احمد جنتي در آخرين نماز جمعه تهران در قالب دفاع از استقلال قوه قضاييه، از مديرمسئول روزنامهي ايران دفاع كرد و مهدي هاشمي را «مجرم فراري» ناميد. مجتبيواحدي ميگويد مهدي هاشمي به درخواست خامنهاي خارج از ايران است.
كاوه اشتهاردي مدير مسئول روزنامه ايران اخيرا در دادگاهي كه شاكي آن مهدي هاشمي بود به شلاق و زندان محكوم شد. براساس حكم دادگاه، كاوه اشتهاردي به تحمل ۶ ماه حبس بابت افتراء و ۱۰ ضربه شلاق بابت نشر اكاذيب محكوم شده است. اما اين حكم تعليقي است و چنانچه مديرمسئول روزنامهي ايران در مدت تعليق ۳ سالهي حكم، بارديگر مرتكب جرايم «افترا و نشر اكاذيب» نشود، از مجازاتهاي تعيينشده در حكم معاف خواهد بود.
چهرههاي وابسته به حكومت، حكم دادگاه در باره مديرمسئول روزنامه ايران را نشاني از «استقلال قوه قضاييه» توصيف كردهاند. فعالان مطبوعاتي مي گويند محكوميت تعليقي مديرمسئول ايران در حالي صورت گرفته كه تنها در دو سال اخير دهها روزنامه در ايران بدون رسيدگي در دادگاه و حتي بدون روشنشدن اتهام توقيف شدهاند.
مجتبي واحدي روزنامهنگار، تحليلگر سياسي و از مشاوران مهدي كروبي در گفت وگو با دويچه وله معتقد است حكم تعليقي مديرمسئول روزنامه ايران هشدار قوه قضاييه به دولت محمود احمدينژاد است.
دويچه وله: آقاي واحدي اين روزها بحث "استقلال قوه قضاييه" به موضوع مناقشه مقامات حكومتي ايران تبديل شده است. از جمله رئيس قوه قضاييه ايران پنجشنبه ۱۶ دي گفته است: «اينطور نباشد كه بگويند و بنويسند اگر دستگاه قضايي حكم اجرا نكند خودمان اجرا ميكنيم.» بهعنوان سوال اول، بهنظر شما مخاطب رئيس قوه قضاييه چه كساني است؟
مجتبي واحدي: مصداق فعلي اعتراض آقاي لاريجاني يا هياهوهايي كه در داخل كشور راه افتاده است، حكم آقاي اشتهاردي، مدير مسئول روزنامهي ايران است. من هم ناراحت هستم، بههرحال محكوم كردن مدير مسئول يك روزنامه كار بدي است. گرچه بنيانگذار اين برخوردها دولت احمدينژاد بوده و آقاي اشتهاردي هم چوب همراهي خود با دولت در اين زمينه را ميخورد.
واقعيت قضيه اين است كه آقاي لاريجاني در پس حكمي كه براي آقاي اشتهاردي صادر شده، هدف ديگري داشتند. بهنظر من محكوميت اشتهاردي نوعي هشدار به دولت است كه گمان نكنيد از اين بهبعد ميتوانيد بهراحتي و به هر شكلي برخورد كنيد.
چون آقاي اشتهاردي به عنوان سخنگوي دولت اين كارها را انجام ميدهند. كما اينكه آقاي الهام و ديگران هم گفتهاند كه روزنامهي ايران سخنگوي دولت است و او نيز مدير مسئول همان روزنامه است. آقاي لاريجاني خواسته به دولت هشدار بدهد كه - اگراصطلاح خود احمدينژاد را بهكار ببريم - ديگر «آن ممه را لولو برد» و دولت هركاري دلش بخواهد نميتواند انجام بدهد.
به همين دليل هم وقتي حكم صادر شده، يك جريان كامل رسانهاي طرفدار دولت وارد قضيه شدهاند و با حكم مخالفت ميكنند. وگرنه آنها خيلي دغدغه ندارند كه به قول آقاي جنتي، يك «فرزند شهيد» شلاق بخورد. مگر وقتي «فرزند شهيد همت» در برابر منزل آقاي كروبي كتك خورد، آقاي جنتي ناراحت شد؟ تازه شلاق آقاي اشتهاردي تعليقي است، آن بيچاره حضوري كتك خورد.
صحبتهاي آقاي جنتي در نماز جمعه تهران را چطور تحليل ميكنيد. آيا صحبتهاي ايشان به نوعي پاسخ صحبتهاي روز قبل رئيس قوه قضاييه است؟
صحبتهاي احمد جنتي يكي از تمسخرآميزترين دفاعهاي ايشان از استقلال قوهي قضاييه است. يعني در حين صحبت ايشان، دوبار استقلال قوهي قضاييه مخدوش شد. اول آقاي جنتي، بدون اينكه حتي براي يك اظهار نظر بيطرفانه صلاحيت داشته باشد، در خطبههاي نماز جمعه حكم صادر كرد. يعني مهدي هاشمي را «مجرم فراري» خطاب كرد، حتي نگفت «متهم فراري». اين يك مورد از شكستن و نقض استقلال قوهي قضاييه بود.
دوم هم به حكم مديرمسئول روزنامهي ايران، با نوعي دلسوزي نسبت به «فرزند شهيد»، اعتراض كرد. همانطور كه گفتم، ايشان حتماً دلشان براي «فرزند شهيد» نسوخته است. الان بسياري از فرزندان شهدا در ايران در زنداناند. يا همين دو روز پيش كه با آقاي كروبي صحبت ميكردم، گفتند يك خانوادهي شهيد را در مقابل منزل ايشان با خشونت رد كردهاند و اجازه ندادهاند وارد منزل آقاي كروبي شوند.
آقاي جنتي با همين حرف، استقلال قوهي قضاييه را مخدوش كرد و در نهايت گفت كه كسي استقلال قوهي قضاييه را مخدوش نكند.
حداقل در لايههاي پايينتر قوهي قضاييه، دادستاني يا سپاه وانمود ميشود كه خواهان بازگشت مهدي هاشمي هستند. مثلا مجتبي ذوالنور، نمايندهي رهبر در سپاه پاسداران گفته بود ۳۶۰ زونكن، پروندهي مهدي هاشمي است، فكر ميكنيد چرا براي اين دسته، بازگشت ايشان اهميت دارد؟
آن آقايي كه گفته بود ۳۶۰ زونكن پروندهي مهدي هاشمي است را من ميشناسم و گمان نميكنم ايشان بتواند تا عدد ۳۶۰ را پشت سر هم بشمارد. به اينها از جاهاي ديگري خوراك ميدهند و ميخواهند قضيه را خيلي طبيعي جلوه بدهند و بعد هم بگويند كه آقا بر سر آقاي رفسنجاني منت دارند. من به يقين ميگويم كه اين حرفها جنبهي تبليغاتي دارد. آقاي الهام در مورد خود آقاي هاشمي رسما گفته است كه ايشان «تكيهگاه اصلي فتنه است». اگر كسي تكيهگاه اصلي فتنه است، بايد خودش را بگيرند، چرا ميخواهند پسرش را بگيرند؟!
رييس قوهي قضاييه ايران در صحبتهايشان از روزنامههايي كه كيفرخواست صادر ميكنند و به قوهي قضاييهي ايران ميگويند كه اگر حكم اجرا نكند، خود آن روزنامهها حكم اجرا ميكنند، سخن گفت. آيا اشاره رئيس قوه قضاييه به مطبوعات است؟
اين كه گفتهاند: «اگر اجرا نكنند، خودمان اجرا ميكنيم»، اشاره به مطبوعات نيست، اشاره به آن نامه حسين قدياني است كه گفته بود «اگر سران فتنه را اعدام نكنيد، ما خودمان اين كار را ميكنيم». من فكر ميكنم اشارهي آقاي لاريجاني به اين نامه بوده كه يك بار ديگر هم به صراحت، به آن اشاره كرده بودند.
من نديدهام كه روزنامهاي بگويد كه حكمي را اجرا ميكنم. اصلاً روزنامه وسيلهاي براي اجراي حكم ندارد. اما فكر نميكنم نكتهاي كه آقاي لاريجاني گفتند، اشاره به مطبوعات باشد. ايشان دارند به كساني كه به اين مطبوعات خوراك ميدهند و پشتگرمي مطبوعات هستند، مانند احمدينژاد، احمد جنتي، احمد خاتمي، مجتبي ذوالنور، هشدار ميدهد كه قوهي قضاييه بنا دارد مقداري جلوي اين حرفها و رفتارهايي كه به قول آقاي لاريجاني، استقلال قوهي قضاييه را مخدوش ميكند بايستد.
مهدي هاشمي پسر علياكبر هاشمي رفسنجاني
احمد جنتي در خطبههاي آخرين نماز جمعه تهران (جمع ۱۷ ديماه۸۹) گفت: «يك بچه شهيدي آمده و درباره يك مجرم فراري فتنه مطالبي را بيان كرده و درباره او حكم زندان و شلاق صادر شده است. حالا اين كار انجام شده است و زير سوال بردن قوه قضائيه به اين خاطر درست نيست.»
منظور دبير شوراي نگهبان از «بچه شهيد»، كاوه اشتهاردي مدير مسئول روزنامهي دولتي ايران و «مجرم فراري فتنه» موردنظر وي نيز، مهدي هاشمي، فرزند اكبر هاشمي رفسنجاني است. مهدي هاشمي پس از انتخابات رياست جمهوري ۸۸ در خارج از ايران بهسر ميبرد. كاوه اشتهاردي مدير مسئول روزنامه ايران اخيرا در دادگاهي كه شاكي آن مهدي هاشمي بود به شلاق و زندان محكوم شد. براساس حكم دادگاه، كاوه اشتهاردي به تحمل ۶ ماه حبس بابت افتراء و ۱۰ ضربه شلاق بابت نشر اكاذيب محكوم شده است. اما اين حكم تعليقي است و چنانچه مديرمسئول روزنامهي ايران در مدت تعليق ۳ سالهي حكم، بارديگر مرتكب جرايم «افترا و نشر اكاذيب» نشود، از مجازاتهاي تعيينشده در حكم معاف خواهد بود.
چهرههاي وابسته به حكومت، حكم دادگاه در باره مديرمسئول روزنامه ايران را نشاني از «استقلال قوه قضاييه» توصيف كردهاند. فعالان مطبوعاتي مي گويند محكوميت تعليقي مديرمسئول ايران در حالي صورت گرفته كه تنها در دو سال اخير دهها روزنامه در ايران بدون رسيدگي در دادگاه و حتي بدون روشنشدن اتهام توقيف شدهاند.
مجتبي واحدي روزنامهنگار، تحليلگر سياسي و از مشاوران مهدي كروبي در گفت وگو با دويچه وله معتقد است حكم تعليقي مديرمسئول روزنامه ايران هشدار قوه قضاييه به دولت محمود احمدينژاد است.
دويچه وله: آقاي واحدي اين روزها بحث "استقلال قوه قضاييه" به موضوع مناقشه مقامات حكومتي ايران تبديل شده است. از جمله رئيس قوه قضاييه ايران پنجشنبه ۱۶ دي گفته است: «اينطور نباشد كه بگويند و بنويسند اگر دستگاه قضايي حكم اجرا نكند خودمان اجرا ميكنيم.» بهعنوان سوال اول، بهنظر شما مخاطب رئيس قوه قضاييه چه كساني است؟
مجتبي واحدي: مصداق فعلي اعتراض آقاي لاريجاني يا هياهوهايي كه در داخل كشور راه افتاده است، حكم آقاي اشتهاردي، مدير مسئول روزنامهي ايران است. من هم ناراحت هستم، بههرحال محكوم كردن مدير مسئول يك روزنامه كار بدي است. گرچه بنيانگذار اين برخوردها دولت احمدينژاد بوده و آقاي اشتهاردي هم چوب همراهي خود با دولت در اين زمينه را ميخورد.
واقعيت قضيه اين است كه آقاي لاريجاني در پس حكمي كه براي آقاي اشتهاردي صادر شده، هدف ديگري داشتند. بهنظر من محكوميت اشتهاردي نوعي هشدار به دولت است كه گمان نكنيد از اين بهبعد ميتوانيد بهراحتي و به هر شكلي برخورد كنيد.
چون آقاي اشتهاردي به عنوان سخنگوي دولت اين كارها را انجام ميدهند. كما اينكه آقاي الهام و ديگران هم گفتهاند كه روزنامهي ايران سخنگوي دولت است و او نيز مدير مسئول همان روزنامه است. آقاي لاريجاني خواسته به دولت هشدار بدهد كه - اگراصطلاح خود احمدينژاد را بهكار ببريم - ديگر «آن ممه را لولو برد» و دولت هركاري دلش بخواهد نميتواند انجام بدهد.
به همين دليل هم وقتي حكم صادر شده، يك جريان كامل رسانهاي طرفدار دولت وارد قضيه شدهاند و با حكم مخالفت ميكنند. وگرنه آنها خيلي دغدغه ندارند كه به قول آقاي جنتي، يك «فرزند شهيد» شلاق بخورد. مگر وقتي «فرزند شهيد همت» در برابر منزل آقاي كروبي كتك خورد، آقاي جنتي ناراحت شد؟ تازه شلاق آقاي اشتهاردي تعليقي است، آن بيچاره حضوري كتك خورد.
صحبتهاي آقاي جنتي در نماز جمعه تهران را چطور تحليل ميكنيد. آيا صحبتهاي ايشان به نوعي پاسخ صحبتهاي روز قبل رئيس قوه قضاييه است؟
صحبتهاي احمد جنتي يكي از تمسخرآميزترين دفاعهاي ايشان از استقلال قوهي قضاييه است. يعني در حين صحبت ايشان، دوبار استقلال قوهي قضاييه مخدوش شد. اول آقاي جنتي، بدون اينكه حتي براي يك اظهار نظر بيطرفانه صلاحيت داشته باشد، در خطبههاي نماز جمعه حكم صادر كرد. يعني مهدي هاشمي را «مجرم فراري» خطاب كرد، حتي نگفت «متهم فراري». اين يك مورد از شكستن و نقض استقلال قوهي قضاييه بود.
دوم هم به حكم مديرمسئول روزنامهي ايران، با نوعي دلسوزي نسبت به «فرزند شهيد»، اعتراض كرد. همانطور كه گفتم، ايشان حتماً دلشان براي «فرزند شهيد» نسوخته است. الان بسياري از فرزندان شهدا در ايران در زنداناند. يا همين دو روز پيش كه با آقاي كروبي صحبت ميكردم، گفتند يك خانوادهي شهيد را در مقابل منزل ايشان با خشونت رد كردهاند و اجازه ندادهاند وارد منزل آقاي كروبي شوند.
آقاي جنتي با همين حرف، استقلال قوهي قضاييه را مخدوش كرد و در نهايت گفت كه كسي استقلال قوهي قضاييه را مخدوش نكند.
آيا فكر ميكنيد اين اقدامات چقدر ميتواند بهنوعي ترغيب مهدي هاشمي براي برگشتن به ايران باشد؟
گمان من با گمان بسياري از دوستان متفاوت است. آقاي خامنهاي شخصاً از آقاي هاشمي رفسنجاني خواهش كرده كه مهدي هاشمي به ايران برنگردد. آنها از برگشت مهدي هاشمي واهمه دارند. چون من يقين دارم كه با برگشت مهدي هاشمي هيچ اتفاق خاصي نخواهد افتاد و محاكمه نخواهد شد. اين حرفها را خيلي جدي نگيريد. در واقع، رسوايي بزرگي براي قوهي قضاييه و دولت خواهد شد. به همين جهت، تصور ميكنم با خواهش آقاي خامنهاي از آقاي رفسنجاني، الان مهدي هاشمي به ايران برنميگردد. اين امتياز را آقاي رفسنجاني به آقاي خامنهاي داده است و با عدم بازگشت مهدي، باعث رسوايي قوهي قضاييه و دولت نميشود.حداقل در لايههاي پايينتر قوهي قضاييه، دادستاني يا سپاه وانمود ميشود كه خواهان بازگشت مهدي هاشمي هستند. مثلا مجتبي ذوالنور، نمايندهي رهبر در سپاه پاسداران گفته بود ۳۶۰ زونكن، پروندهي مهدي هاشمي است، فكر ميكنيد چرا براي اين دسته، بازگشت ايشان اهميت دارد؟
آن آقايي كه گفته بود ۳۶۰ زونكن پروندهي مهدي هاشمي است را من ميشناسم و گمان نميكنم ايشان بتواند تا عدد ۳۶۰ را پشت سر هم بشمارد. به اينها از جاهاي ديگري خوراك ميدهند و ميخواهند قضيه را خيلي طبيعي جلوه بدهند و بعد هم بگويند كه آقا بر سر آقاي رفسنجاني منت دارند. من به يقين ميگويم كه اين حرفها جنبهي تبليغاتي دارد. آقاي الهام در مورد خود آقاي هاشمي رسما گفته است كه ايشان «تكيهگاه اصلي فتنه است». اگر كسي تكيهگاه اصلي فتنه است، بايد خودش را بگيرند، چرا ميخواهند پسرش را بگيرند؟!
رييس قوهي قضاييه ايران در صحبتهايشان از روزنامههايي كه كيفرخواست صادر ميكنند و به قوهي قضاييهي ايران ميگويند كه اگر حكم اجرا نكند، خود آن روزنامهها حكم اجرا ميكنند، سخن گفت. آيا اشاره رئيس قوه قضاييه به مطبوعات است؟
اين كه گفتهاند: «اگر اجرا نكنند، خودمان اجرا ميكنيم»، اشاره به مطبوعات نيست، اشاره به آن نامه حسين قدياني است كه گفته بود «اگر سران فتنه را اعدام نكنيد، ما خودمان اين كار را ميكنيم». من فكر ميكنم اشارهي آقاي لاريجاني به اين نامه بوده كه يك بار ديگر هم به صراحت، به آن اشاره كرده بودند.
من نديدهام كه روزنامهاي بگويد كه حكمي را اجرا ميكنم. اصلاً روزنامه وسيلهاي براي اجراي حكم ندارد. اما فكر نميكنم نكتهاي كه آقاي لاريجاني گفتند، اشاره به مطبوعات باشد. ايشان دارند به كساني كه به اين مطبوعات خوراك ميدهند و پشتگرمي مطبوعات هستند، مانند احمدينژاد، احمد جنتي، احمد خاتمي، مجتبي ذوالنور، هشدار ميدهد كه قوهي قضاييه بنا دارد مقداري جلوي اين حرفها و رفتارهايي كه به قول آقاي لاريجاني، استقلال قوهي قضاييه را مخدوش ميكند بايستد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر