۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۸, سه‌شنبه

شجريان : حاضرم بخاطر مردم زندان هم بروم

شجريان به مصاحبه گر تلويزيون استراليا مي گويد هنگامي كه حرفي براي گفتن به مردم داشته باشد، روي صحنه مي رود و آنچه را كه دردلش انباشته شده بيرون مي ريزد، و مي خواند: شيوه چشمت فريب جنگ داشت – ما غلط كرديم و صلح انگاشتيم...
اواخر آذرماه سال گذشته استاد محمدرضا شجريان به مدت پنج شب در قونبه و در "مقام حضرت مولانا" كنسرت داد. در اين مدت يك تيم كامل از بي.بي.سي. فارسي به سرپرستي صادق صبا در قونيه بود تا ضمن ضبط اين رويداد كم نظير هنري، فيلم مستندي نيز از زندگي اين آوازخوان بزرگ ايراني تهيه كند كه اين مستند همين يكشنبه (26 ارديبهشت) با عنوان "پژواك زمان" از اين برنامه پخش خواهد شد.
همانند گفت و گوئي كه شجريان شهريور ماه گذشته در جريان كنسرتهاي اروپائيش با صداي آمريكا انجام داد و در آن ضمن انتقاد از سركوب مردم، از جنبش سبز مردم ايران دفاع كرد و هنگام بازگشت به ايران مجبور شد يك بازجوئي چند ساعته به "سربازان گمنام امام زمان" پس بدهد، بدون شك مستند بي.بي.سي. نيز براي او دردسر ساز خواهد بود. صادق صبا در اين مورد نوشته است كه شجريان هم فيلم تصويري ضبط تصنيف "زبان آتش" (تفنگت را زمين بگذار) را در اختيار اين برنامه گذاشته و هم در مورد مسائل سياسي كشور پس از انتخابات شبهه دار گذشته بي پرواتر سخن گفته است. پخش اين فيلم در آستانه بيست و دوم خرداد و سالگرد انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري (خيانت به اميد) بي شك باز هم مسئله آفرين خواهد بود. اما شجريان مي گويد كه ترسي از اين مسائل ندارد و حاضر است بخاطر مردم ايران زندان هم برود.
من هم خس و خاشاكم و براي خس وخاشاك مي خوانم
چند روز پيش تلويزيون استراليا نيز هنگام برگزاري كنسرتهاي شجريان در اين كشور، گفت و گوئي با او داشت كه استاد بي بديل آواز ايراني و بقول مجري آن برنامه "سوپر استار موسيقي سنتي ايران" بي پروا مي گفت: "ما هنرمان را براي مردم نگه مي داريم و براي مردمي كه دوستشان داريم زندگي مي كنيم. برايم خيلي لذت بخش است كه با مردمي زندگي مي كنم كه آنها را دوست دارم و آنان نيز مرا دوست دارند. من هنگامي آواز مي خوانم كه حرفي براي گفتن به اين مردم داشته باشم. روي صحنه مي روم و هر آنچه را كه در درونم انباشته شده، بيرون مي ريزم." و بلافاصله تصنيف دوصدائي او همراه با دخترش مژگان پخش مي شود: شيوه چشمت فريب جنگ داشت...
شجريان از اين "فريب" به روشني صحبت مي كند و از راي و خواست مردم كه دگرگون شد: " رئيس جمهوري آمد و به مردم معترض توهين كرد و آنان را {خس و خاشاك} خواند. گفتم منهم يكي از همين خس و خاشاكم و براي همين خس و خاشاك مي خوانم و شما حق نداريد صداي مرا از راديو و تلويزيونتان پخش كنيد." او با تاكيد بر اين مطلب كه چون تلفيق دين و حكومت براي مردم ايران نتيجه خوبي نداشته، حالا مردم با آن مخالفند، مي گويد: "حكومت قوانين تغيير ناپذيري دارد كه مي گويد قوانين الهي است و راه خودش را مي رود. ما هم راه خودمان را مي رويم"
چهره محبوب موسيقي ملي ايران كه همراه گروه "شهناز" از استراليا راهي آمريكا شده تا كنسرتهايش را در اين كشور ادامه دهد و در كانادا به پايان ببرد، در يك نشست تخصصي با طرفدارانش در دانشگاه "گريفيث" در شهر "بريزبين" استراليا، از كار با جوانان مي گويد كه راحت تر است: ما قدر جوانان را نمي دانيم، به آنان مسئوليت بدهيد مي بينيد كه آنرا به بهترين شكل ممكن انجام مي دهند. سازهائي هم كه من به تازگي ساخته و به گروه "شهناز" اضافه كرده ام، همه به شوق وجود جوانان نازنيني است كه در كنار خود دارم. افكاري را كه در سر داشتم نمي توانستم با اساتيد بزرگ موسيقي ايران عملي كنم كه آنان هر يك شيوه خود را دارند. اساتيد همدوره خودم نيز به سختي ترك عادت مي كنند؛ بنابراين بهترين كار تجربه با جوانان بود تا سازهاي جديدي بسازيم و بدهيم دست اينها تا بزنند."
سازهاي جديد شجريان
شجريان ضمن اينكه معتقد است سازهاي جديد خيلي خوب جواب داده اند و حالا از گروه شهناز به سرپرستي مجيد درخشاني صداي ديگري بر مي خيزد، در مورد سازهاي جديدش مي گويد: " صراحي و صراحي آلتو" را بجاي غژك (قيچك) ساختم كه بهتر جواب مي دهد. بجاي عود هم براي موسيقي ايراني "بم صراحي" را ساختم كه يك ساز باس است. "شاه صراحي" بجاي كنتر باس ساخته شد و چون حمل و نقل اين ساز بزرگ در سفرها مشكل بود، "شهنواز" و "شهبانگ" را بدون كاسه رزنانس توليد كردم كه كار ويلن سل و كنترباس را درحركت انجام مي دهند و كاسه كوچكتري دارند. به همين ترتيب "ساغر و كرشمه و سبو" نيز به اين مجموعه اضافه شدند.
شجريان كه اول مهر امسال هفتاد ساله مي شود، در مشهد به دنيا آمده و آواز را از هشت سالگي در كنار پدرش با قرائت قرآن آغاز كرده است. پدر بزرگش به قول خود او "صاحب صدا" بوده است و علاوه بر فرزندانش مژگان و همايون، برادرش جواد نيز آواز مي خوانند. او هميشه هنرمندي بوده كه در كنار مردم و براي آنان زندگي وكار كرده و از اينرو سختي هاي بسياري را نيز تحمل كرده است. قبل از انقلاب راديو – تلويزيون ملي ايران را بخاطر ترويج ابتذال ترك كرد و اينك صدا و سيماي جمهوري اسلامي را نيز براي ايستادن در كنار مردم و "جنبش سبز" از پخش صداي خود منع كرده است.
شجريان را اگر نتوانيم محبوبترين بگوئيم، مي توانيم يكي از محبوبترين چهره هاي دهه هاي اخير كشورمان بدانيم. هرجا كه مي رود، در داخل و خارج، ولوله اي با حضور او پيدا مي شود. حتي جواناني كه چندان با موسيقي سنتي و اصيل ايراني ميانه ندارند، او را دوست دارند و برايش سرودست مي شكنند و به آواز ها و تصنيف هايش گوش مي دهند، چرا كه به قول خودش تاريخ چهل ساله اخير ايران را مي توان با مروري بر آنچه او در اين مدت خوانده است، مرور كرد. او براي مردم خوانده و با مردم مانده و به جائي رسيده است كه هنگام گشايش موزه موسيقي استاد بزرگ تارنواز جليل شهناز بگويد: دعا كنيد شجريان سالم و پايدار بماند تا موسيقي ايراني با او پايدار بماند؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر