اوضاعی دارد پارادوکس جمهوریت و اسلامیت نظامی که نامش را جمهوری اسلامی نهاده اند. سه قوه دارد و یک رهبر و یا بهتر بگوییم یک رهبر دارد و سه دلقک. لوطی می خواهد از عنترش که جای دوست و دشمن نشان دهد و ما ملت هم همچون رهگذران، بی تفاوت به اینکه این بازی، بازی سرنوشت ما است، تنها نظاره گریم و گاهی تشویقی هم می کنیم و سکه ای هم بر بساط این نا لوطیان می اندازیم.
وقی به هم زدند سگان ولایت و ولی فرمان خفه شوید داد و هر سه نامه نوشتند که آری سلطان، ما فهمیدیم حرفت را. مردم غریبه اند و اگر دعوایی هم داریم، باید در خلوت حل شود مبادا که چشم نا محرم ملت ایران، دستمان را بخوانند.
این است وضع و اوضاع ایران در سومین هزاره از تاریخ بشری.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر