۱۳۹۰ مهر ۸, جمعه

نگذارید شاخه سبز زیتون از دستم به زمین بیفتد، علی کلائی

در این موقعیت تاریخی نیروهای تحول خواه و دموکراسی طلب با اعلام همراهی با مردم فلسطین در هرگوشه جهان می بایستی پایندی خود را بر راه آزادی و رستگاری ملتها نشان داده و همچنین به جهانیان بقبولانند که همانطور که مردم فلسطین تحت یوغ اشغال یک حکومت دینی به سر می برند، ایران ما نیز توسط بنیادگرایان مذهبی که ذره ای باور به خواست مردمان ما ندارند اشغال شده است.
ویژه خبرنامه گویا
میل نداریم حتی یک قطره خون از اعراب یا یهود، فرق نمی کند بر زمین ریخته شود.
امروز من آمده ام با یک شاخه زیتون در یک دستو تفنگ زرمنده راه آزادی در دست دیگر. کاری نکنید که شاخه زیتون از دست من رها شود. نگذارید شاخه زیتون از دست من به زمین افتد.
زنده یادابوعمار یاسر عرفات، 13 نوامبر 1974 در سازمان ملل متحد
بار دیگر نماینده خلق مظلوم فلسطین به صحن سازمان ملل آمد تا تکرار کند که ملت فلسطین راه صلح را می طلبد و از جنگ بیزار است.
در سال 1974 و در سال 1988 زنده ابوعمار یاسر عرفات و این بار رهبر جدید سازمان آزادیبخش فلسطین در سال 2011 یعنی ابومازن محمود عباس این سخنان را تکرار می کند. او از دولتهای جهان مطلبد که بگذارید و بخواهید که فلسطین عضو کامل شورای امنیت سازمان ملل در مرزهای ژوئن 1967 و پایتختی بیت المقدس شریف باشد.
بار دیگر صدای آزدیخواهان، این بار گلوی محمود عباس از سازمان ملل متحد به گوش می رسد. فلسطینی که بعد از بیش از 60 سال اشغال توسط اسرائیل، باز با راه حلی عاقلانه و صلح طلبانه و توسط نماینده ملی فلسطینی و نه نیروی فالانژ مذهبی در فلسطین خواسته ای را در صحن علنی سازمان ملل مطرح می کند. باز این دولتهای امپریالیستی هستند که خواسته به حق این مردم ستمدیده را رد می کنند. آقای اوباما به دنبال وقت کشی به بهانه مذاکرات بیشتر است و اسرائیلی ها به دنبال آرزوی خود یعنی به بردگی کشیدن مردم جهان بر اساس مکتوبات تلمود مورد قبول جنبش جهانی صهیونیسم.
رویداد رویداد بزرگی است. صدای آزادی خواهی ملتی از رسمی ترین نشست ملل جهان به گوش می رسد.
محمود عباس از یکسال تلاشهایش می گوید. تلاشهایی برای رسمی کردن طرحی که حق یک ملت را پس از بیش از نیم قرن مبارزه و شهادت و جهاد طلب می کند. اما او می گوید که : ((این تلاش های صادقانه همواره با برخورد به صخره دولت اسرائیل، ویران می شد. امیدهای ما که با آغاز مذاکرات در ماه سپتامبر گذشته زنده شده بود، به نا امیدی گرایید)).
محمود عباس تاکید می کند که : ((اشغالگری، جوهره اصلی سیاسیت اسرائیل را تشکیل می دهد که بر پایه اشغال نظامی سرزمین های فلسطینی استوار است. اشغالی که با استفاده از زور و تبعیض نژادی صورت می گیرد. این سیاست در مقابل قانون بین المللی و تصمیم های سازمان ملل متحد می ایستد و مسئول شکست مذاکرات، از میان رفتن ده ها فرصت است و زنده به گور کردن امید های بزرگی است که در سال 1993 همراه با امضای معاهده اسلو میان سازمان آزادی بخش فلسطین و اسرائیل برای دست یابی به صلحی عادلانه امضا شد)).
آری! اسرائیل از زمان کشتارهای صبرا و شتیلا و دیریاسین وجه عمیق ضد انسانی خود را به نمایش گذاشته است. زمانی 54 درصد و بعد بیش از 80 درصد خاک فلسطین را اشغال کرده و حال حتی بیشتر طلب می کند. طلب می کند تا به رویایی جامه عمل بپوشاند که زمانی حتی قصاب صبرا و شتیلا بر واهی بودن آن گواهی داد. پس از خروج از نوار غزه شارون صراحتا اعلام کرد که از اسرائیل بزرگ باید چشم پوشید و به قول او باید به یک اسرائیل کوچک اما قدرتمند اندیشید.
اما گروههای افراطی اسرائیلی این را بر نمی تابند. فاشیستهای افراط گرا در اسرائیل و نیروهای احزابی مانند شاس همچنان بر سخنان امثال عوادیا یوسف پایبندند که غیر یهودیان گوئیم (حیوان) هستند. و حتی تاکید می کند که به هیچ وجه نباید از غیر یهودیان استفاده کنیم و این ممنوعیت استفاده شامل شغل های پست مانند مستخدمین خانه های یهودیان نیز می شود.
این نوع فاشیزم مذهبی در اسرائیل مانع می شود که این دو کشور به هر حال به وجود آمده با صلح و صفا در کنار یکدیگر زندگی کنند. رهبران مردم فلسطین به نمایندگی واقعی از خلقشان، بزرگوارانه این را پذیرفته اند که موجودیت کشور اسرائیل را بپذیرند و در کنار مردم ساکن در کشور اسرائیل به زندگی خود ادامه دهند. اما متاسفانه دولتمردان اسرائیل این خواسته به حق این مردم را نمی توانند بپذیرند. نتانیاهو در سخنرانی عباس حضور پیدا نمی کند. آویگدور لیبرمن از جلسه خارج می شود و پس از او یکی از وزاری کابینه اسرائیل یعنی یولی ادلشتاین نیز از صحن علنی خارج می شود. حامیان دولت اسرائیل که تحت تاثیر لابی قوی اسرائیلی در آمریکا هستند نیز چنین می کنند. خانم کلینتون در صحن علنی در زمان سخنرانی عباس حضور ندارد.
عباس اما چه می خواهد. خود او می گوید که خواسته اساسیشان یک حرف است : در خواست عضویت کامل کشور فلسطین در مرزهای ژوئن 1967 به پایتختی بیت المقدس
محمود عباس بر این موارد در سخنرانی خود تاکید می کند:
هدف ملت فلسطین احقاق حقوق ملی از راه برپایی دولت مستقل فلسطین به پایتختی بیت المقدس شرقی بر تمام سرزمین های کرانه باختری رود اردن و نوار غزه است که اسرائیل آن را در جنگ ژوئن 1967 اشغال کرد. آن هم بر پایه مصوبات بین المللی. و رسیدن به راه حلی عادلانه مبرای مساله آوارگان بر پایه قطعنامه 194 که طرح صلح اتحادیه عرب آن را اقرار کرد. طرحی که اجماع جهان عرب برای پایان دادن به تنش عربی-اسرائیلی و دست یابی به صلحی عادلانه و فراگیر را در بر داشت.
دستیابی به این صلح نیازمند آزادی اسرای راه آزادی بی درنگ همه زندانیان سیاسی فلسطینی از زندان های اسرائیلی است.
پاینبدی سازمان آزادیبخش و ملت فلسطین به مخالفت با خشونت و محکومیت تمام انواع تروریسم به ویژه تروریسم دولتی و پایبندی به همه معاهده های منعقد شده میان سازمان آزادیبخش و اسرائیل.
پایبندی به مذاکرات برای دستیبای به راه حلی دائم برای تنش برپایه مقررات بین المللی. در اینجا آمادگی سازمان آزادیبخش را برای بازگشت فوری به میز مذاکرات برپایه قوانین و مقررات بین المملی و متوقف کردن اشغالگری اعلام می کنم.
ملت ما مقاومت مسالمت آمیز خود در برابر اشغالگری اسرائیل و سیاسیت های اشغالگرانه و آپارتاید و بنای دیوار حایل نژادی اعلام می کند. مقاومتی که با قانون انسانی جهانی و میثاقنامه های جهانی همسان است و از پشتیبانی فعالان صلح اسرائیلی و دیگر کشورهای جهان نیز بهره می برد تا نمونه ای از شجاعت ملتی بی سلاح در مقابله با تیرها، خودروهای زرهی، گاز اشکاور و بلدوزرها با امید و شعار را ارائه دهد.
هنگامی که با چتر و خواسته هایمان به این تریبون بین المللی می آییم، بر روشهای سیاسی و دیپلماتیک خود تاکید می کنیم. تاکید می کنیم که ما گام های یک جانبه بر نمی داریم. ما با حرکت خود نمی خواهیم اسرائیل را منزوی کنیم یا مشروعیت آن را زیر سوال ببریم. ما می خواهیم مشروعیت را برای ملت فلسطین کسب کنیم. ما می خواهیم مشروعیت اشغالگری، آپارتاید و منطق زور را زیر سوال ببریم و باور داریم که تمام کشورهای جهان از ما در این چارچوب پشتیبانی خواهند کرد.

اما اینجا یک سوال مطرح است:
جامعه جهانی به خواست به حق این مردم در رنج چه پاسخی خواهد داد؟ بالاخره آیا تسلیم جنایت پیشگی تندروهای صهیونیست خواهد شد و یا به یک راه عاقلانه یعنی تشکیل دولت مستقل فلسطینی و آغاز رفع معضل بیش از شش دهه اخیر خاورمیانه مبادرت خواهد کرد؟
اما ما ایرانیان، مایی که خود گرفتار استبدادیم چه باید بکنیم؟ بارها و بارها تاکید شده است که می بایستی از تمامی جنبش های آزادیبخش منطقه حمایت کرد. چه امروز وضعیت تمامی این کشورها (بالاخص در خاورمیانه) به لحاظ ژئوپولوتیک و اسراتژیک پیوندی ناگسستنی دارند. صلح در فلسطین تاثیر مستقیمی در وضعیت کشورهای زیر یوغ استبداد مانند ایران ما خواهد گذاشت. حکومتهای فاشسیتی منطقه که سالهاست به بهانه معضل فلسطین در حال سرکوب مردمان خود هستند دیگر بهانه ای نخواهند داشت. به ایران خودمان نگاه کنید. آیادر طول سه دهه گذشته بارها و بارها سوء استفاده دولت مردان جمهوری ولایی را از مسئله فلسطین در راستای منحرف کردن افکار عمومی از مسائل مملکت و یا سرکوب مردم شاهد نبوده ایم؟
امروز مسئله سخنرانی محمود عباس مسئله آزادی و حق طبیعی یک ملت است. دوستانی ممکن است در مورد موضع گیریهای ساف در جریان جنگ ایران و عراق سخنانی بگویند. اما دوستان! یادمان نرود که همین محمود عباس هم بارها و بارها در مسئله مرگ مشکوک یاسر عرفات متهم شد. در مسئله مسائل امنیتی در ساف نیز به همچنین. یادمان نرود که او مخالفانی همچون برغوثی ها در همین سازمان دارد. اما اینجا محمود عباس نه به صفت شخصی که نماینده مردم فلسطین برای طلب حق مشروع ملی فلسطینی است. اینجا مسئله آزادی یک مردم است و رسیدن این خلق به جان آمده به حقوق حقه خود. این صدا امروز از گلوی محمود عباس شنیده شده است. سخن را دریابید که نگارنده بر این باور است که باید تمام قد به حمایت از این سخن پرداخت.
نگارنده بر این باور است که در این موقعیت تاریخی نیروهای تحول خواه و دموکراسی طلب با اعلام همراهی با مردم فلسطین در هرگوشه جهان می بایستی پایندی خود را بر راه آزادی و رستگاری ملتها نشان داده و همچنین به جهانیان بقبولانند که همانطور که مردم فلسطین تحت یوغ اشغال یک حکومت دینی به سر می برند، ایران ما نیز توسط بنیادگرایان مذهبی که ذره ای باور به خواست مردمان ما ندارند اشغال شده است. شاید این تلنگری برای جامعه جهانی شود که خواست آزادی ملت ایران را جدی تر بگیرند. باید به مردم فلسطین نشان داد آنکه همرزم شما در راه آزادی است نه حکومت جبار ایران که برادران و خواهران شما در جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران هستند.
تجربه فلسطین آئینه ای از پیروزی ها و شکست در منطقه است. به نظر می رسد که می بایستی همه آزادی طلبان در جهان و بخصوص خاورمیانه از این تجربه درسهای بسیاری در راستای به کرسی نشاندن گفتمان آزادی و عدالت در منطقه را بیاموزند. ما نیز در ایران باید شاگردان خوبی برای این درسهای تجربه ملت فلسطین باشیم.
حاکمان ایران نیز باید نگران باشند و یادشان باشد که کاری نکنند که شاخه زیتون از دست مردم ایران بر زمین بیافتد.
پی نوشت :
سخنرانی محمود عباس در سازمان ملل برای به رسمیت شناختن دولت فلسطین

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر