۱۳۹۱ اسفند ۳, پنجشنبه

اطلاعاتی از تاریخ مردم قشقایی در دوره باستان

قدیمی ترین متن فارسی که نام قشقائی را به عنوان عشیره در بر دارد کتاب جامع التواریخ حسنی، تالیف تاج الدین حسن ابن شهاب یزدی، از سال ۸۵۵-۸۵۷هجری(831 تا 833 شمسی) است.
و در نوشته های مورخین معاصر نیز هر کس بر اساس برداشت خود، در این مورد حدس و گمان هایی زده است. از جمله: چون آنان؛ دارای اسب های پیشانی سفید بوده اند، قشقا نامیده شده اند، و یا  این قوم ترکانی هستند که از کاشغر آمده اند، و کاشغر در طول زمان به قشقر و سپس به قشقا تبدیل شده است، و یک مورخ نیز نوشته است چون آن ها ترکانی  فراری بوده اند و کلمه فراری قچقنده می باشد، به مرور تبدیل به قشقا شده است!! و یا آنان را از شهر قش و از طایفه قایی بوده اند قش قایی شده اند !!! و در یک لغتنامه بسیار قدیمی به نام برهان قاطع قشقا، را  چنین معنی کرده ، قشقا، سرزمینی است در ترکستان. و بعد از فروپاشی حکومت شوروی و باز شدن در کشورهای حوزه، قفقاز معلوم شده است که در ازبکستان فعلی نیز سرزمینی وجود دارد که ایالت(قشقا دریا) نامیده می شود، و مردمی ترک زبان دارد، و زبانی هم به نام ترکی قشقا دریا، موجود است؛ و به همین دلیل، گفته شده است  که این قوم قشقایی احتمالا باید از  منطقه (قشقا دریا )باشند.
مورخان، در مورد هر رویداد تاریخی، نظرهای متفاوت خود را دارند. و هر مورخی بر اساس عقاید و برداشت و نظرات شخصی اش با تاریخ رو به رو می شود. این امری است که از آن گریزی نیست. و نباید فراموش کرد که یک مورخ قبل از آن که مورخ باشد، یک انسان است. انسانی که در باره هر پدیده ای نظرات و عقاید مختص به خودش را دارد. شاید این سوال طرح شود که پس؛ تکلیف کشف حقیقت که نسل های بعدی به آن محتاج هستند چه می شود؟ آن چه که یک مورخ ارائه می دهد، بر اساس برداشت و تحلیل شخصی او از حوادث و وقایع تاریخی است. نمی توان در این باره منکر شخصیت انسانی، عقاید و نظرات و خواسته هایش شد. فرض کنید که یک ایرانی و یک آلمانی بخواهند در باره تاریخ ایران قلم زنی کنند. آن ها زاویه نگاه هایشان متفاوت و هر یک از دیدگاه خود قلم خواهند زد. در این بین حقیقت کدام است؟
یکی از اصلی ترین دلیل پراکنده نویسی؛ مورخین در مورد مردم قشقایی ، فقدان سند و مدرک و نوشته ای در مورد وقایع و حضور آنان در تاریخ باستانی این قوم بوده است؛ و چون مستندی در دست نبوده، هر یک از مورخین برداشت و احتمالات خود را در این باره ارائه کرده اند. و هیچ ایرادی نیز بر مورخ نمی توان گرفت که چرا چنین نظری داشته و یا مطرح کرده است.
اما در دهه های اخیر اسناد و سنگ و گِل نوشته ها و الواحی در حفاری های باستانی منطقه آنا تولی ترکیه؛ به دست آمده و توسط محققین کشورهای آلمان، آمریکا، انگلستان ، ترکیه و دیگران بررسی، ترجمه و ارائه شده است. این اسناد ، عمدتا نامه ها و برخی از لیست های اداری ، و وصیت نامه  و نبرد نامه های به جای مانده از دوران مفرغ یعنی هزاره دوم پیش از میلاد هستند که یک شرح و تصویری، از زندگی روزمره و همچنین گزارش درگیریهای مستمر و تهدید ناشی از قبایل“قشقا» در این بخش از جهان که تا دهه های پیش به نام تمدن گمشده شهرت داشت و مناطق اطراف آن در دسترس قرار می دهد..هزاران لوح و سنگ نوشته هایی نیز در بخش های دیگر آناتولی؛ ترکیه کشف شده است، که احتمالا حاوی اطلاعات مشابه و بسیار مفیدی هستند ، اما تا کنون تنها تعداد انگشت شماری از این اسناد ترجمه و  منتشر شده است.
 این اسناد باستانی، مربوط به قرن شانزدهم -  پانزدهم - پیش از میلاد  در دوران حکومت و حیات دولت هیتّی است که در آناتولی(ترکیه فعلی) زندگی می کردند. این اسناد نشان می دهند که در حوزه آناتولی و در کنارهای جنوبی دریای سیاه قومی زندگی می کرده که نامش «قشقا» و منطقه ی سکونت آن ها منطقه باستانی «پافال گارنیا » بوده؛ که امروزه آن سرزمین ها در استان های «چانکین - Çankırı » و «کارابواک Karabük»  بین آنکارا و دریای سیاه و در دامنه مناطق کوهستانی آسیای صغیر قراردارد، زندگی می کرده و سکونت داشته است. و به همین دلیل حوزه و منطقه زندگی این قوم ، به نام سرزمین قشقا  معروف بوده است.
به عبارت دیگر بر اساس این نوشته ها، قوم قشقا، بیش از سه هزار و ششصد ساله در تاریخ جهان سابقه دارد. و برای درک طولانی بودن این دوره، می توان گفت که تاریخ شناخته شده ایران باستان، که با معرفی قوم ماد، از آن یاد می شود، در قرن هشتم پیش از میلاد است. و سابقه این امر دوهزار و هشتصد سال است.  
این دستاوردها تنها، برگ هایی چند از دفتر گمشده ی تاریخ قوم بسیار باستانی قشقا ست، و بخش کوچکی از تاریخ طولانی این قوم را در یک دوره شش هفت قرنی در قبل از میلاد را تا حدی روشن می سازد.
به علاوه اطلاعاتی تازه ای هم به دست امده است که نشان می دهد، بخشی از قوم قشقا بعد از سقوط دولت هیتّی ، در حوالی فرات در منطقه آرارات ترکیه زندگی می کرده اند . بر اساس و استناد به این دست یافته های جدید،در مورد منشاء و سکونت اولیه و تاریخ مهاجرت قوم قشقا، نظریه های جدیدی هم از طرف پژوهشگران تاریخ مطرح شده است که به کلی تازگی دارند. نکته دیگر این که برخی از اطلاعات و اسناد جدیدی هم یافت شده است که این قوم بزرگ و گسترده قشقا، از راه سیبری(قبل از این که راه خشکی آن دیار تبدیل به یخ بندان شود) به سوی آمریکای شمالی مهاجرت کرده اند و هم اینک گروه زیادی از آنان به صورت اقوام اولیه در آن دیار  سکونت دارند
می دانیم ، که اقوام ترک زبان؛ دارای منشاء مشترک و به صورت یک قوم واحد نبوده اند و از گروه های بی شمار و اقوام متفاوت تشکیل می شده است. لفظ (ترک) برای اقوام ترک زبان، از قرن ششم بعد از میلاد  به کار گرفته شده و از همین دوران نیز در تاریخ ها ثبت شده است. 
در همه نوشته های تاریخ باستان،  و معاصر منشاء  تاریخ شناخته شده؛ ترکان را به قوم هون نسبت داده اند، و زمان آن را هم قرن دوم و سوم پیش از میلاد نوشته اند. در حالی که در این اسناد تازه به دست آمده ی می بینیم که قوم قشقا،  پیش از قرن پانزدهم قبل از میلاد یعنی بیش از دوازده قرن قبل از قوم هون در تاریخ حضور داشته است، بنا بر این شاید وقت آن رسیده باشد که در مورد تاریخ باستانی اقوام ترک نیز یک باز نگری تازه ای صورت گیرد.
در این اسناد کشف شده اطلاعاتی در باره سازمان اقتصادی اجتماعی، ساختار قدرت، ، باورها و زبان و محل و سرزمین قشقا در نقشه های آن زمان و شهرهایی که آن ها در آن سکونت داشته و در حیطه فرمانروایی آن ها بوده است، و جنگ های آنان را با دولت های زمان، وجود دارد. به علاوه از ارتباط آنان با مصریان و آشوریان، آن دوره و شرکت آن ها در جنگ تروای معروف که در حماسه ها هومر شاعر یونانی قرن ها پیش نوشته شده است نیز اطلاعاتی به دست آمده است. هر چند هنوز سوالهایی بدون جواب باقی مانده است، اما این اسناد به بخش مهمی از تاریخ باستان قوم قشقا، را به تصویر می کشد. این اطلاعات به زودی در ایران به صورت تاریخ گمشده قشقایی به چاپ خواهد رسید.
تاریخ صرفا برای بیاد داشتن گذشته و آگاهی از گذشتگان نیست، بلکه یکی از اهداف مهم تاریخ به کار گرفتن پندی های از آن برای گسترش فرهنگ و تمدن سازی و حفظ هویت و ارزشهای مردمی است، که به آن قوم و  تاریخ  تعلق داشته و وابسته میباشند. میتوان گفت که تاریخ وسیله ایست که هر ملت و قومی آن را کم و بیش دارد، اما مهم، چگونگی به کاربردن از این وسیله است که بستگی به توانایی، قابلیت و خلاقیت مردم آن جامعه دارد.آرزو دارم که قشقاییان هم این توانایی و قابلیت را  برای استفاده بهینه از این آگاهی ها را داشته باشند. و گرنه؛
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
                         کی روی، ره ز که پرسی، چه کنی، چون باشی ؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر