۱۳۸۸ آذر ۲۱, شنبه

اكونوميست: خاكريزهاي رژيم ايران متزلزل است






اكونوميست: نشانه اي از فروكش كردن اعتراضات نيست
هفته نامه اكونوميست چاپ لندن در شماره 12 دسامبر خود گزارش مفصلي را به شرايط سياسي ايران پس از برگزاري انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري اختصاص داده است.
اين گزارش با عنوان "خاكريزهاي رژيم ايران متزلزل است" چاپ شده و در آن آمده است كه هفت ماه پس از انتخاباتي مناقشه برانگيز ايران، از فروكش كردن مخالفت با رژيم روحاني ايران و رئيس جمهوري آن، كه با چون و چراي فراوان بار ديگر به اين سمت برگزيده شد، نشاني ديده نمي شود.
اين هفته نامه يادآور مي شود كه از زمان بازگشت محمود احمدي نژاد به قدرت در پي انتخابات شك برانگيز ماه ژوئن، تظاهرات اعتراضي در ايران هر از چند گاهي فوران كرده و جديدترين نمونه، اعتراضات روز 7 دسامبر به مناسبت روز دانشجو بود كه در سرتاسر كشور، ده ها هزار نفر توانستند با عبور از سد ماموران امنيتي، از دانشگاه ها خارج شوند و مردم عادي در خيابان ها به آنان پيوستند.
به نوشته اكونوميست، در پي اين تظاهرات، "گزارش هايي از بازداشت گسترده و ضرب و شتم تظاهركنندگان توسط نيروهاي بسيج، وابسته به سپاه پاسداران، يعني بازوي زورگو و مسلح رژيم، مخابره شد و در دانشگاه تهران، كه داغ ترين محل تظاهرات بود، در روزهاي بعد، دانشكده فني بار ديگر هدف حمله ماموران لباس شخصي قرار گرفت و كسان ديگري بازداشت شدند."
در ادامه اين مطلب آمده است كه "به زعم آيت الله خامنه اي و اعضاي ارشد نهادهاي امنيتي رنگارنگ او، همه اينها بخشي از "جنگ نرم" دشمنان ملت عليه رژيم است و اوايل ماه جاري هم دسته اي از هنرپيشه هاي طرفدار رژيم با اجراي يك تئاتر مشمئزكننده، صحنه مرگ ندا آقا سلطان، زني را كه با گلوله نيروهاي امنيتي كشته شد، به نمايش گذاشتند تا به اين ترتيب، افسانه قتل او به دست قدرت هاي غربي را به خود بقبولانند."
اكونوميست همچنين به گمانه زني در باره مسموم شدن پزشك يكي از بازداشتگاه هاي ايران كه محل شكنجه و قتل بازداشت شدگان تظاهرات تابستان بود اشاره مي كند و مي افزايد كه حتي شيرين عبادي، حقوقدان برنده جايزه نوبل، كه در خارج به سر مي برد رژيم را به خاطر تهديد به پيگرد او در صورت بازگشت به كشور، و البته به بهانه تخلف هاي مالياتي، هدف انتقاد قرار داده است.
اين هفته نامه مي نويسد كه حتي در روزهاي آرام تهران نيز، اين شهر چهره اي عبوس و بي طراوت دارد و خودروهاي پليس به بهانه مبارزه با معتادان، جلوگيري از پارك دوبله و مقابله با استفاده بيش از حد خانم ها از ريمل، به گشت زني در خيابان ها مي پردازند كه به نظر اكثر ساكنان، هدف اصلي از اين اقدام ارعاب مخالفان رژيم است.
اكونوميست مي نويسد كه "كاربرد وحشيانه خشونت و توسل به خودستايي در اين زمينه، روش محبوب حكومت براي تضعيف "جنبش سبز" بوده و در خلال ماه هاي گذشته، گزارش هاي متعددي از قتل معترضان در خيابان هاي شهر و شكنجه آنان در زندان ها انتشار يافته و ده ها تن از آنان هم با انواع اتهامات به محاكمات نمايشي كشانده شده اند."
به نوشته اين هفته نامه، "اخيرا اين روش ها جاي خود را به شيوه هاي موذيانه تر اما همچنان ظالمانه اي داده به اين ترتيب كه مخالفان سرشناس محمود احمدي نژاد كه ماه ها رنج زندان را تحمل كرده اند، با سپردن وثيقه آزاد شده اند تا منتظر تشكيل دادگاه تجديد نظر باشند و هدف مقامات اين است كه با وضع وثيقه هاي كمرشكن، و تهديد اين افراد و اعضاي خانواده هاي آنان به اقدامات خوفناك تر، اين افراد را وادار به سكوت كنند هر چند قوه قضائيه از شهيدسازي شخصيت هاي مخالف خودداري ورزيده است. پنج تن از مخالفيني كه به خاطر شركت در نا آرامي هاي تابستان به اعدام محكوم شده اند از فعالان سرشناس نبوده اند."
اين نشريه مي افزايد در عين حال مردم ايران مي گويند كه حكومت در صدد تنگ تر كردن عرصه است و علاوه بر ممنوع الخروج كردن شخصيت ها و فعالان سياسي و اجتماعي، از جمله پرستو فروهر و توقيف روزنامه ها و مسدود كردن وبسايت ها، مقامات حكومتي بر شدت عمل خود براي "مقابله با نفوذ غرب" بر مردم بي گناه اين كشور افزوده اند كه از جمله مي توان به سپردن مدارس به دست روحانيون و منع استفاده از لوازم آرايش براي مجريان تلويزيوني اشاره كرد در حالي كه برخي از مقامات حتي خواستار ترويج صيغه شده اند تا به گفته آنان، از ارتباط نامشروع جنسي جلوگيري شود حال آنكه محور اصلي گفتگو در خانواده هاي طبقه متوسط، نحوه كسب ويزا و مهاجرت به خارج از ايران است.

سايه هاي سبز




آيت الله خامنه اي سرنوشت خود را به سرنوشت احمدي نژاد گره زده است
به نوشته اكونوميست، در مقايسه با هفته اول پس از انتخابات، از شمار شركت كنندگان در تظاهرات اعتراضي كاسته شده و دستگاه هاي تبليغاتي حكومتي جنبش سبز را جرقه اي ناپايدار توصيف مي كنند اما به گفته برخي از ساكنان تهران، يكي از مشكلات اصلي كنوني اين است كه مخالفان نمي توانند تصميم بگيرند كه چه هدفي را بايد دنبال كنند و در حالي كه در آغاز اعتراضات، هدف اصلي بركناري محمود احمدي نژاد بود، اينك مشخص شده كه رهبر جمهوري اسلامي براي حمايت از رئيس جمهوري مورد علاقه خود، از به كار گيري سركوب مهار گسيخته عليه مردم معترض هم ابايي ندارد.
اين هفته نامه مي افزايد كه ميرحسين موسوي و مهدي كروبي، رهبران اصلي مخالفان دولت، در عين ادامه مبارزه اي شجاعانه و خستگي ناپذير براي دموكراسي، همچنان بر وفاداري به نظام جمهوري اسلامي و "ولايت فقيه" تاكيد مي ورزند و از سياست رسمي دولت در قبال سياست هسته اي تبعيت مي كنند اما با راديكال شدن تدريجي طرفدارانشان، ممكن است ديدگاه هايي از اين قبيل به گذشته ها تعلق يابد.
به نوشته اكونوميست، براي هزاران تن از ايرانيان در تهران و ساير شهرها مانند مشهد و اصفهان، كه هنوز خطر ضربات باتوم و گاز اشك آور و امكان بازداشت و ناپديد شدن را به جان مي خرند، زندگي مفيد مفهوم ولايت فقيه به پايان رسيده و در تظاهرات اخير، همراه با شعار مرگ بر محمود احمدي نژاد، همين سرنوشت براي رهبر جمهوري اسلامي نيز آرزو مي شود و علاوه بر اين، تظاهركنندگان به جاي شعار دولتي "مرگ بر اسرائيل" شعارهاي "مرگ بر روسيه" و "مرگ بر چين" را سر مي دهند تا ناخرسندي خود را از حمايت اين دو عضو شوراي امنيت از جمهوري اسلامي و همچنين نفرت از شايعه دست داشتن روسيه در آموزش هنر مخوف سركوب مردم به نيروهاي رژيم را ابراز دارند.
اين هفته نامه مي افزايد كه تنها چند ماه پيش، اكثر ايرانيان از برنامه هسته اي اين كشور حمايت مي كردند و اظهارات آقايان خامنه اي و احمدي نژاد در معرفي قدرت هاي غربي به عنوان كساني كه مي خواهند فن آوري هسته اي در انحصار آنان و اسرائيل باقي بماند مستمعاني داشت و حتي برخي از ايرانيان قلبا بي ميل نبودند كه كشورشان روزي بمب اتمي بسازد اما اگرچه نظرخواهي قابل اعتمادي انجام نشده، اما دست كم لطيفه هايي كه بر سر زبان ها است نشان از آن دارد كه وضعيت تغيير يافته و كساني كه رياست جمهوري آقاي احمدي نژاد را نامشروع مي دانند تمامي سياست هاي او را هم مردود تلقي مي كنند.
به نوشته اكونوميست، تحول ديگري كه روي داده، تغيير در نگرش تظاهركنندگان نسبت به كاربرد خشونت است؛ در حالي كه در آغاز اعتراضات، اكثر تظاهركنندگان به عدم خشونت اعتقاد داشتند، با گذشت زمان و عملكرد ماموران حكومتي، ديدگاه ها به سوي اجتناب ناپذير بودن كاربرد خشونت تغيير مي يابد و اگرچه در حال حاضر، دامنه خشونت ورزي معترضان به حمل پاره سنگ و آجر و پيچ گوشتي محدود است اما با ادامه شرايط كنوني، ورود اسلحه گرم به صحنه مبارزات تعجب آور نخواهد بود.
اين هفته نامه مي افزايد كه با توجه به همه جوانب، مهم ترين خصيصه حركت آزاديخواهانه ايرانيان دوام آن بوده كه آقاي احمدي نژاد، كه داراي خودبيني برنده انتخابات بدون جاذبه چنين شخصي است، به اين وضعيت كمك فراواني كرده است به نحوي كه حمايت بخش همچنان قابل توجهي از مردم از رئيس جمهوري قطعا تحت الشعاع نفرتي قرار گرفته كه اين فرد در ذهن ميليون ها تن از هموطنانش بر مي انگيزد و به عنوان مثال، يك زن تهراني مي گويد كه هربار كه در تظاهرات مخالفان دولت شركت مي كند، به خود مي گويد كه اين آخرين بار خواهد بود اما با ديدن نيشخند احمدي نژاد بر صفحه تلويزيون، چنان انزجاري به او دست مي دهد كه نمي تواند از شركت در تظاهرات بعدي خودداري ورزد.
اكونوميست مي افزايد كه در عين حال، نظام ديكتاتوري مورد نظر احمدي نژاد كه يك ديكتاتوري بي كفايت است ترك برداشته و به شكلي روز افزون توان تدوين و اجراي موثر سياست هاي خود را از دست مي دهد و در حالي كه در زمان گرفتاري آمريكا در عراق، حيثيت ايران به اوج خود رسيده بود، اينك سخن گفتن از ظهور اين كشور به عنوان يك قدرت بزرگ منطقه اي كاملا مبالغه آميز به نظر مي رسد و هرچند ممكن است ايران به آن اندازه اي كه آمريكا و اروپا مايلند منزوي نشده باشد، اما دوستان اصلي اين كشور، يعني چين و روسيه، سابقه درخشاني در پايداري در دوستي ندارند و رد پيشنهاد باراك اوباما براي مصالحه در مورد برنامه اتمي مي تواند انزواي بيشتر را براي ايران در پي آورد.

آخرين پناهگاه رهبران




به نوشته اكونوميست كشتار بيشتر و بازداشت رهبران مخالف به رژيم كمك نمي كند
اين هفته نامه مي نويسد كه احتمالا آقايان خامنه اي و احمدي نژاد كه مانند هميشه با شدت و حدت غرب را هدف حمله لفظي قرار مي دهند، انتظار دارند كه افزايش فشار بين المللي و انزواي ايران باعث يكپارچگي مردم اين كشور در دفاع از رژيمشان شود اما بسياري از مخالفان، به تبعيت از ديدگاه خانم عبادي، اينك بر اين باورند كه چنين وضعيتي به احتمال قوي تر ايرانيان را در جهت مخالف سوق مي دهد. آنان اكنون خواستار آن هستند كه دولت هاي اروپايي روابط خود با جمهوري اسلامي را كاهش دهند.
به نوشته اكونوميست، در داخل ايران هم شخصيت قدرت طلب و كينه توز آقاي احمدي نژاد بسياري از محافظه كاران را از اطراف او پراكنده كرده و شماري از مراجع تقليد هم اعتمادي به او ندارند و مي دانند كه چندين ماه سركوب و فشار بر مردم خسارتي بزرگ بر اعتبار معنوي جمهوري اسلامي وارد ساخته است.
اين هفته نامه يادآور مي شود كه كينه ورزي مخرب محمود احمدي نژاد عمدتا متوجه اكبر هاشمي رفسنجاني، رئيس جمهوري سابق بوده كه همچنان صاحب ثروت و نفوذ است. آقاي احمدي نژاد حتي به درخواست هاي مكرر آقاي خامنه اي براي خودداري از تهاجم به آقاي رفسنجاني، كه از حاميان حركت مخالف دولت است و دخترش فائزه هم در تظاهرات روز دانشجو شركت داشت، توجهي نداشته است.
اكونوميست مي نويسد كه در حال حاضر، موقعيت آقاي احمدي نژاد محكم به نظر مي رسد زيرا رهبر جمهوري اسلامي سرنوشت خود را به سرنوشت او گره زده و اين زوج سياسي، از حمايت سپاه پاسداران و بسيج برخوردارند كه البته به خاطر اين حمايت، منافع عظيم اقتصادي هم كسب كرده اند اما اين سئوال مطرح است كه آيا آقاي احمدي نژاد مي تواند با خيال آسوده سه سال باقيمانده از دوره رياست جمهوري را با اتكاي به توزيع پول در ميان حاميان خود به راحتي به پايان رساند؟
اكونوميست در پاسخ مي نويسدكه براي آقايان خامنه اي و احمدي نژاد موضوع فوري و اصلي اين است كه، به خصوص با توجه به تظاهرات روز دانشجو، چگونه مي توانند اعتراضات مردم، و همراه با آن درك عمومي از ناتواني خود را مرتفع كنند.
اين هفته نامه مي افزايد كه با نزديك شدن ماه محرم و راهپيمايي هاي عزاداران، ممكن است مشاوران آقاي خامنه اي خواستار خونريزي بيشتر و شايد هم بازداشت آقايان موسوي و كروبي شوند اما چنين رويكردي احتمالا موثر نخواهد افتاد زيرا توسل به قوه قهريه هميشه نشانه هراس صاحبان قدرت و زور است و مي تواند شمار بيشتري از مردم را به خيابان ها بكشاند و جنبش مردم هم به آقايان موسوي و كروبي وابسته نيست و به گفته يكي از طرفداران آقاي موسوي "هيچ كس اعتراضات خياباني را رهبري نمي كند."
اكونوميست مي نويسد كه رهبران جمهوري اسلامي، كه در گذشته از خود مهارت خاصي در حل معضلات نشان داده اند، اينك بر سر يك دوراهي دشوار قرار گرفته اند زيرا هر اقدامي در سركوب مردم، حتي اگر در كوتاه مدت موثر هم واقع شود، اعتبار رژيمي را كه خود را نزديك به خدا مي داند بيشتر متزلزل مي كند و هر بار كه نيروهاي امنيتي افراد بيشتري را بازداشت و پشت ديوارهاي زندان شكنجه كنند، شمار بيشتري از مردم چهره زشت رژيمي را در برابر خود خواهند ديد كه براي نجات جان خود دست و پا مي زند.
اكونوميست در پايان مي نويسد:به اين ترتيب، اعتراضات ادامه مي يابد و همان طور كه در جملات طعن آميز آقاي موسوي آمده است "در خيابان ها با سايه‌ها مي‌جنگيد حال آنكه در ميدان وجدان‌هاي مردم خاكريزهايتان پي در پي در حال سقوط است."

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر