عصر ايران – چند روز پيش سازمان هواپيمايي كشوري طي دستورالعملي از آژانس هاي مسافرتي خواسته است از اعلام نام و نوع هواپيماها به خريداران بليت هواپيما خودداري كنند!
هر چند اين دستور العمل ، ناقض بديهي ترين حقوق مسافر ، يعني اطلاع از نوع وسيله پروازي بوده است ، اما اظهارات " رضا جعفر زاده " سخنگوي سازمان هواپيمايي كشوري در مصاحبه اي با خبرگزاري دولت ( ايرنا ) ، بيش از اصل دستورالعمل ، نااميد كننده بود.
اين مقام دولتي ، در توجيه دستور العمل ابلاغي اخير سازمان متبوع خود به دفاتر خدمات مسافرت هوايي گفته است كه : ممنوعيت اعلام نام و نوع هواپيما براي رفاه مسافران است ."
بايد از اين مقام دولتي پرسيد كه آيا اين سخنان بي احترامي به مردم و استفاده كنندگان از خدمات هوايي نيست ؟اينكه يك مدير دولتي معتقد باشد كه مردم نبايد از هواپيمايي كه سوار آن مي شوند اطلاع داشته باشند و بعد براي توجيه اين دستور العمل " عجيب و غريب " اين كار را به نفع مردم و براي رفاه آنها بداند ، آيا توهين به مردم نيست ؟
بايد از آقاي سخنگو پرسيد كه آيا ايشان و مديران سازمان هواپيمايي كشوري بيشتر از خود مردم منافع و مضار آنها را مي شناسند ؟ و اينكه آيا مردم حق ندارند نوع هواپيمايي كه مي خواهند با آن سفر انجام دهند را انتخاب كنند ؟
بسياري از مردم و مسافران حتي براي يك سفر ساده زميني و براي مسافتي نه چندان دور ( اگر بخواهند از اتوبوس يا قطار استفاده كنند ) نوع اتوبوس يا قطار ، تعداد صندلي و ... را مي پرسند ، انتخاب كرده و بعد بليت مي خرند ، حال چگونه است كه براي سفر هوايي كه ممكن است ده يا بيست برابر بيشتر از سفر زميني براي مسافر هزينه داشته باشد ، اين حق انتخاب سلب مي شود ؟ و حتي در مقام توجيه عذر بدتر از گناه آورده مي شود كه اين كار براي رفاه حال مسافران است ؟!
سخنگوي سازمان هواپيمايي كشوري در ادامه مصاحبه خود مي گويد : اين تصميم درپي اعتراضها و شكايتهاي مسافران از برخي دفاتر خدمات مسافرت هوايي مبني بر تبليغات كاذب و عدم انجام سفر با هواپيما يا شركت هواپيمايي وعده داده شده صورت گرفته است."
در مقام پاسخ بايد گفت كه اگر واقعا چنين است و چند دفتر مشخص هواپيمايي تخلف داشته اند ، چرا بايد به جاي برخورد با آن چند دفتر متخلف ، مردم را از حق انتخاب محروم كنيم و در مقام توجيه عذر بدتر از گناه بياوريم ؟
آقاي جعفر زاده در ادامه مي گويد : " برخي آژانس هاي مسافرتي براي فروش بيشتر و جذب مشتري اقدام به تبليغ براي شركت هواپيمايي خاصي مي كنند كه اين خلاف مقررات است."
لازم است در اين زمينه به آقاي سخنگو چند مورد را متذكر شويم :
اولا : اينكه ايشان مي گويد اين امر خلاف مقررات است ؛ مي شود بفرمايند كه كدام مقررات و كدام ماده و بند از قانون مورد نظر ايشان مي باشد ؟
ثانبا : مگر مبناي تاسيس شركت هاي هواپيمايي خصوصي امكان رقابت در جهت هر چه بهتر شدن كيفيت خدمات شركت هاي هواپيمايي و افزايش رضايت مشتريان و كاهش قيمت خدمات هواپيمايي در اثر اين رقابت نيست ؟
حال چه اشكالي دارد كه شركت هاي هواپيمايي در اين جهت با هم رقابت كنند و در نتيجه هر شركتي كه خدمات بهتري به مسافران ارايه مي دهد و مشتريان خود را راضي نگه مي دارد ،از اقبال عمومي بيشتري برخوردار باشد ؟
طبيعي است كه وقتي شركتي در مقام مقايسه با ديگر شركت ها خدمات بهتري به مسافران ارايه مي دهد مشتري بيشتري هم خواهد داشت و اين اقدام سازمان هواپيمايي كشوري در ابلاغ دستور العمل عدم اطلاع يافتن مسافران از نوع هواپيما دقيقا مغاير با همين فلسفه رقابت پذيري است .
نكته پاياني اينكه سخنان سخنگوي محترم سازمان هواپيمايي كشوري در تشريح دلايل ابلاغ دستور العمل عدم اطلاع مسافران از هواپيمايي كه مي خواهند جان " ناقابل! " خود را درون آن ببرند ، بيش از آنكه در جهت روشن كردن دلايل اين ابلاغيه عجيب و غريب باشد ، نمكي بر زخم استفاده كنندگان از خدمات مسافرت هاي هوايي كشور است .
نمكي كه بر زخم " سقوط يا سانحه هوايي براي 7 هواپيما در سال اخير و جان باختن صدها شهروند ايراني در اين سوانح ناگوار" پاشيده مي شود
هر چند اين دستور العمل ، ناقض بديهي ترين حقوق مسافر ، يعني اطلاع از نوع وسيله پروازي بوده است ، اما اظهارات " رضا جعفر زاده " سخنگوي سازمان هواپيمايي كشوري در مصاحبه اي با خبرگزاري دولت ( ايرنا ) ، بيش از اصل دستورالعمل ، نااميد كننده بود.
اين مقام دولتي ، در توجيه دستور العمل ابلاغي اخير سازمان متبوع خود به دفاتر خدمات مسافرت هوايي گفته است كه : ممنوعيت اعلام نام و نوع هواپيما براي رفاه مسافران است ."
بايد از اين مقام دولتي پرسيد كه آيا اين سخنان بي احترامي به مردم و استفاده كنندگان از خدمات هوايي نيست ؟اينكه يك مدير دولتي معتقد باشد كه مردم نبايد از هواپيمايي كه سوار آن مي شوند اطلاع داشته باشند و بعد براي توجيه اين دستور العمل " عجيب و غريب " اين كار را به نفع مردم و براي رفاه آنها بداند ، آيا توهين به مردم نيست ؟
بايد از آقاي سخنگو پرسيد كه آيا ايشان و مديران سازمان هواپيمايي كشوري بيشتر از خود مردم منافع و مضار آنها را مي شناسند ؟ و اينكه آيا مردم حق ندارند نوع هواپيمايي كه مي خواهند با آن سفر انجام دهند را انتخاب كنند ؟
بسياري از مردم و مسافران حتي براي يك سفر ساده زميني و براي مسافتي نه چندان دور ( اگر بخواهند از اتوبوس يا قطار استفاده كنند ) نوع اتوبوس يا قطار ، تعداد صندلي و ... را مي پرسند ، انتخاب كرده و بعد بليت مي خرند ، حال چگونه است كه براي سفر هوايي كه ممكن است ده يا بيست برابر بيشتر از سفر زميني براي مسافر هزينه داشته باشد ، اين حق انتخاب سلب مي شود ؟ و حتي در مقام توجيه عذر بدتر از گناه آورده مي شود كه اين كار براي رفاه حال مسافران است ؟!
سخنگوي سازمان هواپيمايي كشوري در ادامه مصاحبه خود مي گويد : اين تصميم درپي اعتراضها و شكايتهاي مسافران از برخي دفاتر خدمات مسافرت هوايي مبني بر تبليغات كاذب و عدم انجام سفر با هواپيما يا شركت هواپيمايي وعده داده شده صورت گرفته است."
در مقام پاسخ بايد گفت كه اگر واقعا چنين است و چند دفتر مشخص هواپيمايي تخلف داشته اند ، چرا بايد به جاي برخورد با آن چند دفتر متخلف ، مردم را از حق انتخاب محروم كنيم و در مقام توجيه عذر بدتر از گناه بياوريم ؟
آقاي جعفر زاده در ادامه مي گويد : " برخي آژانس هاي مسافرتي براي فروش بيشتر و جذب مشتري اقدام به تبليغ براي شركت هواپيمايي خاصي مي كنند كه اين خلاف مقررات است."
لازم است در اين زمينه به آقاي سخنگو چند مورد را متذكر شويم :
اولا : اينكه ايشان مي گويد اين امر خلاف مقررات است ؛ مي شود بفرمايند كه كدام مقررات و كدام ماده و بند از قانون مورد نظر ايشان مي باشد ؟
ثانبا : مگر مبناي تاسيس شركت هاي هواپيمايي خصوصي امكان رقابت در جهت هر چه بهتر شدن كيفيت خدمات شركت هاي هواپيمايي و افزايش رضايت مشتريان و كاهش قيمت خدمات هواپيمايي در اثر اين رقابت نيست ؟
حال چه اشكالي دارد كه شركت هاي هواپيمايي در اين جهت با هم رقابت كنند و در نتيجه هر شركتي كه خدمات بهتري به مسافران ارايه مي دهد و مشتريان خود را راضي نگه مي دارد ،از اقبال عمومي بيشتري برخوردار باشد ؟
طبيعي است كه وقتي شركتي در مقام مقايسه با ديگر شركت ها خدمات بهتري به مسافران ارايه مي دهد مشتري بيشتري هم خواهد داشت و اين اقدام سازمان هواپيمايي كشوري در ابلاغ دستور العمل عدم اطلاع يافتن مسافران از نوع هواپيما دقيقا مغاير با همين فلسفه رقابت پذيري است .
نكته پاياني اينكه سخنان سخنگوي محترم سازمان هواپيمايي كشوري در تشريح دلايل ابلاغ دستور العمل عدم اطلاع مسافران از هواپيمايي كه مي خواهند جان " ناقابل! " خود را درون آن ببرند ، بيش از آنكه در جهت روشن كردن دلايل اين ابلاغيه عجيب و غريب باشد ، نمكي بر زخم استفاده كنندگان از خدمات مسافرت هاي هوايي كشور است .
نمكي كه بر زخم " سقوط يا سانحه هوايي براي 7 هواپيما در سال اخير و جان باختن صدها شهروند ايراني در اين سوانح ناگوار" پاشيده مي شود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر