پروژه ای با سه محور: دیالوگ ملی، انتخابات آزاد، نزدیکی دموکراسی
خواهان
کیهان آنلاین
با آقای فریدون احمدی یکی از برگزارکنندگان کنفرانس
پراگ، پیش از برگزاری آن گفتگویی داشتیم که گوشه هایی از آن را در زیر
خواهید خواند. پس از پایان کنفرانس نیز نظر ایشان را درباره چگونگی
برگزاری آن جویا شدیم که در پی بخش نخست می خوانید.
کیهان:
پس از برگزاری دو نشست در استکهلم و بروکسل، پروژه «اتحاد برای
دموکراسی در ایران» در رابطه با اهداف خود در کجا ایستاده است و چه چشم
اندازی در برابر آن قرار دارد؟
فریدون احمدی: پروژه ما سه محور دارد. اول، دیالوگ ملّی یعنی
گسترش فرهنگ دیالوگ بین طیف ها و گرایش های مختلف سیاسی و اجتماعی؛
دوم، مسئله انتخابات آزاد به عنوان راهبرد گذار به دموکراسی در ایران؛
سوم، مسئله نزدیکی و همگرایی نیروهای معتقد به دموکراسی در ایران.
این سه محور لازم و ملزوم همدیگر هستند. ما سعی کردیم در طی
کنفرانس های گذشته و در فاصله بین آنها، این ایده ها را بیشتر
بپرورانیم تا نیروی مادی برای پیشرفت در این سه عرصه به وجود آید.
در مورد لزوم دیالوگ ملی باید بگویم که چالش ها و شکاف های عمیقی
در کشورمان هست که قبل از آنکه به جایی برسند که سر باز کنند و ما به
سرنوشت سوریه و برخی از کشورهای منطقه دچار شویم، باید آنها را در
مجرای دیالوگ ملی مورد بحث و بررسی قرار دهیم. بدین منظور باید کنار
یکدیگر بنشینیم و تلاش کنیم به تفاهم و توافق برسیم. فرضا، در مورد
همین شکاف قومی/ملّی، اکنون که فضای شور و مشورت می تواند حاکم باشد،
اگر با بحث و بررسی معطوف به چاره جویی و راه جویی به حل و فصل آن
نرسیم قطعا فردا به اشکالی با همدیگر صحبت خواهیم کرد که برازنده
فرهنگ، کشور و مردم ما و اساسا منطبق با منافع ملی ما نیست.
محور دوم، شیوه گذار به دموکراسی است. ما به سهم خودمان تلاش می
کنیم گفتمان انتخابات آزاد را که مبتنی است بر موازین پذیرفته شده
جهانی، برای گذار از جمهوری اسلامی به درجه گفتمان مسلط در ایران
برسانیم. در این راه هم نیروهایی در اپوزیسیون ایران را که این راهبرد
را به صورت محدود آن مورد استفاده قرار می دهند و به هر حال قائل به
نوعی از اسلام سیاسی در حکومت هستند به چالش بکشیم.
به عنوان محصول این دو روند در بالا، نزدیک کردن نیروهای
اپوزیسیون دموکراتیک به همدیگر و تقویت همگرایی، محور سوم فعالیت ماست.
از این نظر هم کار بزرگی در استکهلم انجام شد. طیف بسیار گسترده ای از
نیروهای سیاسی با گرایش ها و پیشینه های مختلف سیاسی سعی کردند تاریخ
گذشته خود را کنار بگذارند و بر اساس وضعیت کنونی و حول تلاش برای
استقرار دموکراسی در ایران تلاش کنند. آنها سعی کردند این تبلیغات منفی
را خنثی کنند که نیروهای اپوزیسیون یا نمی توانند دور همدیگر جمع شوند
و در صورت جمع شدن اختلافات فاحش نمی گذارند به توافق و تفاهم برسند.
اثبات خلافِ آن در استکهلم موفقیت بسیار بزرگی بود و دامنه آن هم روز
به روز گسترش بیشتری می یابد. باید امیدوار بود که با وجود سختی ها
بتوانیم با فائق آمدن بر موانع، یک مرکز ثقل سیاسی شکل بدهیم که هم
توجه مردم ایران را جلب کند و هم مورد اعتماد آنان و قابل اتکای آنها
باشد. و نیز توانمندی خود را در دادن تحلیل ها و راهبردهای سیاسی درست
ثابت کند.
کیهان: کمی درباره برنامه کاری کنفرانس پراگ توضیح دهید.
فریدون احمدی: به پیروی از طرح دیالوگ ملی و در راستای تلاش برای
رسیدن به همگرایی، تفاهم و توافق، ما از مسئولان دو حزب دموکرات
کردستان ایران و حزب کومله کردستان ایران و نیز برخی از مخالفان بیانیه
مشترک اخیر این دو حزب دعوت کردیم که در میز گرد اول کنار همدیگر
بنشینند و این دو حزب برخی ابهام ها در این زمینه را رفع کنند. می
دانیم که بین این دو حزب و مخالفان بیانیه مشترک آنها یک نوع دیالوگ،
اما به صورت کتبی صورت گرفته بود که مورد تأیید ماست.
میزگرد دوم نشست با تکیه بر گفتمان انتخابات آزاد، دیالوگ و
همگرایی نیروهای سیاسی تلاش خواهد کرد که این مسئله بیشتر باز شود و
بدین ترتیب مشارکت بیشتری از سوی جمع در آن به عمل آید و به تفاهم بر
سر این گفتمان ها نزدیک تر شویم.
کارگاه هایی ها را تدارک دیده ایم تا مشارکت گسترده بین صد تا صد
و بیست نفر از شرکت کنندگان در کنفرانس را بیشتر تأمین کرده باشیم و
نیز پایه های ادامه این راه و حرکت را با پی ریزی ساختاری متناسب آن
فراهم کرده باشیم. بخشی از شرکت کنندگان اصرار دارند مسائلی را
با جمع در میان گذاشته و از طریق رسانه ها به گوش مردم برسانند. برای
این قسمت هم زمانی را اختصاص داده ایم.
میز گرد دیگر خودمان را «توصیف وضعیت اقتصادی ایران» عنوان داده
ایم. واقعیت آن است که تمام کوشش های ما بر مبنای شناخت وضعیت موجود و
پیش بینی فرجام آن استوار است. در این میز گرد بررسی خواهیم کرد
که آیا وضعیت اقتصادی موجود به فروپاشی منجر خواهد شد و در این بین
امکان فروپاشی سیاسی چقدر است. این هم در شرایط نبود یک نیروی جانشین
برخوردار از اعتماد مردم به چه وضعیتی می انجامد. این به آن
مفهوم نیست که ما حرکت خودمان را به تنهایی نیروی جانشین می
دانیم ولی این حرکت در ارتباط با مجموعه کنشگران داخل کشور در شرایط
فروپاشی سیاسی و در برابر چشم انداز محتمل تاریکی که رژیم می تواند
کشور را بدانجا برساند، باید واکنش مناسب داشته باشیم و آمادگی لازم را
ایجاد کرده باشیم.
کیهان: با توجه به اینکه نتیجه فعالیت شما باید حتما به
طور شفاف و گسترده در دسترس همگان و به ویژه کنشگران سیاسی درون و برون
مرز قرار گیرد و در نشست استکهلم از نظر حضور رسانه های همگانی محدودیت
هایی وجود داشته است، برای حضور بیشتر رسانه های همگانی در نشست پراگ
چه اقداماتی کرده اید؟
فریدون احمدی:
مؤسسه اولاف پالمه برگزارکننده اولین نشست ما از نظر حضور
رسانه های همگانی محدودیت هایی را بر ما تحمیل کرد. این یکی از ضعف های
مهم آن نشست بود. در کنفرانس بروکسل این محدودیت اما رفع شد. ما
توانستیم گفتارمان را مستقیم از طریق پالتاک در اختیار عموم قرار دهیم؛
پوشش تلویزیونی لازم را داشتیم و فیلم های آن در تمام شبکه های اجتماعی
دیده شد. شمار زیادی از خبرنگاران در نشست حضور داشتند و گزارش های
مستقل تهیه گردید. ما تلاش کرده ایم در نشست پراگ طیف خبرنگاران حاضر
را حتا گسترده تر کنیم.
کیهان: شما را برای آلترناتیوسازی از بالا مورد انتقاد
قرار می دهند. شمار قابل توجهی از کنشگران سیاسی بر این نظر هستند که
به جای کنفرانس هایی با شرکت طیف گسترده ای از نیروها و منفردان سیاسی،
باید ابتدا نیروهای نزدیک به هم از نظر سیاسی و باورمندی به وحدت برسند
و همزمان ارتباطات گسترده توده ای پیدا کنند، سپس ائتلاف های شامل طیف
گسترده سیاسی، مانند پروژه شما شکل بگیرد. آیا پروژه شما در نقطه مقابل
این دیدگاه قرار دارد و نافی آن است یا اینکه شما خودتان و آنها را در
یک رابطه مکمل می بینید؟
فریدون احمدی: من فکر می کنم اینها مکمل یکدیگر هستند. اگر فرضا
اتحادهای گسترده تری از جمهوری خواهان، شامل کسانی که از نظر سیاسی و
باورمندی به همدیگر نزدیک هستند، شکل بگیرد، این امر نه فقط منافاتی با
حرکت های گسترده تر شامل نیروها و منفردین دورتر از نظر سیاسی ندارد
بلکه می تواند مکمل آن باشد زیرا همه در همه حال دارای وطایف ملی در
سطح کشوری نیز هستند که معطوف به سرنوشت کشور است. در حال حاضر هم می
دانیم که کشور ما در وضعیت خطیری به سر می برد. اگر محدودیت های خودمان
را نشناسیم و هر کس در پیله جمع و گرایش خودش فرو رود، همان دور باطلی
خواهد بود که در طول 33 سال گذشته بر اپوزیسیون ایران مستولی بوده است.
با این وضعیت هم به هیچ نتیجه جدی در مقابل جمهوری اسلامی نرسیده است.
ما باید این وظایف ملّی را بشناسیم و نه اینکه اعلام آلترناتیو بکنیم
بلکه پایه هایی را بگذاریم که بر مبنای آن طیف گسترده سیاسی ایرانیان
که خواهان استقرار دموکراسی در ایران بر مبنای اعلامیه جهانی حقوق بشر
هستند، بر اساس سکولاریسم و جدایی دین و مذهب از دولت به همدیگر نزدیک
شوند.
دقیقا در پیوند با کنشگران، نهادهای مدنی و جنبش های اجتماعی داخل
کشور یک صف بندی جدی سیاسی می تواند شکل بگیرد و در سرنوشت کشور ایفاگر
نقش مهمی باشد. به نظر من اینهایی که چه درون و چه برون مرز این دو
پروژه را در مقابل هم قرار می دهند کار درستی نمی کنند. بعضی از اینها
هم مغرضانه و خرابکارانه است و می توان ردّ پای عوامل جمهوری اسلامی در
این نفاق ها را دید. طبعا هر گروهی که بیاید و خود را یک قطب
اعلام کند در حالی که از پایه های اجتماعی آن محروم باشد بالاخره رسوا
خواهد شد. حرکت درست این است که ایده ها را به هم نزدیک تر کنیم و
پیوندها را برقرار کنیم. خود این امر به طور طبیعی اعتمادها را در پایه
های اجتماعی شکل خواهد داد و جنبش مردمی را به درجه بلوغ و توانایی
عملی خواهد رساند.
*****
پس از برگزاری کنفرانس پراگ دوباره مصاحبه ای هر چند
کوتاه با آقای فریدون احمدی داشتیم که نظر ایشان را در مورد میزان
موفقیت این کنفرانس جویا شدیم.
وی گفت:
به نظرم کنفرانس موفقیت آمیزی داشتیم و بسیار دلگرم کننده بود.
نخست آنکه شمار شرکت کنندگان از کنفرانس اول تا پراگ سیر صعودی داشته
است. میزان مشارکت در نشست های عمومی و کارگاه و کیفیت بحث ها بالاتر
رفته بود. در عین حال کنفرانس شامل طیف گسترده تری از گرایش های سیاسی
شده بود و در عین حال همدلی و احساس مشترک در مورد سرنوشت کشور در طی
کنفرانس بارز بود.
سطح گفگوها از نظر تحمل نظرات مختلف و حتا متضاد نیز بالاتر رفته
بود و این به ویژه در مورد میزگرد مسائل ملی/قومی که بحث برانگیز
بودند، دیده می شد.
بحث مربوط به محور و استراتژی محوری ما یعنی انتخابات آزاد برای
نظامی دموکراتیک بر مبنای اعلامیه جهانی حقوق بشر، پیشرفت محسوسی داشت.
این گفتمان چراغ راهنمای جمع ما را تشکیل می دهد که باید باز هم دقیق
تر شود.
هشت گروه کاری تشکیل شدند و بسیاری برای شرکت در آنها به منظور
حضور فعال در فعالیت های عملی و جاری در فاصلهه بین برگزاری نشست ها و
در جهت پایه ریزی یک سری اقدامات اعلام آمادگی کردند.
جوانان حضور پُررنگی در کنفرانس داشتند. می توان گفت حدود سی درصد
از حاضران، جوان بودند یعنی زیر چهل سال سن داشتند. با توجه به اینکه
در بین جوانان دانشجو هستند بسیاری از آنان که مشکلات ویزا و مالی
دارند، باید گفت این سی درصد رقم بالایی است.
به غیر از سایت های مختلف ایرانی و تلویزیون فارسی صدای آمریکا،
از رسانه های همگانی غیر ایرانی، مانند روزنامه لوموند و تلویزیون آرته
حضور داشتند. یک روز پس از پایان کنفرانس هم میزگرد زنده ای در برنامه
افق تلویزیون صدای آمریکا برگزار شد که در آن با آقای بیژن حکمت، به
عنوان مخالف این حرکت، گفتگو داشتیم.
در میز گرد اقتصادی نیز بحث ها در سطح بالایی انجام شد. مسئله مهم
مورد بحث آن بود که احتمال فروپاشی سیاسی و پدیداری خلاء قدرت به دنبال
فروپاشی اقتصادی چقدر است. با توجه به این چشم انداز که خطیر و جدی
است، وظایف ملی و سراسری ما اهمیت ویژه ای می یابد و اهمیت دیالوگ ملی
دوچندان می شود.
در پایان این را هم بگویم که اشکالاتی هم در برگزاری نشست پراگ
وجود داشت. به عنوان مثال به دلیل فشردگی وقت و اجبار به ترک سالن در
رأس ساعت مقرر، فرصت اینکه مانند دو کنفرانس قبلی بیانیه نشست به دنبال
قرائت آن مورد شور و بررسی قرار گیرد نبود و تنها با کف زدن حاضران
مورد تأیید اکثریت قرار گرفت. اما بیانیه و یا نکاتی از آن مورد تأیید
کامل برخی از حاضران نبود و متأسفانه در سایت رسمی «اتحاد برای
دموکراسی در ایران»* آوردن اسامی شرکت کنندگان در کنفرانس به دنبال متن
بیانیه، با وجود تیترگذاری «اسامی شرکت کنندگان در کنفرانس»، ایجاد
شبهه کرد که من از این فرصت نیز برای رفع این شبهه استفاده می کنم. در
ضمن ما قول می دهیم تا «کنفرانس استکهلم 2» در پایان سال جاری و یا
آغاز سال جدید خورشیدی، پذیرای انتقادات و نظرات تکمیلی در این مورد و
موارد دیگر باشیم و در آن کنفرانس صدور و تأیید بیانیه از مجرای صحیح
آن انجام گیرد و نظرات دوستان در برگزاری هرچه بهتر کنفرانس آینده یاری
رسان ما باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر