۱۳۸۸ اسفند ۲۶, چهارشنبه

تبريک به وزير محترم علوم، آقای کامران دانشجو

آقای حمال!(*)
خيلی خيلی به تو اين عيد فرخنده را تبريک می گم عزيز. کاش می ديدمت برات يک بسته بيسکوئيتی، ويفری، چيزی کادو می آوردم که بيسکوئيت های دولت و بيت المال را نخوری تا در گلويت گير نکند (سانديس که داری. بخور، پايين ميره). جناب حمال! دمت گرم که استادها و دانشجوها را تصفيه و بل که تسويه می کنی و اونا رو وردست دشمن های حکومت اسلامی می فرستی. ضمنا بارِ زياد بر ندار، واسه کمرت بَدِه. آخه حمالی هم راه و روش داره که تو متاسفانه اين کار را هم مثل کارهای ديگه درست بلد نيستی. دستت دُرُست و کمرت راست و سال نوت پيروز. انعامت رو هم وقتی بار رو به سر منزل مقصود رسوندی بهت می دم.
* والله من بی تربيت و بددهن نشده ام. اين لقبی ست که ايشان خودش به خودش داده. اين هم منبع اش:
"خبرنگار آژانس خبر تهران: کامران دانشجو وزير علوم صبح چهارشنبه در جمع کارکنان دانشگاه هرمزگان حاضر شد وی درخواست کرد که کارکنان مشکلات را بگويند . کارکنان هم پرده از بسياری از نابرابری های علمی و اداری رئيس دانشگاه برداشتند. دانشجو ابتدا با کارمندان همراهی [کرد] و خواستار پاسخ گويی رييس دانشگاه شد اما لحظاتی بعد و پس از شنيدن تضادها و مشکلات مالی و اداری، گفت :”شما فکر می کنيد من کی هستم؟ وزير؟ من حمالم! در جلسات دولت بيسکوييت هايی به ما می دهند که بز هم آنها را نمی خورد. چرا شکايت می کنيد من که وزير هستم صبح که از خانه به دفتر وزارت می آيم قابلمه غذايم دستم است.”"

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر