مي‌شود.

فرمانده ارتش: در پادگان ها عكس سران فتنه نصب بود

فرمانده كل ارتش ايران گفت كه در جريان اعتراضات انتخاباتي سال گذشته، "در پادگان‌ها و در اتاق‌هاي برخي از سربازان"، عكس "سران فتنه" نصب بوده است.
به گزارش خبرگزاري ايلنا، سرلشكر عطاء الله صالحي امروز ۱۴ آذرماه (۵ دسامبر) در گردهم آيي مسئولان "واحدهاي امر به معروف و نهي از منكر ارتش"، در توضيح نحوه مقابله با سربازان نصب كننده چنين عكس هايي افزود: "به آنها نمي‌گفتيم كه آن عكس را پاره كنند، بلكه به مسئول عقيدتي ـ سياسي مي‌گفتيم سعي كنيد اين موضوع را از دل‌ آنان پاك كنيد."
در پي انتخابات رياست جمهوري سال گذشته و درگيري هاي خياباني نيروهاي نظامي و انتظامي با معترضان به انتخابات، برخي منابع خبري از گرايش گروهي از پرسنل اين نيروها و اعضاي خانواده هايشان به معترضان و رهبران آنها خبر دادند كه در رسانه هاي دولتي، "سران فتنه" ناميده مي شوند.
عطاء الله صالحي، در بخش ديگري از سخنان امروز خود با اشاره به "آن نماز جمعه حساس سال گذشته كه {عده اي} از دل جمعيت شعارهاي ضد نظام مي‌دادند" گفت: "در آن نماز جمعه كه فتنه‌گر عرصه را از ما مي‌گرفت، و يا زماني كه بر بالاي پشت بام الله‌اكبر مي‌گفتند، دل فرزندان ما در خانه مي‌لرزيد و مي‌گفتند مگر مي‌شود الله‌اكبر گو را بازداشت كرد."
اگرچه در خبر ايلنا در مورد اظهارات سرلشكر صالحي، توضيحات بيشتري در مورد نماز جمعه مورد اشاره وي به چشم نمي خورد، اما در نقل قول ايسنا از فرمانده ارتش، از "نمازجمعه حساسي كه رهبر انقلاب در آن حضور داشتند" (۲۹ خرداد ۱۳۸۸) به عنوان محل سر دادن "شعارهاي ضدنظام" نام برده شده است.
فرمانده كل ارتش در بخش ديگري از اظهارات خود، با پيش بيني اينكه "فتنه گران در آينده با مهارت بيشتري مي آيند"، هشدار داد كه "دشمن همواره نسبت به ارتش طمع دارد" و افزود: "نبايد نگاه ملايمت‌آميزي از ارتش در برابر فتنه احساس شود."

"پاسداران حامي فتنه"

اظهارات عطاء الله صالحي در مورد نصب عكس رهبران معترضان به انتخابات در برخي پادگان هاي ارتش، در شرايطي منتشر مي شود كه در ۲ مرداد گذشته نيز، فرمانده سپاه پاسداران از حمايت برخي از پرسنل اين نيرو از رهبران مخالفان دولت سخن گفته بود.

به گزارش خبرگزاري فارس، محمد علي جعفري، در اولين دوره آموزش "مربيان درس آمادگي دفاعي"، در پاسخ به اين پرسش كه چرا با "پاسداران حامي فتنه" برخورد نشد، گفت: "خيلي از ابهامات رفع شده و آنها قانع شدند كه حركت اشتباه بوده و اين بهتر از برخورد فيزيكي و حذف است."
در اظهار ديگري در مورد طرفداري برخي اعضاي نهادهاي حساس حكومتي از مخالفان دولت، در اول آذر ۱۳۸۸ اظهاراتي از عليرضا زاكاني نماينده اصولگراي مجلس منتشر شد كه در آن، با متهم كردن نيروهايي در وزارت كشور و وزارت اطلاعات به حمايت از كانديداهاي اصلاح طلب، خبر مي داد: "در صدا و سيما از ۸۰۰ رأي كه به صندوق ريخته شده بود، ۷۵۰ رأي براي آقاي موسوي بود."
در ۱۸ مهر ماه گذشته نيز، محمدحسن رحيميان نماينده ولي فقيه در بنياد شهيد و امور ايثارگران، با ابراز "تأسف" از "حمايت هاي برخي خانواده شهدا از جريان فتنه" اظهار داشت: "ما همواره عنايات و كرامات شهدا را در جاي جاي زندگي خانواده شهدا شاهد بوديم و اطمينان داريم كه شهدا دست اين خانواده ها را مي گيرند و در صراط مستقيم ولايت و خط امام خميني كه متجلي در خط ولايت فقيه است، قرار مي دهند."
در مردادماه گذشته، محمد علي جعفري فرمانده كل سپاه، در پاسخ به اين پرسش كه چرا با پاسداران "حامي فتنه" برخورد نشد، گفت: "خيلي از ابهامات رفع شده و آنها قانع شدند حركت اشتباه بوده و اين بهتر از برخورد فيزيكي و حذف است"
ابراز تاسف آقاي رحيميان، يك سال بعد از آن صورت مي گرفت كه يكي از فرماندهان سپاه پاسداران، كه در منابع خبري از وي تحت عنوان "سردار مشفق" ياد مي شد، در يك سخنراني در مشهد گفته بود كه آيت الله خامنه اي معتقد است تا زماني كه "آگاه سازي" لازم صورت نگرفته، دستگيري رهبران اصلاح طلب به مصلحت نيست.
اين فرمانده سپاه، كه متن سخنانش در مردادماه گذشته در حجمي وسيع منتشر شد، تصرح داشت: "ما يك كيفر خواست براي اينها تهيه كرديم؛ آقا فرمودند نياز به كيفر خواست نيست، شما برويد آگاه سازي كنيد، بصيرت بدهيد، طبقه‌ نخبگان كشور متوجه ابعاد پنهان اين فتنه بشوند و سپس سينه به سينه پخش شود."

كتاب ايران در زمان ساسانيان، برنده جايزه انجمن بريتانيايي مطالعات خاورميانه

انجمن بريتانيايي مطالعات خاورميانه» (BRISMES)، كتاب «ايران در زمان ساسانيان» (Sasanian Persia) نوشته تورج دريايي را به عنوان يكي از سه برنده جايزه امسال «انجمن دوستي بريتانيايي-كويتي» در زمينه پژوهش‌هاي خاورميانه معرفي كرد.

«انجمن بريتانيايي مطالعات خاورميانه» طي مراسمي در روز دوشنبه با اعلام اين مطلب، كتاب تورج دريايي، پژوهشگر ايراني، را «يك شاهكار» و «كتابي واقعاً عالي» توصيف كردند.

به گفته داوران اهداي جوايز اين انجمن، كتاب «ايران در زمان ساسانيان، «در روزگاري كه اروپامحوري، باعث شده تا مطالعات دوران باستان با تحريف روبه‌رو شود، وزنه‌اي به‌موقع در برابر اين تحريف‌ها قرار داده‌است.»

جوايز اين انجمن هر ساله به بهترين آثار دانشوران تعلق مي‌گيرد كه به زبان انگليسي در موضوع خاورميانه نوشته‌شده باشد و نخستين بار در بريتانيا به چاپ رسيده‌باشد.

پرفسور دريايي در كتاب «ايران در زمان ساسانيان» مي‌كوشد به آن بخش از تاريخ كه معمولاً مورد غفلت قرار مي‌گيرد يعني تاريخ اجتماعي بپردازد و با استفاده از منابعي تازه، روند شكل‌گيري نهادهاي اداري ايران را از زمان اردشير بابكان، بنيادگذار دودمان ساساني تا روزگار يزدگرد سوم، آخرين شاهنشاه اين سلسله پي‌گيري كند. بررسي فراز و نشيب كوشش‌هاي نوادگان يزدگرد سوم براي استقرار حكومتي ايراني، در حدود يك قرن پس از شكست ساسانيان از اعراب، بخشي ديگر از اثر تحقيقي تورج دريايي را تشكيل مي‌دهد.

به گفته داوران جوايز انجمن بريتانيايي مطالعات خاورميانه، «اين كتاب بسيار عالمانه نوشته شده و مؤلف توانسته به طرز رشك‌برانگيزي به كندوكاو دقيق مسائل بپردازد و در عين حال كتابي به‌دست دهد كه براي همگان به سهولت قابل خواندن است.»

بخش‌هاي اين كتاب عبارتند از: تاريخ سياسي ايران و انيران، جامعه ايران‌شهر، اديان شاهنشاهي: دين زرتشت، دين ماني، يهوديان و مسيحيان، زبان و بازمانده‌هاي متني شهروندان، اقتصاد و ديوان‌سالاري ايران‌شهر، كتابنامه.



مقايسه‌هايي كه تورج دريايي در آثار خود ميان اطلاعات به‌دست آمده از منابع اصلي قديمي، از جمله كتب عربي، با داده‌هاي به‌دست آمده از سكه‌ها و مهرهاي ساساني و مقايسه اين اطلاعات با منابع ديگر هم‌چون منابع يوناني و ارمني انجام مي‌دهد نقطه قوت در روش كار او است.

وي ستون اصلي كار پژوهشي خود را نه بر گفته‌هاي نويسندگان يوناني و نه بر داستان‌هاي كتب عربي بلكه بر اساس منابع دست اول ساساني يعني سكه‌ها و مهرها و متون پارسي ميانه بنا مي‌كند و هر جا كه تطبيق اطلاعات با منابع دست دوم و سوم نيز تصوير درستي به دست دهد از اين منابع نيز بهره مي‌برد.

نواده ناخداي پرسپوليس
دكتر تورج دريايي، پروفسور در رشته «تاريخ ايران و جوامع پارسي‌زبان» و از اعضاي هيئت مديره مركز مطالعات ايراني دكتر سموئل در دانشگاه كاليفرنيا است. وي به دو زبان انگليسي و فارسي مي‌نويسد و از او تاكنون چندين كتاب و ده‌ها مقاله به چاپ رسيده‌است كه بخشي از آثار انگليسي او به فارسي نيز ترجمه شده‌است. مديريت پروژه «ساسانيكا»، ويراستاري نشريه «نامه ايران باستان» و انتشار مقالات در گاهنامه‌هاي مهم ايران‌شناسي از ديگر فعاليت‌هاي او است.

تورج دريايي در سال ۱۹۶۷ در تهران به دنيا آمد و دوران دبستان و دبيرستان خود را در ايران و يونان گذرانده و در سال ۱۹۹۹ از دانشگاه كاليفرنيا در لس‌آنجلس دكتراي تاريخ دريافت كرد. تورج دريايي در صفحه شخصي خود در مورد پيشينه خانواده خود نيز توضيح داده و آنگونه كه از اين اطلاعات برمي‌آيد او از نوادگان ناخدا ابراهيم دريايي، ناخداي كشتي پرسپوليس است كه در بوشهر فعاليت داشت. كشتي پرسپوليس نخستين ناوجنگي مدرن بود كه دولت ايران در زمان ناصرالدين‌شاه وارد خليج فارس كرد.

در كنار تاريخ دوران ساساني، تورج دريايي در حوزه پژوهش در زبان و ادبيات فارسي ميانه، دين زرتشت و سكه‌شناسي ايراني نيز از دانشگاهيان فعال است.

از ديگر كتاب‌هاي تورج دريايي مي‌توان به «شاهنشاهي ساساني»، «شهرستان‌هاي ايران‌شهر» و«غروب يك امپراطوري» اشاره كرد و كتاب «ايران در زمان ساسانيان» او نيز توسط مهرداد قدرت ديزجي به فارسي ترجمه شده و در سال ۱۳۸۴ منتشر شده‌است.

راه اندازي شبكه جاسوسي براي كنترل ايرانيان در جمهوري آذربايجان

به گزارش آخرين نيوز ، اسناد منتشر شده توسط سايت جنجالي ويكي ليكس نشان مي دهد آمريكا شبكه جاسوسي گسترده اي را براي زير نظرگرفتن فعاليتهاي ايرانيان در جمهوري آذربايجان راه اندازي كرده است . به راه انداخته است.
در اسناد محرمانه افشا شده از سوي ويكي ليكس 10 گزارش محرمانه سفارت آمريكا در باكو به چشم مي خورد. در يكي از اسناد ، خانم "ان درسي" سفير پيشين آمريكا در باكو در پيام مكتوب محرمانه اي به تاريخ ششم مارس2009 ، گزارش جامعي از فعاليت هاي ايرانيان در جمهوري آذربايجان را به وزارت امور خارجه امريكا ارسال كرده است. در اين گزارش، سفير پيشين آمريكا در باكو با درج نام برخي از تجار و بازرگانان ايراني مقيم جمهوري آذربايجان و اطرافيان آنها همچنين تشريح ارتباط اين اشخاص با شركتها ، بانكها و شخصيت هاي مختلف جمهوري آذربايجان مدعي شده است ، اين افراد از نيروهاي ايران  بوده و در قالب فعاليت هاي تجاري و عمراني اقدام به خريد تجهيزات، دستگاهها و مواد غيرمجاز براي ايران كرده اند و تحريم هاي سازمان ملل بر ضد اين كشور را دور مي زنند.
 روزنامه ها و پايگاههاي اينترنتي يني مساوات ، باكو خبر و بيزيم يول با درج اين خبر نوشتند: در اين گزارش، ضيا محمداف وزير حمل ونقل ، رونق عبدالله اف رييس شركت نفت و برادر وزير آموزش جمهوري آذربايجان به عنوان شركاي تجاري مهم ايرانيان در اين كشور معرفي شده اند.
در ادامه اين گزارش با اشاره به اهميت و نقش حجت الاسلام سيد علي اكبر اجاق نژاد نماينده ولي فقيه در جمهوري آذربايجان از وي بعنوان محور هماهنگي نيروهاي ايراني وفادار به جمهوري اسلامي در جمهوري آذربايجان ياد شده است.اعلام برخي از فعاليتهاي كميته امداد امام خميني (ره) در جمهوري آذربايجان و نشان دادن حساسيت نسبت به پرداخت حقوق نقدي به خانواده هاي نيازمند آذري از ديگر محورهاي اين گزارش محرمانه است.

احمدي نژاد: غرب فرصت گفت و گو را از دست ندهد

محمود احمدي نژاد در آستانه ديدار مذاكره كنندگان اتمي ايران و گروه ۱+۵، به اعضاي اين گروه توصيه كرد از فرصت گفت و گو با كشورش به خوبي استفاده كنند.
آقاي احمدي نژاد در سخنان خود بيانيه تهران را مبناي خوبي براي همكاري و مذاكره با گروه ۱+۵ دانست و ابراز اميدواري كرد سران كشورهاي غربي آن قدر "سر عقل آمده باشند" كه از فرصت مذاكره با ايران نهايت استفاده را بكنند.
سعيد جليلي، مذاكره كننده ارشد هسته اي ايران اين هفته به سوئيس سفر مي كند تا در شهر ژنو با كاترين اشتون، رئيس سياست خارجي اتحاديه اروپا و نماينده گروه ۱+۵ مذاكره كند.
گفت و گوهاي هسته اي ايران و اين گروه پس از نزديك به ۱۵ ماه وقفه از سرگرفته مي شود.
آقاي احمدي نژاد در سخنان روز شنبه خود در تهران براي گفت و گو با كشورهاي غربي درباره موضوع هايي مانند "مسائل اقتصادي، مساله هسته اي، امنيت بين المللي، سياست بين المللي و حل مشكلات جهاني" اعلام آمادگي كرد.
رئيس جمهوري ايران گفت: "به نفع آنهاست كه ايران هسته اي را بپذيرند زيرا در غير اين صورت خود را در دنيا منزوي مي كنند."
همزمان، سعيد جليلي، دبير شوراي عالي امنيت ملي و مذاكره كننده ارشد هسته اي ايران ضمن استقبال از گفت و گوهاي پيش رو، تاكيد كرد كشورش بر سر "حق مسلم هسته اي" خود مذاكره نخواهد كرد.
آقاي جليلي كه در يك مصاحبه مطبوعاتي در تهران صحبت مي كرد، گفت: "حقوق ملت ايران مفروض گفت‌وگوهاست و به هيچ عنوان نمي ‌تواند موضع گفت‌وگو باشد."
او با انتقاد از تحريم هاي بين المللي عليه كشورش گفت: " طرف گفت‌وگو در اين ۱۵ ماه (وققه در مذاكرات) در يك راهبرد غلط به اسم فشار، مسيري را طي كرد كه امروز بي‌فايده بودن و پرهزينه بودن آن مسير را بيش از هميشه تجربه مي‌كند."
آقاي جليلي با رد ديپلماسي دو مسيره كشورهاي غربي، گفت: "سوال هاي و پيشنهادهاي روشني داريم كه به صراحت در نامه ۱۵ تيرماه اعلام كرده‌ايم. هرگونه مسير آينده براساس رفتار طرف مقابل تنظيم خواهد شد."
ديپلماسي دو مسيره آمريكا و كشورهاي غربي در برابر برنامه اتمي ايران شامل كاربرد همزمان فشار اقتصادي در كنار تلاش براي پيشبرد گفت و گوهاست.

حتي پرچم ايران براي دور افتخار قهرمانان نبرده بودند!

اين روزها در حالي رقابت موفقيت ميان محمد علي آبادي و علي سعيدلو كه در دو ساختمان مجاور هم در خيابان سئول در دفاتر كميته ملي المپيك و سازمان تربيت بدني سنگر گرفته اند، بالاگرفته و برابر بنرهاي تبريك تيم علي آبادي، بالن هاي تبريك تيم سعيدلو نيز بالا رفته(!) كه بررسي ها نشان مي دهد، اين برنامه ريزي كه به قول عزيزان منجر به مدال آوري در رشته هاي انفرادي شد، جزئيات نداشته تا علاوه بر پيش بيني تعداد مدال، حداقل ذكر كنند اين لشكر 500 نفره سلم و تور، با خود يك پرچم به بازيهاي آسيايي ببرد!
به گزارش سرويس ورزشي «آينده»؛ وقتي جايگاه چهارمي ايران در بازيهاي آسيايي قطعي شد، هركس تلاش كرد اين موفقيت را به نام كسي كه دوستش داشت ثبت كند و چنين شد كه يكي از سايت ها مدعي شد چهارمي بازيهاي آسيايي، همان هدف گذاري چهار سال پيش رئيس جمهور بوده و اين موفقيت صرفاً مربوط به رئيس بزرگ است و البته يادشان رفت به اين پرسش پاسخ دهند كه با اين تفاسير هدف گذاري ايشان براي قرار گرفتن ايران ميان چهار تيم برتر جام جهاني آفريقاي جنوبي كه محقق نشد نيز مسئوليتش بر عهده ايشان است؟! آيا راه بهتري براي تخريب رئيس جمهور توسط اين اشخاص كه آويزان دولت هستند، وجود نداشت؟

گروهي ديگر نيز علي سعيدلو و محمد علي آبادي را مسئول نتايج نسبتاً مناسب اين دوره مي‏دانستند و البته اظهارات اين دو نيز به اين ماجرا دامن زد تا جدل بالا بگيرد و سازمان تربيت بدني با انتشار يك نامه بدون تاريخ، مهر و امضاء در سربرگ انگليسي اين سازمان، بر روي وب سايتش مدعي شود كه اين متن مصاحبه اي سعيدلو با يكي از رسانه هاي خارجي دو ماه پيش از بازيها بوده كه 20 مدال طلا را در آن پيش بيني كرده، پس موفقيت براي سازمان ورزش است!

كميته ملي المپيك نيز با رد اين ماجراها، به واسطه سكوت علي آبادي كمتر وارد جدل كلامي شد. اما سازمان ورزش با نصب بنرهاي بزرگ و هوا كردن بالن مقابل ساختمان روبرويش كه همان كميته ملي المپيك است، نشان داد كه نسبت به كميته ملي المپيك كه ساختمانش با بنر به وادي تبريك و تبليغ رفته بود، مي‏تواند بيشتر براي تبليغات به اين سبك هزينه كند و بدين شكل دعوا بر سر مديريت اصلي و عامل مديريتي موفقيت بالا بگيرد.

فردا قرار است دكتر احمدي نژاد از مدال آوران بازيهاي آسيايي طبق روال سال هاي گذشته تقدير كند و احتمالاً آنجا در خصوص برنامه ريزي هايي كه هريك از اين عزيزان داشته، بيشتر صحبت خواهد كرد و به همين دليل مناسب ديديم در اين مقطع از نقاط اوج برنامه ريزي هاي اين عزيزان ياد كنيم.

يكي از بديهي ترين برنامه ريزي ها، هماهنگي براي تشويق مردم ايران در چين و توزيع وسايل ميان ايشان بود. اما ساده تر از آن، بردن چندين پرچم براي دور افتخار ورزشكاران بود كه اين اتفاق هم نيفتاده بود! وقتي نصر آزاداني اولين مدال طلا را گرفت، هيچ كس جز خبرنگاران ايراني حاضر در جايگاه به فكر دور افتخار او نيفتاد. يكي از خبرنگاران ايراني از كيفش پرچم نسبتا بزرگي در آورد و دست به دست از همان جايگاه به نصر آزاداني رساند، دور افتخار خيلي زيبا زده شد و ايراني هاي سالن تكواندو خوشحال از افتخار آفريني!
نكته جالب اينجا بود كه خبرنگاران ايراني حاضر در گوانگ ژو ابتكار خوبي به خرج داده بودند و يك نفر را آن پايين مامور كرده بودند كه پرچم را از نصر آزادني بگيرد و به بالا بفرستد. وقتي يوسف كرمي حريف قدرتمند خود از كره را برد نيز همين ماجرا تكرار شد. پرچم از جايگاه خبرنگاران دست به دست شد و به پايين رفت و يوسف هم كه منتظر بود، پرچم را گرفت و چرخي ميانه ميدان زد.

در كشتي هم همين تكرار شد. عبدولي پرچم را از بالا گرفت و چرخ زد، نوروزي هم پرچمي را كه از جايگاه خبرنگاران به محمد بنا رسانده بودند را گرفت و سجده كرد، كه البته چه زيبا بود. در ووشو هم همين تكرار شد. پرچمي كه بچه هاي خبرنگار به خديجه آزادپور رساندند و او هم با آن جلوي دوربين تلويزيون رفت و گفت و گو كرد. پرچمي كه دست به دست شد و تا سكوي قهرماني مي رفت و دوباره به خبرنگاران باز مي گشت.

نكته جالب در اين ماجرا ستاد خوبي بود كه ايراني هاي مقيم گوانگ ژو به سرپرستي يكي از بازرگانان ايراني ساكن در اين شهر انجام وظيفه مي كرد. ستادي خودجوش كه در بسياري از مسابقات مهم حضور داشتند و اگر همين ستاد هم نبود، مشخص نبود در اين برنامه ريزي چه كسي در حوزه فرهنگي مسئول ساماندهي اين گروه هاي ايراني، برگزاري مراسم هايي براي ايشان و همچنين هماهنگي براي حضورشان در مسابقات ايران و تشويق قهرمان بود.

در اين ميان تنها روابط عمومي و فرهنگي كميته، تعدادي پرچم كوچك ايران را به تماشاگران كشورمان داد؛ مسئله اي كه باعث تعجب چيني ها شده بود، به خاطر اينكه آنها پرچم خود را بايد از دستفروشان كنار خيابان مي خريدند. يك پرچم بزرگ ايران هم بود كه روز اول خبرنگاران به تماشاگران ايراني دادند كه بيشتر كاربردش دست به دست شدن روي سكوه هاي ورزشكاه فوتبال بود.

در سوي ديگر نابساماني زيادي در اعزام تماشاگران ايراني به گوانگ ژو وجود داشت. بسياري از ايرانياني كه همراه با تورهاي ورزشي از تهران به مقصد گوانگ‏ژو پرواز كردند، به دليل در اختيار نداشتن بليت از حضور در ورزشگاه‌هاي محل برگزاري مسابقات محروم بودند و بازي‌هاي آسيايي را از تلويزيون تماشا مي‌كردند. اين در حالي است كه پيش از آغاز بازي‌هاي آسيايي گفته مي‌شد اين بار تماشاگران ايراني مشكلي بابت حضور در محل برگزاري مسابقات نخواهند داشت. ناگفته نماند خيلي از ايراني‌ها به قصد تجارت همراه با توريست‌هاي ورزشي به گوانگژو آمده‌ بودند. اما به هر حال در كل تعداد شاكيان تور‌هاي ورزشي و كساني كه مي‎گويند سرمان كلاه رفته هم كم نبودند و البته پاشخگو اين برنامه ريزان نبودند!

به اين برنامه ريزي عدم اعزام برخي اعضاء كادرهاي فني را بايد افزود كه علي رغم اعزام نفرات غيرضروري در لشگر سلم و تور ورزش ايران كه پيشتر برخي از آنها توسط آينده معرفي شدند، جايي براي اين عده باقي نماند و از آن جمله مي‏توان به عدم اعزام مربي براي نيلوفر مرداني ملي پوش دختر اسكيت ايران اشاره كرد كه متاسفانه از گردونه مسابقات نيز بدون كسب مدال حذف شد. از اين اتفاقات كم به وقوع نپيوست كه برخي همراهان به دليل معذورات ميهماني از درجش كه باعث اوقات تلخي دوستان مي‏شد و برنامه ريزي شان را زير سوال مي برد، پرهيز كردند كه اگر علاقمند باشند، براي نمايش حسن برنامه ريزي شان مورد اشاره قرار مي گيرد.

كلافه شدن نيروي دريايي آمريكا از اقدام كاربران ايراني

در پي ابلاغ بخشنامه اي مشكوك از سوي نيروي دريايي آمريكا به ناوگان اين كشور براي استفاده از نام مجعول " خليج ع ر ب ي " به جاي نام اصلي و بين المللي " خليج فارس " ، كاربران ايراني با مراجعه به صفحه فيس بوك نيروي دريايي آمريكا ، با گذاشتن " كامنت " اعتراض كردند.
به گزارش عصر ايران حجم اين اعتراض كاربران ايراني به صفحه مزبور به گونه اي بوده است كه اين صفحه مجبور شده تا براي كم كردن حجم مطالب خود براي ارايه سرويس به كاربران خود اين پيام هاي اعتراضي را حذف كند.


اين صفحه در پيامي كه بدين منظور منتشر شده با تاييد اين كه در 24 ساعت گذشته حجم انبوهي از نظرات انتقادي را دريافت كرده و آنها را شنيده است ، گفته است كه براي ارايه سروريس دهي مطلوب به كاربران ، اين پيام ها را حذف كرده است.
برخي پيام هاي اعتراضي ايرانيان به صفحه فيس بوك نيروي دريايي آمريكا به اين شرح است :"
- نام اين خليج ع ر ب ي نيست خليج فارس است
- نام اين خليج ، فارس است و خليج فارس خواهد ماند
- اشتباهاتي اين چنين برازنده يك نيرويي نيست كه خود را قوي ترين نيروي دريايي جهان مي داند
- هيچ نامي به جز "خليج فارس" براي  خليجي كه زماني در قلب امپراتوري پارس بوده از سوي سازمان ملل متحد به رسميت شناخته نشده است.
مديران صفحه فيس بوك نيروي دريايي آمريكا همزمان با بالا رفتن كامنت هاي اعتراضي به اين اقدام بحث برانگيز ، از صبح جمعه با انتشار مطلبي اعلام كردند كه به دليل بالا  رفتن حجم مطالب صفحه بخشي از پيام هاي اعتراضي را حذف مي كنند.
گفتني است كه اقدام هفته گذشته نيروي دريايي آمريكا در ابلاغ بخشنامه اي به ناوگان اين كشور براي به كار بردن نام مجعول خليج ع ر ب ي با ابلاغ مراتب اعتراض  وزارت خارجه كشورمان به دفتر حفاظت منافع آمريكا در سفارت سوييس در تهران مواجه شد.
همچنين رامين مهمانپرست سخنگوي وزارت امور خارجه كشورمان در كنفرانس خبري سه شنبه هفته گذشته خود با انتقاد از اين اقدام آمريكا گفت كه اين كار اعتبار اين كشور را زير سوال مي برد.

چهارمين سفر آيت الله خامنه‌اي به قم طي دو ماه اخير

گزارش‌ها حاكي است كه آيت الله علي خامنه‌اي براي ديدار با علماي قم به اين شهر سفر كرده است. اين سومين سفر غير رسمي رهبر جمهوري اسلامي به قم، پس از ديدار رسمي ۱۰ روزه وي از اين شهر طي  كمتر از دوماه اخير است.
به گزارش وب‌سايت، آيت الله مسلم ملكوتي، از روحانيون بلندپايه قم، آيت الله علي خامنه‌اي شامگاه جمعه با حضور در منزل آيت الله ملكوتي با وي ديدار كرده است.

اين وب‌سايت توضيح بيشتري درباره اين ديدار ارائه نكرده است. تاكنون وب‌سايت رهبر جمهوري اسلامي يا خبرگزاري‌هاي ايران در اين زمينه خبري را منتشر نكرده‌اند.

آيت الله خامنه‌اي از ۲۷ مهرماه ماه سال جاري به مدت ده روز به قم سفر كرد و مراجع و روحانيون ارشد نيز با حضور در محل سكونت وي با رهبر جمهوري اسلامي ديدار كردند. پس از اين سفر آيت الله علي خامنه‌اي تاكنون طي دو سفر غير رسمي در
اواسط و اواخر آبانماه به بازديد از مراجعي كه به ديدار ايشان در قم آمده بودند، رفتند.

آيت‌الله خامنه‌اي در سفر دوم خود به قم در بيوت مرجع تقليد نزديك به محافظه‌كاران، آيت‌الله مكارم شيرازي، آيت‌الله نوري همداني و آيت‌الله جعفر سبحاني حاضر شد. وي همچنين در سومين سفرش با آيت الله موسي شبيري زنجاني و آيت الله عبدالله جوادي آملي، از مراجع تقليد شيعه در قم، ديدار و گفت‌وگو كرده است.

كارشناسان مسايل ايران يكي از دلايل سفرهاي آيت الله خامنه‌اي به قم  را به حوادث خونين انتخابات رياست جمهوري سال گذشته  نسبت مي دهند و مي گويند  پيامدهاي مقابله نظام جمهوري اسلامي با اين حوادث از نظر مشروعيت جايگاه سياسي و فقهي آيت الله خامنه‌اي به عنوان رهبر نظام مهم بودند.

پيشتر محمدجواد اكبرين، كارشناس مسائل حوزوي، گفته بود، به دليل سركوب و بازداشت‌هاي گسترده پس از انتخابات و بي‌پاسخ ماندن نامه‌هاي برخي از علماي به رهبر در اين زمينه، مساله «عدالت» رهبر جمهوري اسلامي در نگاه جامعه متدينين مورد ترديد قرار گرفته بود به همين دليل اين سفرها هم از بعد فقهي و حوزوي براي او به عنوان ولي فقيه مهم است.

 به دنبال برنده اعلام شدن محمود احمدي‌نژاد در انتخابات رياست جمهوري  و سركوب گسترده اعتراضات به نتيجه انتخابات،  آيت الله حسينعلي منتظري، از مراجع منتقد جمهوري اسلامي كه در آذرماه سال گذشته در گذشت، با انتشار بيانيه‌اي با ابراز تأسف و ناراحتي از اين برخوردها، اعلام كرده بود، «اسلام و سيره نبوي و منش علوي» با رفتار حاكمان فعلي ايران تفاوتي آشكار دارد.

آيت الله سيد علي محمد دستغيب، از مراجع منتقد و همچنين عضو مجلس خبرگان رهبري،  نيز در شهريور ماه سال جاري در نامه از اعضاي مجلس خبرگان رهبري خواسته بود كه وظيفه خود را درباره اجراي قانون اساسي و نظارت بر رهبر جمهوري اسلامي پيگيري كنند.

براساس قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، مجلس خبرگان رهبري در صورتي كه رهبر جمهوري اسلامي يكي از شرايط خود را از دست بدهد، مي‌تواند وي را از كار بركنار كند.

آيت الله سيد علي محمد دستغيب همچنين پس از حوادث انتخابات رياست جمهوري از مجلس خبرگان خواسته بود كه براي رسيدگي به شكايت و اعتراضات مردم تشكيل جلسه بدهد.

 مراجعي كه با رهبر ديدار نكردند
در جريان سفر مهرماه برخي از مراجع سنتي قم و نيز مراجع تقليد نزديك به اصلاح‌طلبان به ديدار آيت‌الله خامنه‌اي نرفتند كه در اين ميان مي‌توان از آيت‌الله وحيد خراساني، آيت‌الله موسوي اردبيلي و آيت‌الله صانعي ياد كرد.

در اين ميان ديدار نكردن آيت‌الله وحيد خراساني با رهبر جمهوري اسلامي خبرساز شد چراكه به گفته كارشناسان مسائل حوزوي اين مرجع تقليد ساكن قم از مراجع طراز اول جامعه ديني سنتي ايران است و علاوه بر آن با صادق لاريجاني، رئيس كنوني دستگاه قضايي ايران كه منصوب آيت‌الله خامنه‌اي است، نيز پيوند سببي دارد.

همچنين آيت‌الله موسوي اردبيلي و آيت‌الله صانعي گرچه هر دو از مراجع نزديك به اصلاح‌طلبان به شمار مي‌آيند اما به لحاظ نقشي كه در دوران شكل‌گيري و ثبيت نظام جمهوري اسلامي داشتند، تا پايان دوره رياست جمهوري آيت‌الله خامنه‌اي همكاري نزديكي با وي داشتند.

موج‌سبز برنده جايزه حقوق بشر فيلم آلمان

هيئت داوران «جايزه حقوق بشر فيلم آلمان» "موج سبز؛ انتخابات رياست جمهوري ايران" را به عنوان بهترين فيلم سال برگزيد. اين فيلم سومين اثر علي صمدي‌احدي، كارگردان ۳۸ساله ايراني-آلماني است.


«جايزه حقوق بشر فيلم آلمان» از سوي هفده نهاد مستقل فرهنگي و هنري اعطا مي‌شود. از مجموع ۲۸۴ اثري كه براي دريافت اين جايزه امسال عرضه شدند ۳۵ فيلم به بخش مسابقه راه يافتند. در ميان اين ۳۵ فيلم، "موج سبز؛ انتخابات رياست جمهوري ايران" به عنوان بهترين فيلم انتخاب شد. اين فيلم  ساخته علي صمدي‌احدي و محصول مشترك دو شبكه تلويزيوني WDR  آلمان و ARTE آلمان-‌فرانسه است.

"موج سبز؛ انتخابات رياست جمهوري ايران" با تركيبي از انيميشن و ويدئوهاي مستند به روايت گوشه‌هايي از حوادث پس از انتخابات رياست‌جمهوري ۸۸ در ايران مي‌پردازد.

چهار رقيب اصلي فيلم "موج سبز" عبارت بودند از "مستند تابوي مرگ؛ كودكان شيميايي بصره"، "مستند ده فرمان؛ هفت سال هدر رفته"، "مستند فقط صبر؛ كودكان پناهندگان در آلمان" و "گزارش تلويزيوني كنگو؛ انقلاب زنانگي".

جشنواره‌اي براي نمايش آثار هنرمندان متعهد

كلاس لاب، از مديران مسئول «جايزه حقوق بشر فيلم آلمان»، مي‌گويد: ««جايزه حقوق بشر فيلم آلمان» چهار به‌علاوه يك بخش‎ دارد. اين بخش‌ها عبارتند از بخش فيلم‌هاي حرفه‌اي، فيلم‌هاي آماتور، فيلم‌كوتاه و آثار دانشجويان رشته فيلم‌سازي، بعلاوه يك بخش ديگر كه به آثار برگزيده تماشاگران اختصاص دارد. امسال ۲۸۴ فيلم ارائه شدند كه هيئت داوران از مجموع اين آثار ۳۵ فيلم را براي بخش مسابقه انتخاب كرد.»

«جايزه حقوق بشر فيلم آلمان» از سال ۱۹۹۸ هر دو سال يكبار و به مناسبت روز جهاني حقوق بشر اعطا مي‌شود. هدف از اعطاي اين جايزه كه از سوي هفده نهاد مستقل آموزشي، فرهنگي، هنري و مذهبي آلمان داده مي‌شود، پشتيباني از هنرمندان متعهدي است كه در آثارشان به موضوع نقض حقوق بشر پرداخته‌اند. آثار ارائه شده امسال، توليدات تلويزيوني و فيلم‌هايي هستند كه بر اساس مستندات واقعي تهيه شده‌اند و در آنها پايمال شدن حقوق اوليه انسا‌ن‌ها به نقد كشيده شده است.

پرداختن منسجم و داستان‌گونه به حوادث پس از انتخابات ايران

فيلم "موج سبز" ساخته علي صمدي‌احدي بر بستر گفته‌ها و نوشته‌هاي شاهدان عيني حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري ايران ساخته شده است. علي صمدي‌احدي مي‌گويد: «من هم سال ۸۸ مثل خيلي از آنهايي كه در حوزه رأي‌گيري شهر بن (در آلمان) ديدم، براي اولين بار رأي دادم. چون پيش از آن زياد به ايران سفر مي‌‌كردم و ديده بودم كه شرايط، بعد از دوران محمد خاتمي  و بر سر كار آمدن محمود احمدي‌نژاد خيلي تغيير كرده بود. در نتيجه خيلي از آنهايي كه در انتخابات رياست جمهوري دوره قبل به دليل سرخوردگي رأي نداده بودند، اين‌بار مي‌گفتند اين شرايط بايستي تغيير كند و تصميم گرفته بودند رأي بدهند. بخصوص كه مي‌گفتند اگر شمار آرا از يك حدي بيشتر بشود نمي‌توانند تقلب كنند.»

فيلم "موج سبز" هم با همين زاويه ديد، يعني نمايش شور و شوق مردم پيش از انتخابات، آغاز مي‌شود. علي‌صمدي‌احدي با كنار هم چيدن داستان‌هاي كوتاهي كه از دريچه نگاه راويان داستان‌ها حكايت مي‌شوند، روزهاي پس از انتخابات رياست‌جمهوري ۸۸ را به تصوير مي‌كشد. اين داستان‌ها مجموعه‌اي از خاطرات قشرهاي مختلفي هستند كه در اعتراض‌هاي خياباني شركت كردند، كتك خوردند، زنداني شدند يا شبانه از وطن گريختند. ‎

راوي يكي از داستان‌هاي كوتاه فيلم حتي يك بسيجي است كه پشت در مسجد نشسته است و پريشان از خشونتي كه براي سركوب معترضان اعمال مي‌شود، اشك مي‌ريزد. كلاوس لاب، از مديران مسئول جشنواره، مي‌گويد: «يكي از معيارهاي مهم براي انتخاب فيلم برتر، پرداخت منسجم و داستان‌گونه فيلم از يك موضوع است. مسلم است كه محتواي اثر بايستي مسئله حقوق بشر باشد. اما چگونگي پرداختن به موضوع هم براي ما بسيار مهم است.» 

«تقديم به جعفر پناهي و نسرين ستوده»

فيلم "موج سبز" پيش از نمايش سينمايي، توسط شبكه تلويزيوني مشترك آلمان و فرانسه‌، شبكه ARTE پخش شد. پرداختن منسجم و داستان‌گونه فيلم به حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري با استقبال گسترده‌ مخاطبان اين شبكه تلويزيوني همراه بود كه اغلب قشر تحصيل‌كرده جامعه آلمان هستند.


"موج‌سبز" تنها فيلم ساخت آلمان خواهد بود كه امسال در بخش مسابقه جشنواره فيلم ساندنس Sundance Film Festival شركت مي‌كند. جشنواره فيلم ساندنس با هدف حمايت از فيلم‌ها و فيلم‌سازان مستقل از سال ۱۹۹۱ هر ساله، در ماه ژانويه ۲۰۱۱ در آمريكا برگزار مي‌شود و بخش‌هاي مختلفي، از جمله بخش فيلم مستند، دارد. 

علي صمدي‌احدي، كارگردان ايراني هدف خود را پشتيباني از جامعه مدني ايران با انعكاس صداي آنها مي‌داند. وي در مصاحبه با دويچه وله مي‌گويد: «نمايش اتفاقاتي كه در جامعه ايران مي‌افتد در خارج از كشور، و بر عكس اطلاع‌رساني به مردم داخل كشور در باره فعاليت‌هايي كه در پشتيباني از آنها در خارج از كشور انجام مي‌گيرد، مهم است و جامعه را تحت تأثير قرار مي‌دهد.»

علي صمدي‌احدي، «جايزه حقوق بشر فيلم آلمان» را به جعفر پناهي، كارگردان برجسته ايراني، و نسرين ستوده، وكيل و فعال حقوق بشر كه هم اكنون در ايران در بند است،  تقديم كرده است.

كلينتون: نگراني همسايگان ايران با آمريكا مشترك است

هيلاري كلينتون، وزير امور خارجه آمريكا مي گويد كه جهان اميدوار است ايران از گفتگوهاي هفته آينده در ژنو استفاده كند و نشان دهد كه تصميم دارد غيرنظامي بودن برنامه هسته اي خود را ثابت كند.
خانم كلينتون در يك كنفرانس خبري مشترك با شيخ خالد بن احمد آل خليفه، وزير امور خارجه بحرين، در منامه، گفت: "ما اميدواريم كه ايران به نگراني هايي كه از سوي بحرين و سايرين در باره برنامه هسته اي اين كشور و استفاده از آن براي ساخت جنگ افزار وجود دارد، پاسخ دهد."
وزير امور خارجه بحرين نيز گفت كشورش هرگز نمي تواند در همسايگي ايران مجهز به قدرت سلاح هسته اي باشد.
خانم كلينتون روز جمعه (۳ دسامبر)، در جريان سفري به بحرين و حضور در يك كنفرانس امنيتي گفت كه همسايگان ايران به ويژه از برنامه هسته اي اين كشور كه ظن مي رود جنبه نظامي هم داشته باشد، احساس خطر مي كنند.
او گفت: "شايد ايراني ها، اكنون كه موافقت كرده اند در مذاكرات ژنو كه روز دوشنبه آغاز مي شود، شركت كنند با جامعه بين المللي در مورد آنچه باعث نگراني همه جهان، به ويژه كشورهاي منطقه شده است، به طور جدي تعامل كنند."
از سرگيري مذاكرات هسته اي ايران با شركت گروه ۱+۵، متشكل از كشورهاي آمريكا، چين، روسيه، بريتانيا، فرانسه و آلمان، انجام مي گيرد. اين دست از گفتگوها بيش از يك سال بود كه انجام نشده بود.
ايران تاكيد دارد كه برنامه هسته اي اين كشور غيرنظامي است، اما براي غني سازي اورانيوم در حدي كه براي ساخت بمب هسته اي كافي است، گام هايي برداشته است.
شيخ خالد بن احمد آل خليفه، وزير امور خارجه بحرين، در ابراز نظر در باره خطر دست يافتن ايران به سلاح هسته اي تاكيد داشت كه ايران نبايد به سمت ساخت جنگ افزار هسته اي حركت كند هر چند كه اين كشور كاملا حق دارد انرژي هسته اي غيرنظامي خود را توسعه دهد.
او گفت: "استفاده از توان هسته اي براي توليد اورانيوم مناسب ساخت بمب را ما هرگز نمي پذيريم و نمي توانيم در اين منطقه با آن كنار بياييم. ما اين موضوع را به ايران گفته ايم و از ديگران هم شنيده ايم."
اظهارات وزراي امور خارجه آمريكا و بحرين در حالي منتشر شده است كه سايت جنجالي ويكي ليكس در بخشي از افشاگري هاي اخير خود، پيام هاي ديپلماتيك آمريكا را فاش كرده است كه نشان دهنده ناخشنودي كشورهاي شاخص عرب از ادامه برنامه هسته اي ايران و درخواست آنها از آمريكا براي برخوردي محكم با آن است.

واكنش بحرين به افشاي اظهارات پادشاه بحرين عليه ايران در ويكي‌ليكس

وزير خارجه بحرين در نخستين واكنش آشكار به اسناد منتشر شده در ويكي‌ليكس گفت كه در ارتباط با برنامه هسته‌اي ايران، ميان مواضع علني بحرين و آنچه حمد بن عيسي آل خليفه، پادشاه بحرين به طور خصوصي گفته و در اين اسناد بازتاب يافته «تضادي وجود ندارد».

به نوشته روزنامه واشينگتن پست، شيخ خالد بن احمد آل‌خليفه، وزير خارجه بحرين اين مطلب را روز جمعه در يك نشست خبري مشترك با هيلاري كلينتون، همتاي آمريكايي خود در منامه، پايتخت بحرين اظهار كرد.

بنا بر اسناد تازه افشا شده وزارت خارجه آمريكا توسط وب‌سايت ويكي‌ليكس، پادشاه بحرين در سال ۲۰۰۹ به ژنرال ديويد پتريوس گفته‌بود كه آمريكا بايد برنامه هسته‌اي ايران را «از هر راهي كه لازم است» متوقف كند. بنا بر اين سند، حمد بن عيسي آل خليفه هم‌چنين گفته‌است كه «خطر رها كردن مسئله هسته‌اي ايران بيشتر از خطرات متوقف كردن آن است.»

وزير خارجه بحرين روز جمعه در واكنش به افشاي اين يادداشت ديپلماتيك افزود: «هر كشوري در خاورميانه حق برخورداري از نيروي هسته‌اي براي كاربردهاي صلح‌آميز را دارد اما وقتي كه قرار باشد از اين نيرو براي ايجاد چرخه‌اي از مواد هسته‌اي تسليحاتي استفاده شود ما هيچ‌گاه نمي‌توانيم چنين چيزي را بپذيريم و ما هرگز نمي‌توانيم با چنين چيزي در منطقه كنار بياييم.»

شيخ خالد بن احمد آل خليفه از توضيح در مورد جزئيات سند افشا شده خودداري كرد اما در ادامه سخنانش افزود كه «ما اين مطلب را به ايران گفته‌ايم و همين مطلب را از همه شنيده‌ايم.»

وب‌سايت ويكي‌ليكس به تازگي هزاران صفحه ديگر از «اسناد محرمانه» ايالات متحده را منتشر كرد كه
برپايه اين اسناد چند كشور عربي و از جمله عربستان سعودي از آمريكا خواسته‌اند به ايران حمله نظامي كند. به‌جز بحرين، كشورهاي عربي تاكنون واكنشي رسمي به محتواي اين اسناد نشان نداده‌اند.

هيلاري كلينتون در نشست خبري مشترك روز جمعه در منامه اظهار داشت كه نظرهاي خصوصي مقامات عرب كه در اين اسناد ديپلماتيك بازتاب يافته نشان‌دهنده اتحاد بين‌المللي عليه برنامه هسته‌اي ايران است.

وزير خارجه آمريكا افزود: «هماهنگي با سياست ايالات متحده در سياست‌هاي تك‌تك كشورهاي منطقه به‌جز ايران ديده مي‌شود و به نظر من مي‌شود گفت كه در اين خصوص در جامعه بين‌الملل بحثي وجود ندارد.»

نشست امنيتي منامه از سوي مؤسسه مطالعات راهبردي لندن برگزار مي‌شود و مسئولان بلندپايه كشورها اعم از سران، وزيران امور خارجه، دفاع و كشور از بيش از ۲۵ كشور جهان به همراه نماينده‌اي از سازمان ناتو و سازمان ملل متحد شركت دارند.

منوچهر متكي، وزير امور خارجه ايران نيز جمعه شب در صدر هيئتي براي شركت در نشست امنيتي منامه وارد بحرين شد و همان شب در ضيافت شام امير سلمان بن حمد آل خليفه وليعهد بحرين شركت كرد.

بنا بر گزارش‌ها، هيلاري كلينتون روز جمعه در منامه
خطاب به هيئت ايراني گفت كه وي اميدوار است تهران با «حسن نيت» با گروه ۱+۵ درباره برنامه‌ هسته‌اي خود به گفت‌وگو بنشيند. وي همچنين تأكيد كرد پيشنهاد باراك اوباما براي همكاري با ايران همچنان به قوت خود باقي است.

وزير اطلاعات: آژانس اتمي جاسوس به ايران مي فرستد

حيدر مصلحي، وزير اطلاعات ايران، بازرسان آژانس بين المللي انرژي را به جاسوسي متهم كرده و گفته كه ترور دو فيزيكدان ايراني نيز نتيجه تحريم هاي سازمان ملل است.
آقاي مصلحي گفته كه در ميان بازرساني كه آژانس بين المللي انرژي اتمي براي بازرسي تاسيسات هسته اي به ايران مي فرستد جاسوسان سرويس هاي بيگانه حضور دارند و آژانس بايد پاسخگوي اين اقدام خود باشد.
آقاي مصلحي در حاشيه همايش ارتقاي سلامت نظام اداري به خبرنگاران گفت، شوراي امنيت سازمان ملل كه تحريم هايي عليه ايران تصويب كرده در ترور اخير دو فيزيكدان ايراني مقصر است چون "نتيجه اين تحريم ها افشاي نام دانشمندان ايراني است كه آمريكا و انگليس به دنبال آنها هستند."
دوشنبه هشتم آذر، هنگامي كه مجيد شهرياري و فريدون عباسي دواني، دو فيزيكدان ايراني راهي محل كار خود در دانشگاه شهيد بهشتي بودند هدف سوء قصد قرار گرفتند كه بر اثر انفجار يكي از اين بمب‌ها آقاي شهرياري كشته شد اما آقاي عباسي جان سالم به در برد.
مقام هاي ايران در واكنش به اين سوء قصدها، ايالات متحده آمريكا، اسرائيل، سازمان اطلاعات بريتانيا را متهم كرده اند كه در اين سوء قصدها نقش داشته اند.
آقاي مصلحي گفت كه اين ترورها "به دست سرويس ها و دستگاههاي اطلاعاتي سيا، موساد و ام آي6 صورت گرفته است."
بعد از سوء قصد به جان دو فيزيكدان ايراني، وزارت اطلاعات اين كشور اعلام كرده بود كه گروهي را در اين رابطه دستگير كرده است كه با سازمان هاي اطلاعاتي خارجي همكاري داشتند.
آقاي مصلحي گفت كه دستگير شدگان "به آموزش هايي كه سرويس هاي جاسوسي بيگانه به آنها ارائه كرده، اذعان كرده اند."
در عين حال وزير اطلاعات ايران گفت كه اين گروه "مي خواست به ترور اقدام كند اما موفق نشد."
آقاي مصلحي گفت كه "دستگاههاي بين المللي كه بايد مانع اين اقدامات شوند به وظايف خود عمل نمي كنند."
اين سخنان در حالي مطرح مي شود كه سعيد جليلي، سرپرست مذاكرات هسته اي جمهوري اسلامي ايران، خود را آماده مي كند كه براي از سرگيري گفتگوها با گروه 5+1 به ژنو در سوئيس، سفر كند. اين مذاكرات در روز هاي 6 و 7 دسامبر در ژنو، سوئيس، برگزار مي شود.
در حالي كه كشورهاي گروه 1+5 بر تبعيت ايران از مصوبات شوراي امنيت سازمان ملل در مورد توقف برخي برنامه هاي هسته اي اين كشور، به خصوص غني سازي اورانيوم، تاكيد داشته اند، مقامات جمهوري اسلامي اين برنامه ها را قابل مذاكره ندانسته اند.
مقامات جمهوري اسلامي بر غير نظامي بودن فعاليت هاي هسته اي خود تاكيد داشته و گفته اند كه غني سازي اورانيوم حق انكار ناپذير ايران، به عنوان يكي از كشورهاي امضاكننده پيمان منع گسترش جنگ افزارهاي هسته اي - ان پي تي - است.

مراسم سالگرد آيت‌الله منتظري برگزار نمي‌شود

خانواده آيت الله حسينعلي منتظري در اطلاعيه‌اي اعلام كرده است به دليل فقدان امنيت و نگراني از احتمال تكرار «دستگيري‌ها و ضرب و شتم» شركت‌كنندگان، مراسم سالگرد اين مرجع تقليد برگزار نمي‌شود.

آيت الله منتظري، از مراجع تقليد منتقد حكومت جمهوري اسلامي، در ۲۹ آذر ماه سال ۱۳۸۸بر اثر بيماري درگذشت.

در اطلاعيه خانواده آيت الله منتظري آمده است: «متاسفانه در دوره‌اي كه به نام جمهوري اسلامي حكومت مي‌شود ديگر حريم امني نيست تا آنجا كه براي برگزاري مجلس ترحيم مرجع تقليدي كه خود از بنيانگذاران اين نظام بوده است امنيتي وجود ندارد.»

در بيانيه خانواده آيت الله منتظري با تشكر از كساني كه خواهان شركت در مراسم سالگرد اين مرجع تقليد شده‌اند، آمده است: «با عرض معذرت به دليل در اختيار نداشتن مكان مناسب جهت برگزاري مراسم و به منظور جلوگيري از تكرار حوادث سال گذشته و دستگيري‌ها و ضرب و شتم‌ها، از برگزاري مراسم سالگرد خودداري نموده و سوگمندانه و با قلبي داغدار و محزون شكايت به درگاه احديّت مي‌بريم.»

مراسم خاكسپاري آيت الله منتظري در قم و با حضور جمعيت بزرگي از طرفداران و شخصيت‌هاي سياسي و مردم برگزار شد، پس از پايان اين مراسم منزل وي به محاصره نيروهاي انتظامي و نظامي در آمد.

بعداز مراسم تشيع آيت الله منتظري دولت ايران به دليل نگراني از مشاركت گسترده مخالفان دولت، از برگزاري مراسم ترحيم براي وي در شهرهاي اصفهان، شيراز و زنجان جلوگيري كرد.

خانواده آيت الله منتظري در بيانيه خود نوشته‌اند كه به دليل «محبوبيت» آيت الله منتظري در بين مردم مقامات دولتي مانع از برگزاري مراسم ترحيم وي جلوگيري كردند «و به ناچار سال گذشته مجلس ترحيم چهلم در محلّ محدود دفتر برگزار گرديد.»

درا ين  اطلاعيه همچنين اضافه شده است: «اين مراسم محدود را نيز تحمل نكردند و بعد از مراسم چهلم آن مرحوم با اينكه در كمال آرامش برگزار شد، برخي از شركت كنندگان مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و برخي نيز دستگير شدند كه بعضي از آن عزيزان تا چند ماه در بازداشت بودند.»

آيت الله حسينعلي منتظري تا سال ۱۳۶۸ قائم مقام آيت الله خميني، رهبر پيشين ايران بود ، ولي به دليل مخالفت با آيت الله خميني و همچنين اعتراض به اعدام دسته جمعي مخالفان در زندان هاي ايران از اين مقام بركنار ش

خطيب نمازجمعه تهران: كشور اسلامي بحران و بن بست ندارد

خطيب جمعه تهران گفت: كشور اسلامي كه با خداست، و مردمش دلداده خدا هستند، بن بست و بحران ندارد و بن بست و بحران از آن كساني است كه دل به بيگانگان و به غيرخدا دادند.
 
به گزارش برنا، آيت الله سيد احمد خاتمي، خطيب جمعه اين هفته تهران، در خطبه اول نماز طي سخناني با دعوت به تقوي الهي و برحذر بودن از عقاب آن اظهارداشت: يكي از نام هاي قيامت، يوم التناد است؛ به معناي فرياد زدن يكديگر براي كمك، آن روز همگان كمك مي خواهند، زيرا روز تنهايي است و جهنمي ها وضعيت بدي دارند.
 
وي افزود: جهنمي ها به بهشتي ها مي گويند از نعمت هايي كه خداوند به شما داده است، به ما بدهيد كه بهشتيان در پاسخ به آنها مي گويند اين نعمت ها مربوط به مومنان است و بر كافران حرام است. 

خطيب جمعه اين هفته تهران خطاب به نماز گزاران گفت: امروز دست ما باز است و مي توانيم زمينه ساز شويم كه در بهشت قرار بگيريم و ديگر نيازي به كمك نباشد.
 
وي انس با خدا را از اصول اخلاقي مكتبمان دانست و گفت: از مصاديق انس با خدا، دعا و درخواست از خداست. 

آيت الله خاتمي ادامه داد: عده اي مي گويند چرا بعضي دعاها مستجاب نمي شود، لذا محدثان ما شرايط استجابت دعا و موانع آن را بيان كردند و نگاه به دعا، نگاه به يك مكتب تربيتي است. 

وي معرفت خداوند، اخلاص در دعا، عمل و رعايت به خطوط قرمز الهي بجاآوردن واجبات، كسب لقمه حلال، حضور قلب، انقطاع از الي الله را از شرايط استجابت دعا دانست و افزود: در رابطه با معرفت خداوند در روايات آمده است كه اگر به خداوند باور درست داشته باشيد، يعني اگر راستي خداوند را آنچنان كه هست، بشناسيد، با دعاي شما كوه ها از بين مي روند. و چنانچه معرفت، بايسته نباشد، برخي دعاها مستجاب نمي شود.
 
خطيب جمعه امروز تهران گفت: خداوند مي فرمايد كسي كه از من طلب كند و باور داشته باشد همه چيز به دست من است، دعاي او را مستجاب مي كنم، لذا معرفت به خدا اين است كه اگر دعا مي كنيم احتمال برآورده نشدن را ندهيم. چرا كه مومن بايد باور داشته باشد، وقتي خدا را دارد، بن بستي وجود ندارد. بن بست از آن كساني است كه با خدا قهر هستند.
 
به گفته وي كسي كه تقوي دارد و آنكه حريم براي ذات خدا دارد بن بست ندارد و از آنجا كه فكر نمي كند خداوند روزي او را مي دهد و كسي كه توكل به خدا دارد، خدا او را كفايت مي كند و اين مطلب نه تنها در عرصه فردي بلكه در عرصه هاي سياسي، اجتماعي و در تمامي عرصه ها است. 

وي تاكيد كرد: كشوري كه با خداست، و مردمش دلداده خدا هستند، بن بست ندارد و بن بست و بحران از آن كساني است كه دل به بيگانگان و به غيرخدا دادند.
 
آيت الله خاتمي خطاب به نمازگزاران گفت: خداوند منافقين را به عذاب اليم وعده داده لذا مومنان و كشور اسلامي بحران و بن بست ندارد و اگر ما خدايي باشيم و خدايي عمل كنيم هيچگاه گره ناگشوده اي در اين كشور باقي نخواهد ماند.
 
وي در ادامه با اشاره به روايتي از مولا علي (ع) گفت: ايشان فرمودند بايد خالصانه دعا كنيد و فقط از خدا بخواهيد تا خدا دعاي شما را مستجاب كند، همچنين امام صادق مي فرمايند بسياري از كساني كه دم از ايمان مي زنند در عمل مشرك هستند. چرا كه مي گويند اگر فلاني نبود، از بين مي رفتيم كه اين شرك است و نشان دهنده اين است كه اين و آن را بيش از خدا مي داند، لذا راوي مي گويد برخي مي گويند: "اگر خدا وسيله ساز نبود، بيچاره بودم كه اين توحيد است." 

خطيب نماز جمعه تهران گفت: رفتار بنده گونه يعني مطيع خدا بودن، شرط ديگر استجابت دعا است كه خاتم انبياء محمد مصطفي (ص) فرمودند كسي كه مطيع خداوند باشد، خدا نيز از او اطاعت مي كند. 

وي اظهار داشت: خداوند به حضرت داوود وحي كرد كه بنده اي كه مطيع من باشد قبل از اينكه درخواست كند خواسته اش را برآورده مي كنم، بنابراين شرط اطاعت خدا است. همچنين خداوند به حضرت داوود فرمود بنده اي كه مطيع من باشد قبل از اينكه استغفار كند او را مي بخشم بنابر اين شرط بندگي است و شرط بندگي اين است كه آنچه خدا مي گويد را انجام داد.
 
آيت الله خاتمي در خاتمه گفت: خداوند مي فرمايد بايد نماز با توجه و در اول وقت خوانده شود و حجاب و عفاف رعايت شود كه اينها اطاعت از خدا است.

سايت ويكي‌ليكس بار ديگر آنلاين شد

سايت سازمان افشاگر و بحث برانگيز ويكي ليكس بعد از آن كه به خاطر حملات سايبري توسط شركتي كه خدمات دامنه اينترنتي (domain names)، به آن ارائه مي داد، بسته شده بود، بار ديگر آنلاين شده است.
خدمات دامنه اينترنتي جديد اين سايت اكنون توسط يك شركت سوئيسي ارائه مي شود.
شركت قبلي، EveryDNS.net، كه آمريكايي است، گفته بود كه خدمات رساني به ويكي ليكس را متوقف كرده چون اين سايت به طور گسترده مورد حملات سايبري بوده است.
سازمان ويكي ليكس عملا آدرس اينترنتي خود را از دست داده بود و تقريبا غيرفعال شده بود.
سايت ويكي ليكس در روزهاي اخير بارها از سوي هكرهاي رايانه اي مورد حمله بوده است.
شركت EveryDNS.net مي گويد اين حملات ثبات كل ساختار اينترنتي كه اين شركت در اختيار دارد و ارائه مي دهد را با خطر مواجه كرده بود و به همين دليل بوده كه خدمات رساني به ويكي ليكس را متوقف كرده است.
سازمان ويكي ليكس از طريق توييتر خبر بسته شدن سايتش را ارسال كرده است. البته كاربران هنوز هم مي توانند با با وارد كردن مجموعه اي از ارقام وارد اين سايت شوند.
ويكي ليكس يكشنبه گذشته بيش از ۲۵۱ هزار پيام ديپلماتيك را منتشر كرد كه روزنامه نيويورك تايمز آنها را "روايت محرمانه رابطه ايالات متحده با جهان در عصر جنگ و تروريسم" توصيف كرده است.

نامه زندانيان سياسي به رفسنجاني: بازداشت ما در چارچوب تسويه حسابهاي سياسي است

جمعي از زندانيان سياسي در ايران در نامه اي سرگشاده به رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام از دستگيري و ادامه بازداشت خود شكايت كرده و خواستار رسيدگي اين نهاد به مصوبه مجلس ششم در تعريف جرم سياسي شده اند.
سايت كلمه، كه اخبار و ديدگاههاي ميرحسين موسوي، از رهبران مخالف دولت را منعكس مي كند، متن نامه جمعي از فعالان سرشناس سياسي خطاب به اكبر هاشمي رفسنجاني، رئيس مجلس خبرگان و رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام را منتشر كرده است كه در آن، امضاكنندگان نامه بازداشت خود را "خلاف قانون و در چارچوب تسويه حساب هاي سياسي" دانسته اند.
به گزارش كلمه، اين گروه از فعالان سياسي و مقامات پيشين جمهوري اسلامي در ارتباط با اعتراضات به نتيجه بحث برانگيز انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري بازداشت شده اند و ماههاست در زندان هاي اوين، رجايي شهر، اهواز و بهبهان زنداني هستند.
اين نامه با امضاي محسن امين زاده، بهمن احمدي امويي، حسن اسدي زيدآبادي، مصطفي تاج زاده، علي جمالي، مجيد دري، محمد داوري، داوود سليماني، عيسي سحرخيز، عباس كاكايي، محمد رضا مقيسه، علي مليحي، عبدالله مومني، محسن ميردامادي، محمد نوري زاد و سيد ضياء نبوي منتشر شده و در پي نويس آن آمده است كه متن آن در اواخر آبان ماه براي انتشار به بيرون زندان ارسال شد و از آن زمان، يكي از امضاكنندگان نامه از زندان آزاد شده است.
اوايل آذرماه گزارش شد كه رهبر جمهوري اسلامي به توصيه رئيس قوه قضائيه با آزادي تعدادي از محكومان زندان هاي عادي و انقلاب موافقت كرده است كه در ميان اسامي آزاد شدگان، نام عباس كاكايي نيز ديده مي شد.
نويسندگان نامه در ابتدا شمه اي از فعاليت هاي سياسي آقاي رفسنجاني را در دوره قبل از انقلاب يادآور شده و با اظهار اينكه اين فعاليت ها باعث حبس او در آن دوران شد، گفته اند كه "به اين نكته واقفيد كه در بند كشيدن منتقدان و مخالفان سياسي با برچسب هايي چون اقدام عليه امنيت ملي، آشكارا نشانه حاكميت استبداد، نفي ارزش هاي دموكراسي و نفي حاكميت قانون در همه جامعه است."
در ادامه اين نامه آمده است كه سي سال پس از ايجاد جمهوري اسلامي، گروهي از فعالان سياسي حامي اين نظام كه "بارها مورد تاييد ملت شريف ايران قرار گرفته اند، به همان وضعيتي گرفتار آمده اند كه شما و ديگر مبارزان انقلاب اسلامي در مقام سرنگوني رژيم شاهنشاهي تجربه كرده اند."
نويسندگان نامه با اظهار اين نظر كه در برخورد با آنان، ارزش هاي انقلاب اسلامي و قانون اساسي رعايت نمي شود، گفته اند كه بازداشت آنان براساس "تهمت هاي دروغين اغتشاش گري، اخلال در نظم عمومي و امنيت ملي و ارتباط با بيگانه" صورت گرفته و از آنجا كه "سايه سنگين سازمان هاي امنيتي و اطلاعاتي" بر دستگاه قضايي سايه افكنده، نشاني از قانونمداري در فرآيند دستگيري، بازجويي و محاكمه آنان ديده نمي شود و پرونده ها براساس نظر و خواست ماموران امنيتي شكل مي گيرد.
اين گروه از زندانيان گفته اند كه "مامورين امنيتي از هيچ روش ناشايستي براي گرفتن اقرار كذب به نفع سناريوي تخيلي خود پرهيز نكرده اند، به درون زندگي خصوصي همه متهمان و خويشاوندان و مرتبطين با آنان سركشيده اند، حريم هاي شرعي و اخلاقي را شكسته اند و در صورت يافتن هر بهانه و نقطه ضعف شخصي و غير مرتبط با پرونده، از آن براي تطميع متهمان و وادار كردن آنان به اعتراف بهره جسته اند."
در اين نامه تاكيد شده است كه وضعيت زندانيان سياسي حوادث بعد از انتخابات به وضعيت زندانيان سياسي زمان حكومت سلطنتي شبيه است حال آنكه هيچگونه شباهتي بين فعاليت هاي اين دو گروه وجود ندارد.
اين گروه از معترضان سياسي در توضيح اظهارات خود گفته اند: "در حالي كه شما و هم رزمانتان در چارچوب اتهام براندازي تحت فشار و زندان و شكنجه قرار گرفته ايد تا حقايق مرتبط با مبارزاتتان عليه رژيم [سلطنتي] را فاش كنيد، زندانيان سياسي در دوره كنوني تحت فشار و ارعاب قرار گرفته اند تا به جاي گفتن حقيقت، به مطالب دروغين مورد نظر بازجويان اعتراف كنند."
'اعتراقات دروغين' و 'احكام غيرقانوني'


امضاكنندگان اين نامه با انتقاد از برخورد حكومت با كساني كه از رهبران نظام انتقاد مي كنند، گفته اند: "نصيحت الملوك جرم امنيتي تعريف شده و راه بر يكه تازي اصحاب الملوك گشوده است."
به گفته نويسندگان نامه، در حاليكه بازداشت شدگان تحت فشار شديد براي اعتراف دروغين قرار داشته اند، سرنوشت كساني كه اعتراف كرده اند و كساني كه اعتراف نكرده اند تفاوتي نداشته و "رابطه اي ميان احكام صادره در دادگاه و محتواي پرونده ها وجود ندارد."
امضا كنندگان نامه، قضات دادگاه هاي انقلاب را به فرمانبرداري از سازمان هاي امنيتي در رسيدگي به پرونده و صدور حكم متهم كرده و گفته اند: "احكام صادره، ميزان و نوع مجازات ها ظاهرا توسط ماموران امنيتي و براساس باورها و علايق خودشان تنظيم و به قضات دادگاه هاي انقلاب ابلاغ شده است."
در مورد هدف دستگاه هاي امنيتي نيز آمده است: "مطالعه احكام عجيب و غريب صادره توسط اين دادگاه ها و انطباق آنها با محتواي پرونده به خوبي نشان دهنده سوء استفاده از قانون توسط مجريان امر و با هدف حذف رقيبان سياسي است."
اين گروه از فعالان مدني و سياسي جمهوري اسلامي در نامه سرگشاده خود به رئيس مجمع تشخيص، گفته اند كه اصل 168 قانون اساسي راجع به تعريف جرم سياسي و لزوم محاكمه متهمان به اين جرم در دادگاه علني و با حضور هيات منصفه هرگز رعايت نشده است.
امضاكنندگان اين نامه استناد حكومت به ماده 610 قانون مجازات اسلامي تحت عنوان "اجتماع و تباني عليه امنيت كشور" براي بازداشت و محاكمه اكثر متهمان حوادث بعد از انتخابات را مردود دانسته و گفته اند كه توسل به اين ماده براي محاكمه و مجازات اين گروه از بازداشت شدگان "با اصول بديهي حقوق كيفري" تعارض دارد زيرا فعاليت بازداشت شدگان، چه روزنامه نگاران و چه سايرين، كاملا علني و در چارچوب قوانين جمهوري اسلامي از جمله قانون احزاب صورت گرفته و اطلاق صفت تباني و پنهانكاري بر اين نوع فعاليت ها غير معقول بوده است.
به گفته آنان، حتي در برخي موارد فردي كه به اتهام اقدام انفرادي بازداشت شده با توسل به اين ماده قانون، كه يكي از اركان آن اجتماع براي تباني است، محاكمه و محكوم شده است.
در پايان نامه، امضا كنندگان كه خود را "محكومان سياسي دادگاه هاي انقلاب عاري از ارتكاب هر گونه جرمي اعم از عادي يا سياسي" خوانده اند، احكام صادره از سوي دادگاه هاي انقلاب را بخشي از رقابت هاي سياسي دروني حكومت دانسته اند.
آنان نوشته اند: " معتقديم كه صدور احكام سنگين حبس و محروميت از حقوق اجتماعي براي ما در روندي كاملا خلاف قانون، در چارچوب تسويه حساب هاي سياسي صورت گرفته و بخشي از برنامه سياسي - امنيتي جريان حاكم براي حذف كامل رقيبان سياسي خود است."
نويسندگان اظهار داشته اند كه فقدان يك قانون مصوب در تعريف جرم سياسي و چگونگي رسيدگي به آن "و تعطيلي سي ساله اصل 168 قانون اساسي كمك موثري به اين قانون شكني كرده است" و از آقاي هاشمي رفسنجاني، در مقام رئيس مجمع تشخيص مصلحت، خواسته اند مصوبه مجلس ششم در مورد جرم سياسي را كه در اختيار اين مجمع قرار گرفته است مورد رسيدگي قرار دهد.
اين گروه از بازداشتيان سياسي رونوشت نامه خود را براي صادق لاريجاني، رئيس قوه قضائيه، و علي لاريجاني، رئيس مجلس هم ارسال داشته اند.
به گزارش كلمه، متن كامل نامه جمعي از زندانيان سياسي اوين، رجايي شهر، اهواز و بهبهان به اين شهر است. 
حضرت آيت الله هاشمي رفسنجاني
رياست محترم مجمع تشخيص مصلحت نظام
باسلام
جنابعالي كه از چهره هاي برجسته در ميان مبارزان و فعالان سياسي طي سالهاي منتهي به انقلاب شكوهمند مردم ايران عليه استبداد برآمده از كودتاي رژيم ستمشاهي هستيد و طعم تلخ محاكمه در بيدادگاه هاي نظامي بدون بهره مندي از حقوق دادرسي عادلانه و منصفانه، اعمال شكنجه هاي روحي و جسمي و نيز سالها حبس و محروميت از حقوق اوليه شهروندي را چشيده ايد به اين نكته واقفيد كه در بند كشيدن منتقدان و مخالفان سياسي با برچسب هايي چون اقدام عليه امنيت ملي، آشكارا نشانه حاكميت استبداد، نفي ارزشهاي دموكراسي و نفي حاكميت قانون در همه جامعه است.
اينك سه دهه پس از ورود عنوان ” جرم سياسي ” به مهمترين سند حقوقي – سياسي جمهوري اسلامي ايران ، يعني قانون اساسي، تعدادي از فعالان سياسي و مدني كه خود را نه معارضان بلكه مصلحان جمهوري اسلامي مي دانند با آرمانها و سوابق پر افتخار در پيشگاه باريتعالي كه بارها مورد تاييد ملت شريف ايران قرار گرفته است، به همان وضعيتي گرفتار آمده اند كه شما و ديگر مبارزان انقلاب اسلامي در مقام سرنگوني رژيم شاهنشاهي تجربه كرده ايد .
امروز هيچ نشاني از ارزشهاي انقلاب و قانون اساسي منبعث از آن در شيوه برخورد با اين فعالان سياسي وجود ندارد. تهمت هاي دروغين اغتشاش گري، اخلال درنظم عمومي و امنيت ملي و ارتباط با بيگانه سكه رايج در دستگاه قضاشده است. سايه سنگين سازمانهاي امنيتي و اطلاعاتي نشاني از عدالت و استقلال قضايي و قانونمداري در فرايند دستگيريها، بازجويي ها و محاكمات اين فعالان سياسي باقي نگذاشته است . نصيحت الملوك جرم امنيتي تعريف شده و راه بر يكه تازي اصحاب الملوك گشوده است.
اينك با توجه به بحث جرم سياسي در جامعه به ويژه از سوي عالي ترين مقامات قضايي و نيز ضرورت دقيقي جرم سياسي و فرايند رسيدگي به اتهامات سياسي، ما امضاء كنندگان اين نامه يه عنوان برخي از قربانيان در بند قانون گريزي و قانون ستيزي ماموران امنيتي و مسئولان قضايي ضمن تشريح بيشتر شرايط حاكم بر اين پديده تقاضا داريم اين موضوع به صورت جدي در دستور كار مجمع مصلحت نظام قرار گيرد.
 

۱- وضعيت زندانيان سياسي حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري در حالي كاملا قابل مقايسه با وضعيت زندانيان سياسي در زندان هاي رژيم شاه شده است كه هيچ شباهتي ميان فعاليت هاي اين زندانيان و زندانيان پيش از انقلاب اسلامي وجود ندارد. اگر شما و ياران مبارزتان در معرض اتهام براندازي بوده ايد تمامي زندانيان سياسي حوادث پس ار انتخابات در زمره دلسوزان جامعه و مصلحان پايبند به قانون اساسي هستند كه حداكثر جرم آنان انتقاد به عملكرد دولت و برخي ار نهادهاي ديگر بوده است كه اين وضع موجبات ظلمي مضاعف را فراهم آورده است.
 

۲- در حالي كه شما و هم رزمانتان در چارچوب اتهام براندازي تحت فشار و زندان و شكنجه قرار گرفته ايد تا حقايق مرتبط با مبارزانتان عليه رژيم را فاش كنيد، زندانيان سياسي در دوره كنوني تحت فشار و ارعاب و شكنجه قرار گرفته اند تا به جاي گفتن حقيقت به مطالب دروغين مورد نظر بازجويان اعتراف كنند. در تشكيل پرونده ها طي فرايند رسيدگي در دادگاه انقلاب نه تنها از رعايت قوانين و حقوق دادرسي اثري نبوده بلكه پرونده ها غالبا بر اساس نظر و خواست مامورين امنيتي شكل مي گيرد. در مواردي متهمان وادار به اعتراف به گناه ناكرده شده اند و اين اعتراف پايه اعمال فشار عليه آنان حتي براي اعتراف عليه ديگر متهمان شده است. مامورين امنيتي از هيچ روش ناشايستي براي گرفتن اقرار كذب به نفع سناريوي تخيلي خود پرهيز نكرده اند، به درون زندگي خصوصي همه متهمان و خويشاوندان و مرتبطين آنان سركشيده اند، حريم هاي شرعي و اخلاقي را شكسته اند و در صورت يافتن هر بهانه و نقطه ضعف شخصي و غير مرتبط با پرونده از آن براي تطميع متهمان و وادار كردن آنها به اعتراف بهره جسته اند.در عين حال سرنوشت آنان كه مقاومت كرده و تن به اين خواسته غير قانوني بازجويان نداده اند نيز تفاوتي نكرده است. رابطه اي ميان احكام صادره در دادگاه ها و محتواي پرونده ها وجود ندارد. احكام صادره، ميزان و نوع مجازات ها ظاهرا توسط ماموران امنيتي بر اساس باورها و علايق خودشان تنظيم و به قضات دادگاه هاي انقلاب ابلاغ شده است. مطالعه احكام عجيب و غريب صادره توسط اين دادگاه ها و انطباق آنها با محتواي پرونده ها به خوبي نشان دهنده « سوء استفاده از قانون » توسط مجريان امر با هدف حذف رقيبان سياسي است.
 

۳- قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران به عنوان منشور سياسي انقلاب و چكيده آرمانهاي ملي با تاكيد و حساسيت ويژه اي از ابتداي تنظيم اولين پيش نويس تا تاييد و تصويب متن نهايي علاوه برذكر اصول يك دادرسي منصفانه به عنوان حقي بنيادين براي تك تك افراد ملت ، جداگانه نيز اصل تفكيك جرم سياسي از جرايم عادي را بيان داشته و با نگاه به تجربيات تلخ دوران استبداد شاهي آيين خاص رسيدگي به جرايم سياسي از جمله محاكمه علني و قضاوت افكار عمومي از طريق هيئت منصفه در روند دادرسي را دراصل ۱۶۸ قانون اساسي گنجانده است. بي ترديد اجراي اين اصل قانون اساسي مي تواند فضاي رسيدگي به پرونده متهمان را به طور كامل تغيير داده و راه اعمال رويه هاي خودسرانه و ظالمانه را تاحد زيادي مسدود كند.
تاريخ مبارزات آزادي خواهانه ملت ايران كه از ابتدا با شعار ضرورت پاسخگوبودن حكومت و لزوم پذيرش حاكميت قانون سامان يافته بود به روشني حكايت از آن دارد كه عدم تحمل منتقدان و رقيبان سياسي و سركوب هرگونه عقيده و مشي متفاوت با توسل به امنيتي جلوه دادن مطالبات و فعاليتهاي سياسي و عدم پذيرش حقوق دگر انديشان و رقيبان از جمله به رسميت نشناختن پديده «جرم سياسي» در نظام حقوقي ما هيچ نسبتي با مباني و آرمانهاي انقلاب و قانون اساسي ندارد.
 

۴- يكي از مصاديق صريح و روشن حقوق شهروندان و سوء استفاده ازقانون انتساب جرم موضوع ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامي تحت عنوان «اجتماع و تباني عليه امنيت كشور» به بخش عمده اي به متهمان حوادث پس از انتخابات است . نگاهي به مفاد اين ماده به خوبي نشان مي دهد كه تا چه حد چنين انتساباتي فاقد مبنا و در تعارض آشكار با اصول بديهي و اوليه حقوق كيفري است زيرا اولا اين ماده در مقام بيان يك عنوان مجرمانه استثنايي بوده و لذا مستلزم تقسير مضيق است چرا كه مقدمات جرم را نيز جرم انگاشته است. همچنين يكي از عناصر اصلي و قطعي تحقق جرم مندرج در اين ماده «تباني» و «اقدامات پنهاني» است حال انكه محكومان به اين اتهام غالبا از روزنامه نگاران( كه همه فعاليت شان علني بوده )و يا فعالان احزاب رسمي و قانوني كشوربوده اند كه تمامي جلسات و اقدامات آنان بر اساس تجويز صريح قانون و پروانه فعاليت آنان انجام مي گيرد و قانون احزاب نيز عنداللزوم با ترتيبات خاص خود ناظر بر فعاليتهاي آنان است و جالب توجه آنكه در بسياري از پرونده ها و آراي صادره مستند چنين جرمي كه ركن آن تباني و پنهان كاري است ، بيانيه ها و اظهارات علني منتشره توسط افراد و گروههاي سياسي است كه ذات آن انتشار علني است .
 

ثانيا قسمت اخير اين ماده تصريح مي كند كه : «… در صورتي كه عنوان محارب بر آن صادق نباشد …» اين عبارت در مقام تفسير حكايت از آن دارد كه جرم را بايد در چارچوب مبحث محاربه و به عبارت دقيق ترشامل اقدامات مادون محاربه و يا مربوط به اقدامات دسته جمعي تبهكاران حرفه اي دانست .
 

ثالثا در بسياري موارد حتي به ركن ديگر اين جرم يعني« اجتماع» نيز توجهي نشده است . به شكلي كه يك متهم انفرادا به جرم اجتماع و تباني محكوم شده است .
بنابراين ملاحظه مي فرماييد كه چگونه استدلالي به غايت بي اساس و نامرتبط دست مايه صدور احكام متعدد حبس از ۲ تا ۷ سال (و اكثرا اشد مجازات) شده است.
 

رياست محترم مجمع تشخيص مصلحت نظام
ما محكومان سياسي دادگاه هاي انقلاب كه عاري از ارتكاب هرگونه جرمي اعم از عادي يا سياسي هستيم معتقديم كه صدور احكام سنگين حبس و محروميت از حقوق اجتماعي براي ما در روندي كاملا خلاف قانون، در چارچوب تسويه حسابهاي سياسي صورت گرفته و بخشي از برنامه سياسي – امنيتي جريان حاكم براي حذف كامل رقيبان سياسي خود است. در عين حال معتقديم فقدان قانون تعريف كننده جرم سياسي وچگونگي رسيدگي به آن و تعطيلي سي ساله اصل ۱۶۸ قانون اساسي كمك مؤثري به اين قانون شكني ها كرده است. لذا با توجه به اينكه مصوبه دوره ششم مجلس شوراي اسلامي در خصوص «جرم سياسي» پس از طي مراحل قانوني در اختيار مجمع تشخيص مصلحت قرار دارد و همچنين با توجه به اصل ۱۱۰ قانون اساسي كه حل معضلات نظام را در صلاحيت آن مجمع مي داند تقاضا داريم، تعيين تكليف نهايي اين معضل در دستور كار مجمع تشخيص مصلحت نظام قرار گيرد.
 

آبان ۱۳۸۹
رونوشت:۱- آيت الله صادق لاريجاني رئيس قوه قضائيه
۲- آقاي علي لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي

امضاء كنندگان:
محسن امين زاده
بهمن احمدي امويي
حسن اسدي زيد آبادي
مصطفي تاج زاده
علي جمالي
مجيد دري
محمد داوري
داوود سليماني
عيسي سحرخيز
عباس كاكايي
محمد رضا مقيسه
علي مليحي
عبدالله مومني
محسن مير دامادي
محمد نوري زاد
سيد ضياء نبوي

پي نويس :اين بيانيه اواخر آبان ماه براي انتشار به بيرون از زندان ارسال شده است. از فاصله ارسال تا انتشار اين نامه، يكي از امضا كنندگان اين نامه از زندان آزاد شده است.

آتش فشان ايدز ايران، در راه است

راديو فردا : اول دسامبر برابر با دهم آذر ماه، روز جهاني مبارزه با ايدز است. بيماري قرن بيستم و تاكنون بيست و يكم. اين بيماري اگرچه در كشورهاي توسعه يافته تا حد زيادي كنترل شده اما در كشورهايي چون ايران در سيري صعودي است. تا حدي كه وزير بهداشت ايران اخيرا از آتشفشاني در راه سخن گفت.

برنامه هفتگي «نماي دور- نماي نزديك»، بيماري «ايدز در ايران» را با حضور كارشناساني از ايران و خارج از ايران و نيز بيماران مبتلا به ايدز بررسي كرده است.


بيماري ايدز؛ يكي از مهمترين چالش هاي پيش روي علم از اواخر قرن گذشته تاكنون؛ ۳۴ ميليون بيمار در سراسر جهان؛ دو ميليون مرگ و مير سالانه؛ ويروسي كه با روندي عجيب و بي سابقه از مرحله ورود به بدن تا زمان آشكار شدگي با پنهان كاري باعث فريب ميزباني مي شود كه نادانسته حامل اوست، ۱۰ تا ۱۷ سال زمان مي برد تا چهره نهايي اش را آشكار كند. دكتر ايرج زمانيان، اورولوژيست متخصص بيماري هاي عفوني كليه و مجاري ادرار در آمريكا است.

ايرج زمانيان: اين بيماري يك سندروم يا مجموعه اكتسابي از اختلالات سيستم ايمني بدن است. حال اين چطور اتفاق مي افتد، از طريق ويروسي است كه آن را به نام اچ آي وي مي شناسيم.

اين ويروس به سلول هاي سيستم ايمني آدم وارد مي شود و از آن طريق سلول ها را خراب مي كند، تخريب مي كند و در نتيجه سيستم ايمني بدن كم مي شود يا از بين مي رود. به اين ترتيب است كه عفونت هاي فرصت طلب مي توانند حمله كنند به بيمار و آن را از پا درآورند. خيلي ها ممكن است كه بپرسند علائم ايدز چيست، متاسفانه علائم ايدز موقعي ظاهر مي شود كه يا يك عفونتي كار را به جاي باريك رسانده و حدس ايدز زده مي شود و مي روند دنبال آن يا اينكه سرطان به خصوصي است كه ايدزي ها مي گيرند و اگر آن پيدا شود جاي شكي هست و مي روند دنبال آن. ولي توصيه اين است كه كساني كه يك رابطه مشكوك دارند يا احتمال آن را مي دهند كه مورد اين ويروس قرار گيرند بهترين راهش اين است كه از طريق آزمايش خون قبل از اينكه به آن جاهاي باريك برسد، آن را تشخيص دهند.

اين بيماري در ايران داستاني به شگفتي خود آن داشت. در دهه ۶۰ خورشيدي درحالي كه همه كشورهاي توصيه يافته جهان براي پيشگيري از اين بيماري در تكاپو بودند، در ايران اين بيماري به شدت انكار مي شد، چرا كه آن را بيماري شيطاني مي خواندند. شايع بود كه اين بيماري خاص همجنس گراهاست. جمهوري اسلامي هم كه همواره وجود همجنس گرايي و حتي روابط جنسي خارج از ازدواج را در ايران انكار مي كرد. بنابراين وجود خود بيماري هم بايد انكار مي شد. درعوض در منابر و مساجد گاه با تمسك به همين بيماري، آن را انتقام خداوند از فساد در مغرب زمين مي خواندند.

اما سال ۱۳۶۶ بود كه كودكي مبتلا به هموفيلي كه حامل ويروس اچ آي وي بود، براي مقام هاي ايران ثابت كرد كه انتقال اين بيماري الزاما منحصر به روابط به گفته آن ها، «شيطاني» نيست.

و چنين بود كه به اجبار پرده بر افتاد و از آن پس آمارهاي رسمي رشدي فزاينده به خود گرفتند. آخرين آمارهاي رسمي را از دكتر كامبيز محضري، كارشناس اسبق دفتر پيشگيري از اعتياد سازمان بهزيستي ايران، ساكن تهران، بشنويد.

كامبيز محضري: همانطور كه مستحضر هستيد، وزير محترم بهداشت و درمان اواخر مهرماه امسال خوشبختانه اين ديوار سكوتي كه سال ها ادامه داشت را شكستند و با جسارت اعلام داشتند كه خطر شيوع بيماري ايدز را اشاره كردند و گفتند كه آتش فشان ايدز در راه است و به آمارهاي مختلف دولتي نيز اشاره كردند كه از جمله فرمودند كه ۲۲ هزار ايراني مبتلا تا حالا شناسايي شده اند.

همچنين فروردين ۸۹ تعداد ۲۰ هزار و ۹۷۵ نفر مبتلا به اچ آي وي را در كشور شناسايي كرده بودند كه گزارش قبلي وزارت بهداشت اين آمار را مربوط به سه ماهه دوم سال ۸۸ مبتلايان را ۲۰ هزار و ۱۳۰ نفر اعلام داشت. روند رو به رشد اين بيماري در بين مردم جامعه ما به گونه اي است كه امروز نزديك به ۲۳ هزار نفر فرد مبتلاي مراجعه كننده به مراكز درماني و مراكز كلينيك هاي مثلثي بيمارستان امام خميني و امثال آن بودند. در خوشبينانه ترين حالت اين عدد را مي شود ضرب در عدد ۵ و در بدبينانه ترين حالتش ضرب در عدد هفت كرد.

كه اين يعني بين ۱۰۰ تا ۱۴۰ هزار نفر مبتلا به ايدز در كشور. اگرچه برخي كارشناسان اين ميزان را تا ده برابر بيشتر مي بينند. اما اينكه چرا اين بيماران شناخته نمي شوند، خود داستان غم انگيزي است كه گاه از خود بيماري جانكاه تر است.

كامبيز محضري: چون در كشورهاي مشابه ما يك انگ اجتماعي و يك واهمه عمومي برخوردار هست و مردم نگران بيكار شدن شان هستند، حتي نگران اين هستند كه صاحب خانه اگر بفهمد آنها به اين بيماري مبتلا هستند، خانه به آنها اجاره ندهند، يا مدرسه حتي اگر بفهمد بچه اي مبتلا به اچ آي وي ايدز هست از ثبت نام او خودداري كند. حتي مراكز درماني ما اين حساسيت را دارند و طبيعتا تعداد زيادي اين را مي پوشانند و قطعا عدد مي تواند از اين آمار اعلام شده بيشتر باشد.

و اينجاست كه معناي هشدار كارشناساني چون دكتر مينو محرز، فعال سرشناس بيماري هاي عفوني و مبارزه با ايدز در ايران معنا مي يابد كه پرهيز عامدانه صدا و سيما در ورود به اين موضوع را به خيانت به نسل جوان ايران تشبيه كرد و از سكوت آموزش و پرورش و نيز والدين ايراني به شدت انتقاد كرد. دكتر سعيد پيوندي، جامعه شناس ساكن پاريس اهميت نظام آموزشي را در كنار ساير رسانه ها منحصر به فرد مي داند.

سعيد پيوندي: بعد پيشگيرانه اين بيماري الان يك اهميت ويژه اي پيدا كرده و با توجه به اين كه خيلي موقع ها مخاطب رسانه هاي رسمي دولتي، جوان ها و نوجوان ها نيستند و يك بي اعتمادي و شكاف بين اينها وجود دارد، در نتيجه نقش نظام آموزشي اهميت فوق العاده اي پيدا مي كند.

اما مشكل اساسي اين است كه اساسا نظام آموزشي ايران به مسائل اين چنيني يا بي توجه است يا توجهي خيلي كمي مبذول مي كند و در نتيجه مي شود فكر كرد كه در ايران با نوعي خلاء آموزشي كامل مواجه هستيم. اگر بخواهيم اين ها را مقايسه كنيم با كشورهايي كه مواجه با اين مشكل بودند در دهه ۹۰ ميلادي يا در سالهاي ۲۰۰۰ در اين كشورها بعد از اينكه اين بيماري مطرح شد در سطح وسيع اجتماعي، آن چيزي كه باعث شد به سرعت جلوي آن را بگيرند، آموزش خيلي وسيعي بود چه در سطح رسانه هاي عمومي و چه در سطح نظام آموزشي و در مدارس.

چون تنها جايي كه مي توانيم با جوانها در ارتباط مستقيم باشيم و آنها حضور دائمي دارند، واحد هاي آموزشي هستند و براي همين هم براي مثال در مدارس اروپا يك كار آموزشي وسيع انجام شد و هنوز هم انجام مي شود براي توضيح ابعاد اين بيماري، راه هاي جلوگيري از آن و عواقب اين بيماري و در نتيجه يك نوع آگاهي جمعي.

اهميت آگاهي رساني به جامعه نكته اي است كه اميد، جوان سي ساله مبتلا به ايدز در ايران در تجربه هاي عيني و بيان ساده خود بر آن تاكيد مي كند:

«اين بر مي گردد به اين كه اطلاع رساني چطور شده باشد. آنهايي كه مي فهمند، مي دانند، از قبل آگاهي دارند، خب برخوردشان خوب است. ولي آنهايي كه نمي دانند، آگاهي ندارند در اين زمينه، وقتي بفهمند فكر مي كنند طرف مقابل شاخ دارد يا الان آنها را آلوده مي كند و برايشان درد ساز مي شود. يك مقدار رفتارشان فرق مي كند. برايشان هم خيلي اهميت دارد كه اينها گناهكار اند. خودشان خواسته اند. يا برايشان فرقي نمي كند كه طرف هموفيلي باشد، بيماري را گرفته باشد يا اعتياد تزريقي باشد يا از راه ارتباط جنسي باشد. همه را فكر مي كنند گناهكار اند. آنها كه البته آگاهي ندارند.»

با آن كه درمان بيماران مبتلا به ايدز به شدت گران است و هزينه بسياري را روي دست دولت و مردم مي گذارد و با آن كه در شيوع اين بيماري از طريق روابط جنسي، كاندوم مهمترين راه پيشگيري است اما در ايران حتي از به كار بردن كلمه كاندوم و يا آموزش استفاده از آن پرهيز مي شود.

كامبيز محضري: روش هاي پيشگيري هاي ثانويه، روند رو به رشد اچ آي وي ايدز را معكوس مي كند. يكي از آنها كاندوم است. به كار گرفتن كاندوم، اين تابوي اجتماعي كه در زمينه كاندوم در كشورما و كشورهاي مشابه ما وجود دارد يا اين كه مثلا خود دولت دولت ما اين نگراني را داشته باشد كه اين بيماري كه بيشتر در دنيا ۸۰ درصدش به صورت انتقال جنسي معروف است، اين خيلي رويش صحبت نشود و مانوور نشود، طبيعتا از جمله موانع پيشگيري اين بيماري بوده است. ما بايد به مردم در اين زمينه آموزش هاي لازم حتي در مدارس بدهيم. ما هنوز هم براي چاپ مطالب مربوط به مسائل جنسي يا آگاهي هاي لازم براي اطلاع دانش آموزان مان از بيماري اچ آي وي ايدز در مدارس با موانعي رو به رو هستيم.

خانم محمدي، زن جواني كه ويروس اچ آي وي را از همسر معتادش دريافت كرده و در حال حاضر موسسه رنگين كمان صلح را براي پيكار با همين بيماري تاسيس كرده است، مي گويد:

«اين احتياج به يك برنامه ريزي كشوري دارد كه آدم بتواند يك برنامه گسترده اي را شروع كند و اين آموزش را بدهد. ولي واقعيت اين است كه داشتن آگاهي خودش راه كنترل و پيشگيري است. براي مثال من خودم اگر آگاهي به من داده شده بود و اطلاعاتي راجع به اين بيماري داشتم، خيلي راحت مي توانستم كنترل كنم. ولي چون آگاهي را نداشتم، باعث شد به اين راحتي من خودم درگير چنين خطري شوم. به خاطر همين اين آموزش نكته خيلي مهمي است. گستره سني خاصي را هم نمي طلبد. اين آموزش بايد از دوره پيش دبستاني، دبستان و بالا تا رده پزشكي و دكترا هم انجام بگيرد.»

در ايران از جمله مدارك لازم براي ثبت ازدواج نتيجه آزمايش بيماري ايدز است. از طرفي بسياري از مردم تصور مي كنند كه با يك بار تست ايدز مي توانند از نتيجه مطمئن باشند. اين در حالي است كه پزشكان دست كم دو آزمايش در فاصله شش ماهه را توصيه مي كنند.

دكتر ايرج زمانيان: صد در صد همين طور است. براي اين كه اگر كسي امروز ايدز را بگيرد، حدود لا اقل شش ماه طول مي كشد تا تست خونش جواب بدهد. يعني مثبت باشد. بنابراين اگر كسي امروز مي خواهد برود ازدواج كند و هفته پيش يك رابطه مشكوكي داشته، اين ممكن است ايدز داشته باشد ولي آزمايش خون نشان نمي دهد. موقعي كه مشكوك هستند، امتحان مي كنند و آن امتحان حتما به احتمال زياد اگر قبلا ايدز نداشتند، منفي در مي آيد ولي شش ماه بعد آزمايش كنند مي بينند مثبت است.

ايران اگر چه هنوز كمبودهاي بسياري در زمينه مبارزه با ايدز و حمايت از جوانان ناآگاه از روش هاي پيشگيري اين بيماري دارد، اما نسبت به بسياري از كشورهاي منطقه خاورميانه در شرايط بهتري است. اين نكته اي است كه دكتر كامبيز محضري عضو انجمن حمايت و ياري آسيب ديدگان اجتماعي در تهران مي گويدم.

كامبيز محضري: كشور ما يكي از استثنا كشورهاي حداقل منطقه و اين ناحيه از جهان است كه به همه بيماران مبتلا به «اچ آي وي ايدز»، داروي رايگان داده مي شود. اين داروي رايگان ماهيانه نزديك به يك ميليون و دويست هزار تومان براي دولت هزينه دارد. يا مثلا فرض كنيد در برخي از مراكز امروزه ديگر سرنگ در اختيار افراد معتاد قرار داده مي شود. يا مسئله كاندوم كم كم دارد راه مي افتد.

با اين حال آيا مبتلايان به ايدز بايد خود را از جامعه پنهان كنند و در انتظار ياري اين و آن بمانند يا خود نيز قادرند به زندگي شادمانه تري روي آورند؟ پاسخ اين پرسش را از اميد، جوان سي ساله مبتلا به ايدز در تهران بشنويد:

«اين كه زماني كه ما مي آييم مي گوييم من كي مي خواهم بميرم و امروز مي ميرم يا يك سال ديگر مي ميرم، اين يعني من بيماري ام را نشناختم و دارم خودم را با دست خودم نابود مي كنم. ولي در صورتي كه اصلا اين طور نيست. اين يك بيماري است كه ويروس است و فقط خودمان هستيم كه مي توانيم به خودمان كمك كنيم. زماني كه يك فرد بپذيرد بيماري را. اول بشناسدش. بعد با آن مقابله كند، با آن جنگ كند. بعد قشنگ خودش بهداشت اش را رعايت كند، اگر اعتياد دارد موادش را ترك كند، سيگارش را ترك كند، اعتياد به الكل دارد، مصرف نكند، قرص نخورد، ورزش كند و خيلي شاد باشد، بگردد، برود در جمع دوستان و رفقايش. من بايد خودم را بپذيرم بعد بروم در جمع ديگران. وگرنه اين ترس باعث مي شود من استرسم بيشتر شود و رو به نابودي بروم. در دوران اچ آي وي ماندن حتي امكان دارد سي سال طول بكشد، اگر فرد بتواند به خودش برسد.»

موج سوم بيماري ايدز ايران را به شدت تهديد مي كند. تا حتي كه مرضيه وحيد دستجردي، وزير بهداشت از تبديل آن به آتش فشاني قريب الوقوع سخن مي گويد.

راهكار چيست؟ آيا همچنان بايد سياست سكوت و پنهانكاري را از ترس آنچه كه مسئولان در ايران به خطر افتادن اخلاق مي نامندش، ادامه داد يا حداكثر آن را به خفا راند و به سرنوشت كشورهاي آفريقا و آسياي ميانه مواجه شد، يا سرانجام ايران خواهد پذيرفت كه به توصيه كارشناسانش عمل كند و با جوانان به روشني سخن بگويد؟

برنامه اين هفته را با ياد دو پزشك زنداني ايراني كاميار علايي و آرش علايي كه اولين برنامه پيشگيري از اچ آي وي در ايران را با پايه گذاري كلينيك مثلثي و با همكاري دانشگاه كرمانشاه پياده سازي كردند، به پايان مي بريم.