۱۳۸۸ بهمن ۶, سه‌شنبه

زهرا رهنورد : سازش نمي كنيم , دولت محمود احمدي نژاد را به رسميت نمي شناسيم

بيانيه شماره 17 ميرحسين موسوي از سوي برخي گروهها و شخصيت هاي سياسي نشانه به رسميت شناختن دولت محمود احمدي نژاد ارزيابي شد و برخي تا بدانجا پيش رفتند كه سخن از سازش پشت پرده رهبران جنبش سبز با حكومت به ميان آوردند. امري كه زهرا رهنورد در مصاحبه با "روز" آن رابه شدت رد و به صراحت اعلام كرد: "نه دولت احمدي نژاد را به رسميت مي شناسيم و نه سازش مي كنيم بلكه صادقانه پي گير حقوق و مطالبات مردم هستيم."
با خانم رهنورد در شرايطي مصاحبه كرده ايم كه از يك سو فشارها بر ميرحسين موسوي، با بازداشت مشاوران و نزديكان اوافزايش يافته و از سوي ديگر شايعاتي مبني بر سازش پشت پرده و به رسميت شناختن دولت احمدي نژاد از سوي او و ساير رهبران جنبش سبز، پخش شده است. اما خانم رهنورد با وجود همه اين فشارها و تهديدها تصريح مي كند: "سينه مان را سپر كرده ايم و آماده براي هرگونه تير و حمله و تروري هستيم."
مصاحبه با زهرا رهنورد، استاد دانشگاه، نويسنده و همسر ميرحسين موسوي را در پي مي آيد.
خانم رهنورد بعد از انتشار بيانيه هفدهم آقاي موسوي، برخي اينگونه برداشت كرده اند كه آقاي موسوي، دولت محمود احمدي نژاد را به رسميت شناخته است. چنين برداشتي درست است؟
برداشت شخصي من از بيانيه، اين نيست، چون بندهاي ديگر همين بيانيه تاكيد دارد كه تقلبي در كار بوده و انتخابات سالم نبوده است؛ وقتي در بيانيه بر اين موضوع تاكيد مي شود، چگونه چنين برداشتي مي شود؟ من فكر ميكنم و برداشت من اين است كه از متن همين بيانيه به وضوح مي توان فهميد كه آقاي موسوي، دولت برآمده از تقلب را به رسميت نمي شناسد.

ولي اكنون شايعات زيادي درباره سازش پشت پرده آقايان موسوي و كروبي و خاتمي مطرح است و امروز نيز برخي اخبار به نقل از آقاي كروبي در مورد به رسميت شناختن دولت احمدي نژاد منتشر شده است. برخي بيانيه آقاي موسوي و سخنان امروز آقاي كروبي را به سازش هاي پشت پرده تعبير ميكنند.
به هيچ وجه چنين چيزي نيست و سازشي در كار نيست. من در آن بيانيه نه تنها هيچ گونه سازشي نمي بينم بلكه آن بيانيه كف خواسته ها و آرمان هاي مردم است و حداقلي از خواسته هاي مردم و حكومت مي تواند به راحتي اين خواسته ها را عملي كند.

ولي حكومت اين خواسته را نمي پذيرد يعني تاكنون نپذيرفته؛ شما فكر ميكنيد به اين خواسته ها تن خواهند داد؟
من نمي توانم آينده را پيش بيني كنم كه چه اتفاقي خواهد افتاد و چه خواهد شد، فقط اميدوارم هر اتفاقي كه مي افتد به نفع ملت ايران باشد و به سربلندي ملت ايران ختم شود.ميخواهم بر اين نكته تاكيد كنم كه نه دولت احمدي نژاد را به رسميت مي شناسيم و نه پشت پرده سازش مي كنيم.

با بازداشت هاي گسترده اي كه موج دوم آن بعد از روز عاشورا آغاز شد، به نظر ميرسد فضا بسته تر از سابق شده و از طرف ديگر شامل كساني شده كه به انقلاب خدمات زيادي كرده اند. به نظرتان اين بازداشت ها تاثيري در حركت مردمي خواهد داشت؟
اين بازداشت ها كار بسيار غلط و اشتباهي است كه متاسفانه همچنان هم ادامه دارد. بازداشت كساني كه حرفهاي آزاديخواهانه ميزنند و از حقوق مردم سخن مي گويند هيچ محمل قانوني ندارد. بايد توجه داشت كه آرمان هاي آزاديخواهانه، دموكراسي طلبي، قانون گرايي و مردمسالاري ديني، پايه هاي خواسته هاي مردم است كه "راي" نيز در درون همان قرار ميگيرد؛ دستگيري ها كه چه مردم عادي و چه شخصيت هاي سياسي و مطبوعاتي و... را در بر مي گيرد، محمل درست و قانوني ندارد. بازداشت شخصي مثل دكتر بهشتي كه سمبل همه حق طلبي ها و انديشمندي هاي جنبش و يك دلسوز دانشگاهي است چه فايده اي براي آقايان دارد؟ منظورم فقط شخص دكتر بهشتي نيست بلكه او را به عنوان سمبلي از عزيزان دربند مي گويم كه به خاطر آرمان هاي بلند و انساني شان بازداشت شده اند. من همچنين مي خواهم مساله زنان را به طور اخص مطرح و تاكيد كنم كه بازداشت شيرزنان فهيم و آگاه ايراني، ضربه بزرگي به حيثيت جمهوري اسلامي ميزند. زناني كه بايد دراجتماع و دانشگاهها مشغول كار باشند اكنون در كنج زندان ها هستند و اين موضوع سرافكندگي عظيمي در سطح ايران و جهان براي جمهوري اسلامي به دنبال دارد.

آيا اين بازداشت ها و بگير و ببندها تاثيري در حركت مردم و جنبش سبز خواهد داشت؟
اين دستگيري ها هيچ گونه تاثيري در خواست و حركت مردم ندارد؛ مردم به شدت آگاه هستند و با شعور بالاي سياسي، مطالبات خود را پي گيري ميكنند. اكنون اين مردم هستند كه پيشروي روشنفكران هستند، حتي روشنفكران ما به دنبال مردم حركت مي كنند.
خانم رهنورد تعداد زيادي از نزديكان شما و همسرتان بازداشت شده اند؛برادرتان دوبار بازداشت شده و خواهرزاده آقاي موسوي نيز به شهادت رسيده اند. اين مسائل چه تاثيري در زندگي شخصي و خانوادگي شما داشته است؟
ما با جنبش سبز نفس مي كشيم و زندگي مي كنيم؛ خود من هميشه از سوي جريان هاي محافظه كار و واپس گرا سركوب شده ام اما انديشه هايم را مطرح كرده ام. متاسفانه فشارهايشان بر زنان آزاديخواه و من متمركز شده و با اهانت ها و حاشيه سازي هايي كه تازگي نيز ندارد و از سالها قبل جريان داشته، سعي در سركوب ما داشته اند، اما اكنون ديگر حيا را خورده و آبرو را تف كرده اند. زماني كتاب هايم را اجازه انتشار نميدادند و كاري كردند كه من زندگي كاري و اجتماعي ام را فقط در دانشگاه گذاشتم اما فشارها ادامه داشت. حالا شديد تر شده؛ هدف آنها اين است كه من وجود نداشته باشم، نفس نكشم و نباشم. حتي زندگي عاشقانه ما را نيز بر نمي تابند و سعي كردند حاشيه ها به وجود آورند اما همگان ميدانند ما چه نوع زندگي اي داريم و اين فشارها و تهديدها، هيچ تاثيري در روند زندگي و فعاليت ها و آرمان هاي ما ندارد.
بيشتر ميخواهم بدانم چه فضايي بر خانواده و فاميل و نزديكان شما كه اين همه هزينه داده و ميدهند حاكم است؟ آيا اين هزينه ها تاثيري در رابطه آنها با آقاي موسوي داشته است؟
اين هزينه ها به خاطر آقاي موسوي نيست بلكه به خاطر جنبش سبز است؛ ما فرد گرا نيستيم و فردگرايي نداريم و خانواده و فاميل ما نيز جدا از مردمي كه هزينه ميدهند نيستند. برادر من يك شخصيت كاملا علمي و متخصص است و هيچ نوع فعاليت سياسي ندارد اما همچون ساير مردم هزينه ميدهد. ما سينه مان را سپر كرده ايم و آماده براي هرگونه تير و حمله و تروري هستيم.
خانم رهنورد خود شما نيز تاكنون سه بار مورد حمله قرار گرفته ايد؛ گفته مي شد افرادي كه به شما حمله كردند از "خواهران بسيجي" بودند. ممكن است توضيح دهيد اصل قضيه چه بود؟
من نمي توانم با اطمينان بگويم كه بسيجي بوده اند اما مي گويم كه ماموريت داشته اندو از يك روز قبل از 16 آذر تا 18 آذر من در ناامني شديد قرار داشتم. به طور مداوم  تعقيب ام ميكردند و يك بار سرم ريختند و بارها با حرفهاي بسيار زشتي اهانت كردند. يكبار كه حراست دانشگاه مرا به ماشين منتقل كرد تا از محل دور شوم، يك موتورسوار دستش را داخل ماشين كرد و گاز فلفل زد كه به شدت حالم بد شد و مدتي مريض بودم و خونريزي كليه داشتم. روزهاي ديگر نيز حراست دانشگاه مراقبت ميكرد. آن 4 روز تا 18 آذر يا توهين ميكردند و يا حمله فيزيكي ميكردند و هيچ گونه امنيتي نداشتم اما بعد از 18 آذر دست برداشتند و فعلا كه خبري نيست.
شما نمي ترسيد از اينكه يكباره حادثه اي برايتان به وجود آورند؟ آيا پيش بيني چنين حوادثي را كرده ايد؟
آزاديخواهي و سلحشوري جزو آرمان هاي من در زندگي بوده و به خاطر همين از مرگ هم هيچ هراسي ندارم. قبلا گفتم سينه مان را سپر كرده ايم و من به شخصه آماده هرگونه تير و حمله و تروري هستم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر