همه نشانهها حاکی از آن است که انتخاباتِ پيش روی، نه تنها آزاد نخواهد
بود، بلکه از سوی هاديان سياسی سپاه، کاملا مهندسی شده خواهد بود و منويات
آقا نيز در ارزشی بودن و هماهنگ بودن با محضرش لحاظ خواهد شد
نخستين بار در انتخابات ششم مجلسِ شورایِ اسلامی در تهران که شهروندانِ دموکراسی خواه به منظورِ همسوسازی مجلسيان با دولتِ اصلاحات همه گونه مشارکت ميکردند تا بهانهِ معروفِ نمیگذارند دولتِ خاتمی کار کند"، را خنثا کنند، دير هنگام شامگاهی، به عنوانِ يکی از ناظرين ستاد انتخابات، با گزارشِ مخفيانهِ يکی از شبهِ نظاميانِ دست اندرکارِ شمارشِ آرا مبنی بر تقلبِ بسيار گسترده و دستکاریِ بی واهمهٔ عليهِ چند تن از نمايندگان تحول طلبِ وقت، از سوی ستاد انتخابات کشور، راهیِ حوزه مذکور شدم تا صحت و درستیِ گزارش را به وزارت کشور گزارش کنم. همينکه واردِ آن مکان (شيعيان حسينيه ميخوانند) شدم، چند جوانِ بسيجی را ديدم که با صدای بلند نامِ يکی از نمايندگان را با لحنی تمسخرآميز ميخوانند و مدام نيز برگههای رای مربوط به ايشان را خارج نکرده ،مچاله کرده و به دور ميريزند.
پس از معرفی خود، با شرمِ نرمی، نگاهم کرد و گفت آقا ميدونم شما هم مسئوليت داريد ولی ما هم به فرموده عمل کرديم.
پس از پيدايش، رويش و همينک، فراگيریِ واژهِ " انتخاباتِ آزاد" در محافلِ سياسی اجتماعی داخل و خارج، "فرآيندِ انتخابات"، روندِ امنيتی پيدا کرده و بر خلافِ انتخاباتِ مناقشه آميزِ رياست جمهوریِ پيشين که "ساکنينِ بيت، ساکتين" بودند و فرامينِ فقهیِ آقا تا پايان شمارشِ آرا - بامدادِ فردایِ آن انتخابات - به مقربين درگاهِ ولايت نيز ابلاغ نگرديده بود، اين بار آشفتگیِ فرماندهِ بيت، زودهنگام آشکار گرديد و قدرتِ سکوت سری تا روزِ موعدش نبود.
گسترهِ به کارگيریِ واژهِ "انتخاباتِ آزاد" به مثابهِ متدی از "همپوشانیِ زبانی" ميانِ بيشترِ کنشگرانِ مدنی و مبارزينِ سياسیِ برون مرز و برخی از عاليرتبه گانِ نظامِ جمهوری اسلامی، هراسِ کابوس واری بر همهِ ارکان نظامِ ولايی فقاهی و خاصه بر شخصِ آيت الله خامنهای و چينشگران و سازماندهان ايجاد کرد. اگر تاکنون نقد به نظارتِ استصوابی بود و عملکردِ شورایِ نگهبان که همواره از سوی رهبریِ نظام دعوای خانوادگی تلقی ميشد، اين بار از پراگ تا پاريس و از تهران تا واشنگتن، از جمهوری خواهِ مبارز تا آخرين شاهزادهِ ايرانی، و از همه مهمتر از مجمع تشخيصِ مصلحتِ نظام تا رئيسِ دولتِ گماشتهِ شخصِ خامنهای، همگی از "انتخاباتِ آزادی"، میگويند که قبل از هر چيز شخصِ آيت الله علی خامنهای را آن هم پيشاهنگام به عنوانِ اصلیترين متهم و متّهمِ اصلیِ تقلبِ انتخاباتی در ايران ميشناساند .
هر چند به لحاظِ محتوا واژهِ انتخابات آزاد با تفسيرهایِ متفاوت از سوی گويندگانشان مطرح ميگردد، و در اين مسير جمعی به انتخاباتِ آزاد پس از اسقاطِ نظام میانديشند و جمعیِ در قالبِ همين نظام حاضر، انتخاباتی معقول تر و حداکثری تر را میجويند، اما ، به لحاظِ عنصرِ پيام در عرصهِ رسانه به دو گونهِ مختلف، نيز نظامِ "نظامی" سالارِ حاکم را به چالش میکشاند .
نخست، "انگيزه افزايی" فزاينده و تقويتِ حسِ "همگرايی" که از جنبشِ سبز در ميانِ بيشترِ گروههای پيشتر ناهمگن آغاز شده بود، را در مسيرِ پيشبردِ اهدافِ دموکراسی خواهی ايران سبب شده است و دوم آنکه ، جدایِ اوج گيریِ جدالهایِ جناحیِ نئو نظاميان و کودتاييان ، تنهايیِ مطلقِ ديکتاتورِ دينکارِ حاکم را حتا در ميانِ رفقایِ شصت سالهاش همچون هاشمی و دست نشاندهِ بی شرم و رویِ نمکدان شکستهاش همچون احمدینژاد را نيز سبب گرديد . نقشِ احتمالی محمد خاتمی و بازی نهايی با اين مهره از سوی نظام در مسيرِ برون رفت های آتی، در مقالی ديگر خواهد آمد.
آشفتگیِ شتاب زده مقامِ ارشدِ نظامِ دينیِ حاکم بر ايران موسوم به "ولیِ امرِ مسلمينِ جهان" و واکنشِ تلخ کامانهاش از همگانی شدنِ انتخاباتِ آزاد، اظهاراتِ عيانِ علی سعيدی نمايندهِ ايشان در سپاهِ پاسداران مبنی بر وظيفهِ ذاتی مان مهندسیِ منطقی در انتخابات است، باز تاکيد مجدد نماينده ولی فقيه در قرارگاه سپاه صاحب الامر قزوين که: "رئيسِ جمهورِ آينده بايد ارزشی و با رهبری هماهنگ باشد"، پاسخِ از موضعِ بالای علی اکبرِ ولايتی وزيرِ خارجهِ شخصیِ ولی فقيه: " شرايط حساس است، انتخابات نبايد به دور دوم بکشد"، همگی نشانههایِ روشنی است که انتخاباتِ پيشِ روی ، نه تنها آزاد نخواهد بود، بلکه از سوی هاديان سياسی سپاه، کاملا مهندسی شده خواهد بود و منوياتِ آقا نيز در ارزشی بودن و هماهنگ بودن با محضرش لحاظ خواهد شد.
ماشالله عباس زاده
دبيرِ اطلاع رسانیِ ستاد انتخاباتِ کشور در دولت خاتمی
نخستين بار در انتخابات ششم مجلسِ شورایِ اسلامی در تهران که شهروندانِ دموکراسی خواه به منظورِ همسوسازی مجلسيان با دولتِ اصلاحات همه گونه مشارکت ميکردند تا بهانهِ معروفِ نمیگذارند دولتِ خاتمی کار کند"، را خنثا کنند، دير هنگام شامگاهی، به عنوانِ يکی از ناظرين ستاد انتخابات، با گزارشِ مخفيانهِ يکی از شبهِ نظاميانِ دست اندرکارِ شمارشِ آرا مبنی بر تقلبِ بسيار گسترده و دستکاریِ بی واهمهٔ عليهِ چند تن از نمايندگان تحول طلبِ وقت، از سوی ستاد انتخابات کشور، راهیِ حوزه مذکور شدم تا صحت و درستیِ گزارش را به وزارت کشور گزارش کنم. همينکه واردِ آن مکان (شيعيان حسينيه ميخوانند) شدم، چند جوانِ بسيجی را ديدم که با صدای بلند نامِ يکی از نمايندگان را با لحنی تمسخرآميز ميخوانند و مدام نيز برگههای رای مربوط به ايشان را خارج نکرده ،مچاله کرده و به دور ميريزند.
پس از معرفی خود، با شرمِ نرمی، نگاهم کرد و گفت آقا ميدونم شما هم مسئوليت داريد ولی ما هم به فرموده عمل کرديم.
پس از پيدايش، رويش و همينک، فراگيریِ واژهِ " انتخاباتِ آزاد" در محافلِ سياسی اجتماعی داخل و خارج، "فرآيندِ انتخابات"، روندِ امنيتی پيدا کرده و بر خلافِ انتخاباتِ مناقشه آميزِ رياست جمهوریِ پيشين که "ساکنينِ بيت، ساکتين" بودند و فرامينِ فقهیِ آقا تا پايان شمارشِ آرا - بامدادِ فردایِ آن انتخابات - به مقربين درگاهِ ولايت نيز ابلاغ نگرديده بود، اين بار آشفتگیِ فرماندهِ بيت، زودهنگام آشکار گرديد و قدرتِ سکوت سری تا روزِ موعدش نبود.
گسترهِ به کارگيریِ واژهِ "انتخاباتِ آزاد" به مثابهِ متدی از "همپوشانیِ زبانی" ميانِ بيشترِ کنشگرانِ مدنی و مبارزينِ سياسیِ برون مرز و برخی از عاليرتبه گانِ نظامِ جمهوری اسلامی، هراسِ کابوس واری بر همهِ ارکان نظامِ ولايی فقاهی و خاصه بر شخصِ آيت الله خامنهای و چينشگران و سازماندهان ايجاد کرد. اگر تاکنون نقد به نظارتِ استصوابی بود و عملکردِ شورایِ نگهبان که همواره از سوی رهبریِ نظام دعوای خانوادگی تلقی ميشد، اين بار از پراگ تا پاريس و از تهران تا واشنگتن، از جمهوری خواهِ مبارز تا آخرين شاهزادهِ ايرانی، و از همه مهمتر از مجمع تشخيصِ مصلحتِ نظام تا رئيسِ دولتِ گماشتهِ شخصِ خامنهای، همگی از "انتخاباتِ آزادی"، میگويند که قبل از هر چيز شخصِ آيت الله علی خامنهای را آن هم پيشاهنگام به عنوانِ اصلیترين متهم و متّهمِ اصلیِ تقلبِ انتخاباتی در ايران ميشناساند .
هر چند به لحاظِ محتوا واژهِ انتخابات آزاد با تفسيرهایِ متفاوت از سوی گويندگانشان مطرح ميگردد، و در اين مسير جمعی به انتخاباتِ آزاد پس از اسقاطِ نظام میانديشند و جمعیِ در قالبِ همين نظام حاضر، انتخاباتی معقول تر و حداکثری تر را میجويند، اما ، به لحاظِ عنصرِ پيام در عرصهِ رسانه به دو گونهِ مختلف، نيز نظامِ "نظامی" سالارِ حاکم را به چالش میکشاند .
نخست، "انگيزه افزايی" فزاينده و تقويتِ حسِ "همگرايی" که از جنبشِ سبز در ميانِ بيشترِ گروههای پيشتر ناهمگن آغاز شده بود، را در مسيرِ پيشبردِ اهدافِ دموکراسی خواهی ايران سبب شده است و دوم آنکه ، جدایِ اوج گيریِ جدالهایِ جناحیِ نئو نظاميان و کودتاييان ، تنهايیِ مطلقِ ديکتاتورِ دينکارِ حاکم را حتا در ميانِ رفقایِ شصت سالهاش همچون هاشمی و دست نشاندهِ بی شرم و رویِ نمکدان شکستهاش همچون احمدینژاد را نيز سبب گرديد . نقشِ احتمالی محمد خاتمی و بازی نهايی با اين مهره از سوی نظام در مسيرِ برون رفت های آتی، در مقالی ديگر خواهد آمد.
آشفتگیِ شتاب زده مقامِ ارشدِ نظامِ دينیِ حاکم بر ايران موسوم به "ولیِ امرِ مسلمينِ جهان" و واکنشِ تلخ کامانهاش از همگانی شدنِ انتخاباتِ آزاد، اظهاراتِ عيانِ علی سعيدی نمايندهِ ايشان در سپاهِ پاسداران مبنی بر وظيفهِ ذاتی مان مهندسیِ منطقی در انتخابات است، باز تاکيد مجدد نماينده ولی فقيه در قرارگاه سپاه صاحب الامر قزوين که: "رئيسِ جمهورِ آينده بايد ارزشی و با رهبری هماهنگ باشد"، پاسخِ از موضعِ بالای علی اکبرِ ولايتی وزيرِ خارجهِ شخصیِ ولی فقيه: " شرايط حساس است، انتخابات نبايد به دور دوم بکشد"، همگی نشانههایِ روشنی است که انتخاباتِ پيشِ روی ، نه تنها آزاد نخواهد بود، بلکه از سوی هاديان سياسی سپاه، کاملا مهندسی شده خواهد بود و منوياتِ آقا نيز در ارزشی بودن و هماهنگ بودن با محضرش لحاظ خواهد شد.
ماشالله عباس زاده
دبيرِ اطلاع رسانیِ ستاد انتخاباتِ کشور در دولت خاتمی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر