۱۳۹۰ آذر ۶, یکشنبه

بررسی روزنامه های صبح تهران؛ پنجشنبه سوم آذر

بررسی روزنامه های صبح تهران؛ پنجشنبه سوم آذر
روزنامه های امروز صبح اظهارات صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه درباره واکنش های برخی مقامات دولتی به روند رسیدگی به ماجرای اختلاس سه هزار میلیارد تومانی را با تیترهایی همچون "اخطار به عاملان جوسازی های اخیر" یا "عقب نشینی کنیم، خیانت کرده ایم" در صدر اخبار و گزارش های خود قرار داده اند. همچنین در کنار این موضوع بیانیه۲۰۱ نفر از اعضای مجلس در حمایت از قوه قضاییه در راستای رسیدگی به پرونده اختلاس بزرگ نیز برجسته شده است.

تصویب دو فوریت طرح کاهش رابطه با انگلستان در مجلس، لغو مصوبه هفته گذشته مجلس درباره دریافت حقوق مادام العمر مدیران سیاسی از سوی خود مجلس از جمله موضوعات دیگری است که در صفحات نخست امروز به چشم می خورد.

روزنامه های امروز همچنین در گزارش ها و مقالات مختلفی به اعلام خبر راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر در بهمن ماه و توافق وزارت اقتصاد با بانک مرکزی برای تک نرخی کردن ارز نیز پرداخته اند.

حقوق مادام‌العمر مقامات "پر" زد

شرق در گزارش اصلی امروزش لغو مصوبه پرداخت حقوق مادام العمر به مدیران سیاسی از سوی مجلس را مورد توجه قرار داده و نوشته ماجرای "کی بود کی بود، من نبودم" در مجلس پایان یافت؛ فشار رسانه‌ای چه‌ها که نمی‌کند. صابون حقوق‌بگیری مادام‌العمر را از دل‌ها پاک نکرد که کرد. نمایندگان موافق حقوق مادام‌العمر را یک ‌شبه به مخالفت وا نداشت که داشت. دو فوریت، دو فوریت برای لغو استفساریه اقدام نشد که شد. در نهایت هم که اصل تبصره چهارساله از بیخ و بن کنده شد. الحق که راست می‌گویند رسانه‌ها رکن چهارم دموکراسی‌اند و پاسدار حقوق مردم؛ مجال که بیابند مو را از ماست یا حتی ماست را از مو می‌کشند.

سروش فرهادیان در ادامه این گزارش نوشته دوشنبه هفته پیش بود که نمایندگان به استفساریه شورای نگهبان برای اجرای تبصره‌ای از قانون خدمات کشوری که به حقوق مادام‌العمر برای مدیران سیاسی معروف شد، چنان "بله" بزرگی گفتند که صدای آن به گوش مردم دورترین نقاط ایران رسید. مردم می‌پرسیدند چطور در حالی که جوانان از بیکاری می‌نالند و کارمندان و کارگران از شکست‌های پیاپی و روزمره مسابقه حقوق و تورم، نمایندگان با اختصاص حقوق مادام‌العمر برای مقام‌های سیاسی موافقت کردند؟

این روزنامه در ادامه به بررسی روزانه واکنش های مجلس درقبال انتقادهای رسانه ها به این مصوبه و البته تصویب طرح دو فوریتی لغو آن در روزهای سه شنبه و چهار شنبه پرداخته و نوشته درحالی نمایندگان مهر باطل شد بر مصوبه دوشنبه هفته پیش خود زدند که شورای نگهبان هم اعلام کرد اصلا پاسخ مجلس به استفساریه را نپذیرفته و آن را خلاف شرع و قانون اساسی دانسته. قصه حقوق مادام‌العمری به سر رسید و هم استفسارکننده، هم پاسخ‌دهنده، مهر باطل شد پای این قصه زدند.

خراسان هم در سرمقاله امروزش همچون شرق لغو مصوبه پرداخت حقوق مادام العمر به مدیران سیاسی را ناشی از فشار و انتقادهای رسانه ها دانسته و نوشته هرچند نمی توان و نباید نقش بسیار موثر رسانه ها خصوصا برخی رسانه های حساس تر و نکته سنج تر را در حذف این قانون نادیده گرفت -گرچه برخی موضع گیری و اظهارنظرها از پشتوانه کارشناسی مناسبی برخوردار نبود -اما به هر صورت این اقدام مجلس را می توان در شمار اقدامات به جا و انقلابی مجلس به حساب آورد چرا که حتی اگر اصل این قانون دقیق تر تبیین می شد و اصلاحات اساسی نیز در آن صورت می گرفت باز هم اطمینان خاطری که لغو این قانون برای مردم ایجاد کرد حاصل نمی شد.

کوروش شجاعی در ادامه این مقاله خاطرنشان کرده که گرچه با نگاهی نه چندان خوش بینانه می توان نزدیک شدن به انتخابات را نیز در پی گیری برخی نمایندگان درباره این موضوع دخیل دانست اما به هر صورت خروجی این بحث یعنی لغو این قانون هم موجب تشفی خاطر مردم و فراهم شدن رضایت افکار عمومی را فراهم آورد و هم نقطه روشن دیگری در کارنامه مجلس ثبت کرد و هم خاطره ناخوشایند رای اعتماد غیرمنتظره به وزیر اقتصاد را در جریان رسیدگی به فساد عظیم بانکی را کمی کم رنگ تر کرد و از همه مهمتر نشان داد که مجلس می تواند و باید به فرموده امام راحل در راس باشد.

اگر به بصیرت ختم شود

مردم سالاری در سرمقاله اش بیانیه حمایت نمایندگان مجلس از قوه قضاییه در راستای رسیدگی به پرونده اختلاس بزرگ را دستمایه کرده و نوشته این سوال پیش می آید که چرا هجمه ای که این روزها علیه قوه قضائیه شکل گرفته نگران کننده است و به مرحله ای رسیده که مقامات قضایی بارها و بارها نسبت به آن هشدار می دهند، نمایندگان مجلس بیانیه صادر می کنند و در اظهار نظرها آنرا محکوم می کنند و مردم با نگرانی منتظر مانده اند تا نتیجه را ببینند و می پرسند که آیا قوه قضائیه می تواند از پس هجمه ها که گاهی با عوام فریبی هم همراه است برآید؟

محمد حسین روانبش ادامه داده که امروز همه ما بدون آنکه نام کسی را ببریم می دانیم که چه کانونهای قدرت و ثروتی که در سالهای اخیر فربه و فربه تر شده اند و با چه نقطه اتکایی، پشت چنین جریانهایی هستند و نگرانی ها هم از بابت قدرت روزافزون و ظاهرا مهار نشدنی آنها است. این نگرانی بود که همه کسانی را که دلبستگی به این آب و خاک دارند سالها است به جوش و خروش انداخته است، اما در تمام این سالها پیام و حرف و سخن آنها که فقط کمی زودتر از بقیه متوجه اشکالات و ایرادات شده بودند، آنگونه که باید شنیده می شد، شنیده نشد.

نویسنده مقاله با این تاکید که "هیچ وقت قوه قضائیه این همه تحت فشار نبوده و مجبور نبوده برای اجرای وظیفه اش این همه هزینه دهد" یادآور شده مجموع این عوامل اگر به عبرت آموزی و یافتن بصیرت بیشتر منجر شود ، مبارک است. اگر یادمان بماند که باید دور از مصلحت سنجی ها، منافع ملی را به منافع جناحی ترجیح دهیم; اگر یادمان بماند که هیچ هدفی، وسیله را توجیه نمی کند و نمی توان با وسایل و رفتاری نادرست به نتیجه ای درست برسیم ...می توان گفت که از این گذرگاه تاریخی هم می توان رد شد و انتظار روزهایی را داشت که دیگر کسی نتواند با اتکا به موقعیت خویش، استقلال قوه قضائیه را تهدید کند و سعی در ایجاد مانع در برابر رسیدگی عادلانه به تخلفات شود.

دیپلماسی واکنشی

صادق زیباکلام طی مقاله ای در شرق تصویب لایحه دوفوریتی مجلس برای کاهش روابط با انگستان را مورد توجه قرار داده و نوشته به ‌نظر نمی‌رسد تصویب لایحه دوفوریتی دیروز مبنی بر کاهش سطح روابط دیپلماتیک میان ایران و انگلستان، چیزی فراتر از یک ژست دیپلماتیک باشد. اگر مجلس یا کمیسیون امنیت و خارجی اساسا خواهان قطع روابط دیپلماتیک با لندن شدند مطلب قابل ‌فهم بود یا اگر مجلس از دولت درخواست می‌کرد تا سفیر انگلستان را از تهران در اعتراض به سیاست بریتانیا علیه ایران فرابخواند، این تصمیم هم باز قابل درک بود اما تقلیل سطح روابط دیپلماتیک از سفیر به کاردار، معلوم نیست که در رابطه با انگلستان از چه اهمیت و کارکردی برخوردار است؟

نویسنده مقاله افزوده درواقع در ۳۲ سال گذشته، منهای هشت سال اصلاحات، روابط میان لندن و تهران "در عمل" از حد سطح کاردار هم پایین‌تر بوده است. مدت‌ها بود که شماری از نمایندگان اصولگرا درصدد کاهش سطح روابط دیپلماتیک با لندن بودند. آنان مدتی هم به دنبال جلوگیری از تحصیل و رفتن دانشجویان ایرانی به انگلستان بودند. بعد مساله تحصیل فرزندان مقامات و مسوولان ارشد کشور را مطرح کردند... بعد سروقت مناسبات تجاری با لندن رفتند و مساله کاهش روابط تجاری را مطرح کردند. باغ سفارت انگلستان در قلهک هم از بایگانی بیرون کشیده شد و در دستور قرار گرفت.

صادق زیبا کلام با طرح این پرسش که ریشه ناخرسندی از انگلستان در چیست؟ در ادامه نوشته به‌نظر می‌رسد که چندین دلیل وجود دارد. دلیل نخست آن است که در خصومت با انگلستان می‌خواهند نشان دهند که به اقتضای انقلابی بودن خواهان برخورد با "شیر پیر استعمار" و "روباه مکار" هستند. دلیل بعدی به بغض تاریخی بازمی‌گردد که نسبت به عملکرد بریتانیا در ایران از قرن نوزدهم به بعد وجود داشته.

نویسنده با اشاره به این که هنوز بعد از گذشت ۳۲ سال از انقلاب تمامی برنامه‌های رادیو و تلویزیون‌مان که در خصوص تاریخ معاصر ایران است، مملو از "فرضیه‌های دایی‌جان ناپلئونی" و "کار، کار انگلیسی‌ها" هستند همچنین و نوشته بالاخره از یک جایی باید یک نگاه دیگر به گذشته‌مان بیندازیم. عمری است هرچه مساله در مملکت بوده، تلاش کرده‌ایم که جملگی را بر سر استعمار، بر سر انگلستان، بریزیم. بنا و قرار نبوده که انگلستان در ایران حافظ منافع ایران و ایرانیان باشد. همچنان‌که ما نیز در هر کشوری به دنبال مصالح و منافع خودمان هستیم. بنابراین باید تصمیم ‌گیری‌های مرتبط با دیپلماسی، نشات گرفته از واقع‌بینی و به دور از احساسات باشد.

آیا باید خوشحال باشیم؟

ابتکار در سرمقاله امروزش نوشته در خبرها آمده بود که اصغر فرهادی همراه خانواده اش ایران را ترک و در فرانسه اقامت کرده است... خبر رفتن اصغر فرهادی، کارگردان فیلم جدایی نادر از سیمین از ایران، با استقبال برخی از سایت ها روبرو شده است. یکی از این سایت ها خبر این رفتن را با چندین طعنه و حمله بدرقه کرده و به اعتبار این که بی بی سی از وی و فیلم او تقدیر کرده او را مورد حمله قرار داده است.

رسول جعفریان اضافه کرده این که جایزه دادن غربی‌ها همه اش برای اهداف خاصی باشد، به طور مطلق قابل قبول نیست. به هر حال این ادعا شاید در باره همه نهادهای غربی که در بسیاری از آنها ایران هم عضویت دارد، صادق باشد، اما به دو دلیل نباید به طور مطلق در این باره حکم کرد. اولا به دلیل این که آنها هم دست کم گاهی درست تصمیم می‌گیرند. بارها شاهد بوده ایم که اقدام سازمان عفو بین‌الملل در محکومیت رفتار غیر انسانی برخی دولتها مانند دولت بحرین مورد تأیید رسانه های ما قرار گرفته و با آب و تاب نقل شده است. دوم آن که می‌دانیم و می‌گوییم که آن نهادها یا برخی از شبکه های خبری شان گاهی درست عمل می‌کنند تا کارها و حرفهای بدشان هم در نظر دیگران درست به نظر آید.

نویسنده این مقاله همچنین نوشته از این که کسی در اینجا نگران این نباشد که کارگردانی کارآزموده که در دامان سینمای پرافتخار پس از انقلاب تربیت شده و اندکی هم ممکن است شورشی باشد، از ایران برود، ناراحت هستم. مگر ما بر این باوریم که همه رفتارهایمان در جمهوری اسلامی درست است؟ مگر ادعای عصمت داریم؟ تازه مگر دو سه آدمی که در یک فیلم نمایش داده می‌شوند نمونه ای از تمام مردم ایران هستند؟ ایا اتفاق بد در جامعه نمی‌افتد؟ آیا فساد اقتصادی وجود ندارد؟ آیا آدم بد در جامعه وجود ندارد؟ ‌پس این همه زندانی برای چیست؟... در عالم فیلم سازی، یکی ممکن است فیلم خوبان را بسازد دیگری فیلم بدان را.

توافق ارزی در شورای پول و اعتبار

دنیای اقتصاد طی گزارشی نوشتهآنگونه که از اظهارنظرها بر می‌آید وزارت اقتصاد و بانک مرکزی که دو ضلع مهم تیم اقتصادی دولت به حساب می‌آیند در خصوص کلیات سیاست ‌گذاری ارزی توافق کرده‌اند. این توافق حاصل نشست سه‌شنبه شورای پول و اعتبار بوده است که بر اساس تصمیم جمعی این شورا بانک مرکزی مجوز یکسان سازی مجدد نرخ ارز در بازار را دریافت کرده است.

به گزارش این روزنامه گرچه شورا وارد جزئیات موضوع نشده است، اما موضع‌گیری‌های وزیر اقتصاد و رییس کل بانک مرکزی حکایت از آن دارد که بانک مرکزی باید در زمینه سیاست‌گذاری ارزی بر اساس برنامه پنجم عمل کند. برنامه پنجم بانک مرکزی را موظف به مدیریت بازار ارز بر مبنای نظام ارزی شناور مدیریت شده کرده است و این نرخ باید متناسب با مابه التفاوت تورم داخلی و خارجی تعدیل شود. بنابراین در درون تیم اقتصادی دولت بر پایه یک مبنای کلی توافق حاصل شده است اتفاقی که حداقل در چند وقت گذشته به استناد اظهارنظرهای شفاهی به چشم نمی‌خورد.

تهران امروز هم سرمقاله امروزش را به همین موضوع اختصاص داده و نوشته تصمیم شورای پول و اعتبار در خصوص الزام بانک مرکزی به تک‌نرخی کردن ارز تصمیمی است که می‌تواند جلوی رانت‌ها و فساد‌های مالی را تا حد قابل توجهی بگیرد. روشن است که تصمیمات اقتصادی زمانی می‌تواند در جریان اقتصاد اثربخش باشد که اجرای درست داشته باشد.

علی رحمانی در این مقاله البته با طرح این پرسش که سوال مهم نحوه تعیین نرخ مورد نظر است. آیا بازار سپرده تعیین کننده نرخ ارز است یا دولت؟ نوشته مطابق تصمیمات اتخاذ شده، دولت به عنوان مهم‌ترین عرضه‌کننده ارز در بازار همچون گذشته با سیاست شناور مدیریت شده تصمیم به تک نرخی کردن ارز سه نرخی دارد، بنابراین باز هم این بانک مرکزی است که مدیریت کننده نرخ ارز است. در شرایط امروز بازار ارز مهم است که بانک مرکزی سیاست‌های یکشبه گذشته را کنار گذاشته و با در نظر گرفتن تقاضاهای مختلف در بازار ارز هدایت بازار را به شکلی درست در دست گیرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر