عبارت فارسی “پول علف خرس است” و یا ضرب المثل معروف ” خرج که از کیسه مهمان بود حاتم طایی شدن  آسان بود” احتمالا بیشترین کاربردشان را از زمان ابداعشان،  در دولت احمدی نژاد داشته اند. همین دو سه روز پیش خبر بذل و بخشش میلیون دلاری از جیب ملت ایران به زیمبابوه که احتمالا مردمش سزاوارتر از مردم ایران  بودند منتشر شد. اکنون هم که “همایش ایرانیان خارج از کشور” با هزینه های سر سام آور برگزار شده است. از اینکه چنین همایش های که هزینه آن دست کم شامل هزینه های بلیت رفت و برگشت از نقاط  مختلف دنیا  و اسکان مهمانان در بهترین هتل های تهران میشود و ازکیسه ملت هزینه میشود،  چه میزان خروجی و فایده برای مردم ایران و کشور دارد،  مانند باقی کارهای دولت هیچوقت از آن گزارش روشنی به مردم ارائه نشده است. چیزی که به ذهن هر ابولبشری  میرسد اینست که اگر نخبگان واقعی ملت که در آنسوی مرزها درحال تلاش و کار و پژوهش و خدماتی هستند به کشور دعوت شوند و با برنامه ریزی هدفمند از توان آنان بهرهبرداری شود،  نه تنها این هزینه ها قابل جبران است،  بلکه منافع آن به مراتب بیشتر از هزینه های آن است. البته اینکه آیا نخبگان واقعی،  به  دعوت  چنین دولتی که مشروعیت آن پس از وقایع سال گذشته،  زیرعلامت سؤال است،  پاسخ مثبت میدهند یا نه خود قابل بحث است. پس واقعن چه کسانی به چنین همایش های دعوت میشوند؟ و یا بهتر اینکه بپرسیم چه کسانی به دعوت چنین دولتی پاسخ مثبت میدهند؟! امروز که تصاویری از این همایش را میدیدم،  چهره یکی  از مدعوین همایش آشنا به نظر آمد. خوب که فکر کردم شناختمش. روحانی که چند وقت پیش به دلیل امنیتی از کشوری که سالها در آن ساکن بوده  یعنی استرالیا، اخراج شد.” مشتی نشانی خروار‎”!

حاج آقا “لقایی” روحانی که یکی دو ماه پیش نامش تیتر اول خبرگزاریها بود و مجبور به ترک استرالیا شد، به “همایش ایرانیان خارج از کشور” دعوت شده است. احتمالا هزینه بلیت خروج اجباریش از استرالیا را هم از محل بودجه این همایش دریافت کرده است! اینکه این روحانی خوش نام! قرار است پس از پایان این همایش، چه خدماتی در کدام نقطه دنیا به مردمی که خرج خورد و خوراک و بلیت و هزار چیز دیگرش کردند  انجام دهد، باید از کسی پرسید که ادعای مدیریت جهان و حومه را دارد! شاید بهتر باشد نام این همایش را به ” همایش ایرانیان اخراجی در کشور” تغییر داد!