رئیسجمهور در همدان با اشاره به بالا رفتن قیمت سکه و ارز گفت: مگر سکه خوردنی است یا اینکه اهمیت بسیار بالایی دارد؟ فقط برخی برای مراسمها به آن احتیاج دارند، اما بدخواهان با هزینه پولهای بسیار سکهها را خریداری میکنند تا بازار را به هم بریزند.
درباره سخنان جناب آقای احمدینژاد نکاتی چند قابل ذکر است:
1ـ مردم از رئیسجمهور و دولت تحت امرش پاسخ میخواهند نه فرافکنی و جملات قصار (!).
اینکه نمیشود هر وقت مساله و مشکلی در کشور پدید میآید مسوولان با پاسخهای عجیب و غریب از خود سلب مسوولیت کنند.
مثلاً وقتی سخن از سوءاستفاده عظیم بانکی و مالی اخیر به میان میآید رئیسجمهوری میگوید: بانکها که دست کسی نیست، ما هم که بیتقصیریم و پدرمان نان حلال به ما داده است.
یا به هنگام مواجهه با گرانی کالایی خاص بگوید سر کوچه ما ارزان است و حالا هم وقتی قیمت سکه در اقتصاد آشفته کشور سر به فلک میکشد، رئیسجمهوری به جای پاسخگویی درباره بازار سکه و طلا میگوید: سکه که خوردنی نیست و اهمیت بالایی ندارد!
مگر یک کالا باید حتماً خوردنی باشد تا اهمیت یابد؟ با این حساب مسکن، خودرو، لوازم خانه و لوازمالتحریر دانشآموزان و دانشجویان و... نیز لابد فاقد اهمیت هستند!
اگر سکه فراتر از قیمتهای جهانی بالا میرود، به علت عدماعتماد مردم به آینده اقتصادی کشور و سرمایههای شخصیشان است که روزی به سمت بازار سکه میروند، روزی دیگر اندوختههای خود را در زمین و مسکن به کار میگیرند و همینطور الی آخر!
در حالیکه اگر دولت کنونی و دولتهای قبلی اقتصاد سالم و قابل اتکایی برای این ملت دست و پا کرده بودند، مردم پول های خود را به جای سکه و ارز و زمین و... در بانکها و تولید و بورس و ... سرمایهگذاری میکردند.
بله! حق با رئیس جمهور است؛ تا سکه خوردنی نیست اما حال و روزش مانند دماسنجی است که خیلی چیزها را نشان می دهد.
2ـ سکه خوردنی نیست و از این رو به زعم رئیسجمهوری اهمیت بالایی ندارد. به فرض که چنین باشد! مگر قیمت خوردنی ها در این کشور سر به فلک نگذاشته است؟
مردمی که تا دیروز هنگام تعارف به یکدیگر میگفتند: "نان و پنیری هست، با هم میخوریم"، با قیمتهای نجومی کنونی دیگر چه بگویند؟ پنیر سفید صد گرمی که تا همین چند وقت پیش به قیمت گزاف 1000 تومان فروش میرفت، اکنون 1400 تومان شده است و یک قرض نان سنگک معمولی (بدون آپشن=ساده و غیر خاشخاشی!) هم 500 تومان.
روغن مایع 800 گرمی به طور متوسط حدود 2350 تومان است. شیر مدتدار با 30درصد افزایش به 1300 تومان رسیده و تخممرغ هم که در حال رفتن به موزه مواد غذایی است و تا 9000 تومان در هر شانه خرید و فروش میشود.
کره بستهبندی شده 100 عددی (یک کیلو) که 6500 تومان بود، حالا شده 9500 تومان ناقابل، شکر بستهبندی 900 گرمی نیز که 900 تومان بود، در روز جاری 1690 تومان اتیکت خورده است و همین طور است حکایت سایر اقلام «خوراکی» از برنج گرفته تا ماست و چای و سبزی و میوه.
اینها که خوراکیها هستند آقای احمدینژاد!
راستی بد نیست آقای رئیسجمهور که بارها به مهندس و محاسبهگر بودن خود تاکید کردهاند، قیمت کنونی همین چند قلم کالای خوراکی ذکر شده را با قیمت قبلیشان که مال همین تابستان اخیر است مقایسه کنند تا ببینند آیا افزایش قیمتها ، همان طوری که در آن برنامه زنده تلویزیونی اخیرشان فرمودند فقط 6 درصد بوده است یا اینکه عدد و رقمها، چیز دیگری نشان میدهند؟!
3ـ و سخن آخر اینکه منکر زحمات دولت نیستیم و هر تلاشی را ارج می نهیم ولی هر چند گرانی و تورم مردم را میآزارد اما بسیار بیش از آن، سخنان توجیهآلود مسوولانی رنجشان میدهد که انتظار میرود برای فهم و لااقل تجربه روزانه مردم احترام قائل شوند
درباره سخنان جناب آقای احمدینژاد نکاتی چند قابل ذکر است:
1ـ مردم از رئیسجمهور و دولت تحت امرش پاسخ میخواهند نه فرافکنی و جملات قصار (!).
اینکه نمیشود هر وقت مساله و مشکلی در کشور پدید میآید مسوولان با پاسخهای عجیب و غریب از خود سلب مسوولیت کنند.
مثلاً وقتی سخن از سوءاستفاده عظیم بانکی و مالی اخیر به میان میآید رئیسجمهوری میگوید: بانکها که دست کسی نیست، ما هم که بیتقصیریم و پدرمان نان حلال به ما داده است.
یا به هنگام مواجهه با گرانی کالایی خاص بگوید سر کوچه ما ارزان است و حالا هم وقتی قیمت سکه در اقتصاد آشفته کشور سر به فلک میکشد، رئیسجمهوری به جای پاسخگویی درباره بازار سکه و طلا میگوید: سکه که خوردنی نیست و اهمیت بالایی ندارد!
مگر یک کالا باید حتماً خوردنی باشد تا اهمیت یابد؟ با این حساب مسکن، خودرو، لوازم خانه و لوازمالتحریر دانشآموزان و دانشجویان و... نیز لابد فاقد اهمیت هستند!
اگر سکه فراتر از قیمتهای جهانی بالا میرود، به علت عدماعتماد مردم به آینده اقتصادی کشور و سرمایههای شخصیشان است که روزی به سمت بازار سکه میروند، روزی دیگر اندوختههای خود را در زمین و مسکن به کار میگیرند و همینطور الی آخر!
در حالیکه اگر دولت کنونی و دولتهای قبلی اقتصاد سالم و قابل اتکایی برای این ملت دست و پا کرده بودند، مردم پول های خود را به جای سکه و ارز و زمین و... در بانکها و تولید و بورس و ... سرمایهگذاری میکردند.
بله! حق با رئیس جمهور است؛ تا سکه خوردنی نیست اما حال و روزش مانند دماسنجی است که خیلی چیزها را نشان می دهد.
2ـ سکه خوردنی نیست و از این رو به زعم رئیسجمهوری اهمیت بالایی ندارد. به فرض که چنین باشد! مگر قیمت خوردنی ها در این کشور سر به فلک نگذاشته است؟
مردمی که تا دیروز هنگام تعارف به یکدیگر میگفتند: "نان و پنیری هست، با هم میخوریم"، با قیمتهای نجومی کنونی دیگر چه بگویند؟ پنیر سفید صد گرمی که تا همین چند وقت پیش به قیمت گزاف 1000 تومان فروش میرفت، اکنون 1400 تومان شده است و یک قرض نان سنگک معمولی (بدون آپشن=ساده و غیر خاشخاشی!) هم 500 تومان.
روغن مایع 800 گرمی به طور متوسط حدود 2350 تومان است. شیر مدتدار با 30درصد افزایش به 1300 تومان رسیده و تخممرغ هم که در حال رفتن به موزه مواد غذایی است و تا 9000 تومان در هر شانه خرید و فروش میشود.
کره بستهبندی شده 100 عددی (یک کیلو) که 6500 تومان بود، حالا شده 9500 تومان ناقابل، شکر بستهبندی 900 گرمی نیز که 900 تومان بود، در روز جاری 1690 تومان اتیکت خورده است و همین طور است حکایت سایر اقلام «خوراکی» از برنج گرفته تا ماست و چای و سبزی و میوه.
اینها که خوراکیها هستند آقای احمدینژاد!
راستی بد نیست آقای رئیسجمهور که بارها به مهندس و محاسبهگر بودن خود تاکید کردهاند، قیمت کنونی همین چند قلم کالای خوراکی ذکر شده را با قیمت قبلیشان که مال همین تابستان اخیر است مقایسه کنند تا ببینند آیا افزایش قیمتها ، همان طوری که در آن برنامه زنده تلویزیونی اخیرشان فرمودند فقط 6 درصد بوده است یا اینکه عدد و رقمها، چیز دیگری نشان میدهند؟!
3ـ و سخن آخر اینکه منکر زحمات دولت نیستیم و هر تلاشی را ارج می نهیم ولی هر چند گرانی و تورم مردم را میآزارد اما بسیار بیش از آن، سخنان توجیهآلود مسوولانی رنجشان میدهد که انتظار میرود برای فهم و لااقل تجربه روزانه مردم احترام قائل شوند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر