جرس: در آستانه سفر رهبري به قم، رئيس جامعه مدرسين حوزه علميه قم كه اين روزها بيانيه هاي اين مجمع را به تنهايي امضا مي كند در گفت و گوي مفصلي به بيان ابعاد شخصيتي و علمي رهبري ، تدابير وي در اداره نظام اسلامي پرداخته و بر اين باور است كه آقاي خامنه اي تحت عنايت خاص امام زمان كشور را اداره مي كند و اگر امام عصر(عج) وي را تنها بگذارد و در تصميمگيري اشتباه كند، جامعه اسلامي آسيب ميبينند.
وي مدعي شده است كه مسئله بسيار مهم انرژي هستهاي و موفقيتهاي كسب شده پيرامون آن، مستقيما زير نظر رهبري معظم انقلاب است؛ ايشان بارها خطاب به مسئولان گفتهاند كه ميتوانيد خودتان كشور را اداره كنيد، رشد كشور بستگي به رشد علم دارد . به خصوص در جريان انرژي هستهاي، ما به سمت سقوط و انقطاع ميرفتيم؛ اما ايشان در دوره اول 4ساله آقاي احمدينژاد، فلسفه را برگرداندند؛ بقيه خيال ميكنند كه دولت اين كار را كرده، ولي من اينجا صريحا به شما ميگويم اصلا مسئله انرژي هستهاي، فقط زير نظر شخص رهبري بوده است، يعني شخص رهبري تصميمات اصلي را ميگرفتند.
يزدي با اشاره به مخالفتهايي كه براي اعلام مرجعيت آقاي خامنه اي وجود داشته مي گويد: وظيفه شرعي خودم ديدم، كه مرجعيت ايشان را اعلام كنم. فكر مي كنم اولين كسي كه مرجعيت مقام معظم رهبري را در رسانههاي عمومي اعلام كرد، من بودم كه اين مهم را در خطبههاي نماز جمعه تهران اعلام كردم.
وي مي افزايد: بنده اين كار را در شرايطي كه بسياري از هم دورهايها و دوستان من مخالف آن بودند، صورت دادم؛ برخي همكاران و دوستان به من ايراد گرفتند و حتي با من دعوا كردند؛ جالب است بدانيد، كساني كه امروزه به موقعيت علمي و مرجعيت آقا سخت علاقه مند هستند، در آن روز به بنده ايراد ميگرفتند كه چرا مرجعيت مقام معظم رهبري را اعلام كردم.
يزدي بر اين باور است كه تدبير رهبري در مسائل داخلي و مخصوصا جريان فتنه، تدبيري جامع، گويا و كامل بوده است. وي مي گويد كه در مقاطع مختلف، كشور و ملت را نجات داده است؛ به طور مثال در جلسهاي در خصوص فتنه اخير من خيلي ناراحت بودم و ميخواستم گريه كنم، اما آقا به من اميدواري دادند كه ناراحت نباش اين مسئله هم ميگذرد.
يزدي در ادامه ادعا مي كند كه رهبري از سوي امام عصر(عج) كمك مي شود و مي افزايد: البته من نمي گويم امام زمان(عج) به ايشان پيغام ميدهند و يا ايشان به محضر امام (عج) ميرسند، بلكه نميگويم ميشود، امام زمان (عج) ايشان را تنها بگذارند، چرا؟؛ چون در برخي قضايا، كل امت و جامعه اسلامي در معرض خطر قرار ميگيرد و مقام معظم رهبري هم مسئوليت حفاظت از اين امت را دارد و اگر امام عصر(عج) ايشان را تنها بگذارد و در تصميمگيري اشتباه كند، جامعه اسلامي آسيب ميبينند؛ بنابراين، عنايت خاص امام زمان(عج) را، من پشت سر همه تدبيرهاي مقام معظم رهبري ميبينم؛ به همين دليل هم گاهي ايشان به قم ميآيند و بر ميگردند، بدون اين كه كسي متوجه شود، به همين دليل معتقدم ايشان عاليترين تدبير را درحوادث دارند، بعد از امام راحل يكي از ذخاير پرقيمتي كه خداوند براي اين امت و براي شرايط اين زمان ذخيره كرده است، آيت الله العظمي خامنهاي(حفظه الله) است كه ما وقتي محاسبه ميكنيم، اگر قرار بود كه در شرايط حساسي مانند امروز كس ديگري غير از ايشان، در مقام رهبري باشد، معلوم نبود چه بر سر كشور ميآمد.
وي مدعي شده است كه مسئله بسيار مهم انرژي هستهاي و موفقيتهاي كسب شده پيرامون آن، مستقيما زير نظر رهبري معظم انقلاب است؛ ايشان بارها خطاب به مسئولان گفتهاند كه ميتوانيد خودتان كشور را اداره كنيد، رشد كشور بستگي به رشد علم دارد . به خصوص در جريان انرژي هستهاي، ما به سمت سقوط و انقطاع ميرفتيم؛ اما ايشان در دوره اول 4ساله آقاي احمدينژاد، فلسفه را برگرداندند؛ بقيه خيال ميكنند كه دولت اين كار را كرده، ولي من اينجا صريحا به شما ميگويم اصلا مسئله انرژي هستهاي، فقط زير نظر شخص رهبري بوده است، يعني شخص رهبري تصميمات اصلي را ميگرفتند.
يزدي با اشاره به مخالفتهايي كه براي اعلام مرجعيت آقاي خامنه اي وجود داشته مي گويد: وظيفه شرعي خودم ديدم، كه مرجعيت ايشان را اعلام كنم. فكر مي كنم اولين كسي كه مرجعيت مقام معظم رهبري را در رسانههاي عمومي اعلام كرد، من بودم كه اين مهم را در خطبههاي نماز جمعه تهران اعلام كردم.
وي مي افزايد: بنده اين كار را در شرايطي كه بسياري از هم دورهايها و دوستان من مخالف آن بودند، صورت دادم؛ برخي همكاران و دوستان به من ايراد گرفتند و حتي با من دعوا كردند؛ جالب است بدانيد، كساني كه امروزه به موقعيت علمي و مرجعيت آقا سخت علاقه مند هستند، در آن روز به بنده ايراد ميگرفتند كه چرا مرجعيت مقام معظم رهبري را اعلام كردم.
يزدي بر اين باور است كه تدبير رهبري در مسائل داخلي و مخصوصا جريان فتنه، تدبيري جامع، گويا و كامل بوده است. وي مي گويد كه در مقاطع مختلف، كشور و ملت را نجات داده است؛ به طور مثال در جلسهاي در خصوص فتنه اخير من خيلي ناراحت بودم و ميخواستم گريه كنم، اما آقا به من اميدواري دادند كه ناراحت نباش اين مسئله هم ميگذرد.
يزدي در ادامه ادعا مي كند كه رهبري از سوي امام عصر(عج) كمك مي شود و مي افزايد: البته من نمي گويم امام زمان(عج) به ايشان پيغام ميدهند و يا ايشان به محضر امام (عج) ميرسند، بلكه نميگويم ميشود، امام زمان (عج) ايشان را تنها بگذارند، چرا؟؛ چون در برخي قضايا، كل امت و جامعه اسلامي در معرض خطر قرار ميگيرد و مقام معظم رهبري هم مسئوليت حفاظت از اين امت را دارد و اگر امام عصر(عج) ايشان را تنها بگذارد و در تصميمگيري اشتباه كند، جامعه اسلامي آسيب ميبينند؛ بنابراين، عنايت خاص امام زمان(عج) را، من پشت سر همه تدبيرهاي مقام معظم رهبري ميبينم؛ به همين دليل هم گاهي ايشان به قم ميآيند و بر ميگردند، بدون اين كه كسي متوجه شود، به همين دليل معتقدم ايشان عاليترين تدبير را درحوادث دارند، بعد از امام راحل يكي از ذخاير پرقيمتي كه خداوند براي اين امت و براي شرايط اين زمان ذخيره كرده است، آيت الله العظمي خامنهاي(حفظه الله) است كه ما وقتي محاسبه ميكنيم، اگر قرار بود كه در شرايط حساسي مانند امروز كس ديگري غير از ايشان، در مقام رهبري باشد، معلوم نبود چه بر سر كشور ميآمد.
به گزارش مركز خبر حوزه ، يزدي در اين گفتوگو با اشاره به روابط نزديكي كه با آقاي خامنه اي داشته و شركت در جلسات بحث و درس رهبري، ادعا مي كند كه علائم مسئله اجتهادي وعلمي و مرجعيت، كه متكي به مباني تعيين شده است، براي مقام معظم رهبري در همين جلسات، برايم روشن تر شد.
متن كامل اين گفتوگو در ادامه ميآيد:
متن كامل اين گفتوگو در ادامه ميآيد:
*شناخت شما از آيت الله العظمي خامنهاي، به چه زماني بر ميگردد؟ ايشان براي گذراندن دوره تحصيلي در برههاي از زمان در قم حضور داشتند، و در درس امام راحل شركت ميكردند؛ البته من هم در همان درس امام راحل شركت ميكردم؛ اما در آن زمان با ايشان خيلي آشنا نبودم؛ چون در درسهاي خارج فقه، رسم حوزههاي علميه بر اين است كه هر سه يا چهار نفر با هم، هم مباحثه و با يكديگر مأنوس هستند، تا به درجاتي برسند؛ و گروه ما با گروه ايشان تفاوت داشت؛ آشنايي بنده با ايشان به قبل از انقلاب ، بر ميگردد، من براي زيارت، به مشهد مقدس مشرف شده بودم؛ براي اولين بار در مسجدي كه ، جلسات وعظ و خطابه داشتند، و در حال بيان يك خطبه تاريخي براي اهداف انقلاب بودند؛ متوجه شدم كه جلسه، جلسه ويژهاي بود و طبعا تناسبات و علايق روحي ما ايجاب ميكرد كه به ايشان نزديك شويم؛ ايشان در آن زمان از شخصيتهاي علمي و انقلابي مشهد بودند در جريانات كشور نيز نقش داشتند؛ بنابراين جواب اين سؤال كه از چه زماني با ايشان آشنا شدم، اين است كه من از روزي كه ، امام جماعت يكي از مساجد شهر مشهد بود تا الآن كه به عنوان رهبر، نظام اسلامي را اداره ميكنند، آشنا هستم؛ و اين نعمت خدا براي من است و اميدوارم همين نعمت تا آخر زندگي با من باشد.
* آيا بعد از آن سخنراني ايشان در مشهد كه سرآغاز آشناييتان بود، مشكلي از سوي رژيم شاه، براي آقا، به وجود نيامد؟ در دورهاي، بسياري از افراد به نقاط مختلف تبعيد شدند، كه مقام معظم رهبري هم، به ايرانشهر تبعيد شدند؛ با وجود آن كه در ايرانشهر شيعه و سني وجود داشت، اما ايشان، با كلام شيواي خود، نفوذي ايجاد كرده بودند كه بركات آن به وضوح ديده ميشد.
*روابط شما در دوران پس از انقلاب با مقام معظم رهبري، چگونه ادامه پيدا كرد؟ در دورههايي مانند اوايل انقلاب، معمولا نام افرادي كه در جريان انقلاب قرار داشتند، برده ميشد؛ ما هم سعي ميكرديم با مقام معظم رهبري آشناتر وبه ايشان نزديكتر شويم، تا بتوانيم علاوه بر استفاده از شخصيت معظمله، به نوبه خود با ايشان، همراهي داشته باشيم. در دوره رياستجمهوري آقا، من به تدريج با فضائل اخلاقي، شخصيتي وعلمي ايشان بيشتر آشنا شدم؛ گاهي دفترشان رفتوآمد داشتيم، تا اين كه جريان بازنگري قانون اساسي پيش آمد؛ حضرت امام(ره) دستور بازنگري قانون اساسي را صادر كردند؛ و نام من هم در نوشته حضرت امام(ره) آمده بود كه بايد در اين بازنگري باشيم؛ رياست آن هم با رئيسجمهور وقت يعني حضرت آيتالله خامنهاي بود، و جناب آقاي هاشمي هم نائبرئيس بودند؛ در اولين جلسه، من به همراه آقاي دكتر حبيبي، به عنوان منشي انتخاب شديم؛ اولين كاري كه بايد انجام ميشد، تهيه آيين نامه بود، من به همراه آقاي حبيبي آن را تهيه كرديم؛ كم كم دوران كسالت حضرت امام(ره) پيش آمد و به همين دليل رفتوآمدهاي مقام معظم رهبري و آقاي هاشمي به بيت امام(ره)، بيشتر شد، و از همين رو بود كه رياست جلسه را به من ميسپردند؛ براي اداره اين جلسات لازم بود كه بيشتر از قبل با دفتر ايشان ارتباط داشته باشيم؛ در همين رفتوآمدها بود كه با روحيات، خلوص رفتاري و شخصيت والاي علمي ايشان بيشتر از قبل آشنا شدم، و اين را دريافتم كه در روحيه ايشان هوي و هوس نيست.
*آيا ايشان در طول دوران رياستجمهوري خود، بحثهاي طلبگي هم داشتند؟ بله. با اينكه ايشان رئيس جمهور بودند و مسئوليت شان سنگين بود، در يك مقطع زماني به بنده گفتند كه من هميشه يك بحث طلبگي و آخوندي داشتم، و الآن هم ميخواهم كه چنين جلسهاي داشته باشيم؛ از من پرسيدند چه كساني، براي برگزاري چنين جلسات فقهي و علمي مناسبتر هستند، افرادي را براي برپايي اين جلسات طلبگي انتخاب كرديم؛ مكرراً از همان ابتدا، از ايشان شنيدهام كه گفتهاند، «منهيچ گاه طلبگي و كار علمي را رها نكردم»؛ جالب است بدانيد اين جلسات علمي از آن زمان تا كنون، همچنان ادامه دارد.
*قدرت علمي مقام معظم رهبري را با وجود شركت در اين جلسات علمي كه تاكنون نيز ادامه دارد،چگونه تبيين ميكنيد؟ در جريان همين جلسات بود كه بيشتر با توان علمي ايشان آشنا شدم؛ در مسائلي كه بحث و استدلالات و اثبات و نفيهايي كه ميشد، واقعا تبحر داشتند؛ شنيدهايد براي مجتهدين، علوم مختلفي از جمله ادبيات، رجال، درايه، تفسير، حديث و ... لازم است؛ زيرا اينها، علومي هستند كه بايد در مقدمات اجتهاد باشد؛ از جمله مهمترين علوم، علم رجال است، معمولا در علم رجال كمتر كسي حالت تخصصي وجود دارد، مگر بعضي از شخصيتهايي كه كتابهايي در اين زمينه نوشتهاند؛ من در جريان همين جلسات علمي بود كه متوجه شدم، آقا، در اين رشته يعني علم رجال، در رديف متخصصين قرار گرفتهاند؛ چون نام يك رجالي كه در سلسله حديث پيش ميآمد، ميديديم كه خصوصيات آن شخصيت را با تمام جزئيات ذكر ميكردند؛ اصلا ايشان، يك دوره پژوهش و تحقيق كامل در مورد زمان ائمه(ع) و 14معصوم(ع)، يعني يك شرح كامل از پيامبر(ص) تا امام زمان(عج)، داشتند؛ چرا كه در اين دوره بود كه شرح حالات ائمه(ع) را نيز بررسي ميكردند؛ به رجال، حديث و روايت، مخصوصا در زمان صادقين(ع) هم آشنايي كاملي پيدا كردند و اين امتياز در حقيقت در ايشان ديده ميشد.
*ميتوان گفت، برگزاري همين جلسات مقدمهاي براي روشنتر شدن بعد علمي مقام معظم رهبري بود؟ طبعا علائم مسئله اجتهادي وعلمي و مرجعيت، كه متكي به مباني تعيين شده است، براي مقام معظم رهبري در همين جلسات، برايم روشن تر شد؛ علت اين كه پس از رحلت امام خميني(ره) و رحلت بعضي از مراجع مطرح در قم، بنده مرجعيت را اعلام كردم، اين نكته بود كه بنده در طول اين فاصله زماني و جلساتي كه از زمان رياست جمهوري مقام معظم رهبري برگزار شد، به پايه علمي و قدرت استنباط و اجتهاد و در حقيقت بنيه اجتهادي و استدلالي ايشان و همچنين تسلط بر علوم مختلفي كه باعث اجتهاد است، پي بردم و ديدم، در رديف متخصصين قرار گرفتهاند؛ به همين دليل وظيفه شرعي خودم ديدم، كه مرجعيت ايشان را اعلام كنم. فكر مي كنم اولين كسي كه مرجعيت مقام معظم رهبري را در رسانههاي عمومي اعلام كرد، من بودم كه اين مهم را در خطبههاي نماز جمعه تهران اعلام كردم.
*واكنشها، پس از اعلام مرجعيت چگونه بود؟ بنده اين كار را در شرايطي كه بسياري از هم دورهايها و دوستان من مخالف آن بودند، صورت دادم؛ برخي همكاران و دوستان به من ايراد گرفتند و حتي با من دعوا كردند؛ جالب است بدانيد، كساني كه امروزه به موقعيت علمي و مرجعيت آقا سخت علاقه مند هستند، در آن روز به بنده ايراد ميگرفتند كه چرا مرجعيت مقام معظم رهبري را اعلام كردم.
*واكنش شخص مقام معظم رهبري نسبت به اعلام مرجعيت شان چه بود؟ ايشان به من گفتند: چون شما به من وابستگي داريد از اين به بعد صحيح نميدانم ترويج مرا به عهده بگيريد و در مجامع عمومي از من تعريف كنيد و در يك كلام به بنده گفتند، من راضي نيستم؛ اين نشان از تواضع بسيار بالاي معظمله است؛ جالب است بدانيد كه ايشان درس خارجي را شروع كرده بودند، من تصميم گرفتم كه در آن كلاس شركت كنم؛ در دو يا سومين جلسه بود كه به من گفتند، شما چرا ميآييد؟ گفتم بالاخره درس است و من هم علاقهمندم شركت كنم؛ ايشان گفتند من راضي نيستم، شما نبايد بياييد، من را نهي كردند؛ فلسفه اين كار، بعدها براي من روشن شد؛ آدم ميبيند كه بعضيها دنبال اين هستند كه شاگردان شناخته شده و رسالهاي دشته باشند، اما مقام معظم رهبري خطاب به من فرمودند كه راضي نيستم در كلاس درس من باشي و من را ترويج كني؛ مجموع اين عوامل، نشان از عمق خلوص و صفا و تواضع شان دارد، اين هم از جمله شرايط مرجعيت است؛ اين امر مصداق بارز ترك هوي و هوس و دوري از رياست و مقام است كه ايشان به معناي كامل كلمه، آن را به مرحله اجراء درآوردند.
*بعد علمي و دانش فقهي مقام معظم رهبري و همچنين مرجعيت ايشان را بيشتر تشريح كنيد؟ رتبه علمي يك مسئله است و مرجعيت رسمي مسئله ديگر؛ كم نيستند شخصيتهايي كه داراي مقامات برجسته علمي هستند، اين طور نيست كه هركس ملا شد، بتواند مرجع باشد و يا هركس مرجع هست، درجات علمي فوق العاده بالايي دارد؛ اين ها در حقيقت دو فصل حساب ميشوند؛ در باره شخصيت علمي آيت الله خامنهاي، همان طور كه خود ايشان گفتهاند، هيچگاه طلبگي و در راه علم بودن را كنار نگذاشتند؛ حتي در سمت رهبري كه مسئوليت سنگيني است، كار علمي ايشان مداوم بوده و اوقاتي را به مطالعه اختصاص دادهاند؛ اين يكي از خصوصيات ايشان است؛ ممكن است گاهي، فردي كه به عنوان شخصيت علمي شناخته ميشود و واقعا هم عالم است وقتي وارد يك كار سياسي و اجتماعي ميشود، آهستهآهسته از نظر علمي ضعيف شود، بنيه علمي و حتي مباني و اصول را فراموش كند، اما مقام معظم رهبري، بر عكس اين دسته از افراد، با وجود قرار گرفتن در سمت بسيار مهم رهبري، از نظر علمي، روز به روز قويتر شدهاند و اين يك امتياز براي معظم له است؛ چرا كه هم در زماني كه پست مهم رياست جمهوري و هم زماني كه به سمت رهبري رسيدند اشتغال تحصيلي شان را فراموش نكرده و كنار نگذاشتهاند.
* با وجود مشغلههاي بسيار فراوان معظم له در اداره نظام اسلامي، چگونه كار علمي مداوم خود را دنبال ميكنند؟ بعضي خيال مي كنند كه ايشان چون مشغله رهبري دارند فرصت پرداختن به مباحث علمي را ندارند، در صورتي كه شخصيتهايي هستند كه در عين اشتغال به مسائل سياسي به دليل آوردن همان مسائل در كارهاي علمي، بنيه علمي شان قويتر ميشود. براي نمونه مسئلهاي در مورد «ديه» در دوراني كه رياست قوهقضائيه به عهده بنده بود، برايم پيش آمد كه در رساله عمليه همه مراجع عنوان شده بود؛ اما تا رسيديم به بحث اَنعام ثلاثه، مقام معظم رهبري به بنده گفتند، اين بحث را بياور در همان جلسات هفتگي ايشان در پاسخ به سؤالي كه داشتم گفتند، من تمام روايات در اين زمينه را بررسي كردم و به يك نكته هم رسيدهام؛ وقتي آن را به من اعلام كردند؛ گفتم فتواي شما هم همين است، فرمودند، بله همين است؛ با اين نظر شرعي بسياري از كارهاي قضايي ما تسهيل پيدا كرد؛ حتي ايشان در مورد همين فتوا كه به مشكلي براي ما در قوه قضائيه تبديل شده بود، به قم آمدند و با بسياري از مراجع، از جمله آيتالله العظمي گلپايگاني (ره) ديدار كردند و مشكل اين مسئله را حل كردند. از اين قبيل مسائل در فروعات مختلفي كه پيش آمده به ما نشان ميدهد كه پايه علمي مقام معظم رهبري، بسيار بالا و در درجه ممتاز قرار دارند.
*تدابير مقام معظم رهبري در مديريت حوادث را چگونه ميبينيد؟ در پاسخ به اين سؤال بايد ابتدا منظور از حوادث روشن شود؛ در متن قانون اساسي به عنوان يكي از شرايطي كه فقيه بايد داشته باشد تا خبرگان او را براي رهبري انتخاب كنند، همين مسئله قدرت مديريت امت اسلامي است،آيت الله خامنهاي نشان دادهاند، آن را داشته و عملياتي كردهاند. مقصود از مديريت امت اسلامي از نظر ما، مديريت حوادث است كه باز منظور از حوادث، مسائل جزئي فقهي نيست، بلكه منظور چيزهايي است كه به كل امت و جامعه بر مي گردد و بايد مشكل جامعه را حل كند؛ امام معصوم(ع) يا امام زمان(عج) خودشان در زمان غيبت، ارجاع دادهاند كه در حوادث به فقيه واجدالشرايط رجوع كنيد، مقصود حوادثي است كه تصميم گيري در رابطه با آن، نفع يا ضررش به همه امت ميرسد؛ خوشبختانه در طول 20 سال رهبري آقا، با وجود آن كه به اندازه 100 سال حادثه براي كشور پيش آمد، اما مديريت ايشان بعد از دوران امام راحل درحوادث بينظير است، يعني كمتر كسي است كه ميتواند در تصميم گيريها، همانند ايشان، هم سرعت و هم دقت داشته باشد و علاوه بر آن اصول را در تصميمگيري رعايت كند.
* حوادث دوران امام (ره) و مقام معظم رهبري، چه تفاوتهايي با هم دارند؟ همچنين اشارهاي به شاخصهها تصميم گيري ايشان، بفرماييد؟ در زمان امام (ره) حوادث مهمي وجود داشت، شايد سخت ترين حادثه براي ايشان، جنگ تحميلي بود كه مسئوليت سنگين آن را، به عهده بزرگواراني، در درجه اول آيت الله خامنهاي و بعد جناب آقاي هاشمي، گذاشتند و غير از جنگ حوادث ديگري مانند جريان بني صدر و ... به وجود آمد كه باز شاهد مديريت اصولي و صحيح امام راحل بوديم، اما حوادث زمان آيت الله خامنهاي مثل محاصره اقتصادي، فتنه اخير، احيانا بروز اختلافات در بين جمعهاي حساس كشور، مانند قواي سه گانه رخ ميدهد، ايشان وظيفه داشته و دارند كه طبق قانون اساسي اين مشكلات را رفع كند. در كل وقتي به حوادث دوران رهبري حضرت آيت الله خامنهاي نگاه ميكنيم، ميبينيم تصميم گيري معظمله در حل اين مشكلات، بسيار به جا بوده، مثلا عدهاي در رابطه با آمريكا با رهبري گفتوگو ميكردند، اما ايشان ميگفتند؛ من هنوز نسبت به اين ها بياعتمادم؛ نمونه اخيرش اوباما است كه با شعار تغيير آمد؛ خيليها اميدوار بودند كه رابطه با آمريكا برقرار شود، اما رهبر معظم انقلاب ميفرمودند؛ بايد صبر كرد تا ببينيم چه ميكنند؛ ايشان در رابطه با شعار تغيير اوباما تعبير بسيار زيبايي را به كار بردند و گفتند، «اگرچه اين ها يك دستكش مخملي در دست دارند، اما زير اين دستكش مخملي، مشت آهني دارند»؛ اين تعبير بسيار زيبا و فني است؛ يعني بعضيها در گفت وگوي سياسي با نرمترين كلمات حرف ميزنند، اما هدفشان چيز ديگري است. اين نكته مهمي است كه رهبري بايد اين قدرت را داشته باشد كه به عمق كلمات نرم دشمنان پي ببرد و فريب نخورد. مقام معظم رهبري در اين فرازونشيبها مانند تحريمهاي اقتصادي، فتنه اخير و از همه اينها مهمتر مسئله انرژي هستهاي و يا در مسائلي از قبيل ايجاد اعتماد به نفس در جامعه و بينمسئولين نظام، كه امام راحل آن را دنبال مينمودند، بيش از هركس ديگري دنبال كردند و آن را در جامعه ايجاد نمودند.
* تدبير رهبر معظم انقلاب در مسئله انرژي هستهاي، چگونه بود؟ مسئله بسيار مهم انرژي هستهاي و موفقيتهاي كسب شده پيرامون آن، مستقيما زير نظر رهبري معظم انقلاب است؛ ايشان بارها خطاب به مسئولان گفتهاند كه ميتوانيد خودتان كشور را اداره كنيد، رشد كشور بستگي به رشد علم دارد و....، به خصوص در جريان انرژي هسته اي، ما به سمت سقوط و انقطاع ميرفتيم؛ اما ايشان در دوره اول 4ساله آقاي احمدينژاد، فلسفه را برگرداندند؛ بقيه خيال ميكنند كه دولت اين كار را كرده، ولي من اينجا صريحا به شما ميگويم اصلا مسئله انرژي هستهاي، فقط زير نظر شخص رهبري بوده است، يعني شخص رهبري تصميمات اصلي را ميگرفتند.
* مديريت مقام معظم رهبري در صحنههاي سياسي كشور را چگونه ارزيابي ميكنيد؟ تدبير ايشان در مسائل داخلي و مخصوصا جريان فتنه، كه تقريبا همه مردم در جريان آن هستند، تدبيري جامع، گويا و كامل بود كه در مقاطع مختلف، كشور و ملت را نجات داده است؛ به طور مثال در جلسهاي در خصوص فتنه اخير من خيلي ناراحت بودم و ميخواستم گريه كنم، اما آقا به من اميدواري دادند كه ناراحت نباش اين مسئله هم ميگذرد؛ يك شخصي همانند رهبر معظم انقلاب كه دراين سطح، مسئوليت امت اسلامي را دارد، من خيال مي كنم امام عصر(عج) ايشان را كمك ميكنند؛ البته من نمي گويم امام زمان(عج) به ايشان پيغام ميدهند و يا ايشان به محضر امام (عج) ميرسند، بلكه نميگويم ميشود، امام زمان (عج) ايشان را تنها بگذارند، چرا؟؛ چون در برخي قضايا، كل امت و جامعه اسلامي در معرض خطر قرار ميگيرد و مقام معظم رهبري هم مسئوليت حفاظت از اين امت را دارد و اگر امام عصر(عج) ايشان را تنها بگذارد و در تصميمگيري اشتباه كند، جامعه اسلامي آسيب ميبينند؛ بنابراين، عنايت خاص امام زمان(عج) را، من پشت سر همه تدبيرهاي مقام معظم رهبري ميبينم؛ به همين دليل هم گاهي ايشان به قم ميآيند و بر ميگردند، بدون اين كه كسي متوجه شود، به همين دليل معتقدم ايشان عاليترين تدبير را درحوادث دارند، بعد از امام راحل يكي از ذخاير پرقيمتي كه خداوند براي اين امت و براي شرايط اين زمان ذخيره كرده است، آيت الله العظمي خامنهاي(حفظه الله) است كه ما وقتي محاسبه ميكنيم، اگر قرار بود كه در شرايط حساسي مانند امروز كس ديگري غير از ايشان، در مقام رهبري باشد، معلوم نبود چه بر سر كشور ميآمد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر