۱۳۸۹ مهر ۲۶, دوشنبه

اعتراض كروبي به تحريف تاريخ مرجعيت آيت الله خميني

مهدي كروبي، از مخالفان دولت در ايران، در نامه اي به موسسه تنظيم و نشر آثار آيت الله خميني خواهان موضع گيري اين موسسه در مورد اظهارات محمد يزدي، عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم، درباره زمان اعلام مرجعيت آيت الله خميني شده است.
محمد يزدي، رئيس پيشين قوه قضائيه ايران، در گفتگو با هفته نامه پنجره كه مديريت آن را عليرضا زاكاني، نماينده اصولگراي مجلس بر عهده دارد، گفته بود: "يكي ديگر از كارهاي بسيار مهم جامعه مدرسين در قبل از پيروزي انقلاب، اعلام مرجعيت حضرت امام بود. وقتي عوامل رژيم، امام را دستگير كردند، ايشان عنوان مرجعيت نداشتند و بر‎اساس قانون اساسي مشروطه، مراجع داراي مصونيت بودند. براي همين جامعه مدرسين بلافاصله با توجه به صلاحيت حضرت امام، در اطلاعيه‌اي اعلام كردند كه امام خميني جزو مراجع تقليد هستند و با اين‎كار دست ساواك را براي هر‎گونه تعرض به جان امام بستند."
مهدي كروبي در نامه خود به حميد انصاري، مدير موسسه تنظيم و نشر آثار آيت الله خميني، اين گفته هاي آقاي يزدي را "جفايي آشكار نسبت به امام و جايگاه مرجعيت و علمي ايشان" خوانده و از اين موسسه خواسته است "با در نظر گرفتن خسارت هاي احتمالي آن و براي تنوير افكار عمومي و ممانعت از تحريف تاريخي در اين زمينه رسما به آن پاسخ دهد."
آقاي كروبي در ادامه نامه خود نوشته است كه بعد از فوت آيت الله بروجردي در سال ۱۳۴۰ آيت الله خميني يكي از كساني بود كه به عنوان مرجع تقليد مطرح شد. آقاي كروبي از جمله به گزارش هاي ساواك قم در سال هاي آخر دهه ۱۳۳۰ خورشيدي درباره آينده مرجعيت بعد از فوت آيت الله بروجردي و همچنين گزارش روزنامه كيهان از اوضاع قم بعد از فوت آيت الله بروجردي استناد كرده است.
آيت الله حسينعلي منتظري كه از نزديكترين شاگردان آيت الله خميني در سال هاي دهه ۱۳۴۰ بوده و نقش اصلي را در اعلام مرجعيت آيت الله خميني داشته، در كتاب خاطرات خود به تفصيل در اين مورد توضيح داده است.
بنا بر روايت آيت الله منتظري، كه به روايت آقاي كروبي نزديك است، بعد از فوت آيت الله بروجردي در فروردين ۱۳۴۰، با آنكه افرادي چون آيت الله گلپايگاني، آيت الله شريعتمداري و آيت الله مرعشي نجفي در قم و آيت الله خويي، آيت الله اراكي و آيت الله شاهرودي در نجف بيشتر براي مرجعيت مطرح بودند و اقبال بيشتري در ميان مردم داشتند، اما "بسياري از خواص فضلا و طلبه ها به آيت الله خميني نظر داشتند".
آقاي منتظري همچنين مفصلا به نامه اي كه خرداد ۱۳۴۲ و بعد از بازداشت آيت الله خميني منتشر شد، اشاره كرده است.
در آن زمان نامه اي به امضاي تعدادي از علماي ديني شهرهاي مختلف ايران در حمايت از مرجعيت آيت الله خميني منتشر شد كه به نظر مي رسد اشاره آقاي يزدي در گفتگو با هفته نامه پنجره به اين نامه باشد. البته در خاطرات آيت الله منتظري اشاره اي به اين كه اين نامه را جامعه مدرسين حوزه علميه قم (كه در آن زمان تشكلي نوپا بود و خود آيت الله منتظري از موسسان آن بود) منتشر كرده، نكرده است.
در همان زمان نامه ديگري به امضاي چهار مرجع تقليد (آيات عظام شريعتمداري، مرعشي نجفي، ميلاني و آملي) و در تاييد مرجعيت آيت الله خميني منتشر شد. در آن زمان بنا بر قانون اساسي مشروطه، محاكمه مراجع تقليد ممكن نبود. به نظر مي رسد تاثير نامه اين چهار مرجع تقليد بيش از تاثير نامه علماي ديني بوده باشد.
آقاي كروبي در نامه خود به موسسه تنظيم و نشر آثار آيت الله خميني، همچنين به سفر دي ماه ۱۳۴۰ علي اميني، نخست وزير وقت، به قم براي ديدار با مراجع تقليد و از جمله ديدار او با آيت الله خميني اشاره كرده و نوشته است: "بايد اذعان كرد كه مرجعيت امام بر اساس سنت رايج در حوزه و با عنايت به جايگاه ممتاز ايشان در حوزه از سال ۱۳۴۰ مطرح شد."
ايرج اميني، پسر علي اميني، در كتابي به نام "بر بال بحران" كه درباره زندگي سياسي پدرش نوشته، به سفر دي ماه ۱۳۴۰ علي اميني به قم اشاره كرده و نوشته است كه پدرش بعد از حضور در منزل آيات عظام گلپايگاني، مرعشي نجفي و شريعتمداري به منزل آيت الله خميني نيز رفته است. ايرج اميني در اين مورد مي نويسد: "از پدرم شنيده ام كه بنا به پيشنهاد آقاي توليت به ملاقات آيت الله خميني رفته است. ظاهرا بيت آيت الله خميني انتظار نداشتند كه نخست وزير به ملاقات ايشان برود."

"انگيزه هاي سياسي"

آقاي كروبي در نامه خود همچنين تاكيد كرده است كه به اعتقاد او مرجعيت و جايگاه علمي آيت الله خميني "با اغراض و اهداف خاص سياسي" مورد تعرض قرار گرفته است: "اين ادعاي نادرست انگيزه و عللي سياسي دارد كه باز كردن آن را در شرايط فعلي به صلاح نمي دانم."
به نظر مي رسد اشاره آقاي كروبي به بحث هايي باشد كه در روزهاي اخير و در آستانه سفر آيت الله علي خامنه اي به قم، بر سر اعلام احتمالي مرجعيت او در داخل ايران به راه افتاده است.
بعد از فوت آيت الله اراكي در سال ۱۳۷۳ جامعه مدرسين حوزه علميه قم با صدور اطلاعيه اي هفت نفر از علماي شيعه را به عنوان مرجع داراي صلاحيت تقليد به مردم معرفي كرد.
در اين ليست نام آيت الله خامنه اي در كنار شش فرد ديگر آمده بود، در حالي كه نام افرادي چون آيت الله علي سيستاني و آيت الله حسينعلي منتظري كه در همان زمان مقلدان فراواني در ميان شيعيان داشتند، در اين فهرست ديده نمي شد.
در همان زمان بعضي از روحانيون منتقد از جمله آيت الله حسينعلي منتظري به اعلام مرجعيت آيت الله خامنه اي اعتراض كرده و او را فاقد صلاحيت علمي براي مرجعيت دانستند.
از جمله آيت الله منتظري در سخنراني ۱۳ رجب سال ۱۳۷۶ خود كه منجر به حمله به حسينيه و حصر خانگي او شد، مستقيما آيت الله خامنه اي را خطاب قرار داد و گفت: "اين كارها مبتذل كردن مرجعيت شيعه نيست؟ ... بي رو دربايستي شما صلاحيت مرجعيت نداريد و حق نداريد فتوا بدهيد."
دفتر آيت الله خامنه اي، علي رغم انتشار رساله و صدور فتوا، اعلام كرد رهبر جمهوري اسلامي ايران فعاليت هاي خود در عرصه مرجعيت را منحصر به خارج از ايران خواهد كرد و به همين دليل رساله آيت الله خامنه اي صرفا به زبان هايي غير از زبان فارسي منتشر شد.
اما در روزهاي اخير خبرهايي از احتمال انتشار رساله آيت الله خامنه اي به زبان فارسي منتشر شده است

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر