فکر نکنید به این دلیل مانع از سفر خاتمی به «هیروشیما» شدند چون نگران بودند در آنجا حرف و سخنی در ستایش از جنبش سبز و نکوهش نائب امام زمان و نوکر آرادانیاش به زبان آورد که باعث دل درد رهبر و ورم لوزه تحفه آرادان شود. اگر مثلاً مانع از سفر کروبی یا موسوی شده بودند، میشد گفت که از انعکاس سخنانشان در خارج کشور و احتمالاً مصاحبههایشان با رسانههای بینالمللی نگران بودند اما خاتمی که در سالهای پس از ریاست، دهها سفر به خارج داشته و در همه این سفرها، رعایت خط قرمزها را کرده و حتی حاضر به تکرار سخنانی که در داخل کشور علیه دولت و در حمایت از جنبش سبز عنوان کرده نشده است، چرا ممنوعالخروج میشود آن هم در راه سفری بسیار مهم که قرار بود در آن در کنار شماری از برجستهترین رهبران و دولتمردان سابق جهان و شخصیتهای سرشناس بینالمللی و دولتمردان ژاپن، ظاهر شده و در رابطه با خلع سلاح عمومی در جهان به بحث بنشیند؟ این سید علی آقا بود که زهر خود را ریخت و مانع از سفر خاتمی شد. کسانی که روابط این دو سید را از سالهای وزارت ارشاد خاتمی زیر نظر داشتهاند به خوبی از حسد بیحد و حصر و کینه رهبر نسبت به خاتمی باخبرند. استعفای خاتمی از وزارت ارشاد، بعد از بحث تندی بین او و خامنهای ناشی از تقدیری بود که رسانههای لبنان از خاتمی به عنوان فردی بافضل و فرزانه به عمل آوردند و در داخل کشور نیز اهل نظر و قلم، در هر مناسبتی در مناقب او سخن گفتند و جایگاهی رفیع به او بخشیدند. بعد از انتخاب خاتمی به ریاست جمهوری، سید علی آقا که به سختی از پیروزی او تکان خورده بود حسادت و کینه خود را از همان روزهای نخست آشکار کرد. هر 9 روز یک بحران، سرکوبی شدید آزادیخوهان و طرفداران خاتمی، بیاعتبار کردن او نزد مردم، قتلهای زنجیرهای، سوءقصد به مشاور ارشدش دکتر سعید حجاریان، وزرایش را در تنگنا قرار دادن و سرانجام زیر آب عبدالله نوری و سپس عطاءالله مهاجرانی را زدن، سگهای قلمدار برای کوبیدن خاتمی به پارس مستمر در کیهان و رسالت و صدا و سیما و... بسیج کردن از جمله اقداماتی بود که به فرمان رهبر علیه خاتمی و دولتش به جریان افتاد. و تا آخرین لحظه ریاست خاتمی ادامه یافت. براساس همین حسد در حالی که در دومین سفر خاتمی به نیویورک برای شرکت در اجلاس سران جهان در مجمع عمومی سازمان ملل، فرصتی تاریخی به وجود آمد تا او با حضور در میهمانی کوفی عنان دبیرکل وقت سازمان ملل با پرزیدنت کلینتون بر سر یک میز بنشیند و با او که ساعتی انتظار کشید تا نطق رئیس جمهوری ایران را شخصاً بشنود، گفتگو کند، پیامی از طریق کمال خرازی برای خاتمی فرستاده شد که او را سخت برآشفته کرد و ناچار ساخت از در پشتی سالنی که قرار بود محل دیدار او با همتای آمریکائیش باشد، بگریزد و به هتل محل اقامتش بازگردد. بعدها روشن شد اصغر حجازی از جانب خامنهای به خرازی تلفن زده بود که به خاتمی بگوئید حضرت آقا اجازه نمیدهند او با کلینتون ملاقات کند و یا بر سر یک میز ظاهر شود.
قرار بود خاتمی در هیروشیما ضمن حضور در کنفرانس خلع سلاح، با رسانههای معتبر ژاپن و نمایندگان چند نشریه مهم بینالمللی گفتگو کند. قرار بود خاتمی در دیدار با دولتمردان غربی در رابطه با راههای برون رفت از بحران فعلی بر سر برنامه اتمی ایران نیز گفتگو کند. با این حساب بار دیگر مردی که 8 سال میکوشید برای رژیم بیآبرو و رهبر بیاعتبارش، آبرو و اعتبار در سطح بینالمللی دست و پا کند، مورد توجه جامعه بینالمللی قرار میگرفت و لابد جهانیان میگفتند در برابر آن تحفه بیادب لات مسلک آرادانی که مثل شاگرد خرکچیها سخن میگوید و هفته پیش با کلامش در خطاب به پرزیدنت اوباما داد کروبی را هم درآورد که مردک این نوع سخن گفتن در شأن ملتی با هزاران سال تاریخ و تمدن نیست، و در مقابل رهبری که لقوه دشمن گرفتن زبانش و واژگان ناصوابش دیگر ذرهای اعتبار برایش به جا نگذاشته، آدمی هست که مثل آدمهای بافرهنگ و مؤدب سخن میگوید. آری خاتمی ممنوعالسفر شد چون رهبر حسود حاضر نبود یک بار دیگر در یک مجمع بینالمللی، گفتار و رفتار خاتمی مورد تقدیر عالمیان قرار گیرد. میبینید رژیم حاکم بر کشورمان به کجا سقوط کرده است؟۱۳۸۹ اردیبهشت ۹, پنجشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر