۱۳۸۸ آذر ۱۷, سه‌شنبه

کفش بالای کفش بسيار است

خب، بحمدالله جناب منتظر الزيدی که روزگاری لنگه کفش به سمت جرج بوش پرتاب کرده بود، خودش اين بار در جايگاه خورنده، نه زننده، موضوع را تجربه کرد تا بار ديگر اين تئوری مولانا ثابت شود که اين جهان کوه است و فعل ما ندا / سوی ما آيد نداها را صدا. تفسير مدرن اين بيت اين می شود که اگر لنگه کفش به سمت کسی پرتاب کنی، همان لنگه کفش مثل بومرنگ بر می گردد می خورد توی سر خودت! پس حواست باشد ای پسر!
منتها منتظر الزيدی حواس اش نبود. بچه بود، يک چيزی پرتاب کرد، فکر کرد موضوع تمام شد رفت پی کارش. ولی غافل از اين که لنگه کفش آدم را تعقيب می کند. صبر می کند و صبر می کند، بعد يک‌دفعه ناغافل می آيد به سمت آدم. خوشبختانه آن طور که در يوتوب ديديم کفش به منتظر الزيدی نخورد و او را به لحاظ جسمی ناکار نکرد، ولی ترديد ندارم وقتی آن شب برای خواب به رختخواب رفت، با خود فکر می کرد، اين يارو چرا اين کار را کرد؟
اين ها را گفتيم که به مشوقان اسلامی پرتاب لنگه کفش بگوييم برادران مراقب باشيد، که لنگه کفشی که به سمت بوش پرتاب شد يک جايی در گوشه و کنار به کمين خودتان نشسته است. خدا کند برای شما هم به خير بگذرد و کفش به سرتان نخورد. ولی يک چيز مسلم است: برگشتن صدا از کوه دير و زود دارد، ولی سوخت و سوز ندارد...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر