احمدینژاد با انتقاد شدید از مخالفان خود گفت، هر جا کار دست خود دولت
بود، از جمله در حوزه هستهای موفق عمل شده است. وی گفت: «کسانی که قصد
سنگاندازی در کار دولت را دارند عددی نیستند و سر جایشان نشاندن کاری
ندارد.»
رئیس جمهور ایران روز شنبه (۲۴ فروردین/ ۱۳ آوریل) طی سخنانی در تهران با
لحنی شدید از مخالفان خود انتقاد کرد و آنها را "بدخواهان داخلی" خواند.
محمود احمدینژاد در گردهمایی مدیران ارشد وزارت صنعت، معدن و تجارت از عملکرد ۸ ساله خود دفاع کرد و گفت: «هر جا کاری دست خود دولت بود و دولت در آن نقش داشت موفق شده است.»
احمدینژاد افزود: «مثلا در موضوع هستهای جایی که دولت نقش داشت در این بحث موفق بودهایم، البته با حمایتهای مقام معظم رهبری، اما هر جا ۴ تا صاحبکار پیدا شد کار مشکل داشت.»
وی به مخالفان خود هشدار داد: «کسانی که میخواهند سنگاندازی کنند، به خدا عددی نیستند، اما آدم به خاطر مصالح کشور مراعات میکند والا اینها را سر جای خود نشاندن کاری ندارد.»
رئيس جمهور فشارهای وارد بر دولت خویش را به ویژه در یک سال و نیم اخیر چه از خارج و چه از داخل کشور "سنگین" خواند. احمدینژاد با اشاره به برخی مشکلات و نارضایتیها در بخشهای گوناگون خطاب به هواداران خود گفت: «اگر تلاشهای شما نبود، هر دو گروه بدخواهان به اهداف خود میرسیدند.»
رئيس جمهور با گزینش افراد برای ورود به عرصه اقتصادی مخالفت کرد و این کار را سبب بروز مشکلاتی دانست که به "صدور مجوز یا ساقط کردن افراد از فعالیتهای اقتصادی" منجر خواهد شد.
احمدینژاد با بیان این که باید این موانع را در سال جاری (۱۳۹۲) در عرصه اقتصاد حذف کرد خواستار افزایش مشارکت مردم در حوزه اقتصاد شد. رئيس دولت دهم گفت: «وقتی میبینم افرادی هستند که خود را از بقیه ملت مؤمنتر میدانند و فکر میکنند بهتر میفهمند و اگر کارها را به چنگ خودشان بیاورند بهتر است، خندهام می گیرد....چطور است که کسی خود را از ۷۵ میلیون بالاتر میداند؟»
احمدینژاد از عملکرد دولت خود، از جمله ادغام وزارتخانهها، سیاستهای ارزی و اقتصادی دفاع کرد و گفت، باید به سوی سرمایهگذاری درازمدت رفت. وی همچنین خواستار استفاده از منابع بومی، اصلاح ساختارها و مالیات، اجرای هدفمندی و تغییر ذهنیتها و اولویتها در برنامههای اقتصادی شد.
رئیس جمهور ایران خطاب به مخالفان خود گفت: «یک مشت آدمهای جاهل و بعضا مغرض سال آخر دولت، آن را تحت فشار قرار میدهد. آخر این چه نفعی برای ملت دارد و باید گفت که چه کسی این قانون را به مغز علیل شما نازل کرده است، به جای این به دولت کمک کنید تا یک مشکل حل شود.»
بدهی ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی دولت احمدینژاد
دولت محمود احمدینژاد با شعار "مهر ورزی" و بسط عدالت اجتماعی بر سر کار آمد. این دولت بر اساس گزارشهای وزارت نفت و مرکز پژوهشهای مجلس، بهرغم در اختیار داشتن درآمدهای سرشار نفت و گاز در دوره ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۹ که بیش از ۶۳۰ میلیارد دلار بود، اکنون بدهی سنگینی حدود ۲۰۰ هزار میلیارد تومان به نظام بانکی و بخش خصوصی دارد.
منتقدان دولت میگویند، انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی کیفیت برنامه توسعه و بودجه را تنزل داد و نظارت فنی و اجرایی از طرحهای دولت برداشته شد. طرح بنگاههای زودبازده هم نتوانست تأثیر روشنی در رشد اقتصادی داشته باشد.
استقلال بانک مرکزی
عدم استقلال بانک مرکزی از دولت طی این دو دوره به بالاترین حد خود رسید، به گونهای که این بانک از انجام وظایف خود مبنی بر حفظ ارزش پول ملی و ثبات اقتصادی عاجز ماند.
اجرای فاز اول برنامه هدفمندی یارانهها، اقتصاد ایران را وارد دوران رکود تورمی کرد و نرخ تورم به بیشترین حد خود رسید.
بیکاری نیز صعودی مشهود داشت، به گونهای که به گزارش مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری در سال ۱۳۸۹ معادل ۵ / ۱۳ درصد و در میان جوانان بین ۱۵ تا ۲۹ سال ۵ /۲۵ درصد بوده است.
محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت در اسفندماه ۱۳۹۱ اقتصاد ایران را به "ماشینی در سرازیری" تشبیه کرد و افزود: «رانندهاش نیز پیاده و با دیگران دست به یقه شده.» ظاهرا اشاره او به احمدینژاد و دعواهایش با رئیسان دو قوه بود.
محمود احمدینژاد در گردهمایی مدیران ارشد وزارت صنعت، معدن و تجارت از عملکرد ۸ ساله خود دفاع کرد و گفت: «هر جا کاری دست خود دولت بود و دولت در آن نقش داشت موفق شده است.»
احمدینژاد افزود: «مثلا در موضوع هستهای جایی که دولت نقش داشت در این بحث موفق بودهایم، البته با حمایتهای مقام معظم رهبری، اما هر جا ۴ تا صاحبکار پیدا شد کار مشکل داشت.»
وی به مخالفان خود هشدار داد: «کسانی که میخواهند سنگاندازی کنند، به خدا عددی نیستند، اما آدم به خاطر مصالح کشور مراعات میکند والا اینها را سر جای خود نشاندن کاری ندارد.»
رئيس جمهور فشارهای وارد بر دولت خویش را به ویژه در یک سال و نیم اخیر چه از خارج و چه از داخل کشور "سنگین" خواند. احمدینژاد با اشاره به برخی مشکلات و نارضایتیها در بخشهای گوناگون خطاب به هواداران خود گفت: «اگر تلاشهای شما نبود، هر دو گروه بدخواهان به اهداف خود میرسیدند.»
رئيس جمهور با گزینش افراد برای ورود به عرصه اقتصادی مخالفت کرد و این کار را سبب بروز مشکلاتی دانست که به "صدور مجوز یا ساقط کردن افراد از فعالیتهای اقتصادی" منجر خواهد شد.
احمدینژاد با بیان این که باید این موانع را در سال جاری (۱۳۹۲) در عرصه اقتصاد حذف کرد خواستار افزایش مشارکت مردم در حوزه اقتصاد شد. رئيس دولت دهم گفت: «وقتی میبینم افرادی هستند که خود را از بقیه ملت مؤمنتر میدانند و فکر میکنند بهتر میفهمند و اگر کارها را به چنگ خودشان بیاورند بهتر است، خندهام می گیرد....چطور است که کسی خود را از ۷۵ میلیون بالاتر میداند؟»
احمدینژاد از عملکرد دولت خود، از جمله ادغام وزارتخانهها، سیاستهای ارزی و اقتصادی دفاع کرد و گفت، باید به سوی سرمایهگذاری درازمدت رفت. وی همچنین خواستار استفاده از منابع بومی، اصلاح ساختارها و مالیات، اجرای هدفمندی و تغییر ذهنیتها و اولویتها در برنامههای اقتصادی شد.
رئیس جمهور ایران خطاب به مخالفان خود گفت: «یک مشت آدمهای جاهل و بعضا مغرض سال آخر دولت، آن را تحت فشار قرار میدهد. آخر این چه نفعی برای ملت دارد و باید گفت که چه کسی این قانون را به مغز علیل شما نازل کرده است، به جای این به دولت کمک کنید تا یک مشکل حل شود.»
بدهی ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی دولت احمدینژاد
دولت محمود احمدینژاد با شعار "مهر ورزی" و بسط عدالت اجتماعی بر سر کار آمد. این دولت بر اساس گزارشهای وزارت نفت و مرکز پژوهشهای مجلس، بهرغم در اختیار داشتن درآمدهای سرشار نفت و گاز در دوره ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۹ که بیش از ۶۳۰ میلیارد دلار بود، اکنون بدهی سنگینی حدود ۲۰۰ هزار میلیارد تومان به نظام بانکی و بخش خصوصی دارد.
منتقدان دولت میگویند، انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی کیفیت برنامه توسعه و بودجه را تنزل داد و نظارت فنی و اجرایی از طرحهای دولت برداشته شد. طرح بنگاههای زودبازده هم نتوانست تأثیر روشنی در رشد اقتصادی داشته باشد.
استقلال بانک مرکزی
عدم استقلال بانک مرکزی از دولت طی این دو دوره به بالاترین حد خود رسید، به گونهای که این بانک از انجام وظایف خود مبنی بر حفظ ارزش پول ملی و ثبات اقتصادی عاجز ماند.
اجرای فاز اول برنامه هدفمندی یارانهها، اقتصاد ایران را وارد دوران رکود تورمی کرد و نرخ تورم به بیشترین حد خود رسید.
بیکاری نیز صعودی مشهود داشت، به گونهای که به گزارش مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری در سال ۱۳۸۹ معادل ۵ / ۱۳ درصد و در میان جوانان بین ۱۵ تا ۲۹ سال ۵ /۲۵ درصد بوده است.
محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت در اسفندماه ۱۳۹۱ اقتصاد ایران را به "ماشینی در سرازیری" تشبیه کرد و افزود: «رانندهاش نیز پیاده و با دیگران دست به یقه شده.» ظاهرا اشاره او به احمدینژاد و دعواهایش با رئیسان دو قوه بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر