خود از 3 سال کودتا سخن میگویند!
چرا مبدا تاریخی اصلاح طلبان و طیف چپ سه سال پیش است؟
آیا مردم سرزمین ایران زمین در عرض این سی وچند سال پیش در بهشت برین و در آزادی بسر میبردند؟
آیا وضعیت اقتصادی, اجتماعی و .... ایران تا قبل از این سه سال بهترین بود؟
هنوز یادمان نرفته است که شیخ معترض, آقای کروبی بعنوان رئیس مجلس در برابر حکم حکومتی خامنه ای ساکت شد و از بحث و نطق نمایندگان (؟) مجلس جلوگیری کرد. آیا آنزمان هنوز کودتا نشده بود؟
رژیم آخوندی از همان اوان بهمن سال 1357 و با سرقت جنبش آزادیخواهی مردم ایران در سال 1357, شروع به قلع و قمع مردم گروه های سیاسی کرد. این قلع و قمع را میتوان کودتای پشت بام مدرسه علوی نامگذاری کرد.
تاریخ یک کشور که به خواست یک گروه و یا یک حزبی از یک زمان فرضی شروع نشده و خاتمه نمییابد. واقعیت های سالها گذشته, خلاف گفته ها و نوشته های این قشریون چپ و یا اصلاح طلب و یا سبز ها , نشان میدهند.
به لطف مهاجرت دسته ای اصلاح طلبان سبز و اقامت دائم در دنیای آزاد و دسترسی به امکان مجازی وغیرمجازی , هرروز مردم ایران سمعی و بصری در برابر بمباران تبلیغاتی این قشریون قرار دارند.
مخصوصا وقتی این دوستان برای خبرنامه های معتبر یادداشتی مینویسند, گویا 50 سال است که حرفی نزده اند!!! نوشته های طولانی چندین صفحه ای, حاوی کلمات عریض و طویل به ظاهر روشنفکرانه و با دیدگاه و تفاسیر علمی (!) و ..... که محتوایی خاص جز اصلاحات درون نظام, حفظ نظام, جبهه مشترک ضد امپریالیستی, احترام به عقاید مذهبی مردم و .... ندارند.
از اصلاح طلب برتر, یعنی جناب محمد خاتمی نهایت تشکر را دارم, که به صریحی تمام همین چند هفته پیش گفتند که: مشکل, مشکل نظام نیست و صف او و براندازان و .... جداست. همین یکی دو روز پیش هم آقای عبدالله نوری به وضع خفت آوری در روزنامه های داخل ایران به ـ خواست حداقلی اصلاح طلبان ـ اشاره کرد.
در عرض همین چند روز, وقتی به سایت های قشریون چپ هم سری میزنیم, متوجه میشویم, ای بابا این دوستان چپ از خود این آخوند جماعت بیشتر برای بقای اسلام و دین در تلاش هستند!!
راه توده در این چند روز یک مقاله تحت عنوان ـ اسلام ستیزی ـ منتشر کرده است. در این مقاله دوستان چپ مستقیم و غیر مستقیم از نفرت جهانیان مقابل اسلام گلایه کرده اند!!
اولا این دوستان به اصطلاح روشنفکر چپ, باید بدانند که اگر کلمه به کلمه به معنای روشنفکر واقف بودند, باید از جانبداری از هر نوع مذهب, خودداری کنند. مخصوصا اگر اسم این سازمان با عقاید چپ درآمیخته باشد.
ثانیا این دوستان باید حداقل آگاهی را داشته باشند که فرق بین اسلامیسم و اسلام را بدانند. خصومت در ظاهر و باطن جهان غرب (نه فقط جهان غرب) با اسلامیسم است, نه با خود مذهب و یا اسلام.
چرا مبدا تاریخی اصلاح طلبان و طیف چپ سه سال پیش است؟
آیا مردم سرزمین ایران زمین در عرض این سی وچند سال پیش در بهشت برین و در آزادی بسر میبردند؟
آیا وضعیت اقتصادی, اجتماعی و .... ایران تا قبل از این سه سال بهترین بود؟
هنوز یادمان نرفته است که شیخ معترض, آقای کروبی بعنوان رئیس مجلس در برابر حکم حکومتی خامنه ای ساکت شد و از بحث و نطق نمایندگان (؟) مجلس جلوگیری کرد. آیا آنزمان هنوز کودتا نشده بود؟
رژیم آخوندی از همان اوان بهمن سال 1357 و با سرقت جنبش آزادیخواهی مردم ایران در سال 1357, شروع به قلع و قمع مردم گروه های سیاسی کرد. این قلع و قمع را میتوان کودتای پشت بام مدرسه علوی نامگذاری کرد.
تاریخ یک کشور که به خواست یک گروه و یا یک حزبی از یک زمان فرضی شروع نشده و خاتمه نمییابد. واقعیت های سالها گذشته, خلاف گفته ها و نوشته های این قشریون چپ و یا اصلاح طلب و یا سبز ها , نشان میدهند.
به لطف مهاجرت دسته ای اصلاح طلبان سبز و اقامت دائم در دنیای آزاد و دسترسی به امکان مجازی وغیرمجازی , هرروز مردم ایران سمعی و بصری در برابر بمباران تبلیغاتی این قشریون قرار دارند.
مخصوصا وقتی این دوستان برای خبرنامه های معتبر یادداشتی مینویسند, گویا 50 سال است که حرفی نزده اند!!! نوشته های طولانی چندین صفحه ای, حاوی کلمات عریض و طویل به ظاهر روشنفکرانه و با دیدگاه و تفاسیر علمی (!) و ..... که محتوایی خاص جز اصلاحات درون نظام, حفظ نظام, جبهه مشترک ضد امپریالیستی, احترام به عقاید مذهبی مردم و .... ندارند.
از اصلاح طلب برتر, یعنی جناب محمد خاتمی نهایت تشکر را دارم, که به صریحی تمام همین چند هفته پیش گفتند که: مشکل, مشکل نظام نیست و صف او و براندازان و .... جداست. همین یکی دو روز پیش هم آقای عبدالله نوری به وضع خفت آوری در روزنامه های داخل ایران به ـ خواست حداقلی اصلاح طلبان ـ اشاره کرد.
در عرض همین چند روز, وقتی به سایت های قشریون چپ هم سری میزنیم, متوجه میشویم, ای بابا این دوستان چپ از خود این آخوند جماعت بیشتر برای بقای اسلام و دین در تلاش هستند!!
راه توده در این چند روز یک مقاله تحت عنوان ـ اسلام ستیزی ـ منتشر کرده است. در این مقاله دوستان چپ مستقیم و غیر مستقیم از نفرت جهانیان مقابل اسلام گلایه کرده اند!!
اولا این دوستان به اصطلاح روشنفکر چپ, باید بدانند که اگر کلمه به کلمه به معنای روشنفکر واقف بودند, باید از جانبداری از هر نوع مذهب, خودداری کنند. مخصوصا اگر اسم این سازمان با عقاید چپ درآمیخته باشد.
ثانیا این دوستان باید حداقل آگاهی را داشته باشند که فرق بین اسلامیسم و اسلام را بدانند. خصومت در ظاهر و باطن جهان غرب (نه فقط جهان غرب) با اسلامیسم است, نه با خود مذهب و یا اسلام.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر