۱۳۸۹ دی ۲۴, جمعه

ابهامات جديد و سوالات جدي درباره سانحه بوئينگ اروميه: از 45 دقيقه گم شده تا بنزين هواپيما

عصرايران - سانحه مرگبار هواپيما در اروميه ، تا به امروز ، عمدتاً با احساسات غم آلود مورد پردازش واقع شده و مسوولان نيز توضيحات قانع كننده در اين باره نداده و همه چيز را به بررسي جعبه سياه ، آن هم در 6 ماه آينده موكول كرده اند كه البته طبق سنت ديرين ، احتمالاً همه تقصيرها را متوجه مرحوم خلبان خواهند كرد تا پرونده يك پرواز خونين نيز بسته شود!
از اين رو ، جاي آن دارد سوالات و ابهاماتي كه به طور جدي در اين باره مطرح است ، بيان گردد و به عنوان مطالبه ، از سوي مردم و رسانه ها پيگيري شود تا شايد زمينه اي باشد براي پاسخگويي مسوولان و كاهش حوادث مشابه.


مسوولان وزات راه و ترابري، در ساعات نخست سانحه، اعلام كردند كه خلبان قصد فرود اضطراري داشته كه اين سانحه رخ داده است. خبرهايي نيز كه ابتدا بر روي خروجي خبرگزاري ها قرار مي گرفت، حاكي از "فرود اضطراري ناكام" بود. به عنوان مثال، معاون مديريت بحران وزارت راه و ترابري - كه قاعدتا جزو اولين كساني است كه در جريان ماوقع و جزييات قرار گرفته-در گفت و گو با فارس در همان اولين ساعات بعد از سانحه، به تصريح گفت: سانحه هواپيماي بوئينگ ايران اير، فرود اضطراري بود، نه سقوط.

با اين حال، فرداي آن روز، مسوولان وزارت راه، منكر فرود اضطراري شدند و حتي ادعا كردند كه چنين چيزي نگفته اند و بدين سان، از سقوط صرف سخن گفتند.

با اين حال قرائن و شواهد حاكي از آن است كه خلبان در آخرين لحظات عمر خود، درصدد فرود اضطراري هواپيما بوده است. محل سانحه زميني است باز، خاكي و مسطح در ميان باغ هاي انبوه سيب و انگور ؛ احتمالاً خلبان آنجا را بهترين نقطه براي فرود اضطراري دانسته بود.

شاهدان عيني هم گزارش داده اند هواپيما قبل از سقوط در فاصله كمي از سطح زمين، "پرواز" مي كرده است. به علاوه، برخلاف سقوط هاي ديگر، بدنه هواپيما آسيب كمتري ديده و تكه هاي آن به اطراف پخش نشده اند و در ضمن هواپيما منفجر نشده است. البته اين شرايط باعث شده كه اولا اجساد قربانيان نيز متلاشي نشود و ثانيا تعدادي از مسافران جان سالم بدر برند. همه اينها شواهد و قرائني هستند كه گمانه فرود اضطراري را تقويت مي كنند.

 مسوولان بايد اولاً توضيح دهند كه چرا برخلاف سخنان نخست خود مبني بر فرود اضطراري هواپيما، ناگهان تغيير موضع دادند؟
ثانيا اگر هواپيما درصدد فرود اضطراري بوده، علت آن چه بوده است؟ و ثالثا اگر فرود اضطراري در كار نبوده و هواپيما سقوط كرده است، علت عدم انفجار هواپيما چه بوده است؟ آيا همانطور كه شايع شده ، خلبان براي فرود ايمن تر ، باك بنزين را در آسمان تخليه كرده بوده است؟

البته  حميد بهبهاني وزير راه و ترابري درباره عدم انفجار هواپيما ، توضيح عجيبي داده است ؛ وي در توجيه عدم انفجار هواپيما گفته است: چون روي زمين برف زيادي بوده، هواپيما منفجر نشده است!

احتمالا آقاي وزير هواپيما را در حد و اندازه يك ليوان شيشه اي تصور كرده كه اگر به جاي زمين خوردن، روي برف ها بيفتد، نمي شكند! واقعا اگر هواپيمايي با وزن بيش از 50 تن با آن سرعت بر زمين بخورد، آيا يك برف 30-40 سانتيمتري، آن را محافظت مي كند؟

بايد خطاب به ايشان گفت كه آقاي بهبهاني عزيز! يك برگ كاغذ يا شيشه ادكلن جنابعالي كه بر روي برف نيفتاده ! يك هواپيماي بوئينگ 727 به زمين خورده است و آن وقت شما مي گوييد چون روي زمين برف بود، هواپيما منفجر نشده است؟ 

به هر حال بايد فارغ از اين قبيل سخنان غيرعلمي، مسوولان بايد دليل موجهي در اين باره ارائه كنند.

2- پرواز شماره 277 تهران- اروميه، سالهاست كه ساعت 16 از تهران پرواز مي كند، ساعت 17 به اروميه مي رسد و حدود يك ساعت بعد به تهران بازمي گردد.

اكثر مسوولان و برخي مسافران زنده مانده گفته اند كه هواپيما با تاخير از تهران پرواز كرده است. حداقل تاخيري كه مطرح شده، يك ساعت و حداكثر تاخير اعلام شده، دو ساعت بوده است.

بنابراين طبق آنچه خودشان گفته اند هواپيما حداكثر ساعت 18 از تهران پرواز كرده است. بنابراين بايد ساعت 19 به اروميه مي رسيده ولي طبق گزارش هاي موجود، در ساعت 19.45 دقيقه پس از آنكه نتوانسته در فرودگاه اروميه بنشيند، در اطراف آن سقوط كرده است.
از اين رو يك بازه زماني 45 دقيقه اي در اين وسط وجود دارد كه نيازمند تامل جدي است.

آيا هواپيما واقعا يك ساعت قبل از سانحه از تهران حركت كرده يا آنكه حداكثر دو ساعت تاخير داشته و به عللي نامعلوم 45 دقيقه زمان گم شده داريم؟!

آيا هواپيما در بالاي فرودگاه چرخيده تا بتواند فرود آيد و به عللي مانند عدم باز شدن چرخ ها نتوانسته است؟! آيا عدم انفجار هواپيما به دليل اين بوده كه به دليل طولاني شدن ناگزير زمان پرواز ، ديگر بنزيني براي آن باقي نمانده بود؟

يك نكته جالب توجه اينكه در شب حادثه، در فاصله نزديك به هواپيما، امدادگران، چندين آتش بزرگ بپا كرده  بودند تا خود و مجروحان را گرم كنند. آيا هواپيماي سانحه ديده و منفجر نشده، بنزيني نداشته كه نشت كند و با آتش هايي كه اطرافش به پا شده بود، درآميزد؟
لابد نيروهاي امدادي خطري از بابت بنزين احساس نمي كرده اند كه با خيال آسوده، در اطراف هواپيما، آتش بپا كرده بودند!

خلاصه آنكه بايد تكليف آن 45 دقيقه گم شده و ميزان بنزين موجود در هواپيما مشخص شود.
البته اگر اطلاع رساني قبلي آقايان غلط باشد و هواپيما به جاي دو ساعت تاخير ،‌دو ساعت و 45 دقيقه تاخير داشته است ،‌ مشكل زمان گم شده حل است كه به نظر مي رسد همين گونه هم باشد.

3- اين ادعا كه بدي آب و هوا باعث شده است خلبان نتواند روي باند بنشيند نيز بايد با وسواس بررسي شود زيرا ؛

 اولا هواشناسي دستكم اين توانايي را داردكه وضعيت جوي فرودگاه مقصد را براي حداقل يكي دو ساعت آينده پيش بيني كند.

 ثانيا اگر هم وضعيت ناگهان نامساعد شده، فرودگاه مقصد نيز مي توانسته قبل از رسيدن هواپيما، وضعيت را به خلبان اطلاع دهد تا هواپيما به مبدا بازگردد.

با اين حال ماجرا را طوري روايت مي كنند كه انگار درباره يك ميني بوس حرف مي زنند كه بايد راننده اش تا محل مورد نظر برسد و بعد از ديدن شرايط، تصميم به بازگشت بگيرد!

اگر قرار است كه در سيستم حمل و نقل هوايي نيز مانند رانندگي زميني، همه دست روي دست بگذارند تا نهايتاً خود خلبان بيايد و اوضاع را ببيند و برگردد، آن وقت هواشناسي و فرودگاه و ... چه كاره اند؟!

و ثالثا طبق بررسي هايي كه عصرايران از دو منبع در فرودگاه اروميه انجام داده، اين فرودگاه، چند سالي است كه به سيستم ILS مجهز شده و قاعدتا هواپيما مي توانسته در شرايط برف و مه نيز در آن فرود آيد.

وانگهي در روز حادثه، فرودگاه تبريز نيز كه در نزديكي اروميه قرار دارد، شرايط مشابهي داشته است ولي هواپيماها در آن بدون مشكل فرود آمده اند.

البته ناگفته نماند كه بوئينگ قديمي 727 از نظر سيستم هاي مكان يابي جي.ان.اس ضعيف تر از بقيه هواپيماها هستند. اين سيستم ها به خلبان امكان مي دهند كه در شرايط فقدان ديد نسبت به باند فرودگاه، به راحتي باندها را تشخيص دهد و بر آن بنشيند. اين موضوع در بند بعد بيشتر مورد توجه قرار خواهد گرفت.

به هر حال، بحث عدم ديد خلبان به علت آب و هوا نيز محل تامل جدي است و بايد به سوالاتي از قبيل اينكه آيا سيستم ILS فرودگاه اروميه درست كار مي كرده يا خير پاسخ داده شود.

4- برخي منابع در فرودگاه اروميه خبر مي دهند كه قرار بوده ابتدا يك هواپيماي فوكر 100، مسافران را به اروميه ببرد اما در واپسين دقايق، بوئينگ 727 جايگزين آن شده است.

فوكر 100 با سابقه ترين هواپيمايي است كه به فرودگاه اروميه رفت و آمد دارد و به گفته برخي كارشناسان ، از نظر سيستم هاي جي.ان اس و يا جي.پي.اس بسيار كارآمدتر از بوئينگ هاي قديمي 727 است به طوري كه بسيار بهتر از بوئينگ 727 مي تواند در هواي برفي و مه آلود نشست و برخاست كند.

اگر خبر تعويض هواپيما صحت داشته باشد مديران مربوطه بايد توضيح دهند كه چرا در آن هواي برفي و مه آلود، بوئينگ قديمي را جايگزين فوكري كردند كه لااقل در زمينه مكان يابي و فرود امن در هواي نامساعد بهتر از بوئينگ 727 است؟!

آيا آقايان نمي دانستند كه بوئينگ 727 كه 37 سال عمر دارد، از تجهيزات به روز براي فرود امن در هواي نامساعد و ديد ناكافي برخوردار نيست؟

البته همان گونه كه پيشتر نيز گفته شد، قاعدتا وضعيت هوا به گونه اي بوده كه مي شد با بوئينگ 727 هم پرواز كرد و مشكل ديد نداشت. اگر اينگونه هست، چرا دارند تقصيرها را متوجه هوا مي كنند و اگر اينگونه نيست و هوا نامساعد بوده، چرا اجازه پرواز داده اند و چرا بوئينگ قديمي و 37 ساله اي را براي اين كار در نظر گرفته اند كه جزو ناامن ترين هواپيماها براي پرواز در هواي نامساعد است؟!
مردم خيلي دوست دارند با نام و چهره كسي كه اجازه پرواز را صادر كرده بود ، آشنا شوند.

5- آقاي بهبهاني درباره علت سقوط هواپيما گفته است كه هر چه باشد مشكل مديريتي در ميان نبوده است! البته مشخص است كه عالي ترين مدير اين حوزه، از همان اول بخواهد خود و همكارانش را تبرئه كند و زمينه را براي مقصر جلوه دادن مرحوم خلبان يا آب و هوا فراهم كند.

اما به اين سوال پاسخ نداده است كه در كجاي دنيا هواپيمايي كه 37 سال از توليد آن مي گذرد را اورهال مي كنند و در هواي برفي و مه آلود به پرواز درمي آورند؟ درست است كه ما مشكل تحريم ها را داريم ولي اين دليل نمي شود كه هواپيماي 37 ساله را همچنان به كار گيريم. آيا تنها راه از رده خارج كردن هواپيما اين است كه آنقدر از آن كار بكشيم كه سقوط كند؟ باور كنيد راه هاي بهتري هم براي از رده كردن اين "ابوطياره" ها وجود دارد!

مشكل، حتما مديريتي است والا چطور شركت هواپيمايي ماهان كه كم سابقه تر از هماي بزرگ است، توانسته هواپيماهاي جوان تر، مدرن تر و به روزتر تهيه كند ولي سيستم هاي عريض و طويل وزارت راه و ترابري و هواپيمايي جمهوري اسلامي (هما) نتوانسته اند؟ پاسخ معلوم است: ماهان با مديريت باعرضه بخش خصوصي و دلسوزانه اداره مي شود ولي در سيستم دولتي، آنچه حاكم است سوءمديريت، باندبازي و بي عرضگي است. نتيجه نيز همين مي شود كه مي بينيم.

يكي از مسافران مجروح گفته است كه دوباره آنها را تا پاي پرواز برده و بازگردانده اند و نهايتا هم با هواپيمايي فرستاده اند كه سانحه ساز شده است؟ آيا اينكه اين همه مسافر را دو بار ببرند و برگردانند و سوءمديريت نيست؟!

خلاصه آنكه بر خلاف نظر وزير، بايد گفت كه هر بحثي هم كه در ميان نباشد، بحث مديريتي حتما مطرح است. راستي چطور است كه اگر اتفاق خوبي در حوزه كاري آقايان رخ دهد، محصول مديريت مشعشع آنهاست ولي وقتي اين همه آدم به كشتن داده مي شوند، ربطي به مديريت شان ندارد و اگر كار استكبار جهاني نباشد ، لابد تقصير خلبان ، برف يا مشيت الهي است!

6- خطاي انساني، مساله اي است كه بسيار مطرح مي شود، هم در حوادث جاده اي و هم در سوانح هوايي. اصل حرف هم، حرف درستي است و بخش بزرگي از حوادث و سوانح نيز به خاطر خطاي انساني است. اما نكته مهمي كه در اين ميان مغفول مي ماند اين است كه اساساً يكي از كاركردهاي تمهيدات مديريتي و فناوري هاي روز ، كاستن از خطاهاي انساني و نيز جبران اين خطاهاست.
به عنوان مثال ، خلباني كه با يك هواپيماي مدرن تر پرواز مي كند ، با هواپيمايش رابطه اي دو سويه دارد ؛ هم او هواپيما را كنترل مي كند و هم هواپيما به او كمك مي كند و لذا اگر خطايي هم از او سر بزند ، در مقايسه با خلباني كه در شرايط مشابه با هواپيماي قديمي تر مي پرد ، احتمال كمتري براي سانحه دارد.
در خودرو هم همين گونه است ؛ راننده الف در هواي باراني با خودرويي مجهز به ترمز اي بي اس رانندگي مي كند . در شرايط مساوي ، راننده اي با خودرويي بدون اي بي اس مي راند.
اگر هر دو راننده دچار خطا شوند و با سرعت غيرمجاز ، ناگهان ترمز نمايند ، احتمال ايجاد حادثه براي دومي بيشتر است چون اي بي اس در خودروي اول ، تا حدي خطاي انساني را جبران مي كند.

بنابراين ، در خطاهاي انساني هم بايد نقش عوامل ديگر را هم در نظر گرفت و نمي توان با انداختن تقصير بر گردن يك نفر - ولو اين كه واقعا قصور يا تقصير هم كرده باشد - بقيه مسائل را ناديده گرفت.
در هواپيمايي نيز همين گونه است و هزاران قانون و قاعده و آموزش و فناوري و ... گرد هم آمده اند تا ضريب خطاي انساني را كاهش دهند و در صورت نياز ، آن را تا حد امكان جبران نمايند و لذا اگر آن مقدمات فراهم نباشد ، با افزوده شدن خطاي انساني به شرايط نامساعد ، فاجعه پديد مي آيد.

7 - و در پايان جا دارد از سكوت مرگبار رئيس سازمان هواپيمايي كه متولي اصلي مديريت حمل و نقل هوايي است تشكر و قدرداني شود! انگار نه انگار كه در حوزه مديريت ايشان 77 انسان كشته شده اند! نه اطلاع رسانيي ، نه اظهار تاسفي و نه حتي يك عذرخواهي خشك و خالي!
در بين ابهامات فوق ، فقط همين يك مورد را بي نياز از توضيح و ابهام زدايي هستيم زيرا عادت كرده ايم به بي خيالي آقاياني كه در موسم ادعا ، رستم دستانند و در زمان حادثه ، عزلت نشين و ساكت!

منتظر پاسخ مسوولان به ابهامات و سوالات فوق هستيم ، هر چند كه شايد آقايان با خواند اين مطلب نيشخندي بزنند و بگويند : آنقدر منتظر بمانيد كه زير پايتان علف سبز شود!

نظرات كاربران سايت عصر ايران در مورد اين مطلب :
*كدام انساني است كه بهاي خطاي كارش را با جانش بپردازد!
مسؤلين دروغگو چرا هميشه خلبان را مقصر ميدانيد اوكه با تمام تلاش و جانفشاني خودش جان حدود 30 نفر را نجان داد چرا بجاي قدرداني به اوتهمت مي زنيد؟
*كاش همين مسوولان ما سواد خواندن داشتند كه همين يك صفحه را بخوانند و يا اي كاش آن بادمجان دور قاب چينهايشان برايشان بخوانند البته اگر سواد و انصافي داشته باشند
*دمت آتشفشان، اما به قول خودت زياد منتظر نباش، كي جواب دادن اين دوميش باشه!
*تحليل جالي و دقيقي بود
مجلس هم كماكان سكوت كند سكوت سكوت هيسسسس سكوت سكوت ...........
*بايد؟
ببخشيد ولي انگار يادتان رفته كجا زندگي ميكنيد
بايدي براي پاسخگويي به شما يا مردم وجود ندارد
*بند 7 رو خيلي خيلي خوب اومدي !!!
*ممنون از قلم شيوايتان. من و همه داغ ديدگان تقاضا داريم حتي اگر اين حادثه بعد از مدتي از طرف مسئولان به فراموشي سپرده شود - مانند حوادث قبلي- شما با مقالات و پيگيري هايتان مانع اين امر شويد.
*ممنون از قلم شيوايتان. من و همه داغ ديدگان تقاضا داريم حتي اگر اين حادثه بعد از مدتي از طرف مسئولان به فراموشي سپرده شود - مانند حوادث قبلي- شما با مقالات و پيگيري هايتان مانع اين امر شويد.
*همونطوري كه همه ميدونيم هيچ وقت هيچ دليل قانع كننده اي براي سقوط پيدا نخواهد شد وبه زودي همه چيز به فراموشي سپرده خواهد شد تا خداي نا كرده اتفاق تلخ ديگري رخ دهد.
*يكي از روستاييان منطقه ميگفت كه هواپيما نزديك يك ساعت بود كه توي هوا ميچرخيد تا بنزين تموم كنه
*با تشكر از عصر ايران كه ظاهرا تنها رسانه پي گير در مورد اين خاديه جانگداز است. اما به طور كلي يك سوال هم مطرح است اگر اروپا اجازه نمي دهد اين هواپيماها در آسمانش پرواز كنند و در فرودگاهش بنشيند حتما دليلي دارد!!!! آيا ما از آنها دانشمان بيشتر است يا مردممان بي اهميت تر؟ مي گويند مردم در فرودگاه ها اصرار به پرواز دارند. ببينيد چقدر آنها را جان به سر مي كنند و هيچكس يك پاسخ درست و حسابي نمي دهد و چقدر ديده اند كه معطل شده اند تا فلان وزير يا نماينده سوار شود كه به مرگ هم راضي اند. نمي گويند اين نشان از بي اعتمادي آنها دارد. تنها كاري كه مي كنند اخبار ديگري را با آب و تاب اعلام مي كنند تا شايد سر مردم را گرم كنند.
*اگر زياد به وزير محترم گير بديد ممكنه كلا سقوط هواپيما را انكار كند خيلي احتياط كنيد در ادبيات صحبتتون!!!! بيايم همه به هم براي براي ايشان كه خيلي واسه كشور زحمت ميكشن و سريعا خودشان را بالاي سر پيكر بي گناه كشته شدگان رساندند يك كف مرتب بزنيم!! يا شاسين وزير !!!!
*طبق نص صريح قران كريم هر كس شخصي را نجات دهد (زنده كند انگار تمام جهان را زنده كرده وهركس نفس را از بين ببرد نيز مانند آن است كه همه دنيا را از بين برده) واقعاً اف بر اين مسئولين واين مديريت كه سريعاً دنبال توجيه خنده دار هستند و آمار راكم وطبيعي نشان داده وبراي بيمه مجروحين و كشته كه حق مسلم آنان وپول آن ار قبلاً همين ملت بدبخت پرداخت كرده اند بر سر آنان منت ميگذارند. واقعاً بقول حضرت علي اگر آدم از غصه بميرد زياد نيست
*در همين چند روز پيش در شيراز جان چهار نفر دانش آموز بي گناه در يك تصادف وحشتناك گرفته شد و آب هم از آب تكان نخورد.فقط تعداد سرعت گيرهاي بلوار چمران شيراز را بيشترش كردن كه خودش بيشتر باعث تصادف ميشه.آخرش هم همه چيز فراموش ميشه و بي ارزش ترين چيز جان انسان است.
حالا هم كه 77 نفر ديگه كه بخاطر بي تدبيري چند نفر به اين شكل واقعا دردناك از بين رفتن.اين هم فراموش ميشه و اين داستان ادامه دارد.......
*اولا ديگه ما جعبه سياه در هواپيما لازم نداريم و اين يك قدم به بومي سازي و خودكفايي ما رو نزديك مي كنه
دوما قبل از هر پرواز از خلبان اقرار نامه بگيرن كه وقتي سقوط كرد مدارك سقوط موجود باشه و متهم معلوم
سوما به اين وزير راه هم يك مدال بديد كه دانش هوانوردي و مديريت بحران رو كاملا به سبك نوابغ بومي كرد در ضمن زير فشار مردم كه قرار مگيره حرف گوش كن ميشه
*آقاي وزير حداقل كاري كه ميتوانست بكند اين بود كه به جاي اين اراجيف از مقام خود استعفاء داده و رسما" از مردم ايران عذر خواهي كند.
*77 نفر كه سهله 7700 نفر هم كشته بشن اينها ميگن مشيت الهي بوده. تو اين مملكت هيچكس پاسخگو نيست.
*باسلام، مسئولين محترم سايت عصرايران واقعاً دست مريـــــــزادكه با طرح اين حقايق، حداقل مرحمي بررخمها و آلام ملت نجيب ايران ميگذاريد ازخداوند متعال برايتان اجرجزيل مسئلت مينماييم.
*بنام خدا

اول اينكه اگر در كشور ديگري نه جهان سومي اين اتفاق مي افتاد .وزير مسعول بود و استعفا مي داد و اما بعد شما ها يعني منتقدين دولت بعد از سقوط هواپيماي در قزوين كلي فرياد راه انداختيد كه بويينگ چنين است و چنان و مشكل هواپيمايي كشور بخاطر استفاده از توپولوف است يعني اينكه شما ها هيچگاه منصفانه انتقاد نمي كنيد و نسبت به دولت غرض داريد
*بله بويينگ چنين است و چنان! نه بويينگي كه 37 سال!!!! از عمر آن ميگذره و 6 بار تعميير شده جناب منصف !!!
*سلام
متن غير فني‌ ، ضعيف و احساسي‌ ميباشد.
از تو بعيد هست، عصر ايران.
*تا جواب نداريم بديم ميگيم احساسه ...
*قرار نيست كه حتما متن فني باشه ،‌يه سري سوالات و ابهاماته كه آقايون دوست ندارن منتشر بشه و يه سايت اونا رو بر اساس تحقيقات خودش و اظهارات شهود ،‌جمه آوري كرده و خواستار پاسخگويي شده است.
*اروميه ما مظلوم است-نوع برخورد اقايان مسئول و نحوه پرداخت صدا وسيما گواه صادق اين ادعاست ... ار شما ممنونيم كه اينروزها تنها انعكاس صداي بغض الود مردم اروميه هستيد
*عزيزمن همه ايران مظلومن(بجز عده اي از پايتخت نشينان)
*عالي بود. اما منتظر جواب نباش. هدفتان از نوشتن اين گونه مطالب و طرح سوال فقط اطلاع رساني به مردم باشد نه گرفتن پاسخ و نتيجه. البته اين اطلاع رساني براي برخي افراد بسيار لازم است تا ببيند وزرا و مديران كشور چه افراد لايقي هستند.
*آقاي عصر ايران، خيلي خوب نوشتي ولي اين كارها آب در هاون كوفتن است.
اين حضرات بقدري متكبر و مغرور هستند كه هيچ پاسخي به اين ابهامات نخواهند داد و دست آخر پس از يكي دو سال خلبان مرحوم را مقصر اعلام خواهند كرد.
سوابق سوانح قبلي را مرور كنيد، غير از اين نبوده.
ضمنا" رئيس سازمان هواپيمائي هم فقط بلد است در مجلس قلدري كرده و در گوش مديران زير مجموعه بزند و نيازي به پاسخگوئي ندارد.
*متاسفم كه در اين ايران زندگي ميكنم ايراني كه زماني در آن دروغگويي ننگ بود تا كي دروغ تا كي ميخوان مردم رو به كشتن بدن من كه ديگه اصلا سوار اين ابوطياره ها نميشم هفته قبل از اصفهان ميخواستيم بيايم اهواز تو فرودگاه اصفهان به من گفتن كفشاتو در بيار بزار زير دستگاه كم مونده بود خودمم بزارن زير دستگاه اينقدر به مردم تو فرودگاه گير ميدن اگه بگي چرا ميگن به خاطر امنيت اينم از امنيت پروازشون بازم متاسفم كه در ايراني زندگي ميكنم كه آقاي بهبهاني وزير راه ان است و ممنونم از انتقادات بجاي شما البته
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من
انچه البته به جايي نرسد فرياد است
*اولا خيلي بي مزه بود بخصوص در قضيه پارك ملت.ثانيا هدف شما ، سيا كردن دولت و كوچك جلوه دادن حجم عظيم خدمات دولت است . مگر در دوره خاتمي هيچ هواپيمايي سقوت نكرد؟ مگر در همين تهران هواپيما بر سر مردم آوار نشد؟
ثالثا اگر قرار باشه كه هر وقت يك لكه ابر اومد تو آسمون پروازها كنسل بشه كه بيچاره انگليسي ها همه روزهاي سالشون ابريه چيكار مي كنن.
رابعا: اگر هواپيما سقوت مي كنه چون ما تحريم هستيم و اگر تحريم هستيم به علت دلخوشي آمريكا و اسرائيل به وجود فتنه گراني هست كه دنبال ماهي گيري از آب گل آلودند .
خامسا : خيلي بي وجدان هستيد كه مي خواهيد با سوي استفاده از جان مسافران ، پيراهن عثمان درست كنيد براي تصفيه حساب حماسه 9 دي.
*سقوت نه و سقوط! سيا نه و سياه! 9 دي چه ربطي به سقوط هواپيما داره؟ چرا خودتونو به درو ديوار ميكوبيد؟جان مردم ، جان همونطنانت برات اهميت نداره؟
*اينم جا موند : سوي استفاده نه ! سوء استفاده جانم ! در مورد نظر ثالثاً هم ، ما هم همينو ميگيم اگه قرار بود بعلت نامناسب بودن جو هواپيماها سقوط كنن الان تو اروپا ديگه نسل آدم منقرض ميشد. اما اين نظرتون كاملاً!!! منطقيه كه اگه هواپيما سقوط ميكنه به دليل فتنه گران است!!! آخه تا قبل از فتنه اصلاً سقوط معني نداشت !!!
*آقا من زياد تلويزيون نمي‌بينم، شما اگه مي‌بينيد بي‌زحمت يه آمار بگيريد ببينيد خبر ۲۰:۳۰ اين سقوط هواپيما رو گردن سران فتنه ننداختن؟
*ظاهرا در دوره حاضر براي اينكه مسئولي بماند يابركنار شود، احساس بالادستي ها مهم است كه آنهم با روشهائي غير از وجدان كاري و مسئوليت شغلي قابل دستيابي است. پس هر مديري ببايد در آن جهت! تلاشش را بكند نه در اين جهت هائي كه شما ميگوئيد!!!
*اولاً جاي تشكر دارد كه در اين زمينه تحقيق كرده ايد و پيگير ميباشيد و بحق وظيفه اطلاع رساني و آگاهي (بر خلاف رسانه ملي و اكثر سايت ها ...)را انجام مي دهيد. اما بسيار احساس ناراحتي و ياس دارم چرا كه ميدانم و ميدانيم كه اين پيگيري ها به جايي نميرسه غير از اينكه پيگيركنندگان همه عوامل دشمن و تفرقه افكن شناخته شوند و در جاي متهم قرار گيرند! بسيار دردناك است كه هميشه شاهد حوادث تلخ(از هر نوع) هستيم و تسلايي نداريم و همه مي دانيم كه باز هم شاهد خواهيم بود و شايد هم قرباني . دردناك تر اينكه جان و مالمان دست كساني است كه مرگ مان برايشان بسيار مسئله ناچيز و نامهمي است.
روزگار غريبيست...
*حادثه بدي بود. ولي شما هم همه كاسه كوزه ها رو سر وزير راه ميشكنيد. و اين در حالي هستش كه جاده هاي كشور خيلي خوب هستند و رسيدگي به راه هاي موجود هم خوب.
آقاي وزير مقصر نيست و مقصر سيستمي هست كه باعث اين تحريمها شده.
*از بس كه پر رو هستند، قتل عام هاي هوايي زميني تنها چيزي است كه از مديران دولتي ميبينيم، خيلي چيزهاي ديگر هم هست كه مردم نمي بينند
*نوشته شما بسيار بجا و درد آور بود .بسياري از عزيزان ما از دست رفتند . بهتر است بگوييم پاره اي از تن همه ايرانيان در اين پرواز از دست رفتند . زيرا بني آدم اعضاي يكديگرند كه در آفرينش ز يك گوهرند. اما كاش به بي عرضه گي و تن پروري آقايان ناز پرورده مجلس هم اشاره اي ميكرديد و مي گفتيد تا اين آقايان بدانند جايي كه نشسته اند جاي مقدسي است و متعلق به 70ميليون ايراني . نكند فكر مي كنند ارث پدريشان به آنها رسيده . مگر اينها عرضه ندارند يك وزير بي لياقت رااز كار بركنار كنند . به نظر من مقصر اصلي همين نمايندگان محترم مجلسي هستند كه فقط براي جيب خودشان قانون وضع مي كنند و هنگامي كه منافعشان در خطر مي افتد دست به تهديد و استيضاح وزير مي زنند . مگر ملت اين حق را به آنها نداده اند كه اگر وزيري در كارش بي لياقتي كرد او را از كار بر كنار كنند . بله اين حق را ملت به شما داده اند و حالا ما حق خودمان را از اين آقايان حراف مي خواهيم . ما بركناري وزير را مي خواهيم.ما حق مسافران اين پرواز و همه كشته شدگان پروازهاي قبل و حتما پروازهاي بعد را مي خواهيم .
*بابا چاه نفت تو خليج مكزيكو آتيش نگرفته كه اينقدر داد و فرياد مي كنين و ميخاهين دولت امار درسته بده!!!
*دمت گرم
واقعا عالي بود
من كه خيلي استفاده كردم
باز هم ممنون از اين همه دلسوزي شما براي رفع شبهات.
مطالب شما بسياري از پنهان كاري هاي آقايان را برملا مي كنه و جهت گيري هايشون را واضح تر.
( احتمالاً آقاي بهبهاني ميزان ظرفيت هواپيما را با ماشين شخصي شان يكسان در نظر گرفته اند.
سوتي ايشان در نشست رئيس جمهور با جوانان را هيچ كسي فراموش نميكنه.
همان روز فهميدم كه اين آدم خيلي ...... است)
يا علي مدد
*بهانه نهايي مسئولان بحث تحريم ها مي باشد. بر فرض كه خطوط هوايي داخلي به دليل وجود تحريم ها نمي توانند از هواپيماهاي نو استفاده كنند. آيا وقت آن نرسيده است كه مسئولان به جاي حمايت از منافع چند خطوط داخلي، اجازه پرواز به خطوط هوايي خارجي را در مسيرهاي داخلي بدهند؟ مي توانند شرط اين كار را هم استفاده از هواپيماهاي كاملاً نو بگذارند. در اين صورت هم قيمت بليت پائين مي آيد و هم با استفاده از استانداردهاي بين المللي امنيت پرواز، جان مسافرين حفظ مي شود. ولي ظاهراً لابي خطوط هوايي داخلي براي مسئولين جذاب تر از حفظ جان مسافران مي باشد.
*ضمن عرض تشكر از نگارنده متن نكات ديگرد را نيز ميتوان به شبهات فوق اضافه نمود كه مهمترين آن عدم تناسب بين ليست بليط فروخته شده قطعي با جمع كل كشته شئگان ومجروحين.
و يا اينكه چرا هواپيما به سمت تهران سقوط كرده بجاي مقصد!!!!
و........!!!!!!!؟؟؟؟؟؟
*احسنت و درود بر اين نويسنده، اما كو گوش شنوا؟؟ آيا مسٔولان مملكتي خود حاضرند با اين هواپيما‌ها سفر كنند؟؟ وزير راه عوض استعفا مياد شعار ميده و پوستر تبليغاتي نصب ميكنه!! اين است اثرات همان مديريت جهاني‌ كه قرار است با آن برنامه‌ها جهان اداره شود
*سلام به دوستان عصر ايران
من وخانوادم عيد 89 عازم كشور سوريه شديم بعد از 3ساعت تاخير سوار هواپيماي بوئينگ MD اي شديم كه (قبل از سوار شدنمان به ما مي گفتند هنوز هواپيماتون تو باند نشسته) كه البته اين رو بايد به دوستانم بگم اين بوئينگ درست در جلوي چشمانمون بود و ماشين آتش نشاني در كنار همين هواپيما بود حالا اينها به كنار بعد از 3 ساعت ما سوار همين هواپيما شديم (بوئينگ MD) كه در هون ابتدا با كمي تخصصي كه در زمينه هواپيما و.. دارم و با نزديك كردن خودم به ماموران متوجه شدم كه حدسم درمورد اينكه اين هواپيما در قسمت وخت رسانيش دچار مشكل هست بالاخره سوار هواپيما شديم جايي كه به ما دادن درست در كنار موتور هواپيما (جايي كه در انتهاي هواپيما و محل قرار گرفتن بار هست ) نشستيم كه كلي هم اعتراض كرديم و البته به جايي هم بر نخورد . زمانيكه هواپيما به حركت در آمد به ما گفتن مقصد اول تبريز هست جهت سوخت گيري و بعد دمشق كه من بعد از كلي سوال پيچ كردن تخصصي و محاسبه ميزان سوخت بالاخره بهشون فهماندم كه خلبان باك رو نصفه پركرده تا بتونه تا تبريز برسونه و بعد دوباره سوخت گيري كنه تا بتونه تا دمشق پرواز كنه . البته پرواز ما مربوط به شركت تابان بود نكته جالبش اينجاست زمانيكه در برگشت از دمشق به تهران برگشتيم و فرودگاه امام خميني به برادرم نشو دادم كه سوخت هواپيما از محل اتصال بال به بدنه درحال ريخته شدن برروي زمين بود
اين سئوال براي من هست كه اگر هوا ابري بود يارعد و برق ميزد به هواپيما تمام مسافرين پودر مي شدن چه كسي پاسخگوي جان مسافرين بود . دروغگويي و بي تقصير نشان دادن مسئولين هم حدي دارد . بعد ازاين جريان هرچند كه من تنها براي عيد اومدم ايران و در حال حاضر در برلين زندگي ميكنم اما اگر اين جريان در برلين اتفاق مي افتاد كل مسئولين مرتبط در اين چنين وقايعي علاوه برعذرخواهي و دادن غرامت تمام كسانيكه در اين حادثه مقصر بودن هم استفاء مي دادن و هم دادگاهي مي شدن اما در ايران ...(بهتره بگم خر تو خره ) تنها جون خود مسئولين مهم هست و بقيه مردم اصلا انسان نيستند كه جونشون هم اصلا مهم نيست . نه؟
*سلام متاسفانه شباهت زيادي بين سقوط هواپيماي شهيد گاظمي با اين هواپيما هست
1- هردو يك روز با فاصله 3 سال است
2- هر دو در اروميه
3-هردو دور زدند تا بنزين تمام كنند و اصطراري فرود بيايند
3-هر دو اخرين لحظات پس از تخليه بنزين افتادند
4-.......
*در زمان دولت اقاي خاتمي در شهر خرم اباد هواپيمايي سقوط كرد وبا اينكه وزارت راه ان دولت صد درصد مقصر بود (عدم تجهيز فرودگاه شهر خرم اباد به خاطر كوهستاني بودن )ولي كسي نه اعتراضي ونه به قول شما معذرت خواهي تازه طلبكار هم بود ند !!!!! خيلي از تحصيلكرده هاي شهر خرم اباد....وكودكان .. دران پرواز بودند . چرا ان موقع اين صداها وواسفاها شنيده نشد چرا كسي به ان وزير با اينكه صد درصد مقصر بود گير نداد ؟؟فرودگاهي كه بايد بايد از نظر تجهيزات كامل باشد .. ونشد !!!!!
*هيچ وقت ازتون يك تحليل منطقي نديدم غير از مطلبي كه از يك خلبان قديمي زده بوديد كه منطقي دلايل سقوط را برسي كرده بود هميشه احساسي مطلب ميزنيد. تاموضوع دقيق برسي نشه اينهايي كه گفتيد همه تهمت و انگ زدن واگه خلافش ثابت بشه غيراز روسياهي برايتان كه كاسه داغ تر از اش شديد دين خودراهم بخاطر تهمت ها به حراج گذاشته ايدلطفا منطقي دلايل سقوط را برسي كنيد
*زياد عصباني نشو و مواظب دين خودت باش. عصرايران چند تا سوال رو مطرح كرده كه بايد جواب بدن. مي فرماييد حالا كه يه سايت عرضه دار پيدا شده و موضوع رو پيگيري مي كنه اونم خفه بشه تا آقايون حال كنن؟؟؟؟
در باره اين كه هيچ وقت از عصرايران تحليل منطقي نديدي هم بايد به عنوان كسي كه همه سايتها رو هر روز مي خونه بهت بگم كه يا معني منطقي رو نمي دوني ،‌يا عصرايران نمي خوني يا حالت گرفته شده .البته نمي گم صددرصد سايت بي عيب و نقصيه ولي انصافا بهترينه .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر