محمود احمدي نژاد با بيان اينكه صدور قطعنامهها سرعت پيشرفت ملت ايران را بيشتر ميكند گفت: ملتها به ما پيام دادند كه ما مطلقا كاري به اين تحريمها نداريم، شما نگران نباشيد ما هر كالايي كه بخواهيد، و به شما ندادند ما به شما ارزانتر ميدهيم.
متن كامل مصاحبه دكتر محمود احمدي نژاد رئيس جمهور با شبكه تلويزيوني پرس تي وي به اين شرح است:
پرس تيوي: در ابتدا درباره آخرين تحولات درباره موضوع هستهاي ايران و نامه اين كشور به مسئول سياست خارجي اروپا توضيح دهيد؟ احمدينژاد: چندي پيش قرار شد با پذيرش تبادل سوخت به سوي تعامل پيش رويم و با كنار رفتن بدبينيهاي دوطرفه، تقابل به تعامل تبديل شود اما طرف مقابل مشكلاتي را پيش آورد كه مسير به اين سمت نرفت اما هميشه براي تبادل آماده بودهايم.
اين وضعيت ادامه يافت تا اينكه آقاي اوباما رئيس جمهور امريكا از رئيس جمهور برزيل و نخست وزير تركيه درخواست كردند كه اين دو با ايران صحبت كنند و راه تعامل و تبادل را دوباره باز كنند. اين خواسته ما نيز بود. ما در تهران با اين دو مذاكره كرده بوديم كه نتيجه آن بيانيه تهران است. اين بيانيه داراي چهارچوبي بسيار منطقي ، قانوني و عادلانه براي دوستي و تبادل هستهاي است و بسيار روشن و شفاف هم هست. اما برخي از اين نتيجه خوشنود نشدند و نخواستند چنين اتفاقي رخ دهد. دولت امريكا با همراهي انگليس و برخي كشورها به جاي پاسخ مثبت به اين اقدام بسيار بزرگ و گام بلند ايران كه حاضر شد مواد هستهاي را به خارج از اين كشور بفرستد و با كساني قرارداد ببندد كه بارها توافق خود با ايران را به طور يك طرفه نقض كردهاند، دست به تصويب قطعنامه زدند.
هر چند اين قطعنامه اثر گذار نيست ولي نفس اين رويكرد بد است زيرا اين كشورها هر زمان كه منطقي ندارند فوراً دست به اسلحه ميبرند يا قطعنامه تصويب ميكنند. اين در حالي است كه مناسبات جهاني را بايد با منطق و گفتوگو حل كرد.
اين قطعنامه در شرايطي تصويب شد كه رژيم صهيونيستي كشتي كمكهاي انساني را در درياي آزاد مورد هجوم قرار داده بود. اين كشورها نسبت به رژيم اسرائيل عكس العملي نشان ندادند ولي با ايران كه دست همكاري دراز كرده است چنين برخوردي كردند.
ما همان زمان زشتي اين اقدام و بياثر بودن اقدام اين كشورها را به آنان يادآور شديم و براي اينكه تنبيه شوند و ياد بگيرند چگونه با ملتها رفتار كنند به آنها گفتيم كه تا نيمه ماه رمضان (اواسط سپتامبر) گفتو گو نميكنيم.
بعد از آن بعضي از اين كشورها در تماس خود با ما پذيرفتند كه بعد از اين زمان گفتو گو را آغاز كنند اما (كاترين اشتون) مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا كه در 3 تا 4 ماه گذشته در پاسخ به تماسهاي آقاي جليلي براي مذاكرات جواب درستي نداده بود و گفته بود فعلا آمادگي براي مذاكره ندارد روز بعد از قطعنامه در مصاحبه و نامه خود براي مذاكره اعلام آمادگي كرد. آقاي جليلي در پاسخ ضمن اعلام آمادگي هميشگي ايران براي گفتوگو، يادآور شد كه مذاكرات پس از زمان اعلام شده آغاز خواهد شد.
پرس تيوي: برخي از رسانهها معتقدند ايران در پي تحريمهاي شوراي امنيت و تحريمهاي يكجانبه اروپا و برخي كشورها، نامه اخير خود براي مذاكره را ارسال كرده است؟
احمدي نژاد: به هيچ وجه. قبلا هم گفتهايم كه اين منطق كه تصور كنند با صدور قطعنامه ما را وادار به مذاكره خواهند كرد از ابتدا شكست خورده است. ما از ابتدا هميشه گفتگو كرده و هيچگاه آن را تعطيل نكردهايم. مذاكرات هميشه از جانب طرف مقابل زماني كه منطقي براي پاسخ نداشتند و مي خواستند كاري غيرقانوني كنند، متوقف شده است.
اين بار هم بلافاصله پس از قطعنامه، خانم اشتون كه 3 ماه حاضر به مذاكره نبود اعلام كرد آماده گفتوگو است. آقاي جليلي هم در پاسخ گفتند ما آماده گفتوگو هستيم امارئيس جمهور به علت رفتار بدي كه مرتكب شده ايد مذاكرات را 2 ماه به تعويق انداخته است. اين يعني ما اواسط سپتامبر آماده گفتو گو هستيم.
ما پيش از اين قطعنامه هم آماده گفتو گو بوديم اما آنچه مهم است مبنا و چهارچوب گفتوگو است. به نظر ما گفتو گو بايد بر مبناي احترام و عدالت باشد. ما چهارچوب را در بسته پيشنهادي براي آنان مشخص كرده ايم كه شامل مسائل بينالمللي و دغدغههاي مشترك جهاني است.
اين كشورها ميدانند كه در صحنه واقعي نميتوانند ايران را به عقب نشيني وادار كنند و به همين علت در فضاي خيال و خبرسازي ميخواهند بگويند كه ايران در اين جريان يك قدم عقب نشيني كرده است. اين رويكرد اشتباه است. لازم نيست هيچ كس عقب نشيني كند همه ميتوانند رو به جلو حركت كنند ولي بر مبناي دوستي و صلح كه در آن همه سود ميبرند و كسي ضرر نخواهد كرد.
پرس تيوي: شما گفتيد ايران آمادگي دارد بر مبناي عدالت و تساوي در ماه سپتامبر مذاكرات را آغاز كند. سوال اول اين است كه آيا شما اعتقاد داريد كه مذاكره با اين شرايط رخ خواهد داد؟ سوال بعدي اين است كه شما گفتهايد پرونده هستهاي بسته شده است اما اگر گروه 1+5 خواستار ادامه بحث در اين باره باشد ايران تا چه حد حاضر به اين كار است؟
احمدي نژاد: ما گفتهايم كه حاضريم از اواسط سپتامبر گفتوگو كنيم ولي چند شرط داريم. اولين شرط اين است كه بايد كشورهاي ديگري هم حضور داشته باشند. به چه دليل ما بايد فقط با 1+5 گفتوگو كنيم؟ اين گروه چه مبنايي دارد و بر اساس چه قانوني تعيين شده است؟ اگر شامل 5 عضو شوراي امنيت است پس آلمان اينجا چه ميكند؟ ما از حضور آلمان استقبال ميكنيم ولي ميگوييم به همان دليلي كه آلمان در مذاكرات حضور دارد كشورهاي ديگري هم بايد در گفتوگوها حاضر باشند.
شرط دوم اين است كه اين كشورها نظر خود را درباره چند موضوع اعلام كنند. بگويند كه نظر آنها درباره بمبهاي اتمي رژيم صهيونيستي چيست؟ فقط در اين حد پاسخ ميخواهيم كه با وجود اين بمبها موافقند يا مخالف؟ بايد مشخص كنند كه هدفشان از اين مذاكرات دوستي است يا دشمني؟ بايد مشخص كنند كه درباره انپيتي و اصلاحاتي كه در اجلاس نيويورك درباره آن انجام شده موافقند يا مخالف؟ آيا با همه اين تغييرات موافقند؟ همينطور اين كشورها بايد اعلام كنند كه در گفتوگو ميخواهند از قانون منطق و عدالت پيروي كنند يا زور؟ آيا هر جا كه استدلالي نداشتند از منطق پيروي ميكنند يا دوباره متوسل به قطعنامه ميشوند؟ پاسخ آنان به اين سوالات فضاي مذاكرات را مشخص ميكند. هر پاسخي بدهند براي ما تفاوتي نميكند زيرا ما مذاكرات را بر اساس اين پاسخها تنظيم ميكنيم ولي ترجيح ما اين است كه پاسخهاي اين كشورها منطقي باشد.
در زمينه موضوع هستهاي چيزي به نام پرونده هستهاي وجود ندارد. اين نام ساخته دست اين كشورها است. ما طبق قانون عمل ميكنيم و بيشترين همكاري را با آژانس كردهايم. تا امروز فوق قانون با آژانس همكاري كردهايم تا جايي كه آژانس تا امروز تمام اطلاعات هستهاي ما را بر خلاف قانون منتشر كرده است. ما هر گزارشي كه به آژانس ميدهيم روز بعد در رسانههاي امريكايي منتشر ميشود اين امر صريحا بر خلاف قوانين است. آژانس بايد اسرار كشورها را حفظ كند. ايران تنها كشوري است كه اطلاعات هستهاي آن در روزنامهها منتشر شده است. ما تا امروز در اين باره اعتراضي نكردهايم ولي اين حق براي ما محفوظ است.
ادعاهاي خلاف قانون اين كشورها ( 1+5 ) بر ما تاثيري ندارد ما در زمينه مسائل بينالمللي، دغدغههاي مشترك و اختلافاتي كه با يكديگر داريم با اين كشورها گفتوگو ميكنيم. من حتي اعلام كردم آمادهام با آقاي بوش گفتوگو كنم. با اين كه به علت شخصيت ويژهاش كسي حاضر به مذاكره با وي نبود. سال گذشته گفتم حاضرم با آقاي اوباما هم مذاكره كنم. به نظر من اين كشورها گفتوگو را هم نوعي ابزار سلطه ميدانند. ما اين نگاه را نداريم و معتقديم گفتو گو براي تفاهم ، صلح و تعميق دوستيها است.
پرس تيوي: ميخواهم درباره ديدگاه شما در زمينه شكل گيري معادلات جديد قدرت در جهان و تحولات سياسي جهان بپرسم. براي مثال تركيه و برزيل سعي ميكنند در سطح جهاني ايفاي نقش كنند. جايگاه ايران را در اين معادلات جديد چه ميبينيد؟ آيا شما تحقق اين تغيير را در آينده نزديك قابل تحقق ميبينيد؟
احمدي نژاد: روشن است كه معادلات سياسي جهان به سرعت در حال تغيير است. البته اين معادلات خود تابع معادلات انديشه و فرهنگ است. فرهنگ و انديشه در جهان به سرعت در حال تغيير است. نگاه مردم ديگر نگاه قومي، منطقهاي و حتي ملي نيست بلكه جهاني شده است. تمايل مردم به مطالبه عدالت روزافزون است و ديگر مناسبات تبعيض آميز را نميپسندند. همه به دنبال احترام و حقوق برابرند و اين نشانه تغيير فكري است. تغييرات سياسي تابع تغييرات فكري و فرهنگي است.
زماني جهان شامل دو بلوك شرق و غرب بود و همه دنيا زير سلطه اين دو بود. ملتها در آن شرايط اطلاعات و ارتباط با يكديگر نداشتند و سطح مطالبات پايين بود. اين شرايط اكنون عوض شده و يكي از اين بلوكها در تاريخ محو شد. بلوك ديگر گمان كرد كه ميتواند جاي شوروي را بگيرد غافل از اينكه ذهنيتها عوض شده و اين را نميپذيرد. ما فكر ميكنيم بلوك دوم هم در حال محو شدن در تاريخ و افول است. اين بلوك در همه حوزهها در بن بست است. در سياست، اقتصاد و مديريت امنيتي دنيا در بن بست است. آنها هم دارند ميروند و به طور طبيعي ديگران جاي آنها را ميگيرند. ما فكر ميكنيم اين ديگران همه هستند. درست است كه بعضي مثل تركيه، برزيل و ايران از بقيه جلوترند ولي ما فكر ميكنيم ديگران هم خواهند آمد. ما فكر ميكنيم در آينده نزديك جهان همه بايد مشاركت فعال بر پايه عدالت و احترام داشته باشند و هيچ كس خود را برتر از ديگران ندارند و روابط براساس احترام باشد. در اين تحول فكري كه در جهان در حال رخ دادن است برخي كشورها مثل ايران پيشتازند. روشن است كه ايران استقلالي واقعي به دست آورد و در برابر هم شرق و هم غرب ايستاد و خود را از دايره تاثير گذاري آنها خارج كرد. به همين دليل توانست در محيط بين الملل تاثير بگذارد و عمده آن تاثير فكري و فرهنگي است كه ادامه دارد. جايگاه ايران به لحاظ مناسبات معمول سياسي مثل بقيه جايگاه عادلانه و احترامآميز است. اما آنچه در حال رخ دادن است و براي ايران اهميت دارد اين است كه ايران اكنون در دل ملتها جا دارد. رابطه ايران با ملتها قلبي و محبتآميز است. ما چنين رابطهاي را براي همه كشورها خواهانيم .طبيعي است كه اين جايگاهي است كه اين معادلات معمول سياسي قابل سنجش نيست.
پرس تيوي: يك سؤال ديگر داشتم راجع به تركيه و برزيل و دور چهارم تحريمهاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد عليه ايران، اين دو كشور با اين تحريمها مخالفت كردند اما روسيه و چين به اين تحريمها راي منفي ندادند. آيا اين رويكرد مسكو باعث خواهد شد كه ايران در روابطش با روسيه بازنگري كند يا خير؟
احمدينژاد: در قطعنامههاي قبلي هم روسيه راي مثبت داده بود. اين مسأله جديدي نبوده است. البته هماكنون در روسيه نظرهاي متفاوتي مطرح است. آن چيزي كه رئيس جمهور روسيه ميگويد، آشكارا خلاف منافع اين كشور است و يك نوع همنوايي با امريكاست. قبلا روسيه در قطعنامهها مشاركت ميكرد و در اين رابطه نيز همين حرف را به ما زدند و گفتند كه ما قطعنامه را طوري تنظيم ميكنيم كه مشكل جدي ايجاد نشود، ما نميخواهيم كه مشكلي ايجاد شود و خواستار آن هستيم كه با گفتوگو مسائل حل شود. اما اخيرا برخي از حرفهاي رئيس جمهور روسيه در حقيقت ميدان دادن به امريكاست و اين چراغ سبز نشان دادن به امريكا براي اعمال فشار بر ايران و كارهاي ديگر است. در واقع فروختن منافع روسيه به امريكاست. اين مسأله جديدي است، البته پيش از آنكه به ضرر ما باشد اين مسأله به ضرر روسيه است.
فرض كنيد اين چهار قطعنامه سه تا صفر هم بيايد جلوش و چند سال ديگر بگويند كه ما چهار هزارمين قطعنامه را عليه ايران صادر كرديم. اين مسأله تقريبا تبديل به يك لطيفه شده است.
البته اين بدان معنا نيست كه ما از اين مسأله استقبال كنيم، بالاخره آنقدر قطعنامه صادر ميكنند كه اينها هم از تاريخ خارج شوند.
دقت كنيد؛ اتفاق مهمي كه در دنيا ميافتد و شما در سؤال قبليتان هم بر اين مسأله تاكيد داشتيد، اين است كه جريان جديدي در دنيا در حال روي كار آمدن و جرياني ديگر در حال رفتن است. آنهايي كه با جنگ جهاني دوم روي كار آمدند و بر دنيا حاكم شدند، ادبيات، اقتصاد و فرهنگشان را در دنيا حاكم كردند، دوره اينها ديگر تمام شده است، اينها وقتشان در اين هتل تمام شده است، اينها بايد ساكهايشان را جمع كنند و بروند و البته در حال رفتن هستند.
يك موج جديدي در حال روي كار آمدن است كه اين موج ديگر موج سلطه، موج دروغگويي و موج فريبكاري نيست. اين يك موج انساني و فرهنگي است و ايران در قلب اين موج حضور دارد.
ميتوانيم بگوييم كه ملتها در حال آمدن هستند و سلطهگران در حال رفتن هستند. حالا با صدور دو قطعنامه اين معادله عوض نخواهد شد زيرا اين معادله گسترهاش جهاني است. اصلا با صدور قطعنامه اين معادله عوض نخواهد شد. مانند اين است كه يك رودخانه عظيمي كه در هر ثانيه هزار تا دو هزار متر معكب آب را منتقل ميكند را بخواهيد با يك كاميون خاك يا زباله جلوي اين جريان عظيم و زلال آب را بگيريم. هر كس اين موضوع را ببيند، ميخندد. مسخره است كه شما بخواهيد با يك كاميون زباله جلوي رودخانه زلال را بگيريد.
امروز ايران ترجمان خواسته ملتهاست. ما خواسته ملتها را بيان ميكنيم. فرقي با بقيه نداريم و همه به احترام و عدالت وابسته است. ايران اين مسأله را ميگويد و يك حقيقت را فرياد ميزند. فرض كنيد يك كاميون زباله جلوي درب خانه ايرانيها ريختيم، حقيقت كه هست و تغيير نميكند.
پرس تيوي: شما گفتيد كه اگر چهار هزار تحريم هم عليه ايران صادر شود، فايدهاي نخواهد داشت و رئيس جمهور ايران خيلي محكم ايستاده و ميگويد كه اين تحريمها بيتاثير هستند و آيا اين مسأله به نشانه آن است كه طبلهاي جنگ با صداي بيشتري شنيده ميشود يا خير؟
احمدينژاد: نه آنها انتظار دارند كه ما بگوييم كه اين تحريمها تاثير گذار هستند، آنها فكر ميكنند به محض اينكه تحريمي صادر شود، ملت ايران ميميرد. آنها در برآورد توانايي خود دچار اشتباه شدهاند. آنها خيال ميكنند كه همه ملتها به آنها نياز دارند و ملتها بدون آنها نميتوانند زندگي كنند و به محض اينكه رابطه را قطع كنند، دستگاه تنفسي ملتها از كار ميافتد. اين اشتباه است.شايد 60 سال قبل بعضيها اين مسأله را ميپذيرفتند، 30 سال قبل نيز اين مسأله پذيرفتني بود اما الان ديگر اينطوري نيست آنهم درباره ايران. آنها راجع به يك كشور كوچك دو ميليوني هم نميتوانند اين كار را انجام دهند چه برسد به ايران.
آنها اصلا تاريخ، جغرافيا و سياست نميدانند. ايران يك ميليون و 750 كيلومتر مربع وسعت دارد. با چهارده پانزده كشور همسايه است. با 180 تا 190 كشور جهان رابطهاي بسيار صميمي دارد. تمام راههاي ترانزيتي شرق و غرب دنيا از ايران گذر ميكند. ايران يك قدرت اقتصادي، فرهنگي و سياسي بزرگ است. ايران يك ملت بزرگ است و 75 ميليون جمعيت دارد. متوسط ضريب هوشي جمعيت ايران بالاتر از متوسط دنياست. ايران جايي است كه هميشه پرچمدار تاريخ و تمدن بوده است.
آنها در حقيقت خودشان را تحريم ميكنند. دولت امريكا چون 30 سال است كه با ما رابطه اقتصادي ندارد، ناراحت است و ميخواهد اين اروپاييهاي بيچاره را هم به همين سرنوشت دچار كند.
فرض كنيم اروپاييها هم به ما جنس نفروشند، چي ميشود؟ واقعا چه اتفاقي ميافتد؟ تاحالا هم كه هيچ جنس اساسي به ما نميفروختند؛ مثلا يك قطعهاي يا دستگاهي كه مشكلي از كشورمان حل كند. ما خودمان همه اين دستگاهها را ساختيم. اينها الان 15 تا 20 سال است كه در سرمايهگذاري در بخش نفت با ما بازي ميكنند.
از سال 1372 كه آقاي كلينتون ايران را تحريم كرد و قانوني گذاشت كه كسي 20 ميليون دلار بيشتر سرمايهگذاري كند، تحريم ميشود، در حقيقت ديگر سرمايهگذاري در ايران نكردند و تنها با ما بازي كردند.
امسال تصميم گرفتيم كه خودمان سرمايهگذاري كنيم و در اين يك سال به اندازه همه اين سي سال سرمايهگذاري كرديم.
اين ادبيات تحريم براي آدمهاي شكستخورده و ضعيف است. اگر ميگوييم كه تحريمها اثر ندارد، معنايش اين نيست كه قرار است جنگ شود. من گفتم چهار هزار قطعنامه، اينها سه تا قطعنامه صادر كرده بودند و براي فرار از آنها چهارمين قطعنامه را عليه ايران صادر كردند و براي فرار از اين قطعنامه پنجمين قطعنامه را صادر خواهند كرد.
خب سه تا قطعنامه اول كه اثري نكرد قطعنامه چهارم هم اثر نخواهد كرد، بعدش چي كار ميخواهند بكنند؟ آيا مجدد ميخواهند به ادبيات آقاي بوش بازگردند يعني رئيس جمهور امريكا ميخواهد به دوران بوش بازگردد. خب سياستهاي بوش كه شكست خورده است. يعني دوباره ميخواهند سياستهاي شكست خورده را تجربه كنند. آيا ميخواهند گفتوگو كنند؟ با صدور قطعنامه پيش از گفتوگو ميخواهند از ما امتياز بگيرند؟ ملت ايران كسي است كه با صدور قطعنامه در گفتوگو امتياز بدهد؟ چنين چيزي نيست.
فرض كنيم صد تا قطعنامه عليه ايران صادر كردند، اصلا همهشان كليه ارتباط اقتصاديشان را با ما قطع كردند، آيا جلوي آن موج فرهنگي جهاني را كه در حال آمدن است و اينها را پارو ميكند، ميتوانند بگيرند؟ مسلما نخواهند توانست.
اينها يك راه دارند، اينكه خود را با اين موج همراه كنند و كنار ديگر ملتها بايستند. به جاي اينكه روبروي ملتها بايستند، كنار ملتها بايستند و عدالت و احترام را بپذيرند.
اينكه ما ميگوييم گفتوگو برچه مبنايي است، همين موضوع را مد نظر داريم. اگر ميخواهيد با ما دشمني كنيد، به ما بگوييد با شما گفتوگو ميكنيم اما بدانيد كه چيزي عايد شما نخواهد شد. اما اگر ميخواهيد دوستي كنيد، آن موقع همراه ملتها خواهيد شد و هرچه ديگر ملتها سود بردند، شما هم سود خواهيد برد.
اتفاقا آنها دوست دارند كه فضاي دنيا را با واژه جنگ پر كنند و بهخصوص امريكاييها يعني لابيهاي پشت صحنه امريكاييها، صهيونيسمها، دوست دارند فضاي دنيا هميشه پر از ادبيات جنگ باشد. البته بعضي از آنها ارزو دارند شب كه ميخوابند، صبح از خواب بيدار شوند و ببينند كه ايران ديگر روي نقشه نيست. آنها اين آرزو را دارند. اما اينها عينيت بيروني پيدا نميكند و ايران حقيقتي است كه در حال آمدن است. ايران در حال بزرگتر شدن است و آنها نميتوانند جلوي بزرگتر شدن يك ملت را بگيرند كه اين مسأله نيز تجلي بزرگتر شدن همه ملت هاست.
فكر ميكنند با تكرار موضوع جنگ، عدهاي در ايران ميترسند البته به شما بگويم كه اين مسأله را با برخيها هماهنگ كردند و من در آينده خواهم گفت. با برخيها كه فكرشان مثل خود آنهاست، هماهنگ كردند كه ما از اين طرف ميگوييم و شما هم از آنطرف بگوييد، سرو صدا ميكنيم، شلوغ ميكنيم تا ملت ايران بترسند.
اين مسأله اشتباه است. تاكيد ميكنم كه ملت ايران از هيچ چيز نميترسد، شما كه كاري نميتوانيد انجام دهيد، فقط حنجرههايتان را تحت فشار قرار ميدهيد. ما از اين موارد خوشحال نيستيم، ما از روز اول بر منطق و گفتوگو تاكيد كرديم اما شما ميخواهيد در مسير ديگري قدم برداريد. آنقدر در اين مسير برويد تا خسته شويد.
پرس تيوي: آقاي رئيس جمهور، شما معتقديد كه حتي اگر چهار قطعنامه كنوني به چهار هزار قطعنامه برسد، اصلا مهم نيست. ميتوانيد صادقانه بگوييد كه اين تحريمها هيچ تاثيري ندارد و ضرري به دولت و ملت ايران وارد نميكند. در صورتيكه هواپيماهاي ايراني نميتوانند در آنجا سوختي دريافت كنند. ميتوانيد در اين رابطه توضيح دهيد؟
احمدينژاد: چرا اين مسأله خيلي تاثير دارد و سرعت پيشرفت ملت ايران را چند برابر ميكند. اثر ديگرش اين است كه آنها را محروم ميكند.
من سؤال ميكنم، فرض كنيد هواپيماي ايراني، فرض كنيد چنين چيزي كه تاكنون اتفاق نيافتاده است، در كشوري اروپايي فرود آيد و سوخت به اين هواپيما ندهند، اصلا اروپاييها به ايرانيها ويزا ندهند، چه اتفاقي ميافتد؟ چه كسي ضرر ميكند؟
ايرانيها در اروپا پول خرج ميكنند. پول كه از آنجا نميآورند؛ پول به آنجا ميبرند. خب اگر آنها اين روابط را قطع كنند، چه كسي متضرر ميشود؟ البته آنها قصد قطع اين روابط را ندارند و ما فقط اين مسأله را فرض ميكنيم. چه كسي ضرر ميكند، آيا ما ضرر ميكنيم؟ دنيا كه فقط اروپا نيست، دنيا خيلي وسيعتر از اروپا و آمريكاست.
سرزمين خدا وسيع است، آنقدر ملتها هستند كه با ما همكاري ميكنند. همين الان چقدر از ملتها به ما پيام دادند كه ما مطلقا كاري به اين تحريمها نداريم. شما نگران نباشيد ما هر كالايي كه بخواهيد، به شما ميدهيم، هر چي ندادند ما به شما ارزانتر ميدهيم.
ما نگراني نداريم. ايران را با بنزين تحريم ميكنند؛ اينها نميفهمند چه ميگويند؛ كشوري كه توليدكننده نفت است، اين كشور را به محدوديت صادرات بنزين تهديد ميكنيد.
ما روزي 4 ميليون بشكه نفت توليد ميكنيم ، دهها پالايشگاه داريم با يك تغيير در خط توليد روزي 20 ميليون به توليد بنزينمان اضافه خواهد شد. الان اين كار را انجام نميدهيم چون كه كالايي ديگر توليد ميكنيم كه قيمتش از بنزين بالاتر است. خب اگر شما صادرات بنزين به ايران را متوقف كنيد، ما توليدمان را تغيير ميدهيم.
اگر ما كشوري بوديم كه نفت، پالايشگاه، 100 سال سابقه صنعت نفت، دانشگاه، صنعت، دانشمند و تكنولوژي نداشتيم، ميتوانستيد بگوييد كه بنزين به شما نميدهيم و مردم به خاطر بنزين ميمردند. ما كه خودمان توليدكننده هستيم. اينها اصلا متوجه نميشوند. اينها توي يك فضاي بسته يا اتاقي نشستهاند و ديوارهايش را نقشه دنيا زدهاند و فكر ميكنند كه دنيا را ميبينند. به ديوارهاي اين اتاق نقشه دنيا را چسباندهاند و فكر ميكنند كه دنيا را ميبينند. ما ميگوييم اين ديوار را بشكنيد و بياييد بيرون، هواي آزاد تنفس كنيد و دنيا را ببينيد و بفهميد كه دنيا عوض شده است.
البته بدانيد ما از اين كارها استقبال نميكنيم. ما به آنها گفتهايم كه كار بدي ميكنيد و به جاي آن بياييد و گفتوگو و همكاري كنيد، چرا به دنبال تقابل هستيد؟ ما استقبال نميكنيم اما معتقديم كه همكاري به نفع همه است. اما اگر عدهاي اصرار دارند، خيال ميكنند كه هيتلر هستند، خيال ميكنند ناپلئون هستند، ميخواهند شمشير بكشند و فرياد بزنند، در اين صورت ما منتظر ميمانيم تا اينها از خر شيطان بيايند پايين.
پرس تيوي: در اظهارات اخير شما يك سناريويي اخيرا توسط امريكا مطرح شده كه در آن سناريو اقدامات احتمالي امريكا عليه ايران و متحدانش در منطقه است. در اين رابطه اگر مطلبي داريد، بفرماييد.
احمدينژاد: ما الان اطلاعات دقيقي داريم كه امريكاييها يك سناريويي نوشتهاند كه جنگ تبليغاتي سنگيني عليه ايران راه اندازند و اين حرفهايي كه رئيس جمهور روسيه زد، در واقع آگهي پخش آن نمايش است.
در اين سناريو به گستردگي وارد ميشوند و برخي از افرادي را كه دزديدهاند و به امريكا بردهاند و حرفهايي از آنها كشيدهاند و اين به تصور خودشان يك نمايشنامه كامل است. شروع ميكنند به جنگ سنگين تبليغاتي و افراد مختلف پشت سرهم حرف ميزنند و بعدش هم برخي از كشورهاي منطقه را مورد هجوم قرار بدهند براي اينكه ما را تحت فشار قرار دهند. اين كليت اين سناريوست. همچنين با برخيها در منطقه ما هماهنگي كردهاند، با برخيها در داخل كشور هماهنگ كردهاند و اين مسأله را كليد زدهاند.
اظهارات اخير رئيس جمهور روسيه كه ايران در حال دستيابي به فنآوريهايي است كه به ساخت بمب نزديك ميشود، اين در واقع كليد زدن اين سناريو بود.
ما فكر ميكنيم تماشاچي اين سناريو فقط خود امريكا و متحدانش هستند. يعني كسي در دنيا پول نميدهد كه برود و اين نمايشنامه را ببيند و تاثيري هم نخواهد داشت. واقعا تاثيري ندارد. راه، غلط است. راهي كه انتخاب كردهاند، غلط است.
ببينيد اگر كسي مسيري را انتخاب كند كه برود ته دره، هرچه قدر با سرعت بيشتري برود، بيشتر به انتهاي دره نزديك ميشود و از اين مسير به قله نميرسد. اشتباه اينها اين است كه ما هرچه ميگوييم مسيرتان اشتباه است، نميفهمند.
پرس تيوي: شما ابتدا ميگوييد كه اينها تبليغاتي بيش نيست و از سناريوي احتمالي سخن به ميان ميآوريد، اگر چنين چيزي پيش آيد ممكن است برخي از دولتهاي منطقه مورد حمله قرار گيرند.
احمدينژاد: بله اين تبليغات عليه ماست. همانطور كه گفتم يك تبليغات سنگين عليه ايران است و برخي از كشورهاي منطقه را تحت هجوم قرار بدهند. اين تبليغات عليه ماست چون نميتوانند اين اقدامات را عليه ما انجام دهند.
دقت كنيد، ميخواهند فضايي درست كنند و بگويند كه ايران خطري در منطقه است و ما خيلي در رابطه با اين مسأله مصمم و جدي هستيم. اين يك سناريوي تبليغاتي است. خودشان هم ميدانند براي اينكه راه درگيري با ايران بسته است. البته اينها همانطور كه گفتم دوست دارند صبح بيدار شده و متوجه شوند كه ايران وجود ندارد. اما اين اتفاق نميافتد چون ايران هست.
اشتباه نكنيد، ايران احمدينژاد نيست و اگر احمدينژاد را از صحنه خارج كنيم، تمام است. ايران 75 ميليون انسان مؤمن، شجاع و آگاه دارد كه همه با هم متحد هستند. آنها خيال ميكنند كه ملت ايران دو شاخه شده است. خودشان ميگويند و خودشان هم باور ميكنند. اشتباهشان اين است كه نميآيند در خيابانهاي ايران تا ببينند چه خبر است.
ملت ايران يك ملت است، ملتي واحد كه همه دوست هم هستند. در زمان انتخابات هر كسي به كسي رأي ميدهد اين مسأله موجب دشمني بين ملت نميشود. ملت ايران يك خانواده است. اينها فكر ميكنند كه ملت ايران حزبي است و يك عده دموكرات و بقيه جمهوريخواه هستند و اين دو گروه به جان هم ميافتند. اين نيست. اينجا دموكرات و جمهوريخواه بيمعني است و همه با هم هستند.
پرس تيوي: اجازه دهيد اين سؤال را مطرح كنم، براساس اين سناريو، رژيم صهيونيستي ممكن است مستقيما به ايران حمله نكند و به يكي از دوستان ايران در منطقه نظير سوريه يا لبنان حمله كند، آيا در اين صورت ايران به كمك آن كشورها كه مورد تهاجم قرار گرفتهاند، خواهد رفت يا خير؟
احمدينژاد: اين احتمال نيست، آنها تصميم گرفتهاند كه اين كار را انجام دهند. من اطلاع ميدهم، آنها تصميم گرفتهاند تا سه ماه آينده عليه حداقل دو كشور منطقه عمليات انجام دهند. روشن هم هست كه همه اين بازيها براي نجات رژيم صهيونيستي است.
يعني تمام اين فشارها و موضوع هستهاي 2 هدف را دنبال ميكند؛ اول جلوگيري از پيشرفت ملت ايران. آنها با پيشرفت ما مخالف هستند. دروغ ميگويند كه با بمب مخالف هستند به همين علت من به آنها گفتم نظرتان را درباره بمب هستهاي رژيم صهيونيستي اعلام كنيد كه آنها نميگويند. آنها مخالف نيستند، آنها به بهانه هستهاي ميخواهند جلوي پيشرفت ما را بگيرند. ما در پزشكي، رياضيات، مهندسي، هوا فضا، بيوتكنولوژي، نانوتكنولوژي و ديگر زمينهها در حال پيشرفت هستيم. اين پشرفت انساني است و آنها مخالف هستند. آنها ميخواهند كه ما هميشه به آنها محتاج باشيم. هيچ كشوري خارج از دايره آنها نبايد پيشرفت كند اين منطق زور است به همين خاطر نميخواهند كه ما پيشرفت كنيم.
دوم اينكه ميخواهند رژيم صهيونيستي را نجات دهند. خود رژيم صهيونيستي هم فكر ميكند كه با جنگ جديد ميتواند نجات پيدا كند. چون همه جا اين رژيم به بنبست رسيده است. اين رژيم با چه كسي در منطقه ميخواهد زندگي كند؟ با كدام كشور ميتواند همكاري كند؟ با كدام ملت ميتواند همكاري كند؟ همه جا بسته است و كسي حاضر نيست با رژيم صهيونيستي همكاري كند. آنهايي هم كه همكاري ميكنند، به صورت مخفي همكاري ميكنند. پس اين بدان معناست كه مشروعيت عمومي ندارد. فلسفه وجوديشان هم زير سؤال رفته است. اينها 60 سال با قدرت نظامي بلامنازع حاكم بودند و ميگفتند هيچكس نميتواند بر آنها غلبه كند. اينها هر تصميم بگيرند عمل ميكنند. به لبنان حمله كرد، شكست خورد. به غزه حمله كرد شكست خورد. الان ميخواهد اين مسأله را جبران كند. اينها ميخواهند به ما فشار سياسي بياورند تا نتوانيم به اين كشورها كمك كنيم؛ و (اينها ميخواهند) با هدف قرار دادن اين كشورها، رژيم صهيونيستي دوباره احيا شود.
پرس تيوي: اگر چنين چيزي روي دهد، آيا شما به اين كشورها كمك ميكنيد؟
احمدينژاد: نيازي نيست. براي ما بسيار روشن است كه در هر تحرك نظامي جديد، رژيم صهيونيستي شكست خورده قطعي صحنه است. معادلاتي كه امروز در منطقه تنظيم شده هر جوري كه رژيم صهيونيستي وارد اين معادلات شود، شكست خورده بيرون خواهد آمد. تابع رژيم صهيونيستي روبه پايين است. تابع نزولي است و تابع صعودي نيست. هر دست و پاي جديدي بزند، سرعت نزولش را بيشتر ميكند.
ميخواهد به لبنان حمله كند؛ خب معلوم است كه نتيجهاش چيست. 33 روز كه قبلا حمله كرده بود. من فكر ميكنم كه اگر اين بار تحركي را انجام بدهد پاسخ ملت لبنان دهها برابر شديدتر است.
به هركشوري در منطقه حمله كند، پاسخ همين است. بنابراين ما نگراني نداريم و نيازي نيست ما كمك كنيم. همين كه ما هستيم، كمكي براي همه ملتهاست. براي اينكه ايران كشوري است كه جلوي سياستهاي سلطه و توسعهطلبانه و غيرقانوني ايستاده است. اين بزرگترين كمك به ساير ملتهاي منطقه است. ضمن اينكه امروز ملت لبنان يك ملت زنده و قدرتمند است.
فكر ميكنم اگر چنين خطايي را مرتكب شوند، قطعا اصل موجوديت رژيم صهيونيستي به خطر ميافتد.
پرس تيوي: اجازه دهيد به افغانستان بپردازيم؛ گزارشهايي منتشر شده است كه ايران از طالبان حمايت ميكند. مايلم نظر شما را درباره اين موضوع بدانم و يك جمعبندي كلي از تحولات اخير افغانستان را از زبان شما بشنويم.
احمدينژاد: فكر ميكنم مشكل اصلي افغانستان دخالتهاي بيگانگان است. در چهل پنجاه سال اخيرملت افغانستان هميشه در رنج بوده است.
يك دوره، شوروي عليه ملت افغانستان اقدام كرد. پس از آن كه ملت افغانستان قيام كرد و شوروي را بيرون راند، آمريكاييها آمدند و دخالتها را توسعه دادند و امروز هم مستقيما در اين كشور حضور نظامي دارند.
فكر ميكنم ملت افغانستان ملت رشيدي است؛ قادر است خود را اداره كند؛ خودش ميتواند امنيت برقرار كند؛ خودش ميتواند كشور خود را بسازد و نياز به دخالت ديگران نيست.
فكر ميكنم امنيت افغانستان امنيت همه و ناامني در افغانستان به معناي ناامني در كل منطقه است.
همانطور كه ديديد ناامنيهاي افغانستان به پاكستان هم سرايت كرد و احتمال زياد ميدهيم درصورتيكه اين ماجرا ادامه پيدا كند، اين ناامني به سمت شرق حركت كند. ويژگي ناامني اين است كه در يك منطقه محدود نميماند و گسترش پيدا ميكند.
ما با ملت افغانستان دوستيم. با يك ملت دوستيم و اين دوستي تاريخي است. همين الان نزديك به 3 ميليون افغان در ايران زندگي ميكنند. 3 ميليون نفر مثل بقيه ملت ايران زندگي ميكنند. سالانه صدها هزار نفر در مرزهاي ايران و افغانستان تردد ميكنند.
ما از وضعيت افغانستان به شدت ناراحتيم از اينكه مردم كشته ميشوند.
در سفر اخيرم به افغانستان، رئيس جمهور افغانستان در مصاحبهاي گفت: "اجازه نميدهند ما خودمان تصميم بگيريم. برما فشار ميآورند. به ملت افغانستان ميخواهند تحميل كنند. نميگذارند حاكميت ملي در افغانستان مستقر شود. ما ميخواهيم خود امنيت افغانستان را برقرار كنيم."
ما دوست همه ملت افغانستان هستيم. فكر ميكنيم كه افغانستان راهحل نظامي ندارد. هر يك نفر كه در افغانستان كشته ميشود، حل مشكل سختتر و مسأله پيچيدهتر ميشود. اخلاق آمريكاييها اين است كه هرجا شكست ميخورند، خودشان غلطكاري ميكنند. نميفهمند تصميمات غلط ميگيرند و وقتي شكست ميخورند ديگران را متهم ميكنند. سعي ميكنند فرافكني كنند. يك عده را متهم ميكنند كه اينها نميگذارند...
امريكا 100 هزار نيروي نظامي در افغانستان دارد و 10 سال است كه در افغانستان حضور نظامي دارد؛ چطور نتوانسته است امنيت را در اين كشور برقرار كند؟ توليد موادمخدر چند برابر شده است. ناامني چند برابر شده است. گفتيد ميخواهيم تروريستها را بگيريم اما تروريستها چند برابر شدهاند. به جاي اينكه بپذيرند سياستهاي خودشان غلط است؛ بالاخره ميخواهند به مردم خودشان جواب بدهند، بايد يك دليلي بياورند كه بالاخره در افغانستان چه كار ميكنند.
ميگويند ايران دارد آموزش ميدهد، اسلحه ميدهد، خب ميگوييم هرجا ميدهد، دستگير كنيد. شما آمديد تروريست دستگير كنيد؛ چند تا دستگير كرديد، اعلام كنيد. دستگير نكردند. دروغ بود؛ براي مبارزه با تروريست نيامدهاند.
اينها آمدهاند افغانستان را اشغال كنند و بتوانند به هند و چين فشار بياورند. موضوع روشن است. منتها اخلاقشان اين است كه اولا اهدافشان را بيان نميكنند، پشت حرفهاي قشنگ پنهان ميشوند؛ ثانيا هر جا مشخص ميشود كه سياستهايشان غلط است و شكست ميخورند، زود ديگران را متهم ميكنند.
دهها گروه سياسي در افغانستان است و همه با ما رابطه دوستانه دارند. الان رابطه دولت افغانستان با ما رابطه بسيار خوبي است. ما ميخواهيم روند سياسي هر چه زودتر در افغانستان كامل شود. امنيت افغانستان به نفع ماست، ما از دولت آقاي كرزاي حمايت ميكنيم. از انتخابات در افغانستان حمايت ميكنيم و ميخواهيم هر چه زودتر امنيت و قانون در افغانستان برقرار شود؛ به نفع ماست. حداقل اين است كه بخشي از افغانيهايي كه در ايران هستند، به خانه و زندگيشان برميگردند.
پرس تيوي: در رابطه با عراق ميخواستم سؤال كنم. چون وقتمان در حال اتمام است ميخواستم عراق را خيلي سريع مورد بررسي قرار دهيد، چون همين تهمتها در رابطه با دخالت ايران در عراق وجود دارد و ادعا ميشود كه به همين دليل است كه هنوز دولت عراق تشكيل نشده است. نظر شما در رابطه با مسأله عراق چيست؟
احمدينژاد: شما ببينيد معاون رئيس جمهور كدام كشور در زمان انتخابات دو سه بار به عراق سفر كرد و چه حرفهايي به نخست وزير و دولت و مردم عراق زده است. ما با مردم عراق دوستيم. ايرانيها و عراقيها در طول تاريخ با هم دوست بودهاند. با هم ازدواج ميكنند. سالانه ميليونها نفر ايراني براي زيارت به عراق ميروند و عراقيها به ايران ميآيند. خيلي از عراقيها شناسنامهشان ايراني است. خيلي ايرانيها شناسنامهشان عراقي است. ما دو ملت بسيار نزديك به هم هستيم. هركسي در عراق كشته ميشود، اينجا همه ناراحت ميشوند.
آمريكاييها آمدند عراق را بگيرند به خاطر اينكه ميخواستند خاورميانه را بگيرند. شكست خوردند؛ بايد جواب بدهند. ميگويند ايران دخالت ميكند؛ آنها 160 هزار نيروي نظامي در عراق دارند بعد ميگويند ايران در عراق دخالت ميكند. اين خيلي خندهدار است. شما نيروي نظامي داريد، شما فرماندار نظامي در عراق گذاشتهايد، شما صريحا ميگوييد كه دولت بايد اين كار را بكند، مجلس اين كار را بكند، سنيها اين كار را كنند و شيعيان اين كار را كنند. دائما سفير، معاون رئيس جمهور و نماينده ويژه امريكا در عراق فعال است.
تمام گروههاي عراقي با ما دوست هستند، ما نيازي به دخالت نداريم همهشان دوست ما هستند. هر گروهي در عراق حاكم شود، با ما دوست است. گروهي كه رأي مردم را بياورد، ما از آنها حمايت ميكنيم. ما از استقرار دولت در عراق حمايت ميكنيم؛ به نفع ماست. ناامني در عراق امنيت ما را به خطر مياندازد نه فقط ما بلكه امنيت كل منطقه. حتي اگر اين هم نبود عراقيها دوست ما و انسان هستند. امريكاييها هر جا كه گير ميكنند زود ميگويند يك كسي مقصر است. خب لابد اين مشكلات اقتصادي هم كه در دنيا درست كردهاند، به خاطر دخالتهاي ايران بوده است. اين چاه نفت را هم كه نتوانستند مهار كنند، لابد كار ما بوده است.
پرس تي وي: و سئوال آخر؛ در رابطه با مذاكرات هسته اي با شما صحبت كرديم؛ ايران واقعا در مذاكرات با گروه 1+5 چه هدفي را دنبال ميكند؟
احمدي نژاد: گفتم ما دنبال موضوع هستهاي نيستيم. ما فكر ميكنيم كه دنيا را بايد همه با كمك هم اداره كنيم؛ با دوستي، با عدالت، با احترام. همه بايد مشاركت داشته باشند. كسي نبايد به ديگري زور بگويد. ما فكر مي كنيم كه همكاري و تعامل بهتر از تقابل است. به نفع همه است. ما فكر ميكنيم كه دوستي بهتر از دشمني است.
ما ميگوييم كه اگر همديگر را دوست داشته باشيم بهتر از آن است كه با هم دشمن باشيم. فكر ميكنيم اين حرفهاي خوبي است. حرفهاي بدي نيست. ما فكر ميكنيم بايد يك قانون براي همه باشد. همه در برابر قانون مساوي باشند. خب آنها بگويند كه قبول دارند يا ندارند. قبولدارند كه همه در برابر قانون مساوي باشند يا نه؟ عدالت را قبول دارند؟ احترام را قبول دارند؟ ما ميگوييم اينها باشد.
ما ميگوييم صلح باشد در همه جا. ميگوييم امنيت براي همه. صلح براي همه. رفاه براي همه. دوستي براي همه. اين منطق را ميخواهيم به آنها بگوييم.
در گفتوگو ميخواهيم بگوييم با هم بايد مشكلات دنيا را حل كنيم. همه بايد كمك كنند تا حل بشود. اگر يك مشكل اقتصادي هست، بايد 200 ملت با هم كمك كنند. هيچ كس نميتواند بگويد من به تنهايي حل ميكنم. نميتواند حل كند. اگر ناامني در دنيا هست همه كمك كنيم. اگر مشكل سياسي هست همه بايد مشاركت كنند. اينها حرفهايي است كه فكر ميكنيم ميشود در جلسهاي مطرح كرد و راه حلي پيدا كرد.
الان در فلسطين مشكل هست. ما فكر ميكنيم كه راه حل انساني دارد. عراق مشكل دارد، ما فكر ميكنيم كه راه حل انساني دارد. افغانستان هم، راه حل انساني دارد. مسائل سودان، راه حل انساني دارد. مسائل يمن راه حل انساني دارد. هر جاي دنيا. امريكاي جنوبي.
ما ميگوييم چرا بايد بين امريكا و كوبا چهل سال، پنجاه سال دشمني باشد. اگر عدالت را بپذيريم، احترام را بپذيريم، اين دشمني تبديل به دوستي ميشود. دوستي بهتر است يا دشمني. ما فكر ميكنيم در گفتوگو ميتوان اين منطق را جلو برد و فضاي تهديد را در دنيا تبديل به فضاي دوستي و محبت و همكاري كرد. انتظار ما از گفتوگو اين است.
پرس تي وي: آيا آماده هستيد در زمينه برنامه هستهاي با آنان مصالحه كنيد.
احمدي نژاد: نه ...ما هميشه دنبال مصالحه هستيم، اما (اين كه) راجع به چه چيز مصالحه كنيم، مهم است. راجع به حقوق اساسي ملت؟ اينها قابل مصالحه نيست. شما ميتوانيد راجع به استقلالتان مصالحه كنيد؟ راجع به آزاديتان، مصالحه كنيد؟ نميتوانيد كه.
وقتي ميگوييم همكاري هستهاي؛ معنياش اين است كه اگر شما دغدغهاي داريد بياييد همكاري كنيد. ما هم نسبت به شما دغدغه داريم. ما نسبت به امريكا دغدغه داريم. چرا امريكا... خودش ميگويد 5160 تا بمب (هستهاي) ذخيره كرده؟ دولتي كه نميتواند يك چاه نفت را مهار كند، چطور اين بمبها را نگه داشته؟ ما معترضيم. بيش از 50 تا پايگاه نظامي، صد تا پايگاه نظامي، امريكا در دنيا دارد. در تمام اينها بمب اتم نگه داشته. دنيا در خطر است. همه جاي دنيا در خطر است. اگر يك بمب منفجر شود، كي جواب ميدهد؟ بقيهشان هم همين طور. ما بايد اعتراض كنيم. ما معترضيم كه اينها آمدهاند 60 سال رژيم صهيونيستي را تحميل كردهاند و هي ميكشند.
همين رژيم صهيونيستي در اين 30 سال چند بار ما را تهديد كرده؟ در همين پنج ساله چقدر ما را تهديد كرده ؟ چرا بايد تهديد كند؟ هي ميآيند ميگويند كه احمدي نژاد را ترور ميكنيم. ميزنيم. خب يك كلمه اينها بهش نميگويند. مثل يك بچه لوس درستش كردهاند كه هر غلطي دلش بخواهد بكند. تعجب ميكنم كه يك ملت امريكا با 300 ميليون جمعيت را فروختهاند به چند تا صهيونيست. اين بد است كه. به خدا به ضرر امريكاست. اينها فكر مي كنند... هيچكس نميخواهد اينها را.
دولتهاي اروپايي، خيليهاشان خودشان را فروخته اند به چند تا صهيونيست. خب چرا خودتان را فروختهايد؟ 400 ميليون اروپايي هست. چرا خودتان را فروختهايد به يك تعداد صهيونيست؟ آنها هم بيايند مثل بقيه زندگي كنند. از حقوق برابر با همه برخوردار باشند. چرا بايد همه قدرت، همه ثروت، همه رسانه ها هميشه دست آنها باشد؟ چرا بايد اينطور باشد؟ چرا بايد آنها ترور كنند، بكشند، خانههاي مردم را خراب كنند، اشغال كنند و هيچكس هيچ چيز به آن ها نگويد؟ چرا؟ به چه دليل؟ واقعا به ما دليل بگويند؟ بگويند به چه دليل به آن هيچ چيز نميگويند؟ ما ميگوييم اين، راه حل انساني دارد. به جاي اين كه اين همه تهديد و نگراني باشد...
چرا جنگ؟ بايد راه حل انساني باشد. فكر ميكنيم اين به نفع آنها هم هست. ما به نفع اروپا داريم حرف ميزنيم. به نفع امريكا حرف ميزنيم. اين اوضاع به ضررشان است. آنها نميفهمند. افق نگاه شان محدود است. دهسال ديگر را نميبينند. اين موجي كه در منطقه ما دارد راه ميافتد عليه ظلم... اگر اروپاييها ادامه بدهند حمايت از رژيم صهيونيستي را... خب اين موج به كدام سمت خواهد رفت؟ كسي ديگر نميتواند جلويش را بگيرد. كسي اين موج را ايجاد نكرده، خود آنها ايجاد كردهاند. همه ناراحتند. يك كسي را گذاشتهاند اين جا كه حمله ميكند، تهديد ميكند، ترور ميكند، مردم غزه را له ميكند، محاصره ميكند، بچه را ميكشد، زن را ميكشد، بزرگ را ميكشد... آنها هم هميشه برايش كف ميزنند. اين، دنيا را به طغيان واميدارد نه فقط منطقه را. بعد اگر طغيان شود، اينها بيچاره ميشوند. خب، چرا اين كار را ميكنيد؟ بگذاريد مردم فلسطين، كار خودشان را بكنند. بنشينند راي بدهند.. تمامش كنند برود. چرا حمايت ميكنيد؟
شما كه ميگوييد دموكراسي، شما كه ميگوييد حقوق بشر، شما كه ميگوييد آزادي، به رژيم صهيونيستي كه ميرسد مي گوييد همه چيز تعطيل است، همه چيز از آن وري ميشود.
ما دشمن نيستيم با كسي. ما دوستيم. دلمان ميسوزد. رودررو ميتوانيم حرف بزنيم. استدلال كنيم. يا آنها ما را قانع كنند.. بگويند كارشان درست است يا ما آنها را قانع ميكنيم. يا نه، حرفهايمان را ميزنيم كه دنيا حرفهايمان را بشنود. مگر نميگويند آزادي بيان و انديشه و آزادي چرخش اطلاعات و ...؟ اين حرفها را آنها ميزنند ديگر. خب بيايند بنشينند پشت ميز. آنها جرف بزنند، ما حرف بزنيم، راجع به موضوعات دنيا. آنها راه حلشان را بگذارند روي ميز، ما هم راه حلمان را بگذاريم روي ميز. بعد بحث مي كنيم. دنيا هم بشنوند. اين، عيب دارد؟
پرس تي وي: به عنوان آخرين سؤال؛ رسانه هاي غربي و روزنامهها و مطبوعات جهان، گاه از ايران به عنوان يك تهديد ياد ميكنند. ايران چه اقدامي ميتواند بكند تا به دنيا نشان دهد كه ايران تهديدي عليه قوانين بينالمللي و دنيا نيست؟
احمدي نژاد: ببينيد ما يك ضربالمثل داريم در ايران؛ ميگويند: خودشان گفتند و خودشان هم شنيدند و خودشان هم خنديدند.بله، اينها در رسانهها با هم حرف ميزنند. اما من اعلام كردم در چين، كه هر جاي دنيا را ميخواهند انتخاب كنند. بدون محافظ، بدون هيچ چيزي، به اتفاق با هم ميرويم آن جا. ببينيم كه مردم چه ميگويند. من كشوري رفتم كه هفت تا شبكه تلويزيوني داشت و هر هفتتايش عليه ايران بودند، اما ملتشان همه طرفدار ايران بودند.
من الان ميگويم، مردم امريكا مخالف سياستهاي تجاوزكارانه دولت امريكا هستند. قبول ندارند؟ نظرسنجي ميكنيم. اجازه بدهند يك گروه مستقلي برود در امريكا، انتخابات برگزار كند، رفراندوم برگزار كند.در اروپا هم همين طور است. من حاضرم اثبات كنم اين قضيه را.
ما در ايران تكليفمان روشن است. همه اين حرفهايي كه ميبينيد الان ميزنم، همه اين حرفها را در انتخابات هم زدهام. عينا. مردم راي دادهاند به همين حرفها. اما آنها در انتخابات يك حرفي ميزنند، در عمل يك كار ديگري ميكنند. مردم به يك شعار ديگري رأي ميدهند در امريكا، بعد دولت ميآيد يك كار ديگري ميكند. خب معلوم است اگر الان نظر مردم (امريكا) را بخواهيم، مردم ميگويند نه ما آن (شعار) را قبول داريم، اين را قبول نداريم. براي همين ميترسند.
الان مسئولان اروپايي اين قدر دارند پول ميدهند به رژيم صهيونيستي. هيچ وقت اين موضوع را به راي نميگذارند. اما ميخواهند تصميم بگيرند كه گاوهاي سفيد را امروز بدوشند يا گاوهاي سياه را بدوشند، براي اين موضوع، رفراندوم ميكنند در اروپا. ساعت هشت صبح گاوها را بدوشند يا شش صبح؟ رفراندوم برگزار ميكنند. اما هيچ وقت براي اين رفراندوم نميكنند كه آيا به رژيم صهيونيستي پول بدهيم، كمك بكنيم تا مردم فلسطين را بكشد يا نه؟ اگر خيلي زرنگ است، اين را نظرخواهيكند. يا در انتخابات بيايند صريح بگويند، بگويند مردم اين قدر از پول شما را ما ميخواهيم بدهيم به آنها ( رژيم صهيونيستي) كه آدم بكشند؛ آن وقت ببينيد كسي به آنها رأي ميدهد؟ نميدهد كه. ما براي اين كه اين ديواره تبليغاتي را بشكنيم، همين كارهايي را ميكنيم كه تا الان كردهايم.
پرس تي وي: تشكر ميكنيم جناب آقاي رئيس جمهور از فرصتي كه براي اين مصاحبه به ما داديد.
احمدي نژاد: انشاءالله موفق باشيد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر