۱۳۸۹ آبان ۴, سه‌شنبه

به نام تحريم به كام بعضي ها : تراژدي پارس جنوبي: چيني ها بجاي ايراني ها

تنها شركت ايراني فعال در ميدان آزادگان به سود رقباي چيني حذف شد.
به گزارش خبرنگار آينده؛ چهار سال پيش در چنين ايامي شركت ژاپني اينپكس كه در سال 1382 و در پي دريافت يك وام سه ميليارد دلاري ايران از دولت ژاپن بعنوان پيمانكار اصلي طرح توسعه ميدان نفتي آزادگان جنوبي قراردا بيع متقابلي به ارزش 1026 ميليون دلار با وزارت نفت منعقد نموده و 75 درصد سهام پروژه را در كنار شركت نيكو(نفت ايران انترتريد) با 25 در صد سهم بدست گرفته بود، بعد از حدود سه سال تعلل و انجام برخي كارهاي طراحي مقدماتي و برگزاري مناقصات اوليه پروژه و تحت تاثير فشارهاي آمريكا و ترس از تحريمهاي دور اول شوراي امنيت سازمان ملل متحد، اعلام نمود كه تمايلي به ادامه همكاري و حضور در ايران ندارد و لذا با كاهش سهام خود به 10 درصد مديريت اجرائي اين طرح عظيم ملي كه از ميادين مهم مشترك با كشور عراق مي باشد را رها نمود.

از آن پس تا به امروز اين بزرگترين ميدان نفتي مشترك كشف شده در ايران كه طرف ديگر آن با عزمي جزم و استفاده از توانمندي شركتهاي معتبر بين المللي بدنبال سهم بيشتر از آن است، با فراز و فرودهاي فراواني كه ناشي از عدم تصميم گيري درست و بموقع و بي برنامگي محض در سطح كلان وزارت نفت همراه بوده و در زير سايه سنگين خصومتها و تسويه حسابهاي شخصي مديران ارشد شركتهاي ذيربط و بروكراسي و مقررات دست و پاگير اداري كمر خم نموده و آينده روشني براي آن متصور نمي باشد.
تنها كار مثبتي كه در طي اين 7 سال در اين ميدان مشترك انجام شده ساخت تاسيسات اداري و اقامتي و انبارهاي موقت توسط شركت توسعه پتروايران و دستيابي به توليد روزانه 50000 بشكه نفت در توليد زودهنگام بوده كه طي دو مرحله با طراحي و اجراي مناطق نفتخيز جنوب و مشاركت و تامين مالي شركت توسعه پتروايران انجام شد ليكن متاسفانه ادامه آن از اسفند ماه سال 1388 و با تصميم عجيب هيات مديره نفت براي واگذاري توسعه اين ميدان به يك شركت چيني عملا" متوقف گرديده و در 9 ماه گذشته هيچگونه فعاليت مثمر ثمري در اين ميدان مشترك انجام نشده كه جاي سئوال فراوان دارد.

واگذاري توسعه اين ميدان با توجه به پتانسيل بالاي شركتهاي ايراني درگير در طرح به يك شركت چيني بسيار سئوال برانگيز است زيرا شركتهاي چيني در ميادين همجوار (آزادگان شمال و يادآوران) نشان داده اند كه فاقد تجربه، تخصص و سواد و مهارت كافي براي انجام اين قبيل پروژه ها هستند و طرحهاي تحت مديريت آنها از حداقل كيفيت و استاندارهاي فني و ايمني لازم هم برخوردار نبوده و نتيجه نهائي آن نيز دقيقا" مانند ساير اقلام بنجل چيني هيچ سودي به حال ملت و مملكت نخواهد داشت.
اي كاش مديران ارشد تصميم گيرنده قدري به فكر منافع ملي مملكت بودند و بجاي واگذاري طرح به شركتهاي چيني فاقد صلاحيت، با حمايت از شركتهاي ايراني حاضر در منطقه كه توانائي هاي خود را به اثبات رسانده و در 4 سال گذشته علي رغم تمام كاستيها انجام وظيفه نموده اند، زمينه توسعه نهائي اين ميدان را فراهم مي كردند. توجه به اين نكته كه طبق برنامه هاي اوليه توليد اين ميدان در حال حاضر بايد بالغ بر 200000 بشكه باشد در حالي كه اكنون بيش از 50000 بشكه نيست، توجه و دلسوزي بيشتر مسئولين را طلب مي كند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر