شهادت غلامعلي حداد عادل در مورد مجتبي خامنه اي (داماد وي) آغاز كننده سازوكار ديگري در روال رهبر سازي در ايران است. وي در شهادت خود بر چهار صفت مجتبي خامنهاي تاكيد مي كند، عبادت، زهد، بي گناهي و تدريس درس خارج: «اما جسته و گريخته ميدانم كه سالهاست در قم درس خارج تدريس ميكند و اوقات خود را در منزل يا به مطالعه فقه و فقاهت ميگذارند يا به عبادت. ... من طي سيزده سال گذشته كه با او نسبت پيدا كردهام هنوز صداي بلند او را نشنيدهام و گناهي از او نديدهام. ... زندگي ايشان به مراتب از زندگي يك كارمند متوسط شهرستاني سادهتر است.» (تابناك به نقل از پاسدار اسلام، ۲۸ مرداد ۱۳۸۹) اين سخنان را چگونه بايد در بافت و سياق شرايط امروز سياسي در ايران فهميد؟
فرايند اقناع
پس از شعارهايي كه در اعتراضات مابعد انتخابات دهم رياست جمهوري عليه مجتبي خامنه اي داده شد دستگاه تبليغاتي جمهوري اسلامي چند ماهي تبليغ به نفع مجتبي خامنهاي را معلق كرد تا آن شعارها از يادها برود. اما اكنون فضا براي طرح مجدد مجتبي از نگاه كاست حاكم فراهم شده است و فردي مثل حداد عادل كه بدون استمزاج از "آقا" آب هم نمي خورد به دفاع از چهره عمومي مجتبي خامنه اي پرداخته است. انتخاب حداد عادل به سه دليل بوده است: ۱) حضور او در جمع دانشگاهيان از مجراي فرهنگستان و نهادهاي مختلف دانشگاهي، ۲) ارتباط خانوادگي وي با مجتبي خامنهاي (داماد وي) كه روايت او را به روايت دست اول تبديل مي كند، و ۳) قدرت او در مجلس و ارتباطش با نيروهاي سنتگراي اقتدارگرا در عين عدم مخالفت با نظامي گرايان.
البته مشخص نيست نقش هاشمي رفسنجاني در دفاع از رهبري خامنه اي پس از مرگ خميني اكنون بر عهده چه كسي در مجلس خبرگان پس از مرگ احتمالي آيتالله خامنه اي قرار داده شده است اما حداد عادل به فراهم آوردن زمينه سياسي آن مشغول شده است. داستانهايي كه حداد روايتگر آن است با داستانهايي كه يكي از خبرگان در جلسه آن پس از مرگ خامنهاي خواهد گفت تكميل خواهد شد. بار گذشته نقل قول از خميني براي شايستگي خامنهاي براي فقهاي مجلس خبرگان كفايت مي كرد اما اين بار احتمالا به فقهايي كه ارتباطي ويژه با امام زمان دارند يا خوابهايي كه ديده شده نيز استناد خواهد شد.
زمينه سازي اجتماعي و حقوقي
حداد عادل در سخنان خود در مورد مجتبي خامنه اي به دو دسته ويژگيها اشاره مي كند كه هر يك متوجه به مقصودي خاص و مخاطباني ويژه هستند. يك دسته ويژگيهايي است كه امروز در باندهاي قدرت و سبد راي اقتدارگرايان با جديت در رهبري دنبال مي شوند، مثل ساده زيستي، اهل عبادت بودن و زندگي در حد مردم عادي. در شرايطي كه آقا زاده بودن در عرف سياسي به معناي سوء استفاده از قدرت و برخورداري از رانتهاي سياسي و اقتصادي است، حداد عادل مجتبي خامنه اي را نمونه اي خلاف جريان رود معرفي مي كند.
يكي از اين ويژگيهاي ذكر شده، گناه نكردن مجتبي خامنه ي است كه با نظر اخير مصباح يزدي، وي را به مقام معصوميت نيز ارتقا مي دهد: «هر چند عصمت چهارده معصوم توسط خدا تضمين شده است اما اين به معناي معصوم نبودن ديگران نيست.» (آفتاب نيوز، ۲۸ مرداد ۱۳۸۹)
دسته ديگر ويژگي هاي حقوقي است. تاكنون گفته شده بود كه مجتبي خامنهاي در قم مشغول خواندن درس خارج است (دارد شرط اجتهاد رهبري را كسب مي كند) اما حداد عادل پا را از اين هم فراتر گذاشته و مي گويد وي به تدريس درس خارج مشغول است كه اين امر، سنتا حيطه مراجع تقليد است و حداد به طور غير مستقيم به مرجعيت وي گواهي مي دهد.
قيد موروثي هم اضافه مي شود
ولايت فقيه با مادام العمر بودن رهبر، فرا قانون، نظارت ناپذير و غير پاسخگو بودن وي تداوم سلطنت بود با يك استثنا: اين كه قدرت را در يك صنف متمركز مي كرد و نه در يك خانواده. طرفداران خميني كه از مخالفان جدي نظام سلطنتي بودند نمي توانستند تداوم قدرت در يك خانواده را پذيرا شوند و از اين حيث انتخابات دهم رياست جمهوري فرصتي طلايي براي بيت خامنه اي بود كه آنها را از قدرت به طور كامل بيرون بياندازد. اما همه طرفداران خامنهاي مطيع قدرتاند برايشان نظام موروثي و غير موروثي تفاوتي نمي كند. از اين حيث مجموعه هاي نيروهايي كه امروز در ايران حكومت مي كنند رهبري فرزند خامنهاي را بسيار آسان تر از رهبري فردي ديگر پذيرا مي شوند.
مكتب مصباح و انصار
مجتبي خامنهاي شاگرد محمد تقي مصباح يزدي، محمود هاشمي شاهرودي و محمد باقر خرازي (رهبر معنوي گروه موسوم به "حزب الله ايران") است. او طبعا بايد چهار آموزه را از اين سه فرد به خوبي فراگرفته باشد: ۱) انتصابي بودن رهبري و نمايندگي مستقيم امام زمان كه در فرد ولي فقيه متجسم مي شود و اختيارات بي حد و حصر وي ناشي از اين انتصاب و در نتيجه عدم نياز وي به مشروعيت و مقبوليت مردمي (مصباح يزدي)، ۲) جواز ترور و كشتن مخالفان و افرادي كه احكام شرعي را رعايت نمي كنند و عدم انحصار خشونت به نهادهاي رسمي حكومتي (مصباح و خرازي)، ۳) فقيه و فقاهت در خدمت قدرت سياسي (شاهرودي)، و ۴) غير ممكن بودن حفظ قدرت بدون تمسك به هستههاي شبه نظامي (خرازي). سيد علي خامنهاي به هر چهار موضوع باور دارد و فقهاي نزديك به وي اين امور را اسلاميزه كرده و در عمل مطرح و به اجرا در آوردهاند.
از اين نگاه مجتبي تنها كسي است كه مشي سياسي خامنه اي را به خوبي دنبال خواهد كرد و تغيير رهبري تغييري در ساختار سياسي و سازوكارهاي به جريان انداختن قدرت و افراد درگير در كاست قدرت ايجاد نمي كند، موضوعي كه دقيقا مد نظر نيروهاي نظامي و امنيتي در هر گونه انتقال قدرت است.
قابل اعتماد براي امنيتي- نظاميها
در حكومت امروز جمهوري اسلامي هيچ كس نمي تواند سكان رهبري را به دست گيرد بدون آن كه پيوندهاي محكمي با دستگاه هاي امنيتي و نظامي داشته باشد. سپاه و دستگاه هاي امنيتي موازي نفوذ خود را آن چنان در قدرت و ثروت كشور گستردهاند كه اگر فردي در اين نهادها زمينه نداشته باشد نمي تواند به مقام رهبري نائل آيد. حكومت جمهوري اسلامي در دوران پس از انتخابات صرفا بر پايه قواي قهريه و زور عريان عمل مي كند و تنها كسي مي تواند رهبري آينده را در دست بگيرد كه براي اِعمال زور و به كار بردن سياست مشت آهنين آمادگي داشته باشد.
از همين جهت است كه معترضان در دوران اعتراضات پس از انتخابات با دورنگري به ارتباطات وثيق مجتبي با نهادهاي نظامي و امنيتي از طريق افرادي مثل حسين طائب (معاون اطلاعات سپاه پاسداران و از دوستان نزديك مجتبي)، محمد محمدي گلپايگاني (رئيس دفتر آقاي خامنه اي و پدر شوهر دختر بزرگ خامنهاي، بشري از معاونان سابق وزارت اطلاعات) يا اصغر حجازي (مسئول امنيت بيت رهبري) اشاره داشتند. فردي مثل مجتبي كه هم با عالي رتبه ترين مقامات امنيتي و نظامي پيوند وثيق دارد، هم سوابق اجتهادش در حال ساخته شدن است و هم در رشتهاي از رابط خانوادگي به كاست حاكم پيوسته است كسي است كه اين نهادها دنبال مي كنند. بيان سخنان فوق در مورد مجتبي خامنه اي در مصاحبه حداد عادل با مجله پاسدار اسلام (يكي از نشريات سپاه پاسداران) وجهي نمادين و گويا دارد.
مجيد محمدي ( جامعه شناس )
فرايند اقناع
پس از شعارهايي كه در اعتراضات مابعد انتخابات دهم رياست جمهوري عليه مجتبي خامنه اي داده شد دستگاه تبليغاتي جمهوري اسلامي چند ماهي تبليغ به نفع مجتبي خامنهاي را معلق كرد تا آن شعارها از يادها برود. اما اكنون فضا براي طرح مجدد مجتبي از نگاه كاست حاكم فراهم شده است و فردي مثل حداد عادل كه بدون استمزاج از "آقا" آب هم نمي خورد به دفاع از چهره عمومي مجتبي خامنه اي پرداخته است. انتخاب حداد عادل به سه دليل بوده است: ۱) حضور او در جمع دانشگاهيان از مجراي فرهنگستان و نهادهاي مختلف دانشگاهي، ۲) ارتباط خانوادگي وي با مجتبي خامنهاي (داماد وي) كه روايت او را به روايت دست اول تبديل مي كند، و ۳) قدرت او در مجلس و ارتباطش با نيروهاي سنتگراي اقتدارگرا در عين عدم مخالفت با نظامي گرايان.
البته مشخص نيست نقش هاشمي رفسنجاني در دفاع از رهبري خامنه اي پس از مرگ خميني اكنون بر عهده چه كسي در مجلس خبرگان پس از مرگ احتمالي آيتالله خامنه اي قرار داده شده است اما حداد عادل به فراهم آوردن زمينه سياسي آن مشغول شده است. داستانهايي كه حداد روايتگر آن است با داستانهايي كه يكي از خبرگان در جلسه آن پس از مرگ خامنهاي خواهد گفت تكميل خواهد شد. بار گذشته نقل قول از خميني براي شايستگي خامنهاي براي فقهاي مجلس خبرگان كفايت مي كرد اما اين بار احتمالا به فقهايي كه ارتباطي ويژه با امام زمان دارند يا خوابهايي كه ديده شده نيز استناد خواهد شد.
زمينه سازي اجتماعي و حقوقي
حداد عادل در سخنان خود در مورد مجتبي خامنه اي به دو دسته ويژگيها اشاره مي كند كه هر يك متوجه به مقصودي خاص و مخاطباني ويژه هستند. يك دسته ويژگيهايي است كه امروز در باندهاي قدرت و سبد راي اقتدارگرايان با جديت در رهبري دنبال مي شوند، مثل ساده زيستي، اهل عبادت بودن و زندگي در حد مردم عادي. در شرايطي كه آقا زاده بودن در عرف سياسي به معناي سوء استفاده از قدرت و برخورداري از رانتهاي سياسي و اقتصادي است، حداد عادل مجتبي خامنه اي را نمونه اي خلاف جريان رود معرفي مي كند.
يكي از اين ويژگيهاي ذكر شده، گناه نكردن مجتبي خامنه ي است كه با نظر اخير مصباح يزدي، وي را به مقام معصوميت نيز ارتقا مي دهد: «هر چند عصمت چهارده معصوم توسط خدا تضمين شده است اما اين به معناي معصوم نبودن ديگران نيست.» (آفتاب نيوز، ۲۸ مرداد ۱۳۸۹)
دسته ديگر ويژگي هاي حقوقي است. تاكنون گفته شده بود كه مجتبي خامنهاي در قم مشغول خواندن درس خارج است (دارد شرط اجتهاد رهبري را كسب مي كند) اما حداد عادل پا را از اين هم فراتر گذاشته و مي گويد وي به تدريس درس خارج مشغول است كه اين امر، سنتا حيطه مراجع تقليد است و حداد به طور غير مستقيم به مرجعيت وي گواهي مي دهد.
قيد موروثي هم اضافه مي شود
ولايت فقيه با مادام العمر بودن رهبر، فرا قانون، نظارت ناپذير و غير پاسخگو بودن وي تداوم سلطنت بود با يك استثنا: اين كه قدرت را در يك صنف متمركز مي كرد و نه در يك خانواده. طرفداران خميني كه از مخالفان جدي نظام سلطنتي بودند نمي توانستند تداوم قدرت در يك خانواده را پذيرا شوند و از اين حيث انتخابات دهم رياست جمهوري فرصتي طلايي براي بيت خامنه اي بود كه آنها را از قدرت به طور كامل بيرون بياندازد. اما همه طرفداران خامنهاي مطيع قدرتاند برايشان نظام موروثي و غير موروثي تفاوتي نمي كند. از اين حيث مجموعه هاي نيروهايي كه امروز در ايران حكومت مي كنند رهبري فرزند خامنهاي را بسيار آسان تر از رهبري فردي ديگر پذيرا مي شوند.
مكتب مصباح و انصار
مجتبي خامنهاي شاگرد محمد تقي مصباح يزدي، محمود هاشمي شاهرودي و محمد باقر خرازي (رهبر معنوي گروه موسوم به "حزب الله ايران") است. او طبعا بايد چهار آموزه را از اين سه فرد به خوبي فراگرفته باشد: ۱) انتصابي بودن رهبري و نمايندگي مستقيم امام زمان كه در فرد ولي فقيه متجسم مي شود و اختيارات بي حد و حصر وي ناشي از اين انتصاب و در نتيجه عدم نياز وي به مشروعيت و مقبوليت مردمي (مصباح يزدي)، ۲) جواز ترور و كشتن مخالفان و افرادي كه احكام شرعي را رعايت نمي كنند و عدم انحصار خشونت به نهادهاي رسمي حكومتي (مصباح و خرازي)، ۳) فقيه و فقاهت در خدمت قدرت سياسي (شاهرودي)، و ۴) غير ممكن بودن حفظ قدرت بدون تمسك به هستههاي شبه نظامي (خرازي). سيد علي خامنهاي به هر چهار موضوع باور دارد و فقهاي نزديك به وي اين امور را اسلاميزه كرده و در عمل مطرح و به اجرا در آوردهاند.
از اين نگاه مجتبي تنها كسي است كه مشي سياسي خامنه اي را به خوبي دنبال خواهد كرد و تغيير رهبري تغييري در ساختار سياسي و سازوكارهاي به جريان انداختن قدرت و افراد درگير در كاست قدرت ايجاد نمي كند، موضوعي كه دقيقا مد نظر نيروهاي نظامي و امنيتي در هر گونه انتقال قدرت است.
قابل اعتماد براي امنيتي- نظاميها
در حكومت امروز جمهوري اسلامي هيچ كس نمي تواند سكان رهبري را به دست گيرد بدون آن كه پيوندهاي محكمي با دستگاه هاي امنيتي و نظامي داشته باشد. سپاه و دستگاه هاي امنيتي موازي نفوذ خود را آن چنان در قدرت و ثروت كشور گستردهاند كه اگر فردي در اين نهادها زمينه نداشته باشد نمي تواند به مقام رهبري نائل آيد. حكومت جمهوري اسلامي در دوران پس از انتخابات صرفا بر پايه قواي قهريه و زور عريان عمل مي كند و تنها كسي مي تواند رهبري آينده را در دست بگيرد كه براي اِعمال زور و به كار بردن سياست مشت آهنين آمادگي داشته باشد.
از همين جهت است كه معترضان در دوران اعتراضات پس از انتخابات با دورنگري به ارتباطات وثيق مجتبي با نهادهاي نظامي و امنيتي از طريق افرادي مثل حسين طائب (معاون اطلاعات سپاه پاسداران و از دوستان نزديك مجتبي)، محمد محمدي گلپايگاني (رئيس دفتر آقاي خامنه اي و پدر شوهر دختر بزرگ خامنهاي، بشري از معاونان سابق وزارت اطلاعات) يا اصغر حجازي (مسئول امنيت بيت رهبري) اشاره داشتند. فردي مثل مجتبي كه هم با عالي رتبه ترين مقامات امنيتي و نظامي پيوند وثيق دارد، هم سوابق اجتهادش در حال ساخته شدن است و هم در رشتهاي از رابط خانوادگي به كاست حاكم پيوسته است كسي است كه اين نهادها دنبال مي كنند. بيان سخنان فوق در مورد مجتبي خامنه اي در مصاحبه حداد عادل با مجله پاسدار اسلام (يكي از نشريات سپاه پاسداران) وجهي نمادين و گويا دارد.
مجيد محمدي ( جامعه شناس )
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر